جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 155
بازتاب رنج در اشعار ناصرخسرو قبادیانی
نویسنده:
سعید باقری رخشان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رنج، به عنوان یکی از وجوه برجسته‌ی زندگی بشری، از جمله مسائلی است که هر انسانی در زندگی خویش با آن روبرو می‌شود. این مقولۀ بسیار پیچیده در ادبیات، انعکاس ویژه‌ای یافته و به جرأت می‌توان گفت که در کمتر اثری، آن نمود نیافته است. ناصرخسرو، شاعر حکیم و فیلسوف نامی قرن پنجم نیز نه تنها از این امر مستثنی نبوده، بلکه رنج در اشعارش بازتاب ویژه‌ای یافته است، و این شاخصه را می‌توان در محتوا، وزن، واژگان و سایر مشخصات شعری او مشاهده کرد. این رساله نیز بر آن بوده است تا بازتاب رنج را به صورت کلی و همه جانبه در اشعار ناصرخسرو، بررسی نماید. در این رساله نویسنده سعی کرده است، ابتدا مروری کوتاه بر زندگی و آثار و ویژگی‌های شعری ناصرخسرو داشته باشد و بعد از بررسی ابعاد مختلف مسئله رنج و منظرهای گوناگون درباره آن از دید فلسفه، روانشناسی و دین و چیستی آن را در نظام حاکم بر زبان و اندیشه‌ی ناصرخسرو، مجموعه‌ی ایده‌ها و دیدگاه‌های او را در اشعارش در چهار حوزه‌ی معنا شناسی، هستی‌شناسی، غایت‌شناسی و وظیفۀ اخلاقی رنج و هم‌‌چنین تأثیر زیبایی‌شناختیِ رنج در اشعار او، طبقه‌بندی و تحلیل نماید.بررسی و مطالعه این حوزه‌ها نشانگر این مهم است که ناصرخسروبه همه‌ی حوزه‌های ذکر شده، اهتمام ورزیده است؛ هر چند در تفسیر و تشریح و حتی در عمل به این مسئله، به وجود شناسی رنج توجه خاصی داشته است.
اخلاق و هنر در تفکر نیچه
نویسنده:
میثم یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درآمد نسبت بین اخلاق و هنر از آغاز اندیشه فلسفی موردنظر فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. گاه این دو با هم پیوند خورده و ممزوج می شدند (دوره باستان و مسیحی )، گاه هنر و زیبایی واسطه بین اخلاق و معرفت بوده (کانت) ، گاه هنر برتر از اخلاق و گاه اخلاق مهم تر از هنر شده است . در برخی دوره ها نیز هر کدام از این مفاهیم خود محور می شدند تا جایی که در دوره ای هنر برای هنر شعار اندیشه های زیبایی محور گشت. نیچه به عنوان فیلسوف ناقد فرهنگ ، مدرنیته و اندیشه های باستانی در حوزه های اخلاق و هنر، فردی کلیدی برای درک جریان های هنری و زیبایی شناسی پس از خود می باشد. لذا بررسی اندیشه های او در نسبت بین اخلاق و هنر می تواند راهگشای درک جریان های هنری و زیبایی مدرن باشد. هدف اصلی این تحقیق در واقع درک نسبت بین اخلاق و هنر در اندیشه نیچه می باشد . فرضیه این پژوهش مبتنی بر گزاره ذیل است:نیچه در فلسفه خود هنر را جایگزین اخلاق می کند.سوالات کلیدی این تحقیق عبارتند از: (1) نقد نیچه بر اخلاق افلاطونی، مسیحیو مدرن چه نسبتی با دیدگاه اودر مورد هنر دارد؟ (2) رابطه بین نیست انگاری، هنر و اخلاق در اندیشه نیچه چیست؟(3) چه نسبتی بین هنر ، اخلاق و حقیقت در نظر نیچه برقرار است؟ پاسخ این سوالات در فصل سوم به تفصیل بررسی خواهد شد و سپس در فصل جمع بندی با عنایت به مسائل، مفاهیم، رویکردها و مکاتب مطرح شدهنتیجه پژوهش و نسبت بین اخلاق و هنر در اندیشه نیچه ارائه خواهد شد. روش تحقیق روش تحقیق این پایان نامه به صورت مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیلی بوده است. با فیش برداری از منابع مطالعاتی ، داده های اولیه تحقیق بدست آمد. با توجه به موضوع، فیش ها دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفت. ابتدا کلیات و مبانی تحقیق که همانا مبانی ارزش شناسی است تحلیل شد، سپس مبانی اندیشه ای پیش از نیچه که وی منتقد آنها بوده و همچنین اندیشه هایی که او از آنها متاثر گشته مورد معرفی و بررسی قرار گرفت. قسمت اعظم تحقیقات و مطالعات به خود آثار نیچه می پردازد و سعی بر آن شد تا از خلال مطالب پراکنده نیچه در ارتباط با موضوع تحقیق سیری منطقی و چیدمانی قابل استدلال صورت پذیرد. در بخش بعدی تحقیق به بررسی چند مورد بارز از تاثیر نیچه بر اندیشه زیبایی شناسی و همچنین مکاتب هنری پس از وی پرداخته شد و در نهایت با ارزیابی، تحلیل و تطبیق و نقد مبانی، رویکردهای پیشین و خود نیچه نتیجه گیری ها صورت پذیرفت. جهت درک بهتر و تفسیر فلسفی از نیچه و رویکردهایش سعی بر آن شد که از مهمترین و مستدل ترین منابع تفسیر و توضیح اندیشه های نیچه بهره گرفته شود. آثار فیلسوفان مطرحی همچون هایدگر، یاسپرس و کاپلستون اصلی ترین منابع تفسیری و تحلیلی رویکردهای فلسفی، زیبایی شناختی و اخلاقی نیچه در این پژوهش بوده اند. البته از منابع دیگری چون کتاب های پژوهشگرانی همچون استرن، شولته، هیل، شلکنز، رایدلی، کمال و دکتر صانعی نیز در این تحقیق استفاده شده است. جهت بهره گیری از واژگان معیار فلسفی در ترجمه هایی که از منابع انگلیسی صورت گرفته، از فرهنگ واژگان فلسفه و علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بهره گیری شده است. درنهایت باید گفت که شیوه تحقیق و ارائه این پایان نامه به نوعی، تحلیلی و استدلالی بوده است و سعی بر آن شده تا از مقدمات و مفروضات بنیادینی که بدان ها در فصول نخستین پرداخته شده به طور مطلوب در فصولی که به تحلیل و نتیجه گیری رویکرد نیچه به هنر، اخلاق و زیبایی پرداخته می شود استفاده شود. طرح کلی در بخش نخست از پایان نامه تبیین مبانی و تعاریفو همچنین چگونگی رابطه بین هنر و اخلاق مطرح شده است. سپس از منظر ارزش شناسی (Axiology) مدخلی به بحث باز کرده و با بررسی ارزش شناسی اخلاقی که خود شامل ماهیت داوری اخلاقی و سپس مکاتب اخلاقی است وارد ارزش شناسی هنری شده و رویکردهای متعدد ارزشی به هنر را مورد سنجش قرار می دهیم. همچنین مبانی ارزش و و زیبایی شناسی در این بخش مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم به بررسی نسبت بین اخلاق وهنر در تفکر پیش از نیچه ازدوران باستان(افلاطون و ارسطو) تا دوران ایده آلیسم پیش از نیچه؛ یعنی کانتهگل و شوپنهاور می پردازیم. در این فصل رویکرد تاریخی و تحلیلی را پیش خواهیم گرفت و سیر تحول و تطور رویکردهای اخلاقی به هنر و رویکردهای جدید تر پیش از نیچه را بررسی خواهیم کرد.در فصل سوم وارد اندیشه نیچه می شویم. ابتدا اهمیت نیچه و اینکه چرا وی به عنوان مبنای ارزیابی نسبت بین هنر و اخلاق قرار گرفته به بحث گذاشته خواهد شد. سپس به واسطه درهم تنیده بودن اندیشه نیچه با تجربه زیستی اش در خلال چند صفحه مهمترین اتفاقات زندگی وی را که نظریات اخلاقی و زیبایی شناختی اش را می سازند معرفی می شوند. سپس بخش مبانی اخلاقی نیچه و مبانی زیبایی شناسی او مطرح می شود که از متون خود او استخراج شده اند و یا از تفسیرهای هایدگر، یاسپرس و یا کاپلستون بهره برداری شده است. منابعی چون تبار شناسی اخلاق، فراسوی نیک و بد، غروب بتها، اراده قدرت و دجال در حوزه اخلاق و نیز زایش تراژدی ، دانش شادو شامگاهبتان و اراده قدرت در حوزه زیبایی شناسی نیچه منابعی هستند که رویکردهای ارزش شناختی نیچه از آنها استخراج شده اند . در فصل چهارم تبعات و تأثیرات اندیشه و نقدهای نیچه بر هنر و زیبایی شناسی را در دو بخش بررسی خواهیم کرد: نخست چند سبک و مکتب هنری متاثر از نیچه همچون اکسپرسیونیسم انتزاعی، و کوبیسم مطرح و بررسی شده و سپس زیبایی شناسی و ارزش شناسی پس از وی معرفی مختصر و گزیده ای خواهد شد. به تاثیراتی که هایدگر، فوکو، دریدا، و دلوز از نیچه در این حوزه ها گرفته اند مختصراً اشاره خواهد شد. در واقع هدف ثانویه ای که این فصل در پی آن بوده است، طرح موضوع است؛ طرح حوزه هایی که امکان عمیق مطالعه جهت درک تاثیر نیچه در دوران مدرنیسم،معاصر و پست مدرن را دارند.در انتها با بهره گیری از آنچه در فصل اول که مبانی ارزش شناسی بود سعی بر آن شده تا نشان دهیم نیچه چه مبانی ای را رد می کند، چه مبانی ای را پایه گذاری کرده و چه مدلی برای مواجهه با هنر در نسبت با زندگی و نه صرفاً اخلاق ارائه کرده است.منابع مورد استفاده این پژوهش نیز در بخش منابع و مآخذ (کتاب شناسی) در سه بخش منابع فارسی، انگلیسی و وب سایتها ارائه شده است. سعی نگارنده بر آن بوده است تا با تفکیک منابع بر اساس موضوعات مطرح شده در این پایان نامه به نحوی کتاب شناسی مختصری را نیز برای علاقمندان به مطالعه در حوزه های مورد بحث ارائه دهد.
بررسی حکم زیباشناسی کانت در نقد سوم و ارزیابی هگل از آن
نویسنده:
بابک زرین‌کوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل کانت بنیانگذار فلسفه نقدی در سومین کتاب از سه گانه نقادانه خود-نقد قوه حکم - به پیوند دو نقد قبلی خود کوشد. در این راه او قدم در وادی احساس می نهد که بخشی از نتایج آن به درک زیبایی و حکم زیبا شناسانه منجر میشود. زیبا شناسی کانت همچون معرفت شناسی وی پایه ای برای این موضوع در فلسفه مدرن میگردد چنانچه بعدها در فلسفه پسامدرن رنگ و روی دیگری به خود میگیرد. کانت حکم زبیاشناسی را نتیجه مشارکت متخلیه و فاهمه در وضعیتی میداند که فاهمه به قصد مفهوم سازی در آن مداخله ننماید و تنها وظیفه ای تنظیمی بر عهده گیرد چه همین نوع وظیفه است که سبب میگردد از سوی آدمی به لذتی از تأمل دست یابد و از سوی دیگر توان و قابلیت انتقال این نوع درک از یک عین را که درک زیبایی آن به دست آورد. در این راه کانت اصل بسیار پر اهمیت را پیش زمینه صدور احکام زیبا شناسانه قرار میدهد که هم استعلایی است و مدعی کلیت و ضرورت و هم کارکرد تجربی و زمینی دارد آنچنانچه اساسأ پیشرفت علم مدیون این اصل میگردد ووی آن را اصل استعلایی غایتمندی طبیعت نام میدهد. در این رساله سعی بر آن بوده است که ضمن تحلیل عقاید کانت در این زمینه دانسته شود که حکم زیباشناسانه کانتی در تفکر هگل چگونه نمود یافته است و آیا اساسأ حرکت هگل در مسیر پیش ساخته کانت بود و یا او با توجه به نوع ویژه فلسفه خود مجبور به انتقاد و نهایتأ کنار نهادن نظرات کانت شده است.
تحولات ساختاری و محتوایی نگارگری در عصر صفوی
نویسنده:
مانلی میرقاید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصر صفوی به لحاظ تحولات مهم سیاسی- اجتماعی، در تاریخ ایران پس از اسلام، نقطه عطفی است که با حکومت انقلابی شاه اسماعیل صفوی آغاز می گردد. نگارگری صفویه نیز مانند سایر شاخه های هنری از تأثیر این تحولات برکنار نماند و شاید بیش از شاخه های دیگر بتوان نشانه های تحولات سیاسی- اجتماعی را در آن مشاهده نمود.این نوشتار با نگاهی به چند و چون این تأثیرگذاری ها، سعی کرده تا تحولات نگارگری عصر صفوی به موازات تحولات اجتماعی آن مورد بحث و بررسی قرار دهد. یکی از این رویدادهای قابل توجه، تثبیت مذهب شیعه و دیگری گسترش رابطه با اروپاییان است که نمود آن بیش از هر پدیده هنری در نگارگری این عصر، قابل مشاهده است. از سوی دیگر، تحولات درونی نگارگری نیز، همچون مستقل شدن نقاشی از کتابت و واقع گرایی، روند تغییر در نقاشی ایرانی را تسریع نمود .در حقیقت، تغییرات ایجاد شده در نگارگری صفوی دو روند موازی بودند که اولی درونی و در ادامه سیر کُند و طبیعی تحول نگارگری ایران و دیگری سریع و انقلابی و تحت تاثیر مذهب تشیع و هنر اروپائیان شکل می یافت. از این میان،آنکه ادامه یافت و به تدریج فراگیر شد روند دوم بود.در این راستا، ابتدا به صورت اجمالی نگاهی خواهیم داشت به ساختار عصر صفوی و شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... آن روزگار، ونیز بررسی ویژگی های نگارگری در این دوره؛ در ادامه، نیز عوامل مهم، به ویژه آن دسته از که بیشترین تأثیر را بر تحولات نگارگری داشته اند، مورد بررسی قرار می گیرد؛ ویژگی هایی که با تأثیرپذیری از تحولات معاصرشان، به تدریج رنگ باخته و جای خود را به خصیصه های دیگری در هنر نگارگری سپردند که همگی به وضوح معلول شرایط اجتماعی آن دوران بودند. تشریح تأثیر این تحولات و تغییراتی که به تبع آن در نگارگری به وجود آمد، موضوع بخش دیگر این پژوهش است. در پایان هم تلاش شده تا با درنظر گرفتن تمامی این عوامل و نتایج، دیدگاهی مستند از تحولات نگارگری عصرصفوی ارائه گردد.این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی؛ و از نوع پژوهش های بنیادی می باشد که به منظور گسترش مرزهای دانش صورت خواهد گرفت؛زیرا در این پژوهش هدف، تحولات ساختاری و محتوایی نگارگری عصر صفوی می باشد. گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعه کتابخانه ای، اسنادی و نیز مشاهده نمونه ها در موزه های داخلی و سایت های خارجی می باشد.
آفرینش در قرآن و رابطه آن با خلاقیت هنری از دیدگاه ملاصدرا (با نگاهی به نگاره شیرین در چشمه)
نویسنده:
فاطمه جلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع آفرینش هستی همواره مورد بحث اندیشمندان و فلاسفه بوده است،آنان آفرینش را تنها ایجاد و به وجود آوردن ندانسته اند ؛آفرینش در نگاه آنها یک فعل زیبایی شناسانه وکاری هنری است،انسان نیز به عنوان شگفت انگیز ترین مخلوق خداوند که نمونه کاملی از هنر پروردگار و اسماءو صفات الهی است،خود نیز موجودی آفرینش گر و خلاق است. در بین فلاسفه اسلامی هیچ یک به اندازهملاصدرا به قرآن در جایگاه منبعی برای مباحث فلسفی و دانش الهیات،توجه نکرده ونیز هیچ فیلسوفی به این وسعت به تفسیر کتاب الهی نپرداخته است. ملاصدرا همچنین به لحاظ نگاه ویژه به صنایع لطیفه، عشق و تبیین خلاقیت هنری ، یکی ازبهترین گزینه ها برای بررسی ارتباط بین آفرینش در قرآن و رابطه آن با خلاقیت هنری است. در این پژوهش سعی شده مبانی آفرینش در قرآن، همچنین تبیین شأن خلاقیت هنری، عناصر تفسیر هنر و رابطه آن با عشق شناسی،معنای استحسان و تخیل هنری در تفکر صدرایی،ودر نهایت چگونگی تطبیق این مسئله در نگاره شیرین در چشمه که درآن، شیرین نماد و مظهری از عشق الهی است، به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد.شیرین در چشمه خود را می شوید،چشمه ای که معنا ومفهومی سمبولیک را ارائه میدهد؛ در این نگاره جریان این سیروسلوک عاشقانه و هنرمندانه عاشق و معشوق در درون خود حرکت و تکاپو برای گذر از مراتب دانی به عالی است، و با گذر از هر پله ای عشق عفیف به عشق حقیقی نزدیک می شود، هنرمند نیز در گذر از زیبایی شناسی ظاهری به زیبایی شناسی معنوی و باطن نائل می آید و آفرینش هنری او تبدیل به نیایشی ارزشمند و متعالیمی گردد.
زیبایی شناسی تکرار در قرآن کریم
نویسنده:
فرحناز شاهوردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زیبایی‌شناسی به عنوان علمی کهبه تحلیل مولفه‌های زیبایی در آثار ادبی و کیفیت بازتاب آن در روح انسان می‌پردازد، با تمرکز بر متون اصیل و ارزشمند، ارزش واقعی آن‌ها را باز‌می‌شناسد . در این بین، قرآن کریم که معجزه‌ی جاویدان پیامبر اسلام است با ممتاز بودن جنبه‌های بلاغی خویش، همواره مورد توجه قرآن‌پژوهان و ادبای اهل فن بوده است و تکرار به عنوان یکی از جنبه‌های بلاغی و مولفه‌های زیبایی‌شناختی، اگرچه اغلب با بی مهری از سوی افراد مذکور روبرو بوده؛ لکن تفوق و ارج خویش را در این کتاب آسمانی به ما می-نمایاند. این پژوهش با ارائه دادن تعریفی صحیح از اسلوب تکرار، و شناساندن گونه‌های اصیل و واقعی آن ، به تحلیل زیبایی‌شناختی کارکرد این فن در آیات الهی می پردازد و بدیع بودن و تمایز بهره‌گیری خداوند از فن تکرار را با سایر متون ثابت می‌کند.
منشا حس زیبایی شناسی در ناخودآگاه  لایب نیتس و ناخودآگاه جمعی یونگ
نویسنده:
علی ابریشم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
لایب نیتس یک فیلسوف - دانشمند و یونگ روانشناسی فیلسوف مسلک است . هدف نهایی نوشته پیش رو ، آشنایی با نگرش این دو اندیشمند در باب مقولات هنر و زیبایی است . اگرچه ایشان در زمینه های متفاوتی به تفکر درباره حقیقت پرداخته اند اما در مورد هستی شناسی باور به وجود امر فرا مادی و در مورد زیبایی شناسی و هنر تاکید بر جنبه ناخودآگاهانه این امور در نفس انسان ، محل همپوشانی اندیشه لایب نیتش و یونگ را شکل می دهند .امر فرا مادی مد نظر لایب نیتس جنبه وجودی و مذهبی دارد اما منظور یونگ از امر فرا مادی بیشتر یک واقعیت پیوسته روانی یعنی ناخودآگاه جمعی است . به باور ایشان معنای کامل هنر و زیبایی در امر فرا مادی حاضر است و از آنجا که شناخت انسان به مطلق امر فرا مادی دسترسی ندارد ، انسان تنهامی تواند در مسیر آشنایی بیشتر با آن گام بردارد . این سیر با سیر نفس به سوی غایتش که در اندیشه لایب نیتس روحانی شدن نفس و نزد یونگ همگرا شدن " من " خودآگاهی با " خود " ناخودآگاهی است ، تطابق دارد . به اعتقاد لایب نیتس حصول خرده ادراکات ناشی از امر زیبا که توسط نفس و به شکل ناخودآگاه صورت می پذیرد حس زیبایی شناسی را شکل می دهد . اینگونه ادراکات از آنجا که نشانی از کمال مطلق را در بر دارند لذت آفرین هستند و لذت مستمر و پایدار برای نفس همان کمال و سعادت است . از نظر لایب نیتس ، فعالیت خصوصیت ذاتی روحانیت است و از نفس انسان که به خدایی کوچک می ماند ، خلاقیت فوران می کند . این خلاقیت ذاتی نفس ، خلق صنایع گوناگون از جمله هنر را برای او ممکن می سازد . امر فرا مادی مد نظر یونگ یعنی ناخودآگاه جمعی نیز صیرورت و خلاقیت محض را در ذات خود دارد . او معتقد است این خلاقیت زمانی در مورد هنر بروز می یابد که لیبیدو (نیروی حیات) تمرکزش را از نیازهای اولیه به سمت کارهای خلاقانه تغییر جهت دهد و به امری فراتر یعنی امر فرا مادی توجه کند . به اعتقاد یونگ ، هنر حقیقی در ناخودآگاه هنرمند ریشه دارد و خلاقیت ذاتی ناخودآگاهی در قالب شکل دادن به نماد تجلی می یابد . نماد معنای واحدی را در برنمی گیرد و واجد معانی متعدد است ، بنابراین هنر حقیقی که سرشار از نماد پردازی است همواره به تفسیر نیاز دارد . البته این تفسیر هرگز تفسیر واحدی نیست و هر مفسری تنها وجهی از وجوه آن را منکشف می سازد و معنای کامل هرگز در دسترس شناخت من خودآگاه قرار نمی گیرد .
بررسی زیبایی شناسی اخلاص و صدق در قرآن
نویسنده:
ولی محمد راستاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهقرآن دارای اعجاز است و یکی از وجوه آن فصاحت و بلاغت می‌باشد. بررسی جنبه‌های اعجاز ادبی قرآن در شناخت آن بسیار موثّر بوده و می‌تواند پرده از حقیقت اعجاز در برابر حق طلبان بردارد. علوم بلاغی تأثیر بسزایی در زیبایی زبان قرآن دارد و بررسی زیبایی آن بستگی به فهم و درک ما از علوم بلاغت دارد و هر چه در زمینه‌ی علوم بلاغت تبحّر داشته باشیم بیشتر می‌توانیم زیبایی و حلاوت زبان قرآن را درک کنیم. اخلاص و صدق از بهترین فضائل اخلاقی بشمار می‌روند. که انسان را به پروردگار و خالقش نزدیک می‌کند. عظمت و مقام صدق و راستگویی، آنقدر برای انسان فضیلت دارد که هم شخصیّت، هویّت و مقام اجتماعی او را نشان می‌دهد و هم اینکه در جاهایی از قرآن شخص راستگو، را هم ردیف و هم مرتبه‌ی انبیاء، شهداء و صالحین قرار می‌دهد و این شأن و عظمت راستگویی را می‌رساند و انسان در کانون این راستگویی قرارگرفته که به بالاترین درجات تقوی و قرب الهی می‌رسد و از این قرب الهی است که او را به محبوب خرد شیفته‌تر می‌کند. در آیات اخلاص و صدق قرآن، در علم معانی، صنعت بلاغی استفهام و آن هم در معنای مجازی آن استفهام انکاری به خاطر ردّ انکار منکرین از بسامد بالاتری برخوردار است سپس صنعت تأکید، که به دلیل تأثیر بیشتر در ذهن مخاطب و اینکه خداوند وعده‌ی خود را محقّق خواهد کرد و بعد از آن هم تعجیز. کنایه از بالاترین کاربرد برخوردار بوده که خداوند به خاطر حفظ حرمت و شأن انسانها و عدم حقارت موجودات و مخلوقاتش به کنایه اشاره کرده تا انسان‌های با ذکاوت را به تعمّق و تعقّل در آیات خود وا دارد و همچنین ازاستعاره. استفاده از دو لفظ متّضاد در کنار هم به علّت جلوه نمایی و تأثیر در ذهن مخاطب از صنعت طباق استفاده شده است.
تربیت کودک با رویکرد زیبایی‌شناسی اسلامی
نویسنده:
فاطمه جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
روش اجراي پژوهش در این پایان‌نامه كتابخانه‌اي از نوع توصيفي- تحليلي است. در تفكر اسلامي، انسان در مقام جانشين خدا، خلافت الهي بر روي زمين را عهده‌دار است. براي كسب اين مقام لازم است از دوران كودكي و چه بسا قبل از آن، اقدام‌هاي لازم را به عمل آورد، تا انسان بر اساس فطرت خود كه خداشناس است بتواند راه درست و فطري خود را در پيش بگيرد. از آنجا كه دوران کودکی حساس ترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی هر انسان است و شخصیت انسان و اساس خصوصیت های اخلاقی وی در ابتدای کودکی خصوصاً در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود، بسي شايسته و ضروري است تا در اين دوران حساس زندگي نیازمندی های فطری و طبیعی کودکان به وسیله‌ی تقویت حس اخلاقی و دینی تقویت گردند تا کودکان به تدریج افرادی سالم و تندرست و از نظر روحی و روانی، شاداب و با نشاط به بار آیند. براي كسب اين منظور، از آنجا كه انسان ذاتاً حقيقت‌جو، کما‌ل‌خواه و زيباگراست و اين زيباگرايي در فطرت همه انسان‌ها از سوي خداوند متعال به وديعت نهاده شده است، مي‌توان با استفاده از زيباشناسي ديني بسیاری از گرایش‌های اخلاقی و دینی را در كودك پرورش داد و او را متوجه مکارم انسانی و ديني کرد. زیبایی در مفاهيم و تعاليم ديني بعنوان يك حقيقت زنده و ابدي است كه مي تواند خود بخود احساس فطري انسان را كه همانا حقيقت جوئي و عشق به كمال مطلق است شكوفا سازد. در زیبایی، انسان كشش پيدا مي كند و شوق درونيش شكفته مي شود، به وجد مي آيد و لحظات جذبه را فرا مي‌گيرد. در چنين شرايطي بهترين فرصت براي تربيت ديني حاصل مي شود، زيرا دين جوئي و زيباخواهي امري فطري است و ايمان جلوه اي از زیبایی و زیبایی معنوي جلوه اي از ايمان است. به منظور نيل به اين هدف يعني تربيت كودك با رويكرد زيبايي شناسي اسلامي ميتوان از راهكارهايي چون: "استفاده از جملات، اشعار، متون و نثر های زیبا برای انتقال مفاهیم دینی به کودک، استفاده از قاعده مجاورت برای مفاهیم دینی، استفاده از زیبایی های آیات قرآن، انتقال مفاهیم با استفاده از زبان دعا، برخورد مناسب در موقعیت های مختلف مذهبی براي بهره مندي كودك از زيبايي معنوي آن موقعيت"، بهره برد.
  • تعداد رکورد ها : 155