جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
انسان‌شناسی در آثار منظوم جامی
نویسنده:
فخری رسولی گروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با عنوان «انسان‌شناسی در آثار منظوم جامی», در پی آن است که عقاید عرفانی جامی را در باب انسان‌شناسی مورد بررسی قرار دهد. جامی وام‌دار عرفانی است که از قرن هفتم، توسّط ابن‌عربی، عارف برجسته‌ی عرفان اسلامی, پایه‌ریزی شد. این پژوهش قصد دارد که میزان تآثیر پذیری جامی از ابن‌عربی را روشن سازد؛ به همین جهت از بیان برخی نظریّات ابن‌عربی نیز بی‌نیاز نبوده است. همچنین در هر فصل، قبل از پرداختن بهعقیده‌ی جامی، نظریّات عرفای پیشین و معاصر نیز ذکر شده است. لذا, مطالعه‌ی این پایان‌نامه, خواننده را با عقاید عرفانی جامی در آثار منظومش آشنا می‌سازد و علاوه بر آن, تفاوت عقیده‌ی او را با عرفای پیشین ومعاصر روشن می‌کند. بنابراین, پس از فصل اوّل که به بررسی اوضاع و احوال زندگی جامی و شیوه‌ی شاعری و چیستی مذهب او پرداخته شده, در فصل دوم به عقیده‌ی عرفا در خصوص چگونگی آفرینش انسان و مقام خلیفه‌اللّهی او اشاره شده است.در فصل سوم به «خودشناسی» و امکان آن پرداخته شده و به دنبال آن، در فصل چهارم، «ابزار و منابع شناخت» از دیدگاه جامی و ابن‌عربی و سایر عرفا و همچنین تفاوت دیدگاه ایشان با حکما بررسی شده است.فصل پنجم به «انسان کامل» و جایگاه او در عالم هستی اختصاص دارد و فصل نهایی این پژوهش، به «ولایت» و «نبوّت» و عقیده‌ی ابن‌عربی و دیگر عرفا در باب برتری ولایت بر نبوّت و همچنین بررسی دیدگاه جامی و ابن‌عربی در خصوص خاتم‌الاولیا پرداخته است.بی تردید, نگارش چنین موضوعاتی می‌تواند راهگشای شناخت بیشتر خطّ مشی عرفایی چون جامی باشد که نسبت به دیگران, کمتر بدو پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی سماع و موسیقی عرفانی از دیدگاه ابوسعید ابوالخیر و مولوی
نویسنده:
شیرزاد محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث سماع صوفیه[عرفا] یکی از آئین‌های صوفیان است که از یک طرف به شدت مورد قبول و باور گروهی از عرفا بوده و از طرف دیگر با مخالفت فقها و حتی تعدادی از خود عرفا نیز مواجه شده‌است. در این پایان‌نامه به بررسی بحث سماع و موسیقی عرفانی از دیدگاه ابوسعید ابوالخیر و مولوی، با توجه به نقش این دو عارف در پیدایش و تثبیت آن پرداخته شده و دیدگاه‌های موافق و احیاناً مخالف آنان مورد بررسی قرارگرفته است. همچنین در کنار این مسئله به بررسی نقش موسیقی و تاثیر آن که موجب گرایش اهل تصوف و یا دیگران به موسیقی شده، جهت آشنایی و آگاهی بیشتر با موضوع پرداخته شده-است. روش تحقیق بصورت کتابخانه‌ای و فیش‌‌برداری و با هدف توضیح دیدگاه‌های عرفای ذکر شده در بحث سماع و موسیقی عرفانی و بیانتاثیر و نقش پر رنگ آن‌ها در این موضوع می‌باشد.
رؤیا از دیدگاه شیخ علاءالدوله سمنانی و کارلوس کاستاندا
نویسنده:
مریم کیکاوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه با عنوان رؤیا از دیدگاه شیخ علاءالدوله سمنانی و کارلوس کاستاندا، سعی شده است که اهمیت و جایگاه رؤیا در اندیشه این دو شخصیت و در سطح کلی‌تر در مکتب عرفانی هریک بیان شود و وجوه اشتراک و افتراق آنان در این مسئله مشخص شود.در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای و نوع تحقیق، تطبیقی است که با مراجعه به کتب شیخ علاءالدوله و کاستاندا نظر آنان در مورد رؤیا بیان شده و سپس به مقایسه دیدگاهشان در این مورد پرداخته شده است. در ضمن مباحث، نظرات روانشناسان نیز مطرح شده است. به عقیده این دو شخصیت رؤیا به شرط انجام ریاضت و رها شدن از محدودیت‌های دنیایی و جسمانی، راهی برای ورود به عوالم دیگر و اطلاع یافتن از امور غیبی است. هر دو عالم رؤیا را واقعی می‌دانند و سالکان باید آنچه را که می‌بینند به پیر و مرشد خود عرضه کنند تا بدانند که در کدام مرحله از سلوک قرار دارند. از نظر شیخ علاءالدوله رؤیاها چه در خواب یا بیداری به اختیار سالک نیست، اما رؤیا دیدن از نظر کاستاندا فنی است که در طی آن فرد باید یاد بگیرد تا اختیار خواب‌هایش را دست بگیرد و آگاهانه در آن‌ها عمل کند و فقط یک ناظر نباشد. به واسطه تمرین رؤیا دیدن، فرد می‌تواند به کالبد اختری‌اش دست یابد و با تغییر مکان پیوندگاه به دنیاهای دیگر راه یابد.
بررسی تطبیقی شیوه غزل سرایی شهریار و مفتون همدانی
نویسنده:
حسین اسعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن جا که غزل دریچه ی ناشناخته ی ذهن و درون شاعر را به روی ما می گشاید و ما را به معانی نهفته و در پس واژه ها سوق می دهد، یکی از راه های دریافت وجوه اشتراک و اختلاف میان شعرا به حساب می آید، مفتون همدانی و محمد حسین شهریار، ازجمله شاعران غزل سرای معاصر هستند کهدر این پژوهش تلاش شده استبا بررسی تطبیقی غزل و محتوای آن در اشعار ایشان، به وجوه اختلاف و اشتراک سروده های آن ها در زمینه های درون مایه، لفظ و معنا و کاربرد آرایه های ادبی، اندیشه و...این دو شاعر که از نطر زمانی نزدیک به هم هستند, دست یابیم.در این کنکاش در صدد آن هستیم که بدانیم آیا میان مفتون و شهریار که در یک فاصله ی زمانی نزدیک به هم زندگی می کردند، تأثیر و تأثری وجود داشته؟ یا وجود این مضامین مشترک به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه ی عصر مفتون و شهریار بوده است؟بررسی تطبیقی موارد ذکر شده،درشعر این دو شاعر نشان می دهد که بسیاری از موضوعات درمیان ایشانمشترک است.انسان دوستی ،سادگی ،عرفان، توجه به مسائل دینی ومذهبی ، درک زمان ، پذیرش مرگ، پیوند زبان شاعرانه بازبان محاوره ،تصویرگرایی، خیال انگیزی ، شخصیت بخشیدن به پدیده ها و اشیا و... از مفاهیم و ویژگی های مشترک میان ایشان است که ما را بر آن داشت تا از دریچه این تحقیق به بررسی موارد اختلاف و مشترک ایشان بپردازیم.
معناشناسی همت در مثنوی مولوی
نویسنده:
اسماعیل سلیمانی ساردو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی مولوی دربردارنده دقیق ترین رهنمون ها برای عروج به عالم ملک و ملکوت است و مولانا، بزرگ مرد عالم عرفان عملي در آن اثر سترگ و ارزشمندش به مبحث همت عنایت خاصی دارد. این واژه ، پنجاه و يك بار در مثنوی آمده است چرا که از منظر وی اصل و اساس هر حرکت وجنبشی در سیر صعودی، همت است و دير يا زود رسيدن به مقامات و احوال و سرانجام به غايت مقصود و كمال مطلوب، به مقدار همت و توجه قلب صوفي بستگی دارد. همت در مثنوي، معادل اراده، بلند نظري و بلند طبعي و دعاي خير پير و عامل حركت به كار رفته است.مراحل همت از ديدگاه مولانا؛ ترك لذت‌هاي نفساني دنيا، عدم توجه به نعمت‌ها و وعده‌ها و خدا خواهي مطلق است.و قلب صاحب همت با همه قواي روحاني خود متوجه حضرت حق، و مست حق بيني است. بنابراین، مؤلفه‌های اصلی همت، قوه ي روحاني، توجه قلب و درک كمال است از دست آمدهای مهم همت رسیدن به مرتبه عشق و درک مقام جمع است که سالک را به رتبه خلیفگی و تصرف در جان ها سوق می دهد تا سالک قدر وقت را بداند و واسطه فیض الهی شود. مولوی به سالك نوآموز سفارش می کند که در مسیر رسیدن به حق و حقیقت از همت شيخ، مدد گيرد. مولانا معتقدست که توجه و علاقه به دنيا ، توقف در راه سلوك ، عدم تلاش و كوشش و صبر در هجران یار از مصاديق پست همتي است و سالك بايد در طريق صعب سلوك از انها دوري گزيند.
مصدر بودن عقل در استنباط احکام شرعی با تأکید بر آرای امام خمینی (ره)
نویسنده:
حسین خستو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان « مصدر بودن عقل در استنباط احکام شرعی با تاکید بر آرای امام خمینی (ره) » فراهم آمده است، ما به بررسی جایگاه عقل در بین منابع چهارگانه اصول استنباط احکام شرعی پرداخته ایم. ابتدا کوشش شده است که جایگاه عقل در قرآن و روایات تحلیل شود و اینکه عقل تا چه اندازه قدرت فهم و درک مسائل مختلف و امورات گوناگون زندگی انسان را دارد و اینکه شارع مقدس به چه میزان به یافته های عقلی بها می دهد. در ادامه به نحوهه ادراک عقل در دو حوزه عقل نظری و عملی پرداخته ایم و توضیح داده ایم که قضایای عقلی در حوزه فقه و احکام اسلامی به دو طریق مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه به نتیجه می رسند. نحوه دستیابی عقل به این قضایای استدلالی منطقی از طریق حسن و قبح ذاتی افعال و امور است که این حسن و قبح توسط عقل قابل ادراک می باشد. هر حکم شرعی نیز در درون خودش ضامن مصالح لازم الاستیفا و مفاسد واجب الاحترازی است که هدف شارع مقدس در صدور حکم شرعی رسیدن به آن مصالح و یا دوری از آن مفاسد می باشد. بنابراین عقل انسان که فطرتا خالی از هر گونه آلودگی وساوس شیطانی و هواهای نفسانی می باشد، می تواند با درک حسن و قبح و مصالح و مفاسد افعال، فتوا صادر نماید که این فتوا بنا بر اتفاق فقهای بزرگ شیعه حجیت شرعی دارد و حکم عقل را ملازم حکم شرع می دانند که به قاعده ملازمه معروف است: کل ما حکم به العقل حکم به الشرع.در پایان آرا و نظرات حضرت امام خمینی (ره) را در باب نقش عقل در استنباط احکام شرعی به طور مستقل، بیان کرده و گفته ایم که حضرت امام خمینی (ره) با استناد به مصلحت، عدالت، ضرورت عقلی و در نظر گرفتن مصالح و مفاسدی که در امور گوناگون نهفته است، با توجه به مقتضیاتی که در اماکن و ازمنه مختلف وجود دارد و باید لزوما مد نظر قرار گیرد که تنها راه درک این مسائل استفاده از استدلال و دلیل عقل می باشد، فتاوی گوناگونی از جمله در باب حکومت اسلامی، ولایت فقیه، فروش سلاح به کفار، بیمه، خرید و فروش خون و ... صادر نموده اند.
اصول اخلاق پزشکی در اسلام
نویسنده:
محمود متوسل آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق پزشکی از موضوعات مهم حوزه بهداشت و سلامت در امر آموزش، پژوهش و درمان است. تقویت فضایل اخلاقی پزشکان از دیرباز مورد توجه حکیمان بوده و همواره در نگاشته های طبی و فلسفی خود، بخشی را به آن اختصاص می داده اند. رشد و گسترش فناوری در حوزه های زیستی و درمانی، مسایلی فراتر از رابطه پزشک و بیمار را پیش روی جامعه پزشکی قرار داده، که حل مطلوب آنها بدون درک درست از رویکردهای فلسفی و دینی در حوزه اخلاق، امکان‌پذیر نیست. در این میان، رویکرد اصول‌گرایی، چهار اصل اتونومی، سودمندی، عدم ضرر رسانی و عدالت را برای حل مسایل اخلاق پزشکی پیشنهاد می‌کند. این رویکرد، از مبانی فلسفی سکولار برآمده و در درون خود از جامعیت و انسجام لازم برخوردار نبوده و در تعارضات اخلاقی نیز کارآمد نیست. در بررسی این اصول با مبانی اسلامی، نقاط ضعف و قوت هر یک روشن و دیدگاه اسلام درباره هر کدام، با استناد به آیات و روایات تبیین شده است. اتونومی، با نگاه وظیفه‌گرایانه، جلب رضایت بیمار را وظیفه پزشک می‌داند و آن را اصل خدشه‌ناپذیر اخلاق پزشکی می‌شمرد. اما در فرهنگ دینی، در صورت تعارض میان خواست بیمار و حکم خدا، عمل به حکم خدا برای تحصیل خشنودی او مقدم است . سودمندی که از نگاه پیامدگرایی برآمده است، سودمند بودن عمل برای بیمار را کافی می داند؛ با آنکه در اخلاق اسلامی، حُسن فعلی بدون داشتن حُسن فاعلی ارزش اخلاقی ندارد، گرچه برای بیمار سودمند است. عدم ضرر رسانی، سومین اصل از اصول اخلاق پزشکی نوین است که البته در تعارض با اصل اتونومی، کارایی خود را از دست می‌دهد و لذا اتانازی و سقط جنین، که مباشرت یا مشارکت در گرفتن جان بیمار یا نوزاد است، به استناد اتونومی مجاز می شود. اما در فرهنگ اسلامی، قواعد نفی ضرر، نفی حرج و اضطرار بر همه احکام حاکم است و حتی وظایف دینی در صورت ضرری بودن، با تخفیف یا تعطیل روبرو می‌شوند. عدالت در توزیع منابع، امکانات و خدمات بهداشتی درمانی، مورد تأکید اخلاق پزشکی نوین است. اما آموزه-های دین، عدالت به معنایی فراتر و گسترده‌تر را مورد توجه قرار داده، همه انسانها را در برخورداری از حق حیات و سلامت برابر شمرده و رعایت مساوات در حقوق اجتماعی را وظیفه حاکمان در برابر مردم دانسته است. پس از نقد و بررسی اصول چهارگانه از منظر اسلام، سه فضیلت تقوا، احسان و امانتداری، از مجموع فضایل اخلاق اسلامی استخراج و استنباط گردید که هدف و مقصود نهایی از تدوین این پایان نامه نیز همین امر بوده است. تقوا، جامع‌ترین فضیلت اخلاق اسلامی است که در واژگان قرآن بیش‌ترین فراوانی را دارد و ملاک کرامت و شرافت انسان، نزد خداوند شمرده می‌شود. برخورداری از این فضیلت، عامل پیشگیری از برخی مشکلات و راهگشای بسیاری از معضلات اخلاقی در حوزه درمان است. احسان، کاربردی‌ترین فضیلت اخلاقی است که منشأ خدمت، خیرخواهی و خیر رسانی با انگیره الهی می‌شود و در ارائه خدمات درمانی، بسیار کارآمدتر از اصل سودمندی است. احسان شمردن حرفه پزشکی، آن را مشمول قاعده‌ای می سازد که در روابط پزشک و بیمار نقش تعیین کننده‌ای دارد.امانت‌داری، عام‌ترین فضیلت اخلاقی است که گستره آن در حوزه درمان، رعایت صرفه و صلاح در اموال عمومی، عدالت در توزیع امکانات و منابع انسانی، مسئولیت‌پذیری حرفه‌ای، حفظ محیط زیست، مراقبت از جسم و ناموس بیمار، رازداری و حقیقت‌گویی را در بر می‌گیرد. امانت‌دار بودن، پزشک را بهره‌مند از قاعده استیمان می‌سازد که در منابع فقهی مطرح گردیده است.
کارکرد انبیاء و فلسفه‌ی احکام در آثار مولانا
نویسنده:
محدثه اشعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید، ظهور انبیاء الهی و احکامی که آنان برای هدایت مردم از جانب پروردگار آورده‌اند یکی از دل‌مشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تاکنون بوده است. علما و متفکران در هر عصری همواره کوشیده‌اند تا چهارچوب نظری برای ارسال انبیا بیابند و فلسفه‌ی احکام را تبیین نمایند. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد مولوی هم مانند تمام متفکران و عرفای بزرگ دیگر، انبیا را هادیان و مرشدان جوامع بشری می‌داند که بشریت در صورت نبود آنان در تاریکی‌های جهالت و گمراهی فرو می‌رفت و محکوم به نابودی بود. اما مولوی برای انبیا ویژگی‌های منحصر به فردی را نیز ذکر می‌کند که با مشرب عارفانه‌-ی وی سازگاری و هماهنگی دارد، او انبیا را صرفاً راهنمایان بشر نمی‌داند بلکه آن‌ها را انواری متصاعد شده از نور خداوندی می‌داند که بشریت را به سوی نور واحدی هدایت می‌کنند و وجود آن‌ها را سنگ محکی می‌داند برای آزمایش و تشخیص خالصان و پاکان از ناپاکان و مدعیان. همچنین مولوی در مورد عمل به احکام، فلسفه‌ی خاص خود را دارد که مطابق با دیدگاه و مشرب عارفانه‌ی اوست. او احکام را تنها عمل کردن به صورت و ظاهر نمی‌داند و معتقد است بدون آگاهی از فلسفه‌ی احکام، عمل کردن به آن‌ها سودی ندارد. در این پژوهش، ابتدا به ارائه‌ی تعریفی کلی از مفهوم نبوت، انبیا و فلسفه‌ی احکام می‌پردازیم و سپس برداشتی را که مولوی از این مفاهیم دارد بررسی می‌‌شود و در آخر به نگرش، نگاه خاص و تعاریف متفاوتی که مولوی نسبت به انبیای عظام و فلسفه‌ی احکام دارد پرداخته می شود.
  • تعداد رکورد ها : 8