جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 39
نقد و بررسی تجربه دینی از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
محبوبه شمسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه « تجربه دینی»، فصل مهمی از مباحث فلسفی و دین شناختی است. از مفاهیم نسبتاً نوینی است که همزمان با پیشرفت الهیات جدید، در کانون مباحث فلسفه دین، پدیدارشناختی دین، روانشناسی دین، و دین پژوهی تطبیقی مطرح شد. اما عقل گرایی و توسل سنتی به استدلال و متافیزیک در توجیه عقیده و باور دینی، با انتقادات عده ای از متفکران از جمله دکارت،کانت، و هیوم، با چالش های جدی مواجه شد. تمایل به رها سازی عقیده و عمل دینی از قید عقاید متافیزیکی و نظام های کلیسایی و اتکاء به تجربه انسانی سبب شد که مفهوم تجربه دینی نمود یابد.مباحث متنوع بسیاری در قلمرو تجربه دینی مطرح شده است. از جمله، تعریف تجربه دینی، ماهیت و حقیقت آن، و حجیت معرفت شناختی تجربه دینی از مسائل مهمی است که در فلسفه دین مورد توجه واقع شدهو موجب شکل گیری نظریات مختلفی در این عرصه شده است. پس از تبیین بحث و زمینه های ظهور تجربه گرایی دینی، به بررسی نظریات مهم در باب سرشت تجربه دینی پرداختیم: 1.نظریه حسی بودن تجربه دینی 2. همانندی تجربه دینی با ادراک حسی 3. تبیین مافوق طبیعی تجربه دینی.به رغم تفاوت زمینه های تاریخی و شکل گیری اندیشه ها و مفاهیم مربوط به تجربه دینی در عالم غرب، آراء جیمز در این باب، به دلیل ابعاد و وجوه مختلف که مبتنی بر تعدد رهیافت های او بر این مسئله است، از سه منظر: تجربه گرایی اساسی، پراگماتیستی و خداگروانه قابل ارزیابی است. از منظر اول، دخالت دادن نظریات فلسفی مربوط به تجربه گرایی اساسی، معرف ویژگی خردگریزی تجربه دینی ناب در آراء اوست. از سوی دیگر با تأکید بر ویژگی پویایی و غایت مندی تجربه دینی، بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به این مسئله است. و ایده های خداگروانه او با داوری معنوی در ارزیابی تجربه دینی و پویایی تجربه دینی مرتبط است. یکی از نقد های مهم که در نگاه پراگماتیستی اش به تجربه دینی محسوس است، رویکرد نسبی گرایی در ارزیابی امور دینی است که لازمه اش حقانیت همه ادیانی است که از تجربه تجربه دینی برخوردارند.
قضيۀ اول ناتماميت گودل و ضدواقع‌گرايي در فيزيک
نویسنده:
حسن فتح‌زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گودل طي مقالۀ مفصلي در 1931 برهان پيچيده و نبوغ‌آميزي بر ناتماميت رياضيات مطرح ساخت. در آن قضيه گودل نشان داده بود که در هر سيستم اکسيوماتيک شامل حساب (تحت شرايط خاصي)، گزاره‌هايي تصميم‌ناپذير وجود دارند. ايدۀ به کار رفته در برهان گودل شبيه پارادوکس ريچارد است، و همين باعث شده است که عده‌اي در پذيرش آن ترديد کنند. در اين مقاله نخست نگاهي اجمالي به برهان گودل مي‌اندازيم، تا مشخص شود که اين برهان دچار تعارضات ناشي از خودـ‌ارجاعي نمي‌شود. در ادامه به يکي از تبعات فلسفي آن مي‌پردازيم. نشان خواهيم داد که اين برهان در کنار استدلال معروف «تعين ناقص»، واقع‌گرايي در فيزيک را با ترديدهايي روبه‌رو مي‌سازد.
نا/الهیات: الهیات دوران گذار
نویسنده:
سمیرا طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نشانه و الوهیت، مکان و زمان تولد یکسانی دارند، دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است. دین و تمدن مادر یکدیگرند و در بطن هم زاده ‌شده‌اند. هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه‌ها را شکل می‌دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به‌خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و ... . در این نظام(های) لوگوس‌محور، زنجیره‌ی دال‌ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می‌گیرند. ژاک دریدا با خوانشِ واسازانه‌ی خود در پدیده‌‌شناسی هوسرل که اوج لوگوس‌محوری است نفوذ کرد و تناقض‌های درونی آن‌را نشان داد؛ و نشان داد ‌که هیچ مدلولی نمی‌تواند خارج از زنجیره‌ی دلالی، زبان را کران‌مند کند. این ایده‌ی انقلابی به-فروپاشیِ نظامِ سلسله‌مراتبیِ تقابل‌های دلالی و درنتیجه هم‌رتبه و هم‌بودشدنِ دال‌ها می‌انجامد. هر مدلولی خود یک دال می‌شود و به دالی دیگر ارجاع می‌دهد؛ چرخشی بی‌پایان که در آن هر دال می‌میرد و هم-زمان می‌زید. در مقابلِ این ایده‌ی انقلابی، مدرنیسم چیزی بیش از یک جنبش فانتزی و شبه‌انقلابی نیست. مدرنیسم چیزی نیست جز وارونگیِ رابطه‌ی تقابلیِ سوژه-اوبژه(الهی). آن‌گاه که پسران با تکیه بر خردِ بشری‌اشان، خدا/پدر را به‌زیر کشیدند، مدرنیسم به‌شکوفه نشست اما شکوفایی ایده‌ی مدرنیسم حاصلی جز مرگِ اوبژه (ی الهی)، و در نتیجه‌ی آن، ناپدید شدن سوژه در پی ندارد: نارسیسمی که سوژه در آینه‌ی چشمانِ دیگری/خدا بدان دچارشده‌بود، با مرگ و درهم‌شکستن آینه، او را به‌ورطه‌ی نیهیلیسم کشاند. هم‌بودشدگیِ دال‌ها خزانی است که شکوفه‌ی مدرنیسم در آن پژمرد. در چنین موقعیت سراسیمه‌ای، نا/الهیات سربرمی‌آورد: با زدایشِ تقابل‌ها و هم‌بودشدگیِ دال‌ها، سخن از مرگ گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانه‌ی یک بازیِ دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و درعینِ‌حال نگاشته و بازنگاشته می‌شود. این نا/الهیات مرگِ خدا، نا/نظامِ نوینی است برای آنان‌که در مرزها می‌زیند.
ویتگنشتاین متاخر و الهیات به مثابه گرامر
نویسنده:
مریم عیوضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات فلسفی ویتگنشتاین را به دو دوره تقسیم کرده اند. ویتگنشتاین در این دو دوره همواره به مساله دین و باور دینی توجه داشته است و هر بار با نگاهی خاص این امر را صورت داده است. در دوره اول با به سکوت واگذار کردن دین، آن را از حوزه ی عینی خارج می کند و به حوزه ای ماورایی می برد که تنها می توان آن را نشان داد و در دوره دوم با به میدان آوردن دین و سخن گفتن از آن در بازی زبانی خاص خود، ظاهرا جایگاهی قابل دفاع برای دین قائل می شود که در دوره اول از آن خبری نبود. اما با تامل در دیدگاه ها و نظرات متاخر ویتگنشتاین به عکس این مطلب خواهیم رسید. شخص دینداری که در بازی زبانی دینی به فعالیت می پردازد با پذیرش دیدگاه ویتگنشتاین قداست و عینیت دین را در صورت زندگی اش از دست رفته خواهد یافت، و این زمانی است که متوجه می شود همه چیز جز یک بازی زبانی بیش نیست و اعتقادات و باورها تماما از صورت زندگی اش بر خاسته است و در حقیقت همه برساخته ی صورت زندگی اش بوده است. ویتگنشتاین با هم ردیف قرار دادن دین و دیگر پدیده ها از جمله علم، هنر، منطق و ...، نه تنها به دین در معنای رایج آن بها نداده، بلکه برعکس، با این کار ضربه هولناکی بر آن وارد آورده است. از نظر وی همه این پدیده ها در بازی زبانی مخصوص به خود دارای ارزش هستند و در دیگر بازی های زبانی بی ارزش و بی معنا، و علت آن هم تنها تفاوت در صورت های زندگی است. چنان که نشان خواهیم داد دیدگاه ویتگنشتاین متاخر در باب دین، به نفی خود خواهد انجامید و به اصطلاح خود ویرانگر است.
رابطه علم و دین از دیدگاه آلیستر مک گراث
نویسنده:
علی شاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه از محتوای زیر تشکیل شده است:کلیات در قالب تبیین مفاهیم از جمله علم و دین از رویکردهای گوناگون: علم از نظر واژه شناسی و اصطلاحی تعریف شده است. در تعریف علم به دیدگاه پوزیتیویست ها، ابطال گرایان، تعریف ساختاری لاکاتوش و کوهن اشاره شده و در ادامه دین نیز از نظر واژه شناسی و اصطلاحی جوهری و ذاتی، روان شناختی و جامعه شناختی تعریف شده است.در ادامه سیر تاریخی جهان بینی علمی و دینی قرون وسطی تا قرن بیستم آمده و پس از آن مدل ها و رویکردهای رابطه علم و دین از دید ایان باربور و تد پیترز اشاره شده و در پایان مدل آلیستر مک گراث بررسی شده و رویکرد وی در قالب هم سخنی ذیل مضامین عام بررسی شده است.
جایگاه ارزش‌ها در نگاه نیچه نقدی بر دیدگاه اخلاقی نیچه
نویسنده:
رضا سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش و ارزش‌گذاری رویه‌ای عمیق در مناسبات انسان با جهان خویش است. کل تاریخ بشری چنان بهحنای ارزشی رنگین شده که هر کنش و واکنش احساسی از جانب آدمی بدون تأثر از آن محال شده است. ارزش‌ها نه تنها یکی از عوامل شکل‌دهی به عادات و اخلاق بشری اند، بلکه در جوامع پیچیده‌ی امروزین تفهیم و تفاهم منظم در بین اعضا بدون این ویژگی غیرممکن شده است. حوزه‌ی بحث از ارزش‌ها در تمام علوم انسانی خصوصاً در فلسفه از اهمیت بسزایی برخوردار است. ارزش و ارزشداوری هسته‌ی چالشی و میدان زورآزمایی و نظریه‌پردازی فلاسفه خصوصاً فلاسفه اخلاق است. از میان فلاسفه اخلاق آن که بیش از همه در حوزه فرا اخلاق به دنبال مفاهیم ارزش و معنا در زندگی و فلسفه بوده است نیچه می‌باشد. وی که فیلسوف اگزیستانسیالیستی و نیای پست‌مدرن است به مانند دیگر فلاسفه وجودی شدیداً به عقل‌گرایی انتزاعی بی‌اعتقاد بود. از منظر وی حیات و زندگی به مثابه وضعیتی فیزیکی است که موجود زنده به مانند شرکت‌کننده نه تماشاگر در آن نمودار می‌شود. تعریف ارزش برای نیچه منفصل از تعریف موجود نیست زیرا زمانی که نیچه به تعریف ارزش و موجود می‌پردازد هر دو تعریف را در نظریه‌ی اراده‌ی معطوف به قدرت ترکیب می‌نماید. از نگاه وی موجود و زندگی از رهگذر ارزش داوری و اراده‌ی معطوف به قدرت است که معنا می‌یابند. زندگی از منظر وی یگانه ارزش و تنها منشأ ارزش‌ها است که باید اصل حیات و ارزش‌گذاری از بطن آن استخراج شود. نیچه روش تبارشناسی را به عنوان معیار سنجش ارزش خاستگاه و خاستگاه ارزش‌ها به کار می‌گیرد. وی در این روش برای بازبینی ارزش‌ها رو به بیرون داشته و خاستگاه ارزش‌ها را در تاریخ بشر و زبان وی جستجو می‌نماید . از منظر وی اخلاق و ارزش همیشه دارای رویه‌ای متکثر بوده است؛ زیرا اولاً از بدو تشکیل جامعه بشری همواره دوگونه اخلاق فروتباری و والاتباری در جامعه حکم‌فرما بوده است و ثانیاً ساحت نیازهای مادی و روانی متفاوت افراد و روش مفهوم پردازی متفاوت آن‌ها مهر تأییدی بر این دیدگاه بوده است. نیچه به مانند پست‌مدرن‌ها کثرت‌باوری را طریقه درست فلسفیدن می‌دانست، زیرا به زعم وی اولاً حقیقت مطلق در مفاهیم و شناخت مفهومی وجود نداشت و ثانیاً وی اخلاق‌پردازی‌های مطلقی را که رویدادها را ذیل مدل‌هایی قرار می‌دادند که فقط می‌بایست با آن انطباق داشته باشند به شدت مورد نقد قرار می‌داد. با توجه به همین رویکرد می‌توان وی را یک فیلسوف ضد عینیت‌گرا در باب اخلاق و ارزش‌ها معرفی کرد.
نقد، تحلیل و ترجمه کتاب علم ودین اثر تامس دیکسون
نویسنده:
عطاملک هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب‌های راجع‌به علم و دین، عموماً به دو دسته تقسیم می‌شوند: آنها که می‌خواهند اعتبار دین را به شما بقبولانند و آنها که می‌خواهند عکس این را انجام دهند. بحث جدید در آمریکا درباره‌ی تکامل و «طرح حکیمانه» خصوصاً به‌وضوح نشان می‌دهد که چگونه ماجراهای راجع‌به تضاد یا سازگاری بین علم و دین، می‌تواند در مبارزات سیاسی به‌کار گرفته شود. تصورات تاریخی درباره‌ی اشخاص مشهور، به‌خصوص گالیلو گالیله و چارلز داروین؛ مفروضات فلسفی درباره‌ی معجزات، قوانین طبیعت، و معرفت علمی؛ و گفتگوهای راجع‌به پیامدهای دینی و اخلاقی علم جدید- از مکانیک کوانتوم گرفته تا علم اعصاب- موضوعات عمده‌ی متعارف دربحث‌های امروزین علم و دین هستند. همه‌ی اینها در اینجا به دقت بررسی شده‌اند. هدف این کتاب این است که بتواند به افراد کمک کند که به روشی مبتنی بر اطلاعات دقیق، با یکدیگر مخالفت کنند.
دریدا و واسازی استعاره
نویسنده:
حسن فتح زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درباره جایگاه استعاره در فلسفه دو دیدگاه رایج است؛ برخی از فلاسفه (بیشتر فیلسوفان تحلیلی) استعاره را قابل حذف دانسته، ایده آل فلسفه را در متونی عاری از استعاره و مبتنی بر کاربرد دقیق و تحت اللفظی کلمات می بینند. برخی دیگر، استعاره را غیرقابل حذف و اساس مفاهیم فلسفی به شمار می آورند. دیده گاه دوم معمولاً به فروکاهی فلسفه به سخن وری صرف، و در نتیجه اسطوره ای، شاعرانه و غیردقیق دانستن فلسفه می انجامد. دریدا با استعاری دانستن زبان و خارج شدن از تقابل کلاسیک استعاری تحت اللفظی، فلسفه را از جنس سخن وری می داند، بدون اینکه بر آن برچسب شاعرانه، غیردقیق و اسطوره ای بزند. دریدا با واسازی استعاره، مرگ استعاره _ و در نتیجه مرگ معنای تحت اللفظی_، و همراه با آن، مرگ فلسفه به معنای کلاسیک و تاریخی آن را اعلام می کند. در این مقاله می خواهیم از این ادعا دفاع کنیم که معنا، از بیرون، زبان را کنترل نمی کند، بلکه خود برآمده از یک نوایی حاصل از خوش ساخت بودن استعاره هاست؛ استعاره هایی که اساس زبان را تشکیل می دهند.
تقلیل ایدتیک، خاستگاه جدایی هایدگر از هوسرل
نویسنده:
حسن فتح زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیده شناسی با تقلیل تاریخ و فعلیت اشیاء، به پدیده های محض دست می یابد، و بدین ترتیب سرزمین ویژه ی خود را خود می سازد. اما با تقلیل پدیده شناختی «جهان» را از کف می دهیم و باید در ادامه، با آغاز از ایدوس ها و از طریق تقویم پدیده شناختی، صاحب جهان شویم. آن گونه که نشان خواهیم داد پیامدهای تقلیل ایدتیک سهمگین تر از آن است که بتوان جبران اش کرد. موازی با تقلیل جهان، اگوی استعلایی نیز به اگوی مطلق (ایدوس اگو) تقلیل می یابد و بدین ترتیب سررشته ی تقویم جهان را از دست می دهیم. هایدگر خیلی زود متوجه این معضل بزرگ در پدیده شناسی هوسرل شد و با اولیه دانستن جهانمندی به درک متفاوتی از جهان و سوژه (دازاین) دست یافت. در این مقاله ضمن تحلیل علیت و نسبت آن با جهان و اگوی استعلایی، این معضل پدیده شناسی و راه عزیمت از آن به سوی فلسفه ی اگزیستانسیالیستی هایدگر را نشان خواهیم داد. در واقع جدایی این دو از همان نقطه ی آغاز، تقلیل ایدتیک، شروع شده بود.
تولید مصرف
عنوان :
نویسنده:
حسن فتح زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سرمایه داری متأخر در کنار افزایش تولید، بالا بردن سطح رفاه عمومی، گسترش امکانات و فرصت ها، و دموکراتیک کردن هر چه بیش تر جامعه، حداکثر کنترل را با حداکثر آزادی هایی که تاکنون در تاریخ بشر روی داده است، همراه کرده و به کمک فرهنگ مصرف گرایی، جوامعی سیال با نظام های سیاسی باثبات به ارمغان آورده است. در این مقاله ضمن تعریف مصرف گرایی به سیستمی با فیدبک (بازخورد) مثبت، نشان خواهیم داد که چگونه سرمایه داری با گره زدن هویت اجتماعی به مصرف و تبدیل آن به مسابقه ای تسلیحاتی، کنترل آن را به عنوان یک نظم نشانه در دست می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 39