جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 105
قاعده بسیط الحقیقه در الهیات صدرا و آثار فلسفی آن
نویسنده:
فاطمه دهقان حسام پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده«بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیء منها»، از جمله قواعد مهم در حکمت متعالیه است، که صدر المتألهین آن را از نوآوری‌ها و ابتکارات فلسفی خویش می‌داند. ایشان این قاعده را از غوامض علوم الهی می‌داند و بر آن است که قبل از ایشان جز افلوطین کسی به درک و دریافت آن نائل نشده است و فهم آن جز برای افرادی که خداوند به ایشان علم و حکمت بخشیده، ممکن نمی‌باشد. هرچند که دیگران قبل از ایشان به مفاد قاعده توجه نموده‌اند، اما وضع اصطلاح بسیط الحقیقه و بحث هستی شناسانه در باره آن را باید به ایشان نسبت داد. بخصوص که مسأله اصالت وجود که نخستین بار توسط ایشان مطرح شده، مبنای اصلی قاعده را شکل می‌دهد. طبق اصالت وجود، در دار هستی غیر از وجود چیزی واقعیت ندارد، هرچه هست فقط وجود است و تفاوتهایی که در این عالم هم مشاهد می‌شود به همین وجود بر می‌گردد. علاوه بر اصالت و تشکیک وجود، بساطت و وحدت وجود هم مبانی دیگر این قاعده مهم می‌باشد. اینکه بسیط الحقیقه کل الاشیاء است، به این معناست که او بسیط و عاری از هرگونه نقص و عیب و ترکیبی است و چنین وجودی، کل الاشیاء و مشتمل بر همه کمالات آنها می-باشد. همه بر او حمل می‌شوند اما به حمل حقیقه و رقیقه، اما در عین حال هیچ یک از آنها نمی‌باشد. ایشان برای اثبات این قاعده، براهین محکمی و شواهد قرآنی را ارائه می‌دهند. ازجمله اینکه اگر بسیط الحقیقه کل الاشیاء نباشد، لازم می‌آید ذاتش از وجود شیء و عدم شیء دیگر ترکیب شده باشد و تالی – یعنی مرکب بودن واجب – محال است، پس مقدم نیز باطل است. با وجود پذیرش این قاعده توسط ملاصدرا و پیروانش، عده‌ای آن را نپذیرفته و بر آن اشکالاتی وارد نمود‌ه‌اند. بعد از بررسی و تبیین قاعده، به بررسی نقش و جایگاهی که این قاعده در حل مسائل فلسفی داشته پرداخته شد. از جمله آنها عبارت است از: اثبات توحید و حل شبهه ابن کمونه، حل مسأله اراده و علم قبل از ایجاد، عینیت ذات با صفات و.... با توجه به آنچه ذکر شد، مشخص می‌شود که این قاعده به قول صدرا از غوامض الهی بوده و فهم آن جز برای افرادی که خدا به آنها علم و حکمت عطا فرموده میسر نمی‌باشد و نقش مهم و کلیدی در حل مسائل مهم فلسفی دارد.واژگان کلیدی: بسیط الحقیقه، واجب الوجود، بساطت، وحدت وجود، ملاصدرا
بررسی تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی با تکیه بر آراء ابن عربی و ملاصدرا در باب خیال
نویسنده:
احمد پهلوانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی و مطالعه آثار هنر اسلامی در مقایسه با هنر ادیان دیگر چون هنر مسیحی و همچنین مکاتبی شرقی چون هندوسیم ، یودیسم و تائوسیم ما را به تفاوتی جدی می رساند و آن میـزان و نحوه بهره گرفتن از تصویر و صــورتگری می باشد . پژوهش پیش رو در پی پاسخ گویی به این سوال که عامل اصلی و عنصر تعیین کننده در این تمایز آشکار چیست ما را به مبانی و بنیان های فکری ادیان و مکاتب مختلف رهنمون می سازد که در این میان اصل محوری توحید واعتقاد به خدا و نوع باورنسبت به ذات و ویژگی های حضرت حق می باشد. در این بین،نظرگاه عارفانه محی‌الدین ‌عربی به هستی و وجود، متناظر بر اصل شاخص و بنیادین دین اسلام یعنی توحید بوده که بنابراعتقاد او تمامی کثرات عالم ناسوت در عین وحدت و یگانگی فهم می شود.البته این دیدگاه ابن‌عربی به هستی، مبتنی بر رویکردوحدت وجودی او است؛ این نظرگاه به ابن‌عربی و فیلسوف هم‌فکر او ملاصدرا، این امکان را می‌دهد تا با طرح موضوع خیالبه عنوان ویژگی تمایزبخش انسانی، و به مثابه‌ی پنجره‌ای حد واسط بین دو عالم ناسوت و ملکوت،جمع میان تشبیه و تنزیه را اختیار کرده و دو وجه جمالیه و جلالیه‌ی حق را متناظر بر تشبیه و تنزیه بد‌انند.از این منظر، خیال قدرتی مطلق در بازآفرینی جهان مطلوب و منظور خویش دارد. گرچه خیال نیز چون حس و عقل از تصور حقیقت ذات حق تعالی ناتوان است، اما با زبان رمز و نماد،ترجمانی بدیع از عالم معنا را ممکن می‌سازد. بازتاب چنین ترجمانی، مولفه‌های خاصی همچون استفاده از رمز و نماد و مولفه های تصویری غیر فیگوراتیورا به آثار پدید آمده در عرصه‌ی هنر اسلامی بخشیده است که به شکل منظومه‌ای هماهنگ بر مداری مشخص، حول محور اصل اساسی توحید، در گردشند. با توجه به ویژگی های خیال از نظر این دومتفکرکه آنرا ساحتی با امکان وقوع هر امری ولوغیر ممکن در عالم حس و عقل معرفی می کند . تصور و تحقق جمع میان تشبیه و تشریه درفرآید آفرینش اثر هنری تنها در خیال امکان پذیر می باشد . این تحقیق بنیادین بر اساس چارچوب نظری ابن‌عربی و ملاصدرا، تلاشی نظری، به شیوه‌ی توصیفی ـ تحلیلی است به منظور روشنا افکندن به نسبت بیان دیدگاه این دو اندیشمند به بحث تشبیه و تنزیه،وپیوندی که با مفهوم خیال در مراتب وجود دارد و همچنین رابطه آن با شکل گیری ویژگی ممتاز و متمایز هنر اسلامی در بیان ویژه تصویری غیرفیگوراتیوخود است.
حقیقت مفاهیم کلی وکیفیت ادراک آنها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
اکرم مهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم عقلی و معرفت شناسی که مورد توجه فلاسفه مسلمان است "حقیقت مفاهیم کلی و تقسیم بندی معقولات یا مفاهیم کلی و اوصاف آنها" است. این تقسیم بندی اهمیت زیادی در مباحث فلسفی و معرفت شناسی دارد. اما همواره در تاریخ تفکر فلسفه یکی از بحث های جدی ،نزاع در مورد حقیقت کلی بوده است و این بحث از دوره افلاطون و شاید قبل از وی نیز مطرح است . تفسیرهای مختلفی در باب مفهوم کلی صورت گرفته است ؛از جمله نظریه افلاطون که به "واقع گرایی "اشتهار دارد؛نظریه ارسطو که کلی را مفهومی ذهنی و ساخته عقل (مرتبه ای از نفس ) می داند.ملاصدرا اولین فیلسوفی است که بین مفاهیم کلی تفکیک دقیقی را انجام داد. وی علاوه براین، مفاهیم کلی را به دو دسته تقسیم نمود : معقولات اولی و ثانی و دومی را (معقولات ثانی) به دو شکل پذیرفت : فلسفی و منطقی. از سوی دیگر حقیقت ادراک و چگونگی حصول ادراکات به طور اعم و ادراکات عقلی به طور اخص از دیرباز در اندیشه حکما و فلاسفه جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است . معرفت حقیقی همان ادراک کلیات است. دو دیدگاه واقع گرایانه درباره شیوه ادراک عقلی طرح شد. افلاطون قائل به علم فطری به کلیات است. ارسطوئیان از نظریه تجرید دفاع کردند. ملاصدرا از جمله فیلسوفانی است که به طور مبسوط و متفاوت از دیگران به این مسئله پرداخت. دیدگاه اول به هیچ عنوان برای ملاصدرا قابل قبول نیست. هم چنین اگر چه اکتسابی بودن ادراکات عقلی را می پذیرد اما نظریه تجرید را نقد می کند و براساس اصول فلسفه خود درباره علم، به سه نظریه ظاهراًمتفاوت درباره کیفیت ادراک عقلی می پردازد. با توجه به این نظریات صدرا و دقت در کلمات ایشان روشن می گردد که آرای مختلف صدرا ،حاکی از تحولات و تطورات مختلف نفس است.
عالم ذر در حکمت متعالیه،آیات و روایات
نویسنده:
صالحه شمسی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم ذر از جمله معارفي است كه اعتقاد به آن ريشه در آيات و روايات دارد. آياتي كه در اين باره وجود دارد بسيار كم است و همه به صورت غير صريح و اشاره به آن پرداخته اند. در اين آيات اين عالم به عنوان ذرشناخته نشده بلكه اين عنوان براي اين عالم ريشه در روايات دارد. بحث از عالم ذر و شناخت آن و آثار و نتايجي كه به دنبال دارد، امري شيرين و در عين حال بسيار دشوار است كه همين باعث شده نظرات مختلفي در اين باره مطرح شود. از زماني كه قرآن نازل شده تاكنون هر يك از مفسران و محققان سعي در توضيح و تبيين آن كرده اند. اولين نظريه اي كه در اين باره شكل گرفت نظريه محدثان بود كه با استفاده از ظاهر روايات معتقد به حضور انسان ها در عالم ديگر با همين بدن مادي اما با حجم كوچكتر بودند كه به علت تعارض اين نظر با ادله ي عقليه متعدد مفسران نظرات ديگري را ارائه داده اند. از جمله اينكه آيه را صرفاً يك تمثيل دانسته و آن را از واقعيت و حقيقت داشتن دور مي دانند كه اين نظر هم اشتباه است چرا كه تا زماني كه كلام در معنايي ظاهر باشد نمي توان از ظاهر آن دست كشيد و آن را حمل بر كنايه كرد و آيه در وجود عالمي مقدم بر اين عالم ظهور دارد. عده اي ديگر ميثاقي كه در آيه ذكر شده را مخصوص گروه خاصي مي دانسته اند كه اين هم با ظاهر آيه در تعارض است. برخي ميثاق را به زبان عقل و وحي كه در اين دنياست، مي دانند كه اين نيز با عدم پيمان بسياري از انسان ها بر ربوبيت خدا و عبوديت خود به واسطه ي عقل و وحي مردود است. برخي آيه را مطابق با فطرت انساني مي دانند كه اين نظر نيز به دليل آنكه آيه مربوط به نظام تشريع است نه تكوين و فطرت هم بيان تكوين است، پذيرفته نيست. ملاصدرا پيمان را براي پدر عقليه ي انسان كه به صورت مجرد است مي داند كه به دليل عدم تكثر در عالم مجردات اين نظر هم نمي تواند صحيح باشد. تنها نظريه علامه باقي مي ماند كه قبل از موطن ظاهري و محسوس موطن ديگري به نام ملكوت وجود دارد كه تقدم رتبي بر اين دنيا دارد و آن موطن انسان ها به مشاهده رب خود رسيده با او پيمان بسته اند. سعي شده اين نظرات و استدلالات و نقدهاي آنها از منابع دسته اول بيان شود تا جاي هيچ شك و شبهه اي باقي نماند.
مبانی عقلی تجسم اعمال از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
صدیقه شریعتی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجسم و پیکرپذیری اعمال در بسیاری از آیات و روایات، صراحتاً مورد توجه قرار گرفته است.حکیم گرانقدر صدرالمتألهین شیرازی در راستای مبانی عقلی معادجسمانی به خوبی از عهده تبیین عقلانی این امر برآمده است. طبق مبانی حکمت صدرائی بدن مرتب? نازله نفس است و از شئون و بلکه تجلی نفس است بر این اساس بدن بیگانه و مستقل نبوده و سبب پیدایش اعمال میگردد. با توجه به این که هر عمل و خلقی که از انسان سر می‌زند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن اعمال است که در اثر تکرار به ملکات نفسانی مبدل میگردد که باعث تمثل نفس گشته و به نفس قدرت فاعلیت متناسب با نوع و میزان ملکات می بخشد در هیچ عالم و نشئه ای نفس عاری از بدن متعین نمیگردد در دنیا بدن عنصری در برزخبدن مثالی و در آخرت بدن اخروی. در عالم برزخ و آخرت نفس با جدا شدن از بدن عنصری موجد بدن برزخی و نعمات و عذابها و .... میگردد و در این امر به مشارکت ماده نیز نیازی ندارد. براساس مبانی ملاصدرا نعمات و آلام اخروی متناسب با درجه وجودی نفس از او صادر می‌گردد همانگونه که در مباحث معاد جسمانی نفس خالق بدن اخروی می‌گردد. با استمداد از مبانی یازده‌گانه ملاصدرا می‌توان بهترین براهین عقلی را برای تجسم اعمال را ارائه نمود.فاعلیت نفس، تجرد قو? خیال، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول بیشترین نقش را در به ثمر رساندن این هدف ایفامی‌نماید.گرچه اندیشمندانی چون محمدباقر مجلسی(ره) به شدت با پذیرش آن مخالفت نموده اند اما براهین مطرح شده مخدوش بوده و با تکیه بر آیات شریفه و روایات ائمه اطهار علیهم السلام تجسم اعمال اثبات میگردد. رسالت این نوشتار تحلیلی بر نقطه نظرهای اصول صدرائی در ارائه نظامی عقلائی براصل تجسم اعمال می‌باشد امید است این توفیق حاصل گردد.
علم امام از منظر آیات و روایات
نویسنده:
‌فاطمه مولائی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله علم امام یک خصوصیت لازمی است که امام باید آن را داشته باشد تا در مسیر هدایت انسان‌ها، دچار اشکال نشود، مراجعه به تاریخ اسلام و آیات و روایات نشان می‌دهد که پیامبران و امامان در پاسخ به هر سوالی، بهترین و کامل‌ترین جواب را داده و هرگز از پاسخ دادن به هیچ سوالی عاجز نبوده‌اند، در مورد حقیقت علم امام، علوم ائمه تنها منحصر به آن چه از پیامبر اکرم(ص)، بی‌واسطه یا با واسطه شنیده بودند، نبوده، بلکه ایشان از نوعی، علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بودند، یعنی علم غیب که خداوند به آنان بخشیده و از طریق الهام و نیروی معنوی خاصی است. علم غیب مطلق و ذاتی از آن خداوند است، اما علم غیب نسبی ویژه معصومان الهی است. دو دیدگاه در مورد مطلق یا مشروط بودن علم ائمه وجود دارد، که طبق دیدگاه اول، یعنی مطلق بودن، معصومان همواره از همه امور مربوط به حال، گذشته و آینده آگاهند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نیست. دیدگاه دوم که اکثر دانشمندان شیعی در این دسته، جای دارند که آگاهی امامان از امور غیبی و... به خواست و اراده آنان، ارتباط دارد، یعنی هرگاه امام بخواهد چیزی را بداند، خداوند به او می‌آموزد، یعنی با خواست و مشیت و اجازه خداوند از حوادث گذشته و آینده آگاهی می‌یابند. نکته دیگر این که ائمه در بکارگیری دانش غیبی خویش، پیرو تکالیف و مصلحت‌های واقعی بوده‌اند و بر این اساس در بیشتر اوقات، تنها علوم بشری خود را ملاک عمل قرار می‌دادند و گاهی نیز دانش غیبی را بنا به مصلحت‌ها و حکمت ها، مبنای عمل خود قرار می‌دادند که این مساله، پایه و اساس حل بسیاری از شبهات پیرامون علم غیب امام می‌باشد.
مبانی نظری معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی ، از اصول مسلّم اسلام است ، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است ،صدرالمتألهین اولین کسی است که با پایه گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی ، برهان عقلی اقامه کند. ايشان اين نوع از معاد را با مباني بسيار دقيق فلسفي خويش اثبات كرده است. طبق مبانی حکمت متعالیه بـــــدنی که با لذات تحت تدبیر نفس قرار دارد یعنی بدن ما ، نه این بدن متعین دنیوی عنصری از شئون وبلکه نماد مرتبه نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع به واسطه بدن صورت می گیرد. بنابر این هر عملی که ازانسان سر می زند و هر خلق وخویی اعم از خوب یا بد که او کسب می کند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن ،تبدیل به ملکه برای نفس می شود و از این ملکات نفسانی ، بـدن و لایه ای در باطن این بدن ایجاد می شود که تمــثل یا فتۀ نفس است این مطلب مصحح رابطه ذاتی نفس و بدن است ،نفس بما هو نفس نمی تواند در هیـــچ نشئه ای بدون بدن باشد منتهی بدنی که در خارج تحقق و تعین پیدا می کند در هر عالمی متناسب با خصوصیات همان عالم است دردنیا بدن عنصری است ودربرزخ بدن برزخی که متناسب باعالم برزخ است تحقق پیدا می کندودر آخرت بدن اخروی که متناسب با قیامت است تحقق پیدا می کند. صدرا معتقد است ، نفس به واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است ، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی ، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می کند که جنس آن از ماده اخروی غیر قابل فساد است و هر کس آن را ببیند ، می گوید همان است که در دنیا بود .یکی از مخالفان معاد ملاصدرا ، آقا علی مدرس است که خود حکیمی صدرایی می باشد . او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش ، ودایعی به جای می گذارد ؛ بنابراین پس از مرگ ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می کنند و این بدن ، در آخرت دوباره به نفسملحق می شود ؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می داند .در رساله حاضر تلاش برآن است ضمن بیان دقیق مبانی حکمت متعالیه ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی تبیین گردد
تبیین نظریه ملاصدرا در باب حقیقت روح انسانی و تحلیل آن ازمنظر آیات وروایات
نویسنده:
جواد استادمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا با تکیه بر اصولی هم‌چون اصالت وجود، بساطت وجود، وحدت وجود، اشتداد وجود و اتحاد عاقل و معقول و به کارگیری آن‌ها درمورد انسان معتقد است که حقیقت انسان را وجودی ذومراتب تشکیل می‌دهد که در آغاز در مراتب نازل مادیت بوده و سپس با سیر اشتدادی و به مدد مجردات، نفس در آن طلوع می‌کند و در ادامه به تجرد خیالی و گاه عقلی نایل می‌گردد به گونه‌ای که شاید بتوان در مراحل متعالی این حرکت اشتدادی از فوق تجردی بودن نفس سخن گفت. در این نظام حقیقت انسان با مفاهیمی هم‌چون جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، تجرد نفس، اشتداد نفس، بساطت نفس و نظایر آن مرتبط می‌شود. توجه به آیات و روایات نشان می‌دهد که حقیقت انسان مرکب از جسم و روح است. روح توسط خداوند به انسان افاضه شده و انسان در مسیری که از خدا آغاز می‌گردد مجدداً با معادی جسمانی به سوی خداوند بازگشته و پاسخ‌گوی اعمال نیک و بد خود خواهد بود. روایات مفاهیمی چون روح، نفس، عقل و قلب را با حقیقت انسان مرتبط می‌سازد. تحقیق حاضر معلوم می‌دارد که دیدگاه ملاصدرا در مواردی هم‌چون سیر اشتدادی نفس به سوی خداوند در مطابقت با متون دینی است، هرچند که او در مواردی در مواجهه با آیات و روایات به تأویل گراییده است.
اعم بودن علیّت حد وسط در برهان لمّ از خارجی و تحلیلی و پیامد آن
نویسنده:
حسن معلمی,محمدعلی نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آنچه از معنای علیّت مرتکز در ذهن است، علیّت خارجی است و، به دنبال آن، معمولاً شناخت از علیّتِ حد وسط در برهان لمّ به گونۀ علیت خارجی است. از این رو، برخی همچون علامه طباطبایی بر این باورند که در فلسفه اولی به دلیل اینکه موضوع آن «موجود بما هو موجود» است و، بنابراین، چیزی بیرون از این موضوع نیست تا علت آن باشد، برهان لمّ که حد وسط در آن علت خارجی نتیجه است راه ندارد. این نوشتار بر آن است که در نقد این دیدگاه، افزون بر اشاره به پاسخ های دیگر، بر این پاسخ تمرکز کند که علیّت، اعم از خارجی و تحلیلی است تکیه کلام بر سخنان برخی اندیشمندان است که ماهیت علیّت تحلیلی را آشکار کرده، نشان می دهد که علیّت حد وسط در برهان لمّ می تواند به گونه تحلیلی باشد و براهین لمِّ به کاررفته در فلسفه اولی این گونه اند.
ارتباط علم حصولی با علم حضوری
نویسنده:
فاطمه حسناتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تقسیم علم به حضوری و حصولی از ابتکارات فلاسفه اسلامی است. اولین‌بار ابن سینا به این تقسیم اشاره کرد و پس از او شیخ اشراق به گونه‌ای شفاف بر این تفکیک تصریح کرد و از آن بهره برد. و واژۀ « حضوری» را برای قسیم علم حصولی وضع نمود. طبق تعریف معروفی که از این دو علم ارائه می‌شود، علم حضوری علمی است بدون واسطه صورت حاکی و شناختی است که در آن واقعیت معلوم نزد عالم حاضر می‌شود امّا علم حصولی معرفتی است با واسطۀ صورت حاکی. از همین جاست که مهمترین تفاوت این دو علم، رخ می‌نماید: خطاناپذیریی علوم حضوری و خطاپذیری علوم حصولی که ناشی از وجود واسطه در این قسم از علوم است. بدین‌سان معرفت حضوری، معرفتی یقینی و صادق خواهد بود امّا شناخت حصولی نیازمند احراز صدق و اثبات مطابقت با واقع است. به دنبال این مباحث، این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که آیا رابطه‌ای میان علوم حصولی و حضوری وجود دارد؟ و آیا می‌توان شناخت‌های حصولی و خطاپذیر و غیر یقینی را بر معارف حضوری خطاناپذیر و یقینی مبتنی کرد و از این رهگذر، صدق و اعتبار علوم حصولی را تضمین نمود؟ مرحوم علامه طباطبایی(ره)، اولین کسی بود که به این رابطه تصریح نمود و بحث «ارجاع علوم حصولی بر حضوری» را مطرح ساخت. در این پژوهش پس از ذکر مقدماتی برآنیم تا معانی و تفاسیر مختلفی که از «ارجاع علوم حصولی به حضوری» ارائه شده را بیان کنیم و همه روابط ممکن میان علوم حصولی و حضوری را به تصویر بکشیم تا ابتنای علوم حصولی بر حضوری را فی‌الجمله اثبات نموده و گامی در مسیر حل مسئله «مطابقت» در علوم حصولی برداریم.
  • تعداد رکورد ها : 105