جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
بررسی مبانی فضایل فکری با تاکید بر آراء لیندا زگزبسکی
نویسنده:
فرخنده دیسناد ، سیدجلال هاشمی ، سیدمنصور مرعشی ، مسعود صفایی مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«فضایل فکری» ویژگی‌های پایدار نفس هستند که در دستیابی به معرفت به کار می‌آیند در رویکرد نوینِ معرفت‌شناسی فضیلت‌محور، بر ارزش معرفتی فضایل فکری بسیار تأکید شده است. معرفت‌شناسان فضیلت‌محور معتقدند که جایگاه شناختی یک باور ویژگی‌های معینی (فضایل فکری) از عامل است و در فرآیند معرفت تنها با کاربرد آن‌ها می‌توان به حقیقت دست یافت. با وجود این در بینِ نظریه‌پردازان آن در خصوص ماهیت عمومی فضایل فکری اختلاف‌نظر وجود دارد، به‌گونه‌ای که برخی، همچون سوسا آن را قوای معرفتی می‌دانندکه افراد در اثر کاربردِشان به نحو قابل‌اعتمادی می‌توانند باورهای صادق به دست آورند و برخی دیگر چون زگزبسکی آن‌ها را خصوصیات شخصیتی فکری دانسته که زیر مجموعه‌ای از فضایل اخلاقی‌اند. این مقاله درصدد است با رویکرد تحلیلی از منظر هر دو نگرش به ماهیت فضایل فکری بنگرد. در حالی که وثوق‌گرایان شناختی، فضایل فکری را نوعی توانایی‌های شناختی طبیعی تلقی می‌کنند؛ تحلیل‌ها نشان می‌دهند که تا جایی که مفهوم تحسین در تحلیل شناختی عامل‌ها ضروری است، و برخورداری از فضیلت و توسعۀ آن عمدتاً خارج از کنترل عامل شناختی است، نظریۀ فضیلت به عنوان مهارت، و فهم فضیلت‌ها به عنوان توانایی‌های شناختی طبیعی را بهتر که رد کنیم و بپذیریم رویکرد شخصیت‌محور با قائل شدن دو مؤلفۀ انگیزش و قابلیت اعتماد برای فضایل فکری و وجود فضیلت به‌عنوان یک ویژگی شخصیتی قابل تحسین که به میزان کافی تحت‌کنترل عامل شناختی است، تبیین مناسب‌تری از ماهیت فضایل فکری باشد.
صفحات :
از صفحه 213 تا 229
تمايز فضيلت از مهارت از نظر زاگزبسکي
نویسنده:
صادق میراحمدی سرپیری, مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تمايز فضيلت از مهارت از نظر زاگزبسکي *صادق ميراحمدي سرپيري ** مهدي دهباشي چکيده : يکي از مسائل مورد بحث در نظريه فضيلت، رابطه بين فضيلت و مهارت است. از آنجا که فضيلت و مهارت هر دو برتری های اکتسابي هستند، تمايز بين آنها دشوار است. زاگزبسکي از پيشگامان نظريه معرفت شناسي فضيلت است که در چهار دهه اخير مورد توجه معرفت شناسان معاصر قرار گرفته است. او تلاش مي کند تا يک تبيين دقيقي از نظريه فضيلت ارائه کند به طوري که شامل همه آن چيزهايي که آنها را فضايل مي ناميم، شود. يکي از مباحثي که در اين راستا مورد توجه و ارزيابي وي قرار مي گيرد تمايز فضيلت از مهارت است. از نظر زاگزبسکي فضيلت متمايز از مهارت است. ما همانطور که داراي فضايل اخلاقي و عقلاني هستيم داراي مهارتهاي اخلاقي و عقلاني نيز هستيم. بين فضايل و مهارتها ارتباط هايي وجود دارد و مهارتها به انسان فضيلتمند کمک مي کنند که در عمل نيز موثر و کارآمد باشند. با وجود اين فضايل به لحاظ ذهني مقدم بر مهارتها هستند. اين مقاله با رويکردي تحليلي- توصيفي به تبيين تماييز بين فضيلت و مهارت از ديدگاه زاگزبسکي پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 219 تا 232
طرحی برای برون رفت از معضل ارزش صدق ؛ بر مبنای معرفت شناسی فلسفة ملاصدرا
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه، جلال پی کانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر برخی از منتقدان اعتمادگرایی، نظریه‌های معرفت‌شناختی اعتمادگرایانه دچار معضل ارزش هستند. زاگزبسکی اعتقاد دارد برای حل این معضل باید رابطة میان بستر و زمینه و فرایند شکل‌گیری باور با باور را درونی کرد تا دچار معضل ارزش نباشد. این پژوهش درصدد بررسی این مسئله که آیا نظریة معرفت‌شناختی ملاصدرا قابلیت حل معضل ارزش را دارد؟ با آن‌که فلاسفة اسلامی معرفت را مانند معرفت‌شناسان غربی به عنوان باور صادق موجه مورد توجه قرار نداده‌اند ولی خصایصی در نظریة اتحاد عالم و معلوم ملاصدرا وجود دارد که به نظر می‌رسد توانایی حل معضل ارزش را دارد؛ ازجمله اتحاد وجودی دانستن رابطة میان فاعل ‌شناسا با باور، که موجب درونی بودن رابطة میان آن‌ها می‌شود. همچنین ملاصدرا برای تبیین درونی بودن رابطة میان فاعل ‌شناسا با باور، فرایندهای شناخت را از نوع علّی و معلولی و ماده و صورت می‌داند و معتقد است ارزش‌مندی فاعل ‌شناسا بر حصول باور صادق مؤثر است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
بررسی تطبیقی آرای لیندا زاگزبسکی و استاد مرتضی مطهری در باب علم پیشین الاهی و اختیار انسان
نویسنده:
عبدالرسول کشفی، زینب امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی علم پیشین الاهی و اختیار انسان یکی از مسائل اساسی فلسفه‌ی دین است که از دیرباز، ذهن متکلمان و فیلسوفان را به خود معطوف نموده است. بر اساس این مسأله، ازآن‌جاکه علم مطلق الاهی مستلزم خطاناپذیری آن است، ازاین‌رو اگر خداوند در زمان t1 بداند که فاعل S فعل a را در زمان t3 انجام می‌دهد، آنگاه S در زمان t3 فعلی جز a را نمی‌تواند انجام دهد. ازاین‌رو، علم پیشین الاهی در تعارضی ظاهری با اختیار انسان است. این مقاله می‌کوشد آرای لیندا زاگزبسکی (فیلسوف دین معاصر) را با دیدگاه‌های استاد مرتضی مطهری در این باب مقایسه کند. در این راستا، ابتدا به بررسی پاسخ‌های سه‌گانه‌ی کلاسیک به این مسأله (بوثیوس‌گرایی، آکام‌گرایی و مولیناگرایی) از منظر زاگزبسکی می‌پردازد و نشان می‌دهد که زاگزبسکی ضمن پذیرش برخی از عناصر این دیدگاه‌ها و تلفیق آن‌ها با یکدیگر، سه راه‌حل بدیع ارائه می‌کند. مقاله سپس به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر می‌پردازد و در پایان، وجوه شباهت و افتراق آرای دو متفکر را نشان می‌دهد. یافته‌ی پژوهش آن است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الاهی را با اختیار انسان می‌پذیرند، اما «آکام‌گرایی تومیستی» و دو راه‌حل دیگر زاگزبسکی به‌رغم نکات مثبت و درخور پذیرشی که دارند، در نشان دادن این سازگاری ناتوان است، در حالی‌که راه‌حل استاد مطهری راه‌حل دقیقی برای اثبات این سازگاری است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 30
فضیلت معرفتی، قوه اعتمادپذیر و ویژگی منشی: رویکردی تطبیقی
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در معرفت‌شناسی فضیلت، فضیلت معرفتی به دو صورت تعریف شده است؛ سوسا آن را از سنخ قوای اعتمادپذیر می‌داند و زگزبسکی آن را از نوع ویژگی‌های منشی. در حالی که هر دو، فضیلت را معرفت‌ساز دانسته و تبیین و توجیه معرفت را بر پایۀ آن ممکن می‌دانند. در پاسخ به سؤال از دلیل این دو گانگی در‌ تحلیل، مقالۀ حاضر نگرش متفاوت فیلسوفان به معنا و ویژگی‌های معرفت را عامل آن می‌داند. تعریف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالی دانستن آن، یا به حالتی فراتر از داشتن باورهای صادق، که حاصل فعالیتی اختیاری و ارادی است، در زگزبسکی، نهایتا به این منجر می‌شود که فضیلت را یا از سنخ قوا بدانیم و یا از سنخ ویژگی‌هایی که برای انجام چنین فعالیتی ضروری اند. در نتیجه به‌رغم اینکه هر دو فیلسوف وجود قوا را برای کسب معرفت حیوانی ضروری می‌دانند اما نگاه متفاوتشان به معرفت تأملی، نهایتاً به دو برداشت از فضیلت منتهی می‌شود. حتی دخالت دادن عاملیت فاعل در معرفت حکمی و ضروری دانستن برخی ویژگی‌ها مثل دقت و ذهن باز، به عنوان فضیلت باورساز، توسط سوسا، در نتیجه بحث، تغییر چندانی ایجاد نمی‌کند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 41
كتاب «فضايل ذهن» نوشته ليندا زگزبسكي (فضايل يك ذهن تنها : كتابي درباره نگاه به داننده نه دانسته)
نویسنده:
حسين شيخ‌رضايي
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
مسئله فهم در معرفت شناسی ملاصدرا و نظریه فضیلت محور زاگزبسکی
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه؛ سید علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا و زاگزبسکی دایرۀ معرفت را به فهم وسعت داده اند، معتقدند فاعل شناسا می تواند با کسب فضایل عقلانی و اخلاقی به طور ارادی بستر مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا نماید. ایشان فضایل عقلانی را موجد باور می دانند و معتقدند فضایل اخلاقی در مؤدی بودن باور به صدق مؤثرند و رذایل اخلاقی مانع حصول باور صادق هستند. از نظر زاگزبسکی و ملاصدرا فاعل شناسا به طور آگاهانه و ارادی می تواند برخی از فضایل اخلاقی و عقلانی را در خود ایجاد کند و رذایل اخلاقی را از بین ببرد تا زمینه و شرایط اعتمادپذیر و قابل اطمینانی برای شکل گیری و ایجاد باورها ایجاد شود. از نظر ایشان فاعل شناسایی که انگیزه و نیّت کسب معرفت را دارد می تواند با ایجاد بستر و زمینه مناسب برای حصول باور صادق، به صدق دست یابد. در این پژوهش پی گیری می شود در نظریه معرفت شناختی و فلسفه ملاصدرا دایره آگاهی های معتبر انسان به گستردگی فهم است؟ و اگر اینگونه است از نظر ملاصدرا چه عواملی در شکل گیری و مؤدی به صدق بودن فهم به عنوان علل زمینه ای مؤثر هستند؟
صفحات :
از صفحه 15 تا 37
مقایسه‌ی نظریه‌ی اعتمادگرایی آلستون و پلانتینگا (با تأکید توجیه بر باورهای دینی)
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه، علی علم الهدی، جلال پی‌کانی، سعید رحیمیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نظریه‌ی روال باورساز تجربه‌ی دینی ویلیام آلستون و نظریه‌ی کارکرد صحیح آلوین پلانتینگا جزء نظریه‌های اعتمادگرایانه‌اند. مشخصه‌ی اصلی و وجه تمایز نظریه‌های اعتمادگرایانه از سایر نظریه‌های برون‌گرایانه در این است که این نوع نظریه‌ها مؤلفه‌های اصلی نظریه‌های برون‌گرایانه و درون‌گرایانه را با هم جمع نموده‌اند و ازاین‌رو، مبرّا از اشکال‌های وارد بر نظریه‌های درون‌گرایانه‌اند و باورهای صادقِ بیشتری را به دست می‌دهند. آلستون و پلانتینگا با استفاده از این رویکرد، روش معتبری را برای حصول باورهای دینی صادق پیش نهاده‌اند. البته این دو نظریه در مقایسه با هم، تفاوت‌های مهمی دارند که آن‌ها را از هم متمایز می‌نماید. براساس نظریه‌ی روال باورساز تجربه‌ی دینی، فاعل شناسا با استفاده از فرایند درخور اعتماد تجربه‌ی دینی، می‌تواند به باورهای دینی صادق دسترسی داشته باشد، امّا براساس نظریه‌ی کارکرد صحیح فاعل شناسا، با به کارگیری حسّ الوهی می‌تواند باورهای دینی صادق را به دست آورد. البته تعداد باورهای دینی صادقی که از فرایند باورساز درخور اعتماد به دست می‌آید بیشتر از تعداد باورهای دینی صادقی است که از کارکرد صحیح حسّ الوهی حاصل می‌شود، زیرا از طریق روال باورساز، فاعل شناسا مجموعه‌ای از باورهای دینیِ صادقِ منسجم را کسب می‌نماید، امّا از طریق به‌کارگیری حسّ الوهی، فاعل شناسا فقط باور به وجود خدا را می‌پذیرد. در نظریه‌ی آلستون، مؤلفه‌ی مؤدّی‌به‌صدق بودن با تبیینی پیشینی، جای‌نشین مؤلفه‌ی توجیه شده است و همچنین فاعل شناسا دو شرط درون‌گرایانه‌ی باور، یعنی آگاهی و هنجارمندی را رعایت می‌نماید، ولی در نظریه‌ی پلانتینگا، مؤلفه‌ی ضمانت با تبیین پسینی، جای‌نشین مؤلفه‌ی توجیه شده و فاعل شناسا فقط ملزم به رعایت شرط هنجارمندی از شروط درون‌گرایانه است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
بررسی تطبیقی نظریۀ ملاصدرا در باب فضایل معرفتی عقلی با نظریۀ زگزبسکی و پلانتینگا (با تأکید بر کارکرد قوۀ معرفتی کسب باورهای دینی)
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه، علی علم الهدی، جلال پی کانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مقایسۀ نظریۀ معرفت‌شناختی ملاصدرا با نظریۀ معرفت‌شناختی فضیلت‌گرایانه معرفت‌شناسانی مانند زگزبسکی و پلانتینگا، می‌توان استنباط کرد که نظریه ملاصدرا جزو نظریه‌های معرفت‌شناختی مبتنی بر فضیلت قرار می‌گیرد. پلانتینگا به فضیلتمندی قوای مولد باور و زگزبسکی علاوه بر آن به تأثیر کارکرد قوای اخلاقی (فضایل اخلاقی) بر کارکرد قوای عقلانی در تولید معرفت توجه کرده است. در واقع هر یک از ایشان به وجهی از مؤلفه‌های مؤثر بر ایجاد و شکل‌گیری باور توجه کرده‌اند و از این‌رو نظریۀ کامل و بدون اشکالی نیستند. اما ملاصدرا در نظریۀ معرفت‌شناختی خویش به فضیلتمندی قوای مولد باور، تأثیر عملکرد قوای اخلاقی بر قوای عقلانی، کارکرد متناظر آنها در تولید باور و فرایند مؤدی به صدق باور توجه کرده است. پلانتینگا اعتقاد دارد فقط قوای مولد باور موجب تولید باور هستند، زگزبسکی و ملاصدرا نیز تولید و ایجاد باور را به قوای مولد باور نسبت می‌دهند، اما معتقدند قوای اخلاقی، بستر و زمینه مناسب شکل‌گیری باور صادق را مهیا می کنند. ملاصدرا علاوه بر قوای مولد باور و قوای بسترساز، دو فرایند اعتماد‌پذیر و مؤدی به صدق وحی و الهام (که باورهای صادق و معتبر تولید می‌کنند) را پیش می‌نهد.
صفحات :
از صفحه 483 تا 514
معرفت شناسی فضیلت، بازگشتی به گذشته و جهشی به سوی آینده
نویسنده:
جلال پیکانی ,محمد مسعودی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
معرفت شناسی معاصر تحت تاثیر علم گرایی حاکم بر فلسفه تحلیلی قرن بیستم، رویکردی یکسره مکانیستی به معرفت را اتخاذ کرده و تمامی وجوه غیرمعرفتی را از معرفت شناسی زدوده است. این رویکرد باعث نوعی رکود در معرفت شناسی معاصر شده است. اما در سال های اخیر از بطن همین معرفت شناسی، رویکردی جدید روییده است که جریان غالب را برنمی تابد و با الهام از معرفت شناسان گذشته، معتقد است نقش عوامل روانی غیرمعرفتی فاعل شناسا را نمی توان در حصول معرفت نادیده گرفت. دو تن از چهره های برجسته این نظریه که «معرفت شناسی فضیلت» نامیده می شود، عبارتند از ارنست سوزا و لیندا زاگزبسکی. آنها معرفت را محصول کارکرد درست قوایی در فاعل شناسا می دانند که همگی شاید قوای معرفتی، به معنای رایج، تلقی نشوند. آنها شروط معرفت را نه در باور بلکه در فاعل شناسا و عامل شناخت می جویند. در این مقاله ضمن تمرکز بر تاکید معرفت شناسی فضیلت بر نقش عوامل غیرمعرفتی در حصول معرفت، نشان داده شده است که این مولفه می تواند افق های جدیدی را در معرفت شناسی معاصر بگشاید و آن را از رکود فعلی خارج کند.
صفحات :
از صفحه 57 تا 81
  • تعداد رکورد ها : 46