جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > متافيزيك > 1399- دوره 12- شماره 29
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
سید مجید صابری فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکانیک کوانتومی در یک قرن گذشته اصل علّیت را به‌چالش ‌کشید و این موضوع، توجه بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان را برانگیخت. برای تبیین چگونگی نقض اصل‌ علّیت توسط نظریۀ کوانتومی، لازم است تعابیر گوناگون مکانیک ‌کوانتومی و تقریرهای متفاوت اصل ‌علیت بررسی شوند. تاکنون در فلسفۀ اسلامی مطالعۀ عمیقی دربارۀ تقابل احتمالی بین نظریۀ کوانتوم و اصل علّیت صورت نگرفته است و تبیین ارتباط میان اصل علّیت در فیزیک و فلسفۀ اسلامی نیاز به مطالعات گسترده‌ای دارد؛ از این‌رو، این پژوهش با رویکردی میان‌رشته‌ای، ابتدا به مطالعۀ مفهوم اجمالی اصل علّیت در فلسفۀ اسلامی می‌پردازد؛ سپس، چگونگی تقلیل اصل علّیت در فلسفۀ غرب را بر اثر غلبۀ مکانیک نیوتنی به اصل علّیت ‌علمی و پیش‌بینی‌پذیری بیان می‌کند و در انتها نشان می‌دهد نقض این علّیت علمی در مکانیک کوانتومی به‌معنای نقض علّیت در فلسفۀ اسلامی نیست.
صفحات :
از صفحه 165 تا 181
نویسنده:
محسن بهلولی فسخودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیزیکالیسم مدعی است تمام واقعیت‌های جهان، فیزیکی هستند. برهان معرفت، فیزیکالیسم را نمی‌پذیرد؛ زیرا معتقد است هنگام تجربۀ پدیده‌های جهان، معرفتی برای شخص حاصل می‌شود که از جنس دانش فیزیکی نیست. فرضیۀ توانایی عقیده دارد آنچه هنگام تجربه حاصل می‌شود از جنس دانش فیزیکی جدید نیست؛ بلکه به بروز توانایی‌های سه‌گانۀ تشخیص، تخیل و یادآوری در شخص منجر می‌شود؛ پس برهان معرفت ناکارآمد است. مسئلۀ پژوهش این است که آیا فرضیۀ توانایی به‌عنوان مدافع فیزیکالیسم راه‌حلی واقعی در مقابل برهان معرفت قلمداد می‌شود. هدف پژوهش، حمایت از فرضیۀ توانایی است. این پژوهش نشان می‌دهد در مرحلۀ تجربه‌کردن نوعی معرفت پدیداری برای شخص حاصل می‌شود که مبتنی‌بر معرفت گزاره‌ای پیشین اوست؛ پس معرفت به علوم فیزیکی منحصر نیست و به‌این‌معنا، فرضیۀ توانایی نادرست است؛ اما معرفت پدیداری پس از آن به دانستن چگونگی و بروز توانایی‌های سه‌گانۀ مندرج در فرضیۀ توانایی بدل خواهد شد؛ درنتیجه، فرضیۀ توانایی به‌رغم درست‌بودن قادر به رد برهان معرفت نیست و ازاین‌رو، فیزیکالیسم نادرست است.
صفحات :
از صفحه 183 تا 196
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اغلب، نام هوسرل و هایدگر را آنچنان با هم می‌آورند که گویی آنها متفکرانی هستند با اختلافات جزئی که به موضوعی مشترک پرداخته‌اند و در یک شهر تدریس کرده‌اند و یکی اندیشه‌های دیگری را به‌طور مستمر و بر وفق رأی دیگری ادامه داده است. این توصیف گرچه مطابق با آن چیزی است که هوسرل زمانی دربارۀ هایدگر آرزویش را داشت، با واقعیات تاریخی جور درنمی‌آید. در این پژوهش سعی شده است وجوه افتراق پدیدارشناسی هایدگر و هوسرل با استناد به درس‌گفتارهای اولیة هایدگر توضیح داده شود. به‌طورِ خلاصه، هایدگر چندین ایراد به پدیدارشناسی هوسرل وارد می‌کند: 1) ایراد نخست این است که هوسرل آزمون زیستة عالم محیط را نادیده می‌گیرد؛ 2) ایراد دیگر هایدگر به هوسرل این است که او می‌پندارد می‌تواند خود را از تمامی تعلقات و ارتباطات به فرادهش (سنّت) فکری آزاد کند؛ 3) هایدگر با طرح «هرمنویتیک واقع‌بودگی»، با تلقی هوسرل از پدیدارشناسی درمی‌افتد‌‌ و پدیدارشناسی را علم سرآغازینی مقدم بر نظریه تعریف می‌کند؛ و بالاخره باید به تفاوت برداشت هایدگر از مفهوم حیث التفاتی که او آن را پروا می‌خواند با آنچه هوسرل از آن مراد می‌کند، یعنی درک‌کردن چیزها اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 164
نویسنده:
پیمان پورقناد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایدۀ‌ اصلی مندرج در فرضیۀ‌ ذهن مبسوط این است که قلمروِ ذهنْ به بدن یا سیستم عصبی محدود نیست. ادعا این است که برخلاف دیدگاه سنّتی (فیزیکالیستی) که ذهن را به مغز محدود می‌کند‌ و مطابق آن مرزهای ذهن بر مرزهای مغز و سیستم عصبی منطبق می‌شود‌، حالات ذهنی و شناختی می‌توانند‌ به خارج از مرزهای سیستم عصبی بسط پیدا کنند. در این پژوهش، تلاش بر این است که علاوه‌بر شرح و بیان استدلال‌هایی در تأیید این فرضیه، به برخی اشکال‌ها و محدودیت‌های‌ ناشی از آن پرداخته شود. انتقادی در این پژوهش ملهم از استدلالی موسوم به «استدلال معرفتی» است. مطابق این انتقاد، حالات پدیداری را نمی‌توان‌ به سیستم‌های‌ ترکیبی متشکل از سیستم عصبی و عنصر محیطی نسبت داد. به‌علاوه، نشان داده می‌شود که فرضیۀ‌ ذهن مبسوط، در بهترین حالت، تنها به حالات غیرآگاهانه محدود می‌شود‌ و البته به نظر نمی‌رسد‌ با پذیرش این قید بزرگ، مدافعان این فرضیه در بیان این ادعا موجه باشند که با محدودکردن دامنۀ‌ بسطِ مفهوم «ذهن»، مدلولشان‌ از این لفظ همچنان به‌اندازۀ‌ کافی با مدلول مدافعان دیدگاه سنّتی هم‌پوشانی معنایی دارد. انتقاد دیگر به این فرضیه، به این اشاره دارد که مفهوم سنّتی ذهن به‌لحاظِ تبیین و پیش‌بینی‌ باروَر بوده است؛ حال آنکه بعید است مفهوم مبسوط ذهن به چنین انتظام‌های‌ متعدد قانون‌واری‌ منجر شود.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
نویسنده:
سید مسعود زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریض هایدگر به تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» (ζώον λόγον έχον/زُوون لِگون اِشون) فصلی مفصل و همواره گشوده در اندیشۀ اوست. به‌خصوص ترجمه، و به‌زعمِ او تفسیر لاتینی آن animal rationale (حیوان عاقل) بارها در آثار هایدگر پس از 1935 در خدمت نقادی‌های همه‌جانبه‌اش بر مابعدالطبیعۀ غربی مشاهده می‌شود. حیوان عاقلْ فهمی از انسان را بازمی‌گوید که در بُن مابعدالطبیعه و بر پی‌اش در بنیان تاریخ فکر و فرهنگ مغرب‌زمین هست. نوشتۀ حاضر بر آن است که موضوعیت و اهمیت این تعریف را در اندیشۀ هایدگر نشان بدهد. مباحث مربوط به تعریف ارسطویی به‌طورِ کلی در دو جهت اصلی بسط داده می‌شود: نخست، پرسش از انسان، ولی به‌اعتبارِ آنکه درحقیقت مضمون و محتوای پرسش از وجود است؛ دوم، مسئلۀ زبان؛ اما تأکید پژوهش حاضر بر مسائل مربوط به زبان است. نخست «مقدمه»، موضوعیت پرسش از انسان و نیز تعلقش به پرسش از وجود را نشان می‌دهد. پس از آن، بخش اول براساسِ درس‌گفتار مفاهیم اصلی مابعدالطبیعه حدود تقریبی نظام مسائل زبانی برآمده از این تعریف را معلوم می‌کند. هایدگر مبنایش را برای طرح آنها بر λόγος (لوگوس) به‌معنای نطق یا سخن می‌گذارد که آن را هم از همین تعریف ارسطو برگرفته است. سرانجام، بخش دوم همان مسائل را در وجود و زماننشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 130
نویسنده:
لطف الله نبوی ، محسن شعبانی صمغ آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ربط‌ونسبت کل‌ها به اجزائشان یکی از درون‌مایه‌های‌‌‌ بنیادینِ متافیزیک ترکیب است: آیا کل‌ها اموری زائد بر اجزای خود هستند؟ و آیا کل‌ها با اجزای خود (به‌نحوِ جمعی) این‌همانی دارند؟ تز موسوم به ترکیب-به‌مثابۀ-این‌همانی پاسخی مثبت به این دو پرسشِ هم‌ارز اخیر است؛ اما از این تز دو روایت وجود دارد: تز ضعیف و قوی. براساس تز ضعیف، نسبت کل‌‌ها با اجزای خود این‌همانی، به‌معنای دقیق و منطقی این کلمه نیست؛ بلکه نسبتی است که به این‌همانی شباهت دارد. براساس تز قوی، کل‌ها با اجزای خود، به‌معنای دقیق و منطقی کلمه، این‌همان هستند. در این نوشتار، ابتدا به تقریر و صورت‌‌بندی منطقی این دو روایت پرداخته می‌شود. سپس استدلال‌های مبتنی‌بر معیار خسّت هستی‌شناختی نقد می‌شود. هر دو روایت ضعیف و قوی از تز ترکیب-به‌مثابۀ-این‌همانی مدعی‌اند از تز رقیب خود ـ‌ این ایده که کل با اجزای خود نااین‌همان است‌ ـ‌ خسّت هستی‌شناختی بیشتری دارند و درنتیجه، به‌شرطِ اینکه قدرت تبیینی تزهای رقیب برابر باشد، عَقلا بر رقیب خود مرجّح‌اند. در نوشتار حاضر نشان داده شده است که هر دو روایت قوی و ضعیفِ تز ترکیب‌ـ‌به‌مثابۀ‌ـ‌این‌همانی به دشواری‌های سمنتیکی و متافیزیکی معتنابهی دچارند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 78
نویسنده:
محمد بیدهندی ، بیت اله ندرلو ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر بعد از گشت تلاش کرد تا تفکر دربارۀ حقیقت وجود را درقالبی شاعرانه یا متفکرانه پی بگیرد. ثمرۀ این تلاش او طرح مفاهیم و اصطلاحاتی است که در گفتمان‌های رایج فلسفۀ مدرن و معاصر غیرمنطقی قلمداد می‌شوند و به‌عنوانِ امری رازورانه توصیف می‌شوند. اصطلاح حضرات اربعه یا چهارگانه[1] یکی از این اصطلاحات است که نقشی بنیادین در طرح مباحث مربوط به حقیقت وجود در فلسفۀ متأخر هایدگر دارد. هایدگر در سال‌های 1950 و 1951 طی دو سخنرانی با عناوین چیز[2] و بناکردن، سکونت‌کردن، فکرکردن“Bauen, Wohnen, Denken” تلاش می‌کند تا مفهوم حضرات اربعه را با محوریت دو کلیدواژۀ چیز و سکنا‌گزیدن مورد تأمل قرار دهد و نسبتِ آن را با بحث حقیقت وجود بنمایاند. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر متن این دو سخنرانی که بسیار دشواریاب هستند، جایگاه اصطلاح حضرات اربعه را در رابطه با تفکر هستی‌شناختی‌ـ‌تاریخی هایدگر متأخر نشان دهد.
نویسنده:
محمدمهدی اردبیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم بیلدونگ یکی از مفاهیم اصلی‌ای است که در بیش از سه قرن اخیر در فضای فکری و فرهنگیِ غرب تأثیرگذار بوده است. این مفهومْ هم ازحیث لغت‌شناختی و هم ازحیث کاربردش در عرصه‌های مختلف، دلالت‌های چندگانه و به‌شدت متنوع را دربرمی‌گیرد که همین امر نه‌تنها فهم، حتی ترجمۀ آن به زبان‌های غیرآلمانی (از انگلیسی و فرانسوی گرفته تا عربی و فارسی) را دشوار کرده است. پژوهش حاضر، پس از واکاویِ معنای این اصطلاح و تأثیر آن در حوزه‌های مختلف معرفتی و فرهنگی، منطقاً ابتدا به ریشه‌شناسیِ لغوی این اصطلاح و ماجرای پیدایشش در قرون وسطی و اشاعه‌اش در قرن هجدهم در آلمان خواهد پرداخت. در گام سوم، به‌موازاتِ این ریشه‌شناسیِ لغوی، تاریخچه‌ای از کاربرد آن در فضای فکری و فرهنگی آلمان ارائه خواهد شد تا بتوان به‌کمکِ آن، کارکردهای مختلف این اصطلاح را بررسی کرد. در گام چهارم، شبکۀ مفهومی‌ای از دلالت‌ها، تقارن‌ها و تقابل‌های این اصطلاح با سایر اصطلاح‌های مرتبط با آن ترسیم خواهد شد. تازه بر این اساس است که می‌توان در گام پنجم، به هدف اصلی این پژوهش، یعنی ارائۀ نوعی دسته‌بندی از معانی مختلف اصطلاح بیلدونگ دست یافت. این پژوهش، پس از دست‌یافتن به این هدف اصلیْ دو گام دیگر را نیز در مقام مؤخره‌ای اجمالی طی خواهد کرد و در گام هفتم و انتهایی، در عین اشاره به تعارض درونی و انسداد نهفته در مفهوم بیلدونگ، به برخی امکانات انتقادی این مفهوم اشاره خواهد شد و طرحی مقدماتی برای پژوهش‌های آینده ارائه خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 13
نویسنده:
ذوالفقار همتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازجمله نکات مشترک زیبایی‌شناسی هیوم و کانت، ذهنی‌بودن آن است که با قوۀ ذوق ادراک می‌شود؛ اما در بررسی نظر آنها نوعی پارادوکس یا تعارض مشاهده می‌شود. بدین‌صورت که ازسویی احکام ذوق ذهنی، شخصی و وابسته به سلیقۀ فرد هستند و می‌توان گفت ادراک هر کسی معتبر است. ازسوی دیگر، فهم مشترکی از احکام آن در میان مردم وجود دارد و همگان تا حد زیادی در خصوص زیبایی یا زشتی توافق دارند؛ بنابراین، تمامی احکام ذوق کلی‌اند؛ درحالی‌که هیوم می‌کوشد با توسل به روش تجربی خود، با استفاده از احساس داوران راستین به‌عنوانِ معیار ذوق، این تعارض را برطرف کند، کانت با استفاده از آموزۀ فلسفه خود، یعنی ایدئالیسم استعلایی و توسل به مبنای فوق‌محسوس راه‌حلی برای این تعارض ارائه می‌دهد. این پژوهش درصدد است ضمن بررسی این تعارض و راه‌حل آن ازنظر هر دو فیلسوف، نشان دهد کانت در نظریۀ تعارض ذوق خود متأثر از هیوم است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 111
نویسنده:
محمد اصغری ، بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 12