جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 65
مجلة المعرفة العقلية المجلد 3
نویسنده:
محمد ناصر، سعد غری، فلاح عابدی، عدنان حسینی، محمد علی؛ ناظر: ایمن مصری
نوع منبع :
کتاب , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
بررسی تطبیقی معرفت فطری خداوند از دیدگاه آیت الله محمد باقر ملکی میانجی و جان کالوین
نویسنده:
رضا برنجکار، مهدی فدایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
از منظر آیت الله ملکی میانجی، در ادیان توحیدی معرفت به ذات مقدس خداوند مشکوک و مجهول نیست؛ بلکه معرفت خداوند در قلب و جان انسان به ودیعت نهاده شده است. از سوی دیگر بر اساس الهیات کالوینی بسیاری از تلاش ها برای رد و انکار وجود خداوند و زیستن بدون او، خود شاهدی بر وجود میل و گرایش فطری به خداوند است. آیت الله ملکی میانجی و جان کالوین بر وجود معرفت فطری خدا در نهاد انسان تأکید دارند. در این مقاله کوشیده ایم وجوه اشتراک و افتراق این دو دیدگاه را بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 197 تا 226
استدلال اخلاقی علیه وجود خدا؟
نویسنده:
امیرحسین خداپرست
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
گرچه در سنت فلسفۀ دین استدلال اخلاقی بر وجود خدا موضوعی شناخته‌تر است، در دهه‌های اخیر فیلسوفان خداناباور به طرح استدلال اخلاقی علیه وجود خدا نیز پرداخته‌اند. این استدلال دست‌کم به پنج شکل متفاوت صورت‌بندی شده است: (1) استدلال از طریق مسئلۀ شر، (2) استدلال از طریق نقد باخودبیگانگی، (3) استدلال از طریق خودآیینی، (4) استدلال از طریق نقد مصلحت‌اندیشی، و (5) استدلال از طریق آموزه‌های غیراخلاقی ادیان. برخی از این صورت‌بندی‌ها را می‌توان استدلال اخلاقی نظری علیه وجود خدا و برخی دیگر را استدلال اخلاقیِ عملی علیه وجود خدا شمرد. استدلال‌های اخلاقی نظری علیه وجود خدا بر شواهدی اخلاقی تمرکز دارند که نشان می‌دهند خدایی در کار نیست و خداباوری کاذب است، در حالی که استدلال‌های اخلاقیِ عملی نشان می‌دهند باور به وجود خدا مانع زندگی شکوفای اخلاقی و دستیابی به غایت آن است یا حتی موجب اعمال غیراخلاقی می‌شود. در پایان مقاله، نتیجه می‌گیرم که هیچ یک از صورت‌بندی‌های استدلال اخلاقی علیه وجود خدا به نتیجۀ مطلوب خود نمی‌رسد. با این حال، توجه به آنها حاوی درس‌های اخلاقی مهمی برای خداباوران است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 46
بررسی تقریرهای نظری و عملی برهان اخلاقی بر وجود خداوند
نویسنده:
اسماعیل مصدقی حقیقی، علیرضاصادقی، افلاطون مهدوی نژاد، محمد حسین زارع
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
براهین اخلاقی اثبات وجود خدا که از مقدماتی با محتوای تجربه و اندیشۀ اخلاقی صورت یافته‌اند، به برهان اخلاقی عملی و نظری تفکیک می‌شوند. کانت نخستین ‌بار از راه عقل عملی و با استناد به این که اخلاق اساسا یک تعهد عقلانی است، فرض وجود خداوند را برای تحقق خیر برین که غایت حیات اخلاقی انسان است ضروری شمرد. در نظر منتقدان، این برهان از حیث سازگاری درونی خودمتناقض و از اثبات وجود خارجی خداوند ناتوان است. از این‌ رو، برخی شارحان کانت تلاش کرده‌اند از راه اثبات عینیت ارزش‌های اخلاقی برهانی نظری بر وجود خدا شکل دهند. ایشان مدعی‌اند رفتار اخلاقی انسان‌ها در ادوار مختلف مبتنی بر وجود پاره‌ای ارزش‌های اخلاقی عام، جهان‌شمول و آفاقی است که صرفا با در نظر گرفتن وجود خدایی یگانه قابل تبیین‌ است. کسانی نیز تلاش نموده‌اند با اصلاح چهارچوب کلی برهان اخلاقی کانت و از راه عقلانیت عملی اخلاقی زیستن، استدلالی خداگرایانه بر مبنای اخلاق شکل دهند. در نظر ایشان، پذیرش مرجعی مقتدر و نامتناهی در رأس نظام اخلاقی در مقایسه با نظریه‌های رقیب، به لحاظ عملی و در فرایند تصمیم‌سازی اخلاقی، سودمندتر است. در این مقاله به روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی ضمن تحلیل انتقادی برهان اخلاقی کانت، تلاش‌های صورت‌یافته در جهت اصلاح این برهان، که عموما به دو گونه تقریر نظری و عملی انجامیده است، بررسی و نقد می‌شود.
صفحات :
از صفحه 211 تا 232
نقش کمالات عقلی و محوریت آن در سعادت از نگاه ابن سینا
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان‌شناسی سینوی نفس ناطقه با ادراک موجودات به لذتی عقلی دست مییابد و از طریق شهوت، غضب، وهم و خیال هم به لذات حسی نائل میشود. سعادت انسان از حیث ذات به آن است که عالمی عقلی باشد و از حیث ارتباط با بدن، تسلط بر خویش داشته باشد. ابنسینا مردم را بر اساس کمالات عقلی در چند گروه قرار میدهد. عالمان مهذب در دنیا سعادتمند هستند و پس از مرگ به عالیترین درجات نائل میشوند. افراد بی استعداد و ساده با رحمت الهی از عذاب نجات مییابند. افرادی که با وجود استعداد ذاتی، در تحصیل کمالات علمی کوتاهی کردهاند از سعادت حقیقی محرومند و گرفتار عذاب ابدی خواهند بود. از دیدگاه ابنسینا جهل علمی موجب محرومیت ابدی از سعادت است. افرادی که از حیث عقلی کاملند ولی گرفتار رذایل اخلاقی هستند در دنیا به سطحی از سعادت میرسند و پس از مرگ با رفع آثار نامطلوب مربوط به اعمال از عذاب رهایی پیدا میکنند. ابنسینا وضع این گروه را که با داشتن کمالات علمی مایه اصلی سعادت را دارند جبرانپذیر میداند. تفاوت نظر ابنسینا در مورد دو گروه اخیر نشان میدهد که وی اساس سعادت را کمالات عقلی میداند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 40
تحلیل سعادت حقیقی انسان در نگرش فلسفی
نویسنده:
زهرا محمدعلی میرزایی، محمدمهدي گرجیان عربی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (طلوع نور سابق),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کمال طلبی و میل به سعادت، از اساسی ترین ویژگیهاي فطري نفس انسانی اسـت و هـر فـردي متناسب با تصوري که از سعادت دارد، به دنبال تحقـق مصـداق آن بـراي خـویش اسـت. فیلسـوفان، تعاریف متعددي براي سعادت ارائه نمودهاند که از مجموع این تعاریف، ارتباط وثیق مفهـوم سـعادت بـا مفاهیمی چون خیر، کمال، فضیلت، لذت، وجود و شعور به آن، برداشت میگردد؛ ولی در باب مصـداق سعادت نفس، در این نوشتار، نخست دیدگاه برخی از فلاسفه بزرگ یونان و مسلمان مطرح شـده تـا بـا توجه به سیر تکاملی این مسئله در مباحث فلسفی، در نهایـت، تحلیـل عمیـق تري از ماهیـت سـعادت حقیقی در علم النفس فلسفی، بدست آید. بر این اسـاس، بـا بررسـی اقـوال بزرگـانی چـون سـقراط، افلاطون، ارسطو، فارابی، بوعلی، شیخ اشراق و صدرا، به نظر مـیرسـد در برتربـودن سـعادت و لذت عقلی، در نگرش فلسفی، اتفاق نظر وجود دارد؛ اگرچه اوج سعادت انسـانی، جامعیـت و کمـال وي در تمامی ابعاد وجودي اش اعم از نظر و عمل است. به علاوه، به نظر می آیـد اصـول و مبـانی محکـم صدرا در حکمت متعالیه، موجب استحکام بیشتر نظریه وي در باب سعادت حقیقـی نفـس نسـبت بـه دیدگاه دیگر فلاسفه شده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
لذت و معنای زندگی از نگاه ارسطو
نویسنده:
سیده نرجس عمرانیان, امیر عباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی معنای زندگی از نظر ارسطو و نقش لذت در رسیدن به آن با روشی توصیفی- تحلیلی است. ارسطو میان اینها ارتباط عمیقی ایجاد می‌کند و نیک‌بختی را شرط لازم و كافي معنادار شدن زندگي می‌داند. معنایی که لذت آن‌را همراهی می‌کند و مکمل آن است. ارسطو ابتدا دستیابی به نیک‌بختی را هدف نهایی معرفی می‌کند و سپس ارتباط میان لذت و معنای زندگی را بیان می‌کند. وی راه رسیدن به نیک‌بختی را فضیلت دانسته و فضایل را به دو دسته عقلانی یا اخلاقی تقسیم می‌کند. برتری فضایل عقلانی از مختص انسان بودنشان ناشی شده و لذا لذات حاصل از آن‌ها نیز ناب‌ترند. پس اولا و بالذات معنای زندگی را باید در آن‌ها جست. او لذت را شرط لازم و ناکافی براي نيك‌بختي می‌داند. بنابراین ما زندگی نمی‌کنیم برای رسیدن به لذت؛ بلکه زندگی می‌کنیم برای رسیدن به نیک‌بختی نهایی، که در سایه‌ی آن می‌توان صاحب برترین لذات شد. بخشی از مباحث او در نفس‌شناسی به بیان جایگاه عقلِ مفارق و فناناپذیر می‌پردازد که به نظر می‌رسد با توجه به این دیدگاه، وی ارتباط میان لذت و معنا را همچنان پس از مرگ پایدار می‌داند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 134
خوددوستی و مقایسه آن با خودگروی
نویسنده:
محمد جداری عالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خوددوستی نظريه ای هنجاری (theory Normative (است كه در صدد ارائه اصول اخلاقی بسـيار كلی بوده، مبنای اخلاقی برای كليه رفتارهای انسان محسوب می شود. از نظر اين نوشتار، آنچه از آموزه های اسلام و انديشمندان مسـلمان اسـتفاده مـی شـود، ايـن اسـت كـه همـه انسـان هـا دارای غريزهای به نام خوددوستی [حب ذات] هستند و رفتارهـای اختيـاری خـود را براسـاس آن انجـام می دهد. از آنجاكه ذات انسان، پـاك و زلال ودارای اسـتعدادها وآرمـان هـای معقـول وبرپايـه فطرت الاهی و در راستای سعادت حقيقی وی سرشته شده است، رفتارهای مطابق با خوددوستی، خوب است و بايد چنين عمل كرد و رفتارهای خلاف آن، بد است و نبايد انجام گيرد. نظريـه خوددوسـتی بـا وجـود شـباهت ظـاهری بـه «خـودگروی اخلاقـی» بـه لحـاظ مبـانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی با آن اختلاف جدی دارد و لذا ايرادهايی از قبيـل: ناسازگار با رفتارهای نوع دوستانه، ايثار، مهرمادری، عبادت عارفانه و ... كه برنظريه «خودگروی اخلاقی» وارد است، در اين نظريه قابل پاسخگويی است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 140
تفسیر الفخر الرازی المجلد 14
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
سعادت واقعي انسان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
براي اگاهي براي فهميدن كلمه اي مي بايست كه به ضد آن توجه كرد! در بحث خودمان، ضد«سعادت » ، «شقاوت» است 1- سعد و سعادت بمعنى نيكبختى است چنانكه شقوة و شقاوت بمعنى بدبختى است 2- راغب گفته: سعد و سعادت آنست كه ؛كارهاى الهى، انسان را در رسيدن بخير يارى كن بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 65