جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 126
شرق سهروردی و غرب هیدگر (مقایسه ای میان سهروردی و هیدگر در تفسیر حکمت یونان باستان)
نویسنده:
شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
فرهنگ تطبیقی وجوه عرفانی آیات قرآن بر اساس متون برجسته و محوری تفسیر، حکمت و ادب عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هشتم هجری
نویسنده:
لیلا امینی لاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده در جلد اول تایپ شده است.
مطالعه زیبایی در حکمت و فلسفه هنر اسلامی  ( نمونه موردی زیبایی از دیدگاه ملاصدرا )
نویسنده:
مریم شهبازی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرا مانند دیگر بزرگان عرفان و تصوف اسلامی و ایرانی، به ویژه بزرگان فلسفه عشق و جمال، به مقوله زیبایی نگریسته و زیبایی را متعلق به ذات حق و عشق را نیز زاده زیبایی دانسته است. او خداوند را عشق و عاشق و معشوق حقیقی در نظر گرفته و برای زیبایی نیز همانند وجود و نور مراتبی قائل شده است. از آنجا که زیبایی شناسی در بیانات علمای اسلام بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته، در اینجا با ذکر نمونه مصداقی نظریه ملاصدرا در خصوص زیبایی شناسی و اهمیت آن در چه مباحث فلسفی و چه مسائل هنری سعی بر تشریح و تبیین جایگاه و نقش غیرقابل تردید جمال و زیبایی در فلسفه اسلام و نیز علمای اسلامی شده است.
جایگاه فرهنگ ایران باستان در اندیشه شیخ اشراق
نویسنده:
فرحناز پیرمردایان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر فرهنگ ایران باستان بر فلسفه اشراق سهروردی انجام شده است. فرضیه اصلی پژوهش تعیین می کند که اندیشه بنیادی حکمت اشراق این است که هست حقیقی است و بنیاد هستی یعنی خدا، ذات روشنایی یا نورالانوار است و همه مراتب هستی پرتوهای آن می باشد و با اینکه معیار شناخت حقایق، برهانی است ولی تکیه بر استدلال و مبانی منطقی را کافی نمی داند و علم تجربی اتصالی شهودی را لازم می داند تا انسان حکیم محسوب شود. سهروردی حکمه الاشراق را حکمت یگانه و جاودان های می داند که در آن به جوهره تعالیم فرزانگانی چون هرمس، افلاطون، زرتشت، فیثاغورث و از صوفیانی چون بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوالحسن خرقانی، سهل تستری و منصور حلاج توجه دارد که وجه مشترک همه آنها، این است که رگه هایی از اشراق و عرفان در آنها هست. چنانکه در آثار سهروردی درمی یابیم که سیر حکمت عرفانی – اشراقی وی یک سیر تاریخی است، که وی در جای جای آثارش به آن اذعان دارد که این حکمت را از متفکران و فرزانگان و عارفان باستان به وی رسیده است.وی حتی از شاهانی چون فریدون، کیخسرو، جاماسب، فرشوشتر و بزرگمهر نام می برد و تأمل است که « سخن ایشان نیز مانند دیگر پیشینیان به رمز است و اصطلاحاتی مانند سیمرغ، خورنه، نور اسپهبد، امشاسپندان و ... که از بن مایه های آیین زرتشتیان و سرچشمه می گیرد، تحقیق می باشد. روش این تحقیق کتابخانه ای مورد استفاده قرار گرفته است.
ارزیابی و نقد نظریه غایتمندی جهان از دیدگاه شارحان صدرایی و مکتب تفکیک
نویسنده:
نوروز پرندوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکیاز مباحث مهم ، در فلسفه اسلامی، بحث غایتمندی جهان است . درعصر ما گروهی از اندیشمندان مسلمانکه پیروان مکتب تفکیک نامیده می شوند ، مسأله علیت را ، آن گونه کهفیلسوفان تحلیل می کنند، نمی پذیرند. این رساله در صدد آن است که مسأله غایتمندی جهان از نظر شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک را بررسی نماید . اهمیت موضوع به این خاطر است که نوع نگرش به اصل غایتمندی نقش مهمی در مبانی فکری و رفتاری انسان دارد. شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک هر دو ،اصل غایتمندی و حاکمیت علت غایی را بر کل جهان هستی پذیرفته اند . ولی در عین حالبا هم اختلاف نظر دارند .
آموزه فضل الهی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
سمیه طباطبایی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آموزه فضل الهی از منظر قرآن عنوانی است جهت آشنایی ودستیابی به مفهوم فضل و باید گفت، این مطلب از مباحثی است که کمتر در کلید واژگان قرآنی مورد توجهقرار گرفته است. رساله حاضر در یک مقدّمه و پنج فصل نگارش و تنظیم شده است،در فصل اولطرح کلیتحقیق و مباحثی چون اهداف و پیشینه تحقیق وواژگان کلیدی تحقیق موردبررسی واقع می شود. فصل دوم که با عنوان« فضل الهی در قرآن » است به مباحثی چون معنای اصطلاحی فضل و «ذوالفضل از منظر قرآن» وهمچنین فرمان به درخواست فضل از خدا ، از منظر قرآن و روایات اشاره دارد. در بخش دیگری از این فصل،مشمولین فضل الهی به گروهها واشخاص تقسیم ودسته بندی شده اند که مفصل در این زمینه بحث می شود. فصل سوم این رساله به تجزیه و تحلیل مسائل مرتبط با فضل اختصاص دارد وارتباط مسائلی چون رابطه عدل وفضل ،مسأله حکمت و همچنین تفاوت‌های فردی و ارتباط هر کدام از این مباحث با فضل حق تعالی پرداخته شده است. در فصل چهارم شرایط و ضوابط بهره‌مند شدن از فضل مطرح می شود اسباب و عواملی که موجبزمینه ساز شدن فضل حق تعالی می‌شود و همچنین آفات و موانع دستیابی به فضل مطرح و این مهم مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان وظایف انساندر برابر بهره‌وری از فضل الهی بیان می شود. فصل پنجم هم به جمع بندی و نتیجه گیری کلی مباحث اختصاص دارد.
معناشناسی بصیرت در قرآن
نویسنده:
نجمه‌سادات عاملی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بصيرت به عنوان ابزار تشخيص حقيقت و ضروري هدايت، از واژگان كليدي در فهم معارف قرآن به شمار مي‌آيد. استفاده از روش معناشناسي با بررسي روابط بينامتني (روابط هم‌نشيني، جانشيني و سياق) و روابط مفهومي (تقابل معنايي، شمول معنايي و ...) واژة بصيرت در نظام معنايي قرآن، تبيين مي‌سازد كه بصيرت به معناي شناختي مبتني بر معيارهاي ديني است كه داراي مؤلفه‌هاي شرطي چون تقوا، تذكر، تعقل، عبرت‌آموزي است وبينش دقيق و دانش عميق (فهم)، توانايي تشخيص حق از باطل (تمييز) و التزام عملي به باور قلبي از مؤلفه‌هاي ماهوي اين واژه به شمار مي‌آيند. همچنين ترسيم ميدان‌هاي معناشناسي بصيرت در قرآن كريم به كشف لايه‌هاي دروني بصيرت منجر مي‌شود و آشكار مي‌كند كه بصيرت در بعضي از لايه‌هاي معنايي مترادف عقل، حكمت، نور و فرقان است و سبب مي‌شود تا انسان با بينايي قلبي ناشي از علم حضوري و يا حصولي، واقعيت وجودي خويش را درك كند و با انتخاب خداوند يكتا و دنباله‌‌روي از هاديان الهي، به توحيد ناب «بصيرت توحيدي» و غايت خلقت «لقاء الله» دست يابد.
نگرشی تحلیلی و انتقادی به مفهوم لوگوس از یونان باستان تا آباء کلیسا
نویسنده:
منصور معتمدی, ولی عبدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم لوگوس(Logos) پیش از مسیحیت به صورت انتزاعی در فلسفۀ یونان باستان و یهودیت (عهد عتیق و برخی آثار فیلون اسکندرانی) به چشم می خورد. در فلسفۀ یونان باستان حداقل تا زمان فلسفه افلاطونی میانه و مهم تر از آن تا دوره فلسفه نوافلاطونی لوگوس اصل اول محسوب می شود؛ یعنی همچنان که اشاره خواهد شد لوگوس در نزد هراکلیتوس و بعدها در نظر رواقیون اصل اول است و بدون اینکه واسطه کسی قرار گیرد مستقیماً با جهان ارتباط دارد. از طرف دیگر لوگوس در مسیحیت (مقدمهٔ انجیل یوحنا) برای اولین بار با عیسی (ع) یکی گرفته شده است. بنابراین لوگوس در اینجا مثل فلسفهٔ یونان باستان در معنای انتزاعی به کار نرفته بلکه متجسد شده است. در ابتدا چنین تصور می شود که علت تجسد لوگوس در مسیحیت سنگینی گناه بشر است، همچنان که پولس در رسالاتش به این مسئله اشاره کرده است. اما واقعیت امر این است که بعد از بررسی انجیل یوحنا و آثار آباء کلیسا معلوم می شود که علت تجسد لوگوس در مسیحیت در وهلۀ اول نه به سبب سنگینی گناه که برای منکشف ساختن خداوند پدر است. بدین ترتیب می توان گفت مفهوم واسطه بودن لوگوس برای نخستین بار در مسیحیت و در تقابل با اندیشه های گنوسی مطرح شده است. البته مسئلۀ سنگینی گناه را در پدیدۀ تجسد منکر نیستیم ولی این مسئله در مسیحیت بعد از تفوق آراء پولس مطرح شده است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 128
میرفندرسکی: فیلسوفی مشائی یا اشراقی؟ (Mir Findirisky, a Peripateic or Illuminationist Philosopher?)
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری (Hossein Kalbasi Ashtari)
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمامی مورخان و پژوهشگران حوزه فلسفه اسلامی اذعان دارند که قرن یازده ه.ق. (دوره صفوی) دوره شکوفایی فلسفه شیعی ایران و ظهور شخصیت هایی چون میرداماد، شیخ بهایی، ملاصدرا، و میرفندرسکی بود. در میان آنها، ابوالقاسم میرفندرسکی کمتر از بقیه شناخته شده است و جنبه های علمی و عملی زندگی او به تفضیل مورد بررسی قرار نگرفته اند. از همه مهمتر، مکتب مورد علاقه اوست که با توجه به ابعاد معنوی و فکری او، و همچنین با توجه به سبک زندگی صوفیانه اش، نمی توان آن را در مکاتب فلسفی، شهودی و عارفانه رایج در آن زمان دسته بندی کرد. او از سویی کتاب های قانون و شفای ابن سینا را تدریس می کرد و از سوی دیگر بسیار به زندگی دراویش و حتی سبک زندگی مرتاضان هندی علاقه مند بود. به علاوه، اشعار به جا مانده از او تحت عنوان «قصیده های یایی» (قصیده هایی که به حرف یاء ختم می شوند) عمدتا دلالت دارند بر اینکه او گرایش هایی عارفانه، اشراقی - افلاطونی و نوافلاطونی داشت. این اشعار موجب شدند که درباره آراء و مکتب فکری مورد علاقه او ماجراهای مختلف و حتی متناقضی نقل گردد. از این رو، تشخیص گرایش فکری و سبک عملی او دشوار و حتی ناممکن به نظر می رسد. در یکی از تحلیل هایی که در این زمینه صورت گرفته است، آراء و رویکرد میرالتقاطی و خودش نقطه تلاقی نگرش های نظری و عملی مختلف و حتی متناقض توصیف شده است. در این مقاله، نگارنده کوشیده است با صرف نظر از «قصیده های یایی» و تفاسیر مربوط به آن، گرایش های فکری میرفندرسکی، و شاید هم نظام فلسفی او را بر مبنای سه نمونه از آثار وی توصیف و تحلیل نماید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
ارتباط علم حصولی با علم حضوری
نویسنده:
فاطمه حسناتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تقسیم علم به حضوری و حصولی از ابتکارات فلاسفه اسلامی است. اولین‌بار ابن سینا به این تقسیم اشاره کرد و پس از او شیخ اشراق به گونه‌ای شفاف بر این تفکیک تصریح کرد و از آن بهره برد. و واژۀ « حضوری» را برای قسیم علم حصولی وضع نمود. طبق تعریف معروفی که از این دو علم ارائه می‌شود، علم حضوری علمی است بدون واسطه صورت حاکی و شناختی است که در آن واقعیت معلوم نزد عالم حاضر می‌شود امّا علم حصولی معرفتی است با واسطۀ صورت حاکی. از همین جاست که مهمترین تفاوت این دو علم، رخ می‌نماید: خطاناپذیریی علوم حضوری و خطاپذیری علوم حصولی که ناشی از وجود واسطه در این قسم از علوم است. بدین‌سان معرفت حضوری، معرفتی یقینی و صادق خواهد بود امّا شناخت حصولی نیازمند احراز صدق و اثبات مطابقت با واقع است. به دنبال این مباحث، این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که آیا رابطه‌ای میان علوم حصولی و حضوری وجود دارد؟ و آیا می‌توان شناخت‌های حصولی و خطاپذیر و غیر یقینی را بر معارف حضوری خطاناپذیر و یقینی مبتنی کرد و از این رهگذر، صدق و اعتبار علوم حصولی را تضمین نمود؟ مرحوم علامه طباطبایی(ره)، اولین کسی بود که به این رابطه تصریح نمود و بحث «ارجاع علوم حصولی بر حضوری» را مطرح ساخت. در این پژوهش پس از ذکر مقدماتی برآنیم تا معانی و تفاسیر مختلفی که از «ارجاع علوم حصولی به حضوری» ارائه شده را بیان کنیم و همه روابط ممکن میان علوم حصولی و حضوری را به تصویر بکشیم تا ابتنای علوم حصولی بر حضوری را فی‌الجمله اثبات نموده و گامی در مسیر حل مسئله «مطابقت» در علوم حصولی برداریم.
  • تعداد رکورد ها : 126