جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
منصور حلاج چه شخصیتی داشته و دارای چه عقایدی بوده است؟ (این مطلب صرفا بازنشر می باشد.)
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
در آسيب شناسي علم تاريخ به اين اصل بايد توجه شود كه حبّ و بغض عنصري مهم و حياتي در تحليل و بررسي وقايع و شخصيت هاي تاريخي مي باشد. اين دو عامل باعث مي شود تا حقايق زندگي بسياري از شخصيت هاي مهم تاريخي در پرده اي از ابهام باقي بماند. و اين بدان دليل ا بیشتر ...
حضور منصور حلاج در اشعار فخرالدین عراقی
نویسنده:
عظیمه کرم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادبیات عربی در بسیاری از موضوعات و مضامین الهام بخش شاعران و ادیبان فارسی‌گوی بوده‌است و شاعران صوفی و عارف فارسی و عربی به دلیل برخورداری از آبشخورهای فکری واحد، هماره ارتباط تنگاتنگ فکری داشته‌اند. حلاج یکی از آن عارفان دلباخته‌ی عربی‌سرا و عربی‌نویس است که شهرت او ادبیات عرفانی فارسی را درنوردیده و علاوه بر انتشار افکار و عقاید او در بین عارفان نامی، تأثیری که بر آن بزرگان داشته، به سمبل عشق و دلدادگی و اتحاد عاشق و معشوق در ادبیات عرفانی بدل گشته است. فخرالدین عراقی از جمله‌ی همان شاعران عارف پارسی‌گوی است که با آشنایی کامل با مشرب فکری حلاج، دست به آفرینش هنری اندیشه های خود در قالب شعر زده است.این پژوهش با تکیه بر مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی و به شیوه‌ی توصیفی- تحلیلی به بررسی حضور حسین منصور حلاج در اشعار فخرالدین عراقی می‌پردازد تا رابطه‌ی تاریخی دو ادیب و تأثیر و تأثرات احتمالی آن دو از یکدیگر را بررسی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که منصور حلاج در عرفان عاشقانه و به طور خاص در مقوله‌ی اتحاد عرفانی عاشق و معشوق و فنا در ذات محبوب بر عراقی تأثیرگذار بوده است. حضور حلاج و اندیشه‌ی أناالحق او صراحتا در ابیاتی از شعر عراقی آمده که این امر خود دالّ بر وجود رابطه‌ی تاریخی بین این دو عارف ادیب است.
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
جایگاه و نفوذ زبان، اندیشه و تجارب عرفانی حلاج در جهان بینی عرفا (احمد غزالی، عین القضات، عطار و مولانا)
نویسنده:
آرزو ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حلاج به عنوان یکی از پرنفوذترین چهره های عرفان و تصوف، از یک سو با ارائۀ نظرات و دیدگاه‌های خاص و از سوی دیگر با تأثیر بر زبان و تفکر عرفای پس از خود، در طول تاریخ تصوف همواره در کلام موافقان در نقش الگویی مشهور ظاهر شده است. ادبیت، شطح و رمز در آثار حلاج با جایگاهی عمده، ضمن دادن وجهه‌ای خاص به زبان او، بعدها در متون و سخنان عرفا و نویسندگان، نفوذ قابل توجهی پیدا کرد. در این نوشتار علاوه بر زبان حلاج، اندیشۀ بدیع و منحصر به فرد او در چهار حوزۀ دین، عرفان، فلسفه و اجتماع که بن‌مایۀ اصلی آنها، تجارب عرفانی وی بوده است مورد تحلیلقرار می‌گیرد که این امر به فهم باورها و جایگاه او در این حوزه‌ها و نیز سبب کثرت حضور او در کلام عارفان بعدی مدد می‌رساند. در عرصۀ دین، او خود را همچون متشرعی معرفی می‌کند که اندیشه‌های دینی را در سایۀ معرفت روحانی معنا کرده است. دایرۀ تفکرات عرفانی حلاج در باب توحید، تجلی، معرفت، وحدت ادیان، تقدیس ابلیس، اسقاط الوسایط و... با مضامین عمدۀ وحدت، عشق، فنا و حیرت که از تجارب عرفانی اوست، به سبب نگاه تازه و انفرادی وی تا حد زیادی از دیگران متمایز می‌گردد. حلاج همچنین به موازات اندیشه‌های دینی و عرفانی از مباحثی سخن به میان آورده که می‌توان آنها را زیرمجموعۀ افکار فلسفی شمرد. آراء او دربارۀ عقل، نور محمدی، اسما و صفات الهی، جبر و اختیار، وقت و ... در این زمره قرار دارند. در حوزۀ سیاست و اجتماع او در لباس اصلاح‌گرایی ملامتی‌ در پی ترویج اندیشه‌های باطنی و معنوی خود در مقام یک واعظ ظاهر می‌شود و از عزلت‌جویی معهود صوفیان کناره می-گیرد. مهمترین تجارب عرفانی حلاج یعنی عشق، فنا، وحدت و حیرت اساس اندیشه‌های او واقع می‌شوند. بارزترین اوصاف عشق از دیدگاه او معرفت، بی‌اختیاری و تبرای از صفات خود است و فنای ذات که نتیجه غایی عشق حقیقی است، نزد وی به انحاء مختلف با زبان شطح، تمثیل و رمز مورد تأکید یا اشاره قرار می‌گیرد. حلاج از تجربۀ عملی وحدت با عنوان عین الجمع یا جمع یاد می‌کند که با تحلیل سخنان او در این موضوع نه تنها وحدت شهود که وحدت وجود نیز برای او نه به مثابۀ اندیشه بلکه تجربه قابل تأیید است. در بخش دوم این نوشتار نفوذ افکار حلاج بر چهار عارف بزرگ یعنی: احمد غزالی، عین‌القضات همدانی، عطار نیشابوری و مولوی در هر سه حوزه زبان و اندیشه و تجربه مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد تا نفوذ و گسترش مبانی زبانی و اندیشگانی و تجربی حلاج تا قرن هفتم هجری در یک بررسی نظام‌مند ارایه شود. تأثیر حلاج بر عرفای مذکور در حوزه‌های مختلف به‌ویژه در حوزۀ اندیشه و تجربه با استناد به بسیاری از کلمات و عبارات حلاج تا جایی است که به هیچ روی نمی توان نقش بنیادین او را در تاریخ عرفان و تصوف اسلامی نادیده گرفت.
تحلیل انتقادی روایت زندگی و مرگ حلاج در گفتمان انقلابی/ چپ
نویسنده:
آرزو ابراهیمی دینانی ، محمدکاظم یوسف پور ، علیرضا نیکویی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
روایت زندگی، اندیشه و مرگ حلاج دربیشتر متون عرفانی همواره از ظرفیت و توانمایگی برای معرفی زمینه‌ها ونشانه‌های گفتمان صوفیانه برخورداربوده است. برخی گفتمان‌ها بتدریج این نشانه‌ها رابعنوان «دال‌های شناور» درخود جذب و باماهیتی متفاوت مفصل‌بندی کردند وازین طریق زمینۀ تغییرگفتمان عرفانی رافراهم ساختند.دردورۀ مشروطه، برخلاف دوران گذشته که رنگ گفتمان عرفانی در متون مرتبط باحلاج رنگ غالب بودو بیشتر قرائت‌ها ازحلاج بازتاب مستقیمی ازمقام عرفانی وی محسوب می‌شد،جنبش‌های چپ‌گرا باتقلیلگرایی وکلیشه‌سازی وبازنمایی عرفان بدو نوع متفاوت و تفکیک عرفان منفعل وناکارآمد ازعرفان انقلابی، عناصری ازگفتمان عرفانی حلاج رابرجسته ساختند وبادرون‌مایه ودال مرکزی گفتمان چپ مفصل‌بندی کردند. بارزترین نمونۀ این چرخش گفتمانی دردو قرائت متمایز ماسینیون و میرفطروس دیده می‌شود که یکی روایت خود را در چهارچوب گفتمان عرفانی و بر پایۀ حقایق تاریخی مستند بنا کرد و دیگری در قالب گفتمان ایدئولوژیک و چپ‌گرایانه؛ چنانکه می‌توان میرفطروس را نقطۀ اوج تغییر گفتمان عرفانی به انقلابی شمرد.این مقاله بامروری بردونوع مواجهۀ فاصله‌مندباعرفان و تحلیل نشانه های درمتون عرفانی وادبی وسیاسی ببررسی و تحلیل تفاوت قرائت‌ها وروایات موجود ازسرگذشت و اندیشۀ حلاج ومهم‌تر ازآن تغییر وجذب برخی عناصر گفتمان عرفانی در گفتمان انقلابی می‌پردازد. نتیجۀ این تحول وجذب، جایگزینی عشق واتحاد عرفانی بعنوان مبنای اصلی حیات ومرگ حلاج باماتریالیسم و اومانسیم ازیکسو وکرامات معنوی ومواعظ عرفانی باجادوگری و تبلیغ بیدینی وخداستیزی درجهت انقلاب مردمی ازسوی دیگراست.
صفحات :
از صفحه 7 تا 43
سابقه «پیر ما» در غزلی از حافظ
نویسنده:
نصراله پورجوادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
حافظ در بیت «دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما / چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما» از پیری یاد می کند که در ابتدا خراباتی نبوده، بلکه اهل طریقت و مسجد بوده و حال، ناگهان خراباتی شده است. منظور حافظ از این شخصیت که «پیر ما» خوانده شده چه کسی بوده است؟ آیا این پیر، شخصیتی تاریخی و واقعی بوده یا صرفا شاعر، در عالم خیال خود، او را خلق کرده است؟ برخی از مفسران قدیم و جدید حافظ، مقصود از این پیر را «شیخ صنعان» (در داستان منطق الطیرِ عطار) می دانند، ولی به دلایل مختلف این تفسیر نمی تواند درست باشد. در این مقاله، با توجه به آنچه شاعران عارف پیش از حافظ، و به ویژه عطار، گفته اند و نیز با توجه به دیگر ابیات حافظ، اثبات شده است که مقصود حافظ از «پیر ما» حسین بن منصور حلاج است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 65
مبانی دین شناختی اندیشه های حلاج را توضیح دهید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
پاسخ تفصیلی:
حسین فرزند منصور معروف به حلاج سال 244هـ.ق در روستای طور در شمال شرقی شهر بیضاء فارس به دنیا آمد و سپس با پدرش به واسط که بیشتر مردمش حنبلی بودند، رفت و در ایام جوانی به تستر و از آن جا نیز به بغداد رفته و به شاگردی عمرو مکی در مدرسه حسن بصری در آمد بیشتر ...
قسمتی از احوال و نظرات و مشهودات جناب حسین بن منصور حلاج را بیان کنید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
پاسخ تفصیلی:
حلاج لقب شخصي به نام حسين بن منصور است كه به تاريخ 244 هـ/ 857 م، در قريه «طور» واقع در گوشة شمال شرقي شهر بيضاء، هفت فرسنگي شيراز، ديده به جهان گشود. او از همان دوران كودكي تا آخر عمرش به شهرهاي واسط، بصره، اهواز، طالقان، كشمير، نهاوند، بغداد، و از بیشتر ...
متأسفانه امروزه درباره تصوف زیاد تبلیغ می شود و از افرادی مثل حلاج به عنوان شهید عشق یاد می شود. اشتباه وی در موضوع وحدت وجود چه بود؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
پاسخ تفصیلی:
حسين بن منصور بن محمد حلاج در سال 244 هجري در تور در نزديکي بيضاي فارس به دنيا آمد. نياي او مرد زرتشتي بود. در سال هاي 260 ـ 284ق زير نظر چندين تن از مشايخ و از جمله جنيد به آموختن تصوف پرداخت. سپس از آنها جدا شد و راهي سفر گرديد و به تبليغ و تعليمات بیشتر ...
کلیدواژه‌های فرعی :
درویش سفیان ثوری و حسن بصری و حلاج چه کسانی بودند؟ و کدامشان مورد عنایت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ و علماء و بزرگان شیعه بودند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
براي اينکه روشن شود اين افراد چه کساني بوده و در نزد ائمه ـ عليهم السلام ـ و علماء شيعه چه منزلتي دارند، لازم است به زندگي نامه آنان اشاره اي شود: 1. سفيان ثوري شيخ عبدالله سفيان بن مسروق بن حبيب معروف به سفيان ثوري متولد 97ق در شهر کوفه و در سال 16 بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 24