جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فرهنگ پژوهش > 1396- دوره 10- شماره 31
  • تعداد رکورد ها : 4
نویسنده:
حکیمه مهدیه نجف آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ماهواره به عنوان یکی از رسانه‌های جدید با سطح وسیع‌تری از اطلاع‌رسانی و ارضاء نیازهای متنوع از مخاطبین به عنوان یکی از رسانه‌های پرطرفدار مطرح است. که امروزه با توجه به تأثیر چشم‎گیر برنامه‎های ماهواره‎ای بر تغییر فرهنگ و منش اخلاقی کشورهای مذهبی،به عنوان یکی از حربه‎های دشمن برای مبارزه با عقاید کشورهای مسلمان درآمده است. از آن جا که چندین شبکه‌ی فارسی زبان ماهواره بر خلاف موازین و قوانین ایران مشغول به فعالیت هستند و از این میان شبکه‌هایی با مد نظر گرفتن اهداف سازمان‌دهی شده، سعی در تهدید و تخریب عقاید تشیع دارند. لذا توجه و تمرکز بر ایجاد و روند تکاملی این شبکه‌ها نیازمند تحقیقات گسترده است و تنها در همین صورت است که می‎توان بسیاری از جریانات به وجود آمده از دل این شبکه‎ها و برنامه‎های آنها را مشخص و جریان شناسی کرد. هدف محقق از این جستار، جریان شناسی انتقادی شبهات مطرح علیه شیعه در سه شبکه ماهواره‎ای فارسی زبان«نور،کلمه، رساله حق» می‎باشد. از آن‎جایی که بحث جریان‌شناسی شبکه‎های ماهواره‎ای با یک سری اطلاعات طرح شده در دست شبهات مواجه هست. لذا روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مناسب به نظر رسید. تحقیق حاضر با نگاهی دقیق و عمیق از بررسی شبهات به این نتیجه رسیدکه «شیعه هراسی»، «ایران هراسی» و نشان دادن چهره‎ای منفور و خشونت از ایران در بین کشورهای منطقه مورد هدف شوم انگلیس و وهابیت می‎باشد.
صفحات :
از صفحه 86 تا 114
نویسنده:
ام البنین رجالی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
انبیاء همچنان پس از هزاران سال برای انسانها مهم هستند و فهم جزئیات زندگی پیامبران برایشان آموزنده و جذاب است. همین امر سبب شده است که داستان این پیامبران دست مایه‌ی صنعت سینما قرار گیرد؛ که آخرین نمونه آن سینمایی آمریکایی نوح است. این پژوهش در راستای پاسخگویی به این پرسش است که قرآن داستان حضرت نوح(ع) را چگونه روایت می‌کند که به ایمان انسان منجر می‌شود در حالی که روایت هالیوودی داستان حضرت نوح، ایمان را می‌زداید؟ برای پاسخ به این سوال با روش تطبیقی، روایت قرآنی حضرت نوح(ع) با روایت هالیوودی آن مقایسه شد. نتیجه آنکه روایت هالیوودی نوح را به خصوص در اوج داستان می­توان بر اساس دوگانه­ی «حقارت مردان مومن» در برابر «رسالت زنان مدرن» توضیح داد. نوح نماد مرد مومن است و نوه ­های دختری­اش نماد زنان مدرن­اند. در این فیلم، نوح به سبب ناتوانی و ضعفش به این نتیجه رسیده که برای تداوم حیات مادی، باید رسالت خود را به زنان مدرن واگذار کند. آیات پایانی سوره نوح(ع) در مقابل نگاه فوق بر مفهوم «بَیت» به معنای گسترده، به جای تقابل زن و مرد استفاده کرده است که با توجه به آن می­توان دوگانه «خانه مومن» در مقابل «بی­خانمان مدرن» را مطرح کرد که خانه بیانگر امنیت و آرامش است و بی­خانمان بر تنهایی انسان، ضلالت و آوارگی دلالت دارد. خانه مومن بر غفران و لباس بودگی (بخشش و پوشش) بنا شده است و بی­ خانمانی محصول کفران و عریان بودگی (ناسپاسی و نامستوری) است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 146
نویسنده:
محمد یوسفعلی تبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنا به نظر برخی اندیشمندان علوم اجتماعی،‎ روش‎شناسی علوم اجتماعی وبر در مباحث کنونی فلسفه و روش‎شناسی علوم اجتماعی جایگاه خاصی یافته است. فی المثل، کیت و اوری می‎گویند که «درک دیدگاه‎های پیچیده‎ی وبر نقطه‎ی آغازین مهمی برای بیشتر مباحث آتی است». اما از آنجایی که انظار وبر با دو مشکل اختصار و ابهام مواجهند، از سوی اشخاص مختلف مورد بازخوانی‎هایی متهافت واقع شده‎اند. یکی از راه‎های گره گشایی از این اجمال و ابهام، بررسی «جریان شناسانه» زمینه معرفتی‎ وبر است. گرچه در آثار نگارندگان کتب نظریات جامعه شناسی از این زمینه معرفتی بحث شده اما با دو مشکل عدم جامعیت و بررسی‎های فرد محورانه، و نه جریان‎شناسانه مواجه بوده است .با نگاه جریانی به زمینه معرفتی وبر آشکار می‎شود که شخصیت فکری او، مرکب از چند نحله فلسفی است. مهمترین بستر معرفتی که وبر در آن بالیده و بدان منتسب می‎باشد، سنت فکری ایده‎آلیسم آلمانی است. او با بزرگان نوکانتی در ارتباط نزدیک بوده و در اندیشه‎های هستی شناسانه و معرفت شناسانه خویش از آنها ملهم است؛ همچنین وبر در انسان شناسی‎اش شدیدا متاثر از رمانتیسم و فلاسفه اگزیستانس است. او در روش شناسی نیز بیشتر تحت تاثیر مکتب هرمنوتیک و تاریخ گرایی است. تاثیرات مارکسیسم بر وبر بیشتر در حوزه مسایلی است که توسط مارکس طرح شده است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 83
نویسنده:
زهرا خسروی کارشک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هربرت مارکوزه از چهره‎های اصلی مکتب فرانکفورت است که در شورش‎های سیاسی دهه 1960 میلادی به عنوان پیشوای سیاسی چپ نو شناخته شد. او از جمله نومارکسیستهایی است که بر ازبین رفتن تفکر رادیکال و استقلال رأی تاکید داشت. نظریه جامعه‎شناختی وی به این موضوع می‎پردازد که چرا و چگونه ایدئولوژی‎های محافظه‎کار در جوامع پیشرفته غلبه پیدا کرده و زوال کنش انقلابی و اندیشه انتقادی، به سلطه جامعه بر فرد منجر شده است؟ مارکوزه که در برگزیدن منظر انتقادی در مسیر اندیشه مارکس قدم برمی‎دارد سعی می‎کند آن محتواهایی را از اندیشه مارکس خارج کند که به فردیت و خودآگاهی پرداخته است. او در بازخوانی فلسفه هگل نیز به دنبال آشکار ساختن جوهر تفکر هگلی است تا نشان دهد که دستگاه فکری وی از گرایشات محافظه‎کارانه مبراست. مارکوزه زوال تفکر رادیکال و گرایش به محافظه‎کاری را در عصر حاضر به یک امر انسان‎شناختی و فلسفی راجع می‎داند. پرسش او این است که چه عواملی باعث شده فرد از استقلال‎رأی و خودآگاهی و نقد عقلی ناتوان گردد؟ نظریه مارکوزه متضمن حکمی درمورد انسان معاصر است مبنی بر اینکه انسان ظرفیتهای حقیقی وجود خود را از دست داده و تبدیل به انسانی ازخودبیگانه و تک‎ساحتی شده است. مارکوزه با این حکم نظریه جامعه‎شناختی خود را به نظریه‎ای فلسفی پیوند می‎زند. از دید وی تک‎ساحتی‎شدن فرد و جامعه در عصر حاضر به موجب پدیده‎ای عمیقتر و زیرین به وجود آمده است؛ ساختار جامعه که در دیالکتیک با ساختار ذهن قرار دارد طی فرایندی تاریخی از یک انحراف در مسیر اندیشه و عقل پدید آمده است. به عبارتی ازخودبیگانگی در یک امر تاریخی و معرفت شناختی ریشه دارد و آن نظرگاه سنتی فلسفه و دانش غربی است. او با کاوش در ظرفیتهای بیولوژیکی آدمی به دنبال کشف مبنایی برای تجدید ساختار ذهن و تغییر ساختار جامعه می‎گردد. در این راستا مارکوزه گفتگویی انتقادی با فروید برقرار می‎کند تا از امکانات تئوری تمدن وی بهره لازم را برای بازسازی نظریه خود برگیرد. او دلایلی را در نظریه فروید شناسایی می‎کند که برخلاف نظر فروید آشکار می‎کند پیشرفت در تمدن مستلزم سرکوب و کار اجباری نیست. مارکوزه استدلال می‎کند که با یک خوانش جدید از تئوری فروید و با توجه به پتانسیل تکنیکی اقتصادی موجود در جوامع صنعتی می‎توان به تمدنی ناسرکوبگر دست پیدا کرد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 4