جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 293
بررسی تطبیقی ارتباط ایمان با مقومات ایمانی از دیدگاه مولانا و کییر کگور
نویسنده:
سعید رحیمیان، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
مقاله حاضـر بيـان كننـده برخی از مقومـات و مقـدمات ايمـان از ديـدگاه مولانـا و كی یركگور است. پس از غور و بررسی در آثار مولانا و كـی یركگـور در مـی یـابيم كه هر دو انديشمند تقريباً در اصولی ماننـد ايمـان و شـور، ايمـان و تـسليم، ايمـان و اختيار و ... به يك نقطه می رسـند و ايـن امـور را لازمـه لاينفـك ايمـان و ديـنداری می دانند . اما آنچه سبب اختلاف نظر اين دو انديشمند می شود، يكی، نحـوه رويكـرد آندو به اين مباحـث اسـت و ديگـر، بحـث ايمـان و عقـل اسـت كـه در ايـن زمينـه كی یركگور معتقد است عقل نه مقوم ايمـان اسـت و نـه مقدمـه آن، بلكـه خـارج از بحث ايمان است . بدين ترتيب مباحث دينی و ايمانی نه تنهـا خردپـذير نيـستند، بلكـه برخی از مباحث دينی خردگريز و برخی ديگر كه بيـشتر آنهـا را تـشكيل مـی دهنـد، خرد ستيزند؛ اما مولانا اولا، عقل را به عنوان مقدمه ايمان قبول دارد؛ ثانياً قائل به فـوق عقلانی بودن اين مباحث است، نه خرد ستيزبودن آنها. در اين جـستار كوشـش شـده است تا با استناد به آثار اين دو متفكر، تشابهات و مشتركات فكـری و اعتقـادی آنهـا در باب ايمان به صورت تطبيقی مورد واكاوی قرار گيرد.
صفحات :
از صفحه 157 تا 186
بررسی تطبیقی مفهوم تجلی در اندیشه وحدت گرای مولانا و شبستری با استناد به مثنوی و گلشن راز
نویسنده:
حسین آریان، لیلی عباسی منتظری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
همان طور که می دانیم اصل جهان بینی مولانا بر محور وحدت وجود است؛ اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آن ها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تاثر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی مفهوم «تجلی» که یکی از مفاهیم اساسی در مبحث وحدت مطلق است بپردازیم. هدف عمده ما در مطالعه حاضر، در اصل بررسی شباهت ها و تفاوت های دیدگاهی مولانا و شبستری نسبت به مساله تجلی ذات حق در کثرات و تعینات است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 189
بررسی تطبیقی شخصیت از دیدگاه جلال الدین مولوی با آبراهام مازلو
نویسنده:
مسعود حجازی، حسین آریان، فهیمه شجاعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
مولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاه های انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آن انسان می داند و در سرتاسر مثنوی این «انسان محوری» کاملا به چشم می خورد. از این منظر اندیشه های مولوی بسیار به روانشناسان انسان گرا از جمله مازلو نزدیک است. آبراهام مازلو بنیانگذار و رهبر معنوی جنبش روانشناسی انسانگرا محسوب می شود. او شدیدا از رفتارگرایی و روانکاوی، مخصوصا رویکرد فروید به شخصیت انتقاد کرد. به عقیده مازلو در صورتی که روان شناسان فقط انسانهای نابهنجار و آشفته را بررسی کنند، خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی، خرسندی، و آرامش خیال را نادیده می گیرند. ازاین رو وی به مفاهیم مثبت و از جمله خود شکوفایی تاکید کرد. مازلو معتقد بود در صورتی که نتوانیم بهترین نمونه های انسان، خلاق ترین، سالم ترین و پخته ترین افراد جامعه را بررسی کنیم ماهیت انسان را دست کم می گیریم. در این پژوهش تلاش بر آن است تا نزدیکی های اندیشه مولوی، به عنوان یک عارف ایرانی، با رهبر روانشناسان انسان گرا، مازلو، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 169 تا 193
بررسی تطبیقی-تحلیلی فهم و شناخت خداوند از نظر سورن کی‌کگارد و مولانا جلال‌الدین
نویسنده:
مریم دریابار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با عنوان بررسی تطبیقی- تحلیلی فهم و شناخت خدا و فهم از نظر سورن کی‌یرکگارد و مولانا جلال‌الدین در صدد بیان دیدگاه و اندیشۀ این دو متفکر عارفه پیشه در جهت راه‌های شناخت خدا می‌باشد. شناخت خدا از مهم‌ترین دغدغه‌های انسان در همۀ ادوار بوده و هست، به دلیل اینکه شیوۀ رفتاری و عملکرد آن‌ها را تحث قرار می‌دهد.دیدگاه مولانا به خاطر برخورداری از شیوه‌ها و راهکارهای ناب، حائز اهمیت است. مولانا برای شناخت خدا، گاهی مانند فیلسوفان، برای گروهی که جزء از این راه نمی‌توانند به شناخت برسند، اقامۀ برهان می‌کند و گاهی نیز عارفانه و عاشقانه به شناخت حضوری و بی‌واسطۀ خدا از طریق صفای دل می‌پردازد. مولانا برای بیان مفاهیم از شیوۀ غیرمستقیم و با زبان تمثیل، ضرب‌المثل و قصه استفاده می‌کند، و در این راه، طبیعت و موجودات را به خدمت می‌گیرید.اندیشۀ سورن کی‌یرکگارد نیز به دلیل تجربۀ شخصی و درونی‌اش و همچنین غیرعقلانی دانستن شناخت خدا، قابل توجه می‌باشد. وی از ایمان‌گرایان مشهور مسیحی است که شاید بیش از هر فیلسوف دیگر بر اهمیت درون و فرد تأکید می‌کند. او معتقد است که شناخت خدا ورای عقل است و تنها راه شناسایی خدا به وسیلۀ ایمان است. از نظر او ایمان یک جریان است که باید هر لحظه آن را با انتخابی خود خواسته پذیرفت. و یک رابطۀ خصوصی با خداست که قابل بیان و آموزش نیست.
بررسی تطبیقی آرای تربیتی ایمانوئل کانت و جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولوی
نویسنده:
علی نیکوفرید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های اندیشه های تربیتی ایمانوئل کانت و جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولوی است . روش تحقیق،‌ روش توصیفی – تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است در این پژوهش پنج مولفه انسان شناسی ، ماهیت تعلیم و تربیت،اهداف تعلیم وتربیت ،اصول تعلیم وتربیت، روش های تعلیم وتربیتمورد مقایسه قرار گرفته است که مهم‌ترین یافته هابه این شرح می‌باشد. شباهت‌ها: در ماهیت تعلیم و تربیت: کانت و مولوی هر دو به مساوات و برابری در تعلیم و تربیت ، قدرت عقل و محدودیت آن ، پرورش اندیشه انسان و تهذیب اخلاق ، عملی بودن تعلیم و تربیت ،ماهیتى تدریجى و پیوسته تعلیم و تربیت اعتقاد دارند. در ماهیت انسان هر دو به الهی بودن و نیک بودن ذات انسان ، نیازمند بودن انسان به تعلیم و تربیت، قدرت عقل و اندیشه در انسان واختیار و آزادی انسان اعتقاد دارند.در اهداف تعلیم و تربیتهر دو به هدف رسیدن به کمال انسانیت و پرورش و هدایت عقل و اندیشه،اعتقاد دارند.در اصول تعلیم و تربیت هر دو به اصول آزاد‌ی، فعالیت، تبعیّت از مربی، توجه به همه ابعاد وجودی متربی و تدریج و وجود مراحل متعدد و رعایت اصول هر یک اعتقاد دارند. در روش‌های تعلیم و تربیت هر دو به روش تشویق و تنبیه وروش کار و فعالیت اعتقاد دارند. تفاوت‌ها:در ماهیت تعلیم و تربیت کانت غایت تربیت را تربیت اخلاقی می‌داند و اساس تربیت را رسیدن به قانون اخلاقی می‌داند. مولوی غایت تربیت را قرب الهی می‌داند و مهمترین نوع تربیت را تربیت عرفانی می‌داند. کانت به نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر آزادی فرد و رشد و تعالی استعدادهای فرد معتقد است و مهمترین بخش تعلیم و تربیت تربیت اخلاقی می‌داند وتعلیم و تربیت بر ارزش‌ها تأکید دارد و ارزش‌ها بر بایدهای اخلاقی استوار است و از سوی دیگر مولوی معتقد است درتعلیم و تربیت تزکیه بر تعلیم مقدم است فن تربیت، کنش و گاه واکنشی است مهرآمیز ، بخردانه ، با روندی آهسته و پیوسته و بالنده.سود معنوی و مادی متربی در پی برانگیختن و پروراندن هماهنگ و همه سویه همه نهادهای خدا آفریده او برمی آیدهمچنین مولوی معتقد است که در تعلیم و تربیت شخصیت انسان آنگاه شکل می گیرد و به ثمر می نشیند که رابطه او با خدا رابطه عشق و فنا باشد و تعلیم و تربیت عرفانی خویش را بر شعور جهان هستی استوار است. درماهیت انسانکانت به امکان تجربه و درک قوانین طبیعی توسط انسان تأکید می‌کند و مولوی به سلسله مراتبی بودن جسم و روح انسان تأثیر متقابل روح و بدن معتقد است همچنین ویژگی‌های فقر ذاتی، عشق ورزی و تأثیر پذیری و تأثیرگذاری را برای انسان بر می-شمارد.دراهداف تعلیم و تربیتکانت اهداف‌ آراسته شدن به آداب و پرورش بعد فرهنگی در انسان،ایجاد نظم و انضباط در انسان، پرورش نیروی فهم و قضاوت در انسان، استواری در اخلاق و تهذیب اخلاق و نفس، پرورش عمومی قوای ذهن، پرورش خاص قوای ذهنی وتبدیل حقیقت به امر اخلاقی را برای تعلیم و تربیت بر می‌شمارد و مولوی اهداف فناءفی الله و بقاءبالله، تربیت نفس وکنترل نفس اماره و تهذیب اخلاق خود، پرورش و هدایت عقل و اندیشه، حل مشکلات وجودی، رسیدن به سعادت دین و دنیا را برای تعلیم تربیت ذکر می‌کند.دراصول تعلیم و تربیتکانت اصول تربیتی از جمله اصل انضباط، اصل تجربه، اصل آینده نگری، اصل، اصل لزوم همراهی علم با عمل توجه دارد و از سوی دیگر مولوی اصول تربیتی از جمله اصل عبودیت، اصل عنایت خداوند،اصل کرامت انسان،اصل تفرّد توجه دارد. درروش‌های تعلیم و تربیتکانت به روش تربیت منفی، روش بازی و کار، روش سقراطی و روش تعقل‌گرایی توجه دارد از سوی دیگر مولوی به روش الگویی، روش مهرورزی، روش موعظ? حسنه، روش مشاوره، روش داستان سرایی و قصه گویی وروش تمثیل توجه دارد.
بررسی تطبیقی انسان شناسی عرفانی از نظر مولوی و اکهارت
نویسنده:
اکرم علی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی انسان شناسی عرفانی از نظر مولوی و اکهارت است.مولوی واکهارت هر دو از عرفای اسلامی ومسیحی قرن هفتم هجری {سیزده میلادی}هستند،یعنی هردو متعلق به یک عصر می باشند.نتایج به دست آمده از پژوهش مشترکات چشمگیری را نشان می دهد
گذر از درگاه های کیهانی از نگاه مولوی
نویسنده:
احدفرامرز قراملکی, شهرام محمدپور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
چکیده :
سفر به زمان و ورود به عوالم موازی جهان ماده يكی از مسائل كلان فيزيی مدرن است كه تحقق آن به دنبال تئوری «نسبيت انيشتين» و در سايه عبور از درگاه هايی چون سياه چاله ها و كرمچاله ها رنگ امكان به خود گرفته است، اما قوانين حاكم بر ماده امكان سفر به زمان را تا حد امتناع تنزل می دهند؛ زيرا مولفه مشتری روش های مذكور، رسيدن سرعت جسم به حد سرعت نور است و رسيدن به اين سرعت بر طبق قانون نسبيت مستلزم ميل كردن جرم جسم به بی نهايت و به تبع آن امتناع فيزيكی برای جابه جايی چنين جرمی است. از اين رو سفر به زمان تاكنون در حد يك معمای علمی ذهن نواز باقی مانده است. عبور از زمان از نگاه مولانا فرآيندی است كه در دامنه «معراج» قابل تحقق است و در دو حالت دفعی و تدريجی به وقوع می پيوندد. نكته در خور توجه آن است كه مولانا مانند فيزيک دانان امروز عبور دفعی از حصار زمان را از طريق سياه چاله های آسمانی ممكن می داند اما توجه وی به انضباط ذهنی- روانی مسافر زمان و اينكه عبور از زمان مستلزم داشتن هويت غيرزمانی و حواسی گسترده است، ديدگاه او را از فيزيک دانان متمايز می كند. ابتنا و گره زدن ديدگاه مولانا بر اَبَرنظريه نسبيت در فيزيک می تواند به رخنه پوشی ديدگاه های فلسفی- عرفانی ما و به تبع آن به يك جهش كلامی بينجامد.
صفحات :
از صفحه 112 تا 148
دعوت به وحدت و نوع دوستی در ادبیات عرفانی
نویسنده:
حسین نوین, نرگس مرادگنجه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمي عرفان اسلامی ايران,
چکیده :
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: " انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق". همچنین آن حضرت حسن خلق را کلید بهشت معرفی می کنند. در دین مبین اسلام حسنه و مدارا و صلح جویی همواره تاکید و از کینه ورزی، عدوات به عنوان زذایل اخلاقی نهی شده است. عارفان مسلمان با نگاهی ظریف و هنرمندانه به دین و مباحث اخلاقی، متون خود را با گوهر تعلیم آراستند و به ویژه سدۀ هفتم تعالیم عرفان اسلامی در بطن زندگی مردم جاری و پیام انسانی و اخلاقی دین اسلام با نگاهی عرفانی و هنری مردم را به سجایای اخلاقی، مثل اخوت، نوع دوستی، دوری از خصومت و کینه توزی، تحمل و صبر برای رسیدن به صلح و وحدت و یکپارچگی دعوت کردند. بزرگ پهنه ادب فارسی، سعدی، مولوی و حافظ پیام صلح، دوستی و اخوت آنان برجسته تر و نمایان تر به خوانندگان منتقل شود.
صفحات :
از صفحه 108 تا 134
تاثیر عشق بر معرفت از دیدگاه مولانا
نویسنده:
خداداد محبی ,محمدمهدی مظاهری , سهیلا پرستگاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عشق به موضوع معرفت یکی از عوامل موثر در کسب معرفت نسبت به آن موضوع است. مولانا این مطلب را در آثار خود مورد تایید و تاکید قرار داده و آن را موثرترین عامل کسب معرفت دانسته است. به همین خاطر در آثار خود بطور مفصل پیرامون آن سخن گفته است. در این مقاله دیدگاه ها و نقطه نظرات این عارف بزرگ در مورد تاثیر عشق بر معرفت اعم از معرفت حقیقی، معرفت تقلیدی و معرفت الهی بیان گردیده و مشخص می گردد که به اعتقاد مولانا عشق علاوه بر اینکه در ایجاد معرفت موثر بوده در مواردی مانند: انتخاب موضوع معرفت، آماده سازی نفس برای کسب معرفت، رفع موانع معرفت و رفع تردید و ابهامات معرفتی، نیز تاثیر عمیق دارد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 152
مرگ و ابدیت از دیدگاه مولوی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مولوی در تعبیراتی که از مرگ آورده، گاهی آن را امری ناپسند و گاهی مطلوب و پسندیده توصیف کرده است. از نظر وی حقیقت آدمی، روح اوست که مدتی در بدن محبوس گشته است. کسی که غافل از این معنی است؛ یعنی خود را بدن مادی می پندارد، مرده است. از این رو کسانی که به دنیا دل بسته اند، مردگانی اند که این جهان تنگ و تاریک از نظر آنها فراخ و روشن است. در این معنی، زندگی و مرگ امری تشکیکی است و مراتب آنها، همان مراتب نزدیک بودن به خداوند یا دور بودن از اوست. علم و معرفت که خود نیز دارای مراتب شدت و ضعف است، موجب قرب به خداوند است. از این رو انسانی که دارای معرفت بیشتری باشد، نزدیک تر به خداوند و زنده تر است. مرگ در معنایی دیگر، چیزی است که عارفان، مشتاق آنند و مولوی با تعبیراتی مانند به وصال رسیدن و از حجاب خارج شدن از آن یاد کرده است. این مقاله با بیان تعبیرات مختلف مولوی از مرگ و تحلیل آنها با مبانی عرفانی وی، می کوشد به تصویری که مولوی از زندگی و مرگ داشته است، نزدیک شود.
صفحات :
از صفحه 111 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 293