جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 76
شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی از نظر ارسطو و غزالی
نویسنده:
مریم احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات اخلاقی انسان متشکل از دانسته‌ها و بایسته‌هاست، گاهی انسان علی‌رغم معرفت به خوبی و بدی برخلاف این معرفت عمل می‌کند. لذا بررسی علت شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی امر بسیار مهمی است. ارسطو و غزالی از جمله کسانی هستند که دغدغه‌ی این امر را داشتند. ارسطو برخلاف سقراط که معتقد بود معرفت به خوبی و بدی ضرورتاً منجر به عمل می‌شود، چنین ضرورتی را نمی‌پذیرد و معتقد است عواملی باعث ایجاد شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی می‌شود که در این میان از ضعف و قصور اخلاقی سخن به میان می‌آورد و معتقد است جزء غیر‌عقلانی نفس باعث می‌شود انسان از دستیابی به سعادت حقیقی-اش که در پی رسیدن به آن است، دور افتد. غزالی نیز در مباحث نفس‌شناسی از اندیشه‌های ارسطو مدد می‌گیرد اما به علت آنکه او متفکری مسلمان و صوفی مسلک بود، علاوه بر تأکید بر عقل، که در نظر ارسطو دیده می‌شود، تأثیرگذاری شرع و شهود را در عمل اخلاقی نیز یادآور می‌شود.
تبیین فلسفه آگاهی، اختیار و اراده در نظریه اخلاقی ارسطو و غزالی
نویسنده:
مهری مرشدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در این رساله نقش آگاهی، اختیار و اراده در افعال اخلاقی انسان، از دیدگاه ارسطو و غزالی، تبیین شده است. ارسطو و غزالی معتقدند لازمة اخلاقی بودن فعل و مسئولیت فاعل نسبت به آن، این است که فاعل شرایطی را داشته باشد. به دلیل آن که این دو متفکر، همچون دیگر اندیشمندان اخلاق، اراده را مهمترین مقو م فعل اخلاقی می دانند، از این رو هر دو در صدد توضیح عواملی برآمده اند، که این مقوم مهم بر نقض می کند. ارسطو. عواملی چون جهل و اجبار را موانع ارادی بودن فعل دانسته و فاعل چنین فعل هایی را قابل تشویق و تنبیه نیز نمی داند. او در افعال غیرارادی، مبداء محر ک را عاملی بیرونی دانسته، در حالی که در فعل ارادی، مبدأ محرک، درونی است.او صرف آگاهی به انجام فعل را برای فعل کافی نمی داند بلکه از نظر او شخص باید دارای اراده ای باشد، که به دور از هر گونه الزام و اجباری است. ارسطو علاوه بر عنصر آگاهی و اراده، قصد مبتنی بر تامل، یا انتخاب را نیز، در عمل موثر می داند. علاوه بر این، دارا بودن فضایل اخلاقی و عقلاتی را نیز شرط لازم برای فاعل اخلاقی ذکر می کند. غزالی هم مانند ارسطو این عوامل را در انجام افعال اخلاقی، دخیل دانسته و کسب فضایل را نیز لازم می داند. ولی بر خلاف ارسطو فضایل را به سه دسته فلسفی، دینی و صوفیانه تقسیم می کند و فضایل فلسفی را در صورتی فضیلت محسوب می کند، که شرع به آنها فرا خوانده و رذایل مقابل آنها را نفی کرده باشد. به نظر او دست عقل، ازرسیدن به احکام اخلاقی کوتاه است و در این زمینه باید به شرع مراجعه کرد. از نظر او انسانی که فاقد میل وادار کننده به عمل است، از عقل خود نیز نمی تواند استفاده کند. او اراده خاص انسانی رادر انسان نه تنها شرط مسئولیت، بلکه شرط مجازات نیز می داند. در مجموع غزالی برای عمل ارادی و اختیاری وجود علمی که قاطعیت داشته و اراده ای که باعث برانگیختن قدرت بر عمل شده، و قدرت و توانایی بر انجام کار را لازم می داند. او قائل به وجود رابطه ای بین این سه عامل شده و حرمت را تابع قدرت و قدرت را تایع اراده دانسته، ولی اراده را تابع علم نمی داند هر چندبدون علم، خواستن نیز ممکن نمی باشد.
مطالعه و مقایسه تربیت دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و امام محمد غزالی
نویسنده:
چنور سعیدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدههدف: بررسی شباهتها و تفاوتهای اندیشه های تربیتی امام محمد غزالی و ویلیام جیمز هدف اصلی تحقیق بوده است .برای این مقایسه چهار مولفه ماهیت تربیت دینی ، اهداف تربیت دینی، اصول تربیت دینی، روشهای تربیت دینی مورد مقایسه قرار گرفته است.بیان مساله:تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت به معنای افزودن و رشد نمو کردن آمده است. و در اصطلاح تربیت عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردی دیگری بر اساس اهداف از پیش معین انجام می دهد(اخلاقی،1387).روش تحقیق:‌روش اسنادی– تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است برای این منظور به کتابها، مدارک ، اسناد ، پایگاهها و مقالات و پژوهشهایی که به دیدگاه امام محمد غزالی و ویلیام جیمز پرداخته اند مراجعه شده است. مهمترین یافته های تحقیق عبارتنداز:الف) امام محمد غزالی و جیمز هر دودر زمینه مولفه های تربیتی (ماهیت ،اهداف، اصول، روشها ) دارای شباهتهای زیر هستند:ماهیت تربیت دینی:گرایش به سوی حقایق و واقعیات مقدس در وجود همه افراد بشر وجود دارد و تعلیم و تربیت حق هر انسانی است، وجود انسان دارای استعدادهای مادی و غیر مادی و معنوی است اگر امیال ماوراء الطبیعه درست پرورش نیابد زیانهای غیر قابل تصور به جا می گذارد. مسائل تربیتی ماهیت عینی و ذهنی دارند.اهداف تربیت دینی :هر دو برای انسان سعادت دنیوی واخروی را به عنوان اهداف تربیت دینی مطرح می سازند، هر دو تهذیب اخلاق و تبدیل حقیقت به امر اخلاقی را مورد توجه قرار می دهند و تعالی دانش و تجربه را به عنوان هدف تربیت دینی در نظر می گیرند، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی و وحدت با عالم برتر از اهداف مشترک دیگر این دو اندیشمند در تربیت دینی است.اصول تربیت دینی:رعایت اصل تفرد و رعایت تفاوتهای زیر در اصل فعالیت در تربیت ، توجه به همه ابعاد وجودی تربیت یا اصل تکامل،‌همراهی علم و عمل توجه به آزادی و اختیار و اراده و نقش عادت در تربیت ازاصول مشترک این دو دانشمند است.روشهای تربیتی :روش کشف وشهود یا روش تجربی و آزمایشی، روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست و روش مشاهده و تفکر یا استقراییب) غزالی و ویلیام جیمز در زمینه ماهیت ، اهداف،‌اصول و روشهای تربیتی دارای اختلافاتی هستند .ماهیت تربیت دینی: جیمز تربیت، فلسفه و روانشناسی را مرتبط با هم و همگی را برای کشف کامل تجربه لازم می دانند اما غزالی اینگونه دیدگاهی ندارد و در برخی موارد فلسفه را در مقابل دین می داند و ... اهداف تربیتی: غزالی سیر روح و باطن انسان به سوی حق و وصول به انس و قرب الهی و پرواز روح را به عنوان هدف برتر تربیت دینی مطرح می سازد در حالی که جیمز اهداف درونی انسان را نسبت به اهداف بیرونی که جنبه شخصی دارند مورد توجه و حائز اهمیت می داند و آنها را برگرفته از متن تجربه شخصی می داند و....اصول تربیت دینی: غزالی به اصل کرامت ذاتی انسان و اصل تدریج و وجود مراحل متعدد در تربیت ماهیت سلبی و ایجابی تربیت اعتقاد دارد در حالی که جیمز این اصول را در تربیت دینی مطرح نمی سازد و به اصول رضایت بخشی باورها برتری احساس به عنوان طبقه ژرف تر دین و مبدا و بدوی کودک در محور تربیت معتقد است.روشهای تربیت دینی: غزالی روش تعقل‌گرایی، تحریک انگیزه، تکرار و تمرین، آموزش فعال، روش عمل به ضد یا تحصیل به نفس و داستان گویی را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که جیمز توجهی به این روشها ندارد و در عوض به روشهای پراگماتیستی، پرسش و پاسخ و روش پروژه توجه دارد.کلید واژه: امام محمد غزالی،ویلیام جیمز،تربیت دینی ،اهداف تربیتی،اصول،روشهای تربیتی
بررسی ذات و صفات حق از دیدگاه امام محمد غزالی و امام خمینی
نویسنده:
حجت اسدی ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذات و صفات الهی و رابطه آنها با همدیگر از اساسی ترین مسائل کلامی است. اندیشوران مسلمان فارغ از روش ها و مبانی فکری هر یک درباره آن گفتگو وابراز عقیده کرده اند و بیشترین نزاع درباره نحوه ارتباط صفات با ذات بوده است.بنابراین با توجه به اینکه خداشناسی در حیات انسان نقش تعیینکننده دارد، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه نظریه غزالی، متکلم اشعری و امام خمینی حکیم متألّه مسلمان پیرامون توحید و صفات خداوند می پردازد. در مسیر ارزیابی شیوه غزالی و امام خمینی در باب خداشناسی اگر به مسائلی چون نارسائی عقل توجه شود، نوعی همسویی بین آنها وجود دارد و هر دو اندیشمند خداشناسی از طریق دل را در درجه اول اهمیت قرار می دهند. غزالی در بحث از ذات الهی به بساطت و صرافت ذات معتقد نبوده بلکه بساطت ذات الهی را منافی با قاعده الواحد می داند و فلاسفه را به خاطر اعتقاد به آن مورد بازخواست قرار می دهد، زیرا در اندیشه وی اعتقاد به بساطت حق با وجود کثرت در عالم قابل توجیه نیست. در حالیکه امام خمینی با نگرش فلسفی وجود واجب تعالی را وجودی صرف و خالص می داند و معتقد است که هیچ جهت عدمی در ذات او راه ندارد بلکه وجودش وجود محض و واجد همه کمالات می باشد. در مورد صرافت ذات حق هم باید گفت که چون غزالی قائل به وجود ماهیت در ذات حق تعالی است بنابراین، این برهان با مبنای فکری او سازگار نیست، چون در اثبات یگانگی و صرافت حق این برهان تنها بر مبنای اصالت وجود قابل اقامه می باشد. در حالیکه امام خمینی وجود حق را صرف دانسته و آن را واجد تمام کمالات می داند. در بحث از اوصاف الهی غزالی و امام خمینی هر دو بر این عقیده اند که کنه صفات خدا برای موجود انسانی قابل دریافت نیست. غزالی در نحوه ارتباط صفات با ذات به زیادت صفات قائل است و در اندیشه وی صفات حق از ذات او جداست. در حالیکه در نگاه امام خمینی وجود ماهیت از خدا قابل سلب استوی بر خلاف غزالی اصالت را به وجود می دهد و منشأ اختلاف حکیم و متکلم را در مسأله ارتباط ذات و صفات در اصیل دانستن یا ندانستن ماهیت تلقی می کند و به عینیت صفات با ذات فتوا می دهد.
وحدت وجود از دیدگاه عین القضات همدانی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
وحدت وجود به معنای اینکه خداوند موصوف به وجود است و هیچ یک از کائنات به وجود توصیف نمی شوند، در آثار عین القضات همدانی به خصوص در مکاتبات وی، بسیار مجال ظهور یافته است. عین القضات با تاویلی بر آیه کریمه «ألا إنهمْ فی مرْیه منْ لقاء ربهمْ ألا إنه بکل شیْء محیط» (فصلت/54) کسانی را که از لقای پروردگار در شک هستند، کور می داند. کوران کسانی هستند که احاطه خداوند بر تمامی موجودات و از جمله بر وجود خود را نمی بینند؛ چه اگر این احاطه را می دیدند، مشاهده می کردند که خود جلوه ای از خداوند هستند. از نظر وی خداوند به واسطه احاطه ای که بر مظاهرش دارد، هم مرکز است و هم محیط. بنابراین تنها حق تعالی موجود است؛ اما نه به آن معنی که کائنات، سراب باشند. بلکه آنها جلوه های گوناگون وجود واحد هستند که قاضی آنها را گاهی حادث نامیده است. خداوند قدیم است به این معنی که فراتر از زمان است و همچنان که در ازل، خدا بود و چیزی با او نبود، در ابد و در حال نیز به همان گونه است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 51
مفهوم عشق از دیدگاه روزبهان بقلی
نویسنده:
محمودرضا اسفندیار، فاطمه سلیمانی کوشالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
عشق در تصوف عاشقانه روزبهان بقلی جایگاه ممتازی دارد. این عارف بزرگ قرن ششم قمری در ادامه سنتی که از قرون قبل آغاز شده بود، مفهوم عشق را به شکل برجسته ای در آثار خود، به ویژه در عبهرالعاشقین، مطرح کرد. در واقع روزبهان بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و گستره این مفهوم در اندیشه وی تا بدان جاست که عشق را در تمام مراتب هستی، از بالاترین تا نازل ترین مرتبه ساری می داند. از نظر او عشق از صفات حق است و چون ذات و صفات حق از هم جدا نیستند، پس عشق نیز چون ذات حق قابل توصیف نیست، و تنها عشق قادر به وصف خود است. عشق را حد و نهایتی نیست و تنها عشق است که می تواند رابطه میان مخلوق و خالق را به رابطه عاشقانه میان عاشق و معشوق بدل سازد. روزبهان ضمن توجه به انسان به عنوان تجلی جمال الهی، به حسن و زیبایی ظاهری در انسان و تاثیر آن در ایجاد عشق در عاشق، عنایت بسیار دارد و میان حسن و عشق پیوند ازلی برقرار می بیند. او عشق انسانی را نردبانی برای رسیدن به عشق ربانی می داند و با ارائه تقسیم بندی هایی از انواع عشق، چگونگی طی این طریق را بیان داشته است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 46
بررسی تطبیقی نظرگاه های هجویری و غزالی در باب «رویت» (بر اساس دو متن کشف المحجوب و سوانحالعشاق)
نویسنده:
مهین پناهی ,طاهره کریمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
ابوالحسن علی بن عثمان هجویری (درگذشته حدود 470 ق) و احمد غزالی (درگذشته 520 ق) هر دو از یک دستگاه فکری برآمده و هر دو جزو خانواده اشاعره اند. اما خاستگاه معرفتی آن دو از یکدیگر متمایز شده است. از این رو، قلمرو دلالت معنا و کارکرد زبان در آثار ایشان، کشف المحجوب و سوانح العشاق، متفاوت است. «رویت» واژهای کلامی و کلیدی در کشف المحجوب است که با ورود به گفتمان عرفانی غزالی در پوشش استعاری «جمال» در می آید و انتقال از واقعیت به استعاره و از تک معنایی به چند معنایی صورت می گیرد. هجویری آشکارا و عریان به بحث رویت می پردازد اما غزالی از کارکردهای استعاری رویت بهره می گیرد: جمال و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی انسان، دل، آفتاب، آینه و جز آن. در این مقاله، به دیدگاه های این دو عارف در باب «رویت» و سبک بازتاب آن در دو متن کشف المحجوب و سوانح العشاق پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 13 تا 29
دنیا؛ نماد عالم ظلمت در عرفان اسلامی
نویسنده:
مصطفی سالاری ,سیداحمد حسینی کازرونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
در عرفان اسلامی، همواره شاهد ارائه سیمای ناخوشایند و فریبکار از دنیا هستیم. این نگرش، با آن چه در دیگر مکتب های عرفانی مشاهده می شود، همسو است؛ اما آن چه مخاطب را به بازنگری این نگرش فرا می خواند، همسویی غیر قابل انکاری است که دیدگاه مطرح شده در عرفان اسلامی را به نحوه مطرح شدن دنیا در برخی از متون اسلامی پیوند می زند.در این راستا، شاهد تلاش عرفا جهت ایجاد ارتباط میان مصداق دنیا و مفاهیم خاصی هستیم که در نهایت مبین جنبه ظلمانی دنیا است؛ نظیر فریبکاری، دشمنی و ...؛ علاوه بر این، شیطان، بیشترین ارتباط را با دنیا برقرار می کند. از آن جا که دیگر عناصر شیطانی که با هم یاری خویش، عامل اخراج آدم از بهشت شدند، در کنار شیطان با دنیا در ارتباطند؛ می توان به این نتیجه رسید که مبحث مذکور، برگرفته از تعالیم و معارف اسلامی است؛ چرا که این بن مایه ماخوذ از قرآن است؛ همچنان که وجود پاره ای شواهد در آیات و احادیث بر این نظریه تاکید می کند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 34
بیان ناپذیری تجربه عرفانی با نظر به آرای مولانا در باب «صورت» و «معنا»
نویسنده:
منظر سلطانی,سعید پورعظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
بیان ناپذیری تجربه عرفانی امری است که صوفیان با استعانت از رمزها و تمثیل های متعدد و یا به صراحت از آن سخن گفته اند. به عقیده آن ها، عظمت و کمال «معنی» به اندازه ای است که «صورت» ظاهر به هیچ رو نمی تواند آن را بیان کند. زبان عرفانی در بطن خود تناقض صورت و معنی را بازتاب می دهد؛ تناقضی که از ادراک صوفیان نسبت به «راز» سرچشمه می گیرد. «راز»ی در عمق «معنی» نهفته است که زبان نمی تواند آن را بیان کند و به مخاطب انتقال دهد. صوفی نیز می کوشد این راز را پنهان نگاه دارد. وسوسه بیان معنی از یک سو، و اصرار بر ناتوانی زبان در بیان معنی از سوی دیگر، بنیان بخش عمده ای از میراث سخن صوفیه است. بحث «صورت» و «معنی» در آثار مولانا نیز به شکلی گسترده مطرح شده است. تاکید مولانا بر محال بودن بیان تجربه عرفانی، سرانجام او را به ساحت «خاموشی» کشانده است. مقاله حاضر به این موضوع اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 159
تعامل زبان و معنا در سوانح احمد غزالی بر پایه نظریه ارتباطی یاکوبسن
نویسنده:
تورج عقدایی,فاطمه بیداخویدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
زبان تنها ابزار انسان برای بیان دقیق جهان تجربی او است. هر کس جهان را به گونه ای خاص در می یابد و آن را با زبانی ویژه گزارش می کند. با توجه به این اصل می پنداریم که زبان در سوانح، بیانگر تجربیات منحصر به فرد احمد غزالی است. در این مقاله برای تعیین دقیق جایگاه پیام زیباشناختی متن سوانح، آن را با توجه به نظریه ارتباط یاکوبسن بررسی و تحلیل می کنیم تا نشان دهیم زبان در این کتاب، اگرچه برای ایجاد ارتباط به کار رفته است، در آن معنا و دریافت آن به تاخیر می افتد. از آن روی که ابزارهای زیبایی شناختی زبان، در به تاخیر انداختن معنا و دریافت آن موثرند، در بررسی نقش ادبی متن به برجسته ترین ابزارهای تبدیل زبان به ادبیات، نظیر حکایت، تمثیل، تشبیه، استعاره و تشخیص به اختصار اشارت رفته است.
صفحات :
از صفحه 199 تا 232
  • تعداد رکورد ها : 76