جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > متافيزيك > 1400- دوره 13- شماره 32
  • تعداد رکورد ها : 10
نویسنده:
میثم محمدامینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آرمان علم غیرارزش‌بار[1] (VFI) دیدگاهی است که می‌گوید ارزش‌های غیرمعرفتی هیچ نقش مشروعی در ارزیابی معرفتیِ نظریه‌های علمی نمی‌توانند داشته باشند. این دیدگاه زمانی به عنوان یک هنجار تنظیمی که راهنمای پژوهش علمی در مواجهه با ارزش‌های غیرمعرفتی بود هواداران متعدد داشت. اما اخیراً انتقادهای بسیاری به آن می‌شود. یکی از مهم‌ترینِ این نقدها استدلالی است موسوم به استدلال ریسک استقرایی[2] (IRA). دربارۀ اعتبار این استدلال نیز تردیدهایی مطرح شده است. به‌علاوه می‌توان نشان داد حتی به فرض اعتبار، این استدلال نمی‌تواند VFI را رد کند. زیرا جان کلامِ VFI نامشروع بودنِ هرگونه نقشی است که ارزش‌های غیرمعرفتی ممکن است در تعیین شواهد داشته باشند، و بنابراین برای رد کردنِ VFI، نادرستیِ همین ادعا باید نشان داده شود. کوشش‌هایی صورت گرفته که نشان داده شود ارزش‌های غیرمعرفتی گاهی می‌توانند در نقش شواهد عمل کنند. در این مقاله با بررسی این موارد نشان خواهیم داد ارزش‌های غیرمعرفتی نباید برای نظریۀ علمی نقش شواهد را داشتند باشند، و بنابراین به رغم همۀ نقدها، VFI هنوز قابل‌دفاع است. به این ترتیب در نهایت برداشتی دقیق‌تر از VFI عرضه خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 58
نویسنده:
محمدحسین محمدعلی خلج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
استنلی‌ ـ‌ ویلیامسون برپایۀ تحلیل اسنادهای Know how در زبان انگلیسی یک استدلال زبان‌شناختی بسیار مناقشه‌برانگیز در دفاع از اندیشه‌انگاری دربارۀ معرفت عملی اقامه کرده‌اند. در این مقاله ابتدا این استدلال معرفی می‌شود. سپس یک دسته از نقدهای وارد بر آن یعنی نقدهای مبتنی‌بر داده‌های بین‌زبانی به‌تفصیل به بحث گذاشته خواهد شد. به‌طور مشخص، داده‌هایی که منتقدان استنلی‌ـ‌ویلیامسون از شیوه‌های اسناد معرفت عملی در زبان‌های گوناگونی همچون فرانسه، لاتین، یونانی، آلمانی، ترکی و روسی آورده‌اند [و همچنین پاسخ‌های استنلی به آنها] معرفی می‌شود. سپس شیوه‌های اسناد معرفت عملی در زبان فارسی به‌مثابۀ سنجه‌ای جدید برای استدلال زبان‌شناختی استنلی‌ـ‌ویلیامسون تحلیل می‌شود. برپایۀ این تحلیل، مقالۀ حاضر دو دستاورد اصلی خواهد داشت: دستاورد نخست اینکه برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌رسد، داده‌های برآمده از زبان فارسی می‌تواند مؤید استدلال استنلی‌ـ‌ویلیامسون باشد. دستاورد دوم اینکه تحلیل پیشنهادی مقاله، خلأ روش‌شناختی پیشینۀ بحث حاضر را آشکار می‌کند؛ مشخصاً این خلأ که اسناد معرفت عملی در زبان‌های گوناگون عموماً به‌نحو ایستا و هم‌زمانی تحلیل می‌شود و از تحلیل پویا و درزمانی آنها غفلت شده است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 40
نویسنده:
شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محور تحلیل‌های هایدگر از هنر در کتاب سرآغاز اثر هنری، هنر بزرگ است که شأنی غیراستتیکی دارد و محل رخداد حقیقت وجود است. در این کتاب، هنر مدرن نمایان‌گر غلبۀ تلقی استتیکی از هنر و دارای شأنی نیست انگارانه به حساب می‌آید که درنهایت، به مرگ هنر بزرگ منجر می‌شود. دیدگاه هایدگر پس از آشنایی با آثار برخی از هنرمندان مدرن، به‌ویژه نقاشی‌های سزان و کله و نیز شعر ریلکه و همچنین تحت‌تأثیر اشعار هولدرلین، تغییر کرد و موجب شد او از منظری نو به هنر مدرن بنگرد و آن را تحلیل کند. درنهایت، هایدگر به این نتیجه می‌رسد که برخی از آثار هنری مدرن این قابلیت را دارد که بتواند امکان سکنی گزیدن آدمی را در قرب وجود فراهم کند و برای بی‌خانمانی انسان معاصر چاره‌ای بجوید؛ پس می‌توان برخی از این آثار را در زمرۀ هنر بزرگ به حساب آورد. مقالۀ حاضر بر آن است که چگونگی مواجهۀ هایدگر را با آثار برخی از هنرمندان مدرن چون ریلکه، سزان و کله بررسی کند و پیامدهای ناشی از این مواجهه را در تغییر نگاه وی به هنر در دوران مدرن، آشکار سازد و نشان دهد این چرخش در اندیشۀ هایدگر موجب شد وی بپذیرد که هنر مدرن نیز قابلیت و توان ایفای نقش و کارکرد هنر بزرگ را در آشکارگی حقیقت دارد.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
نویسنده:
سیدامیرعلی موسویان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در متافیزیک دلتا پنج تعریف برای امر ضروری بیان شده است که فهم نسبت این تعاریف با یکدیگر، نقش مهمی در رهیافت ما به ضرورت در فلسفة ارسطو ایفا می‌کند. نحوة اشتراک معانی گوناگون «ضروری» یادآور معانی متفاوت موجود در متافیزیک گاما است که ارسطو در آنجا با بیان مثال‌های «طبی» و «سالم،» به مقولة تشابه نسبت یا تشابه حمل می‌پردازد؛ به‌نحوی‌که طبیعت واحد و مشخصی همچون «بودن» هست که تمامی مصادیق و معانی موجود با آن طبیعت نسبتی دارند. پژوهش حاضر به‌دنبال آن است که چگونه انحای گوناگون کاربرد ضرورت، بیانگر طبیعت واحدی برای آن است و بنابراین، نمی‌توان ضرورت را مشترک لفظی محض (نامرتبط) در آثار ارسطو دانست. در میان پنج معنای بیان‌شده از «ضروری» در متافیزیک دلتا، معنای چهارم، معنای اصلی ضرورت است که درواقع تعریف امر «ضروری» برمبنای ممکن است. نسبت معانی دیگر ضروری به این معنای پایه، از جنس مشترکات لفظی خاص یا در نسبت با (pros hen) یک چیز و مبدأ‌ هستند.‌ تعاریف چندگانة «ضروری» دالّ بر تشابه میان آنها است، نه اشتراک لفظی یا معنوی در تعاریف. تقسیم «ضروری» به معانی گوناگون، تقسیم جنس به انواع مختلف آن نیست. نظریة تشابه یا آنالوژی ضرورت مستلزم فهم از تعریف و ماهیت ضرورت به‌نحو خاصی در هریک از موارد استعمال واژه است. نسبتی که هرکدام از معانی با معنای اصلی برقرار می‌کند، تعیین‌کنندة درجه و مرتبة متافیزیکی ضرورت در آن معنا است. معانی دیگر ضروری نزد ارسطو به‌موجب این معنا و براساس نسبت منطقی تشابه، ضروری نامیده می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 105
نویسنده:
مسعود علیا ، نسترن صارمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر با تمرکز بر آرای گئورگ لوکاچ و تئودور آدورنو دربارۀ جستار می‌کوشد نسبت شیوۀ فلسفه‌ورزی در نظریۀ انتقادی با این ژانر را روشن کند. ابتدا با مروری تاریخی بر چگونگی ظهور ژانر در فلسفۀ مدرن، نشان داده می‌شود که فلسفه با شیوۀ بیان خود پیوندی ناگسستنی دارد؛ بنابراین، زبان، سبک و فرم، نه عناصری صرفاً ذوقی که واجد دلالت‌های روش‌شناختی و معرفت‌شناختی هستند. جستار با ظهور فردیت مدرن و تبدیل‌شدن نفس به موضوع تأمل ظهور کرد و در قرن بیستم با رشد خودآگاهی انتقادی و فراروی از نفس، به مقام روش ارتقا یافت. واکاوی متن درباب ماهیت و صورت جستار نشان می‌دهد جستار وسیلۀ بیانی متناسب تجربۀ زیسته و فرمی اساساً آیرونیک است. برای لوکاچ، آیرونی همان نسبتی را با جستار دارد که شک با علم. آدورنو در جستار در مقام فرم نشان می‌دهد جستارْ تمهیدی فرمی و روش‌شناختی برای تحقق تز دیالیتیک منفی است. آدورنو با نقد قوانین چهارگانۀ روش دکارتی، ضدروش‌بودن جستار را صورت‌بندی می‌کند. بی‌روشی روشمند جستار آن را به میدان نیرویی تبدیل می‌کند که مفاهیم در آن در شبکه‌ای پویا و باز، گرد هم می‌آیند. جستار به‌این‌طریق، علیه نظام‌های فلسفی تمامیت‌ساز و این‌همانی عمل می‌کند؛ بنابراین، در آرای هر دو فیلسوف، جستار در مقام روش و درراستای جهت‌گیری پروژۀ کلی‌تر فلسفی آنها به کار رفته است و با مجموع‌ساختن وجه معرفت‌شناسی و زیبایی‌شناختی، از تقابل دوتایی مدرن که علم و هنر را از یکدیگر متمایز می‌سازد،‌ فراروی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 136
نویسنده:
مهرشاد رضایی ، سیدعلی کلانتری ، امیراحسان کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واقع‌گرایی کورنل به‌صورت گسترده‌ای در متون فلسفی چند دهۀ اخیر بحث و بررسی شده است. یکی از تأثیرگذارترین راهکارهای دفاعی برای واقع‌گرایان کورنل در حوزۀ معرفت‌شناسی، نظریه‌ای است که جکسون و پِتیت در دهۀ 90 میلادی با عنوان «تبیین برنامه‌ای» ارائه داده‌اند. این تبیین، نقش ویژگی‌های مرتبه بالایی مانند خصایص اخلاقی را در بهترین تبیین از جهان، به‌روش علمی و طبیعت‌گرایانه حفظ می‌کند. در بخش نخست، به شرح این تبیین پرداخته می‌شود و سپس کاربرد آن در اخلاق پی گرفته می‌شود. بخش دوم به بررسی انتقادهای لایتر در استفادۀ واقع‌گرایان کورنل از تبیین برنامه‌ای اختصاص داده می‌شود. در قسمت سوم، انتقاد میلر بر مواضع لایتر و همچنین تبیین برنامه‌ای نقد و بررسی می‌شود. این جستار با بررسی دفاع نلسون از تبیین برنامه‌ای در برابر انتقاد میلر به پایان می‌رود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 153
نویسنده:
محمدمهدی مشکاتی ، مریم عسکری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق یکی از ساحت‌های شاخص زندگی انسان است. هستی‌شناسی اخلاق به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های فرااَخلاق، عهده‌دار تبیین این مسئله است که آیا بایدها و نبایدهای اخلاقی مبتنی بر حقایقی عینی در جهان خارج‌اند و نقش انسان تنها اکتشاف و حکایت‌گری از آنهاست، یا اینکه اموری ابداعی و برساختۀ ذهن انسان‌اند و حقایقی مستقل از آرای اخلاقی ما در جهان خارج وجود ندارد. به‌عبارت دیگر، میان ذهنی‌انگاری اخلاقی (سابژکتیویسم) و عینی‌گرایی اخلاقی (ابژکتیویسم) تقابل اساسی وجود دارد. اخلاق‌پژوهان دراین‌باره، مواضع متقابلی اتخاذ کرده‌اند. فیلسوف اخلاق معاصر، جورج ادوارد مور، جانب‌دار عینیت اصول اخلاقی است و ذهنی‌انگاری اخلاقی را نقد می‌کند. او در نقد ذهنی‌انگاران تأکید می‌کند که عینی‌انگاری اصول اخلاقی را نباید با ذاتی‌دانستن آنها یکسان در نظر گرفت.فیلسوف و متکلم جهان اسلام، خواجه نصیرالدین طوسی که در زمینۀ اخلاقْ آرا و آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است، معمولاً با اصطلاحات امروزی در زمرۀ طرفداران اخلاق فضیلت‌محور شناخته شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به دو رویکرد ذهنی‌گرایی و عینی‌گرایی اخلاق، به تبیین موضع واقع‌گرایانۀ خواجه و مقایسۀ آن با واقع‌گرایی مور بپردازد. عناوین موجود در فرااَخلاق در زمان حیات علمی خواجه نصیر مطرح نبوده است؛ اما با کاوشی در مبانی و مباحث اخلاقی وی می‌توان چنین نتیجه گرفت که او نیز به عینیت اصول اخلاقی معتقد بوده و درنتیجه ذهنی‌گرایی را نمی‌پذیرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 120
نویسنده:
علی فتح طاهری ، محسن جاپانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هوسرل در خلال سال 1906 دربارۀ وضعیت فلسفی خویش دچار بحران و در پی آن، تحولی در افکار خود شد. او علاوه بر آشنایی غیرمستقیم با کانت به‌واسطۀ حضور در فضای نوکانتی دانشگاه‌های آلمان، مستقیماً به مطالعۀ آثار کانت پرداخت و این امر زمینه‌ای را برای او فراهم کرد تا از بحران پیش‌آمده عبور کند. هوسرل به‌واسطۀ آشنایی با کانت، دچار گشت استعلایی شد و پدیدارشناسی او در ایده‌ها رنگ‌وبوی دیگری یافت. وی در موضوعاتی همچون «تحویل استعلایی»، «تقویم اشیا» و «ابژۀ قصدی» از کانت تأثیر پذیرفت؛ اما با وجودِ این تأثیرپذیری‌ها و وجود برخی مسائل و خاستگاه‌های مشترک، درنهایت، پدیدارشناسی استعلایی او مسیری متفاوت با فلسفۀ استعلایی کانت پیمود. اختلاف‌های میان کانت و هوسرل، ریشه در دیدگاه متفاوت آنها دربارۀ «رابطۀ میان معرفت و واقعیت» دارد. در کانت از سویی همچنان رابطۀ ما با واقعیت به‌نوعی حفظ می‌شود؛ اما از سوی دیگر، معرفت دچار محدودیت خواهد شد. در مقابل، در پدیدارشناسی هوسرل، معرفت توسعۀ بیشتری پیدا می‌کند و از محدودیت‌های کانتی رها می‌شود؛ هرچند که مبنای خود را در واقعیت از دست می‌دهد و به جانب ایدئالیسم مطلق کشیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 59 تا 73
نویسنده:
ابوتراب یغمائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق تعریفی ابتدایی از فیزیکالیسم، جهانْ نخست از هویاتِ مفروضِ فیزیک و دوم از هویاتی تشکیل شده است که به‌نحوی به این هویات مربوط‌اند. رابطۀ مذکور میان هویات دستۀ اول (هویات فیزیک) و هویات دستۀ دوم (هویات فیزیکی) تقارنی نیست؛ چنان‌که هویات فیزیک بر هویات فیزیکی اولویت متافیزیکی دارند یا به‌عبارتی «بنیادی‌تر» از آنها هستند. هدف پژوهش حاضر، نشان‌دادن این موضوع است که فیزیکالیسمِ مبتنی بر این رابطۀ یک‌سویه، که از آن با نام «رابطۀ بنیادینگی» نام برده می‌شود، با توجه به تصویر فیزیک جدید از جهان پذیرفتنی نیست. برای رسیدن به این هدف، به‌ویژه استدلال خواهد شد که با توجه به دوگانگی‌ها در نظریۀ میدان‌های کوانتومی، بنیادینگی رابطه‌ای نسبی است. همچنین، استدلال خواهد شد که اگر ساختارهای تقارنی پیشنهادیِ نظریۀ کوانتوم در رابطۀ بنیادینگی وارد شود، آنگاه فیزیکالیسم نظریه‌ای نامنسجم می‌شود. این موارد در کنار سایر استدلال‌های مطرح در مقاله نشان می‌دهند که فیزیکالیسم به صورتی دیگر نیاز دارد. در انتهای مقاله برخی از این صورت‌ها به ‌بحث گذاشته می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 88
نویسنده:
منوچهر شامی نژاد ، حسین اترک ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای روان‌درمانگر معاصر، اروین یالوم، در درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن می‌پردازد. یالوم روان‌درمانگری اگزیستانسیال از نوع سارتری است که تلاش دارد براساس مبانی فلسفی خداناباوری، دین‌ناباوری و آخرت‌ناباوری، مسئلۀ اضطراب مرگ را با راهکارهای وجودی کاهش دهد. وی معتقد است انسان به‌صورت تصادفی به این جهان فاقدمعنا پرتاپ شده است و چاره‌ای جز جعل معنا برای آن ندارد. ازنظر وی، انسان در دنیا با چهار دغدغۀ وجودی مهم، یعنی مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی مواجه است که مسئلۀ مرگ دراین‌میان از همه مهم‌تر است. وی به‌عنوان روان‌‌درمانگرِ وجودی، با رویکردی طبیعت‌گرایانه و خداناباورانه و با نگاهی نیست‌انگارانه به مرگ، واقعیت مرگ را به‌عنوان دغدغۀ وجودی انسان می‌پذیرد و تلاش می‌کند با راهکارهایی چون مرگ‌اندیشی، داشتن بینش وجودی به مرگ، تفکر درباب هستی، خودافشاگری، افزایش رضایتمندی از زندگی، حساسیت‌زدایی از مرگ، خلّاقیت و موج‌آفرینی، اضطراب مرگ‌ را درمان کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 10