جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
نقد سنت بر سنت نماها
نویسنده:
فروزان راسخی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
امروزه با گروه‌های زیادی مواجهیم که دم از معنویت می‌زنند و به رغم تنوع و تکثری که دارند همگی به نوعی فلسفه جاودانه قایلند که اصول و مبانی آن در طی اعصار دستخوش تغییر و تحول نمی‌شود. این گروه‌ها در عین اعتقاد به این سنت جاودانه از فرهنگ غربی متجدد انتقاد می‌کنند و نقاط ضعف جدی‌ای را برای آن برمی‌شمرند، از جمله این انتقادات می‌توان به نقد گرایش‌های دوگانه انگارانه و تقلیل گرایانه فرهنگ غربی متجدد اشاره کرد که موجب نفی ایمان و بها دادن افراطی به عقل استدلال‌گر شده است و این دو عامل، بحران معنوی جهان کنونی را به بار آورده است. اما در میان این جریانات معنویت گرا‌، جریان سنت گرایی در عین اعتقاد به سنت جاودانه و نقد فرهنگ غربی متجدد شیوه نقد گروه‌های مدعی معنویت را زیر سؤال می‌برد و آن را برخاسته از همان فرهنگ غربی می‌شمارد. در نهایت مهم‌ترین نقطه ضعف جریان‌های معنویت گرا در جهان معاصر از نظر سنت گرایان شیوه التقاطی آن‌هاست که منجر به جدایی این جریان‌ها از ادیان الهی و ظهور دین‌های جدید برساخته بشر شده است. در این مقاله ابتدا با معرفی جریان‌های مدعی معنویت در جهان معاصر خصایص اصلی آن‌ها را برشمرده‌ایم. پس از آن، نقد این جریان‌ها بر فرهنگ غربی متجدد مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نقد سنت گرایان بر این شیوه نقد مطرح شده است. به ویژه معیارهای اصالت و معنویت گرایی راستین توسط سنت گرایان مورد تأکید قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 66
بررسی ادله جهان شناختی در آثار علامه طباطبایی و مقایسه آن با آراء ابن سینا
نویسنده:
فروزان راسخی، سمیه کلاهدوزان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
برهان جهان شناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلاطون تاکنون مورد توجه فلاسفه بوده است. در این مقاله تقریرات جدید علامه طباطبایی از این براهین، به ویژه از برهان علت و معلول و برهان حرکت و محرک مورد بررسی قرار گرفته و آرا ایشان در این زمینه با آرا ابن سینا مقایسه شده است. به این منظور، براهینی که ابن سینا در این باب مطرح نموده است از آثارش اخذ و گزارش شده است و سپس در بررسی مقایسه ای میان تقریرات علامه و آرا ابن سینا، اخذ و اقتباس های او از ابن سینا و نیز تقریرات جدید او نسبت به ابن سینا تبیین شده اند که در این مبحث نوآوری های علامه نسبت به ابن سینا قابل توجه است و اکثر براهین علامه در مرتبه بالاتری از اتقان و استواری نسبت به ادله ابن سینا قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
نور در حکمت سهروردی و قرآن
نویسنده:
زهره طیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله نور در حکمت سهروردی و قرآن مورد بررسی قرار می گیرد. قرآن به عنوان کتاب آسمانی، همواره مورد توجّه و الهام بخش متفکّران مسلمان بوده است. در قرآن، آیات متعددی اشاره به نور کرده اند. نور در این آیات علاوه بر نور پروردگار، شامل مراتب نوری در انسان و کتب آسمانی و حتّی نور محسوس، که اعلی درجه ی آن نور خورشید است، می شود. نور ایمان، نور علم و معرفت، نور طاعت و بندگی و نور ذکر خدا، از جمله نورهایی اند که انسان بنابر میزان خلوص از آن ها بهره مند می گردد. از نظر قرآن، تنها نور حقیقی خود خداوند است. سهروردی نیز، به عنوان فیلسوفی مسلمان در بسیاری از آثارش پس از طرح نظرات خود، به آیات قرآن استناد کرده است. وی زمانی که از مفهوم نور و اقسام آن در سلسله ی مراتب انوار سخن می گوید، از خداوند تعبیر به نورالانوار کرده و در نظام نوری اش او را در رأس سلسله ی انوار قرار می دهد. به نظر او نور، یکی از اسماء الهی است که تجلّی آن در آسمان ها و زمین به مراتب مختلف ظهور کرده است. جهان بینی سهروردی به گونه ای است که، جایگاه موجودات بنابر میزان نورپذیری و مرتبه ی نوری هریک، مشخص می شود. یعنی هرچقدر به نورالانوار نزدیک تر باشند، در درجه یبالاتری از نظام طولی انوار قرار می گیرند، و هرچقدر از منبع نور دور تر باشند در درجه ی پایین تری از انوار قرار می گیرند. با بررسی نور در حکمت سهروردی و قرآن می توان گفت که «نور» واژه ای است که در قرآن مصادیق متعددی برای آن ذکر شده است، درحالی که در فلسفه ی سهروردی نور معادل با موجود است و والاترین موجود همان نورالانوار است که در رأس سلسله ی وجود قرار می گیرد.
انسان شناسی از دیدگاه باباافضل کاشانی و سورن کی یرکگور
نویسنده:
فریده حکیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر برای بررسی آراء و عقاید دو فیلسوف انسان شناس،یعنی باباافضل کاشانی متفکر قرن هفتم هجری و سورن کی یرکگور متکلم عارف پیشه قرن نوزدهم میلادی تدوین گردیده است.فلسفه باباافضل اساساً خودشناسی است.چنان که او معتقد است که خودشناسی واقعیتی جاودانه است که همان آگاهی است و شناختن آن همان شدن آن است.او بر این باور است که انسان از راه علم به کلیّات به هستی واقعی می رسد و بر عالم مسلّط می شود و عالم را جزو خود می کند چرا که همه چیز در عالم مسخّرِ انسان است. هرچند که او عقل را روشنگر راه آدمی می خواند ولیکن کمال را در زندگی عقلانی و روحانی می داند چرا که زندگی حسی و جسمانی که انسان ها و حیوانات در آن مشترکند،هیچ است.او در نهایت اشاره می کند که آدمی با خود شناسی به خداشناسی که غایت و سعادت آدمی در آن است، می رسد.باباافضل در روش استدلالی خویش به حکمت مشاء نظر دارد ولی در فلسفه خود به تلفیق فلسفه و عرفان قائل است و روش عقلانی محض را نمی پذیرد.کی یرکگور نیز دغدغه و فلسفه زندگیش انسان و انسانیت است.او معتقد است که فرد خود به تنهایی یک حقیقت است و آدمی همواره در حال شدن(تکامل)است.او بر این باور بود که اندیشه و زندگانی انسان اصیل یکی است و آن همان شعار سقراط یعنی خودت را بشناس است که آدمی با گزینش هایی که بر اساس سه مرحله زندگی خود(جمال پرستی،اخلاقی،دینی) می کند هرچه بیش تر در این مسیر قدم بر میدارد تا در نهایت به شناخت گوهر وجود یعنی خداوند نائل آید.کی یرکگور پایه گذار فلسفه ای است که با انسان آغاز می گردد و در نهایت نیز به انسان ختم می گردد.او در روش فکری خویش بیش تر تحت تأثیر سقراط و افلاطون قرار دارد.کی یرکگور همچنین اهمیت عقل را جز اینکه موجب تمایز انسان از حیوان می گردد چیز دیگری نمی داند و معتقد است که آدمی از طریق عقل خویش به نهایت سعادت نائل نخواهد آمد بلکه آنچه شخص را در این راه به پیش می خواند،ایمان است.
بررسی نظریه آگاهی موجودات از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
پریسا آریان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهپژوهش حاضر در پی بررسی دیدگاه ملاصدرا درباره‌ی آگاهی و وجود آن در موجودات است؛ لذا ابتدا تعریف و ماهیت آگاهی و سپس اثبات وجود آن در موجودات و در نهایت، مراتب مختلف آن مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. ملاصدرا آگاهی را از انواع علم و اولین مرتبه‌ی وصول آن به قوّه‌ی عاقله می‌داند. علم از نظر او مساوق با وجود است، فلذا همه‌ی موجودات جهان عالم و آگاه هستند، لیکن همان‌طور که وجود دارای مراتب مختلف است، آگاهی هم به تبع آن چنین است. ملاصدرا بنا بر اصل مساوقت وجود و علم، وجود آگاهی را در همه‌ی موجودات ثابت می‌کند و به تبع این مسأله همه‌ی موجودات جهان را دارای شوق و همه‌ی آنها را تسبیح‌گوی خداوند می‌داند. اثبات این مسأله در فلسفه‌ی او به روش برهانی و در کنار آن با بیان برخی شواهد قرآنی و عرفانی و نیز با تکیه بر مبانی تفکر او مانند اصالت وجود و مساوقت آن با حیات، فعلیّت و علم صورت می‌گیرد، هر چند در برخی موارد، این امر با توجه به تعریفی که از آگاهی ارائه می‌نماید، محلّ تأمّل است.واژگان کلیدی:ملاصدرا، آگاهی، وجود، مساوقت، علم، نفس، قوّه‌ی عاقله.
خودشناسی از نظر شیخ اشراق و افلوطین
نویسنده:
نوشین نظیری خامنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هرچند نخستین واقعیتی که آدمی با آن روبه رو می شود، "خود" اوست و چیزی نزدیکتر از "خود" آدمی به او نیست، اما به همان میزان که این واقعیت به او نزدیک است به همان میزان هم مغفول واقع می شود و گاهی برای برخی افراد تا آخر عمر، بررسی نشده باقی می ماند و فراموش می شود؛ درحالیکه "خودشناسی" به یکی از ارزشمندترین موضوعاتی می پردازد که بررسی آن می تواند، حیات هر انسانی را در جهت مثبت آن دگرگون سازد. با مراجعه به تاریخ فلسفه می توان به این امر پی برد که هر یک از فیلسوفان به نحوی به "خودشناسی" پرداخته اند. اما دو فیلسوفی که به نحو چند جانبه و دقیق، این امر را بررسی کرده اند، افلوطین و شیخ اشراق هستند. تحقیق حاضر به بررسی دیدگاههای این دو فیلسوف در رابطه با "خودشناسی" می پردازد و مواضع اختلاف و اشتراک آنها را بررسی می کند. تحقیق حاضر نشان می دهد که این دو متفکر علاوه بر بهره گیری از عناصر فلسفی، مولّفه های عرفانی را نیز به کاربرده اند و به بحث "خودشناسی" از دو جنبه ی نظری و عملی پرداخته اند، حتی می توان گفت که پرداختن به جنبه ی عملی موضوع مورد بحث در آثار این دو فیلسوف، برجسته تر است؛ درصورتی که فیلسوفان دیگر بیشتر، جنبه ی نظری آن را مطرح کرده اند. همچنین این تحقیق درصدد برجسته کردن موضوع"خودشناسی" نیز هست تا به میزان بیشتر و به نحو جدی تر و چند جانبه، مورد توجه واقع شود. در این پژوهش از نفس با عنوان خود واقعی و از بدن با عنوان خود ظاهری، یاد شده است.
مقایسه دیدگاه استاد مطهری و پلنتینگا در باب منشأ اعتقاد به خدا
نویسنده:
سیده‌ منصوره کاظمینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، میحث منشأ اعتقاد به خدا است. درباره منشأاعتقاد به خدا دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که مهمترین این دیدگاه ها، دیدگاهی است که منشآ اعتقاد به خدا را "فطری" می داند. در این پژوهش تلاش کرده ایم "فطری" بودن منشأ اعتقاد به خدا را از دیدگاه پلنتینگاو استاد مطهری -دو متفکر جهان غرب و اسلام- بررسی نماییم. این دو متفکر هر دو منشأ اعتقاد به خدا را غیربرهانی و "فطری" می دانند؛ با این تفاوت که پلنتینگا از فطری بودن منشأ اعتقاد به خدا، عقلانیت این اعتقاد و استاد مطهری حقانیت آن را نتیجه می گیرند.
شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی از نظر ارسطو و غزالی
نویسنده:
مریم احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات اخلاقی انسان متشکل از دانسته‌ها و بایسته‌هاست، گاهی انسان علی‌رغم معرفت به خوبی و بدی برخلاف این معرفت عمل می‌کند. لذا بررسی علت شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی امر بسیار مهمی است. ارسطو و غزالی از جمله کسانی هستند که دغدغه‌ی این امر را داشتند. ارسطو برخلاف سقراط که معتقد بود معرفت به خوبی و بدی ضرورتاً منجر به عمل می‌شود، چنین ضرورتی را نمی‌پذیرد و معتقد است عواملی باعث ایجاد شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی می‌شود که در این میان از ضعف و قصور اخلاقی سخن به میان می‌آورد و معتقد است جزء غیر‌عقلانی نفس باعث می‌شود انسان از دستیابی به سعادت حقیقی-اش که در پی رسیدن به آن است، دور افتد. غزالی نیز در مباحث نفس‌شناسی از اندیشه‌های ارسطو مدد می‌گیرد اما به علت آنکه او متفکری مسلمان و صوفی مسلک بود، علاوه بر تأکید بر عقل، که در نظر ارسطو دیده می‌شود، تأثیرگذاری شرع و شهود را در عمل اخلاقی نیز یادآور می‌شود.
بررسی مقایسه‌ای رابطه نظر و عمل از دیدگاه آقایان مهدی حائری یزدی و یورگن هابرماس
نویسنده:
طاهره اصلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:با خدشه دار شدن مبانی نظری اخلاق در غرب و تزلزل پایگاه هستی شناسی آن، جنبه های عملی این مقوله نیز مورد تهدید جدی قرار گرفت و بسیاری از نظریه پردازان غربی، با تکیه بر اعتباری بودن ارزش ها یا با به رسمیت شناختن ضد ارزش ها به تبیین دیدگاه های خویش پرداختند. دو فیلسوف معاصر یعنی مهدی حائری یزدی و یورگن هابرماس، به شیوه خود سعی در اثبات رابطه بین نظر و عمل نموده اند. تفاوت در جهان بینی و مبانی فکری دو اندیشمند، موجب رسیدن به نتایج بسیار متفاوتی می شود. حائری یزدی با مبانی نظری دینی، اعتباری بودن بایدها را رد می کند و تمام بایدها اعم از اخلاقی و غیراخلاقی را به هست ها بازمی گرداند و با استفاده از نظریه انطباق و حسن و قبح عقلی، اصول جاودانه و لایتغیر اخلاقی را نتیجه گیری می کند. هابرماس با دیدی مادی گرایانه به تبیین این مسئله می پردازد و نظریه علایق معرفت ساز، کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی را مطرح می کند، اما نتیجه ای که از رابطه نظر و عمل هابرماس حاصل می شود، همان نسبیت گرایی اخلاقی و پلورالیزم است.واژگان کلیدی:نظر، عمل، حائری یزدی، هابرماس، فلسفه اخلاق، اصول جاودانه اخلاقی، نسبیت اخلاقی
تسلی بخشی های فلسفه در اندیشه های فلسفی علامه جعفری
نویسنده:
الهه مزیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از کاربردهای فلسفه تسلی بخشی آن است که کمتر به آن توجه شده است. پژوهش حاضر به دیدگاه علامه جعفری در باب تسلی بخشی فلسفه با نگاهی دینی می پردازد. به اعتقاد ایشان انسانی می تواند در تعاملات چهارگانه خود، یعنی تعامل با خویشتن، تعامل با خدا، تعامل با دیگران و تعامل با جهان هستی تسلی یابد که در مسیر حیات معقول قرار گیرد و زندگی خود را از انحصار در زندگی طبیعی محض آزاد کند؛ بدین ترتیب به سوی هدف اعلای هستی، یعنی همان شرکت در آهنگ کلی هستیِ وابسته به کمال برین، قرار گیرد. در این جا مقصود از آهنگ کلی هستی همان عبادت کمال برین یا خداوند است. به عبارت دیگر این که انسان درک کند تمام جهان هستی در حال عبادت خداوند است و اگر او نیز به کمک قدرت مالکیت بر خویشتن از خودخواهی که عامل رنج خود و دیگر انسان ها است، رها شود و بداند که در راه رسیدن به هدف اعلا تنها نیست و با آنان رقابت سازنده داشته باشد، می تواند روح خود را تا حدی وسعت دهد که با تمام جهان هستی متحد شود. بدین ترتیب در آهنگ کلی هستی که به سوی کمال برین در حرکت است، متحد می شود و آن گاه همه انسان ها و جهان هستی را در درون خود دارد و دیگر هیچ کدام از آنان نمی توانند موجب رنج و اندوه او شوند. بدین ترتیب او راه مناسب برای مواجهه با مسائلش را می یابد.
  • تعداد رکورد ها : 72