جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 267
نادرنگری- نقد مقاله خاتمیت دکتر عبدالکریم سروش
نویسنده:
قادر فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این‌ مقاله، در نقد چند مقاله‌ از کتاب‌ بسط‌ تجربة‌ نبوی، تألیف‌ آقای‌ دکتر عبدالکریم‌ سروش‌ است. وی‌ در آن‌ کتاب‌ با پرداختن‌ به‌ مسألة‌ «ختم‌ نبوت» سر از ختم‌ ولایت‌ در آورده‌ و ولایت‌ را نیز به‌ همراه‌ نبوت‌ پایان‌ یافته‌ تلقی‌ کرده‌ است. از آن‌ جا که‌ مسألة‌ ولایت‌ فقیه، از توابع‌ مسألة‌ ولایت‌ ائمة‌ اطهار است‌ و آقای‌ سروش‌ و همفکران‌ او به‌ مسأله‌ ولایت‌ فقیه‌ اعتقادی‌ نداشته‌ و بارها آن‌ را به‌ باد انتقاد و انکار گرفته‌اند، این‌ بار سراغ‌ خشکاندن‌ ریشة‌ اصلی‌ درخت‌ ولایت‌ فقیه‌ رفته‌ و با قطع‌ کردن‌ آن‌ شاخ‌ و برگ‌ آن‌ را خشکانده‌ است. محور بحث‌ وی‌ چنین‌ است: ولایتی‌ که‌ به‌ طور کامل‌ مورد پذیرش‌ هر مسلمان‌ است‌ فقط‌ ولایتی‌ است‌ که‌ خداوند به‌ حضرت‌ محمد9 داده، و جز رسول‌ اکرم، کسی‌ چنین‌ ولایتی‌ ندارد. با خاتمیت‌ نبوت‌ پیامبر اسلام، ولایتش‌ نیز خاتمه‌ یافته‌ است‌ و کسی‌ ولایت‌ او را ندارد؛ همان‌طور که‌ هیچ‌ کس، نبوت‌ او را ندارد. نتیجة‌ کلام‌ وی‌ این‌ است‌ که‌ با مرگ‌ پیامبر، کسی‌ جانشین‌ مقام‌ ولایی‌ او نیست‌ تا چه‌ رسد به‌ این‌ که‌ امروزه‌ پس‌ از گذشت‌ 1400 سال‌ از آن‌ زمان، عده‌ای‌ اد‌عای‌ جانشینی‌ او را کرده، بخواهند خود را در ولایت‌ او سهیم‌ بدانند. ما در این‌ مقاله، علل‌ روانی‌ و اجتماعی‌ و سیاسی‌ کلام‌ وی‌ را بررسی‌ و ادلة‌ دینی‌ و فلسفی‌ و عرفانی‌ موجود در ابطال‌ نظر وی‌ را به‌ اختصار بیان‌ کرده‌ایم.
تشیع از نظر هانری کربن (با تأکید بر اسماعیلیه و اثنی عشری)
نویسنده:
پری ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه شیعه پژوهی، جایگاه ویژه ای در جهان غرب یافته و توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. مستشرقان، از جمله هانری‌کربن تحقیقیات جامعی درباره تشیع انجام داده‌اند. این پژوهش، با هدف بررسی دیدگاه هانری کربن درباره تشیع با روش توصیفی-تحلیلی با استناد بر مطالعات کتابخانه‌ای انجام شده است. مسأله‌ی پژوهش این است که دیدگاه هانری کربن درباره‌ی شیعه اثنی‌عشری و اسماعیلیه، امامت و ولایت و همچنین تفاوت این دو فرقه چیست؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که کربن با تکیه بر روش پدیدارشناسی، تشیع را مذهبی اصیل و باطن اسلام معرفی می‌کند. لذا شیعه را مذهبی اصیل و پویا می‌داند، که با حذف امامت و ولایت پایدار نمی‌ماند. وی اعتقاد دارد، ولایت اصل و اساس نبوت است و همه‌ی پایه‌های دین مبتنی بر ولایت امامان است. کربن بالاترین مرتبه درک کتاب آسمانی را طریق تأویل می‌داند، لذا وجود امام و مفسر معصوم ضروری می‌نماید. امام قائم به کتاب است که اسرار باطن وحی را تفسیر و تأویل می‌کند. وی در تفسیر حکمت معنوی، به بنیان‌های فکری و گرایش‌های عرفانی همه‌ی شاخه‌های مرتبط با تشیع بخصوص شیعه اثنی‌عشری و اسماعیلیه توجه نموده است. درباره‌ی تفاوت میان این دو فرقه معتقد است که موضع شیعه‌ی اثنی‌عشری، بر حفظ تعادل میان ظاهر و باطن است، اما در تشیع اسماعیلی تأکید بر باطن با صرف نظر از ظاهر است. تلاش کربن برای تدوین نظریه‌ی شیعه‌شناسی به جهان غرب ستودنی است، اما افراط در تفسیر معنویت باطنی شیعه از جمله نقاط ضعف دیدگاه اوست. بنابراین، وی از منظر حکمت‌مآبانه و عرفانی به اسلام و شیعه نگریسته و نگاهی همه جانبه و بنیادین به تشیع نکرده‌ است.
بررسی درون مایه های عرفان شیعی در کتاب جواهر السنیه شیخ حر عاملی
نویسنده:
افسانه جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:پایان نامه حاضر، با هدف بررسی درون مایه های عرفان شیعی در کتاب جواهرالسنیّه فی الاحادیث القدسیه ، تألیف شیخ حر عاملی به انجام رسیده است . حرّ عاملی از علما و محدثین قرن یازدهم هجری است و کتاب جواهرالسنیّه اولین کتابی است که به تألیف و نگارش آن دست زده است. این کتاب پر ارزش ، مجموعه نفیسی از احادیث قدسی است که مورد اتفاق و قبول اهل سنت وتشیع می باشد.تشیع معنای مکتوم و باطنی دین اسلام است ، امری که سبب شده اسلام در طول قرن های متمادی پایداری خود را حفظ کند. عرفان شیعی تلفیقی از همراهی و پیوستگی میان شریعت و طریقت ؛ یعنی میان نبوت و امامت ، ظاهر و باطن است و در اهمیت این معرفت است که باید بگوییم ظاهر بدون باطن ، تعبد به ظاهر الفاظ است و نفی علم باطن و ارثیه ی از سوی پیامبران است.روش تحقیق به این صورت بوده است که یکایک احادیث این کتاب مورد بررسی قرار گرفت و درون مایه های نظری و عملیعرفان شیعیاز این احادیث بیرون کشیده شد.بررسی های به عمل آمده و نتایج این تحقیق بیان کننده این مطلب است که بیشترین حجم کتاب جواهرالسنیّه، دربردارنده مضامین عرفان شیعی است و این امر نشان از این دارد که این کتاب جایگاه بسیار ارزشمندی در میان کتب عرفان شیعی دارد.مهمترین درون مایه اختصاصی عرفان شیعی که در این کتاب مطرح شده است؛ بحث ولایت امام و اهل بیت پیامبر اکرم (ص) است که حجم وسیعی از احادیث این کتاب ارزشمند را در برگرفته است که کلیدی ترین درون مایه عرفان شیعی است.کلیدواژه ها:حرعاملی، جواهرالسنیه، عرفان شیعی، ولایت
ولایت، نبوت و رسالت از دیدگاه امام خمینی (ره) و محی‌الدین بن عربی
نویسنده:
زهرا سادات کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ولایت به معناى قرب الى الله از اركان مباحث عرفان توحیدى است كه حقیقت آن در درارى و درّارى وجود و سریان دارد. این مبحث از نظر دو عارف بزرگ و نامدار، حضرت امام خمینى(ره) و محى الدین بن عربى مورد ملاحظه قرار گرفته است كه با وجود اینكه ابتكارات و نظرات خاص خود را در مباحث عرفانى دارند لكن عمدتا در این مباحث، همسو هستند. براى شناخت و معرفت نسبتا جامع به مسأله ولایت، درك و فهم مباحث، وحدت وجود و تجلّى و ظهور بسیار ضرورى است. زیرا این ساحت فكرى است كه عارفان محقق به بحث ولایت و ظهورات آن همچون خلافت و نبوت و رسالت مى‏پردازند. از طرفى توجه و شناخت به نظام اسماءالله الحسنى و حضرات و عوالم خمسه ما را به جایگاه والا و سعه وجودى ولى وظیفه الهى به عنوان انسان كامل رهنمون مى‏سازند. ولى اعظم الهى، كون جامع و تجلى اعظمى است كه مبدأ و منشأ كل اسماء الله الحسنى و كافه كائنات است و در واقع قیامت كبراى الهى است كه از نظر حضرت امام خمینى واصل به مقام احدیت حق گشته و اولین تعین وظیفه حق است و جمیع حقایق موجودات در او اِنطوار و اِمحاق یافته ‏اند لكن ابن عربى قائل است كه انسان كامل به عنوان ولى الهى تا مقام اسم اعظم حق در مرتبه واحدیت نایل مى‏گردد. خلافت انسان كامل كه ظهور ولایت اوست، همچون ولایت داراى مراتبى است و ختم آن متعلق به یك نور واحد، یعنى حقیقت محمدیه و علویه است. انسان كامل به سبب احاطه وجودى و قیومى داراى سعه قلبى است كه هیچ علم و قدرتى و هیچ كمالى خارج از آن قابل تصور نیست. نبوت به معناى اظهار ما فى الكمن نیز از ظهورات حقیقت ولایت و خلافت است كه اولین مرتبه آن ابناء اسم اعظم الهى است و جنبه لدى الخلقى آن رسالت نام دارد كه آخرین مرتبه ابناء و محدود به عالم شهادت و زمان و مكان دنیوى مى‏باشد. نبوت نیز همچون ولایت طبق نظر عموم عرفا موهبتى است الهى ولى از نظر حضرت امام كسب نیز در امر دخیل است.
ایمان از دیدگاه عرفانی امام خمینی (س) با رویکردی تطبیقی
نویسنده:
صدیقه کرحسنلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ايمان يکی از موضوعات مهم در حوزه کلاماسلامی است. و بسياری ازعارفان هم بدان توجه نشان داده‌اند ولی در سخنان آنها ايمان به يک مفهوم به کار نرفته و در اين زمينه اختلاف نظر و تنوع ديدگاه دارند. امام محمد غزالی و امام خمينی(س) از جمله شخصيت‌هايی هستند که به عنوان دو عارف بزرگ در روزگارخود يکی از فصول کتاب‌های اخلاقی خويش را به اين مهم اختصاص داده‌اند.امام محمد غزالی ايمان را تصديق صرف می‌داند و اين تصديق را نيز در شش مرتبه قابل حصول می‌داند که از نظرغزالی در معناي تصدیق،اعتقاد ثابت جازم است. علت اهميت ايمان در نزد غزالی رهايی ذهن از اضطراب امکان خلود در آتش جهنم بود. غزالی در تبيين ايمان سعی کرده به نقش عناصری همچون عمل و اقرار زبانی در مفهوم ايمان ، رابطه ايمان و اسلام ، رابطه ايمان و عمل ، تقليد در ايمان ، استثناء در ايمان و... بپردازد. كه محور مباحث ايماني غزالي فضايل و رذايل است. از منظر امام خمينی (س) ايمان باور و تسليم قلبی به اضافه احوال و اوصاف ديگری همچون خوف و رجا، توکل و رضا می باشد که اگر اين اوصاف نباشد ايمان حاصل نمی شود . امام خمينی (س) ايمان را از سنخ علم حضوری می‌داند که هرکس خود بايد آن را وجدان و به درک شهودی و حضوری ، نه به درک علمی و مفهومی آن رسيده باشد وی مفاهيمی همچون ولايت ، فطرت را وارد مفهوم ايمان دينی کرده که تفاوت ديدگاه وی را با غزالی نشان می‌دهد هر دو بزرگوار جايگاه ايمان را قلب معرفی می‌کنند و ايمان را غير از يافته های عقلی می انگارند. و اين بدان معناست که رويکرد امام عرفانی و اخلاقی و رويکرد غزالی عقلی است .
بررسی فقهی مدیریت بانوان با تاکید بر دیدگاه امام خمینی
نویسنده:
علی آقا پیروز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به آیاتی که تفسیر و بررسی آنها گذشت دلالت هیچیک بر حرمت مدیریت زنان احراز نگردید آیه قوامون گرچه می توانست با دلالت التزامی، حرمت مدیریت های زنان را در سطوح کلان ثابت کند اما دارای سه مشکل جدی است اول آن که قیاس نظام خانواده با نظام اجتماع مع الفارق است استاد مطهری اجتماع منزلی را بر خلاف اجتماع مدنی می‏داند و این دو با یکدیگر از این لحاظ قابل مقایسه نیستند. اجتماع زن و مرد یک اجتماع طبیعی است نه قراردادی. قیاس دو اجتماع مدنی و خانوادگی با یکدیگر دلیل منطقی ندارد.دوم اینکه اگر ولایت مطلقه مردان درخانواده ثابت می شد قیاس اولویت هم ممکن بود درحالیکه این ولایت(اگر ثابت باشد) محدود به امور زناشویی است بنابر این تسری این ولایت محدود به اجتماع صحیح نخواهد بود. سوم آنکه بسیاری از پُست های کلان مدیریتی از سنخ ولایت نیستند تا مشمول آیه قرار گیرند بلکه از جنس وکالتند و یا دست کم ولایت بودن آنها محرز نیست. چهارم اینکه در واژه « قوامون» اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را به معنای مراقبت ، مسئولیت می دانند نه سلطه و اختیار، یعنی مرد مسئول تامین نیازهای همسر خویش می باشد بر این اساس اصلاً مقوله ولایت مطرح نیست تا شما بخواهید عدم جواز آن را در سطوح کلان استنباط نمایید.اما آیه «امن ینشّأ فی الحلیه» صفات مذکور در آیه، ذاتی زنان نیست و عمومیت ندارد و شرایط فرهنگی، اجتماعی و محیط تربیتی در این زمینه موثر است.قرآن واقعیتی بر اساس محیط تربیتی بیان می‏کنداز تعبیر «یُنشّوُ» پیداست که قرآن منطقه تربیت را بیان می‏کند؛ زنانی که در چنان محیطی رشد می کنند طبیعتاً نمی توانند مسئولیت های سنگین اجتماعی را بردوش گیرند این مسئله در مورد مردان نیز صادق است مردانی که در زر و زیور رشد و نموّ کرده باشند و پختگی لازم را در حوادث و سختی های روزگار کسب نکرده باشند، نمی توانند عهده دار مسئولیت های سنگین اجتماعی شوند «و هو فی الخصام غیر مبین» دلیل دیگری بر این مدعاست زیرا در زمان مافراوانند زنانی که قدرت محاجه داشته و می توانند سخن خود را به خوبی تبیین کنند زنان وکیل شاهد بر این مدعا هستند.اما آیه ملکه سبا ، حرمت مدیریت زنان را ثابت نمی کند زیرا تعجب هُدهد نمی تواند دلیل بر مذمت باشد شاید تعجب وی به این دلیل باشد که تا آن زمان ، حکومت و مدیریت زنان سابقه نداشته است واثبات مذمومیت و حرمت بسیار بعید به نظر می رسد. ثانیاًخداوند درقرآن بلقیس را دوراندیش، عاقل، واقع‏نگر و پیرو و خواهان حق و حقیقت معرفی می‏کند. قرآن بیان می‏کند که وقتی بلقیس نامه حضرت سلیمان علیه‏السلام را دریافت کرد، از آن با احترام یاد نمود:«قَالَتْ یَا أَیُّهَا المَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ» و سپس در مورد نوع برخورد با حضرت سلیمان علیه‏السلام، با بزرگان قوم خود مشورت کرد که این نشان‏دهنده حُسن تدبیر و شیوه صحیح مدیریت او بر کشورش است که برخلاف دیگر پادشاهان، مستبدانه و مغرورانه تصمیم‏گیری نکرد نمل/29 ثالثاً وقتی وی به دربار حضرت سلیمان علیه‏السلام آمد و شکوه و عظمت حکومت حق را مشاهده کرد و با دربار خود مقایسه نمود، حقیقت بر او روشن شد و متوجه گردید که قدرت او در مقابل قدرت خداوند ناچیز است، به سرعت ایمان آورد و از گذشته و افکار و عقاید خود، با تعبیر «ظلم بر نفس خود» یاد کرد.«قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» درنهایت پس از ایمان آوردن بلقیس،وی مدت ها ، بر قوم خود حکومت کرد. نمل/ 44اما آیه «وقَرنَ فى بیوتکنَّ» بر حرمت مدیریت زنان دلالت ندارد؛ زیرا اولاً، شأن نزول آیه خطاب به همسران پیامبر صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله است و مخاطب آن عموم زنان نیستند و به فرض عمومیت, فرمانى ارشادى است نه الزامى. از این روى, هیچ فقیهى به مقتضاى ظاهر این آیه شریفه, فتوا به وجوب خانه نشینى و حرمت آمد و شد زنان در جامعه را نداده است.ثانیا ، همان‏گونه که از سبک و سیاق آیه مشخص است ـ صِرف عدم حضور در اجتماع مورد نظر آیه نیست، بلکه در این آیه، زنان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از ظاهر شدن در اجتماعات، بسان زنان عصر جاهلیت نهی شده‏اند و این دلالت نمی‏کند که اگر زنی همه شئونات شرعی و اخلاقی را رعایت کند از حضورش مانعی باشد.اما آیه« وللرّجال علیهِنّ درجه » با توجه به صدر آیه و نیز آیات قبل و بعد آن, به خوبى می توان دریافت که آیه ،طلاق و مسائل آن را بیان مى کند و در محدوده نظام خانواده به شوهران امتیاز داده است. دلالت این آیه می تواند ریاست شوهر بر همسر در خصوص روابط زوجیت باشد با این ترتیب نمی توانبر اساس آیات قرآن کریم، حرمت فقهی مدیریت زنان را به ویژه در سطوح کلان نظام از قبیل وزارت و ریاست بر قوای سه گانه احراز نمود هنگامی که حرمت ثابت نشد اصل بر جواز خواهد بود آری اگر این موضوع، ذیل ولایت زنان قرار می گرفت و شک در جواز مدیریت داشتیم، اصل عدم ولایت جاری می شد و برای جواز آن محتاج دلیل می شدیم اما به دلیل آنکه موضوع تحقیق ، مدیریت های در سطح کلان است که فارغ از ولایت می باشد، در صورت عدم اثبات حرمت، می توان ، جواز را نتیجه گرفت. بخش دوم ادله روایات است ، روایاتی که می تواند مانعی برای جواز مدیریت زنان محسوب شود مورد بررسی قرار می گیرد روایات هم به لحاظ سندی بررسی می شود و هم دلالت آن ها مورد کنکاش و تحلیل قرار می گیرد.این روایات در 8 دسته زیر قرار می گیرند:1.
ارتباط ولایت سیاسی و ولایت عرفانی در آراء سیاسی- عرفانی امام خمینی (س)
نویسنده:
سامان صاحب جلال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از امتزاج عرفان و سیاست، اساساً بحثی نوین نیست و این بحث از جمله مسائلی است که در سپهر تاریخی و اندیشه ورزی سیاسی ایران نقش آفرینی جدی ای داشته است و نمونه های آن را در عرصه ها، جنبش ها و حکومت های مختلف در طول تاریخ می توان برشمرد. اما نکته قابل اهمیتی که به صورت مستقل از آن صحبت نشده، نسبت «ولایت عرفانی و ولایت سیاسی» با یکدیگر است. امام خمینی(س) به عنوان عارفی واصل که پا در حوزه تدبیر اجتماع و سیاست ورزی گذاشته، با طرح و به بار نشاندن نظریه ولایت فقیه، «ولایت» را به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی ای که می بایست در اندیشه امام خمینی(س) با نگاه دو سویه علم عرفان و علم سیاست نگریسته شود، معرفی نمودند. به همین دلیل در این پایان نامه با سؤال از این که «جایگاه ولایت سیاسی و ولایت عرفانی با توجه به معنای خاص هر کدام، در اندیشه سیاسی امام خمینی(س) چیست؟» با روش گردآوریکتابخانه ای داده ها، به صورت توصیفی و استنادی به پژوهش روی آورده شد. با تجزیه و تحلیل دادها به صورت توصیفی ضمن نگاه تحلیلی بر کل بحث، بر اساس تقریرات و بیانات حضرت امام راحل(س) در این خصوص نتیجه ای که حاصل آمد این بوده که امام خمینی(س) دغدغه اثبات امکان نسبت ولایت عرفانی و ولایت سیاسی یا به تعبیری کلی اثبات امکان ارتباط عرفان و سیاست را نداشته اند و نگاه ایشان به ولایت در سیاست، نگاهی فقهی بوده است و دغدغه ایشان اجرای شریعت اسلام به مدد برقراری حکومت اسلامی، در دوران غیبت معصوم(ع) بوده است.
بررسی تطبیقی ولایت و خلافت از دیدگاه امام خمینی(ره) و صدرالمتالهین
نویسنده:
تهمینه قربان نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ی ولایت و خلافت انسان کامل، یکی از مهم‌ترین مسائل حکمت و عرفان اسلامی بوده که از دیرباز تاکنون با رویکردهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این نحقیق ما به بررسی تطبیقی نظرات و آراء امام خمینی (ره) و ملاصدرا پیرامون مسئله‌ی ولایت و خلافت پرداخته‌ایم. از دیدگاه این دو اندیشمند، مقام غیب محض و وجود حضرت حق، برای ظهور و بسط فیض از طریق خلافت و ولایت، بر اساس مراتب خاصّی در عوالم وجود، سریان می‌یابد؛ از این‌رو با تبیین ولایت و اقسام آن و خلافت و جلوه‌های آن، در اندیشه‌ی فلسفی عرفانی این‌دو اندیشمند، مسئله‌ی خلافت حقیقت محمدیه (ص) و خلافت انسان کامل، مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه، به بررسی مراتب انباء در عوالم وجود و حضرات خمس و عین ثابت انسان کامل پرداخته شد و با اثبات مسئله‌ی نبوت و امامت و این‌که این‌دو، ظهوراتی از حقیقت خلافت و ولایت هستند، بحث خاتمه می‌یابد. عمده‌ی نظرات و آراء امام (ره) با مبانی صدرایی هم‌سو و هم‌راستا است، هرچند که امام (ره) در ارائه‌ی مباحث، بیشتر با مشرب عرفان پیش رفته‌اند.
غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام المجلد 4
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحرانی؛ محقق: علی عاشور
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بيروت: مؤسسة التاریخ العربی,
چکیده :
«غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام»، کتابی است کلامی به زبان عربی، نوشته هاشم بن سلیمان بحرانی، عالم شیعه قرن یازدهم. این کتاب مجموعه‌ ای از احادیث شیعه و سنی در فضایل امام علی (ع) و ائمه شیعه (ع) است. این کتاب در زمان ناصرالدین شاه قاجار به دست شیخ محمد تقی دزفولی با عنوان کفایة الخصام به فارسی ترجمه شد. این کتاب، یکی از بهترین کتاب های کلامی علامه بحرانی است که تبحر علمی و تحقیقی یاشان را نشان می دهد.
غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام المجلد 2
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحرانی؛ محقق: سیدعلی عاشور
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بيروت: مؤسسة التاریخ العربی,
چکیده :
«غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام»، کتابی است کلامی به زبان عربی، نوشته هاشم بن سلیمان بحرانی، عالم شیعه قرن یازدهم. این کتاب مجموعه‌ ای از احادیث شیعه و سنی در فضایل امام علی (ع) و ائمه شیعه (ع) است. این کتاب در زمان ناصرالدین شاه قاجار به دست شیخ محمد تقی دزفولی با عنوان کفایة الخصام به فارسی ترجمه شد. این کتاب، یکی از بهترین کتاب های کلامی علامه بحرانی است که تبحر علمی و تحقیقی یاشان را نشان می دهد.
  • تعداد رکورد ها : 267