جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > متافيزيك > 1398- دوره 11- شماره 28
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
مسعود الوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
منطق می‌گوید از یک مجموعه‌ای از گزاره‌ها، به‌عنوانِ مقدمه، چه گزاره‌ایی برمی‌آید. منطق می‌گوید چه زمانی استدلال‌ها معتبر است و منطق می‌تواند ناسازگاری نظریه‌ها را نشان می‌دهد. ادعا بر این است که علاوه‌بر این، منطقْ فرد را ملزم می‌کند به استلزامات باورهای خود باور داشته باشد و از باورهای ناسازگار بپرهیزد. دراین‌صورت، به نظر می‌رسد منطق به جز بررسی درستی استدلال‌ها، دارای شأنی ویژه است. این شأن ویژه که آن را هنجارمندی منطق می‌خوانند، دستوراتی برای مجردِ اندیشیدن صادر می‌کند و بدین ترتیب، آن را از سایر علوم متمایز می‌کند. فرگه ازجمله مدافعان هنجارمندی منطق است که منطق را همچون اخلاق، علمی هنجاری می‌داند و درمقابل، هارمن معتقد است که علم منطق هیچ‌گونه دخالتی در ارزیابی و راهنمایی استدلال‌های روزمرۀ انسان‌ها ندارد. در این بین، مک‌فارلین با بیان دقیق مسئلۀ هنجارمندی منطق بر آن است که کم‌اشکال‌ترین صورت از این مسئله را به دست دهد؛ ولی فیلد با برداشتی اساساً هنجارین از مفهوم استلزام تلاش دارد تا هیچ مانعی بر سر راه هنجارمندی منطق باقی ‌نگذارد. نگارنده درپایان، نظر خود را دربارۀ هنجارمندی منطق خواهد گفت.
صفحات :
از صفحه 181 تا 196
نویسنده:
احمد عبادی ، محمدمهدی عموسلطانی فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نگاه نوخاسته‌گرایان ویژگی‌ها، آگاهیْ صرفاً ویژگی‌ای است که از فرایندها و همسازی‌های ریزترین اتم‌ها، مولکول‌ها، پروتئین‌ها، پلیمر‌ها، سلول‌ها تا بافت‌ها، ارگان‌ها و اندام‌ها، براثر تعامل با کل جهان هستی و گذر از مراحل تکامل نوخاسته شده است و به این زیرلایه‌ها فروکاسته نمی‌شود؛ بلکه تمایز وجودی با اجزا و ساختار سیستمِ زیرلایۀ فیزیکی، شیمیایی و عصبی خود دارد؛ درعین‌حال، خصوصیتی نیست که حاکی از جوهر ذهن/نفس باشد. درمقابل، نوخاسته‌گرایی جوهری، بر تحقق جوهر مجردِ نفس/ذهن استدلال کرده است. تجزیه، تحلیل و تکمیل فلسفی‌ـ‌استدلالی این دو مدعا، مسئلۀ اصلی است. نوخاسته‌گرایان ویژگی‌ها، به‌دلیلِ نگاه سیستمی و وابستگیِ آگاهی به حالات عصبی و نواحی مغزی و نیز مشاهدۀ اختلالات عصبی‌ـ‌روان‌شناختی، حالت آگاهی را به زیرلایۀ عصبی نسبت می‌دهند و وجود جوهر ذهن/نفس را نمی‌پذیرند؛ ولی براساسِ خصوصیات آگاهی ازجمله منظر اول‌شخص، ارجاع، وحدت ذهنی، کیفیات ذهنی (کوالیا)، علّیت ذهنی آگاهی، وضع‌نداشتن و محال‌بودن انطباع آن بر ماده، اتمی و انفعالی‌نبودن، بلکه ارتباطی، تفسیری و استنباطی و ابداعی‌بودنِ آگاهی، می‌توان بر تحقق جوهر مجرد ذهن/نفس استدلال کرد. منشأ اختلالات اعصاب و روان، تعلق ذاتی نفس به بدن در مرتبۀ گیاهی و تعلق عارضی آن در مرتبۀ جوهری است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 168
نویسنده:
سید جمال سامع ، محمدجواد صافیان ، علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: با خارج شدن فلسفه‌های غربی از اطلاق اولیه‌شان این پرسش پیشاروی تفکر قرار گرفت که اندیشه‌ها چگونه می‌توانند با یکدیگر ملاقات کنند و نسبت آنها با یکدیگر چیست؟ این پرسش اساسی زمینه‌ساز آن نحو از اندیشیدنی شد که بعدها به مدد اندیشه‌ی متفکران متعدد فلسفه‌ی تطبیقی نام گرفت. اما فلسفه‌ی تطبیقی بیش از آن‌که یک روش یا یک الگو باشد، افقی بود که امکان ملاقات اندیشه‌ها را با یکدیگر بررسی می‌کرد. فلسفه‌ی تطبیقی در اساس خود بیشتر یک پرسش بود تا یک پاسخ و وروش؛ پرسش این است که شرط امکان روی‌آورندگی به غیر چیست؟ موضوع نوشتار حاضر بازخوانش مولفه‌ها و پاربن‌های اساسی تفکر هایدگر در جهت نشان دادن امکان‌های تطبیق در آنها و ذکر مختصر نمونه‌هایی است که هایدگر بر اساس این مولفه‌ها به دیگز متفکران روی آورده است. استدلال مقاله این است که هایدگر در دوره‌های متعدد فکری‌اش عمیقاً درگیر پرسش محوری فلسفه‌ی تطبیقی بوده است، وی با این‌که هرگز از عنوان فلسفه‌ی تطبیقی بهره نجست، فلسفه را عین مواجهه با دیگری لحاظ کرد. از نظر او وظیفه‌ی تفکر پی‌جویی مداوم سرآغازهای جدید برای اندیشه است؛ روی‌آورندگی اندیشه‌ی وی به پیشاسقراطیان، تفکر شاعرانه‌ی هولدرلین و مواجهه با سنت‌های شرقی شاید روشن‌ترین نمونه‌های این پی‌جویی‌ها باشند. پرسش راهنمای مقاله این است که آیا می‌توان بر اساس مولفه‌های بنیادین اندیشه‌ی هایدگر به طرحی برای فلسفه‌ی تطبیقی و پرسش محوری آن درمورد امکان مواجهه با دیگری رسید؟
صفحات :
از صفحه 169 تا 180
نویسنده:
سیدعلی کلانتری ، روح الله ابراهیم پور اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جرج ادوارد مور متوجه شد جملاتی مانند «P؛ اما من باور ندارم که P» و «P؛ اما من باور دارم که ~P» می‌توانند محتوای صادقی داشته باشند؛ اما اظهارشان پوچ و بنابراین پارادوکسیکال است. همچنین او دریافت که این جملات اگر به‌صورتِ سوم‌شخص و یا در قالب زمان گذشته اظهار شوند، اظهارشان پوچ نیست. پس از مور نیز مشخص شد علاوه‌بر اظهارپذیرنبودن این جملات، آنها نمی‌توانند به‌درستی باور شوند. در این مقاله ابتدا به معرفی مهم‌ترین ویژگی‌های این نوع جملات پرداخته می‌شود و سپس ضمن معرفی رویکرد اظهاری مور دربارۀ این جملات، استدلال می‌شود که می‌توان دستِ‌کم چهار نقد مهم را به این رویکرد وارد دانست و درنتیجه، این رویکرد نمی‌تواند تبیین کارآمدی دربارۀ پارادوکس مور ارائه کند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 134
نویسنده:
فریده آفرین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت به‌‌دقت یک انشعاب برای زیبایی‌‌شناسی ذوقی در نظر گرفت که مستقل و خودمختار است و به‌‌طور مستقیم از عرصۀ علاقه‌‌های نظری و عملی، حسی و از امر مطبوع و خیر متمایز است. او دو نوع زیبایی آزاد و وابسته را از هم متمایز کرد و بیان زیبایی وابسته در حکم زیبایی‌‌شناختی را نمادی از مفاهیم اخلاقی در نظر گرفت. وجه نظر زیبایی‌‌شناس هنگام بیان حکم محض ناظر به طرح و ترکیب‌‌بندی صرف به شمار می‌‌آمد و حکم زیبایی‌‌شناختی غیرمحض با دقت در مواد آزاد یا رنگ‌‌ها و صداها و اشکال ساخته می‌‌شد. در این صورت مفاهیم اخلاقی به‌‌عنوانِ نمادی از زیبایی محض به‌‌عنوانِ محمول حکم بیان می‌‌گردند. در نظر کانت، زیبایی فی‌‌نفسۀ نقوش اسلیمی در زمرۀ اطلاق مفاهیم فاهمه و نیز شناخت نظری نبود؛ اما آیا طبقه‌‌بندی کانت از اسلیمی به‌‌عنوانِ زیبایی آزاد، می‌‌تواند بستری مناسب برای دیگر رویکردها و نگرش‌‌ها به هنر اسلامی فراهم آورد؟ خود واقعۀ زیبایی محض برآمده از هماهنگیِ پیشین‌‌بنیاد فاهمه و مخیله به‌‌منزلۀ بستری برای ورود به رویکردهای دیگر محسوب می‌‌شود؛ به‌‌علاوه پشتیبان و عمق‌‌دهنده به آرای افرادی محسوب می‌‌شود که خواهان برطرف‌‌کردن نقصان‌‌های روش‌‌شناختی مختلف سنت‌‌گرا، عرفانی و نمادین هستند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
نویسنده:
عبدالرضا صفری ، امراله معین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر می‌کوشد نشان دهد در آموزۀ روان‌شناختی پدیدارشناسی به‌سببِ کاربست روش فروکاست آیدتیک، ادراک معرفت‌شناختی آگاهی به ادراک زیبایی‌شناختی آگاهی تبدیل می‌شود. دستاورد مهم این مقاله تمرکز بر این چرخش انقلاب‌گونه است که تمهیدات آن از هوسرل و آموزۀ فروکاست آید‌تیک او مایه می‌گیرد؛ زیرا براساسِ این روش، حیات استعلایی آگاهی از حالت شهود ذوات در ذهنیت محض به علمی عینی‌کننده تبدیل می‌شود تا سبب قوام‌بخشی (وجودبخشی) اشیا شود؛ اما سرانجام کاربست آموزۀ فروکاست آیدتیک نزد هیدگر قرارگرفتن وجود خاص آدمی به جای آگاهی است تا آگاهی‌ـ‌اگزیستانس پدیدار شود. نویسنده نتیجه می‌گیرد براساسِ کاربست این آموزه و یکی‌شدن آگاهی و آزادی که شاخصۀ مهم اگزیستانس است، در نزد سارتر هدف نهایی آموزۀ فروکاست آیدتیک، عدم‌سازی است؛ زیرا آگاهی محض، خالی از محتوا و عدم است. به این ترتیب، آگاهی در عین حال که خودانگیختگی است، آگاهی هم هست؛ لذا آگاهیْ صرافت محض و فاقد ماهیت شناخته می‌شود و می‌توان آن را به «طرح» تعریف کرد؛ زیرا می‌تواند خود را آزادانه بیافریند، انتخاب و ابداع کند. پس آگاهی همان اگزیستانس است. این گونه از ادراک حیات استعلایی آگاهی را می‌توان عمیق‌ترین ریشۀ ادراک زیبایی‌شناسی آگاهی دانست که سرانجام پدیدارشناسی را به «فلسفۀ عمل» تبدیل می‌کند؛ اما نمونه‌های مهم خودانگیختگی و نظرگاه زیبایی‌شناختی آگاهی که در اینجا طرح آگاهی خوانده می‌شود، در تخیل و عواطف به‌روشنی دیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 135 تا 150
نویسنده:
مسعود صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله در مقام تعریف، تبیین اهمیت و جایگاه آزمایش‌‌‌‌های فکری در فلسفه است. در گام نخست تاریخچه‌‌‌‌ای موجز از چگونگی پیدایش اصطلاح آزمایش فکری و نقش آن در تاریخ اندیشه بیان شده است. در گام دوم، دو تعریف مهم سورنسن و گندلر از آزمایش‌‌‌‌های فکری مورد تحلیل قرار گرفته و پس از اشاره به چهار رهیافت کلی به آزمایش‌‌‌‌های فکری، نقش شهود در آنها بررسی شده است. همچنین دربارۀ تفاوت آزمایش‌‌‌‌های فکری با پدیده‌‌‌‌های به‌‌‌‌ظاهر مشابهی چون داستان‌‌‌‌های علمی‌‌‌‌ـ‌‌‌‌تخیلی و حِکمی، آزمایش‌‌‌‌های آرمانی و براهین ریاضی بحث شده است. گفتنی است که پس از واکاوی نقش تخیل در آزمایش‌‌‌‌های فکری، به تحلیل بیشتر نقش آزمایش‌‌‌‌های فکری در فلسفه پرداخته شده است؛ نقشی که درواقع در چهار کارکرد اصلیِ تبیین نمونه‌‌‌‌های نقضی، نظریه‌‌‌‌پردازی، تأیید یک تئوری و تبیین ارتباطات ضروری بیشتر تبلور یافته است. همچنین انسان معلّق ابن‌‌‌‌سینا نیز به‌‌‌‌عنوانِ مصداق اتم آزمایش فکری نزد فیلسوفان مسلمان به‌‌‌‌اجمال تحلیل شده است. فلسفۀ اخلاق نیز براساسِ یافته‌‌‌‌های مقاله به‌‌‌‌عنوانِ گره‌‌‌‌گاه اصلی فلسفه با آزمایش‌‌‌‌های فکری شناخته شده است.
صفحات :
از صفحه 67 تا 80
نویسنده:
بهرام علیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقض خودآیینی اخلاق و معضل بی‌دلیلی‌ (دل‌بخواهی‌گری‌‌) دو مشکل عمدۀ‌ نظریۀ فرمان الهی است. آئودی مدّعی است که با پذیرش مبنایی پیشینی برای نظریۀ فرمان الهی می‌تواند به هر دو مشکل پاسخ دهد. بنابر دیدگاه آئودی، ویژگیِ «الزام» با ویژگیِ الهیاتیِ «فرمان‌پذیری»‌ این‌همان است؛ اما هر دوی این ویژگی‌ها‌ بر ویژگی‌های‌ غیراخلاقی (طبیعی) مبتنی هستند. ابتنای ویژگی‌های‌ اخلاقی (الهیاتی) بر ویژگی‌های‌ طبیعی پیشینی و ضروری است. درنتیجۀ چنین رابطه‌ای‌، اصول بنیادین اخلاق حقایقی ضروری به شمار می‌آیند‌ و حقایق ضروری به خواستِ خداوند متعیّن نمی‌شوند‌. این سخن بدین معناست که شناخت مفاهیم اخلاقی، مستقل از مفاهیم الهیاتی، امکان‌پذیر‌ است. در این مقاله تلاش شده است تا نشان داده شود که نظریۀ فرمان الهیِ آئودی با آزادانه‌دانستنِ فرمان‌های‌ خداوند، که نظریه‌ای‌‌ مشهور و پذیرفته‌شده در میان دین‌داران است، در تعارض است. مقالۀ حاضر برای نشان‌دادن این تعارض، از سه‌گانۀ‌ (تریلما) مورفی بهره برده است‌. مورفی این سه‌گانه‌ را بر ضد همۀ خوانش‌های‌ نظریۀ فرمان‌ الهی که به این‌همانی ویژگی‌های‌ اخلاقی و ویژگی‌های‌ الهیاتی قائل‌اند‌ مطرح کرده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 96
نویسنده:
سید مهدی بیابانکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علوم شناختی دانشی میان‌رشته‌ای است که به مطالعه چیستی ذهن و نحوه عملکرد آن می‌پردازد. در مقابل، دلمشغولی متافیزیک، مطالعه و کشف ساختارهای عینی واقعیت است. به غیر از «متافیزیک ذهن» که نقطه اشتراک این دو حوزه به شمار می‌آید، ارتباط چندانی میان آن‌ها متصور نیست. با اینحال، گولدمن -فیلسوف معاصر- معتقد است هر چند مطالعه ذهن تنها بخشی از متافیزیک به شمار می‌رود، اما در جریان هر تحقیق متافیزیکی نقش ایفا می‌کند. از نظر او، مطالعه ذهن بخشی از هر تحقیق متافیزیکی است، حتی آن دسته از تحقیقات متافیزیکی که پرسش از ذهن و حالات ذهنی هدف آن‌ها نیست. او پروژه‌اش را «متافیزیک طبیعی‌شده» می‌نامد و بر اساس آن، می‌کوشد نشان دهد که یافته‌های علوم شناختی، نقش اساسی در پذیرش یا رد یک نظریه متافیزیکی ایفا می‌کنند. هدف ما در این مقاله، تحلیل و بررسی رابطه متافیزیک و علوم شناختی بر مبنای متافیزیک طبیعی شده آلوین گولدمن است. بر این اساس، نشان خواهیم داد که هر چند یافته‌های علوم شناختی می‌توانند نقش قابل توجهی در متافیزیک ذهن و متافیزیک‌های مفهوم‌گرا داشته باشند، اما نقش آن‌ها در متافیزیک‌های واقع‌گرا محل تردید است. بعلاوه، نشان خواهیم داد که یافته‌های علوم شناختی به تنهایی و بدون بهره‌گیری از یک پیش‌زمینه متافیزیکی نمی‌توانند در داوری‌های متافیزیکی نقش‌آفرینی کنند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 66
نویسنده:
محمدامین خلیلیان ، مسعود علیا ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رومن اینگاردن یکی از برجسته ترین نمایندگان زیبایی شناسی پدیدارشناختی است. اینگاردن بنیان پدیدارشناسی خود را بر زیبایی شناسی استوار می کند. او برای اثر هنری موجودیتی متفاوت قائل است. آثار هنری به باور او ابژه هایی متعین و خودآیین نیستند و برای هستی یافتن به کنش های قصدی خالق و مخاطبانشان وابسته اند. اثرهنری "ابژه قصدی بین الاذهانی" به حساب می آید و اثر موسیقایی یکی از بهترین مصادیق ابژه قصدی محسوب می شود. در این مقاله از رهگذر بررسی دو مفهوم اساسی طرح واره سازی و انضمامی سازی، گام به گام نشان خواهیم داد که در نظر اینگاردن این ابژه قصدی ساختاری طرح واره و ناتمام دارد که با امکان انضمامیت یافتن به ابژه زیباشناختی مبدل می شود. اثر هنری ساختار معناشناختی بسته ای نیست که به دست مخاطب آشکارگردد، بلکه موجودیتی گشوده است که معنای آن از میان انضمامیت یابی های متنوع بر می آید. بدین سان، اینگاردن با طرح این تمایزات هستی شناسانه، اثر هنری را به موجودیتی همواره زنده و نوشونده تبدیل می کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 12
  • تعداد رکورد ها : 12