جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1813
جایگاه شیطان از حضرت آدم تا پایان قرن هفتم هجری در عرفان اسلامی
نویسنده:
مهناز کربلائی باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیطان از جمله موضوعاتی است که از دیرباز در حوزه‌های مختلف بشری مورد توجه بوده است. شناخت ساختار لغوی و معنایی شیطان با عناوین ابلیس، عزازیل به معنی خداوند است که با خلقت آدم(ع) دشمن او می‌شود خدا را سرکشی و نافرمانی می‌نماید و مبغوض و منفور درگاه الهی شده، از درگاه رانده می‌شود و مهلت می‌یابد تا «روز معلوم» زنده بماند و فرزندان آدم را فریب دهد و گمراه سازد. برخی مفسرین و به خصوص عرفا، تلقّی و قضاوت‌های متفاوت درباره‌ی ابلیس صورت داده‌اند. برخی او را ملعون و مطرود داشته‌اند و شایسته‌ی عقوبت و دلایلی نیز برای آن ذکر کرده‌اند و برخی دیگر او را عاشق صادق و مخلص نامیده‌اند. سپس این چهره را در قرآن و روایات و نهج‌البلاغه و سپس در آثار عرفانی عرفا از قرن اول تا آخر قرن هفتم نگاهی خواهیمانداخت که عده‌ای مثل قشیری، به دلایل سرکشی، طغیان، کبر و غرور، قیاس و خودخواهی، حسادت و کینه‌توزی و دشمنی با آدم (ع) و فرزندانش او را تخطئه و سرزنش می کنند و او را به عنوان موجود عصیان‌گر و سرکش رد می‌کنند. و بر عکس عارفانی چون حلاج، عین القضات همدانی به دلایل جبر و مشت ازلی، مظلومیت، دلدادگی، وحدت‌گرایی، معشوق پرستی که دارد به دفاع از او می‌پردازند
بررسی مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانی در عرفان اسلامی با تاکید بر مثنوی
نویسنده:
فاطمه محقق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حجاب در لغت به معنای سِتر است؛ از این‌رو، به هر چیزی که شیئی از شیء دیگر پوشیده و پنهان کند، حجاب و پرده می‌گویند. در اصطلاح عرفانی به معنی هر چیزی است که آدمی را از قرب الهی دور بسازد. بنابراین هر چیزی که مانعی بین خدا و بنده‌اش باشد حجاب محسوب می‌شود. مقوله‌ی حجاب و شناخت آن همیشه ذهن عرفا را به خود مشغول کرده است و یکی از مهمّترین مسائل در شناخت خداوند و رسیدن به او بوده است. خاستگاه آن مربوط به مذهب و عرفان خاصی نیست زیرا بحث معرفت در فطرت آدمی نهاده شده است. آدمی برای رسیدن به معرفت الهی، راهی جز شناخت موانع و حجبی که بین او و خداست، ندارد. در تمامی عرفان‌ها این مقوله مورد بررسی است البته با نام‌های متفاوت معنای حجاب را می‌رساند. مقوله‌ی حجاب نورانی و ظلمانی بیشتر در عرفان اسلامی به خصوص در مثنوی مورد تاکید و بررسی فراوان است. حجاب‌های ظلمانی در عرفان اسلامی، شامل حجاب‌هایی هستند که مربوط به حیات دنیوی و عالم شهادت است و مانع از مشاهده ملکوت و جمال حق تعالی می‌شود. حجاب‌های نورانی بر خلاف حجاب‌های ظلمانی مربوط به عالم لطیف و ماورا است که برای شخص از نفس قدسی پدید می‌آید. مولانا در مثنوی به انواع مختلف حجاب‌ها اشاره می‌کند و انسان را از ماندن در این حجب نهی می‌کند و او را از اثرات محجوب ماندن آگاه می‌کند. البته در میان اقوال عرفا در این مورد اختلافاتی دیده شده است امّا این اختلافات می‌تواند به دلیل قاصر بودن زبان از درک تجربیات عرفا بوده باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانیرا در عرفان اسلامی با نظر و تاکید به مثنوی مورد بررسی قرار دهیم که اختلاف چندانی میان افکار و عقاید عرفای اسلامی با مولانا در مثنوی دیده نشده است. منظور مولانا از حجاب‌های نورانی و ظلمانی در مثنوی همان حجبی است که در عرفان اسلامی آمده است. تنها اختلافی که در میان آن‌ها دیده شده است، مربوط به دلیل بودن حجاب‌ها از ناحیه خدا بوده است که مولانا وجود این حجب را غیرت خداوند به خودش می‌داند امّا عرفای اسلامی علّت آن را حبّ الهی به خودش می‌دانند.
بررسی و مقایسه عشق، شادی، عقل و شریعت گریزی در اشو و اکنکار و عزیزالدین نسفی
نویسنده:
فاطمه طالبی آهویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان پدیده ای انسانی است که در طول تاریخ، درفرهنگ ها و ادیان مختلف به اشکال گوناگون پدیدار شده است و اکنون در جهان امروزی صدها گروه، یا فرقه انحرافی و ساختگی به وجود آمده که به علت امکانات ارتباطی سریع، با فاصله کوتاهی از معرفی و ظهور یک فرقه، شاهد ظهور طرفداران آن فرقه در دیگر نقاط جهان هستیم. این فرقه ها به سبب نفوذ در فرهنگ مسلمانان تعالیم و روش های خود را با برخی آموزه های اسلام مانند معرفی کرده و اذعان ی کنند ما همان چیزی را می گوییم و می خواهیم که عرفاناسلامی می جوید، تنها زبان و شیوه ما امروزی، متفاوت و مردمی تر است؛ به این دلیل لازم است تفاوت ها و کاستی های این جریان ها معنویت گرا نقادی و تبیین شود، تا از این تشبیه جلوگیری کرده واین شبهه را بر طرف کند. لذا دراین پژوهش به بررسی و تحلیل عرفان های وارداتی و نوظهور درباره عشق، عقل و شریعت با تاکید بر نقد آیین اکنکار واوشو به عنوان دو عرفان کاذب و مقایسه آن با اندیشه های ناب عرفان اسلامی – شیعی در 5 فصل پرداخته شده است. فصل اول به کلیات تحقیق، فصل دوم به تبیین عرفان های اسلامی و عرفان های نوظهور اختصاص دارد. فصول سوم ، چهارم و پنجم به ترتیب به موضوعات عشق و شادی، عقل و شریعت گریزی درعرفای اسلامی و عرفان های نوظهور اختصاص یافته است. بخش پایانی این پزوهش به جمع بندی نهایی و نتیجه گیری کلی و یافته های حاصل از پژوهش مذکور اختصاص دارد.
مقایسه و بررسی شریعت و طریقت در کشف المحجوب و مرصادالعباد
نویسنده:
نرجس رضائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حث شریعت و طریقت که از مسائل مهم عرفانی است دردو کتاب کشف المحجوب اثر ابوالحسن هجویری و مرصادالعباد اثر نجم الدین رازی به طور جامع و در کنار هم مطرح شده است و نویسندگان آنها معتقدند که رسیدن به حقیقت بدون شاهراه شریعت امکان پذیر نیست و به همین دلیل بررسی تحلیل این موضوع در این دو کتاب از اهمیت خاصی برخوردار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو نویسنده شریعت و طریقت را لازم و ملزوم هم و رابطه آنها را رابطه صورت و معنی یا ظاهر و باطن می دانند. ولی در این میان مشخص شد که هجویری بیش از نجم رازی به ریزه کاری های شریعت و طریقت پرداخته است؛ و این به دلیل تعصب شدید او در عمل به شریعت و شیوه تصوف عابدانه اوست؛ و دلیل اینکه نجم رازی کمتر از هجویری به ریزه کاری های شرع و طریقت پرداخته است به خاطر شیوه تصوف عاشقانه اوست که از منظر دل و عشق به شریعت و طریقت نگریسته است و به همین دلیل زیاد وارد جزئیات احکام شرعی و توضیح اعمال طریقتی نشده است.
عوامل موثر بر تحقق و تعمیق اخلاق حسنه در جامعه (با تأکید بر دیدگاه مقام معظّم رهبری مد ظلّه العالی)
نویسنده:
رئوف عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش، با تأکید بر دیدگاه مقام معظم رهبری (مد ظلّه العالی) و با روش «تحلیل مضمون» -مطالعه چندین باره داده‌ها، کدگذاری، ایجاد شبکه قالب مضامین و تحلیل آنها- که یکی از روش-های ساده، کارآمد و بنیادین تحلیل کیفی که به دنبال تشریح الگوهای داده‌های کیفی می‌باشد، انجام شده است.نتایج برآمده از این پژوهش نشان می‌دهد؛ تحقق و تعمیق اخلاق حسنه به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که از آن جمله می‌توان به دو عامل اصلی الف) درونی و فردی (اراده و عزم راسخ، احساس مسئولیت، برنامه‌ریزی، خودسازی و تزکیه نفس، سطح ایمان و اعتقاد شخص، سبک زندگی و آشنایی با فضایل و رذایل اخلاقی و ...) و ب) بیرونی و اجتماعی (خانواده، مدرسه و دانشگاه، رسانه‌های نوین و صدا و سیما، روحانیون و حوزه علمیه، حکومت و دولت و ...) اشاره کرد. نیز موانع و عوامل عدم تحققی همچون فعالیت‌های سوء دشمن با قدرت رسانه‌ای، تبلیغات منفی، ترویج مواد مخدر، جنگ نرم، عرفان‌های کاذب و عقب ماندگی علمی و ... وجود دارد که مانع از تحقق اخلاق حسنه می‌شود و باید خود فرد و عوامل تأثیرگذار با راهکارهای مناسب، این موانع را برطرف سازند؛ تبیین خواهیم کرد. کلید واژه: اخلاق حسنه، تحلیل مضمون، عوامل درونی و فردی، عوامل بیرونی و اجتماعی، آیت الله خامنه‌ای
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و ظهور حق مطلق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن‌عربی و فلسفه ودانته
نویسنده:
نوروز پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان ابن عربی، عرفان تجلی و ظهور است. در واقع تجلی و ظهور یکی از واژه‌های کلیدی و به عبارت دیگر شاه کلید عرفان ابن عربی است. در مکتب ودانته نیز مفهوم مایا و لیلای برهمن چنین جایگاهی دارد. ابن عربی و مکتب ودانته با اینکه بر غیرقابل شناخت بودن حق مطلق و برهمن نیرگونه در مرتبه‌ی ذات و احّدیت تاکید می کنند ولی با این حال هر دوی آنها بر این هستند که حق مطلق خود را به طرق مختلف در عوالم هستی و بخصوص در عالم محسوسات نمایان می سازد. در بینش عرفانی ابن عربی این امر مهم بواسطه‌ی تجلی، عشق، نفس رحمانی، عماء و در مکتب ودانته بواسطه‌ی مایا و لیلای برهمن صورت می گیرد. ابن عربی و پیروانش مراتب کلی ظهور حق را پنج مرتبه می دانند و از این مراتب تحت عنوان حضرات خمس یاد می کنند. در مقابل، مکتب ودانته نیز عوالم هستی را دارای چهار مرتبه یا حالت می داند که از آنها به عوالم اربعه آتمن یاد می کنند. از دیدگاه هر دوی آنها در بالاترین مرتبه این عوالم، حق بیشترین، و در مرتبه پایین تر، کمترین حضور را دارد. انسان در هر دو مکتب نقطه محوری عالم محسوب می شود. ابن عربی انسان و بخصوص انسان کامل را به مثابه عالم صغیر و روح این عالم (عالم کبیر) می داند و معتقد است که خداوند انسان را به صورت خودش آفرید، در مکتب ودانته هم انسان به خاطر دارا بودن روح و آتمن، جنبه الوهی پیدا کرده است. ابن عربی حقیقت محمدیه را کاملترین، عالیترین و نخستین تجلی حق می داند که در انسان کامل به فعلیت رسیده است و دارای یک هسته‌ی ازلی کیهانی، واسطه‌ی فیض و جامع جمیع اعیان ثابته است. در مکتب ودانته نیز هیرنیه گربهه بعنوان هسته جهانی و مجمع عناصر بسیط است که در پرجاپتی، ایشواره و ... به فعلیت رسیده است. این رساله ضمن تبیین این مفاهیم به بررسی آراء و افکار ابن عربی (در فصل اول)، مکتب فلسفی ودانته (در فصل دوم) و به مقایسه‌ی شباهتها و اختلافهای آن دو سنت مهم(در فصل سوم) می‌پردازد.
عرفان از دیدگاه عرفای معاصر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (در اسرار الصلاه) و علامه شاه آبادی (در رشحات البحار)
نویسنده:
فاطمه داغستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان عبارت است از علم به خداوند از حیث اسماء و صفات و افعال و مظاهرش و علم به احوال مبدأ و معاد و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به حقیقت واحدی که همانا ذات احدی حق تعالی است و تلاش برای رها ساختن نفس از تنگناهای قید و بند جزئیت و پیوستن به مبدأ خویش و... .پژوهش حاضر با هدف شناسایی آراء و عقاید دو عارف شیعی بزرگ جهان اسلام، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (در اسرار الصلاه) و محمد علی شاه آبادی (در رشحات البحار)، صورت گرفته است. کتاب اسرار الصلاه که یکی از متون مهم نوشته شده در عرصه اخلاقی و عرفانی و آکنده از گوهرهای حکمت و ادب و عرفان است؛ توسط میرزا جواد آقا ملکی تبریزی تألیف شده است؛ و کتاب رشحات البحار نیز توسط محمد علی شاه آبادی تالیف شده که متن آن به همراه شرح فرزندش نور الله شاه آبادی در سال 1360 به چاپ رسیده است.سوالات مهمی که در این تحقیق مطرح بوده است؛ عبارتند از:1- این دو عارف در باب عرفان عملی چه مباحثی را در کتاب خود مطرح کرده اند؟ 2- این دو عارف در باب عرفان نظری چه مباحثی را در کتاب خود مطرح کرده اند؟ 3- اشتراکات و تفاوت هایی که این دو عارف در باب عرفان عملی و نظری دارند، چیست؟ با توجه به اینکه این پژوهش از نوع کتابخانه ای و به شیوه مقایسه ای صوت گرفته و برایانجام آن از کتاب ها و مقالات استفاده شده است؛ و در آن مباحث مهمی از قبیل توحید( ذاتی، صفاتی، افعالی) حق تعالی، معرفت، سیر و سلوک، انسان، قرآن، قطرت، ولایت، قیامت، ریاضت و... مطرح شده است.
عرفان شهریار
نویسنده:
صونا رنجبر بیله سوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شهریار که در خانواده‌ای مذهبی و دین‌مدار رشد و پرورش یافته بود، از اعتقادات مذهبی محکمی برخوردار بود که همین پاکی ذاتی و همین اعتقادات محکم، باعث به وجود آمدن گرایش-های عرفانی در ایشان شد. البتّه شکست و ناکامی او در عشق نیز مزید بر علّت شد و خدا را هر چه بیشتر قرین دل شکسته‌اش کرد و از شهریار انسانی سالک و راهرو در مسیر عرفان و معنویات ساخت.مضامین عرفانی در اکثر اشعار شهریار - حتی اشعاری که ظاهراً رنگ و بوی عشق زمینی دارند- خودنمایی می‌کنند و نشان از باورها و اندیشه‌های عرفانی این شاعر عارف دارند.در این تحقیق، سعی شده است تا بخشی از این باورها و اندیشه ها از لابه لای اشعار ایشان استخراج شده، مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند. روشی که در این رساله به کار رفته است بیشتر، تکیه بر مقامات اهل سلوک از دیدگاه خواجه عبدالله انصاری بوده و تا جای ممکن، اشعار شهریار مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته و ابیاتی متناسب با برخی از این مقامات پیدا شده و مورد استفاده قرار گرفته‌اند. قسمتی از کار نیز اختصاص به بررسی برخی از رموز و اصطلاحات عرفانی در اشعار ایشان دارد.
رهیافت تفسیری مکتب تفکیک؛ مطالعه موردی تفسیر مصباح الهدی
نویسنده:
حامد مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب تفکیک به عنوان یک جریان جدید در فضای شیعی ایرانی پا به عرصه وجود گذاشته و تفکر و شیوه خود را به قدمت اسلام می‌داند. این مکتب نگاه انتقادی به پاره‌ای از جریان‌های اسلامی و شیعی دارد و نگاه ویژه‌ای به قرآن و احادیث می‌کند. نگاه و رهیافت این مکتب بر عدم مزج منابع شناختی ـ وحی، فلسفه و عرفان ـ است و دریافت معرفت از منبع وحی ـ که همان ثقلین است ـ را یگانه راه درست معرفی می‌کند. تفکیکیان با این نگاه به تفسیر قرآن پرداخته و بر حجیت ظواهر قرآن و حدیث تأکید می‌کنند و فلسفه و عرفان را در تفسیر ـ به خاطر بشری بودن این علوم و عدم توجه به حجیت ظواهر ـ دارای خطا می‌دانند. مکتب تفکیک در تفسیر، تمسک ـ به تنهایی ـ به حدیث یا قرآن را نمی‌پذیرد، به‌گونه‌ای که با تفسیر قرآن‌به‌قرآن، مخالفت می‌کند. این مکتب علاوه بر توجه به منبع وحی، از تعقل و اجتهاد در تفسیر خود بهره می‌گیرد، بدین سبب می‌توان روش آنان را اجتهادی مبتنی بر قرآن و روایات دانست. نهایتاً می‌توان گفت: رهیافت مکتب تفکیک ـ و به‌خصوص تفسیر مصباح‌الهدی که از تفاسیر مکتب تفکیک است ـ در تفسیر قرآن، بیشتر خصلت پیرایشی و سلبی نسبت به سنت تفسیری داشته ـ و با توجه به این‌که ابزارها و منابعی که به کار گرفته‌اند در تفاسیر شیعی به کار گرفته می‌شده است ـ حاوی مولفه و شاخصه ایجابی خاصی نیست.
پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
نویسنده:
سمیه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، می‌توان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی می‌باشد و مبنای تمام افکار او بر پایه‌ی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا می‌توانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافته‌های عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا می‌کند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار می‌دهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار ‌داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف می‌پردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان.هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورت‌ها از استدلال عقلی بهره برده است.
  • تعداد رکورد ها : 1813