جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
بررسی و تحلیل مرگ و زندگی انسان، حیوان (گاو) و گیاه در شاهنامه و مثنوی از منظر نمادگرایی
نویسنده:
زهرا فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه مرگ و زندگی یکی از مهم‌ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته‌های دور تا کنون، بعد از آفرینش و مشاهده مرگ، همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی‌مرگی بوده‌است. از نظر مردمان گذشته و در اغلب آیین‌ها و دین‌ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق انسان نیست، بلکه می‌تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی نحوه ورود نمادهای اسطوره‌ای آفرینش در شاهنامه و مثنوی، و همچنین یافتن پیوند میان این عناصر اسطوره‌ای، شامل انسان، حیوان (گاو) و گیاه، و دریافتِ رابطه میان مرگ و زندگی مجدد آنها در این دو اثر صورت گرفته است، تا پاسخگوی این سوالات باشد که عناصر اسطوره‌ای، انسان، حیوان و گیاه، در شاهنامه و مثنوی چگونه نمود یافته‌اند؟ مرگ و زندگی این عناصر چه رابطه‌ای با هم دارند؟ تمایزات میان این آثار (شاهنامه و مثنوی)، در استفاده از این عناصر چگونه است؟این پژوهش با بررسی دو اثر مذکور با رویکرد نمادگرایانه و کهن‌الگویی و به شیوه بررسی توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیده‌است که: عناصر اسطوره‌ای، انسان، حیوان (گاو) و گیاه در شاهنامه به صورت شاهان و پهلوانان و در مثنوی در ارتباط با انسان‌های جاودانه و همچنین به صورت نمادهای درون‌گرایانه نمود یافته‌است؛ ارتباط میان مرگ و زندگی این عناصر در هر دو اثر به صورت مستقیم است، به گونه‌ای که مرگ یکی موجب زندگی و زندگی (رشد) یکی دیگر از عناصر موجب مرگ دیگری می‌گردد. تمایزات میان این دو اثر ادبی، شاهنامه و مثنوی، به دلیل دو حوزه متفاوت حماسه و عرفان است که هر کدام به فراخور موضوع خود، به شیوه عینی یا ذهنی از اساطیر بهره برده‌اند؛ هر چند نمی‌توان به تمایز مطلق میان دو اثر نیز قائل شد، چرا که استفاده از «نمادها و اسطوره‌ها»، می-تواند عاملی برای اشتراک و همسانی شاهنامه و مثنوی باشد.
بررسی آراء و اندیشه‌های بیدل دهلوی و سنجش آن با افکار ابن‌عربی با تکیه بر فصوص‌الحِکَم، ترجمان‌الأشواق و کلّیّات بیدل
نویسنده:
سعید قاسمی پُرشکوه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بیدل دهلوی، شاعر و عارف قرن یازدهم هجری، آثار عرفانی فراوانی دارد که در شکل‌گیری آنها اندیشه‌های عارفان پیش از او و مکتب‌های عرفانی گوناگون اسلامی و هندی تأثیر بسیاری داشته است. این میان ابن‌عربی اندلسی برجسته‌تر از همه عارفان است و در جای‌جای آثار بیدل می‌توان ردّ پای اندیشه‌های ابن‌عربی را به وضوع مشاهده کرد، به‌ویژه در مثنوی‌های محیط اعظم و عرفان او که متأثّر از ساختار فصوص‌الحِکَم و اندیشه‌های مندرج در آن و فتوحات مکّیّه ابن‌عربی است. در پژوهش حاضر در بابِ بررسی تطبیقی آرا و اندیشه‌های بیدل دهلوی و سنجش آن با افکار ابن‌عربی تدوین گردیده است و در آن به دو موضوع کلّی و اصلی عرفان یعنی بحث «هستی‌شناسی» و «انسان‌شناسی» پرداخته شده است و موضوع‌های بسیاری از جمله «عدم»، «حضرات وجود»، «تغافل»، «تجلّی»، «تمثیل‌های انسان» و... اشاره و ذیل این دو عنوان کلّی فهرست شده است و در هر بخش به اهمّ مسائل مشترک آثار این دو عارف نامدار اشاره گردیده است تا بدین ترتیب، با استناد به آثار بیدل دهلوی میزان تأثیرپذیری او از اندیشه‌های ابن‌عربی روشن گردد و در این میان، راهی برای کشف اندیشه‌های بیدل باز شود و مددی برای بیدل‌پژوهان معاصر باشد. این پژوهش مبتنی بر این پرسش است که میزان تأثیرپذیری بیدل از ابن‌عربی تا چه حدّ است و فرضیه پژوهش آن است که بیدل دهلوی در بسیاری از کلّیّات آثار خود از اندیشه‌های ابن‌عربی تأثیر پذیرفته است. برای پاسخگویی به پرسش اصلی پژوهش حاضر، با توّجه به آثار ابن‌عربی و بیدل موضوعات مشترکی میان آثار این دو انتخاب گردیده است و به سنجش و تطبیق میان آنها پرداخته شده است و در نهایت بدین نتیجه دست یافته که بیدل دهلوی در جای‌جای آثار خود از اندیشه‌های ابن‌عربی اندلسی متأثّر بوده است.
بررسی تطبیقی آرای هستی‌شناختی جلال‌الدین محمد بلخی و جیدو کریشنامورتی
نویسنده:
محمد حجازی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش پیش رو، تحقیقی در حوزه ی ادبیات تطبیقی و ناظر بر گستره ی عرفان شرق است که به مقایسه ی آرا و اندیشه های عرفانی مولانا جلال الدین محمد بلخی و جیدو کریشنامورتی می پردازد. این دو،هر کدام نماینده ی فرهنگ و تاریخی متفاوتند. یکی دست پرورده ی محیطی ایرانی ـ اسلامی، زاده ی بلخ، ساکن روم شرقی و تحصیل کرده ی دمشق در قرن سیزدهم میلادی و دیگری عارف معاصر هندی و رشد یافته در بستری که دین هندو و آیین بودا، وجه غالب آن به شمار می رود. در این رساله بعد از معرفی مختصر هندوئیسم، بودیسم و عرفان اسلامی، توضیحی در باب مفهوم هستی شناختی بیان می گردد که دلیل آن رفع ابهام از این اصطلاح فلسفی در عنوان رساله است؛ سپس در ادامه ی بحث به تاریخ زندگی و معرفی آثار دو شخصیت اصلی رساله پرداخته می شود و در پایان، طی فصلی مبسوط، برخی از مقولات بنیادین زندگی انسان، نظیر خدا، زندگی، مرگ و ... از نظرگاه این دو عارف وارسته مورد کاوش، مقایسه و بررسی قرار خواهد گرفت. بدیهی است که این جُستار هم شباهت ها را در بر می گیرد و هم تفاوت ها را؛ لیکن هدف و در واقع نتیجه ی این پژوهش، تبیین مسئله ی تاریخی اشتراک معنی در جهان بینی عرفاست. موضوعی که در اعصار گوناگون،مرزها را در هم شکسته و هرگز محدود به ملت و منحصر به مذهبی خاص نگشته است.
بررسی مقایسه‌ای عنصر نور در مثنوی و مهم‌ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی (از آغاز تا قرن نهم هجری قمری)
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه، به بررسی جایگاه عنصر نور در جهان‌بینی عرفانی مولوی و مقایسه آن با مهم‌ترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی پرداخته‌ایم. رویکرد اصلی ما در این رساله رویکرد الگومدار بوده‌است و با این رویکرد جایگاه و نقش الگوهای بصری و نورمدار را در شکل‌گیری جهان‌بینی عرفانی مولوی و صوفیان بزرگ تبیین کرده‌ایم. این رساله به دو فصل تقسیم می‌شود. در فصل اوّل، به بررسی عنصر نور در مثنوی و آثار مولوی پرداخته‌ایم و در دوّمین فصل، جایگاه عنصر نور را در مهمّترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی برکاویده‌ایم. در بخش اوّل از فصل نخست، به بررسی عنصر نور از دیدگاه هستی‌شناسی و در بخشِ دوّم، به بررسی کارکردهای مهمّ آن و در بخشِ سوّم به بررسی جایگاه و نقش این عنصر از منظر معرفت‌شناسی پرداخته‌ایم. در بخشِ هستی‌شناسی نور، به مباحثی مثلِ وحدت نور، پاکی نور، پارادوکسیکال‌بودنِ نور ، بساطت نور، پنهان‌بودن نور، بازگشت نور به اصل خود و جایگاه نور در نظام تبدیل و تکامل معنوی انسان پرداخته‌ایم. دربخشِ کارکردهای نور، مهم‌ترین کارکردهای هستی‌شناختی و معرفت-شناختی عنصر نور را تبیین و تشریح کرده‌ایم. در بخشِ معرفت‌شناسی نور، به بررسی وابسته‌ها و همبسته‌های عنصر نور مثل ِ آیینه، روزن، انعکاس، صیقلی‌کردن آیینه وجود برای انعکاس نقشهای غیبی و حصول معرفت عرفانی و سرشت تابشی- انعکاسی معرفت عرفانی و عناصر مهمّی چون فراست ایمانی، معرفت حسّی عرفانی با حواسِّ باطنی و تمییز و مراتب و درجات آن پرداخته‌ایم. در فصل دوّم، این عنصر را در آثاری چون کشف‌المحجوب علی هجویری، تمهیدات عین‌القضات همدانی، گلشن راز شیخ محمود شبستری، کتاب الانسان الکامل عزیزالدّین نسفی، مرصادالعباد نجم‌الدّین رازی، حدیقه‌الحقیقه سنایی، اسرارنامه عطّار نیشابوری ، کشف‌الاسرار و عُدّه‌الابرار رشیدالدّین میبدی و مشکاه لانوار امام محمّد غزّالی بررسی کرده و وجوه تشابه و تفاوت آرای این عرفا را با مولوی تبیین کرده‌ایم.نتیجه کار نشان می‌دهد که مولوی بیشتر به جنبه‌های معرفت‌شناختی نورتوجّه می‌کند. او نورِ خدا را ذاتِ بصیرت و معرفتِ عرفانی و عامل اصلی تبدیل و تکاملِ معنوی انسان می‌شمارد. تکرار بیش از هفتصد بار کلمه نور و مشتقّات آن در مثنوی نشان می‌دهد که جایگاه نور در عرفان او در مقایسه با صوفیان دیگر محوری‌تر است. عنصر نور در کانون توجّه مولوی بوده-است و علاوه بر بهره‌گیری از این عنصر در تشریح چگونگی فنای صوفیانه، همچنین از آن در توصیفِ ماهیّت و درجات بصیرت و معرفت عرفانی و مباحثِ مربوط به آن بهره‌برده‌است. مولوی در اشعار و جملات متعدّدی در مثنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه ما فیه و مکتوباتش به جایگاه و نقشهای عنصر نور در خداشناسی، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی معنوی پرداخته‌است.
تبیین سیمای ائمه‌ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت
نویسنده:
حسین کهنسال فخرداودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آثار بزرگان ادب پارسی اعم از شیعه و سنّی به ذکر اقوال و احوال و حکایات ائمه ی اطهار(ع) مزیّن است. ابوحامد محمّد غزّالی عالم و عارف نامی اهل سنّت از جمله ی این بزرگان است که در آثار خود به بازتاب سیمای امامان معصوم (ع) پرداخته است. تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) در آثار غزّالی می تواند در شناخت خطّ فکری بزرگان اهل سنّت آن روزگار موثر باشد. رساله ی حاضر در دو فصل سامان یافته که در فصل نخست ناظر به پژوهش های معتبر، روزگار و احوال و آثار غزّالی مورد تحلیل قرار گرفته و بررسی روایات و حکایات مربوط به ائمه ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت، موضوع جستجوی فصل دوم بوده است. از آنجا کهإحیاء علوم الدین مهم ترین کتاب غزّالی و شکل مفصّل تر کیمیای سعادت به شمار می آید، در تحلیل ها و نتیجه گیری ها از این اثر نیز غفلت نشده است. نوشتار حاضر با تکیه بر مستندات و شواهد به توصیف و تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که اگر چه غزّالی در مواردی براساس اعتقاد اهل سنّت و از روی تعصّب مطالبی نه سزاوار برخی امامان معصوم (ع) بیان داشته که بر خلاف واقعیت و سیره ی آن بزرگان است، اما در بیشتر مواضع، چون دیگر بزرگان اهل سنّت و تصوّف مقام رفیع و مرتبه ی منیع ائمه ی دین (ع) را در آثار فارسی خود بازتاب داده که البتّه آن مفاهیم و مناقب پیش از آنکه در حوزه‌ی اغراق و مبالغه قرار گیرد، بیانگر حقایقی مبتنی بر واقعیت است که شواهد تاریخی نیز آن را تأیید می کند. در واقع صرف نظر از مسئله ی خلافت بلافصل امام علی (ع) و فرزندان آن حضرت و برخی مصادیق در مورد امام حسن (ع) و فتوای منع لعن یزید، محبّت و ارادت خاصّ غزّالی نسبت به اهل بیتپیامبر (ص) در دیگر استشهادات او آنچنان نمایان است که او را چون امام شافعی به مذهب رافضی متّهم کرده اند و از این حیث اگر خواننده ی آثار غزّالی با مذهب وی آشنا نباشد، می پندارد که با یک اثر شیعی مواجه است.
بازتاب گفتار و کردار مشایخ صوفیه در مثنوی و آثار منثور مولانا
نویسنده:
مرجان نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متون عرفانی از ارکان ادبیات فارسی است که مبخش عمده ای از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده‌ است. مولانا یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ادب عرفانی است و در مسیر رسیدن به این مرتبه، وامدار افکار وگفتار مندرج در آثار عرفانی پیش از خود است. هر شاعر یا عارف متأخر در بطن یک سنت فکری اثر خود را می‌آفریند و به نوعی وارد گفت‌گوی منطقی با گذشتگان می‌شود. متونی که از ابزار شناخت عرفانی بهره می‌گیرند به هم نزدیک‌اند. آثار مولانا نیز از متونی است که بر گفتمان‌های عرفانی بنا شده است؛ حجم زیاد تلمیحات و اشارات داستانی، آیات و احادیث، سخنان مشایخ صوفیه، مضامین و درون مایه و حتی تصاویر شعری گرفته‌شده از ادب فارسی و عربی و...همه حاکی از تعاملات چشمگیر بینامتنی در آثار مولاناست. در این پژوهش اقوال و کرداری که در مثنوی و آثار منثور مولانا بازتاب داشته‌اند در سه حوزه انسان شناسی، معرفت شناسی و خداشناسی دسته بندی و تحلیل شده و به ریشه‌های تأثیر پذیری و شیوه‌های بهره‌گیری مولانا ازکلام مشایخ اشاره گردیده است. همچنین تفاوت نگرش مولانا نسبت به مشایخ قبل از خود دربرخورد با اندیشه های واحد تحلیل شدهکه در آثار عارفان قبل از او نمود داشته بیان می شود. دسته بندی و بررسی گفتار و کردار مشایخ در این سه حوزه خود به نتایج جدیدی منجر گردید؛ از جمله این‌که بیشترین حجم استفاده مولانا از اقوال و افعال دیگر صوفیان در حوزه انسان شناسی قرار می‌گیرد. همچنین بررسی شیوه‌های بهره‌گیری مولانا از اقوال و افعال نشان داده می شود. بسامد نوع استفاده از اقوال و افعال در هر اثر متفاوت است و مولانا در مثنوی نسبت به کتب منثورش در افزودن اندیشه‌های خود به گفتار و کردار مشایخ و گرفتن نتایج خاصی که مورد نظرش بوده موفق‌تر بوده است. به نظر می‌رسد ریشه این تفاوت، تأخر زمان سرایش مثنوی نسبت به آثار منثور، نیز تفاوت در نوع کلام این آثار است؛ یعنی ظرفیت‌های زبانی شعر بستر مناسب‌تری نسبت به نثر، برای خلق نگرش‌های خاص مولانا فراهم آورده است.
سیمای اهل بیت پیامبر (ص) در اشعار دوران صفوی با تأکید بر محتشم کاشانی، شیخ بهایی، صائب تبریزی و کلیم کاشانی
نویسنده:
فرخنده فریادی کلور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادبیات در شکل و محتوا با دین همسویی‌های فراوانی دارد و به همین دلیل بیشترین آمادگی را برای آمیزش با آموزه‌های دینی دارد. این امر باعث شده تا «ادبیات دینی» یا «ادبیات مذهبی»، پیشینه‌ای به قدمت تمدن و فرهنگ بشری داشته باشد. در ایران نیز از آغاز شکل‌گیری ادبیات فارسی همواره شاعران و ادیبان از آموزه‌های دینی ـ مذهبی بهره برده‌اند که پس از دوره صفویه، ادبیات فارسی به‌دلیل تلاش‌های شاه اسماعیل صفوی و دیگر حاکمان صفوی در ترویج فرهنگ دینی به‌ویژه تفکر شیعی جانی دیگر یافت و فصلی نو در ادبیات فارسی گشوده شد و اغلب شاعران مشهور دوره صفویه از جمله محتشم کاشانی، شیخ بهائی، صائب تبریزی، کلیم کاشانی و دیگران با استفاده از عناصر و سازوکارهای ادبی توانستند برخی از مفاهیم و مضامین دینی از جمله تفکر شیعی را به تصویر بکشند و سیمای اهل بیت را در تار و پود شعر به زیباترین شکل و در قالب هنر به اهل علم وادب ارائه دهند. روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه‌ای ـ اسنادی می‌باشد. و عمده‌ترین دستاورد و نتیجه این پژوهش به شرح زیر می‌باشد: نعت پیامبر و ثنای امیرالمومنین (ع) و رثای امام حسین (ع) در شعر این شاعران از بسامد بالایی برخوردار است؛ فضایل اهل بیت، شرح معجزات و پیروزی‌های آنان در جنگ با دشمنان و معاندان دین، مظلومیت و شهادت آن بزرگواران از دیگر مباحث مطرح در شعر آنان است.
نگرش و جهان‌بینی نظامی گنجه‌ای در مخزن الاسرار و اسکندرنامه
نویسنده:
مینا مردانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهآنچه نظامی گنجه‌ای را به عنوان شاعر گران‌پایه در میان اندیشمندان نشان می‌دهد، گذشته از آفرینش‌های شاعرانه‌اش که در اوج کمال است، بسط و تجسّم اندیشه‌ای است که در بستر شعر و قصّه و حکایات او موج می‌زند و تأمّل و انکشاف آن، در این زندگانی تکراری و غم‌انگیز، به بودن انسان معنا می‌بخشد.نوعی جهان‌بینی الهی و عرفانی، تعالیم اخلاقی و دقایق حکمت نظری و عملی و فنّ سیاست به صورت زمینه‌ای کم و بیش قابل توجه، در هر مناسبتی که شعر و قصّه این گونه تأمّلات را تداعی می‌کند، در آثار او مجال ظهور یافته است.در پژوهش پیش ‌رو، نگرش و دیدگاه‌های نظامی در چهار حوزه؛ جهان‌بینی توحیدی، عرفانی، اخلاقی، سیاسی- اجتماعی با تکیه بر دو اثر گرانقدر او، یعنی مخزن‌الاسرار و اسکندرنامه واکاوی شده است. بعد از ذکر کلیات در فصل نخست، در فصل دوم به تشریح و تعریف جهان‌بینی‌های مذکور از نگاه اندیشمندان و صاحب نظران پرداختیم تا محدوده کار پژوهش ما روشن گردد. سپس در فصل سوم شرح مختصری از احوال و افکار نظامی ارائه شده است.پس از آن یافته‌های اصلی پژوهش در فصل چهارم در چهار بخش، تقسیم شده است که هر بخش به یکی از دیدگاه‌های مورد بررسی اختصاص یافته است و آنچه که درخور توجه می‌باشد، این است که نظامی سعی کرده تا نظریات خویش را در باب خداشناسی، عرفان و اخلاق و فنّ سیاست و... به علاوه‌ی همه تجربه‌های شخصی خود، متناسب با رویدادهای مختلف در این دو اثر منعکس سازد.
بررسی ابعاد زبانی و فکری سخنان شیخ ابوالحسن خرقانی
نویسنده:
سکینه شاعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالحسن علی بن احمد خرقانی (352-425 ه.ق.)، از صوفیان قرن چهارم و پنجم هجری است. وی فردی امّی و نانویسا بوده، که در بیان سخنان خود متأثر از زبان محاوره و گویش منطقه‌ی خود (قومس) بوده است. به گفته‌ی خود تمام تعلیماتش را از خداوند می‌گرفته است. از نظر فکری می‌توان او را دنباله‌رو افکار عارفان بزرگ منطقه‌اش به ویژه، ابوالعباس قصاب (م. نیمه‌ی دوم قرن چهارم.) و بایزید بسطامی (م. 261 ه.ق.) دانست. این پژوهش که با توجه به سخنان خرقانی زبان و اندیشه‌ی وی را بررسی و تحلیل می‌کند، در چهار فصل انجام شده است؛ در ابتدا شرح احوالی از خرقانی، اوضاع سیاسی- مذهبی زمان وی، هم‌چنین کلیاتی درباره‌ی ویژگی‌های زبانی و فکری او آورده شده است و در فصل‌های بعد دیدگاه‌های عرفانی او با محوریت دو اصل زبان و فکر به عنوان اساس مباحث و موضوعاتی چون خداشناسی، رابطه‌ی انسان با خدا، شطحیات و کرامات عرفا، جوان‌مردان در نگرش عرفانی، دنیا، مرگ و جهان پس از آن، شفاعت و...، موضوع‌بندی و بررسی شده است، سپس نگرش خرقانی به اجتماع اطراف به ویژه، طبیعت، گل‌ها و گیاهان، رنگ‌ها، شغل، خانواده و مردم آمده است. ویژگی‌های آوایی، واژگانی و نحوی کلام وی نیز در سطح زبانی تحلیل گردیده است.در بُعد زبان و سه سطح موسیقایی، واژگانی و نحوی، پیروی از زبان محاوره، آرایه‌ی سجع و موازنه، تکرار، به ویژه، تکرار حروف، هم‌چنین استفاده از واژه‌های کهنه و مهجور، کاربرد برخی واژه‌ها و ترکیبات عربی، پیشوندهایی که بعدها به پیشوندهای مرده‌ی زبان تبدیل می‌شوند و نیز استفاده از حذف، تقدیم و تأخیر نقش‌های مختلف دستوری و کاربرد حروف در معانی مختلف، از ویژگی‌های بارز سخنان خرقانی به شمار می‌رود.در بُعد فکری، خرقانی عقل را در شناخت حق نارسا و عشق حقیقی را بر آن پیروز می‌داند. او به مرگ ارادی (فناء فی الله) معتقد است و از نظر او نفس سرکش را با مبارزه‌ی همیشگی می‌توان مهار کرد. وی هم‌چنین در سخن خود به بیان شطحیاتی می‌پردازد که عوام از درک آن ناتوانند. از جلوه‌های طبیعی نظیر آتش و آب و باد و حتی رنگ‌ها و پرندگان در سخن خرقانی می‌توان برداشت‌های عرفانی و رمز گونه کرد. وی جوان‌مردان را انسان‌های کامل معرفی می‌کند و خود به اصول آنان بسیار پایبند است.
مهارت‌های زندگی در کیمیای سعادت غزالی
نویسنده:
غزاله ساجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دنیای امروز برنامه آموزش مهارت های زندگی یک برنامه پیشگیرانه است به منظور ارتقای سطح زندگی، بهداشت روان و پیشگیری از آسیب‌های روانی و اجتماعی، از سوی یونیسف ارائه شده است. شایان ذکر است در دریای پُر گوهر ادبیات فارسی یکی از ارزشمندترین آثار ادبی، کیمیای سعادت غزالی است که در 4 رکن می‌باشد. یک جنبه از پرتوهای این کتاب به بررسی مهارت‌های زندگی و ارائه راه و رسم در زندگی دنیوی و اُخروی می‌پردازد و به ما می‌آموزد با بکار بستن این راهکارها به سعادت دنیا و آخرت نائل شویم.هدف از این پژوهش استخراج این مهارت‌های زندگی براساس مدل 4H در کیمیای سعادت غزالی بوده و پاسخ به سوال اصلی: «غزالی چه آداب و مهارت‌هایی را در کیمیای سعادت مطرح می کند؟» پژوهشگر با روش تحلیلی، توصیفی– اسنادی، براساس 35 مهارت مدل 4H به تجزیه و تحلیل یافته‌ها پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است :•
  • تعداد رکورد ها : 192