جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
عقلگرایی و استعلا در فلسفه سالومون مایمون
نویسنده:
شهاب شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سالومون مایمون که یکی از ناقدان معاصر کانت بود، از بنیانگذاران ایدئالیسم نظری به شمار می‌رود. کانت معتقد بود که هیچ یک از ناقدانش به خوبی مایمون مسائل اصلی فلسفه نقادی را درک نکرده‌‌اند. نقد مایمون بر استنتاج استعلایی در نقد عقل محض مهمترین نقد او بر فلسفه کانت است. بنا بر نظر مایمون، مسئله اصلی استنتاج استعلایی (مسئله حق) -یعنی این مسئله که اطلاق مقولات محض فاهمه بر شهود بر چه اساسی قابل توجیه است؟ - بر اساس مقدمات کانتی حل‌شدنی نیست. از نظر او، از آنجا که این دو قوه شناخت (حساسیت و فاهمه) در فلسفه کانت از نظر کیفی کاملاً از یکدیگر جدا هستند، اطلاق مقولات بر شهود نمیتواند با ضرورت و کلیت همراه شود.مایمون برای غلبه بر دوگانه‌انگاری درونی فلسفه کانت از برخی از ایده‌های عقلگرایان استفاده می‌کند. او فاهمه متناهی را جزئی از فاهمه نامتناهی می‌داند که صورت و محتوای تجربه را ایجاد می‌کند. به این ترتیب، او تمایز کیفی میان دو قوه حساسیت و فاهمه را از میان بر می‌دارد. او برای حل کردن مسئله داده‌شدگی نظریه دیفرانسیلها و نظریه جدید زمان و مکان به مثابه صورتهای تفاوت را طرح می‌کند. به‌علاوه، او شیء فی‌نفسه به مثابه هستنده‌ای متعالی را رد می‌کند و شناخت شیء فی‌نفسه را شناخت کامل پدیدارها به شمار می‌آورد.
عناصر پدیدارشناختی ادموند هوسرل در اندیشه‌ی مارتین هیدگر
نویسنده:
بی بی زهره حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه با موضوع پدیدارشناسی، به عناصر پدیدارشناختی هوسرل در اندیشه‎ی هیدگر می‌پردازد. سه مسئله‎ی اصلی مرتبط با این موضوع عبارتست از: 1- آیا هوسرل و هیدگر برای پدیدار به تعریف یکسانی قائلند؟ 2- آیا هیدگر نظریّه‎ی تحویل در فلسفه‎ی هوسرل را بکاربرده‎است؟ 3- آیا نظریّه‎ی هوسرل در باره‎ی آگاهی التفاتی، در فلسفه‎ی هیدگر تأثیری داشته‎است؟ از فصل سوّم که به فلسفه‎ی هوسرل اختصاص‎دارد این نتایج به‌دست‌می‌آید: 1- در فلسفه‎ی هوسرل پدیدار ازنظر لغت یعنی خودآشکارگی و در اصطلاح فلسفه‎ی او پدیدار، التفاتی و دیداری است. 2- نظریّه‎ی تحویل در فلسفه‎ی هوسرل عبارت است از اپوخه و شهود. آن به این معناست که تمام باورها را به حال تعلیق درمی‌آوریم تا بتوانیم ذوات یقینی را شهودکنیم. 3- هوسرل آگاهی التفاتی را به‌عنوان یکی از موضوع‎های مهمّ فلسفه مطرح‎می‎کند. باتوجّه به آگاهی التفاتی می‌توان مسائل مهمّ فلسفه از جمله رابطه‌ی ذهن و عین و شناخت خود و جهان را پاسخ‎گفت. از فصل چهارم که به اندیشه‎ی هیدگر اختصاص‎دارد سه نتیجه به‏‎دست‌می‌آید که بیانگر تأثیر هوسرل بر هیدگر است: 1-در فلسفه‎ی هیدگر پدیدار ازنظر لغت یعنی خودآشکارگی و در اصطلاح فلسفه‎ی او پدیدار، نسبت‎داشتن و دیداری است. 2-هیدگر برای ایضاح دوباره‎ی پرسش از هستی لازم می‌داند که باورهای متافیزیکی درباره‎ی هستی را به حال تعلیق‎درآوریم تا ذات هستی که همان حقیقت و معنای هستی است آشکارشود. 3- در فلسفه‎ی هیدگر دازاین - تعریف انسان- به معنای نسبت‎داشتن است و هیدگر هستی دازاین را آگاهی می‌داند.
رویکرد ویتگنشتاین متقدم و متاخر در باب معنا
نویسنده:
مهدی حسینی بایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله نظر و یتگنشتاین متقدم و متاخر در باب معنا مورد بررسی قرار گرفته است. مساله زبان و معنادار بودن آن مساله‌ای محوری در دو دوره‌ی فکری ویتگنشتاین است.ویتگنشتاین متقدم مسائل فلسفی را برخاسته از بدفهمی منطق زبان می‌داند و قصد دارد با تبیین درست منطق زبان میان آنچه می‌توان گفت و آنچه به بیان در نمی‌آید مرز بنهد و حدود جهان ما که منطبق بر حدود زبان ما است را مشخص کند. او برای این کار نظریه تصویری معنا را مطرح می‌کند که در آن گزاره ها ذاتا دارای ویژگی تصویرگری هستند و باید اجزاء جهان و زبان متناظر با یکدیگر باشند تا گزاره معنادار باشد. ویتگنشتاین بعدها تفکرات متقدم خود را مورد انتقاد قرار می‌دهد. او در فلسفه متاخرش با مطرح کردن بحث بازی‌های زبانی اعتقاد به یک زبان ایدئال را که به نوعی برخاسته از نظریه تصویری معنا در دوران متقدم تفکرش است را کنار می‌گذارد و معنا را عبارت از کاربرد واژه در زمینه و متنی که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌داند. همچنین او باور به وجود یک زبان خصوصی یعنی نشانه هایی که تنها دلالتی برای یک نفر داشته باشند و فقط برای یک شخص معنا دار باشند را، یک توهم محض می‌داند و معتقد است که ما زبان را براساس معیارهای اجتماعی می آموزیم.
فلسفه از نظر ویتگنشتین دوم
نویسنده:
جعفر مروارید
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به بررسی دیدگاه ویتگنشتاین دوم درباره فلسفه می‌پردازد. نگاه او به فلسفه تفاوتی بنیادین با دیدگاه‌های غالب فیلسوفان دارد. فلسفه نزد او نه حل مسائل به روشی جدید، بلکه بازخوانی دوباره اصل مسائل فلسفی است. برای رسیدن به این هدف گزاره‌های گرامری مطرح می‌شود که وظیفه آن بررسی کاربردهای واژه‌ها و نشان دادن استعمالات نابجای آنهاست.«بازی‌های زبانی» از ابداعات دیگر اوست که نقش مهمی در نشان دادن تنوع حوزه‌های مختلف زبانی به عهده دارد، بازی‌هایی که شباهت آنها خانوادگی است و همه به نوعی قاعده‌مندند. ویتگنشتاین بازی‌های زبانی مختلف را به صورت اموری بدیهی می‌پذیرد و صرفا آنها را توصیف می‌کند. از این رویکرد به «طبیعت‌گرایی ویتگنشتاین» تعبیر شده است. زبان صورت زندگی است و قابل تفکیک از سایر فعالیت‌های انسان نیست. ویتگنشتاین زبان را نهادی انسانی می‌داند؛ یعنی زبان مجموعه‌ای از فعالیت‌های خود ـ ارجاع و جمعی است. بررسی خصوصیات زبان و بازی ما را به شناخت دقیق‌تری از بازی‌های زبانی می‌رساند. ویتگنشتاین این شناخت دقیق را برای آشکار کردن مرزهای بازی‌ها از یکدیگر و در نهایت، ایضاح مشکلات فلسفی به‌کار می‌گیرد. انتهای مقاله به مقایسه‌ای میان تراکتاتوس و تحقیقات فلسفی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه رأی ویتگنشتاین درباره گزاره‌های فلسفی، از تراکتاتوس تا تحقیقات فلسفی دچار تحول شده است.
صفحات :
از صفحه 60 تا 76
نسبت اختیار و تعین‌گرایی علّی در نگاه فیلسوفان تحلیلی
نویسنده:
جعفر مروارید ، روح الله موحدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا اختیار و تعین‌گرایی علّی با هم سازگارند؟ این پرسش مهم‌ترین پرسشی است که امروزه در کانون مباحث مربوط به اختیار خودنمایی می‌کند. این پرسش به این دلیل رخ می‌نماید که تعین‌گرایی علّی ما را با دوراهی چالش‌برانگیزی مواجه می‌کند که انتخاب هر یک از راه‌های آن، ما را به انکار اختیار سوق می‌دهد: (۱) تعین‌گرایی علّی یا صادق است یا صادق نیست؛ (۲) اگر تعین‌گرایی علّی صادق باشد، اختیار نداریم، زیرا تمام کارهای ما (از جمله اراده) نتیجه تخلف‌ناپذیر علّت‌های سابق خواهد بود؛ (۳) اگر تعین‌گرایی علّی صادق نباشد، اختیار نداریم، زیرا همه رویدادها اتفاقی خواهند بود و در نتیجه نمی‌توان آن‌ها را به فاعلی نسبت داد؛ (۴) بنابراین اختیار نداریم. در پاسخ به این ذوحدّین، یا باید نشان داد دست‌کم یکی از گزاره‌های (۲) و (۳) اشتباه است و یا منکر اختیار شد. نوشتار حاضر نگاهی به مباحث فیلسوفان تحلیلی معاصر درباره این پرسش انداخته و دیدگاه‌های آنان را دسته‌بندی و به اجمال معرفی کرده است و در پایان، با ذکر نکاتی، به مقایسه دیدگاه‌های فیلسوفان غربی با دیدگاه‌های متفکران اسلامی و بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ها پرداخته است.
بررسی و نقد مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی پرسپکتیویستی
نویسنده:
جعفر مروارید، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سئوال اصلی این مقاله این است که ریشه های ناواقع گرایی و نسبی‌گرایی پرسپکتیویسم در علوم اجتماعی را در کجا باید جستجو کرد، زیرا چنانچه از پیشینه و تاریخ علوم اجتماعی بر می آید، این علوم فرزند روشنگری‌اند که در نتیجه انتظار می‌رفت در همسویی با اصول و معتقدات روشنگری مانند عقلانیت و امکان‌پذیری شناخت قرار داشته باشند. علاوه بر عوامل تعیین کننده متعددی که بر گرایش علوم اجتماعی بعد از دهه پنجاه(قرن بیستم) به نسبی‌گرایی نقش داشته اند، نباید از نقش تعیین کننده مبانی انسان شناختی پرسپکتیویسم که در هرمنوتیک، اگزیستانسیالیسم، جامعه‌شناسی معرفت و... ظهور یافته، چشم پوشی نمود. دیدگاه های پرسپکتیویستی عموماً برخلاف دیدگاه مرسوم پیش از خود که می‌پنداشتند انسان موجودی است با ویژگی های خاص از جمله عقلانیت که ویژگی هر فرد بشری است، فرض می‌کند که انسان موجودی سیال و وابسته به اوضاع و احوال تاریخی، اجتماعی فرهنگی مشخصی است که با دیگر افراد انسانی و در خوش بینانه‌ترین حالت با دیگر اجتماعات بشری، هیچ وجه تشابهی ندارد. پرسپکتیویسم، عینیتِ معرفت در علوم اجتماعی را نقادی می‌کند، زیرا مفاهمه، گفتگو و داوری میان آراء و دیدگاه‌ها را ناممکن می‌داند و عقلانیت متداول را نفی می‌کند، به همین جهت از دیدگاهی ناواقع‌گرایانه در فلسفه، علوم اجتماعی و فلسفه دین دفاع می‌کند که تهدید مهمی علیه واقع‌گرایی در علوم انسانی محسوب می شود. امکان زبان در انسان‌ها، کارآمدی آموزش و اصل همانندی، استدلال هایی نسبتاً خوب برای اذعان به طبیعتی مشترک در وجود انسان‌ها است که نتیجه باور به پذیرش طبیعت مشترک انسانی، امکان شناخت در علوم اجتماعی خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 113 تا 130
هنجارمندی معنا در استدلال شکاکانه کریپکی
نویسنده:
جعفر مروارید
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نخست استدلال شکاکانه کریپکی تبیین می‌گردد و از رهگذر آن قید هنجارمندیِ معنا توضیح داده می‌شود. کریپکی بر این اساس، یکی از قیدهای اساسی هر نظریه درباره معناداری را قید هنجارمندی می‌داند. در ادامه، با تفکیک معنای قوی و ضعیف در هنجارمندی، نشان داده می‌شود که استدلال کریپکی در این باره ابهام دارد. سپس تفسیرهای مک‌گین و بگاسیان از دیدگاه کریپکی درباره هنجارمندی گزارش می‌شود. مطابق تفسیر مک‌گین، هنجارمندی مفهومی بینازمانی است که او بر اساس همین دیدگاه به تعمیم شکاکیت کریپکی از محتوای زبانی به محتوای ذهنی انتقاد می‌کند. در ادامه بگاسیان با نقد تفسیر مک‌گین از هنجارمندی، نتیجه می‌گیرد که انتقاد او به استدلال کریپکی وارد نیست. در پایان با طرح انتقادی علیه دیدگاه مک‌گین، ادعا می‌شود که به‌ظاهر بگاسیان خوانش دقیق‌تری از هنجارمندی و استدلال شکاکانه به دست داده است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 94
لیبرال - تئوکراسی
نویسنده:
مریم سادات خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، با مورد بررسی قرار دادن ویژگی های لیبرالیسم و تئوکراسی و تاکید بر وجود ویژگی آزادی طلبی در هر دو نوع این حکومت ها ، با پذیرش موضع پیوند دین و سیاست ، به ترسیم جامعه ای که این پیوند در آن مشهود است ، می‎پردازد. این حکومت تحت عنوان لیبرال تئوکراسی حیات سیاسی و دینی خود را در جهان آغاز نموده و سه اصل آزادی، دینداری و کرامت انسانی رابه عنوان اصول اساسی خود مطرح می کند.
تمایز گفتن - نشان دادن در ویتگنشتاین متقدم
نویسنده:
جعفر مروارید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 34