جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 47
عقل گریزی عرفان؟!
نویسنده:
سید یدالله یزدان پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی,
کلیدواژه‌های فرعی :
وحدت و کثرت , اوپانیشاد , تلطیف سر , دائوده جینگ , دوگانه انگاری , آموزه های عرفانی , رابطه وجودی نفس و قوا , خلأ و ملأ , وحدت سریانی , نظریه تمایز احاطی , مابه الامتیاز - مابه الاشتراک , شرایط تناقض , عرفان و منطق , وحدت عددی , اصطلاحنامه منطق , مغالطه سوء تألیف (منطق) , احکام مراتب وجود , وحدت اطلاقی , تجربه سخن گفتن با خدا , نظریه تعدد معانی , شطحیات , عرفان و اصل تناقض , ربط کثیر به واحد , وحدت عددی(مقابل وحدت حقیقی عام) , ظهور((خاص)، مقابل بطون)) , بطون(مقابل ظهور خاص) , اطلاق مقسمی , اشتراک‌ لفظی , وحدت خدا و نفس , تباین نفس و الوهیت , جمع اضداد , تناقض نمایی عرفانی , رابطه نفس و خدا , دوگانه های عرفانی , ارتباط متناهی و نامتناهی , عقل عادی , انحلال فردیت , وحدت جهت , راهههای توجیه تناقض گویی عرفا , نسبت نظریات کانت و نظریات عرفا , یکسانی در نایکسانی , تمایز تقابلی , نسبت شأن و ذی شأن , جمع اضداد در عرفان , حیرت معرفت شناختی , حیرت متافیزیکی , حیرت روان شناختی , عینیت در حال غیریت ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجربه عرفانی به دلیل ژرفا و پیچیدگی مشهودات خود، پرسش هایی را فراروی فیلسوفانی که در وادی فلسفه عرفان گام نهاده اند، برانگیخته است. یکی از این پرسش ها، پارادوکسیکال بودن آموزه های عرفانی، همچون وحدت شخصیه وجود، است. عارفان گاه میگویند حقیقت هستی هم عین اشیاست و هم غیر آن. گاه از مشهودات خود چنین تعبیر میکنند: او هم واحد است و هم در دل کثیر حاضر بوده و کثیر است; هم متشخص است و هم نامتشخص; دلبر حقیقی در عین ظهور، باطن و در عین بطون، ظاهر است.پرسش این است که آیا این احکام برآمده از شهود عارف، به راستی متناقض اند، یا ظاهری تناقض آمیز دارند و در ذات آن ها تناقضی وجود ندارد. اگر چنین تناقضی در ذات حقایق عرفانی و به ویژه وحدت شخصیه نهفته باشد، ناگزیر این آموزه ها با عقل سازگار نخواهند بود; زیرا بنیاد عقل با اصل عدم تناقض و اصل این همانی سامان مییابد. در این صورت، عقل نمیتواند در حوزه عرفان و حقایق خارجی آن گام نهاده، آنها را به نیکی بفهمد، و بر آنها استدلال کند. بنابراین، پرسش این است که آیا عرفان با عقل و فلسفه سازگار است؟ و به طور کلی عرفان عقل گریز است یا عقل پذیر؟و.ت. استیس در فصل پنجم کتاب عرفان و فلسفه به این موضوع پرداخته است. این مقاله میکوشد تا دیدگاه آقای استیس را تحلیل، نقد و بررسی کند.
هویت فلسفه‌ی اسلامی
نویسنده:
تهران خلیل اویچ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش برای ایجاد فلسفه ای هم افق با دین اسلام از دغدغه های دیرین دانشمندان مسلمان می باشد. فعالیتهای گسترده‌ای که فلاسفه ی مسلمان از همان ابتدای آشنایی جهان اسلام با فلسفه انجام داده‌اند و امروزه در حال گسترش آن می باشند به وضوح این درگیری فکری فیلسوفان مسلمان را نشان می دهد. مسایل فلسفه‌ی اسلامی هرچند قرن های مدیدی است که موضوع مطالعات گسترده‌ی علمای مسلمان است لیکن هویت خود فلسفه‌ی اسلامی تا به حال کمتر موضوع نوشته ای مستقل و فراگیر بوده است. با توجه به نیاز شدید جهان اسلام به تولید علم و جنبش نرم افزاری نوشتن پایان نامه ای با موضوع هویت فلسفه ی اسلامی در نظر گرفته شد. همان طور که از عنوان پایان نامه پیداست سوال اصلی این نوشته این است که اسلامی بودن فلسفه ی اسلامی (فلسفه ی اولی) به چه لحاظی می باشد. اگر فلسفه را به معنای شناخت هستی با روش عقلانی و دین اسلام را به معنای مجموعه‌ای از معارف و دستورات که ناظر به حقیقت هستند بفهمیم می توانیم هویت فلسفه‌ی اسلامی را به این صورت تعریف کنیم: فلسفه ی اسلامی آن شناختی از موجود به صورت کلی و با روش برهانی و عقلانی است که مستقیم یا غیرمستقیم از دین اسلام به دست آمده باشد. تاریخ فلسفه ی اسلامی تلاش مسلمانان برای توفیق میان دین اسلام و فلسفه را ضبط کرده است گذشت زمان نشان داده است که پیوند میان فلسفه و دین اسلام هرچه بیش تر بر شناخت حقیقی دین اسلام متکی باشد استوار تر خواهد بود. نمونه ی بارز این ادعا ملاصدرا روش بهره مندی او از دین اسلام و موفقیتش در تجدید فلسفه ی اسلامی می باشد که احدی از صاحبان فن در آن شک ندارد. از همین رو در این نوشته به استفاده از هستی شناسی و حیانی توجهی ویژه نشان داده شده است و در همین راستا روشمند کردن فهم هستی شناسی و حیانی برای نزدیک کردن هرچه بیش تر فلسفه و دین اسلام پیشنهاد شده‌است.
شاخصه هاى کلان مکتب فلسفى با تأکید بر مکتب مشاء و اشراق
نویسنده:
مجید احسن، یداللّه یزدان‏ پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه فلسفه اسلامى با سه مکتب معروف فلسفى یعنى مشاء، اشراق و متعالیه روبه روییم. نگاه درونى به مسائل گوناگون مطرح در این مکاتب و تحلیل و بررسى آنها، بخش عمده کتب و مقالات را به خود اختصاص داده است؛ ولى نگاه بیرونى و کل نگرانه به این مکاتب و بررسى شاخصه ها و مؤلفه هاى تشکیل یک مکتب فلسفى و فرایند تحقق آن در گذر زمان نیز بسیار مهم است. بدین سان پرسش اصلى این است که مختصات یک مکتب فلسفى که موجب تمایز آن از مکاتب دیگر مى شود چیست؟ و به راستى چرا در فلسفه اسلامى، تنها با سه مکتب مواجهیم؟ در مقاله پیش رو، کوشیده ایم ضمن تبیین و تحلیل این شاخصه ها، آنها را بر دو نظام مشائى و اشراقى تطبیق کنیم. مدعا این است که مکتب مشاء و اشراق داراى نقطه آغاز، روش خاص فلسفى، ابزارهاى لازم براى وصول به مقصود و دستگاه سازوار هستى شناختى هستند که با دقت در مجموعه تعالیم آنها هم مى توان این عناصر را یافت و هم مى توان تحلیل کرد که چرا به آنها مکتب فلسفى گفته مى شود و وجه تمایز آنها از یکدیگر چیست. نتیجه اى که از این تحلیل به دست مى آید دو مطلب است، اولاً، مبانى کلان لازم براى تأسیس یک مکتب فلسفى تبیین مى شود؛ ثانیا، روشن مى شود که صرف اتحاد روش فلسفى دو حکیم و یا اتفاق آنها در یک یا چند مسئله به معناى یکى بودن نظام فلسفى ایشان نیست؛ به گونه اى که حتى وجود یک مشخصه جدید، هویت ساز مکتب جدیدى کاملا متمایز از مکاتب پیشین مى شود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 24
«مُثُل» در نگاه شیخ اشراق و تطبیق اجمالی آن با اندیشه افلاطون
نویسنده:
مرتضی رضایی، یداللّه یزدان‏پناه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
طرح «نظریه مُثُل» و حضور تأثیرگذار آن در مباحث گوناگون فلسفی، مستند به افلاطون است و به دلیل آنکه دایره هستی را گسترده‏ تر ترسیم می‌کند و از وجود موجوداتی با صفاتی ویژه سخن می‌گوید، در دوره‏ های گوناگون فلسفی و تاریخی موضوع گفت‏ و گو بوده است. یکی از طرف‏داران این نظریه شیخ اشراق، شهاب‏ الدین سهروردی است که جایگاهی تعیین‏ کننده به مُثل در نظام هستی‏ شناختی خود می‌دهد و می‌کوشد از سویی با ارائه ادلّه‏ ای متقن وجود این عالم را اثبات کند و از سوی دیگر، با تبیین روشن نسبت این عالم با مراتب وجودی مافوق و مادون آن، چهره‏ ای معقول‏ تر و پذیرفتنی‏ تر در قیاس با تبیین افلاطون به آن ببخشد. مقاله حاضر کاوشی است در چیستی مُثل از نگاه افلاطون و شیخ اشراق؛ ادلّه ‏ای که شیخ اشراق برای اثبات عالم مُثل ارائه کرده است، و نیز جایگاهی که مُثل در نظام هستی‏ شناختی این دو متفکر دارد. از آنجا که مقصود اصلی نگارنده، بررسی نگاه سهروردی به مُثل بوده است، دیدگاه افلاطون نیز به اجمال کانون توجه قرار گرفته است تا اشتراکات و تفاوت‏ها بهتر خود را نمایان کند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 165
عالم عقول از منظر ابن سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
مجید احسن، یدالله یزدان پناه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخى بر این عقیده اند که سهروردى جز تغییر اصطلاحات، کار دیگرى در فلسفه نکرده است؛ بر این اساس، اختلاف و افتراقى با مشّاء ندارد. در مقاله حاضر، با تأمّل بر دیدگاه شیخ اشراق درباره عالم عقول و مقایسه آن با دیدگاه هاى ابن سینا، این فرضیه را به اثبات خواهیم رساند که سهروردى در عین آنکه از بستر مشّایى بهره مى برد و خود نخست مشّایى بوده است، امّا به طور روشن از این مکتب جدا مى شود. او با توجه به مبانى فلسفى خاصّ خود، برخى مراتب هستى همچون عالم عقول عرضیه را اثبات مىکند. افزون بر این، مراتب مورد اتّفاق همچون عالم عقول طولیه نیز در دستگاه سازوار هستى شناختى وى تفسیر و تحلیل هاى جدید و مستقلى مىیابد. البته، سهروردى در برخى موارد نسبت به ابن سینا کاستى هایى دارد؛ امّا در مجموع، تبیین هاى وى در این باره دقیق تر به نظر مى رسد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 42
میز گرد فلسفه شناسی رابطه فلسفه و عرفان (2)
نویسنده:
محمد فنایی اشکوری,سید یدالله یزدان پناه,غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
شاخصه‌های اساسی حکمت اشراق با تأکید بر روش اشراقی و نظام نوری
نویسنده:
منصوره سادات حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
صادر نخستین از منظر فلاسفه با تکیه بر آراء امام خمینی (ره)
نویسنده:
مرضیه رمضانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مساله صادر نخست، سخن از چیستی و هستی امری است که به عنوان نخستین فعل الهی و حلقه اتصال میان کثرات با مبدأ هستی، ایفای نقش می‌کند. تحقیق حاضر در راستای کاوش از این مطلب در دو نظام فلسفی و عرفانی، در چهار بخش تنظیم شده است.بخش اول: با عنوان «کلیات» شامل مباحث مقدماتی، مفهوم‌شناسی و گذری مختصر بر حیات علمی امام خمینی(ره) است؛ بخش دوم: با عنوان «صادر نخستین در هستی شناسی فلسفی» از سه فصل تشکیل می‌شود. در فصل اول به تفسیر نظام وحدت و کثرت و در فصل دوم، به اصل علت و معلول پرداخته می‌شود. این دو فصل از مقدمات مهمی هستند که در تقریر قاعده «الواحد لایصدر عندالاالواحد» که متولّی بحث از صادر نخست در نظام فلسفی است نقش اساسی ایفا می‌کنند. در این دو فصل نوع وحدت مبدأ هستی، وحدت حقه حقیقی، نوع فاعلیت او، فاعلیتی تام و بی‌نیاز از غیر، نوع جعل حق، جعل بسیط، و اثر چنین فاعلی در نزد متفکران اصالت وجودی، وجود صادر نخست و در نزد متفکران اصالت ماهوی، ماهیت صادر نخست معرفی می‌شود. در فصل سوم با تقریر و اثبات قاعده الواحد، به مصداق صادر نخست در نظام هستی پرداخته می‌شود و نزد حکمای جمهور و صدرالمتألهین در حکمت متعالیه متقدم و هم چنین دیدگاه تعلیمی امام خمینی(ره) عقل اول به عنوان أحق موجودات به مقام صادر نخست شناخته می‌شود.بخش سوم: با عنوان «صادر نخست در هستی‌شناسی عرفانی» به بررسی تفاوت‌های بنیادی هستی شناختی عرفانی با فلسفی می‌پردازد. در فصل اول آن، تحت عنوان «مبانی بحث» اصول هستی‌شناسی عرفانی چون نظریه وحدت شخصی وجود به جای تشکیک در وجود، تجلی و ظهور به جای نظریه علت و معلول و مظاهر وجود به جای ممکنات فلسفی تقریر می‌شود با چنین بینشی صادر نخست به ظاهر نخست عرفانی متحول می‌شود.بخش چهارم: با عنوان «دیدگاه جمع فیلسوفان عارف» در فصل اول به تحلیل نظریه جمع متفکرانی چون صدرالمتألهین و امام خمینی می‌پردازد که در جهت توجیه وجیه دو قول فلاسفه و عرفا و جمع بین اقوال آنها در مصداق صادر نخست تلاش می‌کنند. در فصل دوم با استفاده از معنای لغوی کلمه «خلق»، نص صریح اهل معرفت و استشهاد به روایات ثابت می‌کند که ساخت نفس رحمانی بسی والاتر از ساحت عقل اول است.
عقلانیت در اندیشه فلسفی ابن سینا
نویسنده:
معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاضر در چهار فصل به بررسی عقلانیت در اندیشه‌ی فلسفی ابن سینا پرداخته و روش عقلی ایشان را مورد بررسی قرار می‌دهد. جناب بوعلی به عنوان رئیس المشائین بزرگ‌ترین مفسّر فلسفه‌ی مشائی و ارسطوئی بوده و خود نیز در این زمینه صاحب نظری به نام است. گرایش جناب بوعلی به عقلانیت اشراقی در دورن متأخر زندگی و سوال بر سر گذر ایشان از معبر عقلانیت بحثی به سمت روش اشراقی و اختلافات اهل نظر در این رابطه، مهم‌ترین دلیل نگارش این رساله بود.بخش اول از رساله با عنوان مبانی بحث به بررسی فلسفه‌ی مشاء، جایگاه بوعلی در فلسفه‌ی مشاء و توضیحی راجع به زندگی و آثار بوعلی اختصاص یافته و کلیات این مباحث به قلم تحلیل و بررسی بیان می‌شود.بخش دوم از رساله با عنوان عقلانیت بحثی، مفاد عقلانیت بحثی اعم از ارسطوگرایی، اهمیت به منطق و برهان و بنیاد قرار دادن اولیات را مطرح کرده و اهمیت برهان و منطق را درفلسفه‌ی بوعلی به تصویر می‌کشد. در این بخش با بررسی ادراک و مراحل آن از منظر بوعلی به جایگاه و نقش ادراک عقلی پرداخته شده و این نوع ادراک را به عنوان مهم‌ترین نوع از شناخت مورد بررسی قرار می‌دهد. بخش سوم از این رساله با عنوان عقلانیت اشراقی به بیان گرایش جناب بوعلی به عقل اشراقی اختصاص یافته و مصادر اشراقی تفکر بوعلی از جمله مصدر افلاطونی، مصدر افلوطینی، مصدر هرمسی، مصدر شریعت و عرفان با توضیحی راجع به چگونگی تأثیر هر مصدر در تفکر اشراقی بوعلی شمرده شده است. در این بخش که شامل چند فصل می‌باشد مولفه‌های عقل اشراقی نیز بیان شده و جوانب اشراقی در رسائل عرفانی ابن سینا و سه نمط آخر اشارات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بخش اخر در سه فصل به نتیجه‌گیری از کل تحقیق اختصاص دارد.ابتدا عقل دوره‌ی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و در فصل دوم اشراق در فلسفه‌ی بوعلی بیان شود و در آخرین فصل، مولفه‌های عقل بحثی و عقل اشراقی جمع‌بندی شده و مورد بحث بررسی اجمالیقرار می‌گیرد. به طور خلاصه بررسی کرده که به عنوان نتیجه‌ی بخش سوم قلمداد می‌شود.این اثر با استفاده از کتب و رسائل بوعلی چون اشارات و تنبیهات، شفا، مبدأ و معاد، تعلیقات، حی‌بن یقظان، رساله الطیر، رساله العشق نگاشته شده و تمام رساله جز نقل قول‌های مستقیم با پردازش قلم نویسنده بوده است.
مراتب هستی از منظر ابن سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
مجید احسن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله‌ی حاضر در پی بررسی دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق در مورد مراتب هستی است. در این راستا پس از بیان کلیات رساله در فصل اوّل، نخست به دیدگاه شیخ الرئیس پرداخته می‌شود و بیان می‌شود که وی اساساً یک فیلسوف وجود است که با روش خاص فلسفی خود که مبتنی بر بحث و استدلال است دو اصل اساسی را نتیجه می‌گیرد؛ یکی تمایز میان وجود و ماهیت اشیاء و دیگری تمایز میان واجب و ممکن و بدین سان این اصول، زمینه‌ای می‌شوند تا با تکیه بر آنها جناب ابن سینا مراتب هستی را سامان دهد. مراتب هستی در دیدگاه او نظامی هرمی دارد که در رأس آن واجب الوجود بالذات قرار دارد که همۀ موجودات امکانی از او ناشی شده‌اند بنابراین سر سلسله هستی، صرفالوجودی است که دارای همۀ صفات کمالی و منزه از تمام نقایص امکانی است و در مرتبه بعد، موجودات امکانی قرار دارند که همگی زوج ترکیبی از وجود و ماهیت و در نتیجه معلول هستند. ممکنات خود به دو دسته جواهر و اعراض و جواهر نیز به عقل، نفس، جسم و ماده و صورت تقسیم می‌شوند که به ترتیب شرافت، عالم عقول طولیه، عالم نفوس (فلکیه و ارضیه) و عالم اجرام (فلکی و ارضی) را تشکیل می‌دهند. فصل سوّم رساله به دیدگاه شیخ اشراق می‌پردازد که در آن بیان می‌شود وی با ارائه مکتبی بدیع که بر سه عنصر یعنی روش اشراقی، علم النفس اشراقی ومتافیزیک نوری پایه‌گذاری شده تحولی عمیق را در حوزه فلسفی به وجود می‌آورد به طوریکه در آن علاوه بر پذیرش روش بحثی، شهود نیز به عنوان ابزاری مهّم در فهم حقایق پذیرفته می‌شود و از طرفی دیگر مبانی فلسفی مشاء که بر محور موجود پایه‌گذاری شده بود نیز تحول پیدا کرده و همۀ هستی بر محور نور تفسیر می‌شود. سهروردی با تقسیم عالم به نور و ظلمت معتقد می‌شود که منشأ هستی را نورالانوار تشکیل می‌دهد و همۀ انوار از او پدید آمده‌اند و ظلمت نیز زائیده از جهت فقر انوار است. نگاه سهروردی به مراتب هستی اگر چه همچون ابن سینا نگاهی هرمی است که در رأس آن نورالانواری قرا رگرفته که همۀ عالم اشعه ای از فیض او هستند امّا کامیابی او در اتخّاذ روش فلسفی بحثی و شهودی این قوت را به او داده است که در نظام عالم مراتبی (عالم مثل و عالم مثال) را مطرح کند که در فلسفه ابن‌سینا یا وجود نداشته و یا تفسیر ناصوابی ازآن شده است علاوه بر اینکه مراتب مورد توافق نیز در فلسفه نوری وی تفسیر و تحلیل‌های جدیدی پیدا می‌‌کنند. بنابراین نظام هستی به عالم نور و عالم ظلمت و عالم انوار قاهره نیز به عالم انوار طولیه و عرضیه، عالم انوار اسفهبدیه (فلکی و انسانی) و عالم مثال (در مورد نوریت عالم مثال تردیدی وجود دارد که در رساله به آن پرداخته شده است ) تقسیم می‌شود که همۀ آنها جلوه و اشعه‌ای از نور حضرت حق می‌باشند. فصل پایانی رساله نیز عهده دار بررسی مقایسه‌ای دیدگاه این دو فیلسوف گرانقدر است که در آن ضمن بررسی جامع دیدگاه آنها بیان می‌شود که در حوزه مباحث استدلالی و بحثی، ابن سینا و در حوزه شهودی، شیخ اشراق کامیاب‌تر می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 47