جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مقایسه صلح پایدار در اندیشة انسان محور کانت و صلح عادلانه در اندیشة متفکران شیعی
نویسنده:
معصومه سادات میرمحمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«صلح» به عنوان یکی از بنیادی ترین نیازهای بشر در طول تاریخ، همواره کانون توجه و معرکه آرای فیلسوفان و متفکران بوده است. یکی از طرح هایی که بر پایه انسان محوری محض در عصر مدرنیته مطرح شد و محرک بسیاری از گام های آغازین در عرصه صلح بین الملل تلقی گردید، طرح «صلح پایدار» کانت است. اما از بررسی گفتمان مبتنی بر اندیشه شیعه، که مقصد نظام هستی را در پرتو آموزه های شریعت اسلام و احکام الهی ترسیم می کند، رویکردی خاص نسبت به صلح استنباط می شود که در محور آن، انسان عاقل دین محور است که آن را «صلح عادلانه» می نامیم. این مقاله به مقایسه دو رویکرد، یعنی رویکرد لائیک کانت به صلح پایدار، که مبتنی بر الزامات عقلی و اخلاقی است و رویکرد متفکران شیعه به صلح عادلانه، که مبنای صلح را تأمین عدالت می داند، می پردازد. رویکرد اخیر، به دلیل ریشه یابی علل تحقق صلح و ارائه طرحی جامع در زمینه بسترسازی برای صلح، از کارآمدی بیش تر و چشم اندازی روشن تر برخوردار است.
اراده الهی و استقلال اخلاق
نویسنده:
انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این مقاله نظریه اخلاق مبتنی بر امر الهی یا نظریه حسن و قبح شرعی است. پس از بیان مختصری در خصوص تبیین جایگاه این نظریه در میان نظریات اخلاقی مختلف، تاریخچه مختصر این نظریه مطرح و نشان داده شده است که امروزه نویسندگان حوزه فلسفه دین و هم‌چنین فلسفه اخلاق توجه خاصی به آن نشان می‌دهند. بحث بعدی مقاله به تقریرهای مختلف این نظریه می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه طرفداران نظریه، برای دفع اشکالات مختلف، تقریرهای نوتر و پخته‌تری از آن ارایه کرده‌اند. ولی با این همه، هم‌چنان اشکالی اساسی بر مبنای «استقلال» اخلاق به این نظریه وارد است. با توجه به «انقلاب کپر نیکی» کانت در عرصه اخلاق، نظریه استقلال اخلاق با تفصیل بیشتری مطرح شده و در پایان مقایسه مختصری میان نظریه کانت در این خصوص، با نظریه حسن قبح ذاتی عقلی نزد اندیشمندان مسلمان صورت گرفته و نشان داده شده است که به چه معنا دیدگاه این اندیشمندان با کانت تطبیق می‌کند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
نقد و بررسی اهم تقاریر برهان وجودی در فلسفه غرب،
نویسنده:
صالح حسن زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تاریخ اندیشه بشری، برای اثبات وجود خدا راه ها و شیوه های گوناگونی ارائه شده است. در میان براهین اثبات وجود خدا، برهان وجودی بحث برانگیز ترین آنها بوده است. برهان وجودی با تحلیل مفهوم خداوند، وجود واقعی او را اثبات می کند. این برهان از هر گونه مفهوم تجربی فراتر رفته است. سابقه تاریخی برهان وجودی به ارسطو می رسد، اما این آنسلم بود که در فلسفه غربی آن را در کتاب پروسلوگیون (proslogion) ]گفت و گو با غیر[ به صورت برهان بیان کرده است. از زمان خود آنسلم، مخالفان و موافقان این برهان برای اثبات عقیده خود قلم فرسایی کرده اند. در این میان، دفاع دکارت از این برهان در قرن هفدهم با تقریر جدید، توجه متفکران را به نحو ویژه به آن جلب کرد. آراء متفاوت برخی فیلسوفان مسلمان معاصر در اعتبار و عدم اعتبار منطقی این برهان نیز جالب توجه است. به هر حال به نظر دقیق، برهان وجودی دلیلی مبهم، نامعتبر و مبتنی بر مغالطه ای از نوع خلط میان مفهوم وجود و مصداق آن است.
تفسیر هایدگر از شماتیزم و خیال در فلسفه استعلایی کانت
نویسنده:
پرویز ضیاء شهابی,پریش کوششی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه کانت داده های حسی هنگام ورود به فاهمه اندکی از کثرت فاصله گرفته اند اما هنوز آمادگی کامل برای اطلاق و اعمال صورتهای پیشین فاهمه را ندارند. از آنجا که صورتهای پیشین فاهمه عملی شبیه به مفهوم سازی دارند، در واقع، به یک واسطه نیاز است که این داده های حسی را برای اعمال صورتهای پیشین فاهمه مهیا کند. کانت معتقد است این واسطه چیزی نیست جز قوة خیال؛ عمل حاصل از این قوه همان است که اصطلاحاً کانت آن را «شماتیزم» (شاکله سازی) میخواند. در حقیقت قوة خیال میکوشد بین دو قوة حس و فاهمه که سنخیت و تجانسی با هم ندارند پیوند و اتصال برقرار کند. بنظر هایدگر در فلسفه کانت همکاری میان حس و فاهمه، یا بعبارت دیگر زمان و مقولات، نسبت به اجزاء آن پسینی نیست بلکه بنحو تام پیشینی است. اصلیترین سؤال هستیشناسی از نظر هایدگر این است که چرا اشیاء بجای اینکه نباشند، موجود شده اند؟ شاکله سازی بنحو اصیلی نزد انسان صورت میگیرد و متعلق به ابژه خارجی نیست و این یعنی آنکه هر نوع شناخت از موجودات، مستلزم نوعی پیش شناخت است. از دید هایدگر تخیل، قوة اصلی شناخت است و حس و فاهمه نیز ریشه در تخیل دارند. همچنین تخیل با زمان نیز ارتباط دارد و به این دلیل ریشه و منشأ مابعدالطبیعه است؛ یعنی هم منشأ عقل نظری به تخیل بازمیگردد و هم ریشة عقل عملی. در نتیجه، میتوان گفت تلاش هایدگر بطور کلی ارتقای مباحث معرفت شناسی کانت به درجة هستیشناسی است. از نظر هایدگر ایدة استعلایی به جایگاهی اشاره دارد که شرایط پیشین امکان شناخت را مشخص میکند. هایدگر معتقد است که مفاهیم نمودهای محض هستیشناختی هستند نه صرفاً پدیدارهای ذهنی.
دیالکتیک هگل: سنتزی از دیالکتیک کانت در برابر دیالکتیک افلاطون
نویسنده:
حسن فتحی,صدیقه موسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیالکتیک از قدمتی باندازة خود فلسفه برخوردار است. این واژه از طرف فیلسوفان متعددی بکار رفته است و هر کدام از آنها معانی متفاوتی را در نظر گرفته اند. در این نوشتار بعد از بیان اجمالی معنای این واژه در میان فلاسفه، بطور تفصیلی به بیان معنای آن نزد افلاطون، کانت و هگل پرداخته میشود.نزد افلاطون دیالکتیک دارای معنای متکامل بوده است و بعنوان روشی برای رسیدن به ذات لایتغیر موجودات درنظر گرفته شده است. کانت آن را بمعنای جدل یا منطق درنظر گرفته است؛ یعنی بررسی راهی که عقل به قصد رسیدن به معرفت اشیاء فینفسه و حقایق فوق حسی طی میکند. دیالکتیک نزد هگل نیز عبارت است از مطابقت فکر با هستی در زمان و در صیرورتی دائمی. دیالکتیک هگل همیشه در مسیر جمع متضادها در مرتبهیی بالاتر بکار گرفته میشود و در واقع کار فلسفه در نظر او پیمودن همین مسیر است.در مقاله حاضر ضمن بررسی و مقایسه نظریات دیالکتیکی این سه فیلسوف نشان داده ایم که میتوان دیالکتیک هگل را بعنوان سنتزی از دیالکتیک افلاطون و کانت قلمداد کرد.
دین و خدا در فلسفۀ نقادی کانت
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چهارچوب نظری فلسفة نقادی کانت ریشه در تحولات قرن هجدهم و دورة موسوم به روشن گری و منورالفکری اروپا دارد؛ رهیافت های دین پژوهی، از جمله باور به خداوند یا علت اولی، نزد او نیز متأثر از همان فضاست. پرسش از اعتبار و دامنة شمول معرفت مابعدالطبیعی و مهم تر از آن مبادی تکوین چنین معرفتی از دغدغه های معرفت شناختی کانت است که درست زمانی مطرح می شود که سخن و پرسش از «امکان مابعدالطبیعه» به میان می آید؛ یعنی تأمل و چندوچون دربارة مبادی نظری چنین دانشی که، تا زمان کانت، از پیشینه ای بس دراز برخوردار است. هنگامی که کانت از واژة علم و تجربه سخن می گوید، درواقع، به قلمرو عینی معرفت بشر نظر دارد؛ یعنی آن چه در حیطة حساسیت و فاهمه انعکاس می یابد و لذا، آن چه فراتر از این قلمرو تصور شود، نه به لحاظ نفس الامری، بلکه به لحاظ معرفت پدیداری، نامعتبر تلقی می شود. این جا نیز همان پرسش در باب «امکان ریاضیات محض» و «امکان طبیعیات محض» تکرار می شود. جستارهای کانت در این دو قلمرو بدین نتیجه منجر می شود که هرچند مبادی نظری علم نزد فاعل شناساست، اما فرایند فعالیت ذهن قابل اطلاق به تجربه، درواقع عینیت یافته، خواهد بود و معضل شکاف میان متعلق و متعلق ادراک برطرف خواهد شد. جهت گیری فلسفة نقادی در پرسش از مبادی و مبانی نظری دانش به قلمرو اخلاق و دین نیز کشیده می شود. باز شدن دو عرصة اخیر بر روی پژوهش استعلایی، درواقع، پاسخی را برای مسائل حل ناشدة متعلقات مابعدالطبیعه، اعتقاد به هستی خداوند، بقای نفس، و وجود اختیار در آدمی فراهم می سازد. در نگاه کانت، عرصة عقل عملی در تقابل با عقل نظری نیست، بلکه مکمَل و متمَم آن است، زیرا استمرار و فعالیت ذهن و ورود آن در عرصة نامتناهی و امور نامشروط، که به نظر کانت تمایل طبیعی عقل است، جزء لاینفک ساحت های معرفتی بشر است. اگر علم ناظر به متعلقات تجربه و امور انضمامی است و امکان ریاضیات و طبیعیات محض محرز و حتی یقینی و معتبر است، درعوض، اخلاق و دین نیز که ساحت های انکارناپذیر انسان اند، ناظر به متعلقات عقل و به ویژه، وجود خداوند و بقای نفس اند. هنگامی که کانت در امکان فعل اخلاقی و شرایط آن تأمل می کند، هم بسته بودن فعل اخلاقی با اعتقاد به بقای نفس و وجود خداوند را در می یابد و البته، هم چنان مسئلة عدم عینیت این متعلقات و حیث نفس الامری آن ها مورد تأکید اوست.
چیستی نفس و رابطه آن با بدن از دیدگاه سهروردی و کانت
نویسنده:
سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه نفس امروزه یکی از زیرمجموعه های حوزه فلسفه به شمار می رود و فیلسوفان بزرگ شرق و غرب به تحلیل و تبیین آن پرداخته و آثار بسیاری درباره آن پدید آورده اند. در میان پیشینیان، اگر چه فیلسوفانی چون افلاطون و ارسطو درباره روان(psyche) بحث کرده اند نه درباره نفس ولی هریک از فیلسوفان بزرگ پس از آن ها، خواه شارح فلسفه آن ها باشند و خواه منتقد آن، به ویژه ابن سینا، ملاصدرا، سهروردی، دکارت، هابز، لاک، برکلی، هیوم و کانت مباحث متنوعی را درباره نفس مطرح کرده اند. با همه این احوال، مساله مشهور نفس ـ بدن در مغرب زمین از دکارت آغاز شد و هنوز ادامه دارد. در این نوشتار دیدگاه سهروردی و کانت که هر کدام از مشاهیر فیلسوفان از عصر خود تا دوره کنونی هستند به همراه مقایسه آن ها با یک دیگر و نیز با دیگر صاحب نظران، مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت مساله وقتی آشکارتر می شود که دیدگاه آن دو را در باره اصالت ماهیت از نظر دور نداریم. آن ها علی رغم اشتراک در این دیدگاه، که به همانندی در مسائلی چون تشخص، خودآگاهی، اراده، وحدت، بساطت، نفی عینیت جوهر با نفس، بقاء و مانند آن انجامیده است، در مسایل دیگری چون نفی ارتباط تمایز تصوری دو چیز با تمایز عینی آن ها، عدم انحصار نفس به جوهر متفکر، انیت محض بودن نفس، معرفت عقلی، ادراک حضوری، آگاهی نفس به جهان بیرون، وضوح و ابهام ادراکات نفسانی، به نتایج متفاوتی دست یافته اند که به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
خدا در فلسفه جدید؛ از مفهوم تا وجود
نویسنده:
مهدوی نژاد محمدحسین
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسایل مهم در فلسفه دین مساله خدا، اوصاف الهی و براهین خداشناسی یا ادله اثبات ذات باری است. از نظر تاریخی، اختلاف نظر چشم گیری در باب چیستی خدا وجود داشته است، به گونه ای که آرا و نظرات فلاسفه و دانشمندان در باب مفهوم خدا متنوع و گاه متضاد بوده است. انسان جدید، با تصمیم بر تغییر جهان، به علوم تجربی روی آورد؛ که یکی از آثار آن ظهور اندیشه متفاوت از خدا بود. محوریت گرایش معرفت شناختی در فلسفه جدید و نگاه به عالم از منظر «فاعل شناسا» و تبیین عالم در چارچوب «متعلق شناسایی» و غلبه اندیشه هایی که اهمیت را به فاعل شناسا دادند نوع نگرش انسان جدید را به خداوند تحت تاثیر قرار داد. این همه، نفی یا اثبات خداوند وابستگی تام به برداشتش از خدا داشته است.خدای دکارت متناسب با جهان مکانیکی اوست که در آن هر چیزی را می توان از طریق خواص و صفات هندسی مکان و قوانین فیزیکی حرکت تبیین کرد؛ نه متناسب با خدای مسیحی. خدای اسپینوزا موجودی مطلقا نامتناهی یا جوهری است که علت خویش است؛ زیرا ماهیتش اقتضای وجودش را می کند. پس فاعلی بالطبع است که عالم بالضروره از او ناشی شده است. خدای لایب نیتس همچون ساعت ساز لاهوتی است که به حکم ضرورت اخلاقی مجبور است بهترین جهان ممکن را خلق کند؛ اما خدای مورد نظر کانت شناختنی نیست و نیاز به اثبات با عقل نظری ندارد. کانت خدا را به عنوان ضامن نظام اخلاقی معرفی می کند و بر آن می شود که حیات اخلاقی، وجود خدا را به عنوان اصل موضوع می پذیرد.در این مقاله، ابتدا کوشیده ایم تا تفاوت مفهوم سازی از خدا را در دو جهان بینی قرون وسطی و دوره جدید که ناشی از نگرش متفکران به عالم طبیعت است، نشان دهیم. سپس به مساله خدا در فلسفه دکارت، اسپینوزا، لایب نیتس و کانت پرداخته ایم و با بیان مفهوم سازی آنان از خدا، روی آورد آنان را به برهان وجودی در سه محور اثبات، تقویت و رد بیان کرده ایم.
صفحات :
از صفحه 126 تا 148
بازنمایی انگاره های فلسفه اخلاق کانتی در اندیشه سیاسی «جان رالز»
نویسنده:
اطهری سیدحسین, اسدی پور نعیمه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 29 تا 55