جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی
نویسنده:
اسما رضایی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی» و به‌منظور بررسی و نقد دلایل مخالفت ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی با فلسفه نگاشته شده است.مخالفت با فلسفه، جریانی است که از ابتدای قرن دوم هجری آغاز و در قرون پنجم و ششم هجری به اوج شدت خود رسید؛ بیش‌ترین مخالفان فلسفه در میان فقها، متکلمین و عرفا به چشم می‌خورند.ابن عربی، به‌عنوان یک عارف، میانه خوبی با فلسفه ندارد و این امر معلول ناتوان شمردن عقل از درک علوم و معارف، غلط دانستن برخی قواعد فلسفی، تفاوت‌های مبنایی نگرش هستی شناسانه وی با فلاسفه و...است.ابن تیمیه، به‌عنوان یک فقیه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. وی که یک سلفی متعصب است، ناجوانمردانه به فلسفه حمله برده است؛ ستیز وی با فلسفه ناشی از ظاهرگرایی، سطحی‌نگری و عدم تعمق در مسائل فلسفی و انگیزه سیاسی است.علل مخالفت غزالی با فلسفه هم در مصلحت دینی، تأثیر اندیشه‌های خواجه نظام الملک، انگیزه سیاسی، بدون استاد خواندن فلسفه و مغایر دانستن برخی از مباحث فلسفی مانند علم الهی، معاد جسمانی و قدم عالم با دین خلاصه می‌شوند.
صبر و ورع در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم
نویسنده:
اکرم ربیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیروی از اندیشه دینی و آیین شریعت در اواخر قرن اول و دوم هجری، به ویژه آنگاه که با زهدورزی و ذکر دایم همراه می گردید، موجب شد که بعضی از مومنان بر اثر کنار رفتن حجاب های ظلمانی و تاریک نفس و تابیدن نور کشف و شهود، مفاهیم آیات قرآن را در ابعاد ژرف تر و عمیق تری دریابند.شرح و بیان مفصل این دریافت های روحانی، زمینه اوج گیری عرفان و تصوف اسلامی را فراهم آورد. بنابراین، قرآن کریم منبع فیّاض و چشمه جوشانی است که عرفان و تصوف اسلامی از آن نشأت گرفته و قرن به قرن با بوجود آمدن عرفای بزرگ، از غنای بیشتری برخوردار شده است.بیان دریافت ها و ادراک های عرفا –که در حقیقت همان معانی باطنی و سرّی قرآن است- به صورت مکتوب فارسی از قرن پنجم هجری آغاز شد. این نوشته ها(نظم و نثر) که حرکت و پویایی به سوی کمال مطلق در آن ها اوج می زند و رمز و راز رهایی و آزادی از تنگنای عالم خاکی و پرواز به عالم بی نهایت الهی را تعلیم می دهد، ادبیات عرفانی را تشکیل می دهد.هر نوع حرکتی به سوی کمال –چه مادی و ظاهری و چه معنوی و روحانی- بر اثر صبر و ورع؛ یعنی استقامت و پایداری در برابر رنج ها و سختی ها و مشکلات به وجود می آید و این یکی از قوانین و نوامیس الهی است که برای همیشه بر جهان خلقت حکمفرما بوده و خواهد بود.هنگامی که پیامبر اکرم از طرف خداوند برگزیده شد تا طبقآیات قرآن و وحی الهی در تمامی ابعاد جوامع بشری تغییر و تحول ایجاد کند، با موانع و مشکلات زیادی روبرو شد، اما خداوند در همه اوضاع و احوال سخت اجتماعی، آن حضرت را به صبر (استقامت و پایداری) فراخواند و با بیان رنج ها و مشکلات انبیای بزرگ الهی؛ از جمله ابراهیم، نوح، موسی، عیسی، شعیب و دیگر انبیاء، به آن حضرت تعلیم داد که صبر (استقامت و پایداری) رمز و راز موفقیت انبیا در دگرگون کردن جوامع بشری و نجات انسان ها از همه علل و عوامل رکود و سکون و عقب ماندگی و جهل، و هدایت آنان به سوی سرچشمه و معدن کمال بوده است.صبر و ورع در سیر و سلوک –که حرکت و تغییر درونی و باطنی برای رسیدن به مبدأ کمال است- نقش اساسی و بنیادین را بر عهده دارد. بدین جهت، صبروورع در بینش عرفا بسیار با اهمیت شمرده می شود و در ادبیات عرفانی همواره بازتاب عمیق و گسترده ای داشته است.عارفان با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر و بیان روایات و حکایات و تمثیل های پر رمز و راز، نقش اساسی و بنیادین صبروورع را در سیر الله بیان کرده اند و بر آن تأکید ورزیده اند.با وجود بازتاب وسیع و گسترده ای که مفهوم قرآنی صبر و ورع در ادبیات عرفانی داشته، اما تاکنون دیدگاه های مختلف عرفا درباره صبر ورع و نقش آن در سیر و سلوک، مورد تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است.پژوهشی که پیش روی شماست، به تحلیل و بررسی صبروورع در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم پرداخته است. این دوره، یکی از درخشان ترین و پر اهمیت ترین دوره های فرهنگ و ادب و عرفان اسلامی است، زیرا در این دوره عرفای بزرگی همانند ابو سعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری، امام محمد غزالی، عطار نیشابوری، سنایی، عراقی، و مولانا ظهور کردند و با بیان تجربیات عرفانی و کشف و شهود های خود –که بیشتر به صورت منظوم و با هنرمندی های ادبیانه و شاعرانه همراه بود- ادبیات عرفانی را به اوج قله کمال رسانیدند.
فلسفه‌ی تربیت بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
ابراهیم راستیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر مکتب تربیتی مبتنی به یک نظام فکری است که مبانی و اصول و فروع خود را از آن مکتب اخذ می کند. حکمت ملاصدرا که مبتنی بر قرآن و برهان و عرفان است، معدنی پاک برای اخذ مبانی و اصول و فروع تربیتی است. در اولین بخش از این رساله مبانی نهایی و منسجم ملاصدرا در حیطه های هستی شناختی و انسان شناختی و معرفت شناختی تبیین می شود. در بخش دوم از درون این مبانی، اصول تربیتی استخراج می شود. توحید، نظام تربیتی، فطرت، اختیار، رابطه ی نفس و بدن، ایمان و عمل از جمله اصول مستخرج از مبانی صدرایی می باشند که مستقیما در فروع تربیتی موثر هستند. در بخش سوم نیز به فروع تربیت صدرایی پرداخته می شود که در این فصل ضرورت، ماهیت، غایت و روش تربیت بر اساس اصول مذکور تبیین می شود. در قسمت آخر، پس از تبیین ضرورت تربیت بر اساس اصول تربیت صدرایی، به نقد تعاریف گوناگون تربیت و ارائه ی تعریف مختار پرداخته می شود. همچنین در ادامه مشخص می شود که اهداف فردی تربیت، اهداف بالذات هستند و اهداف اجتماعی، اهداف بالعرض و در راستای اهداف فردی می باشند. سرانجام تبیین می شود، اکثر روش هایی که در تربیت به کار گرفته می شود، روش هایی اعدادی در تربیت می باشند و روش های حقیقی صرفا از طریق انسان کامل که واسطه ی فیض است، فراهم می شود. لذا انسان باید به نحو کامل و دقیق روش های اعدادی را به کار گیرد تا زمینه ی تحقق روش های حقیقی فراهم آید. در پایان، به تبیین روش حقیقی پرداخته می شود و همچنین مولفه های روش های اعدادی تبیین و بعضی از روش ها اعدادی احصاء می شود.
عوامل موثر بر تحقق و تعمیق اخلاق حسنه در جامعه (با تأکید بر دیدگاه مقام معظّم رهبری مد ظلّه العالی)
نویسنده:
رئوف عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش، با تأکید بر دیدگاه مقام معظم رهبری (مد ظلّه العالی) و با روش «تحلیل مضمون» -مطالعه چندین باره داده‌ها، کدگذاری، ایجاد شبکه قالب مضامین و تحلیل آنها- که یکی از روش-های ساده، کارآمد و بنیادین تحلیل کیفی که به دنبال تشریح الگوهای داده‌های کیفی می‌باشد، انجام شده است.نتایج برآمده از این پژوهش نشان می‌دهد؛ تحقق و تعمیق اخلاق حسنه به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که از آن جمله می‌توان به دو عامل اصلی الف) درونی و فردی (اراده و عزم راسخ، احساس مسئولیت، برنامه‌ریزی، خودسازی و تزکیه نفس، سطح ایمان و اعتقاد شخص، سبک زندگی و آشنایی با فضایل و رذایل اخلاقی و ...) و ب) بیرونی و اجتماعی (خانواده، مدرسه و دانشگاه، رسانه‌های نوین و صدا و سیما، روحانیون و حوزه علمیه، حکومت و دولت و ...) اشاره کرد. نیز موانع و عوامل عدم تحققی همچون فعالیت‌های سوء دشمن با قدرت رسانه‌ای، تبلیغات منفی، ترویج مواد مخدر، جنگ نرم، عرفان‌های کاذب و عقب ماندگی علمی و ... وجود دارد که مانع از تحقق اخلاق حسنه می‌شود و باید خود فرد و عوامل تأثیرگذار با راهکارهای مناسب، این موانع را برطرف سازند؛ تبیین خواهیم کرد. کلید واژه: اخلاق حسنه، تحلیل مضمون، عوامل درونی و فردی، عوامل بیرونی و اجتماعی، آیت الله خامنه‌ای
اعتبار معرفتی اعتقادات دینی براساس رویکرد جدید آلستون به مسئله توجیه
نویسنده:
محمدعلی مبینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلستون، در دیدگاه جدیدش، موجه بودن را به عنوان ویژگی یکه‏تازی که جایگاه معرفتی بدیل‏ناپذیری به باور ببخشد، نمی‏پذیرد و به جای آن، از وجود ویژگی‏های گوناگونی دفاع می‏کند که همۀ آن‏ها کم یا بیش مهم‏اند؛ به گونه‏ای که وجود هرکدام موجب وضعیت معرفتی مثبت برای باور می‏شود اما نبودش خسارت معرفتی جبران‏ناپذیری را در پی ندارد. اگر دیدگاه آلستون دربارۀ وجود مطلوب‏های معرفتی گوناگون قابل دفاع باشد، آن‏گاه ارزیابی معرفتی باور دینی هم نباید بر محور توجیه معرفتی آن بچرخد، بلکه هرکدام از مطلوب‏های معرفتی می‏توانند وضعیت مثبت معرفتی به باور دینی عطا کنند. اما این دیدگاه آلستون دچار مشکلاتی جدی است. اولاً انکار توجیه به معنای قانع شدن به ارزیابی‏های معرفتی نسبی و نادیده گرفتن اهمیت ارزیابی نهایی و جامع‏نگر دربارۀ باورها است، و این چیزی است که با شهودات مشترک ما نمی‏سازد. و ثانیاً مهم‎ترین مطلوب‎های معرفتی‎ای که آلستون به جای توجیه مطرح می‎کند، همگی به یک ویژگی واحد برمی‎گردند و از این رو، تنوع و تکثر ادعایی آلستون واقعیت ندارد. به نظر می‏رسد راه گریزی از توجیه به عنوان مسئله‏ای مربوط به مقام ارزیابی نهایی باور نیست، هرچند می‏توان در این مقام به بیش از یک معیار و از این رو، به بیش از یک مفهوم برای توجیه قائل شد. یک مفهوم قابل دفاع از توجیه معرفتی مفهوم وظیفه‏شناختی آن است. آلستون، چه در دوران توجیه‏گرایی و چه بعد از آن، با انکار ارادی بودن باور، دایرۀ وظایف مربوط به باور را بسیار تنگ می‏کند و برای وظایف قابل تصور نیز جنبۀ معرفتی قائل نیست. اما به نظر می‏رسد باورهای ما می‏توانند متعلق پذیرش یا عدم پذیرش ما قرار گیرند و چون پذیرش عملی ارادی است، با ورود آن به معرفت‏شناسی زمینۀ طرح وظایف بسیار مهمی فراهم می‏شود. همچنین از آن‏جا که این وظایف در راستای هدف معرفتی صدق طرح می‏شوند، حیثیت معرفتی پیدا می‏کنند و در نتیجه، توجیه وظیفه‏شناختی باور بعد معرفتی می‏یابد. علاوه بر این مفهوم، مفهومی غیر وظیفه‏شناختی و معطوف به صدق نیز برای توجیه قابل تصور است. در مورد باور دینی، از آن‏جا که در معرض چالش‏هایی جدی از قبیل تکثر و تنوع ادیان قرار دارد، توجیه آن، چه مفهوم وظیفه‏شناختی توجیه را لحاظ کنیم و چه مفهوم غیر وظیفه‏شناختی آن، وابسته به وجود دلیلی به سود آن است، گرچه نگرش اعتدال‏گرایانه به معرفت‏شناسی اقتضا می‏کند که این دلیل را منحصر به براهین معتبر منطقی نکرده و وجود شاهد و بینه را نیز برای توجیه باور دینی کافی بدانیم.
عرفان از دیدگاه عرفای معاصر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (در اسرار الصلاه) و علامه شاه آبادی (در رشحات البحار)
نویسنده:
فاطمه داغستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان عبارت است از علم به خداوند از حیث اسماء و صفات و افعال و مظاهرش و علم به احوال مبدأ و معاد و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به حقیقت واحدی که همانا ذات احدی حق تعالی است و تلاش برای رها ساختن نفس از تنگناهای قید و بند جزئیت و پیوستن به مبدأ خویش و... .پژوهش حاضر با هدف شناسایی آراء و عقاید دو عارف شیعی بزرگ جهان اسلام، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (در اسرار الصلاه) و محمد علی شاه آبادی (در رشحات البحار)، صورت گرفته است. کتاب اسرار الصلاه که یکی از متون مهم نوشته شده در عرصه اخلاقی و عرفانی و آکنده از گوهرهای حکمت و ادب و عرفان است؛ توسط میرزا جواد آقا ملکی تبریزی تألیف شده است؛ و کتاب رشحات البحار نیز توسط محمد علی شاه آبادی تالیف شده که متن آن به همراه شرح فرزندش نور الله شاه آبادی در سال 1360 به چاپ رسیده است.سوالات مهمی که در این تحقیق مطرح بوده است؛ عبارتند از:1- این دو عارف در باب عرفان عملی چه مباحثی را در کتاب خود مطرح کرده اند؟ 2- این دو عارف در باب عرفان نظری چه مباحثی را در کتاب خود مطرح کرده اند؟ 3- اشتراکات و تفاوت هایی که این دو عارف در باب عرفان عملی و نظری دارند، چیست؟ با توجه به اینکه این پژوهش از نوع کتابخانه ای و به شیوه مقایسه ای صوت گرفته و برایانجام آن از کتاب ها و مقالات استفاده شده است؛ و در آن مباحث مهمی از قبیل توحید( ذاتی، صفاتی، افعالی) حق تعالی، معرفت، سیر و سلوک، انسان، قرآن، قطرت، ولایت، قیامت، ریاضت و... مطرح شده است.
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
نقد اجتماعی تصوف ( با تأکید بر تحولات اجتماعی ایران در سده های پنجم و ششم هجری)
نویسنده:
مسعود حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان اسلامی، یکی از ثمرات تعالیم قرآن مجید است و تصوف اسلامی در بنیان خود، نهضتی علیه دنیاپرستی، جزم‌اندیشی و ظاهرگرایی است. تا پیش از قرن پنجم هجری، تصوف اسلامی رشد و گسترش بسیاری یافته بود؛ اما از این دوره به بعد، بویژه در عصر سلجوقیان، به طرز چشمگیری در میان توده‌ها و قشرهای مختلف جامعه اسلامی نفوذ یافت و مورد استقبال گسترده واقع شد. اما در این دوره، چه عواملی در گسترش تصوف اسلامی در میان توده‌های مردم نقش اساسی داشته است؟مردمان هم‌عصر صوفیان، چه دیدگاهی نسبت به آنان داشته‌اند؟ و صوفیه تا چه حد به مسائل اجتماعی روزگارشان توجه داشته‌اند؟ تحقیق حاضر که با تأکید بر بعد اجتماعی تصوف و با روش « جامعه‌شناسی محتواهای ادبی»صورت پذیرفته، نشان می‌دهد عوامل بسیاری در گسترش عرفان و تصوف در سده‌های پنجم و ششم، نقش داشته که مهم‌ترین آن عبارتند از: احیای کلام اشعری؛ جنگ‌های بسیار و ناامنی و تضعیف روحیه ملی ایرانیان؛ نظام‌مند شدن تصوف؛ نزدیک شدن هر چه بیشتر طریقت و شریعت؛ مشروعیّت یافتن تصوف در میان دیگر فرق اسلامی؛ و حمایت خاص سلجوقیان از صوفیه. مشروعیت یافتن صوفیه هرگز بدان معنا نیست که آنان با مخالفت مواجه نمی‌شدند. صوفیه از دیرباز با مخافت‌های بسیار رو‌‌ به‌رو بوده‌اند؛ بسیاری- همچون اغلب فقها و متشرعه- ، به شدت با تصوف مخالفت ورزیده‌اند؛ اما مهم‌ترین منتقدان صوفیه، از میان خود آنان برخاسته‌اند. آنان با بیان انحرافات و کاستی‌های تصوف عصر خود، همواره در پی حفظ اصالت تصوف و نگهداری آن از آفت بدعت‌ها و کژی‌ها بوده‌اند. مشایخ بزرگ صوفیه که رفته‌رفته صاحب پایگاه اجتماعی مهمی شده بودند، کوشیدند تا حد ممکن از تعصبات فرقه‌ای و مذهبی، و همچنین ظلم و ستم سلاطین و امرا و ایادی‌شان بر مردم فرودست بکاهند.
خدا و انسان در فلسفه اسپینوزا
نویسنده:
زهرا عینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه تحت عنوان «خدا و انسان در فلسفه اسپینوزا» به مفهوم خدا در فلسفه‌ی اسپینوزا، برهانهای اثبات او و رابطه‌ی خدا و انسان در عالم می‌پردازد. کوشش شده است ضمن بیان تأثیر برخی از سنتهای فلسفی و عرفانی در اندیشه‌ی اسپینوزا، روش خاص فلسفه‌پردازی و پرورش مفاهیم مربوطه توسط او توضیح داده شود. اهداف این پژوهش به طور کلی شناخت ژرفتر اسپینوزا و نشان دادن زوایای فلسفه‌ی او بوده که در این راستا از متون فارسی، عربی و انگلیسی استفاده شده است.نتایج پژوهش نیز نشان می‌دهد که هرچند اسپینوزا از سنت‌های مسیحی و یهودی و عقل‌گرایی دکارت تأثیر پذیرفته است اما او خود با شیوه‌ی خاص فلسفه‌پردازی خویش، نظام فلسفی مستقل و خاص خویش را بنا نهاد و معرفی نموده است که حاوی نکات عمیقی در خصوص رابطه‌ی موجودات با خداست.در بخش اول، تحت عنوان «خدا در فلسفه‌های مسیحی و یهودی پیش از اسپینوزا و فلسفه‌ی دکارت» مفهوم خدا در سنتهای فلسفی مسیحی بررسی شده است. خدا در فلسفه‌ی مسیحی عمدتاً وجود بسیط مطلق است که خالق موجودات و عالم و قادر مطلق است. برهان‌های اثبات وجود خدای دکارت و تأثیر او بر اسپینوزا نیز ذکر شده است. در بخش دوم تحت عنوان «خدا در فلسفه اسپینوزا» برهان‌های اثبات خدا و رابطه‌ی موجودات با خدا ذکر شده است. در بخش سوم تحت عنوان «انسان در فلسفه‌ی اسپینوزا» انسان به عنوان حالات دو صفت بُعد و فکر بحث شده است. در بخش چهارم درباره‌ی رابطه‌ی انسان با خدا و در بخش پنجم درباره‌ی انسان مدنی و سیاسی بحث شده است.
فلسفه دکارت: بستری برای علم نوین
نویسنده:
محسن بیزه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دکارت در زمانه‌ای ظهور می‌کند که از سویی، شکاکیت فراگیری دامن‌گیر فلسفه و مابعدالطبیعه است و از دیگر سو، پیشرفت‌های چشمگیری در حوزه علوم طبیعی به‌ویژه نجوم در حال شکل‌گیری است. از این‌روست که مهم‌ترین دغدغه‌خاطر فیلسوفان سده هفده، روش رسیدن به یقین و شناخت یقینی است؛ نظر غالب فلاسفه جدید در این دوره بر این بود که نخست باید فاهمه را شناخت و سپس روش درستی را برای استفاده هر‌چه بهینه‌ از امکانات معرفتی و پرهیز از خطا پیدا کرد. به همین دلیل است که تقریباً بیشتر فیلسوفان این دوره در میان آثار خود به‌نوعی هم «رساله‌ای درباره روش» دارند و هم «رساله‌ای درباره فاهمه».اما دکارت چنان‌که در گفتار در روش، آشکارا اعلام می‌دارد، هدفش در فلسفه، این است که «آدمیان را مالک و صاحب طبیعت» کند و این مهم جز با سلطه علمی بر عالم میسر نخواهد شد. نماد آن علمی که می‌توانست چنین هدفی را تأمین کند، فیزیک بود. دکارت به کاستی‌های نظام ارسطویی (به‌ویژه منطق و طبیعیات او) واقف بود و می‌دانست که تا این نظام حکم‌فرما باشد امکان پیشرفت علمی و تحقق اهداف او وجود ندارد. از این ‌رو، تصمیم گرفت تا مبانی نظری را طراحی کند که به‌آرامی و بی‌آن‌که حساسیت مدرسیان را برانگیزد، بسترساز منطق و طبیعیاتی نوین باشد. علم جدید مدنظر دکارتی، علمی یکسره کمیت‌محور، مبتنی بر ریاضیات و برخوردار از یقین ریاضی بود.با توجه به آنچه گفته شد این پرسش مطرح است که چگونه مابعدالطبیعه دکارت توانسته است بستری را برای علم جدید فراهم بیاورد نگارنده در این رساله می‌کوشد تا به این پرسش، با توجه به این نکته پاسخ دهد که مابعدالطبیعه در نگاه دکارت بیشتر نقش وسیله را دارد تا این‌که فی‌نفسه هدف باشد. و از آن‌جا که بهترین و کامل‌ترین قرائت از مابعدالطبیعه دکارت را در کتاب تأملات در فلسفه اولی می‌توان یافت، بنابراین می‌کوشیم تا با تمرکز بر این کتاب و با توجه به موضوعات اصلی فلسفه دکارت- نفس، خدا، جهان- به این موضوع بپردازیم.
  • تعداد رکورد ها : 1252