جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1577
علم اخلاق در فلسفه دکارت
نویسنده:
مهدی دهاقین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی رویکرد و سبک شیخ اشراق در مباحث فلسفی
نویسنده:
مهدی کشتکاران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله بر این اساس شکل گرفته است که تلاش‌های علمی یک محقق در دو مقام قابل بررسی است. یکی مقام کسب معارف و دیگری مقام بیان معارف. «بررسی رویکرد شیخ‌اشراق» عنوانی است در ارتباط با چگونگی روش او در مقام کسب معارف، و «بررسی سبک شیخ‌اشراق» نیز عنوانی است مرتبط با چگونگی روش و سبک او در مقام بیان معارف فلسفی.اگرچه ما در این رساله قصد معرفی رویکرد شیخ اشراق را داریم، اما با توجه به قاعده «تعرف الاشیاء بأضدادها»، برای رسیدن به این مهم چاره‌ای جز این نداریم که به بررسی سایر رویکردهای مطرح در فلسفه بپردازیم. بنابراین روشی که ما در این رساله به‌کار گرفته‌ایم این است که ابتدا به تمییز بین سه واژه «رویکرد»، «روش» و «سبک» پرداخته، سپس برخی رویکردهای فلسفی که مقابل یا مشابه رویکرد شیخ اشراق اند را به صورت اجمالی معرفی نموده ایم. این رویکردها عبارتند از: پدیدارشناسی، پراگماتیستی، تحلیلی، تاریخی و ترکیبی.رویکرد شیخ اشراق در کسب معارف فلسفی دو ویژگی کلی را در خود گنجانده است. نخست اینکه ذوق بر بحث ترجیح دارد و دیگر اینکه تعالیم وحی و عرفان و فلسفه در این رویکرد باهم متحداند. توجه به این دو اصل مهم و همچنین توجه به روش شیخ اشراق در کسب معارف ما را به این سو رهنمون ساخت که رویکرد شیخ اشراق بر اساس رویکردهای مطرح در پژوهش‌های فلسفی را «رویکرد ترکیبی» معرفی نماییم.همچنین در رابطه با سبک شیخ اشراق در مقام بیان معارف فلسفی نیز این مطلب را بیان نمودیم که شیخ اشراق در هشت قالب و در دو سبک رمزی و عرفی به بیان مطالب خود پرداخته است. این قالب‌ها عبارتند از: قالب برهان، بیان مکاشفات، جعل اصطلاح، کلمات رمزی و داستان‌های تمثیلی، یادآوری قهرمانان حماسی، استفاده از حلقه‌های عرفانی، توصیفات تجربی و بیان تأویلی.با توجه به این مطلب که مهم‌ترین ویژگی «رویکرد ترکیبی» ایجاد ترکیبی سازوار میان روش‌ها می‌باشد، شیخ اشراق به سبب استفاده از مشاهدات حضوری خود برای یافتن پاسخ سوالات، و همچنین نظام‌مند و مستدل نمودن آنها به کمک برهان و استدلال، در مقام کسب معارف نشانه اصلی «رویکرد ترکیبی» را از خود به‌جای گذاشته است. همین‌طور در مقام بیان‌معارف نیز با استفاده از قالب‌های متنوعی از قبیل: قالب برهان و حلقه‌های عرفانی به ایجاد ترکیبی سازوار میان ذوق و بحثنائل گردیده است.
آموزش معنوی در آثار امام محمد غزالی
نویسنده:
مجید یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با عنوان آموزش معنوی از آثار امام محمد غزالی با هدف تبییناین رویکرد این تحقیق کتابخانه ای و نقلی است . هدف اصلی از مطالعه حاضر تهیه پاسخ مناسب برای این پرسش که:« ابعاد فردی و اجتماعی آموزش معنوی از دیدگاه غزالی کدامند؟»1-
انسان الکامل فی نهج البلاغه
نویسنده:
محمدمهدی ریاندی (أفندی المدغشقری)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
حرکت جوهری نفس از دیدگاه حضرت استاد جوادی آملی (زید عزه)
نویسنده:
اکرم عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر که موضوع حرکت جوهری نفس را از منظر حضرت استاد جوادی آملی مورد تدقیق و بررسی قرار می‌دهد، بر مبنای اصل اصیل حرکت جوهری بنا شده که مطابق آن، ذره ذره عالم هستی در سیلان بوده و جهان دم به دم نو می‌شود. نفس انسان به عنوان برترین موجود این جهان از این حرکت جوهری بی بهره نبوده و از بدو پیدایش، دائماً با خود و در خود گام می‌زند، از پوسته‌ی خویش بیرون آمده، پس از سپری نمودن مراحل آغازین وجود، به درگاه نفس ناطقه وارد شده و صاحب شریف ترین موجود این جهانی می‌گردد و آنگاه به سوی غایت و کمال خویش با سیلان جوهری اش روان می‌شود. نفس پس از ورود به نشئه‌ی پر تزاحم دنیا، با سرمایه های درونی اش که همانا دو بال نظری و عملی عقل او می‌باشد، در دورترین عوالم هستی سکنی گزیده و باید با تکاپو و حرکت اختیاری اش، به سوی مأوای دل آرامش گام بردارد. اگر چه نفس به عنوان موجودی مجرد می‌باشد، اما از آنجا که تجرد آن تام نبوده، با ماده در ارتباط است و غالباً افعال خویش را در عالم ماده و با ماده انجام می‌دهد، حرکت جوهری نفس مورد پذیرش بیشتری قرار می‌گیرد؛ اگر چه در رابطه با تکامل مجردات گروهی مخالفت می‌ورزند. برای تبیین این تکامل و حرکت، ابتدا مبانی بحث پیرامون حقیقت حرکت جوهری، نفس انسان و ویژگی‌های آن بسیار ضروری است. چرا که تنها با استمداد از این اصول و پایه‌ها می‌توان به اثبات حرکت در جوهر نفس انسان پرداخت. آنگاه باید اذعان داشت کهدو بال رسش انسان که همانا شریعت الهی و دو قوه علمی و عملی نفس ناطقه است، در کمال و به غایت متعال رسیدن نفس ناطقه بسیار ضروری است و وصول به غایت و نهایت حرکت نفس که همان سعادت این حرکت شریف است و معرفت به این حرکت الهی و وصول به سعادت، بر شرافت بحث می‌افزاید. آنچه این رساله در پی آن است، تبیین حرکت تکاملی و صعودی انسان در نشئه دنیاست؛ هرچند نفس در نشآت دیگر نیز حضور و ظهور دارد و این نکته فی الجمله مورد قبول دیگران نیز می‌باشد. البته اینکه آیا نفس به نفسانیت خود در نشآت دیگر حضور دارد یا به انحاء دیگر وجودی، بحث جدی و مفصلی دارد که این نوشتار در پی آن نیست.
علم از دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتز
نویسنده:
حسین پارسا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهم ترین هدف از بحث پیرامون علم، ایجاد توانمندی در تشخیص علم حقیقی از علم کاذب است. این گفتار به تحقیق در مورد تعریف علم، متعلق آن، انواع علم، شرایط تحقق علم و نسبت میان علم و عالم و معلوم در آثار ملاصدرا و لایب نیتز، و مقایسه نظرات دو فیلسوف پرداخته است. تاثیر ایمان به خداوند در طرح ریزی نظام فلسفی، اقتباس بسیاری از مفاهیم کلیدی از سایر نظام های فلسفی، مخالفت هر دو فیلسوف با نظریه لوح سفید، از جمله شباهت های مهم در نظام فلسفی آنان است. از طرف دیگر، رویکرد ملاصدرا به علم، فلسفی و پس از تحقق علم است. اما رویکرد لایب نیتز، منطقی و پیش از تحقق علم؛ که این خود گویای تفاوتی بنیادی در رویکرد دو فیلسوف به بحث علم است.
مقایسه تجربه عرفانی و وحیانی
نویسنده:
سلیمان خاکبان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله‌ای که تحت عنوان مقایسه تجربه عرفانی و وحیانی تقدیم می‌شود شامل سه بخش اصلی است:بخش اول: آشنایی مستند با دیدگاه‌های پنج تن از شخصیت‌های برجسته معرفتی جهان اسلام (فارابی، ابن‌سینا، شیخ اشراق،‌ ابن‌عربی و صدرا) در باره «عرفان» و «وحی» است. هدف این بخش، صرفاً آشنایی مستند با دیدگاه شخصیت‌های مذکور با دو مقوله «عرفان» و «وحی» است. لذا خواننده محترم، در این بخش، نباید انتظار نقد و بررسی و اظهار نظر موافق یا مخالف را از طرف نویسنده یا دیگران داشته باشد.بخش دوم: جمع‌بندی دیدگاه‌هاست. هدف این بخش آنست که بفهمیم آیا دیدگاه‌های مورد بحث، با هم اختلاف دارند یا ندارند. اگر اختلاف دارند، در چه حد است؟ و نقاط اشتراک چیست؟بخش سوم: نقد دیدگاه‌هاست. این نقد در دو مرحله انجام گرفته: ابتدا دیدگاه حکمای خمسه (فارابی، ابن‌سینا،‌ شیخ اشراق، ابن‌عربی و صدرا) را توسط جمعی از علمای معاصر (حسن‌زاده آملی، جوادی آملی، دکتر یثربی، استاد محمدرضا حکیمی، شهید مطهری و آیت الله امینی) مورد بررسی قرار داده‌ام. علت انتخاب این افراد نوع نگاه آنها به مبانی و دیدگاه‌های حکمای خمسه است. دو نفر اول (حسن‌زاده و جوادی) از مدافعان سرسخت مبانی و دیدگاه‌های حکمای خمسه‌اند. دو نفر دوم (حکیمی و یثربی) از مخالفان جدی حکمای خمسه‌اند. و دو نفر سوم (مطهری و امینی) حد وسط دو دیدگاه موافق و مخالف‌اند. پس از آشنایی با سه دیدگاه معاصر و تأملاتی که بر هر یک از آنها داشته‌ام، شخصاً بر اساس مبنایی که دارم دیدگاه حکمای خمسه را بر قرآن و عترت عرضه کرده و نظر خود را در باب عرفان و وحی که ملهم از آموزه‌های قرآن و عترت است تقدیم صاحب‌نظران کرده‌ام.
مفهوم استدلال در منطق غیرصوری
نویسنده:
سیاوش تفضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
"منطق غيرصوري" يكي از زمينه‌هاي پژوهشي علم منطق است. منطق‌دانان غيرصوري که اغلب مشي پراگماتيک دارند، با رهيافتي غيرصوري و خلاف جريان عمده و رايج پژوهش‌هاي منطقي معاصر به مطالعه منطق مي‌پردازند. هدف منطق غيرصوري، تدوين استانداردها، معيارهاو فرآيندهايي براي تحليل، تفسير، سنجش، نقدو ايجاداستدلال‌ها در زبان است. پايان‌نامه حاضر مشتمل بر چهار فصل است. فصل اول به معرفي منطق غيرصوري و تاريخ اجمالي شکل‌گيري آن اختصاص دارد. فصل‌هاي دوم و سوم به ترتيب ديدگاه‌هايرالف جانسون و داگلاس والتون درباره منطق غيرصوري و استدلال به‌عنوان موضوع اين شاخه را معرفيو بررسي مي‌کنند.اين دو تنشناخته‌شده‌ترين فيلسوفان و منطق‌دانان غيرصوري و از بانيان دو جريان عمده مطالعاتي در اين حوزه هستند.فصل دوم با محوريت ديدگاه جانسون درباره استدلال به بحث درباره فرانظريه و نظريه استدلال وي و نقد او به قياس و استقرا پرداخته است. فصل سوم به ديدگاه والتون درباره منطق غيرصوري، استدلال، بررسي پراگماتيک استدلال و شاکله‌هاي استدلال‌ورزي اختصاص دارد.فصل چهارم به جمع‌بندي مطالب ارايه‌شده و نسبت ميان نظرگاه جانسون و والتون و در نهايت، انتقادات نگارنده بر منظر ايشان اختصاص يافته است.
مقایسه‌ی دیدگاه فخررازی و ملاصدرا درباره‌ی تکون قوای نفس ناطقه
نویسنده:
ماهرخ‌سادات پورهاشم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به اهمیتی که بحث نفس در فلسفه داشته و دارد، فیلسوفان بسیاری در طول تاریخ تفکر بشری بخشی از همّ خود را مصروف آن داشته‌اند. در میان مسلمانان نیز عموم حکما از اهمیت آن غافل نبوده‌اند حتی متکلمین مسلمان هم به ضرورت طرح آن جهت دفاع از آموزه‌های دینی اذعان داشته‌اند. علاوه بر این مسئله‌ی نفس به گونه‌ای حوزه‌های دیگر، نظیر زیست‌شناسی و روانشناسی را هم از خود متأثر نموده است. این حوزه‌ها که حوزه‌های تجربی هستند بیشتر از آنکه بخواهند در حقیقت و بیان ماهیت نفس سخن بگویند در جستجوی تبیین افعالی هستند که مستند به وجود نفس است. اما فلاسفه و متکلمین در تلاش برای بیان ماهیت و حقیقت نفس و نحوه‌ی تکون آن به بحث پرداخته‌اند. و نتیجتاً آن را جوهر مجردی یافته‌اند که در مقام فعل از قوا و آلاتی بهره می‌برد. و ما در این رساله سعی نموده‌ایم تا تلاش دو اندیشمند مسلمان، که یکی حکیم پرآوازده و دیگری متکلم نامداری است، را در تبیین این مسئله به تصویر کشید و در ضمن آن نشان دهیم که چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میانشان وجود دارد. حاصل این تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا در باب نفس و قوای آن مطالب بیشتری را نسبت به فخررازی ارائه نموده است و نیز پاره‌ای از مباحث وجود دارند که اغلب، فخررازی آنها را به دلایل تجربی اسناد داده است که از مجموع این نظریات می‌توان به دلایل ضعف یا قوت بیانات هر یک از آنها و نیز به چگونگی پیدایش و ارتباط نفس و بدن از آغاز تا رسیدن به سر منزل مقصود پی برد.
بررسی تقارب نظر صدرا به ابن عربی در رابطه خدا و جهان در بحث آفرینش
نویسنده:
عذری نظرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین رساله سعی شده که موضوعات ومسائلی که در بحث خالقیتدارای نقش مهم واساسی هستند ؛ ازدیدگاه صدراوابن عربی مورد بررسی ومقایسه قرار گیرد .لذا دربین مسائلی که بهتحولات فکری ویا نوآوریهای صدرا معروف است ؛صرفاًتوجه وتمرکز بر موضوعاتی شده کهصدرا بوسیله ی طرح یکایک آنها ،پایه های دستگاه حکمت خود را به ترتیب برآنها نهاده و نهایتاً فلسفه ی خود را به اوجقلّه های عرفان رسانده؛ از جمله ی این مسائل ،به ترتیب «وجود، وحدت وجود، علیت و تجلّی» است ؛ که درنظر صدرا وابن عربی مورد بررسی وتطبیق قرارگرفته اند .«وجود» ، مهم ترین بحث مشترک در فلسفه وعرفان می باشد . نکته ی مهمی که در عرفان مطرح است این است که وجود حقّ در مقابل ماسوی دارای اصالت است وهیچ موجودی غیر از حقّ از اصالت برخوردار نیست . صدرانیزدر طرح نظرات ادقّش ،اصالت را از ماهیات سلب کرده وآنها را ظلّ وجود قرار داده و اصالت را برای وجود اثبات کرده است . ابن عربی وجود حقّ را تنها وجود اصیل می دانست ،لذا در نظر او وجود حقیقی یکی بیش نیست ،و بقیه را اعتباری وظلّ می دانست پس این حقیقت واحد دارای وحدت شخصی است ؛ صدرا نیز با انتقال از وحدت تشکیکی وجود به وحدت شخصی وجود ،وجود رایک حقیقت واحده به وحدت شخصی می دانست وهرچه غیر از او، اعم از کثرات وماسوی راتجلّیات حقّ می دانست؛بنابراین می توان گفت از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر وجود منتقل شد ودرنهایتودرنتیجه ی قائل شدن به چنین وحدتی، دیگر در عالم جایی برای دوگانگی و دوئیت باقی نمی ماند ؛لذا علت ومعلول دو مقوله ی جدا از هم نیستند وغیریت ودوگانگی ندارند بلکه یک حقیقت واحد است که به وجهی علت وبه وجهی معلول است وبه تعبیر دیگر معلول شأنی از شئون علت است . همانطور که ابن عربی علت ومعلول را یک حقیقت واحد در نظر گرفته ؛ بدین صورت کهمعلول را ظاهر و فرع علت وعلت را باطن واصل معلول معرفی کرده .لذا دیگر اثر وتأثّری نخواهد بود بلکه هرچه هست تجلّی وتعیّن است وبدین ترتیب صدرا در بحث خلقت ،بین خالق ومخلوق قائل به دوئیت ودوگانگی به معنای بینونیت عزلی قائل نخواهدبود بلکه یک حقیقت واحد،به وجهی خالق است وبه وجهی مخلوق ؛ یا به وجهی ظاهروبه وجهی دیگرباطن است .
  • تعداد رکورد ها : 1577