جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7933
گونه شناسی یاران امیرالمومنین علی علیه السلام از منظر سیاسی و عقیدتی
نویسنده:
پدیدآور: احسان عبدالامیر خلیف الیساری ؛ استاد راهنما: سید اکبر موسوی تنیانی ؛ استاد مشاور: محمد زارع بوشهری ؛ استاد مشاور: امداد توران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
انگیزه نگارش این نوشتار، خلأیی بود که در شناخت اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام احساس کردم، روشن است که نورانیت گونه وفادار از آنها، کاملا ناشی از، نور وجود امیرالمومنین علی علیه السلام است که بر جهان می تابد، و پرتوهای آن سراسر هستی را فرا گرفته است، از این رو، معرفی این گونه از یاران امیرالمؤمنین علیه السلام برای شناخت آن امام علیه السلام بزرگوار نیست. همچنین معرفی آنان فضیلتی به امام نمی افزاید ، زیرا خود آن حضرت سرچشمه همه فضایل و کمالات است و نورانیت این یاران برگرفته از آن امام همام است. ما در این نوشتار تنها به گونه شناسی اصحاب، کارگزار و والیان آن حضرت نپرداخته ایم. بلکه خصوصیات، رفتار سیاسی و عقیدتی آنها بخشی از بحث ما بوده است. این تحقیق اصحاب را به سه گونه تقسم کرده است: گونه نخست: اصحاب وفادار به امام علی علیه السلام، گونه دوم : اصحابی که زمانی با آن حضرت بودند اما به دلایلی از حضرت جدا شدند، گونه سوم: اصحابی که به دلایل فریب دنیا خوردند وعلیه امام (ع) شوریدند. همچنین اصحاب امام از لحاظ عقیده به سه گروه تقسیم شده اند: دسته اول : اصحابی که به امامت امام(ع) از طریق نص و وصایت اعتقاد دارند، دسته دوم: اصحابی که نسبت به امام مبتلا به غلو شدند. دسته سوم : اصحابی که معتقد به امامت امام (ع) از طریق شورا و بیعت بودند. این تحقیق دارای چهار فصل و یک خاتمه است. در فصل اول، کلیات ، ادبیات موضوع و تعریف برخی از مفاهیم کلیدی بیان شده است؛ در فصل دوم، جریان شناسی تاریخی عصر خلافت امیرالمومنین(ع) به صورت مبسوط بیان شده است؛ در فصل سوم، گونه شناسی سیاسی یاران امام علی (ع) بیان شده است؛ در فصل چهارم، گونه شناسی عقایدی یاران امام علی بیان شده است؛ و در خاتمه جمع بندی نهایی دسته بندی شده است.
سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مواجهه با تهدید‌های فرهنگی
نویسنده:
پدیدآور: علی تولائی نصرت آبادی ؛ استاد راهنما: سید روح الله پرهیزکاری ؛ استاد مشاور: حسن شفیعی کمال آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله تهدیدهای فرهنگی در جامعه اسلامی یکی از مهمترین مسائلی است که از بعد آسیب‌شناسی در فرآیند تمدن‌سازی اسلامی باید مورد توجه قرار بگیرد. از جمله منابعی که می‌توانیم برای الگوگیری در مواجهه با تهدیدات فرهنگی از آن بهره ببریم استفاده از سیره امیرمؤمنان علی (علیه السلام) است. در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی به انجام رسیده است تهدید‌های فرهنگی زمان امامت امیرمؤمنان (علیه السلام) از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) تا شهادت ایشان مورد مطالعه قرارگرفته است و از میان تهدیدات فرهنگی عصر امام علی (علیه السلام) به دو دسته از تهدیدات آن دوران؛ تهدیداتی از سوی یهودیان و تهدیداتی که حاصل فتوحات و گسترش قلمرو حکومت مسلمانان است مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته‌های این تحقیق امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در عرصه دینی و در عرصه اجتماعی در برابر تهدیدات فرهنگی که در جامعه اسلامی پدیدار گشت اقداماتی انجام دادند. در عرصه دینی: مواجه با اسراییلیات، معرفی جاعلان حدیث و ناقلان اسراییلیات، طرد قصه سرایان، روشنگری مردم نسبت به عدم پذیرش همه روایات، مواجه با غالیان، مواجه با آسیب در قرائت متون دینی،نگارش قرآن، تأسیس علم نحو و در عرصه اجتماعی:رفع تبعیض نژادی، مواجه با اشرافی گری و رفاه طلبی، مواجه و مخالفت با طبقه‌بندی اجتماعی و مواجه با مناسبتهای غیر اسلامی، عناوینی هستند که در رابطه با آن‌ها بحث و بررسی صورت گرفته است. بنابراین در فهم و درک و مطالعه تطبیقی وضعیت فرهنگی جامعه اسلامی زمان امیرالمؤمنین و سیره آن حضرت (علیه السلام) به عنوان رهبر مسلمانان و امام شیعیان نکات فراوانی وجود دارد که مهم توانایی و ظرفیت استفاده از آن نکات هست که در ایجاد و شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی تأثیر بسزایی دارد. همانا سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) و سخنان پرشمار و بسیار درس آموز آن حضرت مملوء از معارفی است که جایگاه و کارکردهای ارزش‌های مختلف فرهنگی و اخلاقی را برای ما در راه مواجه با انواع تهدیدات فرهنگی روشن می‌سازند.
رابطه ولایت امام مهدی با ولایت رسول اکرم و امام علی علیهماالسلام با تاکید بر اندیشه‌های امام و عرضه آن بر معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام
نویسنده:
پدیدآور: حامد اسلام جو ؛ استاد راهنما: رحمان بوالحسنی ؛ استاد مشاور: امیر جوان آراسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی جایگاه ولایت وچگونگی تداوم و پیوست آن در عصر غیبت در عرفان اسلامی از دغدغه های مهم پژوهش حاضر می باشد. باید اشاره نمود که مسئله ولایت در عرفان اسلامی از جایگاه برجسته و ممتازی برخوردار است و بیشتر کتب عرفانی در این مورد سخن گفته اند؛ عهده‌دار جامع‌ترین انسان‌شناسی است و انسان‌شناسی، نقش بارزی در نیل انسان به سعادت حقیقی و همه جانبه دارد و از میان، مسائل عرفانی، مسئله ولایت عرفانی، تأثیر فراوانی بر شکوفایی شخصیت انسان می‌گذارد. اهمیت ولایت بدان حد است که معرفت حضرت حق - که محور و شاه بیت غزل معرفت است ، در گرو شناخت انسان و مراتب و مقامات او است و مهم ترین مرتبه انسان، ولایت است (روحانی نژاد، 1385، 33). از طرفی، مسئله ولایت از مسائل مشترک میان تصوف و تشیع است و هر صوفی و عارفی بهگونه ای بدان اعتقاد دارد، اما نام حکیم ترمذی(وفات: 205 یا 215 ه.ق)، در صدر مسئله ولایت قرار دارد و نظریه پردازان و مؤلفان بزرگ اهل طریقت نیز، همواره در اقوال و آثار خویش، به اهمیت این موضوع اشاره کرده اند و حتی بابی خاص را به مسئله ولایت و اثبات آن اختصاص داده اند و در اهمیت این موضوع گفته شده است: همان گونه که تشیع بدون مفهوم امام و امامت قابل تصور نیست، تصوف نیز بی مفهوم ولی و ولایت نمی تواند معنی داشته باشد( میهنی، 1386، ج 2، 520) دایره ولایت بسیار گسترده و فراگیر است و نبی، رسول و ولی را شامل می شود و در حقیقت در برگیرنده «نبوت» و«رسالت» نیز هست. و «ولی» گسترده ترین مفهومی است که مفاهیم نبی و رسول را در خود دارد و پس از ولی، نبی دارای دامنه مفهومی گسترده ای است که رسول را نیز در بردارد و بنابر نظر عرفا، هر رسولی نبی است و هر نبی ای ولی است، ولی عکس این مطلب صادق نیست (روحانی نژاد، 1385، 114) و «ولی» عالی ترین نوع از عارفان به خدا و نماد انسان کامل است و انسان کامل، مظهر اتم و اکمل اسم شریف «ولی» است و ویژگی وی، کامل بودن در شریعت، طریقت و حقیقت است (همان، 159). پس از توحید صمدی حضرت حق، مهم‌ترین مسئله عرفان اسلامی، ولایت است. ولایت باطن نبوت و تحلیل و تفسیر عرفانی آن یک ضرورت است. «ولایت» در اصطلاح اهل عرفان به معنای قرب به خدای سبحان است. هنگامی که عبد از خود فانی و به حق باقی می‌گردد، به ولایت دست یافته است. هنگامی معنای کامل ولایت تحقق می‌یابد که علاوه بر قیام عبد برای خدا، اخلاق او به اخلاق الهی مبدل شود و به اوصاف او متحقق گردد؛ به گونه‌ای که علم او علم الهی، قدرت او قدرت الهی و فعل او فعل حق باشد. با توجه به مبنای تحقیق که بررسی ارتباط ولایت حضرت مهدی با ولایت پیامبر و امام علی از دیدگاه عرفانی امام خمینی هست، بدین ترتیب به بیان امام خمینی ولایت به معنای قرب به محبوبیت، تصرف، ربوبیت، نیابت است. ولایت در اصطلاح عرفان نیز معانی متفاوتی دارد از جمله به معنای رخت بر بستن رسوم عبودیت و متصف شدن به صفات الوهی و ربوبی است، که خود بر آمده از عبودیت تام و مطلق است. این مقام اصالتا مختص حضرت پیامبر ( ص) و به وراثت و تبعیت از آن خاندان مطهرش می باشد.(خمینی ،1370:137) در مطالعه حاضر بررسی ارتباط ولایت حضرت مهدی با ولایت امام علی و پیامبر از آن جهت حائز اهمیت است که از منظر دیدگاه عرفانی امام خمینی در دستگاه آفرینش، وجود نبی و رسول و وصی و ولی، برای هدایت و رشد ضرورتی اجتناب ناپذیر است و در همه ادوار، نبی یا رسولی و پس از او وصی‌ای با ولی‌ای ـ به عنوان قائم مقام ـ بوده است تا این‌که نبی و رسول دیگر، ظهور می‌کرده و مبعوث می‌شده است تا آنگاه که خاتم ولایت، مهدی موعود(عج) ظهور کند. نظر امام خمینی بر آن است که در عالم هستی هر چیزی نشانی از حقیقت خود، که مکنون در عالم غیب است دارد، پس برای حقیقت عین ثابت انسانی، یعنی عین ثابت محمدی و حضرت اسم اعظم نیز مظهری در عالم عین وجود باید وجود داشته باشد تا احکام ربوبیت را ظاهر سازد و بر اعیان خارجی حکومت کند، پس هر موجودی که دارای صفت و ویژگی الهیت در این عالم باشد خلیفه بودن از آن اوست. و این همان انسان کامل است که حجت خدا بر خلق می باشد و به صورت جامع خداوند آفریده شده است، زیرا خدا او را آینه اسماء و صفات خویش قرار داده است. در این نگرش انسان کامل، کاملترین مظهر خداوند بر روی زمین است، زیرا او جامع همه کمالات اعطا شده از ناحیه خداوند است و نیز مظهر همه تجلیات آن می باشد(شرح دعای سحر،66:1374)امام خمینی درباره اوصاف وجودی انسان کامل می گوید: «بدان که انسان کامل است که مَثَل اعلای خدا و آیت کبرای او و کتاب مبین حق و نبأ عظیم بوده و بر صورت حق آفریده شده است و با دو دست قدرت او وجود یافته، و خلیفه خداوند بر مخلوقاتش و کلید باب معرفت حق می باشد، هر که او را بشناسد خدا را شناخته است، او با هر صفتی از صفات و تجلی از تجلیاتش آیتی از آیات خداوند است و از زمره نمونه های بلند مرتبه و گرانقدر برای شناخت کامل خالقش می باشد».(همان،56) از اینرو انسان کاملی که نسخه اعلی و مظهر صفات حق تعالی در این جهان باشد، او دارای ولایت مطلقه و صاحب مقام مشیت مطلقه است که موجودات هستی به واسطه آن ظهور یافته اند و حقایق و ذوات بدان محقق گردیده اند، پس این انسان کامل ریشه تمام هستی ها و آنها شاخه های او هستند و او بر تمام مراتب وجود و منازل غیب و شهود دارای احاطه کامل است(امام خمینی،60:1375) به نظر می رسد انسان کامل مورد نظر امام خمینی همان خلیفه بر حق خدا بر روی زمین است و کسی است که از میان انسانهای دیگر نسبت به خدا نزدیکتر و مقربتر می باشد. یعنی اگر بر اساس قاعده امکان اشرف ملاصدرا بررسی کنیم، انسان کامل امام خمینی، انسانی است که در مرتبه وجود و شرافت، برتر از تمامی انسانهای دیگر می باشد. و بدون وجود و هستی او، سبب خلقت و هستی انسانهای دیگر تحقق نمی یابد. زیرا تا ممکن اشرف نباشد ممکن اخس نمی تواند لباس هستی را بر تن خود نماید. از اینرو عظمت وجودی انسان کامل تا آنجاست که در اندیشه امام خمینی نور فطرت او بر تمام انوار
بررسی نظام اندیشه توحیدی در کلام امیر مومنان علی علیه السلام در راستای پاسخ گویی به شبهات علمی و اعتقادی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه خانی ؛ استاد راهنما: حسین چراغی وش ؛ استاد مشاور: حسین فلاحی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نتایج و دست آورد ها باید بیایند در چکیده برای به دست آوردن پاسخ سوالات و شبهات در نظام اندیشه توحیدی در کلام امیر المومنین در پاره ای از روایات به نظر می رسد باید ابتدا تعریف درستی از هستی و انسان و ساختار وجودی داشته باشیم تا بتوانیم با در کنار هم قرار دادن این دو مولفه پاسخ گوی سوالات باشیم. دین ما دینی معقول است که در طی پژوهش به این نتیجه رسیدیم مبانی عقلانی دین در رابطه با انسان و جهان و عالم را با کمک فلسفه الهی قابل فهمیدن است که همین فلسفه الهی چیزی خارج از بیان دینی نیست اما در برشی دیگر و فایده آن این است که؛ می توان به کمک این فلسفه الهی به دریافت درست و کامل تری از احادیث و اندیشه اهل بیت دست پیدا کرد. ما در این پژوهش ابتدا به سراغ فلسفه الهی رفته ایم تا بتوانیم در کنار احادیثی که در دسترس ما هستند فهم صحیحی به دست بیاوریم از آن که ما در کجای هستی قرار داریم. در این پژوهش سعی شده است به بررسی برخی گزاره هایی در رابطه با انسان و عالم بپردازیم و در ادامه آن تفسیر درستی از معنای بعضی گزار ها که در ظاهر دارای تناقض هستند بپردازیم و انسان را در این عالم تنها محدود به دنیای مادی ندیده ایم بلکه به عنوان انسانی که دارای قوس صعود و نزول است نگاه کرده ایم و به عنوان مثال عالم را می توان با در نظر گرفتن دو نوع نگاه تحلیل کرد؛ با در نظر گرفتن عوالم مجرد دیگر یا بدون در نظر گرفتن عوالم مجرد. در این پژوهش به نظر می رسد بعد از دریافت اندیشه ای نظام مند بر اساس این شناختی که حاصل شده می توان با علوم مختلف ارتباط برقرار کرد. رابطه ای که برای علم و دین می توان در نظر گرفت بحث مبنا قرار دادن فکر و نظام فکری است که به هر صورتی باشد و به هر صورتی جهان بینی دینی و نظام اندیشه دینی شکل بگیرد پایه ای است برای فکر انسان و فکر انسان نیز پایه و اساسی می شود که مبنا قرار می گیرد برای حرکت به سوی علم و اختراعاتی که در ذهن دارد و می خواهد به آن برسد.
بررسی نقش شخصیت های دورو و تاثیر گزار در تحولات فرهنگی سیاسی اسلام از خلافت امیر المومنین (ع) تا شهادت امام حسین (ع
نویسنده:
پدیدآور: خضر عباس ؛ استاد راهنما: محمدرضا کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نقش افراد دو رو منافق در دوران حکومت امام علی(ع) از مهم ترین مباحثی است، که برای عبرت گرفتن در حکومت های اسلامی میتوان از آن بهره برد و با توجه به اهمیت و ضرورت آن، در این پژوهش به نقش آنان در توطئه علیه حکومت های امام علی وامام حسن وسپس کار شکنی های معاویه در هردو دوره پرداخته میشود. و سعی می کنیم این چهره های مخرب ونقش آنان را که تغییرات منفی در حکومت امامان ما بوجود آوردند تبیین نماییم . در دوران امامت امام علی سه گروه در مقابل امام ایستادند و نقش منفی آنان کار را بر امام سخت نمود که در بخش اول این سه گروه را بطور مفصل معرفی کرده ایم وآنها عبارتند از: اجتناب کننده گان از بیعت با امام که هیچکدام با امام علی بیبعت نکردند وآنها عبارتند از : عبد الله بن عمر: محمد بن مسلمه -سعد بن ابی وقاص مروان حکم -مغیره بن شعبه عبد اللّه بن عامریَعْلَی بن مُنْیَه. وگروه دوم : تمرد کننده گان از بیعت و فرمان امام علی: که آنها نه تنها بیبعت نکردند بلکه از بیعت تمرد نمودند : مانند تمردمعاویه از فرمان امام علی ع وتمرد عایشه بنت ابوبکر ازبیعت با امام. و سومین گروه ناکثین یا پیمان شکنان بودند که اول بیبعت نمودند اما زمانی که منفعت شان را در همراهی با امام ندیدند بیعت را شکستند وآنها افراد ذیل بودند: مانند 1-زبیر ابن عوام 2-طلحه بن عبید اللّه: 3-عبد اللّه بن زبیر : برخی از چهره ها هم در دوره امام علی بودند وهم در دوره امام حسن و حتی در دوران امام حسین و در شکل گیری حادثه کربلا نقش داشتند مانند مروان و عبد الله زبیر وعبدالله عمر که تا آن زمان زنده بودند و افرادی دیگر مخصوص همان دوره بودند مانند عبیدالله زیاد و عمر سعد وشمر و ...که نقش اصلی در حادثه کربلا داشتند و در این تحقیق با مستندات تاریخی منافقین که اسلام را در لباده مذبی ایذا دادند را بی نقاب می کنیم و برای متلاشیان حق و حقیقت را آشکار می کنیم۔
ارائه الگوی خط‌مشی‌گذاری از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه
نویسنده:
پدیدآور: مهران انتظاری ؛ استاد راهنما: رضا نجاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تعریف واژه یا مفهوم خط مشی کاری سهل و ممتنع است. کسانی که اهل مطالعه متون مدیریت و علوم سیاسی هستند آن را می فهمند، اما در هنگام ارائه تعریف ساختارمند با مشکل مواجه می شوند. خط مشی یک جهت‌گیری کلی است که چگونگی عمل سازمان‌ها و مؤسسات را در آینده مشخص می‌سازد (دانش فرد، 1388: 7). خط مشی‌گذاری به مثابه وظیفه قدیمی ولی تخصص و حرفه جدید مطرح می‌باشد شاید در ابتدا این گونه فرض شود که خط مشی‌گذاری عبارتی صرفاً علمی است و اصولاً در اسلام فاقد جایگاه است، در حالی‌که این گونه نیست، دین اسلام دین جامع است و حتی از این مسئله نیز فروگذار نکرده، اما خط مشی گذاری را با واژه تصمیم‌گیری مترادف می داند و سطوحی را برای آن در نظر می‌گیرد. با توجه به اینکه خط مشی‌گذاری امری دولتی است و حاکمان و دولتمردان با نیت‌های گوناگون از جمله به کرسی نشاندن عقاید خود، تحقق بخشیدن به اولویت‌ها، رفع مسائل و مشکلات عمومی و تقویت و توسعه رفاه مردم به خط مشی گذاری روی می آورند، بنابراین، اهمیت بررسی موضوع احساس می‌شود. علاوه بر این، لزوم خط مشی‌گذاری در کشوری اسلامی و توجه اسلامی به این موضوع ضرورت و اهمیت آن را دو چندان می کند. از آن رو، که بررسی‌ها یا صرفاً علمی است یا اسلامی، بنابراین بررسی حاضر از لحاظ پیوند این دو مقوله به هم و سعی در ارائه الگو، از جنبه نوآوری برخوردار است (دانش فرد، ادیب زاده و ابراهیمی، 1394: 84). از سوی دیگر کتاب نهج‌البلاغه پس از قرآن کریم گرانقدرترین میراث فرهنگی مسلمانان است که در قرن چهارم هجری به‌وسیله یکی از علمای شیعه به نام سید رضی، تالیف شده است. این مجموعه گزیده‌ای استثنایی از برترین گوهرهای آموزه‌های امام علی (ع) از خطبه‌ها، سخنان و سخنرانی‌ها، نامه‌ها، وصیت‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، سخنان کوتاه و حکمت‌ها می‌باشد که به دلیل محتوای غنی و بلاغت بی‌نظیرش برادر قرآن می‌دانند. در نهایت با بررسی دیدگاه‌های مدیریتی امام (ع) به این نتیجه می‌رسیم که تئوری حضرت امیر علیه السلام مبتنی بر مدیریتی حاکی از عشق و محبت به ذات اقدس الله است که همین محبت را نثار همه انسان‌هایی می کند که خود والی، زمامدار و مدیر آنهاست . از این‌رو یکی از بزرگترین و مهم‌ترین ارکان مدیریت که می‌تواند رمز شکست و یا موفقیت مدیر باشد، «تصمیم‌گیری » است . امیرالمؤمنین علیه السلام رأی افراد عاقل را موجب نجات آنان می داند: رَاءْیُ الْعاقِلِ یُنْجی و نیز می‌فرماید: رَأیُ الرَّجُلِ میزانُ عَقلِهِ ، میزان عقل مرد، اندیشه اوست (غرر الحکم و درر الکلم، ص 55). تصمیم‌های صحیح و عاقلانه، امور مختلف سازمان را نظام می‌دهد و حرکت و ارتقا به سوی اهداف را رقم می‌زند؛ چه بسا «تصمیم‌گیری » دقیق که موجب کمال سعادت انسان شمرده شود. حضرت می‌فرمایند: إذا اقتَرَنَ العَزمُ بِالحَزمِ کَمُلَتِ السَّعادَهُ ؛ هنگامی که تصمیم با دقت همراه شود، سعادت کامل می شود ( غرر الحکم و درر الکلم، ص474). به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام برای هر مشکلی راه حلی هست ولیکن یافتن آن نیاز به تدبیر دارد: لِکُلِّ ضَیقٍ مَخرَجٌ ، برای هر تنگنایی راه خروجی هست ( غرر الحکم و دررالکلم، ص 481 ). کسی که آرا و راه حل‌های مختلف را بیازماید، می‌تواند لغزش‌گاه‌ها را با دید وسیع بشناسد. همچنین با توجه به فراگیر بودن دین مبین اسلام در همه عرصه‌های فردی و اجتماعی و تبیین اصول ارزشی حاکم بر اسلام بر مبنای نظام امامت و ولایت، اجرای اسلام به‌منظور بهره‌مندی از آثار و فواید آن در دستیابی به کمال و سعادت فرد و جامعه ضروری است (پاشایی هولاسو ودیگران، 1396). باری از منابع مهمی که در اسلام می‌توان به آن اشاره کرد، نهج‌البلاغه می‌باشد که تحقیقات انجام شده بر این منبع ارزشمند نشاندهندە اهمیت این کتاب ارزشمند به‌منظور تأمل در آن است؛ اما پژوهش‌هایی که در موضوع منابع انسانی روی کتاب نهج-البلاغه انجام شده در خصوص موضوعاتی از قبیل توانمندسازی منابع انسانی از منظر نهج‌البلاغه و یا پژوهش‌هایی که با موضوع‌های مدیریتی بر کتاب یادشده انجام گرفته در خصوص شایستگی‌های مدیران بوده است، (خسروی‌نیا و رشیدی‌طغرل‌الجردی، 1399). از این‌رو بر اساس جستجوهایی که صورت گرفت پژوهشی یافت نگردید که به ارائه الگوی خط مشی گذاری از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه بپردازد. درنتیجه با انجام این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که علاوه بر ارائه الگوی خط مشی گذاری از دیدگاه حضرت علی (ع) سیاست‌های منابع انسانی دولت برای مدیران ارشد (کارگزاران) و مدیران سطوح پایین و کارکنان بر اساس دیدگاه‌های امام علی (ع) در در نهج‌البلاغه کدامند.
بررسی تاریخی دیدگاه جاحظ از امام علی ( علیه السلام)
نویسنده:
پدیدآور: حیدر علی حسین جبار ؛ استاد راهنما: محمد علی موحدی ؛ استاد مشاور: محمد جعفر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
الجاحظ ابوعثمان عمرو بن بحر بن محبوب کنانی لیثی است که در سال 160 هجری قمری / 775 میلادی در شهر بصره به دنیا آمد و در سال 255 هجری قمری / 868 میلادی در همان جا درگذشت. او به دلیل برآمدگی چشمانش به الجاحظ معروف بود. جاحظ به دلیل هوش و قدرت تفکر فوق العاده اش به یکی از بزرگترین ادیبان تبدیل شد. او در بصره که در آن زمان پر از ادیبان، نحویان و زبان شناسان بود، رشد کرد و در همه این زمینه ها نبوغ یافت. آثار جاحظ بزرگترین شاهد بر فرهنگ و عشق او به علم و دانش است، و به دلیل اینکه او به ادیبان دوره عباسی تعلق داشت، آثار او دایره المعارفی از دانش های پیشینیان و معاصرانش بود. جاحظ ه مانند دیگر ادیبان آن دوره، خطبه های امام علی (علیه السلام) را مطالعه میکرد ت ا بتواند از واژگان و کلمات ایشان ب هره برده و نوشته هایش را زیبا و عاری از خطاهای بلاغی کند و هر ترکیب ن ادرست را اصلاح کند. مطابق فرضیه مطالعه ما، دیدگاه جاحظ درباره امام علی (علیه السلام) به دو تجش تقسیم میشود: دیدگاه او درباره شخصیت امام علی (علیه السلام) و فضائل و سیره سیاسی و اجتماعی و دیدگاه های اعتقادی و کلامی ایشان. در این بجث از روش پژوهش، توصیفی-ثحلیلی و ترکیبی استفاده شده که هر دو را در بررسی نظر جاحظ درباره شخصیت امام علی (علیه السلام) به کار گرفته است، در فصل اول به زندگی جاحظ، رشد و تربیت او، و مدارسیکه در آنها ثجصیل کرده است، پرداخته ایم. در فصل دوم به زهد امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) در دنیا، شجاعت او، فقه و بلاغت او، قضاوت او، حکمت و تدبیر و درستی نظر امام علی (علیه السلام) و رشد او در بیت نبوت پرداخته ایم. در فصل سوم به موضع و نظر جاحظ درباره سیاست امام علی (علیه السلام)، سیاست اداری او، و نظر جاحظ درباره سیره اجتماعی امام علی (علیه السلام) پرداخته ایم. در فصل چهارم و آخر، دیدگاه جاحظ درباره مسائل و آرای اعتقادی و کلامی امام علی بن ابی طالب (علیه السلام)، بهویژه در زمینه توحید، عدالت و امامت مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با توصیف نتایج خود با تأکید بر چگونه بودن مسئله، به علاوه دنبال کردن دلایل آن و ثحلیل نظریات و مقایسه آنها، نتایج خود را اثبات کردهایم. و در پایان به برخی نتایج رسیدیم که عبارتند از: جاحظ نسبت به سیره امام علی بن ابی طالب موضع متناقضی دارد؛ از یک سو سخنان او را زیاد ذکر کرده و از سوی دیگر اهمیت آن را کاهش داده و برخی از آنها را ناقص بیان کرده است.
بررسی انتقادی دیدگاه سید علی شرف الدین بلتستانی درباره فضایل امام علی علیه السلام از منظر کلامی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا تالپور ؛ استاد راهنما: فرمان علی سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
موضوع این پایان نامه درباره بررسی و نقد دیدگاه کلامی سید علی شرف‌الدین درباره فضایل امام علی‌ از منظر کلامی است. در این پژوهش با آراء و دیدگاه شرف‌الدین پیرامون فضایل امام علی‌ آشنا شدیم و به شبهات پاسخ داده‌ایم. در فصول مختلف این پایان‌نامه، دیدگاه سیّدعلی شرف‌الدین درباره فضایل علمی، شخصیتی، اخلاقی و... امام علی‌ از نظر وی مورد پژوهش قرار گرفته است. آراء و دیدگاه‌های سیدعلی شرف‌الدین را با مراجعه به آثار وی به‌دست آورده‌ایم. در ادامه برای بررسی و نقد دیدگاه وی پیرامون فضایل امام علی‌ به کتب اعتقادی و کلامی مراجعه کرده و با روش توصیفی و تحلیلی به نقد‌های شرف‌الدین پاسخ داده شده است. در این پایان نامه دریافتیم که سید علی شرف‌الدین از تشیع فاصله گرفته است و دیدگاه وی هیچ سنخیتی با دیدگاه‌ها و اعتقادات اصیل شیعه ندارد و دیدگاه وی مورد خدشه و قابل نقد می‌باشد.
جریان تسنّن دوازده ‌امامی در اندیشه قاضی میر حسین میبدی بر اساس شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهم السّلام
نویسنده:
پدیدآور: رمضان سفری؛ استاد راهنما: محمد رضا ابویی مهریزی ؛ استاد مشاور: سید محمد مهدی جعفری طبری شیاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اسلام به مثابه دریای پهناور از اندیشه و تفکر، گرایش های سترگ و غنی بسیاری را درخود جا داده است. و هر روز برگستردگی آن‌ افزوده می گردد. از دامنه این دین مبین اسلام، عالمان، دانشمندان و شخصیت های شخیص و بزرگی علمی رشد یافته، که آثار نفیس و ارزشمندی را برای بشریت و آینده گان به جا گذاشته است. میرحسین میبدی یزدی، یکی از شخصیت های علمی قرن نهم هجری. با خلق اثر نفیس خویش تحت عنوان، شرح دیوان منسوب به حضرت امیرالمومنین علی(ع)، اشعاری را از ایشان نقل و به فارسی برگردانده است. میبدی دارای مذهب شافعی و دارای گرایش تسنن دوازده امامی بوده است. ایشان در کتاب شرح دیوان در مورد جایگاه ائمه اطهار مطالبی را نیز گنجانیده است. میبدی هرچند دارای مذهب شافعی بوده، اما دارای گرایش علوی بوده است. آثار او مملو از اظهار محبت و ارادت به اهل بیت گرامی پیامبر (ص) است.
بررسی چگونگی مواجهه با اندیشه‌های غیر همسو در کلام امیرمؤمنان علی (علیه السلام)
نویسنده:
پدیدآور: مرتضی محمدی منش ؛ استاد راهنما: علیرضا کمالی ؛ استاد مشاور: سید عباس حسینی باقرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امیر‌مؤمنان علی (علیه السلام) مانند هر حاکمی موافقان و مخالفانی داشته است. برخی مخالفان از معتقدان همراه و برخی از دشمنان لجوج و سرسخت هستند. شناخت نگاه و سیره و روش برخورد امام (علیه السلام) با اندیشه‌های غیر‌همسو برای پیروان آن حضرت که بر مسند مدیریت جزئی و کلان نشسته‌اند، می‌تواند به عنوان اسوه و الگو قرار گیرد. آنچه از سیره و فرمایش‌های بر جای مانده از آن حضرت استفاده می‌شود، نگاه هدایت‌بخشی به آحاد جامعه است. بر این پایه امام علی (علیه السلام) هیچ‌گاه در پی نابودی و حذف مخالفان و دشمنانش به مفهوم رایج آن برنیامد بلکه همواره سعی بر آن داشت که ابتدا از طریق مواجهه ایجابی، به راهنمایی آنان بپردازد تا در مسیر حق و صراط مستقیم قرار‌گیرند اما هنگام بی‌ثمر بودن این شیوه، به ناچار مسیر برخورد سلبی را در پیش می‌گرفتند. در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و مطالعه اسناد کتاب‌خانه‌ای و در پاسخ به چگوگی شیوه مواجهه حضرت با اندیشه‌های غیر‌همسو، از بررسی کلام امیر‌مؤمنان (علیه السلام) نتیجه می‌شود: شیوه‌های ایجابی برخورد با اندیشه‌های غیر‌همسو بر حسب نوع شخصیت متغیر بوده و حضرت برای هر کدام از این اشخاص و گروه‌ها راهکاری متفاوت ارائه فرموده که اغلب با مدارا، بصیرت‌افزایی، ارشاد و ... همراه است. همچنین مهمترین شیوه آن حضرت (علیه السلام) در مواجهه سلبی با اندیشه‌های غیر‌همسو، عدم مماشات، افشاگری و تقابل است.
  • تعداد رکورد ها : 7933