جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 187
رسائل الشیخ المجلد 1
نویسنده:
أحمد بن زین الدین إحسائی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
معارف القرآن من خلال الحواميم السبع
نویسنده:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
رسائل ابن حزم الأندلسي المجلد 1
نویسنده:
أبو محمد علی بن أحمد بن سعيد بن حزم الأندلسی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ابن‌حزم شخصيتى است كه فرقه ظاهريه را در فقه و كلام به اوج رساند. اين فرقه را على بن داود اصفهانى پديد آورده بود، ولى بى‌شك شاخص‌ترين چهره آن ابن‌حزم است و فرقه ظاهريه را بيشتر با نام او مى‌شناسند. او در واقع هم فقيه متبحر و بزرگى بود و هم در زمينه مباحث كلامى صاحب نظر محسوب مى‌شد. هنگامى كه انديشه كلامى ابن‌حزم اندلسى بزرگ‌ترين متفكر فرقه ظاهريه را مورد بررسى قرار مى‌دهيم، در اولين نگاه چنين به ذهن مى‌رسد كه ابن‌حزم به نوعى ميان دو نقيض جمع كرده است. او از سويى يك نص‌گراست كه نوعى زبانشناسى ظاهرگرايانه را ارائه كرده و هيچ‌گونه تأويل عقلانى يا غيرعقلانى از ظاهر متون دينى (قرآن و روايات) را اجازه نمى‌دهد و از سوى ديگر در مخالفت با شكاكيت، اثبات توحيد و نبوت، حمايت از علوم يونان؛ مانند فلسفه، منطق، پزشکى، رياضى و... و ارائه برخى از تأويل‌ها چهرهاى كاملاً استدلالى و عقل‌گرا از خود بروز مى‌دهد. اين مسأله باعث شده كه در طول تاريخ افراد زيادى ابن‌حزم را به تناقض در افكارش متهم كنند. او براى مطرح كردن انديشه‌هاى كلامى خود، طرحى جامع در نظر داشته كه بحث اديان را نيز ضمن اين طرح جامع آورده است. وى بعد از اثبات وحدت و يگانگى خداوند و اثبات ضرورت نبوت، به اديان پرداخته تا با اثبات عدم كفايت هر يك از اديان حقانيت دين اسلام را به اثبات رساند. بدين‌رو هر كجا كه در آثار وى بتوان رد پايى از اين طرح جامع يافت، در مورد اديان نيز مطالبى وجود دارد. اكنون خلاصه مطالبى كه در رسائل ابن‌حزم آمده است، به ترتيب مقالات ارائه مى‌گردد: در اين رساله، ابن‌حزم كوشيده است كه علوم را دسته‌بندى كرده و ترتيب يادگيرى آنها را براى متعلمان مشخص نمايد. ضمن اين بحث، او به مطالعه اديان نيز پرداخته است. تلاش ابن‌حزم در مطالعه اديان بيشتر مصروف گزارش و نقد آنها شده است. در عين حال نكات جالب و ارزشمندى در مطالعات اديان وى وجود دارد كه مطالعه آثارش را در اين زمينه ضرورى مى‌سازد. اينكه ابن‌حزم در بخش توصيف‌هاى خود چه ميزان صائب بوده است و تا چه حد تصويرى كه از ديگر اديان مى‌دهد، دقيق است و بحثى بسيار مفصل مى‌طلبد كه مى‌بايست از طريق كارهاى تطبيقى نوشته‌هاى او با كتاب‌هاى مقدس و نيز تاريخ و فرق ديگر اديان مقايسه جدى شود. اهم مطالب این مجلد: رسائلی در مداوت بر نفس ، رساله ای در غنای الهی و فصلی در معرفت نفس
انسان‌شناسی در آثار منظوم جامی
نویسنده:
فخری رسولی گروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با عنوان «انسان‌شناسی در آثار منظوم جامی», در پی آن است که عقاید عرفانی جامی را در باب انسان‌شناسی مورد بررسی قرار دهد. جامی وام‌دار عرفانی است که از قرن هفتم، توسّط ابن‌عربی، عارف برجسته‌ی عرفان اسلامی, پایه‌ریزی شد. این پژوهش قصد دارد که میزان تآثیر پذیری جامی از ابن‌عربی را روشن سازد؛ به همین جهت از بیان برخی نظریّات ابن‌عربی نیز بی‌نیاز نبوده است. همچنین در هر فصل، قبل از پرداختن بهعقیده‌ی جامی، نظریّات عرفای پیشین و معاصر نیز ذکر شده است. لذا, مطالعه‌ی این پایان‌نامه, خواننده را با عقاید عرفانی جامی در آثار منظومش آشنا می‌سازد و علاوه بر آن, تفاوت عقیده‌ی او را با عرفای پیشین ومعاصر روشن می‌کند. بنابراین, پس از فصل اوّل که به بررسی اوضاع و احوال زندگی جامی و شیوه‌ی شاعری و چیستی مذهب او پرداخته شده, در فصل دوم به عقیده‌ی عرفا در خصوص چگونگی آفرینش انسان و مقام خلیفه‌اللّهی او اشاره شده است.در فصل سوم به «خودشناسی» و امکان آن پرداخته شده و به دنبال آن، در فصل چهارم، «ابزار و منابع شناخت» از دیدگاه جامی و ابن‌عربی و سایر عرفا و همچنین تفاوت دیدگاه ایشان با حکما بررسی شده است.فصل پنجم به «انسان کامل» و جایگاه او در عالم هستی اختصاص دارد و فصل نهایی این پژوهش، به «ولایت» و «نبوّت» و عقیده‌ی ابن‌عربی و دیگر عرفا در باب برتری ولایت بر نبوّت و همچنین بررسی دیدگاه جامی و ابن‌عربی در خصوص خاتم‌الاولیا پرداخته است.بی تردید, نگارش چنین موضوعاتی می‌تواند راهگشای شناخت بیشتر خطّ مشی عرفایی چون جامی باشد که نسبت به دیگران, کمتر بدو پرداخته شده است.
مفهوم خودی از دیدگاه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث و بررسی مفهوم خودی درمثنوی مولانا جلال‌الدین و تطبیق آن با برخی از مکاتب جدید در روانشناسی و توجه به این نکته که مولوی انسان را ازیک دیدگاه الهی و ب عنوان کسی که شایستگی و استعداد وصول به کمال قرب الهی و مدارج و لایت و وصول به مرتبه انسان کامل را دارد مورد بررسی قرارمیدهد و برعکس درمکاتب جدید غرب انسان فقط ازدیدگاه اصالت بشر و آنهم بشری که خودمدار و خودمحور است و به کمال بعد و دوری ازحق رسیده است موردنظر قرار میگیرد دراین پژوهش که تاکنون همه مواد بحث حمع‌آوری شده است ،سعی براین است که تمام مفاهیمی که با مفهوم خودی ارتباط دارداز دیدگاه مولانا مورد بحث قرار گیرد.
رؤية الفلسفية، نقد و تحليل
نویسنده:
ماجد كاظمي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: باقیات,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نقد و بررسی تفکرات فلسفی و اقامه استدلال در زمینه ادله عقلی فلاسفه و مباحث مطرح شده از سوی آنان است. در این نوشتار ابتدا به بحث در مورد اهمیت توحید و حفظ دین اسلام و آموزه‌های اسلامی و شیعی پرداخته شده آنگاه به جایگاه عقل در دفاع از اصول دین اشاره گردیده است. نویسنده از سفسطه‌گری در فلسفه و ایجاد شک و شبهه در اصول بنیادین دین اسلام انتقاد کرده و برخی از استدلال‌های فلاسفه در زمینه توحید و مباحث مربوط به آن را نقد کرده است. وی اصول کلی معرفت را که فلاسفه باید به آنها پایبند باشند را اموری مانند: ایمان به امر خارجی، ایمان به عقل، ارزش معرفت، مصادر معرفت، مدرکات عقل، قوانین واقعی و طبیعی، طبیعت احکام عقلی، اختلاف عقل و شرع و رفع این توهم و استدلال به آیات و روایات در تبیین مسایل فلسفی نام برده و بعضی از براهین فلسفی مانند حرکت جوهری را مورد نقد و ارزیابی قرار داده است.
رابطه ی خودشناسی باخداشناسی در قرآن و روایات
نویسنده:
مرضیه اشرفی مشهود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در قرآن بسیار به آن سفارش و توصیه‌شده، خودشناسی است. آدمی به‌ واسطه‌ی خودشناسی به موقعیت، شخصیت و ارزش خود پی می‌برد. انسان تا زمانی‌که موقعیت خود را در جهان آفرینش نشناسد، نمی‌تواند به ارزش وجودی خود دست یابد و در نیل به آن‌که هدف غایی خلقت است سعی و کوشش نماید. خداوند متعال نیز به مسأل? شناخت نفس اهمیت داده است و در آیه‌ی 14 سوره‌ی مبارکه‌ی قیامت می‌فرماید: «بَلِ الأنسانُ علی نَفسِهِ بَصیره». پروردگار بلند مرتبه با فرستادن آیاتش برآن است که انسان خود را کشف و شخصیتش را درک کند؛ زیرا شناخت انسان موجب شناخت و معرفت خداست و نهایت شناخت نفس، رسیدن به ذات باری تعالی است؛ و این معنای همان کلام الهی است: «وَ إلیهِ المُنتهی» که منتها، بازگشت و آخرین نقطه مقام کمال انسانیت، خداست و بس. پژوهش حاضر بر آن است که مسأله‌ی خودشناسی(معرفت نفس)، اهمیت، موانعی و آثار آن را مورد واکاوی قرار دهد و این‌که معرفت نفس، چگونه ما را به سمت خداشناسی و معرفت رب می‌کشاند و چگونه معرفت نفس، مستلزم معرفت حق است. در این راستا راه‌های خداشناسی، آثار و موانع آن نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یکی از راه‌های شناخت خداوند، شناخت نفس است و خود فراموشی عامل اصلی خدا فراموشی است. پیامبر گرامی اسلام(ص) در نهج الفصاحه، در مورد شناخت حق‌تعالی فرموده‌اند: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرفَ رَبَّهُ» که از آن مفهوم می‌شود «هر کس خودش را بشناسد، پس قطعاً پروردگارش را شناخته است». از این حدیث، دو قرائت امتناعی و امکانی ارائه‌ و گفته‌شده است که برخی آن را تعلیق به محال دانسته‌اند و برخی به طرق گوناگون درصدد توجیه و تبیین کیفیت معرفت رب از راه معرفت نفس برآمده‌اند.
بررسی و مقایسه زهدیات ابوالعتاهیه و ممحصات ابن عبدربه
نویسنده:
مرضیه صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در زندگی انسان، تعقل و خردورزی و سپس انتخاب اعتقاد درست، بسیار اهمیت دارد، زیرا انتخاب هر اعتقاد و تفکری قطعاً در سرنوشت و اعمال انسان اثر می گذارد و می توان گفت که رفتار آدمی، جلوه بیرونی همان باورهاست. اصولاً تفاوت اساسی بین افراد صالح و غیرصالح به اعتقاد و تفکر آنها بر می گردد. از این روست که قرآن انسان را بسیار به اندیشه ورزی و انتخاب راه و اعتقاد صحیح و احسن و التزام به آن، دعوت می کند؛ به گونه ای که بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کر و لال اند و اصلاً تعقل نمی کنند. بنابراین قبل از هر چیز انسان باید درباره ی اموری که در زندگی اش سرنوشت ساز است به تفکر بپردازد. از مسائل مهم و سرنوشت ساز در سعادت آدمی، تفکر در باب انسان، خدا و معاد است. آدمی اگر به درستی خود را بشناسد و توانایی ها و گنجینه های فطری خود را کشف کند می تواند به سعادت و کامیابی نائل گردد. بنابراین اولین وظیفه انسان، این است که خود را بشناسد، از چه آفریده شده است و چه کسی او را آفریده است و چه توانایی هایی در نهاد او قرار دارد، خودشناسی او اگر به درستی انجام گیرد می تواند به شناخت خدا و معاد نیز بینجامد. اعتقاد به خدا و معاد، چهره زندگی انسان را دگرگون می کند.
کمال و سقوط انسان ازدیدگاه مولانا و مایستراکهارت
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرویکرد مولانا و مایستر اکهارت به مسئله انسان و سیر کمالی او متاثر از نگاه ذو مراتبی به حقایق هستی اعم از خدا و انسان است . انسان موجودی است دارای ساحت های ظاهری و باطنی که هرکدام منعکس کننده بخشی از حقیقت پنهان اوست .بنابراین کمال و سقوط او نیز با توجه به این سلسه مراتب وجودی او معنا می شود .اگرچه این دو عارف متعلق به دو سنت عرفانی جدا از یکدیگر بوده اند و تاثیر سنت های دینی شان در تعالیم عرفانی آنها منعکس شده ، امّا رویکرد عرفانی آنها به انسان و بویژه کمال و سقوط او از وجوه تشابه و تفاوت معناداری برخوردار است. از این جهت نگاه تطبیقی به مسئله کمال و سقوط در آموزه های این دو عارف ، هم از جهت مقایسه دو سنت عرفانی اسلام و مسیحیت بطور اعم و هم تحلیل و مقایسه نگاه عرفانی این دو عارف بطور اخص به مسئله مذکور ، قابل توجه می باشد. در این رساله مسئله کمال و سقوط انسان در دو مرحله اصلی که مشتمل بر مراحل فرعی تری است و همه مراحل با یکدیگر ارتباط متقابل دارند ، مطرح شده است .در مرحله اول که نقش معرفت و شناخت در کمال و سقوط انسان است ، این مسئله در سه سطح حسی ، عقلی و شهودی مطرح شده است. محدودیت و عدم توانایی معرفت حسی در درک حقیقت مستلزم گذر کردن از این مرحله و رسیدن به حواس باطنی است ، علاوه بر این گرفتار شدن انسان در دایره ی تنگ عقل جزیی در مرحله شناخت عقلی نیز مانع رسیدن انسان به مرتبه ی عقل کلی است ، که از محدودیت های عقل جزیی به دور است.آنچه می تواند مکمل این دو مرحله شود ، رسیدن به معرفت شهودی از حقیقت و درک بی واسطه آن است . رسیدن به این مرحله مستلزم از بین بردن موانع ارتباط برقرار کردن با حقیقت الهی خویشتن و رسیدن به خودشناسی حقیقی است، که در تعالیم عرفانی آنها این مسئله بسیار با اهمیت و برجسته است . رسیدن به این مرحله از کمال نیز مستلزم عبور کردن از موانعی است کهگاهی از سنخ دانستنی های کاذب و گاهی از سنخ بیماری های اخلاقی ، تعلقات عاطفی و عدم برخورداری از عنایت خداوند و رهبری معنوی است.رویکرد مولانا و اکهارت در معرفی و سلوک در این مراحل،برای رسیدن به کمال و رها شدن از سقوط معنوی، با تاکید بر عشق در تعالیم مولانا و وارستگی در تعالیم اکهارت قابل بررسی است.کلمات کلیدی: مولوی ، اکهارت ،خودشناسی،عشق،وارستگی،عقل،شهود،کمال،اخلاق
اصول تعلیم  و تربیت اخلاقی ا ز نظر احمد نراقی و استاد  مطهری
نویسنده:
لیلا کمال لو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: اخلاق، رمز سعادتمندی انسان است و غفلت از آن، به منزله فاجعه‌ای دردناک است و این مطلب است که کمتر اندیشمندی از کنار آن به راحتی گذشته است، به طوریکه می‌توان گفت عموم فیلسوفان و متکلمان تاریخ، بخشی از رسالت خویش را در سامان‌بخشی به نظام‌های مختلف اخلاقی سپری کرده‌اند، چه در میان مسلمانان و چه اندیشمندان غیر مسلمان. در حوزه اسلامی از معاصرین شهید مطهری، و از متقدمین ملا احمد نراقی، از جمله کسانی هستند که به ضرورت پرداختن به مباحث اخلاقی به طور جدی توجه داده‌اند. لذا ما در این پژوهش این دو تن را، که خود نمونه اخلاق‌اند، انتخاب نموده‌ایم تا با مطالعه آثار گران بهایشان، اصول تعلیم و تربیت اخلاقی مورد نظر آنها را استخراج کنیم. در این زمینه به نقاط اشتراک بسیاری بین نراقی و استاد مطهری رسیدیم و نقاط افتراق در آنها به ندرت دیده می‌شد، که افتراق آنها بیشتر به دلیل معاصر بودن و حوزه وسیع مطالعات استاد مطهری، در دو زمینه تعلیم و تربیت و اخلاق بود. و بیشتر مباحث، در زمان نراقی، مبتنی بر اخلاق بود. و او برای اثبات گفته‌های خویش بیشتر به آیات و روایات استناد می‌کرد و اخلاق را همان تربیت می‌دانست، و تربیت را در اخلاق جستجو می‌کرد، اما بیانات استاد مطهری، بیشتر مبتنی بر نقل و به تفکیک اخلاق از تربیت بود.
  • تعداد رکورد ها : 187