جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
مقایسه نظر غزالی و یاسپرس در مورد مرگ‌اندیشی
نویسنده:
الهام خازنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر به منظور تبیین دیدگاه دو فیلسوف مر‌گ-اندیش، یعنی غزالی، متفکر قرن پنجم هجری و یاسپرس، متفکر قرن بیستم میلادی تدوین شده‌است. غزالی، مرگ‌اندیشی را نتیجه اندیشیدن به زندگی و محدودیت‌های آن می‌داند و معتقد است نوع نگرش افراد به مرگ، تعیین کننده شیوه و سبک زندگی آنان است. او بر این باور است که تنها به واسطه اندیشیدن به مرگ است که می‌توان به زندگی اخلاق مدار و هدفمند دست یافت و در این میان با توسل به معرفتی که حاصل از شناخت مبدأ و معاد است به کمال رسید. یاسپرس نیز مرگ‌اندیشی را ثمره تلاش انسان برای کشف رموز هستی و نیل به حقیقت خود می‌داند و آن را به عنوان یکی از موقعیت‌های مرزی و اسرار آفرینش در نظر گرفته و معتقد است که تنها با کشف حقیقت مرگ بر اساس ایمان است که می‌توان به معنای بودن و هستی نایل شد و زندگی اصیل را بنا کرد.
مبانی فلسفی معرفت شناسی زنانه نگر
نویسنده:
زهرا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهپژوهش حاضربه مبانی فلسفی معرفت‌شناسی زنانه‌نگر می پردازد؛ مبانی اگزیستانسیالیستی و مبانی پست‌مدرنیستی به عنوان مبانی فلسفی اصلی معرفت‌شناسی زنانه نگر، مورد توجه این پژوهش قرار گرفته‌است. فمینیست‌ها معتقدند که شناخت از عالم واقع، نمی‌تواند تنها با استفاده از ذهن، صورت گیرد، بلکه ذهن، احساسات و عواطف باید با هم به مواجهه عالم بروند. وقتی ما با کل وجودمان به شناخت عالم همت می‌گماریم و احساسات و عواطف خود را در شناخت آن دخالت می‌دهیم، در واقع به مکتب اگزیستانسیالیسم نزدیک می‌شویم. جریان پست‌مدرنیسم نیز درحوزۀ معرفت، فضایی شکاکانه ایجاد می‌کند که کوشش‌های معرفت‌شناختی مدرن برای فراروی از وضعیت‌یافتگی‌ها و دستیابی به کلیت، ضرورت، عینیت، حقیقت و واقعیت نهایی را به ورطۀ تردید می‌کشاند. در مقابل، این جریان برمحلی بودن، نسبیت، متغیر بودن، غیر یقینی بودن و تشکیکی بودنِ هر تبیین خاص از جهان و خود تاکید دارد. معرفت‌شناسی زنانه‌نگر مبتنی بر چنین مبانی مدعی است که چشم انداز زنانه به معرفت، به حقیقت نزدیک‌تر است و می‌تواند شناختی تحریف نشده تولید کند که بر شناخت مردانه برتری دارد. این شناخت می‌تواند هستۀ یک علم جانشین باشد. در این مورد که آیا واقعاً امکان ارائه دانشی زنانه به موازات یا به شکل جایگزین دانش مردانه وجود دارد یا خیر، اتفاق نظر وجود ندارد. شاید مهم‌ترین دستاورد دانش زنانه «صدا دادن» به سوژه‌هایی باشد که تاکنون صدایشان شنیده نمی‌شد و این به معنای تأکید بیشتر بر کثرت‌گرویی شناختی است که نه تنها فمینیست‌ها بلکه سایر نظریه پردازان جریانات انتقادی بر آن تأکید دارند.
مقایسه دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی با قاضی عضدالدین عبدالرحمن ایجی شیرازی در مسئله معاد
نویسنده:
حکیمه جهانگیری دولت آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله معاد و زندگی پس از مرگ یکی از اصول ادیان آسمانی است و اعتقاد به آن ریشه در فطرت انسان‌ها دارد و در آیات قرآن هم فراوان به این موضوع اشاره شده است. امید به آینده و جاودانگی انسان نقطه عطف افکار بشر و معنا بخش زندگی آدمی است؛ لذا تبیین مساله معاد و پرداختن به آن می‌تواند پاسخگوی سوالات متعددی در این زمینه باشد. دور بودن از تجربه‌ی زندگی اخروی، پژوهش و تحقیق در آن را بس دشوار می‌سازد و این امر موجب اختلاف آراء و نظرات دین‌پژوهان ومتکلمان در این قلمرو شده است. اما می توان با بررسی و مقایسه دیدگاه‌های آنان تفسیر روشنتری از آن ارائه داد.در این پژوهش، معاد، انواع معاد؛ روحانی و جسمانی و تناسخ، امکان معاد جسمانی، معاد از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و قاضی عضدالدین ایجی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط اشتراک وافتراق آنها بیان شده است. در مجموع خواجه و قاضی در موارد زیادی دیدگاه‌های مشابه دارند اما در مسائل مهمی چون اعاده‌ی معدوم اختلاف نظر دارند.کلمات کلیدی: معاد، اعاده‌ی معدوم، خواجه‌نصیرالدین‌طوسی، قاضی‌عضدالدین‌ایجی.
وجوه شباهت آراء افلاطون و سهروردی
نویسنده:
سیمین قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل یک، کلیات پژوهش بیان شده است و منابع مورد استفاده و تأثیر گذار در آراء افلاطون و سهروردی، معرفی شده اند. در فصل دو، به بیان آراء افلاطون در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته و با تفکر فیلسوف یونانی در این زمینه ها آشنا می شویم. در فصل سه، به بیان آراء سهروردی، حکیم اشراقی، می پردازیم و دیدگاه وی را در این سه شاخه از فلسفه، مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها و در فصل چهار، مطالب فصل های دو و سه را جمع بندی کرده و با مقایسه آراء این دو فیلسوف وجوه اشتراک آنها را در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، معرفی می کنیم.
اصول تعلیم  و تربیت اخلاقی ا ز نظر احمد نراقی و استاد  مطهری
نویسنده:
لیلا کمال لو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: اخلاق، رمز سعادتمندی انسان است و غفلت از آن، به منزله فاجعه‌ای دردناک است و این مطلب است که کمتر اندیشمندی از کنار آن به راحتی گذشته است، به طوریکه می‌توان گفت عموم فیلسوفان و متکلمان تاریخ، بخشی از رسالت خویش را در سامان‌بخشی به نظام‌های مختلف اخلاقی سپری کرده‌اند، چه در میان مسلمانان و چه اندیشمندان غیر مسلمان. در حوزه اسلامی از معاصرین شهید مطهری، و از متقدمین ملا احمد نراقی، از جمله کسانی هستند که به ضرورت پرداختن به مباحث اخلاقی به طور جدی توجه داده‌اند. لذا ما در این پژوهش این دو تن را، که خود نمونه اخلاق‌اند، انتخاب نموده‌ایم تا با مطالعه آثار گران بهایشان، اصول تعلیم و تربیت اخلاقی مورد نظر آنها را استخراج کنیم. در این زمینه به نقاط اشتراک بسیاری بین نراقی و استاد مطهری رسیدیم و نقاط افتراق در آنها به ندرت دیده می‌شد، که افتراق آنها بیشتر به دلیل معاصر بودن و حوزه وسیع مطالعات استاد مطهری، در دو زمینه تعلیم و تربیت و اخلاق بود. و بیشتر مباحث، در زمان نراقی، مبتنی بر اخلاق بود. و او برای اثبات گفته‌های خویش بیشتر به آیات و روایات استناد می‌کرد و اخلاق را همان تربیت می‌دانست، و تربیت را در اخلاق جستجو می‌کرد، اما بیانات استاد مطهری، بیشتر مبتنی بر نقل و به تفکیک اخلاق از تربیت بود.
تأثیر اعتقاد به خلود نفس بر نظام اخلاقی اسلام
نویسنده:
انسیه تنوره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده نظام اخلاقی اسلام مبتنی بر جهانبینی الهی است که بر طبق این نوع جهانبینی رسیدن به سعادت و کمال به عنوان غایت اخلاق که همان قرب الهی است در پرتو این بینش میسر است چرا که طبق دیدگاه الهی، انسان علاوه بر بعد جسمانی، دارای بعد روحانی است که بدان وسیله قابلیت بقاء و دوام را دارا است و می?‌‌‌تواند با کسب ره توشههایی از این دنیا به جهان دیگر کوچ نماید و به زندگی خود در پرتو نور الهی ادامه دهد. اعتقاد به معاد بدون اعتقاد به خلود نفس، باوری عقیم است علاوه بر آن این اعتقاد یکی از اصول اساسی اسلام محسوب میشود و این باور اعتقادی ضامن اجرائی برای اعمال و رفتارهای انسان در دنیا است، چرا که انسان بااعتقاد به حیات جاوید، زندگی هدفمند و منظمی برای رسیدن به مقصود خواهد داشت، و در زندگی با نشاط بیشتری به سوی هدف حرکت میکند. اما انسانی که زندگی خود را فانی دردنیا میداند و قائل به زندگی جاوید نیست، ارزش انسانی خود را تنها در این سرا و ارضاء خواستههای نفسانیاش خلاصه میکند و چه بسا برای رسیدن به لذات زودگذر دنیایی از بسیاری از اصول اخلاقی بگذرد و آنها را مانع رسیدن به مقصود خود بداند و گاهی امر غیر اخلاقی را به عنوان ارزش برای خود تلقی نماید. نظر به این که نظام اخلاقی اسلامی بدون باور به معاد سامان پذیر نبوده و قادر نیست آموزههای پایدار اخلاقی را برای اداره‌‌ی جامعه انسانی عرضه نماید، محقق این رساله در پی آن است که چگونگی این تأثیر را که پیوند وثیق با خلود نفس دارد، بر تکوین نظام اخلاق اسلامی و ساختار آن در قالب یک مطالعه نظری عرضه دارد تا ضمناً راهنمایی برای کسانی باشد که در جستجوی نظام پایدار ارزشی هستند که به گمان محقق تنها نظامهای دینی قادرند پایداری ارزشها را تضمین نمایند و لذا در این رساله سعی شده است چنین ادعایی به اثبات رسد. واژگان کلیدیاعتقاد، خلود، نفس، اخلاق، اسلام
اهمیت کشف و شهود از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
ساجده آقازاده آذر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش نشان دادن میزان اهمیت کشف و شهود از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی است یکی از بحث های مهم این نوشتار شناخت خود و ارتباط متقابل آن با معرفت خداست. بعد از بیان نظرات دو متفکر راجع به حقیقتشهود، به مسئله توحید اشراقی و عرفانی پرداختیم، هر دو متفکر معقدند کشف و شهود، مرحله مهمی در شناخت خداست و پس از تزکیه نفس حاصل می شود.
توجیه اعتقادات دینی از دیدگاه ویلیام آلستون و نقد آن
نویسنده:
بتول احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
آثار اعتقاد به پلورالیسم دینی در متدیّنین از دیدگاه علامه طباطبایی و دکتر حسین نصر
نویسنده:
آسیه بیستونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آن جا که نوع نگرش متدیّنان، نسبت به پلورالیسم دینی در زندگی آنان تأثیر بسزایی داشته و در تعاملات اجتماعی روزمره و در برخورد با طرفداران ادیان و مذاهب دیگر کاربرد دارد و نیز با توجه به اینکه برداشت های متفاوت از این مساله می تواند درقلمرو اقتصاد، سیاست، فرهنگ ودین تأثیرگذار باشد ، در این پژوهش قصد داریم آثار اعتقاد به پلورالیسم دینی در متدیّنان را مورد بررسی قرار دهیم. لذا با تکیه بر آرای دو تن از متفکران شیعه یعنی علامه سید محمد حسین طباطبایی و دکتر حسین نصر، ابتدا تقریر مشخّصی از پلورالیسم دینی ارائه نموده و سپس آثار اعتقاد به آن را در متدیّنین بررسی می کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 72