جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 163
اخلاق حاکمان و شهریان در مدینه فاضله افلاطون و فارابی
نویسنده:
حکیمه دست رنجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ فلسفه اخلاق قدمتی به دیرینگی اندیشه‌بشریت دارد و تأثیر اندیشه‌های فلاسفه بزرگی چون افلاطون حکیم، از متقدمان فلسفه یونان و فارابی، حکیم مسلمان قرن سوم و چهارم هجری در عالم اسلامی، در تاریخ فلسفه مورد اتفاق و اذعان جمهور اهل اندیشه است. افلاطون و فارابی، هر دو آراء‌اخلاقی‌شان را در ضمن ترسیم مدینه فاضله طرح کرده‌اند. آنان درصدد تعریف فضیلت و سعادت و اخلاق فضیلت‌مندانه برآمده‌اند. در نزد این دو فیلسوف برای تحقق اخلاق فاضله، جامعه و فرد ارتباطی متقابل با هم دارند. به این معنا که اخلاق فاضله فردی تحقق نمی‌یابد مگر در بستر جامعه فاضله و مدینه فاضله قوام و دوام نمی‌یابد مگر با تکیه بر حاکمان و شهریان متخلق به اخلاق فاضله. به همین سبب، در این پایان‌نامه، پس از ذکر شرح احوال و آثار و شخصیت علمی دو فیلسوف به مباحث جهان‌بینی و فلسفه اخلاق و موضوعات مرتبط با آن همچون جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و ارتباط میان اخلاق و سیاست از دیدگاه افلاطون و فارابی پرداخته شده است. علاوه بر این،‌اخلاق حاکمان و شهریان با مراجعه به آثار این دو متفکر دسته‌بندی و تدوین گردیده است. شایان ذکر است که هر دو فیلسوف با توجه به اینکه حکیم‌حاکم یا فیلسوف‌شاه را رکن اصلی مدینه فاضله می‌دانند، بیشتر به اخلاق حاکمان پرداخته‌اند اما در این تحقیق، علاوه بر اخلاق حاکمان، ویژگی‌های اخلاقی شهریان نیز از لابه‌لای آثار به روش تحلیل محتوا استخراج و دسته‌بندی و مدون گشته است.علاوه بر این،‌در این تحقیق میزان تأثیرپذیری فارابی از افلاطون و تلاش او برای شکل دادن به فلسفه اخلاقی با رنگ و بوی فرهنگ اسلامی که او را از حکیم یونانی متمایز می‌سازد، بررسی شده است.
خلقت از عدم در کلام اسلامی و مقایسه آن با تجلی از دیدگاه افلاطون و افلوطین
نویسنده:
زهرا عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آفرینش یکی از مفاهیم اساسی است که در جهان بینیاسلامی ، نقشی برجسته درهمه ابعاد اندیشه دینی بشر ایفا می کند .سوال از آفرینش و خلقت ، تاریخی به درازای اندیشه دارد و پیوسته متفکران و اندیشمندان به غور و بحث پیرامون این مساله پرداخته اند.اما به طور کلی در مورد نسبت موجودات با خداوند دو نظریه وجود دارد که از آن ها تحت عناوین صدور و خلقت یاد می شود.نظریه صدور (تجلی) که در نظام های بزرگ عرفانی و فلسفی مطرح است نسبتی ضروری میان اصل و تجلی برقرار می سازد. اما در نظریه خلقت از هیچ که در نظام های کلامی ادیان توحیدی مورد تاکید قرار می گیرد ، رابطه خالق و مخلوق در نظر گرفته شده و بر تمایز و جدایی آن ها پافشاری می شود. در این رساله تلاش شده تا ضمن اشاره به بحث حدوث و قدم ، به بررسی و مقایسه نظریه خلقت از هیچ از دیدگاه متکلمین اشعری ، معتزلی و شیعی با تجلی از دیدگاه افلاطون و افلوطین پرداخته شود و با بیان انگیزه ،مبانی و نتایج هر یک از دیدگاه ها ، مناسبات میان خدا و موجودات نیز در هر نظریه ، مورد بررسی قرار گیرد.
معنا یا غایتمندی زندگی در فلسفۀ افلاطون با تکیه بر آموزۀ «مثال خیر»
نویسنده:
پروانه آقایی طوق,سید مجید صدرمجلس,حسن فتحی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از «معنای زندگی» و تلاش برای پاسخ گویی به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آدمی از دیرباز تاکنون است. برخی معتقدند پژوهش در باب معنای زندگی درواقع پژوهش در باب «غایت» یا «هدف» زندگی است. ما نیز در این مقاله برآنیم تا معنای زندگی نزد افلاطون را با توجّه به اعتقاد او به غایتمندی زندگی مورد بررسی قرار دهیم. فلسفۀ افلاطون یک نوع فلسفۀ زندگی است و معنای زندگی به واسطۀ فلسفه ای مبتنی بر «حقیقت مطلق و راستین» کشف می شود. طبق نظر افلاطون زندگی انسان، فرآیندی غایتمند است که هدف آن نیل به «مثال خیر» است. فرآیندی که متضمن شناخت خیر، سرسپردگی و دلباختگی بدان و تخلق به فضایل است. «مثال خیر» به عنوان سلطان ساحت معقول در اعلی عِلیّین عالم مثل قرار داشته و سرتاسر خوبی و زیبایی و سودمندی است که نیل به آن، غایت «فلسفه» است : زندگی فلسفی، بهترین راه تحصیل غایت خیر است. با توجّه به غایتمندی زندگی نزد افلاطون و جایگاه مثال خیر در نظام فلسفی وی بجاست که دیدگاه فراطبیعت گرایانه نسبت به معنای زندگی را به او نسبت دهیم.
اشراق و شهود از نگاه افلاطون
نویسنده:
مریم سلطانی کوهانستانی,مجید صدرمجلس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود معرفت شهودی و معنای آن همواره محل نزاع در بین مفسّران افلاطون بوده است؛ برخی اصلاً قائل به چنین شناختی نزد افلاطون نبوده و عده ای که آن را پذیرفته اند، در عقلانی یا عرفانی بودن آن اختلاف نظر دارند. این نوشته می کوشد تا نشان دهد، معرفت از نگاه افلاطون به استدلال عقلی منحصر نبوده و فراتر از آن، متضمن نوعی رؤیت عقلی نیز هست؛ زیرا نزد افلاطون از یک سو، درک عقلی امور به معنای درک ویژگی های مشترک اشیا است که در قالب قضایا و احکام ارائه می گردد. از سوی دیگر، اگر تبیین همه چیز به صورت تبیین عقلی و معلّل ساختن آنها به مثل و تبیین خود مثل در تعلیل آنها به علت فاعلی و غایی خیر است، دیگر چنین تعلیلی در خصوص خود مثال خیر مطرح نخواهد بود؛ زیرا او خیر و زیبایی بالذات است؛ لذا معرفت وی بدین اعتبار فراتر از درک عقلی در قالب احکام کلی و مفهومی خواهد بود؛ شناختی بی واسطه از نوع رویارویی و رؤیت که در قالب قضایا درنمی آید. این شهود، هرچند معرفتی است ناگهانی و کوتاه؛ اما به زعم افلاطون ثابت و راسخ است و بر سیری دیالکتیکی تکیه دارد. درباره ی متعلَّق آن نمی توان چیزی گفت و نگاشت؛ بلکه فقط می توان با وجودِ راهنما، از طریق اشراق مستقیم، آن را تجربه کرد؛ خاص فیلسوف است، نه هر فردی؛ زیرا فقط فیلسوف است که توانسته است نفس خود را سراسر مطیع عقل- یعنی همان پاره ی الهی روح و خویشاوند مثل- گرداند و در نتیجه استحقاق چنین تجربه ای را پیدا کند.
شرح و بسط پروکلوس از اشارات افلاطون به مسئلة شرور و نسبت آنها با عنایت و فاعلیت الهی
نویسنده:
رضا کورنگ بهشتی,سعید بینای مطلق,علی کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند نزد افلاطون نظریة منسجمی دربارة مسئلة شرّ دیده نمی شود، اما در آثار او پاره هایی هست که برای افلاطونیان بعدی، دستمایه ای برای بسط و پرورش چنین نظریه ای شد. پروکلوس، برجسته ترین فیلسوف مکتب نوافلاطونی متأخر است که نظریه اش به دیدگاه مرجع نوافلاطونیان دربارة مسئلة شرّ بدل شد. وی در مواجهه ای انتقادی با پیشینیانش می کوشد که شرح و تبیینی وحدت انگار از اشارات افلاطون به مسئلة شرّ ارائه دهد. بر اساس تبیین وی مراتب عالی هستی، خیر و فقط علّت خیرند. شرّ واقعیتی ضروری است اما تنها به نحو نسبی، جانبی، بالعرض و آویخته به خیر تحقق دارد و تنها در مرتبة باشندگان جزئی یافت می شود. هستی بالعرض شرّ، علت وجودبخش ندارد بلکه پیدایی اش به سبب ناهماهنگی افعال نیروهای متعدد موجود مرکب جزئی است. آویختگی و آمیختگی هستی شرّ به خیر چنان است که به رغم ضدیتش با خیر، در تحقق خیر کل مشارکت دارد و از این رو با عنایت و فاعلیت مطلق الهی قابل جمع است.
افلاطون و تفکیک مثال زیبایی از مفهوم کلی زیبایی در مهمانی
نویسنده:
سید مجید صدر مجلس
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نگاه فیلسوفان و مفسران آثار افلاطون، مثل اموری کلی است که معرفت ما از آنها به صورت تعریف های عام عرضه می گردد. در راس آن فیلسوفان، ارسطو جای دارد. وی در آثار خویش، مثل افلاطونی را تحت نام کلیات معرفی و نقد می نماید.این نوشته می کوشد تا با نقل سخنان افلاطون در محاوره مهمانی، به نوعی بازنگری و بازنمایی از متن افلاطون دست یازد. این بازخوانی اساسا بیشتر از آنکه تفسیر باشد، از نو دیدن آن چیزی است که شاید خوب دید نشده است. ضمن بحث نشان داده می شود که افلاطون طی سلوک زیبایی شناسی، مرحله درک تدریجی زیبایی مشترک و کلی را از مرحله مشاهده ناگهانی مثال زیبایی تفکیک می نماید. و از آنجا که به زعم افلاطون هر نوع از شناخت، متعلق خاص خود را دارد، نتیجه قرائت تازه ای است از سنتی کهن: افلاطون مثال زیبایی را از مفهوم کلی زیبایی جدا می کند و بدین ترتیب، مثال زیبایی غیر از مفهوم کلی زیبایی است.
احوال نفس پس از مرگ در آراء افلاطون (تناسخ) و نظر خاص ملاصدرا در باب معاد و مقایسهء دو رای
نویسنده:
علی اصغر صنمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بخش اول این رسالهء، به افلاطون و تبیین تناسخ وی پرداخته‌ایم و سپس در بخش دوم تناسخ و انواع آن را بیان و توسط ملاصدرا رد کرده‌ایم و در بخش سوم نظر ملاصدرا را در زمینهء معاد را بیان داشته‌ایم. در بخش اول به جریان وارد شدن تناسخ در فلسفهء افلاطون و رابطهء آن با مثل افلاطون پرداخته‌ایم و عنوان کرده‌ایم که تناسخ را افلاطون برای پاره‌ای از انسانها می‌داند. و البته فلاسفهء حقیقی از این گردونه نجات یافته و به عالم مثل می‌پیوندند. در بخش دوم تناسخ همهء انواع آن رد می‌شود و ملاصدرا یک معنای ابداعی از تناسخ غیر از معنای مصطلح آن را عنوان می‌کند که بر معاد منطبق است و قول افلاطون و قدما را به همین معنای صحیح حمل می‌کند. آنگاه در بخش پایانی به اقوال مسلمین در زمینهء معاد پرداخته و سپس رای ملاصدرا در این زمینه را مطرح کرده‌ام و آنگاه به چند جزء اساسی نظریهء وی در معاد مستقلا در فصلهای بعدی پرداخته‌ام. من جلمه ادعای ملاصدرا مبنی بر اینکه معادی که او مطرح کرده عینیت نفس و بدن دنیایی و اخروی هر شخص را اثبات کرده، و من خواهم گفت که ملاصدرا چنین نکرده و اصول چنین چیزی ممکن و معقول نیست . و نیز در تجرد خیال که از مبانی اساسی معاد جسمانی ملاصدرا است به آن نیز به عنوان فصل مستقلی در کنار آراء مشائین و مشرقیین در این زمینه پرداخته‌ام و بالاخره ارزیابی از معاد ملاصدرا و مقایسه آن به معادگرایی قرآنی و مقایسه معاد ملاصدرا با رای افلاطون در احوال نفوس مردگان.
نقد و بررسی حقیقت از دیدگاه افلاطون
نویسنده:
حسین نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنگاه که در گفتار حکماء دقت کنیم متوجه می‌شویم آنچه که فکر آنها را به خود مشغول کرده است این بود که آیا آنچه محیط بر انسان است و آدمی آن را درمی‌یابد حقیقت و واقعیت دارد یا نه؟ و به عبارت دیگر اولین مسئله‌ای که از دیرباز تا به امروز اندیشهء فلاسفه را به خود جلب کرده است مسئله ثبات و تغیر است فلاسفه با خود می‌گفتند آنچیزی که بر انسان احاطه دارد اگر واقع است چرا متغییر است و بر یک حالت نیست ؟ و اگر واقعیت ندارد آنچه به نظر انسان نمایش می‌یابد چیست ؟ این دو صورت عمده که یکی تغیرپذیری بعضی از امور و دیگری دوام و استمرار بعضی از امور دیگر است از دیرباز مورد توجه متفکران یونانی بود این متفکران در اولین نظریات خود سعی بر آن داشتند تا هم جنبهء ثبات و هم جنبهء تغیر را تبیین نمایند، جنبه ثبات را از طریق توصیف عالم بر حسب یک یا چند عنصر ثابت و جنبهء تغیر را از راه دگرگونیهای موجود در عالم پدیدار تبیین کنند، عالم پدیدار همیشه در حال تغیر و عالم واقعی همواره دارای اوصاف ثابت و نامتغیر است . اما برخی مشکلات باعث گردید که چنین تصور شود که این دور صورت متغیر و ثابت ممکن نیست هر دو صورتهای واقعی و حقیقی جهان باشد، زیرا از یک طرف اگر همه چیز تغییر می‌کند دیگر چیزی ثابت نمی‌تواند باشد و از طرف دیگر اگر عنصر ثابتی در جهان وجود داشته باشد آن عنصر در معرض تغیر قرار نمی‌گیرد و نمی‌توان با این عنصر ثابت تغییرات و دگرگونیهای عالم طبیعت را تبیین کرد و بالاخره چنین عنصر ثابتی نمی‌تواند جزء نظام و دستگاه عالمی باشد که همواره در حال صیرورت و شدن است . لذا با توجه به این مفاهیم و ضرورت این مسائل در عالم فلسفه و نزد اندیشمندان سترگ دنیای فلسفه به نظرم آمد که حقیقت را از دیدگاه افلاطون مورد تحلیل و بررسی قرار دهم ولی قبل از هر چیز بدین منظور بر آن شدم که برای فهم دقیق نظام فلسفی افلاطون که از جریانهای فکری گوناگون متاثر می‌باشد آن جریانات فکری را به طور مختصر مطرح کرده و سپس نظریه مورد توجه افلاطون را بازگو نمایم.
ترجمه و تفسیر کتاب "فلسفهء افلاطون"
نویسنده:
پریوش کلانتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن جهت که موضوع این رساله ترجمه و تفسیر متن کتاب "فلسفهء افلاطون" است ، برای تفسیر مطالب در وهلهء اول آثار افلاطون مورد توجه بوده، و از این رو پیش از ترجمه کتاب ، کلیه آثار افلاطون (ترجمه آقای لطفی) مطالعه و فیش‌برداری گردید. بنابراین پانویس‌ها به دو صورت نوشته شده‌اند، یعنی در بعضی موارد تنها به ذکر آدرس اکتفا شده و خواننده در صورت لزوم با مراجعه به "کد" مذکور می‌تواند اطلاعات بیشتری در آن زمینه کسب کند. و در مواردی که شرح و توضیح لازم است ، علاوه بر ذکر آدرس ، در حد امکان توضیحاتی نیز بیان شده است . لازم به ذکر است که شماره‌ای که در پانویس‌ها ذکر شده"کد" هر مطلب است . زیرا آثار افلاطون دارای "کدبندی" خاصی است ، که در همهء زبانها ثابت و به یک صورت است . مثلا اگر در پانویس ذکر شده که پروتاگوراس 31، خواننده اگر به آثار افلاطون در زبانهای دیگر اعم از انگلیسی یا یونانی و ... مراجعه کند، همان مطلب را در ذیل آن "کد" ملاحظه خواهد کرد. در پایان بار دیگر از زحمات بی‌دریغ اساتید بزرگوار جناب آقای دکتر جناب آقای دکتر عبادیان تشکر می‌کنم و کاملا واقفم که رسالهء حاضر خالی از نقص نیست ، علت نقایص آن نیز قصور علمی بنده است .
تاثیر ایده (مثل) افلاطون بر فلسفه سهروردی
نویسنده:
غلامرضا صادقی جوزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ستایشبی‌همتا شایسته اوستکه هستی و هر چه هستاز بود او بود.بدیهی استکه سهروردی یکی از بزرگان فلاسفه مسلمان استو شان و مقام فلسفی او همپایه کسانی همچون ابن‌سینا و صدرالمتالهین شیرازی است . از همین رو بررسی و تحقیق و آثار و اندیشه‌های وی کاری شایسته و درخور است .سهروردی خود را احیاگر اندیشه‌های فیلسوفان و حکمای باستان میخواند و بارها در آثار خود به نام بزرگانی چون فیثاغورس ، انباذقلس ، امپدکلس ، زردشت ، هرمسو افلاطون اشاره میکند.از طرفدیگر افلاطون نیز یکی از سرآمد فلاسفه جهان استطوری که اندیشه‌هاو افکار او بعد از گذشتقرون متمادی هنوز مورد توجه و عنایتبزرگترین اندیشمندان جهان است .سهروردی مدعی است ، پیرو آراء و افکار فلسفی افلاطون است . آشکار استکه یکی از مهمترین اندیشه‌های فلسفی افلاطون "نظریه ایده" میباشد که دیگر جز فلسفه او را تحتتاثیر قرار داده است .نظریه ایده در فلسفه اسلامی "مثل افلاطونی" نام گرفته استکه سهروردی از آن با عنوان "اربابانواع" نام میبرد و علاوه بر پذیرشآن دلایلی بر اثباتآنها اقامه میکند.نوشتار حاضر به فراخور موضوع به تحقیق و بررسی این مساله می‌پردازد و در حد توان، می‌کوشد، تا چگونگی طرح و تاثیر نظریه ایده را در فلسفه سهروردی بررسی نماید.شیوه و روشتحقیق این نوشتار چنین استکه نخستنظریه ایده‌ی افلاطون مطرح گردیده و حتی‌المقدور سعی شده تا بیشتر مطالبمستند به آثار خود افلاطون باشد.ضمن آنکه تلاششده تا سایر منابع مربوط فراموشنشود و پساز آن عقیده سهروردی در باره اربابو موضع او در قبال مثل افلاطونی (ایده‌ها) مورد بحثو تحقیق قرار گرفته است .نگارنده در حد توان ناچیز خود کوشیده تا تشابهاتو تمایزاتاین دو عقیده (ایده‌ها و اربابانواع) را با یکدیگر مشخصنماید.لازم به ذکر استکدر عین تمرکز تحقیق بر موضوع مورد نظر، به دلیل فاصله زمانی قابل توجه بین افلاطون و سهروردی، ناگزیر، سیر تحول ایده‌ها در چند حوزه فلسفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است .یکی از مهمترین این حوزه‌ها، حوزه نوافلاطونی (و مخصوصا افلوطین) میباشد.افلوطین یکی از دانشمندان و صاحبنظران بزرگدنیای قدیم استکه در افکار فلاسفه اسلامی (از جمله سهروردی) تاثیر زیادی داشته است .همچنین منابع ایرانی تفکر سهروردی در این باره (اربابانواع) مورد توجه و ملاحظه قرار گرفته که این توجه به دو دلیل عمده میباشد: الف - سهروردی در آثار خود بارها از حکمتایرانیان باستان (حکمتخسروانی) نام میبرد.و خود را احیاگر اندیشه‌های آنان میداند تا جایی کدر مقدمه "حکمه‌الاشراق" مهمترین تقسیم فلسفی خود یعنی نور و ظلمترا روشحکمای ایران باستان میداند. ب - بعضی بزرگان اعتقاد دارند که میان فلسفه افلاطون و حکمتایرانی ارتباط وجود دارد و افلاطون از اندیشه‌های فلسفی - دینی حکمای ایران باستان متاثر بوده است .اندیشه‌های اشراقی سهروردی میتواند در قرن حاضر بصورتیکنظام فلسفی سازگار و استوار بر اصول و قواعد اشراقی مشخصو متقن رواج یابد.فلسفه اشراق به عنوان روشفلسفی جدا از فلسفه مشائی باید مورد توجه و عنایتخاصی قرار گیرد و بیشاز آنچه هستبه آن پرداخته شود، تا جایگاه واقعی خویشرا بدستآورد.امید استنوشتار حاضر بتواند گامی هر چند کوچکدر راه اعتلاء و زنده نگه داشتن افکار و اندیشه‌های این فیلسوفبزرگو "شهید فرهنگملی ایران" بردارد.
  • تعداد رکورد ها : 163