جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
تبیین دیدگاه انسان شناختی ملاصدرا و اشارات تربیتی آن برای اهداف و اصول تربیت دینی: دور هرمنوتیک میان افکار، احوال و اعمال
نویسنده:
پدیدآور: محمدرضا حاجی محمدرفیع ؛ استاد راهنما: ابوالفضل غفاری ؛ استاد مشاور: جهانگیر مسعودی ؛ استاد مشاور: محسن ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده هدف از انجام این پژوهش که به روش تحلیلی و قیاسی انجام‌گرفته است، رسیدن به قرائت جدید و کامل تری از حکمت متعالیه در خصوص ارتباط میان مؤلفه های افکار، احوال و افعال و چگونگی استفاده از آن در تدوین اهداف و اصول تربیت دینی است. در نگاه نسبتا رایج از دیدگاه ملاصدرا، افکار انسان بر احوال و احوال او بر اعمالش مؤثر است. این برداشتِ یک جانبه و خطی به‌صورت دیدگاهی نسبتا غالب، بین اهل تحقیق است. گرچه برخی از فلاسفه، نظری متفاوت دارند، اما غالباً آن‌ها نیز بر رویکرد خطی تأکید دارند. در این پژوهش با مراجعه به حکمت متعالیه و با این پرسش اصلی که «رویکرد ملاصدرا، در خصوص رابطه بین مؤلفه های افکار، احوال و افعال ازلحاظ خطی بودن و تقدم شناخت به احوال و اعمال و یا دوری بودن چگونه قابل تبیین است؟» نظر صدرالمتألهین در این خصوص بررسی می گردد. دست آوردهای این بخش از پژوهش حاکی از آن است که ملاصدرا معتقد است میان سه مؤلفه یادشده، تأثیر و تأثر و به‌عبارت‌دیگر، دور هرمنوتیک برقرار است. در حکمت متعالیه نه‌تنها نگاه خطی و قرائت رایج، جایگاهی ندارد، بلکه تأثیرات چند سویه مؤلفه ها و ارتقای وجود آدمی در این سیرِ روبه تزاید مورد تأکید است. این نگاه چندجانبه، پیامدهایی نیز در تربیت دینی خواهد داشت. در ادامه این پژوهش و با این پرسش اصلی که «دیدگاه انسان شناختی ملاصدرا در خصوص رابطه میان افکار، احوال و اعمال، چه اشارات تربیتی درزمینه هدف ها و اصول تربیت دینی فراهم می نماید؟» استنتاج های تربیتی به روش اصلاح‌شده فرانکنا در این خصوص انجام گردید. استنتاج ها حاکی از آن است که با توجه به نگاه هرمنوتیکال میان افکار، احوال و اعمال، هدف غایی تربیت دینی، اتصال آدمی به ملأ اعلی و مشاهده ملائکه مقرب خداوند و خدایی شدن (تشبه به باری‌تعالی در اسما و صفات) است. دست‌یابی توأمان به افکار، احوال و اعمالی که انسان را الهی می کند، رسیدن به اعمالی که انسان را الهی می کند، دست‌یابی به احوال و احساساتی که انسان را خدایی می کند و دست یافتن به علومی که انسان را خدایی می کند، به‌عنوان اهداف واسطی تربیت دینی استنتاج گردید. سپس به کمک مبانی تربیت دینی و نیز اهداف واسطی، به استنتاج اصول تربیت دینی پرداخته شد. یافته ها در خصوص اصول تربیت دینی نیز عبارت اند از: کسب باورهای دینی؛ نیل به احوال و احساسات معنوی (دینی)؛ انجام اعمال دینی؛ تغییر اندیشه ها به‌منظور تحول در احوال؛ تحول در احوال به‌منظور تغییر اندیشه ها؛ تحول در احوال به‌منظور انجام اعمال؛ انجام اعمال به‌منظور تحول احوال؛ تغییر اندیشه ها به‌منظور انجام اعمال؛ انجام اعمال به‌منظور تغییر اندیشه ها؛ اولویت دادن در ترغیب به اعمال و تهییج احوال دینی کودکان و نوجوانان و اولویت دادن به ارتقای شناخت نظری در سنین بالاتر. کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه، صدرالمتألهین، دور هرمنوتیک، افکار، احوال، افعال، تربیت دینی، اهداف، اصول
تعلیم و تربیت مبتنی بر فطرت (تربیت فطرت‌گرا) با تاکید بر دیدگاه آیت الله شاه‌آبادی: مدل‌سازی فطرت با هرم سه وجهی
نویسنده:
مجتبی همتی فر، ابوالفضل غفاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«فطرت» به عنوان یکی از بنیادی‌ترین مباحث انسان‌شناسی اسلامی و نظام تربیتی اسلامی، همواره مورد توجه اندیشمندان، فیلسوفان و مربیان مسلمان قرار داشته است. با این همه، با توجه به تفاوت منظر و موضعی که هر اندیشمند اتخاذ نموده، تفاسیر متنوع و تا حدی متفاوت از فطرت ارائه شده است؛ لذا تعریف، قلمرو و انواعی که برای فطرت در نظر گرفته می‌شود، تأثیر مستقیمی در الگوی ارائه شده در مورد ساختار روانی انسان از منظر اسلام خواهد داشت. آیت‌الله شاه‌آبادی از جمله برجسته‌ترین اندیشمندان معاصری است که بحث فطرت را مورد کنکاش قرار داده و بر اساس آن تلاش نموده است تا برای بسیاری از مباحث عمده اسلام، بنیانی نوین برپا نماید و از همین رو «فیلسوف فطرت» لقب گرفته است. این مقاله با پذیرفتن این مفروضه که «فطرت» به عنوان تقریر دینی از سرشت مشترک انسان، می‌تواند در تعریف، قلمرو، اهداف و ارکان و مبانی، اصول و روش‌های تعلیم و تربیت اسلامی نقش عمده‌ای ایفا نماید، بر آن است تا با بهره‌گیری از آرا و تقریر این فیلسوف، مجتهد و عارف معاصر، تصویری از الگوی ساختار روانی انسان بر اساس فطرت ارائه نماید. آیت‌الله شاه‌آبادی علاوه بر ویژگی‌هایی همچون غیر اکتسابی بودن و همگانی بودن فطرت در میان همه انسان‌ها، به ویژگی‌هایی چون بالقوه بودن، معصومیت از خطا و ثابت بودن فطرت اشاره می‌نماید. وی با ذکر جلوه‌های مختلف فطرت (از جمله فطرت‌های عالمه، کاشفه، حریت و حب راحت)، ‌«فطرت عاشقه» را هسته اصلی ساختار روانی انسان معرفی می‌نماید. بر این اساس می‌توان فطریات انسان را در قالب هرمی سه‌وجهی (با ابعاد علم، عشق و قدرت) توصیف نمود که که قاعده آن با مرکزیت «خود»، از عشق بهره برده است. همه فطریات (وجوه هرم و یال‌های آن) ریشه در فطرت عاشقه دارند و «عشق» کلیدواژه انسان خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 127 تا 154
فرایند تربیت اخلاقی انسان در قرآن با نگاه به ترتیب نزول سور و آیات
نویسنده:
ایوب اکرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر نگاهی روش شناسانه به موضوع تربیت اخلاقی در قرآن انداخته و با طرح این پرسش که آیا تربیت اخلاقی انسان در قرآن، با فرایند معیَن و به صورت نظام‌مند ارائه شده یا نه، به پی ریزی بحث پرداخته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که مراحل و فرایند مزبور چگونه و از چه راهی قابل تبیین و تحصیل است؟ برپایه مفروضات این پژوهش، ظرفیت‌ پیش رو برای دستیابی به پاسخ سئوال مزبور، مواجهه ترتیب نزولی با قرآن است. ورود به این نقطه از بحث، مسئله تحقیق را با چند پرسش دیگر روبرو می‌سازد :1- آیا ترتیب نزول قرآن به گونه اطمینان بخش قابل اثبات است؟ 2- آیا فهم ترتیب نزولی قرآن حجت بوده و روائی دارد؟3- بر فرض روائی، آیا در فرایند تربیتی قرآن، مراحل متمایزی از یکدیگر مانند دوره مکی و مدنی، مراحل ابتدائی ومرحله نهائی قابل تفکیک هستند؟ نویسنده چند فرضیه را برای پاسخ به این پرسش‌ها متصور می‌بیند؟1- قرآن کریم در حیطه رسالت اصیل خود، یعنی تربیت اخلاقی انسان فقط به ارائه مکتب تربیتی بسنده نکرده، بلکه به ارائه نظام واره و فرایند پرداخته است. بیان بودن وواقع گرائی تربیتی قرآن، نزول تدریجی قرآن، جامعیت محتوائی و روشی قرآن و حکمت ترتیب نزولی قرآن، مبانی هستند که این انگاره را تایید می‌کنند. 2- بنا به دلایل و شواهد موجود (بویژه روایات ترتیب نزول)، ترتیب کنونی قرآن،اجتهادی و ترتیب نزول قرآن توقیفی است.با این فرض، حکمت و معنای انتظام یافته‌ای بر ترتیب مصحفی مترتب نیست بلکه ترتیب نزول، دارای حکمت و معنائی منتظم می باشد. در نتیجه فهم ترتیب نزولی قرآن علی الدوام حجت بوده و روائی خواهد داشت. 3- رویکرد ترتیب نزولی، تناسب و سازگاری بنیادی با تفسیر موضوعی قرآن دارد. چه اینکه بررسی موضوع تربیت اخلاقی به روش ترتیب نزولی، فرایند یاد شده را با معیار درست‌تر و شیوه منظم‌تری دنبال می‌کند.نویسنده در گام اصلی، برخی نظریه‌ها و پژوهش‌های تربیتی را از منظر فرایندی مورد غوررسی قرار داده و با دیدگاهی تحلیلی، مراحل تربیت اخلاقی در آنها را با عرضه بر قرآن به داوری گذاشته است و به نوعی امکان تطبیق بر مراحل تربیت قرآنی درباره آنها را نشان داده است.در ادامه، سوره‌های مکی قرآن به لحاظ شکل و شیوه بیان و هم محتوا و رویکرد به چهار مرحله تقسیم گشته و متناسب با هر مرحله، اصول و روش‌های تربیتی قرآن و زیرمرحله‌های هر یک به دست داده شده است. بویژه چگونگی ربط بین اصول و روشهای تربیتی با گونه‌های مفاهیم اخلاقی قرآن، دنبال شده و در پایان، سوره‌های مدنی، البته به گونه اجمالی و نظر داشت سه مرحله تربیتی به شیوه یاد شده به بحث گذاشته شده است.براساس این پژوهش، تربیت اخلاقی در فرایند قرآنی، از اصلاح زمینه گرایشی- شناختی (به صورت ترکیبی) آغاز و با طی مراحل جزئی‌تر درباره انسان (به مثابه مربی و متربی)، مبداء و معاد ادامه می‌یابد. در مرحله بعد، مفاهیم انسان شناسانه، اوصاف و ویژگی‌های انسان، جهان، حیات و نظایر اینها (توحید صفاتی) با گام‌هائی منظم و معین ناظر بهمبانی، اصول، روشها و اهداف تربیتی، توسعه یافته و کامل تر می‌شود و در مرحله آخر باارتقاء عملی، تکلیف محوریو پذیرش ولایت (عملی و اجتماعی) خداوند که مرحله توحید افعالی و توحید در عبودیت است به بار می‌نشیند.
بررسی مقایسه ای جایگاه علوم انسانی در برنامه درسی اگزیستنسیالیستی و اسلامی
نویسنده:
مریم تقوی,ابوالفضل غفاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علوم انسانی عهده دار پژوهش و كاوش در احوال درونی، حيات معنوی، اجتماعی و رفتاری انسان به عنوان فاعل شناسايی است. هدف اين علوم فهم، ادراك و تفاهم و روش آن تفسير است. علوم انسانی بر مبنای نوع نگاه به حقيقت انسان و موقعيت وی در هستی تبيين می شود. بدين سبب می توان آن را علومی راهبردی و تمدن ساز ناميد. به دليل نقش اين علوم، بررسی جايگاه آن در برنامه درسی به عنوان محور فعاليت های تربيتی، سازنده و راهگشا خواهد بود. هدف اين مقاله، بررسی برنامه درسی و جايگاه علوم انسانی در آن، با روش تحليل محتوا در نظام تعليم و تربيت اسلامی و اگزيستنسياليستی، با رويكردی تطبيقی بوده است. ضمن پژوهش به بحث درباره مبانی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی هر دو ديدگاه پرداخته شد. به لحاظ انسجام در امر پژوهش، بعد از مطالعه مبانی فلسفی هر دو نظام، از رويكرد اسلامی، استاد مرتضی مطهری ( 1358 1298 ) و از رويكرد اگزيستنسياليسم، كارل ياسپرس 1883-1969 ) به عنوان نمايندگان اين دو نحله برگزيده شدند و آرايی اين دو فيلسوف مورد بررسی قرار گرفت. سپس اهداف، فرايندها و رويكردهای ياددهی_ يادگيری، از نظر فعاليت های معلم و شاگرد بررسی گرديد. براساس يافته های پژوهش، هر دو رويكرد با ديدگاه های متفاوت با تأكيد بر جايگاه انسان، او را موجودی آزاد، آگاه و مسئول دانسته اند كه به صورت بالقوه در دنيا و در ارتباط با طبيعت و ديگران قرار دارد و در يك فرايند زمانی خود را می ساز د. اگزيستنسياليسم با تقدم وجود بر ماهيت و تأكيد بر خودشكوفايی انسان، او را موجودی به خود وانهاده معرفی می نمايد، كه مسئول تشخص فردی و تعالی وجودی خويش است. از سوی ديگر، در تربيت اسلامی با تأكيد با فطرتی كمال جو معرفی می نمايد كه گنجايش ،« حی متأله » بر تثبيت توحيد حضوری، انسان را ظهور اسما و صفات خداوندی را دارد. لذا پژوهش پس از بررسی هردو مكتب، دلالت های متناسب با ديدگاه اسلامی در جهت تبيين برنامه درسی اسلامی را به دور از درآميختگی با رويكرد اگزيستنسياليستی استخراج نموده است.
صفحات :
از صفحه 139 تا 170
بررسی مقایسه‌ای جایگاه علوم انسانی در برنامه درسی اگزیستانسیالیستی و برنامه درسی اسلامی
نویسنده:
مریم تقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم انساني ، عهده دار پژوهش و كاوش در احوال درونی، حیات معنوی، اجتماعی و رفتاری انسان به عنوان فاعل شناسايي است. هدف اين علوم فهم، ادراك و تفاهم و روش آن تفسير است.علوم انساني برمبناي نوع نگاه به حقيقت انسان وموقعيت وي در هستي تبيين مي‌شود. بدين‌سبب مي‌توان آن را علومي راهبردي وتمدن ساز ناميد. به دليل نقش اين علوم، بررسي جايگاه آن در برنامه درسي به عنوان محور فعاليتهاي تربيتي، سازنده و راهگشا خواهد بود. هدف اين پژوهش، بررسي برنامه درسي و جايگاه علوم انساني در آن، با روش تحليل محتوا در نظام تعليم و تربيت اسلامي واگزيستانسياليستي، با رويكردي تطبيقي بوده است. ضمن پژوهش به بحث درباره‌ي مباني هستي‌‌شناسي، انسان‌شناسي، معرفت‌شناسي و ارزش-شناسي هر دوديدگاه پرداخته شد. به لحاظ انسجام در امر پژوهش، بعداز مطالعه مباني فلسفي هردو نظام، ازرويكرد اسلامي، استاد مرتضي مطهريو از رويكرد اگزیستانسیالیستي ، كارل ياسپرسبه عنوان نمايندگان اين دو نحله برگزيده وآراي اين دو فيلسوف مورد بررسي قرار گرفت. سپس اهداف، فرايندها و رويكردهاي ياددهي – يادگيري، از نظر فعاليت‌هاي معلم و شاگرد بررسي گرديد.بر اساس يافته‌هاي پژوهش، هر دو رويكرد با ديدگاه‌هاي متفاوت با تأكيد بر جايگاه انسان او را موجودي آزاد، آگاه و مسئول دانسته‌اند كه به صورت بالقوه در دنيا و در ارتباط با طبيعت و ديگران قرار دارد و در يك فرايند زماني خود را مي‌سازد. اگزیستانسیالیسم با تقدم وجود بر ماهيت و تأكيد بر خودشكوفايي انسان، او را موجودي به خود وانهاده معرفي مي-نمايد، كه مسئول تشخص فردي وتعالي وجودي خويش است.از سويي ديگر، در تربيت اسلامي با تأكيد بر تثبيت توحيد حضوري، انسان را«حي متأله‌»، با فطرتي كمال‌جو معرفي مي-نمايد كه گنجايش ظهور اسماء و صفات خداوندي را دارد. لذا پژوهش پس از بررسي هر دو مكتب، دلالت‌هاي متناسب با ديدگاه اسلامي در جهت تبيين برنامة درسي اسلامي را به‌دور از درآميختگي با رويكرد اگزيستنسياليستي استخراج نموده است. =
مطالعه انتقادی «تربیت معنوی» در دنیای معاصر:
مقایسه رویکردهای دینی و  نوپدید در عرصه تربیت
نویسنده:
حسین باغگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر با هدف مطالعه‌ انتقادی «تربیت‌معنوی» در دنیای معاصر، مفهوم «معنویت» با نظر به دو جهت‌گیریاصلی نسبت به آن (معنویت مبتنی بر دین و معنویت فارغ از دین) مورد بررسی قرار گرفت. آنگاهمفروضه‌ها، مبانی، اصول و روش‌های تربیت معنوی بر اساس دو جهت‌گیریمذکور مورد تحلیل قرار گرفت. در پایان ضمن نقد رویکردهای موجود، در باب مناسبات این دو رویکرد پیشنهادهایی ارائه شد.در جهت‌گیری دینی به «معنویت»، چهار رویکرد 1)روشنفکری دینی، 2)تجربه‌‌دینی، 3) ایمان‌گرایی و 4) الهیات پویشی بررسی و هر یک از حیث ساختاری و روشی مورد نقد قرار گرفت.در این بررسی نشان داده شد که معنادارپنداری و هدفمند دانستن هستی، انگیزه‌بخشی به انسان برای حرکت در مسیری بی‌نهایت، تلاش برای مجاب نمودن انسان درخصوص پیچیدگی هستی و عدم امکان فهم عقلانی همه امور، طاغوت‌ستیزی و دغدغه برای رهاسازی همه انسان‌ها و مثبت‌نگری به ذات انسان به منزله مهمترین نقاط قوت؛ و از بین رفتن تفکر انتقادی، تاکید بیش از حد بر نظام جزا و پاداش اخروی،عقلانی‌سازی‌های سطحی، ناکارآمدی عینی برخی اعمال دینی در زندگی جاری انسان‌ها، عدم تبیین سبک زندگی متناسب با شرایط انسان معاصر، عدم جذابیت در شیوه‌های دعوت و توجیه باورها برای انسان معاصر؛ به عنوان مهمترین نقاط ضعف این جهت‌گیریمحسوب می‌شوند. در جهت‌گیری فارغ از دین به «معنویت» پنج رویکرد 1)پذیرش دین به‌مثابه فرهنگ، 2)اخلاق‌گرایی 3)رویکرد تلفیقی، 4)رویکردهای تک‌بعدی‌نگر و 5) پذیرش هوش‌معنوی به‌عنوان استعداد پایه؛ بررسی و هر یک از حیث ساختاری و روشی مورد نقد قرار گرفت. در این بررسی نیز خاطر نشان شده است که در دسترس قرار دادن معنویت و امکان استفاده در زندگی جاری اینجا و اکنون، پرکردن خلاء معنویت، قالب‌های جذاب و تفکر مبتنی بر جهانی‌سازی به عنوان نقاط قوت؛‌ و احتمال انحراف رهبران، فردی‌سازی معنویت، احتمال سوء استفاده از پیروان، عدم امتداد معنادار حیات و ناکارآمدی تلفیق و تجمیع؛‌ به منزله مهمترین نقاط ضعف این جهت‌گیری قلمداد می‌شوند.در نهایت ضمن بررسی امکان ارتباط میان دو جهت‌گیری «دینی» و «فارغ از دین» به معنویت، چگونگی این ارتباط با توجه به دو عامل اثرگذار (نگاه عام و خاص به معنویت و سهم انسان در تحول خود) از دو منظر برون‌دینی و درون دینی مورد بررسی قرار گرفت و در هر مورد پیشنهادهایی ارائه شد. بنابراین تصریح شده است که از منظر برون دینی امکان ارتباط منوط به عبور از حدود شریعت در ادیان است و در نتیجه الگوی ارتباطعمودی برای تحقق این هدف پیشنهاد شد و از منظر درون‌دینی، ضمن پذیرش تفاوت در ماهیت و غایت این دو جهت‌گیری به «معنویت»، نشان داده شد کهتکنیک‌ها و قالب‌های مورد استفاده در معنویت‌های نوپدید می‌تواند به پویایی معنویت دینی کمک کند.
پژوهشی در باره مهارتهای فکری ذهنی در قرآن و حدیث
نویسنده:
محسن افخمی روحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بشر امروز در گیرودار پیشرفت فناوری، و هیجانات ناشی از آن خود را اسیر ناآرامی‌ها کرده است. روان‌شناسان برای کاهش رفتار پرخطر و متعاقب آن آرامش بخشی به انسانها مهارت‌هایی را ارائه می‌دهند. برای اولین بار دانشمند آمریکایی« گیلبرت بوتوین» آموزش مهارت‌های زندگی را برای کاهش بزهکاری در جامعه، و قدرت انتخاب راه صحیح را برای جوانان در موضوعات مختلف اجتماعی طرح کرد، پس از استقبال و اهمیت یافتن موضوع مهارت‌آموزی، سازمان بهداشت جهانی با کمک اساتید روانشناس، ده مهارت اصلی را برای زندگی خوب معرفی کرد. هر چند این ده مهارت به عنوان مهارت‌های اصلی شناخته می‌شوند ولی دانشمندان معتقدند که، مهارت‌های زندگی از انواع متنوعی برخوردارند. یکی از دسته‌بندی‌های موجود درباره‌ی مهارت‌های زندگی، تقسیم مهارت‌ها به پنج محور، از نظر موضوع و ماهیت است. محور مهارت‌های فکری و ذهنی، که شامل تفکرنقاد و خلاق، تصمیم‌گیری و حل مسأله است، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.در فصول شش‌گانه این پژوهش این نکات مشاهده می‌شود در فصل اول و در موضوع کلیات، دو موضوع مهارت و تفکر بررسی شده است. در قرآن وحدیث، همه‌ی نشانه‌های تعیین شده در مسیر زندگی تابلوی آرامش و نشاط هستند. شناخت این نشانه‌ها، که حاکی از وجود مهارت‌های فراوان است تا کنون از نگاه مهارت‌آموزی دینی کمتر مطالعه شده‌ است. تفکر نیز در قرآن دارای تعریفی ساده است و گویا در یک مقایسه بدست می‌آید که قرآن کتاب تفکر است. در فصول بعدی بعدی اشاره می‌شود که دین مبین اسلام مبنای فکری پیروانش را بر اساس تفکری نقادانه در مواجهه با آراء و موضوعات فکری موجود در جامعه‌ی بشری تعریف کرده و در رفتار رهبران دین که الگوی صحیح در جامعه‌یبشری هستند سراسر خلاقیت و نوآوری مشاهده می‌شود. در فصل چهارم تفاوت نوع تصمیم‌گیری در روانشناسی و فرهنگ اسلام در نگاه و روش است، چرا که انسان در دیدگاه روانشناسی سودمدار و منفعت طلب و در آموزه‌های دینی اجتماع‌نگروحق مدار ، در فصل پنجم حل مسأله از دیدگاه قرآن پس از روانشاسی تقسیم‌هایی منطقی و نو را به ارمغان می‌آورد. به طور کلی می‌توان گفت، این پژوهش سعی دارد ضمن تدبر در آیات قرآن و روایات معصومین «سلام‌الله علیهم اجمعین» با روش کتابخانه‌ای از طریق، مراجعه به تفاسیر و کتب حدیثی، ضمن تدبر در آیات و روایات تبیینی دیگر از مهارت‌های فکری و ذهنی را ارائه دهد.
  • تعداد رکورد ها : 7