آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 42
آشنایی با مکتب شیراز 3- میرغیاث الدین منصور دشتکی ‏
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
آشنایی با مکتب شیراز میر غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی (قسمت دوم)
نویسنده:
قاسم کاکائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
غیاث الدین منصور دشتکی و فلسفه عرفان
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
استلزامات بیان غیاث‌الدین منصور دشتکی با «اصالت وجود» ملاصدرا
نویسنده:
معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مبنایی‌ترین مباحث فلسفی بحث از اصالت وجود یا ماهیت است که در موضع‌گیری‌های فکری - فلسفی نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. ملاصدرا «اصالت وجود» را بعنوان مبنای حکمت متعالیه با ادلّه محکم اثبات نمود و با بررسی حکمای پیش از خود، مشائیان را قائل به اصالت وجود و اشراقیان را اصالت ماهوی نامید. هرچند مساله‌ی اصالت وجود یا ماهیت نزد حکمای متقدّم بدین گونه مطرح نبوده، لکن با بررسی آثار و عبارات ایشان می‌توان یکی از طرفین مساله را به آنان نسبت داد. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد با وجود تصریح عبارات و موضع‌گیری‌های غیاث‌الدین بر «اصالت ماهیت»، لکن چون در آن زمان مساله‌ی اصالت وجود یا اصالت ماهیّت هنوز به درستی تنقیح نشده و وی به تبعات اصالت وجود یا ماهیت التفات نداشته، نظراتش در برخی از مباحث همچون وجود ذهنی، اشتداد در کیف، استکمال نفس و نفی ماهیت از واجب‌الوجود با «اصالت ماهیت» ناسازگار است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 40
«تشخص» از دیدگاه غیاث‌الدین منصور دشتکی بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
معصومه اسماعیلی ، منیره پلنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بیشتر کتب فلسفی مسأله‌ی «تشخّص»، و تعیین ملاک آن مورد بحث قرار گرفته و اقوال مختلفی از سوی فلاسفه ابراز گشته است. این پژوهش بر آن است تا نظر «غیاث‌الدین منصور دشتکی شیرازی» یکی از متفکران حوزه فلسفی شیراز را در باب تشخّص بررسی نماید. با تتبّع در آثار این متفکر بر مبنای تفکر صدرایی و با روش توصیفی تحلیلی مشخص می‌گردد که دشتکی «تشخّص» را امری اعتباری و در زمره معقولات ثانی به شمار آورده، آن را زائد بر ماهیت و داخل در هویّت شیء می‌داند؛ به این معنا که تشخص وجود مستقلی در خارج ندارد و همان ماهیت متشخّصه است. غیاث‌الدین، ثبات شخصیت انسان را در دنیا و آخرت به استمرار ماهیتش دانسته و در باب عامل تشخّص انسان دچار تهافت‌گویی شده است. آنچه غیاث‌الدین منصور را رو در روی ملاصدرا نشانده؛ این است که مبنای تشخّص در وی اصالت ماهیت است و در ملاصدرا اصالت وجود.
صفحات :
از صفحه 63 تا 88
بررسی انتقادی ديدگاه غياث الدين منصور دشتكی در معاد جسمانی
نویسنده:
عسکری سليمانی اميری، محمدرضا مدرسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
غياث الدين منصور دشتكي از فلاسفة قرن نهم و دهم، نخستين فيلسوفي است كه ادعاي برهان عقلي بر معاد جسماني با بدن عنصري كرده است. وي از دو راه عقلي و نقلي به اثبات معاد جسم عنصري مي پردازد. در اين گفتار در پي بررسي استدلال هاي غياث الدين در اثبات معاد جسم عنصري هستيم. برهان عقلي وي مبتني بر بقاي تعلق نفس به بدن پس از مرگ است كه مورد نقد صدرالمتألهين واقع شده است؛ و مدعاي وي بر بازگشت نفس به بدن عنصري دنيوي، پس از شكل گيري مزاج كامل در قيامت است، كه مورد نقد آقاعلي مدرس قرار گرفته است. تمسك وي به آيات براي اثبات جسم عنصري نيز خالي از اشكال نيست. با نقد و بررسي ديدگاه وي به اين نتيجه رسيديم كه برهان عقلي و نقلي وي در اثبات معاد جسم عنصري ناتمام است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
جایگاه نور در حکمت اشراق
نویسنده:
سید محمد علی دیباجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعار ه های اشراقی است. در این<br /> میان واژه ی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژه ی مقابل آن ظلمت، با<br /> ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خار ج و اعتبارات مربوط به آن<br /> در فلسفه ی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت،<br /> حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل<br /> اندراجند، اما آن چه در این جا مهم است دو مسأله است، اول این که با توجه به<br /> دیدگاه مشهور سهروردی – که وجود را از اعتبارات ذهن دانسته – آیا مراد او از<br /> نور یک معنای اعتباری (یعنی ساخته ی ذهن) است؟ و به همین ترتیب در معنای<br /> ظلمت نیز این سؤال تکرار می شود؛ دوم این که آیا نور تنها استعاره ای ناظر به<br /> معنای واقعیات خارجی است یا در مورد فاعل شناسا و جریان شناسایی (یعنی<br /> علم) هم به کار رفته است؟<br /> این مقاله ضمن بررسی معانی و کاربردهای نور به این دو مسأله پاسخ گفته<br /> است: در پاسخ سؤال نخست این مطلب مورد بحث قرار می گیرد که نور نزد<br /> سهروردی ظهور واقعیت است و نه تصور یا مفهوم واقعیت. و پاسخ سؤال دوم این<br /> است که نور با دو لحاظ هستی شناختی و معرفت شناختی مورد توجه سهروردی<br /> بوده و به همین دلیل شناخت (یعنی علم) و فاعل شناسا (یعنی نفس آدمی) هم با<br /> همان نور تعریف می شوند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
دیدگاه غیاث الدین دشتکی و مدرس زنوزی در باب معاد جسمانی
نویسنده:
حسن جبارزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهبحث از معاد جسمانی یکی از بحث‌های چالش برانگیز در حوزه فلسفه اسلامی است. در زمینه بحث عقلی درباره معاد جسمانی به نظر می‌آید نخستین قدم از سوی غیاث‌الدین دشتکی برداشته شد. وی در باب معاد جسمانی، بابی را گشود که پس از وی توسط ملاصدرا و مدرس زنوزی پیگیری شد. دشتکی و مدرس زنوزی برای تبیین معاد جسمانی، برای نفس نسبت به بدن، دو نوع تعلق در نظر گرفته‌اند اما باید توجه داشت که بیان حکیم زنوزی در تفسیر این دوگونه تعلق، با بیان دشتکی متفاوت است؛ حکیم زنوزی می‌کوشد با مبانی صدرایی، تعلق مذکور را توجیه و تبیین نماید، برخلاف غیاث‌الدین دشتکی که با این دستگاه فلسفی آشنایی نداشته است. بنابراین پیدا کردن وجه اشتراک و اختلاف نظر این دو حکیم در باب معاد جسمانی، پاسخی به این پرسش خواهد بود که تأثیر نظر غیاث‌الدین دشتکی در باب معاد جسمانی بر دیدگاه مدرس زنوزی در چه مسائلی بوده است؟ مقایسه و بررسی نظر این دو حکیم در باب معاد جسمانی بیانگر آن است که زنوزی در مسائلی همچون: ترکیب اتحادی نفس و بدن، تداوم ارتباط نفس و بدن پس از مرگ، تعلق‌های دوگانه نفس به بدن، رابطه ایجابی و اِعدادی نفس و بدن، عینیت بدن اخروی و... مدیون غیاث‌الدین دشتکی بوده است. ازطرفی از آنجا که زنوزی از پیروان حکمت صدرایی است، در بیان معاد جسمانی، از بحث حرکت جوهری برای رجوع بدن دنیوی به حیث نفس بهره جسته است، در حالی که چنین بحثی در آراء دشتکی به چشم نمی‌خورد. بنابراین می‌توان گفت دیدگاه زنوزی، تلفیقی بین نظر غیاث-الدین دشتکی و ملاصدرا است؛ چراکه از یک سو تحت تأثیر غیاث-الدین و از سوی دیگر تحت تأثیر حکمت صدرایی بوده است. به هر حال تلاش دشتکی و زنوزی به هیچ روی نمی‌تواند ما را به نظریه فلسفی در باب معاد جسمانی رهنمون سازد، چرا که هر دو نظریه در موارد متعددی، ابهامات و نارسایی‌های نظریه پردازیِ عقلی را با خود به یدک می‌کشند.کلمات کلیدی: نفس، بدن، معاد جسمانی، غیاث‌الدین دشتکی، مدرس زنوزی.
سریان عشق در هستی و ارتباط آن با وحدت وجود از نظر برخی از حکمای خطه‌ی شیراز (غیاث‌الدین دشتکی، جلال‌الدین دوانی و ملاصدرای شیرازی)
نویسنده:
الهه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: جلال­الدین دوانی، غیاث­الدین دشتکی و ملاصدرا درآثار خود مسئله تسری عشق در موجودات را مطرح کرده­اند و هر سه سعی در آمیختن رویکرد سینوی و عرفانی داشته­اند و به‌ همین جهت سخنان آنان به وحدت وجود منتهی شده است، با این وصف همگی در این امر، به‌یک میزان موفق نبوده­اند. غیاث­الدین تنها عشق در مرتبه انسانی را همراه با علم دانسته و آن را با وحدت در شهود پیوند می­زند. سخنان وی در باب تسری عشق، بیان‌کننده نوعی وحدت سریانی در هستی است که به تبیین تشکیکی ملاصدرا نزدیک است. اما دوانی قائل به آگاهانه بودن عشق در تمامی مراتب و تجلیات است و سخنانش در این­باره مبتنی‌بر نظریه وحدت شخصی وجود است. هرچند تفسیر وحدت شخصی ملاصدرا در این­باره از نظر مضمون و ادبیات به سخنان دوانی نزدیک است؛ اما تنها ملاصدرا است که به ‌بهترین شکل موفق گردیده در این­باره عرفان و حکمت را درهم آمیخته و آن را به‌نحو مستدل تبیین نماید.
صفحات :
از صفحه 115 تا 136
بررسی انتقادی دیدگاه غیاث‌ الدین دشتکی نسبت‌به رویکرد ابن‌ سینا در مسأله‌ی صدور کثیر از واحد
نویسنده:
علی نقی ایزدی؛ مهدی دهباشی؛ حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی صدور کثرت از وحدت، ازجمله مباحث مهم و حیاتی و بحث‌برانگیز در میان فیلسوفان اسلامی است. ابن‌سینا با تمسک به قاعده‌ی الواحد سعی کرده است این مسأله را برهانی کند. در دیدگاه وی جهات و حیثیاتِ موجود در عقل اول، سبب ایجاد دو موجود دیگر یعنی عقل دوم و فلک اول می‌شود. وی در کلامی تفصیلی، به سه جهت در عقل اول قائل می‌شود که بر اساس آن، پس از ایجاد عقل دوم، جهت دوم نفس فلک و جهت سوم جرم فلک اول را محقق می‌شود. از منظر وی، وجود حیثیات و جهات گوناگون و مختلف در عقل اول، با قاعده‌ی الواحد منافاتی ندارد؛ زیرا این جهات و حیثیاتِ متعدد و متکثر، از لوازم مرتبه‌ی وجودیِ صادر اول هستند، نه آنکه واجب‌الوجود آن‌ها را حقیقتاً صادر کرده باشد. این مسأله در فیلسوفانِ پس از ابن‌سینا تأثیر بسزایی داشته است، به‌گونه‌ای که برخی اندیشمندان معتقدند طرز تبیین ابن‌سینا، با ابهام و اشکالات مختلفی مواجه است؛ ازجمله‌ی این اندیشمندان، غیاث‌الدین منصور دشتکی است. وی در کتاب الأمالی به ناتمام‌بودن این استدلال ابن‌سینا اشاره کرده است. نگارنده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی این استدلال و کاوش در آن پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 16
  • تعداد رکورد ها : 42