جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 166
آیا مولانا اشعری است؟
نویسنده:
حمیده اخباراتی؛ شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اشاعره یکی از مذاهب کلامی اهل سنت است. تشابه ظاهری بین بعضی اعتقادات اصولی اشاعره و تعالیم عرفانی، باعث شده که عارفان بزرگ مسلمان از جمله مولانا جلال الدین محمد بلخی را در جرگه مذهب اشعری تصور کنند. در حالیکه اصولاً مبانی و مبادی علم عرفان و علم کلام کاملاً مستقل و متفاوت هستند. در این مقاله سعی شده برخی از تشابهات ظاهری آرای عرفانی مولانا در قیاس با اصول اعتقادی اشاعره که ظاهراً مشترک می نمایند، بیان گردد و تفاوت عمیق بین آن دو به طور مختصر شرح داده شود. بدین منظور اقوال آنان خصوصاً در باب «حسن وقبح»، «جبر و اختیار»، «توحید افعالی و انکار علیّت»، «عینیت ذات با صفات» و «رؤیت حق تعالی» مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت به این مسئله پاسخ داده می شود: «آیا مولانا از نظر اعتقادات اشعری است؟» یا اینکه عرفان و علم کلام آنچنان فاصله ای دارند که قیاس آنها حاکی از ناآگاهی از هر دو جریان فکری است."
صفحات :
از صفحه 107 تا 130
نگرش انسان‌ـ‌جهانی در مطالعه ادیان
نویسنده:
فریبا طشت زر، شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در چند دهة اخیر، اندیشمندان حوزه‌های مختلف به نگرشی موسوم به نگرش انسان‌ـ‌جهانی توجه کرده و آن را واجد ویژگی‌های مورد نظر خود دانسته‌اند. این نگرش عمیقاً ریشه در سنت‌های فلسفی و دینی به ویژه عرفان ادیان دارد و با وجود سابقة کهن خود مورد غفلت واقع شده و از این‌رو مستلزم بازشناسی است. بر مبنای این نگرش، ارتباطی تنگاتنگ و اندام‌وار میان انسان و جهان در ساختار یکپارچة هستی وجود دارد و از طریق تناظرها و هم‌گونی‌های تکوینی مشترک میان‌شان یک کل درهم‌بافته و پیوسته را تشکیل می‌دهند. در این مقاله پیشینۀ این مفهوم در سنت‌های مختلفی و رویکرد‌های نوین بدان بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 120
حکمت خسروانی و فیثاغوری از دیدگاه شیخ اشراق
نویسنده:
شهرام پازوکی , زهرا زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این جستار کوشیده‎ایم با نگاهی تاریخی - تحلیلی و با محوریت آثار شیخ اشراق و ارائۀ برخی قرائن متنی، تبارنامۀ معنوی وی را که خود در کتاب المشارع و المطارحات ترسیم ساخته است، بازکاوی کنیم. ازآنجاکه توصیف مختصات روشنی از تبار و طریقۀ عرفانی- حکمی وی در گرو فهم صحیح مفهوم حکمت و تأله و نیز نمایندگان آن نزد اوست، در این مجال، چرایی حضور اشخاص و اعلام این تبارنامۀ اشراقی را که در قالب دو شاخۀ شرقی (ایرانی) و غربی (یونانی) و با دقت و فراست تمام توسط سهروردی تبیین و توصیف شده‌اند و نیز وجوه تشابه و تمایز حکمت خسروانی و فیثاغوری را از منظر او بررسی خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
«کلمۀ الهی»: انواع آن و تطابق میان آنها از منظر عرفانی
نویسنده:
ندا حریری، شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در عرفان اسلامی‌همۀ مظاهر هستی جلوه‌ای از حق تعالی هستند که بنا به اصل تجلی از منشأ واحدی به ظهور رسیده‌اند. برای این مظاهر الهی گاه تعبیر «کلمه» به‌کار رفته است. این تعبیر بیانگر این اصل است که متکلم حقیقی عالَم، ذات واحد حق است و هر آنچه موجود گشته، به نَفَس رحمانی حق به منصۀ ظهور رسیده و همچون ارتباط کلمه با صاحب کلام، ارتباطی مستقیم و روشن با وی دارد. برای انواع کلمات الهی تعابیر مختلفی ذکر شده است که برخی از مهم‌ترین آنها که برگرفته از اصطلاحات قرآنی است، «کلمات آفاقی»، «کلمات انفسی» و «کلمات قرآنی» می‌باشد. این سه نوع کلمۀ الهی، سه کتاب «آفاقی»، «انفسی» و «قرآنی» را تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند که توجه و دقت به آنها در کنار هم راه‌گشای معرفت پروردگار است. افزون بر این، از آنجا که آنها از یک منشأ واحد به ظهور رسیده‌اند، تشابه و تطابق بسیاری نیز میان آنها به لحاظ کلی و جزیی به چشم می‌آید که به برخی از آنها اشاره می‌شود.
صفحات :
از صفحه 93 تا 114
بررسی و نقد الاهیات اگزیستانسیالیستی نیکلای بردیایف
نویسنده:
حمید بخشنده آبکنار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگزيستانسياليسم نهضتى فلسفى و ادبى در قرن بیستم است كه مبتنى بر آموزۀ تقدم وجود بر ماهيت است. برطبق دیدگاه اگزیستانسیالیسم، انسان كاملا آزاد و كاملا مسئول اعمال خود است و اين مسئوليت خاستگاه دلهره‌اى است كه زندگی او را احاطه مى‌كند. در فلسفۀ اگزيستانسياليسم، درخت‌ها و كوه‌ها، كارخانه‌ها و شاهراه‌ها همگی واقعيت‌های نفس‌الامرى هستند که «هستى» دارند اما برحسب مصطلحات این فلسفه، «وجود» ندارند. در اين فلسفه، کاربرد كلمۀ «وجود» محدود به نوعى از هستى متمثل در انسان است. از لحاظ تاریخی، در گذر زمان، انواع گوناگون و متباينى از اگزيستانسياليسم ظهور کرده است. در شاخۀ اگزیستانسیالیسم دینی، اندیشمند پروتستان سورن کیئرکگور در دانمارك و متفکر کاتولیک گابریل مارسل در فرانسه، دو روايت از اگزيستانسياليسم مسیحی را ارائه كرده‌اند. نيكلاى برديايف، فيلسوف و الاهیدان ارتدوکس روسی نیز روايتى دیگر از اگزيستانسياليسم مسیحی را مطرح كرده است. رسالۀ حاضر که به بررسی نقادانۀ الاهیات اگزیستانسیالیستی نیکلای بردیایف می‌پردازد، مشتمل بر یک پیش‌گفتار و چهار فصل اصلی و یک پیوست است. در پیش‌گفتار رساله، دو روایت سابق‌الذکر از اگزیستانسیالیسم مسیحی بیان و ذهن خواننده برای فصل‌های اصلی آماده می‌شود. آنگاه در فصل اول، زندگى و تعامل فکری بردیایف با آثار اندیشمندان مختلف جهان تشریح می‌شود. در فصل دوم، نگرش فلسفى نيكلاى برديايف ترسیم مى‌‌شود؛ و در فصل سوم، نگارنده به‌طور تفصیلی آرای الاهياتى وى را بیان می‌کند. بالاخره، در فصل چهارم از پایان‌نامه، نگرش الاهیاتی وی مورد ارزیابی قرار مى‌گيرد. خاطر‌نشان می‌شود که در پیوست رساله، نکات متنوع سودمندی برای خوانندگان بیان شده است.
سیر تحول فکر و اندیشة ایمانوئل سودنبرگ، عارف پروتستان قرن هجدهم
نویسنده:
حبیب بشیرپور، شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه‌های ایمانوئل سودنبرگ[1] متأثر از فضای فکری زمانة او بود. موضوع بزرگ آن زمانه را دوگانگی و تباین میان علم و دین می‌دانند. او با برگزیدن مسیر علم سیر خود را شروع کرد تا اینکه به قلمرو متعالی واقعیات معنوی رسید و به فراسوی دانش زمانه برآمد. وی نه از علم خود چشم پوشید و نه از ایمانش بلکه دست به ترکیب جهان‌بینی‌هایی زد که رو در روی یکدیگر ایستاده بودند. سودنبرگ سعی داشت نظریات خود را که شاید امکان تجربة آن برای همگان ممکن نبود، بصورت منطقی و عاقلانه بازگو کند. تحولات افکار و آرا سودنبرگ از گستره آرا یک دانشمند عالم فیزیکی و مادی شروع شد و به گستره شهودات یک عارف مسیحی پروتستان انجامید. حضور او در پایان قرن هفدهم و سال‌های آغازین قرن هجدهم در مکتب لوتری یادآور یاکوب بومه[2] بود. وی عرفانی را بنیان نهاد که تنها بر مفاهیم کتاب مقدّس در دین مسیحی تکیه داشت.
صفحات :
از صفحه 51 تا 77
رهیافت عرفانی به فقه و آیات‌الاحکام قرآن (با تأکید بر نماز، روزه، زکات، حج و جهاد)
نویسنده:
محمد نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امکان و یا امتناع راه‌یابی به باطن قرآن و از جمله آیات الاحکام ـ که اساس احکام فقهی است ـ از مباحث بنیادی حوزه علوم قرآن،‌ تفسیر و به ویژه عرفان است. روایاتی از معصومین (ع) در تأویل و تفسیر باطنی پاره‌ای از آیات وجود دارد لیکن تعداد این آیات اندک است، با توجه به محدودیت روایات،‌ آنهم درباره پاره‌ای از آیات، پرسش این است که آیا می‌توان در مواردی که نقل معتبر در کشف مدلول باطنی آیات وجود ندارد، به تفسیر و تأویل و بیان اسرار آن پرداخت؟ مثبت بودن پاسخ به معنای رابطه ایجابی عرفان و قرآن به طور عام و عرفان و فقه به طور خاص است. چنان که لازمه‌اش بحث از رابطه شریعت، طریقت و حقیقت است. پژوهش پیش رو کوشیده است با تکیه بر منابع و متون تفسیری و عرفانی، امکان رهیافت عرفانی به قرآن و ضرورت آن را بویژه در روزگار کنونی و نقشی که عرفان اصیل اسلامی می‌تواند در مواجهه با جنبش‌های نوپدید دینی و معنوی و در تعامل با دیگر ادیان و ملل ایفا کند، توصیف و تبیین کند. ارائه مبانی عقلی و نقلی این امکان، شرایط و ضوابط این رهیافت و آثار و پیامدهای آن به طور مشخص در احکام خمسه عبادی (نماز،‌ روزه، زکات، حج و جهاد) در مقایسه با اهداف و غایات فقه، اهداف عمده این تحقیق را تشکیل می‌دهد.تکیه بر رابطه طولی و جدایی‌ناپذیر مراتب سه‌گانه شریعت، طریقت و حقیقت از یک سو و تأکید بر تقدم باطن شریعت بر ظاهر آن که معطوف به تقدم روح عبادت بر ظاهر و صورت آن است از سوی دیگر و نیز ضرورت و لزوم پی‌جویی معانی باطنی آیات واصطیاد معانی عمیق عرفانی در چارچوب روح پیام قرآن از نتایج این پژوهش به شمار می‌آید.چنان که اثبات سازگاری میان نظر و عمل در دستگاه عرفان اسلامی و نتیجه‌ای که در رهیافت عرفانی به هر یک از عبادات پنجگانه نصیب سالک می‌شود و بسیار متمایز از نتیجه رهیافت فقهی است از دیگر اهداف این پژوهش است. سالک در این رهیافت نه به طمع بهشت یا رهایی از دوزخ که غایت ظاهری فقه و آیات الاحکام است بلکه به دنبال زدودن قیود جزئی و اتصال به حقیقت مطلق و درک حقیقت عالم و بازگشت کثرت به وحدت است.نتیجه کاربردی این پژوهش، نشان دادن پیامدهای بسیار مثبت رابطه فقه و عرفان است پیوندی که در نتیجه آن فقه از یک سری مقررات صرفاً حقوقی محدود به مقررات دارای پشتوانه اخلاقی و معنوی تبدیل می‌شود. و مکلف به هیچ رو قانع و خرسند بجا آوردن نماز،‌ روزه، زکات و حج و جهاد و سایر عبادات در قالب‌های معمول فقهی نخواهد بود و برای ارتباط با خدا،‌ خود و جامعه‌ و همنوعانش ابعادی و افق‌های بالاتری را مد نظر خواهد داشت.
فلسفه اخلاق نزد عارفان مسلمان با تأکید بر آراء فیض کاشانی
نویسنده:
مریم فردوس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
مفهوم زیبایی نزد توماس آکوئینی
نویسنده:
هادی ربیعی، شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشکده ادبیات و علوم انسانی,
چکیده :
توماس آکوئینی (1225 - 1274 م) در بخش های متعددی از کتاب های خود، به بررسی مفهوم زیبایی پرداخته است. او این اشارات را به صورت پراکنده و ضمنی مطرح کرده و کتاب یا فصل مستقلی در این خصوص تالیف نکرده است. اگرچه او بسیاری از تصوراتش در باب زیبایی را از پیشینیان خود اقتباس کرده، آنها را به روش خود و در راستای نظریاتش درباره ی وجود و معرفت تفسیر کرده است. بحث از زیبایی در اندیشه ی آکوئینی در دو ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس مطرح می شود. تعریف زیبایی و بیان مشخصه های آن، بررسی مساله ی ادراک و تجربه ی زیبایی شناختی و بحث از نسبت زیبایی با صفات متعالی، به ویژه نسبت زیبایی با خیر، عناصر اصلی نظریه ی آکوئینی درباره ی زیبایی را تشکیل می دهد. در این مقاله، ضمن برشمردن عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی، نشان داده می شود که زبان فلسفی وی در اینباره اگرچه بنیادی ارسطویی دارد، از صبغه ی افلاطونی برخوردار است. به علاوه، اعتقادات مسیحی توماس قدیس در نظریه ی او درباره ی زیبایی تاثیرگذار بوده است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 92
مبانی نظری "خودشناسی" در مثنوی
نویسنده:
محمدرضا رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید، شناخت «هویت»آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود»، یکی از دلمشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تا کنون بوده است. از این‌رو، دانشمندان از زاویه‌ها و چشم‌اندازهای مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت، همواره کوشیده‌اند تا چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم و تبیین نمایند. در عرفان اسلامی نیز این بحث زیر عنوان «معرفت نفس یا خودشناسی» مجال طرح و بررسی می‌یابد.«خودشناسی» در رهیافت عرفانی همواره یکی از مهم‌ترین مباحث و مسائل هر نظام عرفانی تلقی شده و در اغلب طریقت‌های عرفانی معرفت حق و معرفت نفس قرین و همدوش دانسته شده است به گونه‌ای که از بین راه‌های خداشناسی، عارفان نه تنها راه انفسی را برتر از راه آفاقی می‌دانند بلکه وصول به حق را جز از رهگذر خودشناسی میسر نمی‌دانند.نوشتار حاضربا رویکرد عرفانی، تبیین مبانی معرفتی مولانا جلال‌الدین بلخی، عارف برجسته قرن هفتم را در مواجهه با مسئله «هویت شخصی» بر عهده دارد.مولانا در پاسخ به چیستی انسان و دیگر سوالات مطرح‌شده از این دست، از دو منظر هستی‌شناسی ـ معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی پاسخ می‌دهد. از نگاه هستی‌شناسی مولانا معتقد است انسان‌ها تا هنگامی که در سطح آگاهی پدیداری به سرمی‌برند از حقیقت هستی بی‌خبرند و نیست را هست و هست را نیست می‌پندارند. تنها با تسلیم به مطلق شدن می‌توان به حقیقت هستی (مطلق) رسید و براساس همین رهیافت از منظر انسان‌شناسی به انسان از منظر پیوندش با مطلق می‌نگرد و آدمی را دارای ماهیتی متعین و متشخص نمی‌داند. آنچه انسان‌شناسی عرفانی در باب آدمی می‌گوید مبتنی بر نوعی تجربه خاص از وجود انسان و نوعی معرفت نسبت به سرشت و حقیقت او در پیوند با امر متعالی است که با تجربه خاصی به نام «تجربه عرفانی» در پیوند است که از راه تجربه عادی مقدور و میسور نیست و تنها از رهگذر شکستن چارچوب آگاهی و شاکله‌های مفهومی متعارف صورت می‌پذیرد. به موجب این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان‌پذیر است؛ حالتی که در آن هم? تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی‌خیزد و اراده و آگاهی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می‌یابد. مولوی این حالت را تنها راه رسیدن به «خودشناسی» و «خداشناسی» محسوب می‌کند و آن را فنای فی‌الله می‌نامد.مولانا برای رسیدن به این ساحت از فقر کامل هیچ نخواستن، هیچ نداشتن و هیچ ندانستن را توصیه می‌کند و درنهایت به عشق می‌رسد و این عشق را هم علت فنا و نیستی می‌داند و هم معلول آن.روش این پژوهش کتابخانه‌ای و براساس رجوع به منابع اصلی است. و تحلیل اطلاعات و داده‌های فراهم‌آمده براساس طرح تحقیق و فصول مختلف آن، پژوهش را به اهداف خود نزدیک کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 166