جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
محمد حسین‌زاده یزدی، محمد لگنهاوزن، مهدی شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت‌شناس فضیلت‌محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره‌ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می‌داند. نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت‌شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می‌داند و بر دو مؤلفه‌ی انگیزه و موفقیت مبتنی می‌کند. مقاله‌ی پیش‌ رو کوشیده ‌است مؤلفه‌های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه‌اند؛ اما از نقش هدایت‌گرانه‌ی مورد نظر زاگزبسکی‌ برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه‌ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی‌توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به‌طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی‌توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت‌های هم‌پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه‌ی مهارت دست‌کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به‌‌طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می‌داند. به‌علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی‌های طبیعی فضیلت محسوب شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
تأثیرپذیری معرفت از مؤلفه های غیر معرفتی از دیدگاه لیندا زگزبسکی
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه تهران,
چکیده :
معرفت از مهم ترین دستاوردهای بشر در مواجهه با پدیده ها و حقایق هستی است که با توانایی شناختی خویش به آن دست می یابد. در طول تاریخ فلسفه همواره این دغدغه وجود داشته است که آیا باورهای انسان از ساحت های غیرمعرفتی وی و نیز عوامل بیرونی تأثیر می پذیرد یا خیر و اگر چنین است، آیا به لحاظ معرفتی امری مقبول است یا باید عامل را از این تأثیرات آگاه کرد و او را از این تأثیر برحذر داشت. زگزبسکی، از معرفت شناسان جدید است که بیشتر با نظریه معرفت شناسی فضیلت محور شناخته می شود، وی در فرایند نظریه پردازی خود از تأثیر برخی عوامل غیرمعرفتی سخن می گوید که به مثابه بنیان معرفت به شمار می روند. عواطف و احساسات، فضایل و رذایل، اراده انسان و زمینه های اجتماعی از جمله مهم ترین این عوامل هستند که وی از آنها نام می برد و نظریه خویش را نیز بر همین موارد بنا می نهد. در مقاله به بررسی این عوامل و فرایند تأثیر آن ها بر سامان یافتن معرفت می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 623 تا 652
بررسی روش توجیه گزاره های الهیاتی در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی فلسفه ملاصدرا اقتضای آن را دارد که مدل توجیه در گزاره های الهیاتی به گونه ای باشد که عوامل درونی و بیرونی موثر بر ایجاد، کسب و شکل گیری باور را به عنوان یکی از شروط توجیه باورها برای وی به رسمیت بشناسد. اندیشمندان مسلمان علم را تصدیق علمی یا همان قول جازم مطابق واقع می دانستند. باور هر گونه اعتقاد جازم است ولی باور موجه و مطابق با واقع نزد ایشان علم است که به روش حضوری و حصولی کسب می شود. در مبحث توجیه تصور غالب بر این است که روش فلاسفه اسلامی از جمله ملاصدرا، مبناگروی سنتی است. در حالی که از اصول اساسی و نظام فلسفی ملاصدرا استنباط می شود او از مبناگروی سنتی عدول کرده و احتمالاً رویکرد مبناگروی تعدیل شده و یا برون گرایی را در مقام اثبات اتخاذ کرده است. طبق نظریه معرفت شناسی ملاصدرا، رابطه نفس با علم، اتّحاد وجودی است و خروج تدریجی نفس از قوه به فعل و شدت یافتن آن با اندیشه و معرفت تحقق پیدا می کند و هر مرتبه که بالاتر می رود به صور علمی کامل‌تری از حیث تجرّد دست می یابد، پس مرتبه وجودی نفس بر نوع معرفت مکتسبه تأثیر دارد. اتّحاد وجودی میان نفس و صور علمی موجب می شود هر معرفت بر نفس بیافزاید و وقتی نفس با معرفت قبلی متّحد شد، کامل‌تر می گردد و می تواند صور علمی مجردتری را دریافت کند و کم کم زمینه کسب باور صادق در نفس ایجاد می شود. طبق نظریه حرکت جوهری، نفس تدریجی الحصول است. پس معرفت تدریجی الحصول است. هر چه نفس کاملتر، صور ادراکی مکتسبه نیز کاملتر. همچنین به علت اتّحاد وجودی نفس با قوا، نفس در بالاترین مراحل کمالی، مجهز به کاملترین قوای ادراکی می شود که باور صادق را دریافت می کند.ملاصدرا فرایندهای حصول معرفت را با توجه به قوای ادراکی موثر بر حصول معرفت به سه فرایند حسّ، خیال و عقل تقسیم می کند و فرایند عقلی را مشتمل بر دو فرایند برهان وکشف و فرایند کشفی را مشتمل بر دو فرایند وحی و الهام می داند و از نظر او درجه اعتمادپذیری هر یک از این فرایندها متفاوت از دیگری است و درجه اعتمادپذیری فرایند بر حصول باور صادق موثر است. استفاده از فرایندهای برهان و کشف و وحی و الهام وابسته است به ویژگی های فاعل شناسا، بنابراین علاوه بر فرایند، بستر و زمینه شکل گیری باور بر حصول باور صادق موثر است. در نتیجه می توان ادعا کرد؛ ملاصدرا علاوه بر ماهیت باور، به ویژگی‌های فاعل شناسا و فرایندهای حصول باور و کارکرد قوای ادراکی در حصول معرفت به عنوان عوامل غیرمعرفتی و بیرونی توجه دارد. نظریه های معرفت شناسی ای که معتقدند؛ علل بیرون از باور در شکل گیری و ایجاد باور موثرند، در زمره نظریه های معرفت شناسی برون گرایانه قرار می گیرند. یکی از مهمترین نظریه های معرفت شناسی برون گرایانه، نظریه اعتمادگرایی فرایندی و قوا و اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت است. البته قابل توجه است نظریه های فضیلت گرایانه را می توان رویکرد سومی در نظر گرفت که مولفه های اصلی نظریه های درون گرایانه و برون گرایانه در آنها اخذ شده است.
عناصر معرفتی فضیلت محور در بحث اتحاد عالم و معلوم ملاصدرا
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه,جلال پیکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براساس نظریه معرفت شناسی فضیلت محور، استکمال نفسانی فاعل شناسا از عوامل مؤثر در حصول معرفت است. نظریه معرفت شناختی ملاصدرا با عنوان اتحاد عالم و معلوم، نزدیکی بسیاری به این دسته از نظریه ها دارد. زیرا از نظر ملاصدرا نسبت فاعل شناسا با باور و معرفت، اتحاد وجودی استکمالی است. از نظر ملاصدرا نسبت باور و فاعل شناسا در مرحله اول فرایند شناخت (مختص باورهای حسّی و خیالی) علّی و معلولی است. ویژگی رابطه های علّی و معلولی این است که علّت، فضایل و ویژگی های خود را به معلول انتقال می دهد؛ یعنی فضایل فاعل شناسا به باور منتقل می شود و ویژگی فضیلتی باور یعنی صدق نیز به فاعل شناسا سرایت می کند و بر شدت وجودی فاعل شناسا می افزاید. در مرحله دوم فرایند شناخت (مختص باورهای عقلی) نسبت باور با فاعل شناسا ترکیب اتحادی صورت با ماده است. اضافۀ باور عقلی به فاعل شناسا موجب استکمال نفس فاعل شناسا می-شود.
سازوکار اثبات عقلانیت باور دینی در اندیشه لیندا زگزبسکی
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باورها همواره معجونی از پندارها و خرافات با حقایق و راستی ها بوده اند و بشر همواره این دغدغه را داشته تا اعتقادات خود را با در دست داشتن معیارهایی بپیراید. معرفت شناسان با ارائۀ ملاک هایی درصدد راستی آزمایی باورها برآمده و سازوکاری برای این امر ترسیم کرده اند. باورهای دینی به دلیل گستره و اهمیت زیاد آنها و نیز ماورایی بودن شان محور اختلاف فراوانی شده اند؛ نظام های معرفتی ای مانند قرینه گرایی و وثاقت گرایی ارزش معرفتی این باورها را سنجیده اند. زگزبسکی، با درانداختن ساختاری فضیلت گرا و با ابداع برخی از اصول کلی، نگاهی نو به ارزش عقلانی باورهای دینی دارد. وی، نخست،رویه های رایج در معرفت شناسی دینی را نقد می کند و، سپس، با استفاده از دو ویژگی «فطری بودن» و «فراگیری» عقل سه اصل عقلانیت ارائه می کند و باورها را براساس آنها می سنجد. در نگاه او، باورهای دینی توان برآوردن این معیارها را دارند. این مقاله به بررسی رویکردهای سلبی و ایجابی وی در این زمینه می پردازد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 101
داوری معرفتی بین خداباوری و الحاد براساس فضیلت گرایی معرفتی
نویسنده:
غلامحسین جوادپور,محمدعلی مبینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سه نگرۀ خداباوری، الحاد و لاادری گری با حجم انبوهی از مناقشات، در کانون مباحث فلسفه دین بوده و طرف داران هریک سعی در غلبه بر ادله مخالف و اثبات ادعای خود داشته و دارند. یکی از پیش زمینه های ضروری برای داوری بین این ادعاها، تعیین الگوی حاکم و مبنای ارزیابی است که قرینه گرایی، ایمان گرایی، معرفت شناسی اصلاح شده و رویکردهای مصلحت اندیشانه و عمل گرایانه، نمونه هایی از این معیارها به شمار می روند. معرفت شناسی فضیلت محور از رویکردهای نوین است که نقش فضایل عقلانی را در ارزش معرفتی باورها پررنگ می کند و راه اصابت باور را به صدق، برآمدن آن از فعالیت فضایل عقلانی می داند. درنتیجه برای ارزش سنجی معرفتی هر باوری باید کم و کیف به کارگیری فضایل پیش گفته را در فرایند معرفتی عامل ردیابی کرد. این پژوهش با سیری کلی در گونه های رایج برای داوری بین خداباوری و الحاد و نیز گزارشی کوتاه از معرفت شناسی فضیلت محور به روایت لیندا زگزبسکی درصدد نشان دادن ارزش معرفتی اعتقاد به خدا در مقابل عدم آن براساس رویکرد پیش گفته است.
تأملی در بسنده انگاری فضایل عقلانی در کسب معرفت
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقض های گتیه به تعریف «باور صادق موجّه»، معرفت شناسان را بر آن داشت تا درصدد ارائه تعریفی جامع و مانع برآیند. در رویکرد نوینِ معرفت شناسی فضیلت محور، ادعا می شود که تنها اگر در فرآیند معرفت از فضایل عقلانی و معرفتی مدد گرفته شود، عامل معرفتی به حقیقت دست می یابد و معرفت یعنی: «باور برآمده از فعالیت فضایل عقلانی». این رویکردِ نوپا و سرایت دادن نظریه فضیلت به ساحت معرفت شناسی، با چالش های فراوانی روبروست؛ برخی از این اشکالات مربوط به اصلِ به کارگیری فضایل است که از آن جمله می توان به ابهام در کم و کیف فضایل عقلانی، عدم ارائه راهکار برای حالت تعارض این فضایل، دلایل ناکافی در تفکیک فضایل عقلانی از فضایل اخلاقی و ابهام در کارکرد معرفتی قوه حکمت عملی اشاره نمود. از سوی دیگر، این ادعا که به کارگیری فضایل عقلانی متناسب با هر موقعیت معرفتی، چراغ هدایت به صدق است، هم به صورت ادعای اجمالی و هم به صورت ادعای انحصاری محل مناقشه است. گذشته از محاسن این نظریه، دلایل نقضی و حلّی حاکی از آن است که بسنده انگاری در کارکرد فضایل عقلانی برای نیل به صدق باورها ناصواب است. این مقاله با گزارش مختصری از این رهیافت به تقریر زگزبسکی، این ادعا را که کارکرد فضایل عقلانی برای کسب معرفت، لازم و کافی باشند، به چالش می کشد.
باور دینی و فضیلت عقلانی گشودگی ذهنی
نویسنده:
امیرحسین خداپرست,غزاله حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گشودگی ذهنی غالباً در صدر فهرست فضایل عقلانی جای دارد که معرفت شناسان فضیلت گرا عرضه می کنند. این فضیلت دست کم در سه سطح ارزش اخلاقی- عقلانی خود را آشکار می کند؛ در سطح نخست، می تواند برای رفع تعارض ها و اختلاف های عقلانی مؤثر باشد. در سطح دوم، ارزیابی و سنجش دعاوی عقلانی را صورتی بهتر می بخشد و در سطح سوم، برای فهم دعاوی عقلانی ضروری است. باورنده ای که به این فضیلت عقلانی آراسته باشد، می تواند امیدوار باشد که شرایطی بهتر برای آراستگی به دیگر فضایل عقلانی همچون انصاف، صداقت، بی طرفی، بردباری، هم دلی، خلاقیت، و خودآیینی عقلانی و دست یابی به غایت آن ها، یعنی باور وجدان مدارانه و فضیلت مندانه، دارد. آراستگی به فضیلت گشودگی ذهنی برای متدینان تعیین کننده است. گرچه ممکن است باورها و تعهدهای دینی به سبب ارتباط اساسی خود با هویت باورنده مانع اتصاف به گشوده ذهنی به نظر آیند، اتصاف به این فضیلت است که می تواند شخصیت و باورهای باورندة متدین را وجدان مدار و فضیلت مندانه سازد. افزون بر این، روایت های دینی برآمده از کتب مقدس و زندگی الگوهای عقلی و اخلاقی در ادیان ابراهیمی شخصیت باورنده ای را تحسین می کنند که در برگرفت و نگه داشتِ باورهای دینی و دیگر باورهای خود گشوده ذهن باشد. نتیجه آن است که به نظر می رسد مطابق تلقی فضیلت گرایانه از توجیه باور دینی، گشودگی ذهنی و دیگر فضایل عقلانی مرتبط با آن نقشی اساسی در موجه بودن باور دینی دارند.