جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
تاثیر ایده (مثل) افلاطون بر فلسفه سهروردی
نویسنده:
غلامرضا صادقی جوزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ستایشبی‌همتا شایسته اوستکه هستی و هر چه هستاز بود او بود.بدیهی استکه سهروردی یکی از بزرگان فلاسفه مسلمان استو شان و مقام فلسفی او همپایه کسانی همچون ابن‌سینا و صدرالمتالهین شیرازی است . از همین رو بررسی و تحقیق و آثار و اندیشه‌های وی کاری شایسته و درخور است .سهروردی خود را احیاگر اندیشه‌های فیلسوفان و حکمای باستان میخواند و بارها در آثار خود به نام بزرگانی چون فیثاغورس ، انباذقلس ، امپدکلس ، زردشت ، هرمسو افلاطون اشاره میکند.از طرفدیگر افلاطون نیز یکی از سرآمد فلاسفه جهان استطوری که اندیشه‌هاو افکار او بعد از گذشتقرون متمادی هنوز مورد توجه و عنایتبزرگترین اندیشمندان جهان است .سهروردی مدعی است ، پیرو آراء و افکار فلسفی افلاطون است . آشکار استکه یکی از مهمترین اندیشه‌های فلسفی افلاطون "نظریه ایده" میباشد که دیگر جز فلسفه او را تحتتاثیر قرار داده است .نظریه ایده در فلسفه اسلامی "مثل افلاطونی" نام گرفته استکه سهروردی از آن با عنوان "اربابانواع" نام میبرد و علاوه بر پذیرشآن دلایلی بر اثباتآنها اقامه میکند.نوشتار حاضر به فراخور موضوع به تحقیق و بررسی این مساله می‌پردازد و در حد توان، می‌کوشد، تا چگونگی طرح و تاثیر نظریه ایده را در فلسفه سهروردی بررسی نماید.شیوه و روشتحقیق این نوشتار چنین استکه نخستنظریه ایده‌ی افلاطون مطرح گردیده و حتی‌المقدور سعی شده تا بیشتر مطالبمستند به آثار خود افلاطون باشد.ضمن آنکه تلاششده تا سایر منابع مربوط فراموشنشود و پساز آن عقیده سهروردی در باره اربابو موضع او در قبال مثل افلاطونی (ایده‌ها) مورد بحثو تحقیق قرار گرفته است .نگارنده در حد توان ناچیز خود کوشیده تا تشابهاتو تمایزاتاین دو عقیده (ایده‌ها و اربابانواع) را با یکدیگر مشخصنماید.لازم به ذکر استکدر عین تمرکز تحقیق بر موضوع مورد نظر، به دلیل فاصله زمانی قابل توجه بین افلاطون و سهروردی، ناگزیر، سیر تحول ایده‌ها در چند حوزه فلسفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است .یکی از مهمترین این حوزه‌ها، حوزه نوافلاطونی (و مخصوصا افلوطین) میباشد.افلوطین یکی از دانشمندان و صاحبنظران بزرگدنیای قدیم استکه در افکار فلاسفه اسلامی (از جمله سهروردی) تاثیر زیادی داشته است .همچنین منابع ایرانی تفکر سهروردی در این باره (اربابانواع) مورد توجه و ملاحظه قرار گرفته که این توجه به دو دلیل عمده میباشد: الف - سهروردی در آثار خود بارها از حکمتایرانیان باستان (حکمتخسروانی) نام میبرد.و خود را احیاگر اندیشه‌های آنان میداند تا جایی کدر مقدمه "حکمه‌الاشراق" مهمترین تقسیم فلسفی خود یعنی نور و ظلمترا روشحکمای ایران باستان میداند. ب - بعضی بزرگان اعتقاد دارند که میان فلسفه افلاطون و حکمتایرانی ارتباط وجود دارد و افلاطون از اندیشه‌های فلسفی - دینی حکمای ایران باستان متاثر بوده است .اندیشه‌های اشراقی سهروردی میتواند در قرن حاضر بصورتیکنظام فلسفی سازگار و استوار بر اصول و قواعد اشراقی مشخصو متقن رواج یابد.فلسفه اشراق به عنوان روشفلسفی جدا از فلسفه مشائی باید مورد توجه و عنایتخاصی قرار گیرد و بیشاز آنچه هستبه آن پرداخته شود، تا جایگاه واقعی خویشرا بدستآورد.امید استنوشتار حاضر بتواند گامی هر چند کوچکدر راه اعتلاء و زنده نگه داشتن افکار و اندیشه‌های این فیلسوفبزرگو "شهید فرهنگملی ایران" بردارد.
رئالیسم و فیزیک کوانتومی
نویسنده:
سعید شاهرخ وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
تجلی عقاید شیعه در فلسفه فارابی
نویسنده:
فریده ابراهیم نتاج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا عقیده شیعه در فلسفه فارابی موثر بوده یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت این تاثیر چگونه بوده و در آثار وی عقاید خاص شیعه چگونه تجلی کرده و فارابی با تاثر از آنها چگونه آنها را در قالب و صورت های فلسفه نمودار کرده است؟ البته عام شیعه نیز در این رساله مذکور شده است. مباحث این رساله در چهار فصل گنجانده شده است: در فصل اول کلیات تحقیق شامل مسأله و فرضیه تحقیق و شرح حال و آثار فارابی و تأثیر فضای اجتماعی و فرهنگی بر افکار و اندیشه های وی است. فصل دوم شامل نظریات فارابی درباره اثبات خداوند و وحدانیت او و شرح اقسام توحید به خصوص نظر فارابی در توحید صفاتی و افعالی بیان شده است. در ادامه این بحث در مسائلی چون حسن و قبح، عدل،‌ رویت، قضاء و قدر و جبر و اختیار به مقایسه نظریات فارابی و فرق مختلف اسلامی پرداخته شده است. فصل سوم شامل وحی و نبوت و امامت است. در این قسمت نظریات فرق مختلف اسلامی و نیز نظر فارابی راجع به این مساله بیان شده است. در ادامه ویژگی های امام و مدینه فاضله و اقسام مدن غیرفاضله ذکر شده است. در فصل چهارم معاد و تناسخ طبق نظر فارابی شرح داده شده است. نتیجه هر فصل که در پاسخ به سوالات همان فصل به دست آمده بار دیگر طور خلاصه در بخش نتیجه گیری بیان شده است.
جایگاه وجود شناختی و معرفت شناختی عقل فعال در فلسفه مشا
نویسنده:
نرگس شکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان ، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد. عقل فعال در بین شارحین مشایی ارسطو مانند کندی و ابن رشد و توماس آکویناس همان جایگاه ارسطویی را داشت. اسکندر افرودیسی از آن به عنوان موجود مجرد تام ، مستقل از انسان( محرک نامتحرک ارسطویی) نام برد. برجسته ترین نظریه مشایی درمورد عقل فعال در فلسفه ابن سینا و فارابی به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد. عقل فعال سینوی کارکردی عالی و گسترده در وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدا صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه ، مرکبات و نفوس (غیرفلکی) وابسته به افاضه صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد. عقل فعال سینوی درحیطه معرفت شناسی نیز جایگاه برجسته دارد. معرفت انسانی (ادراک حصولی) درتمام مراتب خود وابسته به افاضه صورکلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است. علم واجب الوجود به جزئیات متغیر نیز با کمک عقل فعال صورت می گیرد. بدین ترتیب عقل فعال در تمام مراتب وجودی و معرفتی مشایی در حیطه مادیات نقشی عالی و کارکردی گسترده دارد و از ارکان فلسفه مشایی به حساب می آید.
وحدت و کثرت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
علی‌اکبر حایری موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث وحدت و کثرت از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد تتبع و تفحص بشر بوده است ، زیرا در این مورد دو مسئله عمده، یعنی وحدت خالق و چگونگی ارتباط میان خالق یگانه و مخلوقات متکثر بررسی می‌شود. مسئله وحدت و کثرت از طرف متکلمین، عرفا، مفسرین و فلاسفه مورد تحلیل قرار گرفته است که در این پایان‌نامه بیشتر به اقوال فلاسفه توجه شده است و همچنین با قید "فلاسفه اسلامی" متعرض اقوال دیگر اندیشمندانی که در محدوده این قید نبوده‌اند، نشده است . این رساله دارای یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است . بدین منوال که مقدمه شامل تعریف چندی از اصطلاحات کلیدی و سیر تاریخی بحث فوق می‌باشد. بخش اول دارای دو فصل است . فصل اول مشتمل بر تعریف "وحدت و کثرت "، و فصل دوم مشتمل بر اقسام و مراتب "وحدت و کثرت " می‌باشد. بخش دوم دارای دو فصل و یک نتیجه است . فصل اول مشتمل بر "هوهویت " و "حمل" است و فصل دوم شامل بیان "غیریت " و اقسام آن می‌باشد. و در نتیجه نحوه تمانع "وحدت و کثرت " ذکر شده است . و در آخر نیز تبعات بحث "وحدت و کثرت " را در سه قاعده فلسفی متذکر شده است . در خاتمه از باب ختامم مسک به آیایت و روایات تمسک جسته و نحوه بساطت و نفی ترکیب در حق تعالی را بیان نموده است .
کیفیات نفسانی از دیدگاه صدرا
نویسنده:
ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش می‌باشد که: بخش اول آن دارای سه فصل که به ترتیب عبارتند از مباحث عمومی مقولات ، پیرامون جواهر و پیرامون اعراض (به نحو مختصر و مجمل) و بخش دوم آن که در واقع بخش اصلی این رساله است در نه فصل می‌باشد و به ترتیب عبارت می‌باشند از: فصل اول در کیف و اقسام آن، فصل دوم پیرامون قدرت ، فصل سوم پیرامون لذت و الم، فصل چهارم در باب اراده، فصل پنجم در مورد خلق، فصل ششم پیرامون غم و شادی و نظایر آن دو، فصل هفتم در صحت و مرض ، فصل هشتم پیرامون علم و فصل نهم در اتحاد عاقل و معقول می‌باشد. در تهیه و تدوین این رساله ملاک اصلی ما کتاب نفیس اسفار اربعهء صدرالدین شیرازی بوده است و سایر کتب فلسفی ایشان در درجهء دوم مورد استفاده قرار گرفته‌اند، همچنین جهت فهم بهتر مطلب از بعضی کتب فلسفی برخی اعاظم فن حکمت بهره‌گیری شده است .
قاعده‌الواحد و ثمرات آن
نویسنده:
علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از یک جزء یک پایدار نگردد و یک جزء از یک برنیاید. این، مفاد قاعده‌الواحد به کوتاه سخن است . اینکه از یک ، جزء یک ، در هستی نیاید، تعبیری است که از آنکه علت یگانه از هر سوء، جز یک معلول ندارد و یک جزء از یک بر نیاید، ترجمان عکس اصل است یعنی معلول واحد هستی نمی‌یابد مگر از یک علت . قاعده‌الواحد یکی از قواعد بسیار مهم فلسفه اسلامی است که از آن در مواضعی بهره برده‌اند. واژه‌های مهم و فلسفه اسلامی نیازند توضیحند. وجه اهمیت قاعده در آن است که چگونگی ظهور کثرت را بیان می‌کند. تبیین نظام جهان که دلمشغولی بیشتر فیلسوفان است بمدد این قاعده میسر می‌گردد و هر که هر پاسخی برگزیند نمی‌تواند بی‌دیدار الواحد از طریق بگذرد. نفی یا اثبات ، باید با قانون الواحد اتخاذ وضع کند. ربط الواحد به سنخیت و الواحد را سنخ واحد می‌دانند و قومی گر چه به دوگانگی دو قانون معرفند اما به ربطی وثیق میان آنها باور دارند و می‌دانیم که قانون علیت و قوانین بر آمده از آن، که سنخیت یکی از آنهاست ، سرمایه‌های اندیشه بشری‌اند. بدون آنها نه علمی خواهد بود و نه تحقیقی. در این مقام سخن محقق داماد بسنده است که الواحد را از امهات اصول عقلی و از فطریات عقلی و از فطریات عقل صریح دانسته است . مراد از ایضاح "فلسفه اسلامی" بحث در این باب نیست که آیا چنین فلسفه‌ای اصلا وجود دارد و یا خیر و آیا آنچه بدین نام می‌شناسیم تراث اسلامی است یا میراث یونانی و آیا وحی را با فلسفه اخوتی است یا بیگانگانند به اجبار دست در دست هم نهاده، دین می‌تواند فلسفه داشته باشد و اگر می‌تواند شرع مصطفی نیز همچنان است ؟ پرسشهائی از این دست ، مطلوب ما نیست ولی مراد از این توضیح فلسفه اسلامی آن است که مجموعه شناخته شده به این نام و فیلسوفانی که آنها را به اسم حکیمان مسلمان می‌شناسیم، در تدوین و استدلال برای اثبات قاعده‌الواحد بسیار کوشیده‌اند بنابراین اضافه قاعده‌الواحد به فلسفه اسلامی امری مجاز است . راست است که این اصل را نخست بار یونانیان طرح کردند اما شرح و بسط آن بواقع مرهون مسلمانان بود. میان طرح ابتدایی که یک اصل فلسفی یا علمی و گسترش و تنظیم آن باید تفاوت گزارد. گویا در انتساب قاعده به دانایان یونان نباید تردید داشت . واژه گویا می‌آموزد که به تاریخ فلسفه میراث گذشتگان در اسلام، نمی‌توان چندان اعتماد کرد. پیشینان ما تاریخ فلسفه را بجد نمی‌گرفتند و تصویر ایشان از فیلسوفان یونان به پیامبران ماننده‌تر است تا دانشمندان و فلاسفه آزاده خدا داند که افلاطون الهی اصلا الهی می‌شناخته است یا نه و فرزانگانی که حکمت ایشان را مقتبس از مشکوه نبوت می‌دانند و معاشران انبیاء می‌شمارندشان آیا پیام‌آوری را دیده و از او سخنی شنیده بودند یا آنچه گفته شده افسانه واهی افواهی بوده که از سر آرام ساختن غوغا و گریز از تکفرساز شده است . به هر روی اگر منابع ما درخور اعتماد باشند از آنها برمی‌آید که مبتکر قاعده یکی از این دانشمندان بوده است : ارسطو، افلاطون، دموکریتوس و تامسطیوس . اسلوب کار در این رساله آن است که ابتدا صورت منطقی و مفردات قاعده را بقدر ضرورت معلوم کنیم. و سپس به قانون علیت و سنخیت که بسیار مرتبط با الواحد است بپردازیم. استدلالها و اعتراضات بخش دیگری از نوشتارند و سرانجام عکس قاعده و ثمرات آن را بازگو می‌سازیم.
اتحاد عاقل و معقول و عقل از دیدگاه فلاسفه اسلامی
نویسنده:
حسینعلی کیخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارکان مساله عبارتند از: عقل، عاقل، معقول و اتحاد مشخص شد که اولا منظور ااز عقل در اینجا عقل به معنی معقول و معلوم که همان علم باشد هست چون وجود صورت معقول بالذات که در نزد نقس حاضر است معلوم نفس و معقول نفس هم هست و به همان معقول و معلوم علم هم گفته می‌شود به عبارت دیگر عقل و معقول عین هم هستند یعنی همان معقول بالذات عقل هم هست چون عقل و معقول در نفس دو وجود ندارند بلکه در صحنه نقس علم عین معلوم و عقل عین معقول است پس عقل و معقول یقینا دو واحد و دو موجود متمایز از هم در نزد نفس ندارند بلکه همان معقول را به اعتباری معقول و به اعتباری دیگر عقل گویند. ثانیا اقسام معقول بیان گردید و مشخص شد که هر گاه ما سخن از معقول به میان می‌آوریم منظور معقول و معلوم بالذات است که بلاواسطه در پیش نفس حاضر است و نفس به علم حضوری آن را می‌یابد و بواسطه آن شی خارجی متعلق علم قرار می‌گیرد و اگر به شی خارجی معقول و معلوم گفته می‌شود منظور معقول و معلوم بالعرض است والاشی خارجی از حیطه بحث ما خارج است ثالثا مشخص شد که هر موجودی مجرد قائم به ذاتی هر گاه ذات خود را تعقل کند در اینجا عقل و عاقل و معقول یک چیز است یعنی آن موجود مجرد از این نظر که در نزد خود حاضر است علم به خود دارد که همان حضور ذات باشد و از آن جهت که معقول آن هم خود ذاتش هست به آن معقول گویند و چون فرض این است که خود ذات است که خود را تعقل کرده است بنابراین عاقل خود هم خودش هست . رابعا: منظور از اتحاد روشن شد که اتحاد در اینجا یعنی اتحاد بین وجود لامتحصل با وجود متحصل و اتحاد مرتبه ناقص با مرتبه کامل و اتحاد قوه بافعلیتش هست . خامسا مبانی و اصولی که باید از آنها اعراض شود و در مقابل آن روی آوردن به اصول و مبانی‌ای که با توج به قبول آنها می‌توان این مساله را به اثبات رساند بیان گردید و نسبتا روشن شد. اکنون مساله عمده این است که اتحاد وجود آن معقول بالذات با وجود نفس ناطقه هم به اثبات رسد یعنی مدعای قائلین به اتحاد این است که معقول بالذات و عقل که عین هم هستند عین نفس ناطقه هم هستند چون معقولات فغلیتهای متوارده‌ای هستند که عاید نفس شده و نفس به واسطه آنها سعه وجودی یافته است و از حد ناقص به حد کامل رسیده است برای بیان این مطلب ابتدا دلایل منکرین را همراه با پاسخ آنها تحت یک فصل آورده آنگاه نظریات و ادله قائلین به اتحاد را تحت فصل دیگری بیان خواهیم کرد.
جایگاه علم و وجود ذهنی در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
عزیزالله مولوی وردنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم و قابل توجه در آثار فلاسفه اسلامی مباحث مربوط به معرفت و شناخت است که مسائل پیرامون آن بصورت متفرقه برخی در منطق : به هنگام تقسیم مفهوم به کلی و جزئی که متذکر می شوند کلی در ذهن است و در خارج نیست، و بخشی دیگر در قسمت وجود ذهنی و برخی در ذیل عنوان علم و عالم و معلوم یا عقل و عاقل و معقول و برخی دیگر در مبحث تجرد نفس(ادراک)می آیند. البته عمده مسائل باب معرفت و آگاهیهای انسانی در دو مبحث وجود ذهنی و مبحث علم آمده اند. دو مبحث وجود ذهنی و علم با آنکه هر دو حول محور آگاهی می چرخند. اما تفاوت های بسیار عمیق با یکدیگر دارند که اشاره به این تمایزات و رعایت حدود این دو مبحث که باعث اختصاص دو فصل و در جایگاه به هر کدام شده است از ابتکارات و ابداعات ملاصدرا می باشد که با نگاه تیز بین و نکته سنج خود این تفاوتها و تمایزات را آشکار ساخته است. ملاصدرا با اختصاص دو فصل تحت عنوان وجود ذهنی و فصل عقل و معقول این دو مبحث را از حیث وجود شناختیمورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر نیز سعی برآن بوده است که ضمن مرور مباحث مربوط به این دو فصل در نظام فکری صدرا، تمایزات این دو مبحث را بیرون آوریم و منقح کنیم.
بررسی روشهای شناخت در فلسفه افلاتون
نویسنده:
غلامرضا زمانی فروشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سقراط و پس از او افلاطون نگرش هستی‌شناسانه آناکساگوراس در قلمرو هستی‌شناسی را در زمینه‌های اخلاق و سیاست گسترش داده و با طرح یک نگرش خردورزانه مبارزه با اساطیر یونان را به اوج رساندند. افلاتون یک برنامه تربیتی منسجم که ریشه در خردگرائی داشت را جایگزین برنامه تربیتی پیشین نمود. بخشی از این برنامه تربیتی شناخت است از اینرو باید در نظر داشت که اولا فهم درست اندیشه افلاتونی تنها در پرتو فرهنگ اساطیری یونان قابل فهم است و ثانیا شناخت افلاتونی تنها با توجه به برنامه تربیتی او فهمیده می‌شود. تربیت و شناخت از دیدگاه افلاتون جدای از یکدیگر نیستند بلکه شناسائی بخشی از برنامه تربیتی اوست . از اینرو در این نوشتار برای توضیح دیدگاه افلاتون در مورد شناسائی به ناچار فشرده‌ای از دیدگاه اسطوره‌ای بیان شده است و پس از آن مراحل گوناگون تربیت افلاتونی بطور خلاصه بیان شده است .
  • تعداد رکورد ها : 153