جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
تبیین و نقد مبانی سکولاریسم از منظر قرآن
نویسنده:
محمدظاهر الهامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سکولاریسم تفکری است که هر گونه اعتقاد به نقش ماوراء طبیعت و عالم قدس در زندگی دنیوی بشر را رد می‌کند و از اصول غیر دینی برای تأمین نیازهای زندگی انسانی بهره می‌برد این گرایش بعد از قرون وسطی در دامن مسیحیت زاده شد و در جامعه غرب به رشد و نمو خویش ادامه داد. عوامل معرفتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زیادی در تولید و تداوم این رویکرد نقش داشت.که بطور مفصل در فصل اول و دوم توضیح داده شده است. سکولاریسم اگرچه یک جنبش فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که از جهان غرب با زمینه دین مسیحیت سرچشمه گرفته است، اما دارای مبانی فلسفی می باشد که همه ادیان و فرهنگ های بشری به وسعت جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. سکولاریسم طرفدار ایده امانیسم یا اصالت انسان است به عقل بشری باور و اعتماد دارد و آن‌ را برای تأمین نیازهای انسان بی‌بدیل و کافی می‌داند. مبنای دیگر سکولاریسم علم‌باوری است.طبق این اعتقاد انسان در این جهان زندگی می‌کند، این دنیا جهان مادی است از آنجا که ابزار معرفت ماده حس و روش تجربی می‌باشد ما می‌توانیم به کمک علم تجربی همه نیازهای خویش را بدون کمک گرفتن از دین برطرف سازیم. در فصل سوم این رساله مبانی سکولاریسم مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به جهان شمول بودن مبانی فلسفی سکولاریسم، دین اسلام نیز به چالش کشیده می‌شود. دین اسلام بر پایه وحی الهی استوار است که در کتاب آسمانی آن یعنی قرآن تجلی یافته است.با عرضه اندیشه‌های سکولاریسم به ویژه مبانی آن به قرآن به این نتیجه می‌رسیم که بین قرآن و سکولاریسم تفاوت بنیادی وجود دارداز نظر قرآن اگرچه دنیا اهمیت دارد، اما اصالت و ارزش ذاتی ندارد و بلکه مقدمه‌ای برای زندگی آخرت است. انسان در قرآن از کرامت ذاتی برخوردار و با عمل شایسه در این دنیا می‌تواند کمال بشری را کسب کند. عقل در دیدگاه قرآن نورجان و پیامبر درون است. این پیامبر درون احتیاج به مکمل دارد و آن پیامبر برون یعنی وحی و شریعت است. علم در فرهنگ قرآن گوهی شب چراغ ایت. اما آن چراغ در حدی نیست که انسان را از خورشید وحی بی‌نیاز کند. مبانی سکولاریسم از منظر قرآن بحثی است که در فصل چهارم این رساله مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی و نقد مبانی سکولاریسم در رابطه با اسلام
نویسنده:
محبوبه گرمرودی ثابت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه‌ امروزه در مباحث کلام جدید به طور گسترده مطرح است مبحث سکولاریسم است، فرایندی که کم و بیش در جوامع شایع است. سکولاریسم به واقع خواستار جدایی دین از همه‎ی امور از جمله امور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، حکومت و غیره است. پژوهشی که در پیش رو دارید، در پی تبیین این موضوع می‎باشد که اساساً این جدایی چه پیامدهایی خواهد داشت و در این راستا ابتدا تبیین درستی از جامعه مدرن ارائه و سپس به بیان رابطه مدرنیته و سکولاریسم پرداخته شده است. آنچه در این پژوهش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است بررسی مبانی زمینه‎ساز سکولاریسم مانند عقل‎گرایی، انسان‎گرایی، علم‎گرایی و غیره است. در ادامه تقابل اندیشه دینی و سکولاریسم نیز مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بررسی موارد فوق و پیامدهای سکولاریسم و بررسی مولفه‎های دین اسلام به عنوان دینی‌کامل به این نتیجه رهنمون شدیم که اسلام نمی‎تواند با این تفکر و فرایند سازگاری داشته باشد. روش‌ تحقیق در این پایان‌نامه، کتابخانه‌ای و استفاده از اینترنت می‌باشد. با مراجعه به کتب اصلی فلاسفه و متکلمین در پی تبیین عقلی و نقلی این مسئله خواهیم بود.
رابطه آگاهی و عمل سیاسی در اندیشه سیاسی گئورک لوکاچ
نویسنده:
مهدی رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقصود اصلی این پژوهش برقرار کردن پیوند میان سوژه و حقیقت در هستی اجتماعی است. به عبارتی دیگر ما با پیش فرض گرفتن وجه سوبژکتیو کنش گر اجتماعی در صدد ایجاد پیوند میان این جنبه از کنش گر با نظام حقیقتی است که در هستی اجتماعی می بایست تحقق یابد. تحقیق زیر ماحصل پرداخت به چنین پیوندی در اندیشه سیاسی گئورگ لوکاچ است. لوکاچ در جوانی کاملا تحت تأثیر سنت کانت و نوکانتی ها بود و شکاف کانتی میان جهان واقعیت و جهان ارزش یا «باید» ها را پذیرفته بود. اما برخلاف این مکتب، او اعتقاد داشت این شکاف امری است تراژیک و مانع برقراری پیوند میان جهان واقعیت اجتماعی یا جهان «هست» ها با جهان ارزش ها یا «باید» ها است. این وجه تراژیک به خصوص در اثر مهم دوره ی جوانی او یعنی نظریه رمان کاملا مشهود است او در این اثر انسان کانتی را انسان مسئله دار می داند که تشویش هایش او را اسیر خود کرده اند اما جنبه ی مهم این اثر تغییر جهت لوکاچ از کانت گرایی به هگل گرایی است. نظریه رمان نقطه ی عطف این رخداد است. اما انقلاب اکتبر روسیه و سایر بحران هایی که مصادف با جنگ جهانی اول برآمدند توجه او را بیشتر به این سمت سوق داد و این اتفاقات سرآغاز چنین تغییر رویه ای در لوکاچ گردید و کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی معرف گذر لوکاچ از دوره جوانی به بلوغ است. البته نکته مهم این که جهش فوق به واسطه کارل مارکس، فیلسوف رادیکال قرن 19 رخ داد. در نظام فکری لوکاچ بالغ سوژه معادل است با آگاهی و منظور از آگاهی خود تحقق بخشی واقعیت اجتماعی است. به علاوه حقیقت نیز معادل است با تحقیق عینی این آگاهی به واسطه یک سوژه جمعی که منتهی به عینیت یافتن حقیقت هستی اجتماعی است نهایت امر این که این سوژه جمعی، همان عنصری است که میان جهان واقعیت اجتماعی و حقیقتی که می بایست در این جهان تحقق یابد وساطت می کند. این امر اگر چه به وساطت کنش گر اجتماعی خاصی (طبقه کارگر) رخ می دهد اما کلیت هستی اجتماعی را در بر می گیرد. به عبارت دیگر طبقه کارگر آن سوژه ای است که تعیین کننده واقعیت عقلانی و حقیقت هستی اجتماعی است.
بررسی انتقادی مبانی انسان شناختی نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت براساس انسان شناسی اسلامی
نویسنده:
مهدی یاراحمدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موسسۀ تحقيقات اجتماعي وابسته به دانشگاه فرانکفورت، يکي‌ از دستاوردهاي مهم مارکسيسم غربي پس از لوکاچ بود که در سال 1923 در شهر فرانکفورت آلمان تاسيس شد. ميراث فکري و نظري اين موسسه، بعدها با نام«مکتب فرانکفورت» يا «نظريه انتقادي» مشهور شد. نقد مدرنیسم، صنعت تکنولوژی، نقد فرهنگ و فرآیند عقلانیت جامعة مدرن از «عصر روشنگری» تاکنون، مهمترین محورهای اندیشه اصحاب مکتب فرانکفورت است.مکتب فرانکفورت با ارائۀ نظریۀ فرهنگ، در واقع به دنبالاحیای آرمان‌های اومانیستی‌ای بود که در نظام سرمایه‌داری توسط صنعت فرهنگ مورد غفلت قرار گرفته بود. بر اساس مبانی انسان‌شناختی نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت، انسان به واسطه خرد خودبسنده خویش می‌تواند مسیر خود را بیابد و به سعادت برسد. در انتقاد از مبانی انسان‌شناختی نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت از منظر انسان‌شناسی اسلام باید گفت، به رغم خودبنیادی ذاتی انسان در اندیشه اصحاب فرانکفورت، در انسان‌شناسی اسلامی فردیت، خرد، استقلال ارادۀ انسان و خودمختاری او دارای «منشاء ماوراء طبیعی» است. دین اسلام انسان را در ارتباط با ماورای طبیعت تعریف و شأن و منزلت انسان را با بعد «متعالی» او و در نسبت با نظام هستی و خدا تبیین می‌کند.
پایگاه اجتماعی زنان در خانواده (مقایسه اسلام و فمینیسم)
نویسنده:
نفیسه‌السادات کریمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش «پایگاه اجتماعی زن در خانواده» با عنایت به مقایسه رویکرد اسلام و فمینیسم، به بررسی و تحلیل جایگاهی که به لحاظ اجتماعی زنان در خانواده و به دنبال آن در جامعه اشغال می‌کنند می‌پردازد و با توصیفی از وضعیت گذشته و کنونی آنان و ظلم‌ها و ستم‌هایی که در طول تاریخ بر آن‌ها روا شده، در صدد بررسی علل ظهور جنبش‌های جدید در زمینه دفاع از حقوق زنان می‌باشد، این‌که این جنبش‌های نوظهور و فعالیت‌های آن‌ها در چه زمینه‌هایی صورت گرفته و چه دستاوردها و پیامدهایی را برای زنان، خانواده و جامعه در پی داشته است. پژوهش حاضر با روش کیفی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی که حاصل مطالعات کتابخانه‌ای و فیش برداری از منابع موجود بوده است، به مقایسه پایگاه اجتماعی زن در خانواده، از دو منظر اسلام و فمینیسم پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که گرچه فمینیسم در خاستگاه‌های اولیه خود، بعضاً نظریه‌ها و خواسته‌های قابل تأمل و قابل دفاعی داشته امّا به مرور زمان با ابزار انتقام از جنس مذکر با شیوه‌های ناکارآمد، تحقیر ویژگی‌ها و خصوصیات طبیعی زنان، انکار تفاوت‌های میان زن و مرد و در نظر گرفتن خانواده و نهاد ازدواج به عنوان عوامل بدبختی و ستم بر زنان در طول تاریخ، بیشتر تلاش خود را در جهت متزلزل ساختن بنیان‌های خانواده و نابودی کامل آن به کار بسته است. دین اسلام، با توجه به تفاوت‌ها و خصوصیات زن و مرد به حمایت از نهاد خانواده پرداخته و با تبیین جایگاه والا و انسانی برای زن در نقش‌های منحصر به فرد مادری و همسری، به تحکیم پایه‌های خانواده و به تبع آن جامعه می‌پردازد. اسلام، به عنوان مجموعه‌ای پیوسته و سیستماتیک که تمامی اجزا و قوانین موجود در آن با یکدیگر پیوستگی دارد در نظر گرفته می‌شود. سیستمی که هر یک از اجزای آن در ارتباط منطقی با سایر اجزا قابل تحلیل و بررسی می‌باشد. بررسی و تحلیل هر یک از اجزاء در خلاء و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با سایر اجزا ممکن است به نتایجی متفاوت از تحلیل نقش آن در ارتباط با کل سیستم منجر شود. براساس نگرش سیستمی، تمامی اجزای یک سیستم برای رسیدن به هدفی واحد، عمل می‌کنند و از آنجا که بنا بر جهان بینی اسلام، انسان جزئی از یک نظام هماهنگ و حکیمانه است لذا تفاوت‌های میان زن و مرد نیز که ناشی از این نظام هماهنگ است، نه تنها ستم آمیز نیست بلکه کاملاً حکیمانه است. بنابراین عناصر گوناگون در نظام حقوقی زن در اسلام مانند مهریه، نفقه، دیه، ارث و... که مورد انتقاد طرفداران حقوق زن می‌باشد، در درجه اول باید در نگرشی سیستمی در ارتباط با سایر اجزا تفسیر گردد و سپس در ارتباط با اهداف نظام خانواده، جامعه و غایت خلقت مورد بازبینی و بررسی و تحلیل قرار گیرد.