جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
محسوسات از نظر ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدباقر صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاش نموده است تا حقیقت ادراک حسی را از منظر بزرگ‌ترین فلاسفه اسلامی بررسی نموده، و نقش و جایگاه آن را در حصول معرفت بشری تبیین نماید. ادراک حسی به‌ معنای کسب معرفت از راه یکی از حواس پنج‌ گانه ظاهری در انسان می‌ باشد. پدیده ادراک شامل چهار مرحله حسی، خیالی، وهمی و عقلی است، که سه مرحله نخست تنها مدرک جزئیات بوده، و مرحله ادراک عقلی مربوط به کلیات می‌باشد. تمامی حکما، ادراک عقلی را ادراکی مجرد می‌ دانند اما درباره ادراک حسی و خیالی، اختلاف وجود دارد؛ ابن‌سینا ادراک حسی و خیالی را نیز مجرد دانسته، شیخ اشراق در تجرد ادراک خیالی با صراحت سخن نگفته، و شارح حکمت اشراق، ادراک خیالی را مادی دانسته است. در پژوهش حاضر به تبعیت از صدرالمتألهین، از تجرد ادراک حسی دفاع شده است. ادراکات حسی به لامسه، ذائقه، شامه، سامعه و باصره تقسیم می ‌شود، که درباره حقیقت آن، به‌ویژه حس باصره، بین فلاسفه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از نظر ابن‌سینا، درک محسوسات با انطباع صور اشیای خارجی در چشم، محقق می ‌شود؛ اما برخی از حکما خروج شعاع از چشم را حقیقت حس باصره دانسته ‌اند. نظر شیخ اشراق این است که محسوسات، به علم حضوری قابل درک بوده، و همان صورت خارجی اشیا مدرک بالذات است. اما صدرالمتألهین معتقد است که مدرک اصلی و بالذات، صورت ذهنی صادره نفس است نه آن صورت شی ء خارجی؛ و صورت خارجی با علم حصولی قابل درک خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی، حس همان حقیقت اشیای خارجی را فی‌ الجمله درک می ‌کند، و صورت شی ء خارجی مدرک بالذات است. بر این اساس، حس در تصورات جزیی و مفاهیم ماهوی نقش دارد، ولی در مفاهیم ثانوی منطقی، مفاهیم فلسفی و تصدیقات، نقش مستقیم ندارد؛ زیرا تصدیق، تصور همراه با حکم است، و حکم کار عقل می‌ باشد.
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
درآمدی بر مکتب حدیثی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
سعید میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق شامل دو فصل است: در فصل اول، با عنوان نگاه علامه طباطبایی به رابطه ی قرآن و حدیث از جایگاه حدیث در تفسیر، روش تفسیری علامه، جایگاه روایت در تفسیر المیزان، و نظریه ی استقلال قرآن و در فصل دوم، با نام روش جرح و تعدیل روایات از جانب علامه از معیارها و موازین گزینش حدیث، کلیدهای فهم حدیث، تفسیر حدیث، شیوه ی مواجهه با احادیث غریب المتن، ملاک های طرد حدیث، اقسام حدیث از حیث نوع بیان، حجیت خبر، و جز آنها بحث شده است
مبانی ارزش شناخت از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی
نویسنده:
محمد سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر متشکل از سه بخش کلیات، مبناگرایی اسلامی (علامه طباطبایی و استاد مصباح) و رابطه علم حضوری و مبناگرایی است. در بخش اول به مبادی تصوری مسأله، یعنی تبیین مبانی، ارزش، شناخت، و دیدگاه‌های مختلف درباره معیار و نقد آن‌ها پرداخته شده است و در اخیر به دیدگاه برگزیده که همان مبناگروی عقل‌گرا است پرداخته‌ایم. در بخش دوم مبناگرایی اسلامی را به طور فشرده به رشته تحریر درآورده‌ایم و در آن بداهت و یقین‌آوری قضایای بدیهی منطق کلاسیک بررسی شده است. در بخش سوم رویکرد استاد مصباح و مرحوم علامه را در باب توجیه قضایای بدیهی در حد رساله خود منعکس نموده‌ایم. به نظر ما این دیدگاه که ریشه بدیهیات را در علم حضوری می‌داند به خوبی از عهده تبیین مسأله مطابقت قضایا با واقع، برمی‌آید و هیچ‌گونه تردیدی در باب مطابقت باقی نمی‌گذارد.
معرفت شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
علیرضا رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات بحث مطرح می شود و با اشاره ای گذرا به سیر تاریخ معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی نیتجه گرفته می شود که سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب به سوی شکاکیت و نسبی گرایی بوده ولی در فلسفه اسلامی بنای معرفت شناسی بر اساس معرفت یقینی و انکار شکاکیت بوده است. در فصل دوم بحث امکان معرفت مطرح می شود و مکتب سوفسطایی و شک گرایی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری بررسی می گردد و در نهایت امکان بلکه وقوع معرفت حقیقی اثبات می شود. در فصل سوم ابزار معرفت از دیدگاه این دو حکیم فرزانه تبیین می گردد. در فصل چهارم ارزش معلومات از دیدگاه شهید مطهری و علامه دنبال می گردد.
جایگاه عقل در اخلاق از نظر علامه طباطبایی،‌ شهید مطهری و استاد مصباح
نویسنده:
محمدجمعه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوسان در دامنه رابطه عقل و اخلاق بیانگر حالات انعطاف ناپذیر و افراط و تفریط در آن است که عوامل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. یکی از این حالات نظریات مطرح شده از کسانی است که تجربه پذیری و تحلیلی بودن را معیاری برای معنی داری ذکر کرده اند و مضامنی دیگر را فاقد معنی مطلق نگر و یکسونگری به عقل خصوصا عقل عملی جانب دیگر مساله است که از آن حاکم بلامنازع می سازد این تحقیق بررسی نظریات سه تن از دانشمندان اسلامی پیرامون این مساله بوده و توضیحی بر سهم و نقش عقل در اخلاق و می توان آن را در ارتباط با مفاهیم (تصورات و تصدیقات) و انگیزه ها ترسیم کرد در مورد اول علامه طباطبایی تشخیص تقوا و فجور را هر چند مستند به نوعی الهام از احساسات باطنی می داند اما این احساسات خود به نوعی مستند یا وابسته به خارج است و در این میان وظیفه عقل عملی جعل اعتباریات واسطه برای نیل به مواد خارجی و اهداف است مشابه این نظر در کلام شهید مطهری دیده می شود استاد مصباح اینگونه مفاهیم را از مفاهیم ثانیه فلسفی می شمارد. در این موارد از خارج می توان به عنوان منشا انتزاع یا منشأ وابستگی حوایج به آن یاد کرد. علامه طباطبایی رد یا اذعان و بوجود حوایج در جهت رسیدن به کمالات را منسوب به عقل می کند و او است که اعتبارات واهی را که انسان را از کمالات باز می دارد از اعتبارات غیرواهی باز می شناسد. شهید مطهری تصدیقات عقلی را یکی از مقدمات صدور فعل ذکر می کند و این احکام اذعانات به پیروی از حوایج بعضا متغیر بوده و در موارد کلی است استاد مصباح تصدیقات عقلی را در ارتباط افعال اختیاری انسان و اهداف مطلوب از آن توضیح می دهد طبق این نظر این رابطه نوعی رابطه سبب و مسببی بوده و داخل در مباحث معقولات ثانیه فلسفی است و حس می تواند منشا انتزاع باشد اما لزوما چننی نیست علامه طباطبایی در مورد آخر علم را متمم فاعلیت ذکر می کند و شوق و اراده را از لوازم آن لذا در انگیزه های اخلاقی دخالت می دهد شهید مطهری انسان را فاعل بالتدبیر می خواند که تنها در صورت بزرگ بودن منافع از مضار فعل مجوز صدور می یابد اما استاد مصباح این مورد را نمی پذیرد.
انسان شناسی از دیدگاه علامه سید محمد حسین طباطبایی (رضوان الله علیه)
نویسنده:
مراد آیدوغدو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه موجودات مشهود ظاهر عالم باطن است. و ناظرین را به ماورای خود یعنی به علت شان که همان باطن است سوق می دهند. از این جهت همه آنها از ویژگی کلمات برخوردارند. زیرا ویژگی اصلی کلمات این است که مخاطب را به ما واری خود سوق می دهند. پس می توان هم موجودات را به عنوان کلمه خدا تلقی کرد. انسان هم از آن جهت که موجودی از موجودات کلمه خدای متعال و از آن جهت که ظاهر کننده اسمایی از اسمای خدای متعال است که موجودات دیگر توانایی ظاهر کردن آنها را ندارند کلمه تامه خدای متعال می باشد. از این لحاظ می توان همه موجودات را به سه قسم تقسیم کرد موجودات مجرد محض مادی محض و مرکب از هر دو انسان موجودی از موجودات قسم سوم است. بنابراین حقیقت انسان ثنائی و دو بعدی است. یک بعد او ملکوتی و آسمانی است بعد دیگرش ملکی و زمینی. حکمت آفرینش انسان از یک طرف به خدای متعال بر می گردد و از طرف دیگر به خود انسان از آنجا که خدای متعال واجب الوجود و دارای همه صفات کمالیه از جمله رحمانیت و جوادیت است به خدای متعال باز می گردد و از آنجا که انسان از موجوداتی که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد به انسان بر می گردد. پس چون انسان از موجوداتی است که قابلیت بهره مند شدن از نور وجود را دارد خدای متعال به او وجود بخشید. خلقت انسان از ساختار وجودی خاصی برخوردار است این ساختار وجودی موجب شده است که انسان هم از قابلیت صعود و هم از قابلیت سقوط برخوردار باشد. برای اینکه انسان راه صعود را انتخاب کند خدای متعال به انسان لطف نمود و با اراده اختیاریش او را راهنمایی کرد. و در این راستا رسولان را فرستاد. مهمترین و اصلی ترین عنصری که موجب صعود و سقوط انسان می شود نحوه نگرش و انسان شناسی انسان است که یا خود را موجودی مخلوق و وابسته دانسته و به خالقش توجه دارد یا خیر. انسان با نحوه نگرشش مقامی را در عالم امکان برای خود انتخاب می کند و در راستای نحوه نگرش اوست که هویت انسانی انسان شکل می گیرد. خدای متعال برای ظاهر ساختن هویت انسانی انسان که در راستای نگرش او در درونششکل یافته انسان را مورد امتحان و آزمایش قرار می دهد تا اینکه هر وقت خدای متعال او را در جایگاه انتخاب شده اش قرار داد در اعتراض برای او باز نباشد حقیقت و هویت انسانی انسان در این عالم برای قلیلی از افراد مثل اولیاء الهی ظاهر است و بعد از عالم دنیا برای همه افراد انسان بالعیان ظاهر خواهد شد.
بررسی مقایسه ای مسأله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و پیچیده فلسفه دین در چند سده اخیر "مسأله شر" است که با دو تقریر بیان می شود: 1- مسأله منطقی شد2- مسأله قرینه ای شر.پاسخ دینداران را می توان به دو صورت از هم متمایز کرد: 1- نظریه عدل الهی2- نظریه دفاعیهآنچه در این نوشتار آمده بررسی و مقایسه ای از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا در مسأله شر است. می توان گفت نظر علامه طباطبایی همان رویکرد صدرایی است اما پلنتینگا خود را حامی نظریه "دفاعیه" می داند.
ارتباط بین عقل و دین از دیدگاه آلوین پلانتینجا و علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین مرادیانی عزیزآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:در این پژوهش سعی گردیده است که با توجه به دیدگاه‌های دو متفکر بزرگ علامه محمدحسین طباطبایی به عنوان نماینده مکتب اسلام و آلوین پلانتینجا فیلسوف معاصر آمریکایی به عنوان نماینده الهیات مسیحی به بررسی و تبیین رابطه عقل و دین در ارتباط با اعتقادات شخص پرداخته شده است.
رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد بشیر فهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و علامه طباطبایی، که معتقدند که هم دین حرف دارد و هم عقل و میان حرف دین و عقل هیچگونه ناسازگاری وجود ندارد. و مایه الامتیاز از ناحیه شرع یعنی این که برخی از قلمروها قلمروهای اختصاصی شرع است که اصلا عقل توان دسترسی و درک آن قلمروها را ندارد و چون توان درک و فهم آن را ندارد هیچگاه آن را نفی نمیکند و با آن مخالفت نمیکند و همینطور برخی از قلمروها قلمروی اختصاصی عقل است که یقینا شرع هم آن را با پیروی از عقل میپذیرد. بنابراین آن چه در این رساله از بیانات و عبارات این دو محقق و دانشمند بزرگ عالم اسلام بدست می آید هماهنگی میان عقل و دین است البته به صورت جزئی اختلافات هم در میان دو دیدگاه وجود دارد که در متن رساله به آن پرداخته شده است ولی عمدتا دو دیدگاه به صورت کلی هماهنگی عقل و دین را اثبات میکند.
  • تعداد رکورد ها : 63