جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 110
معیار در تمایز وجودی قوای ادراکی و تاثیر آن در هویت وجودی قوه واهمه انسان از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین پژوهنده ،عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تحلیلی آموزه­های فلسفی ابن­سینا و ملاصدرا نشان می­دهد که در این دو مکتب فلسفی، هیچ­گاه حقیقت قوه واهمه به عنوان یکی از مبادی ثانویه ادراکات نفسانی مورد انکار قرار نگرفته، بلکه این قوه در حکمت سینوی، هویتی مستقل و متمایز داشته؛ اما در حکمت صدرایی استقلال وجودی ندارد و همان عقل منزَّل است که از مرتبه اصلی خودش سقوط کرده و به صور خیالی و حسی توجه یافته ­است. پس واهمه در انسان، هویت عقلانی داشته، و با عقل تباین و تغایر وجودی ندارد. بلکه قوه عاقله (عقل خالص) در ضمن وجود عقلی شدید در بالاترین مرتبه عالَم عقل، و واهمه (عقل منزّل) در ضمن وجود عقلی ضعیف در نازل‏ترین مرتبه آن قرار می­گیرد. به نظر می­رسد این نگرش متفاوت نسبت به هویت وجودی قوه واهمه انسان، از اختلاف در مسئله معیار در تمایز وجودی قوای ادراکی طولی و سایر موجودات خارجی، نشأت می­گیرد. زیرا ابن­سینا تمایز وجودی قوای ادراکی انسان را به عوارض شخصیه خارج از ذات دانسته و معتقد است آنها اصناف یک حقیقت و ماهیت‏اند که به دلیل اختلاف در محل و فعل ادراکی خاص از یکدیگر متمایز می­گردند؛ اما ملاصدرا با توجه به تجرد کلیه قوای ادراکی، تمایز آنها را به عوارض مادی ندانسته، بلکه بر پایه نگرشی برتر به مسئله اصالت وجود و دو نظریه تشکیک در وجود و اتحاد علم، عالم و معلوم معتقد است قوای ادراکی طولی به جهت اتحاد با وجودات برتر ماهیت، تشخّص می‏یابند و از یکدیگر متمایز می­گردند
صفحات :
از صفحه 113 تا 133
وجود کامل مطلق
نویسنده:
عسکری سلیمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
منطق استقرا از نظر شهید صدر و تاثیر آن بر اعتقادات اسلامی
نویسنده:
احمد پوراکبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله قیاس و استقرا که به عنوان دو محور اساسی در پیدایش شناخت و معرفت نقش ایفا می کنند از اساسی ترین مباحث علم منطق که از علوم پایه محسوب می شود قرار گرفته اند و خود استقرا بر دو نوع کامل و ناقص تقسیم می شود ولی از آنجایی که معمولا استقرای کلی به ندرت اتفاق می افتد و مقدمات قیاس هم بر استقرا استوار استآنچه که در منطق از ارزش عملی بالایی برخوردار است استقرای ناقص می باشد. در این میان مشکله استقرای ناقص که در آن از حکم جزء به حکم کل می رسیم از دیر باز به عنوان مشکله حل نشدنی چندین هزار ساله مطرح بوده است.علامه شهید آیت الله صدر (ره) متاخرترین اندیشمندی است که در مورد استقرا به بحث در مورد آن پرداخته و نظریات بی بدیل و کاملا ابتکاری و متفاوت با بحثهای قبل از خود در باب استقرا داده است. شهید صدر (ره) با ارائه تعریف و روش جدید از حساب احتمالات، و ارتباط آن با مسئله استقرا، و همچنین طرح مباحث علم اجمالی، در قدم اول، و طرح یقین موضوعی و ذاتی در مقابل یقین منطقی، در قدم دوم، به طرح و اثبات مبانی استقرای منطقی پرداخته است.با توجه به این که اکثر شناخت های بشری که برخی در جایگاه باور و اعتقاد قرار می گیرند از راه استقرای ناقص حاصل می شود و هرگونه تغییر و دگر گونی در مبانی منطقی آن، در طریقه رسیدن به این شناخت ها و نیز ارزش گذاری این معرفت ها تغییر ایجاد می کند بنابراین با نگاه عمیق و ابتکاری شهید صدر به مبانی منطقی استقرا باید ببینیم که چه تاثیراتی در شناخت ها و باورها ایجاد می شود.در این مقال تنها به تاثیر این نوع نگاه به مبانی منطقی استقرا در شناخت های عمیق اسلامی انسانی یعنی اصول اعتقادی توحید، نبوت و معاد مورد بررسی قرار گرفته و به تاثیرات بسیار مثبت، ژرف و عمیق این مبانی در آنها اذعان شده است.
قاعده «ذوات الاسباب» در منطق در یک نگاه
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
چکیده :
برخي از منطق‏دانان، مانند شيخ ‏الرئيس، محقق طوسي، صدرالمتألّهين و علّامه طباطبائي پس از تقسيم برهان به «لمّي» و «انّي مطلق» و «دليل»، متعرّض قاعده «ذوات الاسباب» شده و مدعي شده ‏اند: چيزي كه داراي سبب نيست بايد بيّن باشد، وگرنه اصلاً با قياس برهاني معلوم نمي‏شود. اگر مفاد قاعده مزبور پذيرفته شود، لازمه آن نامعتبر دانستن برهان‏هاي «انّي مطلق» و «دليل» است.ظاهر عبارات اين دسته از منطق‏دانان آن است كه يقينيات يا بايد از اوّليات باشند و يا از راه علت(برهان لمّي) معلوم شده باشند. از سوي ديگر، شيخ ‏الرئيس و علّامه طباطبائي با صراحت تمام، نوعي از برهان انّي را معطي يقين مي‏ دانند. به هر حال، مهم استدلالي است كه به سود قاعده اقامه مي‏ شود. به نظر نويسنده استدلال ارائه شده مضمون قاعده را به اثبات نمي ‏رساند، و به علاوه، اگر مضمون قاعده پذيرفته شود، اولين قرباني آن خود قاعده خواهد بود؛ زيرا استدلالي كه بر اين قاعده اقامه شده از نوع برهان لمّي نيست. بنابراين، بايد پذيرفت كه طرح قاعده «ذوات الاسباب» براي محدود كردن اعتبار برهان‏هاي انّي است، نه براي بي ‏اعتبار كردن آن.
صفحات :
از صفحه 163 تا 188
کاربست بعد هستی شناختی علم حضوری در الهیات بالمعنی الاخص از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد جواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سرشت علم و اقسام آن و نیز حل مساله مطابقت، از دلمشغولی‌هایی است که پیشینه آن به ابتدای فلسفه و آغاز شکل گیری عالمان فلسفه باز می‌گردد و علم حضوری به مثابه یکی از اقسام مهم علم، نقشی بی بدیل را از خود در میان مباحث فلسفی به جا گذاشته است؛ چراکه از یک سو حقایق اشیاء جز با این معرفت قابل شناخت نبوده و از دیگر سوی، هر معرفتی بالمآل به معرفت حضوری بازگشت می‌نماید و از سوی سوم این معرفت، از ناب‌ترین حقایقی است که با عیارش می‌توان در دو حوزه معرفت شناختی و هستی شناختی به سنجش نشست. آنچه در این رساله شایسته پژوهش قرار گرفته است، بررسی مساله علم حضوری بر مدار هستی شناختی در آغاز و کاربست آن در مباحثِ الهیات بالمعنی الاخص در ادامه، با روشی توصیفی تحلیلی بوده است. کاربست ویژگی‌های هستی شناختی مهمی از علم حضوری چون مساوقت علم حضوری با وجود، تشکیک پذیری آن و نیز اتحاد علم و عالم و معلوم در سه حوزه خداشناسی، انسان شناسی و فرجام شناسی از برجستگی‌های این تحقیق به شمار رفته است.
حملیه موجبه کلیه بدیهی پایه هر تصدیق بدیهی و نظری دیگر در منطق و معرفت‌شناسی
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تصدیقات و قضایای معتبر در علم محصورات اربعه از حملی و شرطی هستند. پایه و بن‌مایه این قضایا، موجبه کلیه است؛ زیرا بر اساس روش اشراقی، قضایا به موجبه کلیه تحویل می‌روند و نیز بر اساس اثبات عام غیر مقابل تمام قضایا حتی قضایای سالبه با حفظ سلب، اثباتی‌اند. همانطورکه تمام قضایا، حتی قضایای سلبی به لحاظ ضرورت صدق ایجابی‌اند. علاوه بر اساس اصل تقصی علم، همه قضایا باید به بدیهیاتی ختم شوند که پرسش علمی قطع شود. ازاین‌‌رو در تقصی، علم همه نظریات به بدیهیات ختم می‌شوند و همه جزئیات، هرچند بدیهی باشند به کلیات ختم می‌شوند، زیرا حکم در جزئی ازآن‌رو که جزئی است ابهام دارد و پرسش از کدامین روست. از سوی دیگر سالبه‌ها هم باید به موجبه‌ها برگردند؛ زیرا هرچند حکم برخی سالبه‌ها بدیهی هم باشند، باز این پرسش مطرح است که از چه رو موضوع قضیه مقتضی سلب محمول است. این پرسش آنگاه پاسخ درخور می‌یابد که در بن حکم سلبی، حکم ایجابی وجود داشته باشد و حکم سلبی لازمه عقلی آن باشد. بدین‌سان از منطق و معرفت‌شناسی، بن‌مایه همه تصدیقات و قضایا به تصدیق و قضیه موجبه کلیه باز‌می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 126
معیار و مصداق برهان صدیقین از نظر استاد جوادی آملی
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود خدا یکی از ژرف‌ترین دغدغه‌های بشری است و بر آن براهین متقنی اقامه شده است. اما برهان‌ها عموماً بر وجود خلق مبتنی بوده است. این دسته از براهین با آن‌که وجود واجب و خدای متعال را الزامی می‌کنند، با نظر به برخی از اصول عقلی، مانند «قاعدة ذوات الاسباب» و «قاعدة مالاسبب»، محدودیت‌هایی در خود دارند. از این رو، فیلسوفان اسلامی در صدد براهینی برآمده‌اند که این محدودیت‌ها را نداشته و بر آن، برهان صدّیقین نام نهاده‌اند. اولین تقریر از ابن‌سینا است و دومین تقریر آن را ملاصدرا طرح کرده است. پس از ملاصدرا تابعان حکمت متعالیه تقریرهای دیگری به دست داده‌اند. در بررسی این امر که آیا این براهین تنگناهای برهان‌های خلقی را ندارند، به معیاری نیاز است که با آن بتوان این برهان‌ها را سنجید؛ معیار استخراج‌شده از بیانات فیلسوفان این است که باید برهان «از خدا به خدا» و سیر علمی، «من الله الی الله» و به تعبیر ملاصدرا راه و مقصد یکی باشد. بر این اساس، از نظر استاد جوادی آملی تنها برهانی که به‌حق معیار صدّیقین و راه و مقصد در آن یکی است، برهان علامه طباطبایی در «تعلیقات بر اسفار» و در کتاب قیّم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است؛ اما برهان ابن‌سینا و ملاصدرا واجد چنین خصوصیتی نیستند. نتیجة برهان علامه هم وحدت اطلاقی واجب را اثبات می‌کند و هم بر هیچ مسئلۀ نظری در فلسفه مبتنی نیست.
صفحات :
از صفحه 43 تا 61
تبیین و تحلیل ربط صفات فعل با ذات خداوند از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
روح‌الله صدراللهی، عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بحث ربط ذات با صفات خداوند، کمتر از رابطۀ صفات فعلی خداوند با ذات الهی سخن گفته شده است. مسئله این است درحالی‌که ذات خداوند، ثابت و لایتغیر است و صفات فعلی خدا حادث، متغیر و محدودند، چگونه ذات ثابت الهی با صفات فعلی متغیر مرتبط می‌شود که خللی بر بساطت خداوند لازم نیاید؟ این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی تبیین ملاصدرا از رابطۀ صفات فعلیه با ذات خداوند می‌پردازد. ملاصدرا با توجه به مبنای تشکیک در وجود، صفات خداوند را ذو مراتب می‌داند که این صفات از مرتبه ذات تا مرتبۀ فعل خداوند را شامل می‌شوند و در هر مرتبه، احکام خاص همان مرتبه را دارند. ایشان با تمسک به «قیومیت الهی» و «اضافه اشراقیه» و قاعده «بسیط‌الحقیقه»، صفات فعلیه را به‌گونه‌ای با ذات خداوند مرتبط می‌کند که گردی از کثرت بر ذات بسیط خداوند نمی‌نشیند. در پایان، به بعضی از نتایج کلامی بحث اشاره می‌شود.
امكان سالبه‌ اولی در منطق و معرفت‌شناسی بر اساس مبناگروی
نویسنده:
عسکری سليمانی اميری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه قضاياي نظري به قضايا بديهي بازمي‌گردند و علوم بدين وسيله تقصّي شده، به مبادي‌شان منتهي‌ ‌مي‌شوند. برخي طبق اين مبنا گمان کردند همه سالبه‌ها نظري‎اند و سالبه بديهي امکان ندارد؛ زيرا از نظر ايشان سلب محمول از موضوع همواره نيازمند حد اوسطي است که يک خصوصيت را براي موضوع اثبات مي‌کند و زمينه مي‌شود تا محمولي از موضوع به واسطة آن سلب شود. بنابراين سالبه بديهي بدون ميانجي و حد اوسط فهم معقولي ندارند؛ اما اين گمان از نظر ارسطو و ابن‎سينا مردود است. از نظر ايشان همان‎طور که موجبه نظري با تحليل به موجبه‌هاي بديهي منتهي مي‌شود، و پذيرفتن موجبه‌هاي بديهي بدون حد اوسط معقول است، همچنين سالبه نظري نيز به موجبه و سالبه بديهي منتهي مي‌شود و پذيرفتن سالبه بديهي مانند پذيرش موجبه بديهي معقول است. اساساً همان دليل و معيار عقلي‌اي که الزام مي‌کند موجبه‌هاي بديهي را بپذيريم، الزام مي‌کند که سالبه‌هاي بديهي را نيز بپذيريم. همان‎طور که پذيرش موجبه‌هاي نظري بدون منتهي شدن به موجبه‌هاي بديهي مستلزم دور يا تسلسل است، پذيرفتن سالبه‌هاي نظري بدون انتهاي آنها به سالبه‌هاي بديهي مستلزم دور يا تسلسل و در نهايت مستلزم تناقض است و مردود مي‌باشد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 109
  • تعداد رکورد ها : 110