جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 168
نقش عقل در اجتهاد
نویسنده:
قاسم محسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نقش اجتهاد صحیح در رسیدن به احکام شریعت نجات‌بخش اسلام بر هیچ کس پوشیده نیست؛ زیرا آگاهی به احکام اسلامی، مقدمه عمل به آن‌ها محسوب می‌شود. راه دست‌یابی به این احکام، مراجعه به منابع چهارگانه کتاب، سنت، اجماع و عقل است. اما از میان آن‌ها، این پژوهش به تبیین نقش عقل در اجتهاد و استنباط احکام شرعی پرداخته، و زمینه‌های ورود عقل به حوزه دین، و ارتباط عقل و اجتهاد را در جامعه اسلامی با استفاده از روش کتابخانه‌ای مورد بررسی قرار داده است. بررسی تاریخچه اجتهاد، و نیز منبعی بودن و یا ابزاری بودن عقل، مفاهیم و مبانی تصور، مفهوم عقل از لحاظ لغوی و اصطلاحی، مباحث مربوط به خاتمیت و جامعیت دین، و مباحث ثابت و متغیر در دین و فقه، از مباحثی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، عقل دارای دو نقش منبع و ابزار در فرایند استنباط احکام شرعی دارد، و در کنار قرآن و سنت، می‌تواند دلیل حکم شرعی قرار بگیرد. منبع بودن عقل را حداقل برای استنباط بعضی از احکام، تمام گرایش‌های شیعه، و اهل سنت، اخباریون، اصولیون، و حتی اشاعره پذیرفته‌اند. فقها درباره نقش منبعی عقل به مباحثی چون قاعده و ملازمه پرداخته‌اند، و بر این اساس، عقل که در منابع فقه و اصول به‌عنوان یکی از منابع چهارگانه استنباط مطرح می‌باشد، علاوه بر استنباط مستقیم حکم شرعی در ناحیه مستقلات عقلیه، در ناحیه غیرمستقلات عقلیه نیز برای تطبیق اصول بر فروع، و مراحل مختلف استنباط و استدلال شرعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. درباره نقش ابزاری عقل نیز هر انسانی با اندکی تأمل درمی‌یابد که بدون کمک گرفتن از قوه عقل، هیچ استدلالی سامان نمی‌یابد. در این راستا، کاربرد ابزاری و غیراستدلالی عقل به سه نوع آلی، تأمینی و تسبیبی تقسیم شده است.
ضرورت دین از دیدگاه عقل
نویسنده:
نذیر احمد شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بعد از مقدمه، هدف، روش تحقیق و ضرورت این بحث به سیری از تاریخ بحث با چهار عنوان پرداخته شده است. در فصل اول تحت عنوان کلیات و مفهوم شناسی واژه ها، ضرورت، عقل و دین را از لحاظ معنای لغوی واصطلاحی بیان کردیم. سپس تعریف عقل را از دیدگاه های مختلف بررسی نموده و کاربردهای عقل را بررسی کردیم. بعد از آن تعریف دین را از نظر دانشمندان غربی و مسلمان و همچنین از نظر آیات و روایات بررسی کردیم و در نهایت تعریف مورد نظر از دین را بیان کردیم. در فصل دوم به مهم ترین ابعاد دین توجه نموده و ضرورت توحید، نبوت، امامت و معاد از دیدگاه عقل با براهین عقلی بررسی و بیان شده است. اصول اعتقادی دین برای تامین سعادت حقیقی بشر صادر گردیده و هماهنگ با مقتضای فطرت و سرشت انسان بود، اعتقاد به آنها معقول بوده و ضرورت عقلانی دارد. در فصل سوم، ضرورت دین با توجه به معقولیت دینداری مورد توجه قرار گرفته، در این فصل برهان شرط بندی که از جمله براهینی است که در غرب از ناحیه پاسکال مطرح شده و با برهان دفع ضرر محتمل که از ناحیه حکما و متکلمین اسلامی مطرح شده است همخوانی دارد، مورد بحث قرار گرفته است. فصل چهارم به ضرورت دین با توجه به کارکردهای دین پرداخته و این نقش آفرینی را از سه جنبه بررسی نموده است: 1- دین و اخلاق 2- دین و معنای زندگی 3 - دین و روان ، در این بخش با نگاه به کارکردهای مختلف دین ضرورت دین از نگاه عقل را بررسی کردیم. و در آخر پایان نامه نتیجه گیری و جمع بندی کلی از مباحث را ارائه کردیم.
معانی و حجیت عقل در سنت
نویسنده:
جاوید حسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان‌نامه مشتمل بر یک مقدمه و هفت فصل می‌باشد: در مقدمه از ضرورت تحقیق، اهداف، فرضیه‌ها، پرسش‌ها، پیشینه و مفاهیم همچون معنا، حجیت، عقل، سنت و ... بحث شده است. در فصل اول ریشه عقل، معانی آن در لغت و مترادفات آن بیان کرده‌ایم. ریشه عقل عقال به معنای (بند شتر) نمی‌باشد بلکه عقل (قوه دراکه) ریشه‌اش عقل (مصدر به معنای منع) یا عقال (که مصدر و به معنای منع است) و یا از معقل منقول می‌باشد و حجا، کیاست و ... مترادفات عقل‌اند. در فصل دوم اصطلاحات علمی عقل بیان شده است که به معنای وجود مجرد ذاتا و فعلا آمده و به معنای قوه دراکه و عماله و به سرشت انسان که ممیز انسان از دیگر حیوانات است آمده است. در فصل سوم معانی و اطلاقات روایی عقل بیان شده است که از جمله معانی آن وجود مجرد ذاتا و فعلا که اولین مخلوق نامیده شده است و به معنای عقل عملی و نظری و ... آمده است. در فصل چهارم پژوهش به حجیت عقل در سنت پرداخته شده است که در اقوال معصومین و در سیره علمی آنها حجیت عقل یک امر بدیهی و روشن است. در فصل پنجم دیدگاه قرآن درباره حجیت عقل مطرح شده است و ثابت شده که قرآن ماها را به تعقل تحریک و بر‌می‌انگیزد. در فصل ششم بحث از حجیت عقل از دیدگاه خود عقل به میان آمده است. در فصل هفتم که فصل آخر این پژوهش می‌باشد از محدوده حجیت عقل بحث شده است و در ضمن عقیده امین استرآبادی نیز نقد شده است.
نقش مقاصد شریعت در استنباط احکام در فقه امامیه
نویسنده:
محبوبه بختیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقاصد شریعت، اسرار و اهدافی است که شارع به هنگام تشریع احکام لحاظ فرموده است؛ از تحقیق و تامل در ابعاد مختلف احکام شریعت، می‌توان مقاصد و اهداف و مصلحت‌های بی-شماری را دریافت کرد که در آن نهفته است و بیانگر این مهم اند که احکام فقهی برای جلب مصالح و منافع نازل شده‌اند. اهمیت مقاصد شریعت و جایگاه آن در تنظیم و تعادل بخشیدن به حیات، امری بسیار مهم بوده و از همین رو، امروزه پژوهش‌های نوین و دقیقی را می طلبد.آن‌چه در این میان درخور درنگ بوده است این است که پیرامون مساله‌ی مقاصد شریعت، تنها مباحث اشاره‌ای و اجمالی در کتاب‌های اصول فقه به میان آمده، در حالی‌که دانش اصول فقه بدون مقاصد شریعت، ناقص قلمداد می‌شود؛ و در حقیقت، اصول فقه در کنار دانش مقاصد تکامل می‌یابد. با توجه به این‌که، محور اصلی مقاصد « اسرار و اهداف احکام شریعت » می‌باشد و انسان نیز بر طبق سرشت کنجکاو خویش مشتاق است، از این اسرار و حکمت‌ها مطلع شود؛ لذا، نخستین نیازی که بشر را به تحقیق پیرامون مقاصد شریعت وادار می‌کند، همان پاسخ گفتن به کنجکاوی‌ها و پرسش‌های برخواسته از فطرت است، پرسش‌هایی چون نماز چرا؟ روزه چرا؟ واجبات چرا؟ محرمات چرا؟عرصه‌ی مقاصد شریعت، همواره باید مورد تحقیقات و پژوهش‌های نوین قرار گیرد و نیازهای دین‌داری انسان معاصر را پوشش دهد؛ در همین راستا، توجه به اصل روح تشریع یا همان مقاصد تشریع باید مورد توجه و اهتمام مجتهدین قرار گیرد و تنها در این صورت است که ضریب خطا در اجتهادات پایین خواهد آمد.قابل توجه این‌که آگاهی از مقاصد شریعت، تنها ویژه‌ی مجتهد مطلق نیست و بلکه قبول اصل تجزی در اجتهاد و تخصصی شدن عرصه‌های اجتهادی اعم از: عرصه‌ی تجارت، علوم تجربی، مسائل دینی و... می توان بسیار موفق‌تر از گذشته دین‌داری نمود و دیگران را نیز به دین-داری دعوت کرد؛ از همین رو، داعی و مبلغ نیز باید عالم به مقاصد شریعت باشد تا بتواند در حوزه‌ی دعوت موفق عمل کند.جان کلام این‌که، مقاصد شریعت یعنی:« پاسخگویی به حس کنجکاوی که در فطرت بشر به ودیعه گذاشته شده است»؛ به ویژه آن‌گاه که انسان به پرسش‌گری در حوزه‌ی مسائل دینی می پردازد، تنها ابزار و مکانیزم منطقی پاسخگویی به این‌گونه پرسش‌ها، همان آگاهی از اهداف دین و مقاصد شریعت است؛ و متاسفانه علل بسیاری از دین‌گریزی‌های انسان معاصر، بی‌پاسخ ماندن سوالاتی است که از فطرت برمی‌خیزند؛ زیرا دیدگاه مقاصدی که توجه انسان‌ها را به دین جلب می کند، خواهان مصلحت و دافع ضرر است و چنین اصلی در نهاد هر انسانی قرار دارد و انسان عاقل، کسی است که جالب مصالح و دافع مضار باشد.
مهارت‌های ارتباط موثر در گفتار و رفتار امام رضا(ع)
نویسنده:
علی جانفزا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان به جهت اجتماعی بودن، ناگزیر به برقراری ارتباط با سایر انسان‌هاست. از اولویت‌های ادیان آسمانی, بعد از اطاعت و پرستش خداوند, راه چگونه زیستن است که یکی از زیرشاخههای آن آموختن مهارت‌های ارتباطی ست.دین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین الهی در جهت آموزش این اصول به مخاطبان خود اهتمام داشته است. این نوشتار در صدد بازیابی آموزه‌های ارتباط موثر در گفتار و رفتار هشتمین امام معصوم (ع) است.بایدها و نبایدها در علوم انسانی بر اساس مبانی مختلف خدا شناختی, وجود شناختی و انسان شناختی استوار است که مبانی مذکور بر اساس مکاتب مختلف نگرش به انسان و جهان متفاوت است. همچنین این نگرش‌ها, اهداف این بایدها و نبایدها را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد که بایدها و نبایدها در مباحث ارتباطی نیز تأثیرگذار است.مباحث ارتباطی از دیدگاه امام رضا(ع) دارای مقدماتی چون اعتماد به فرستنده, ارائه در مکان و زمان مناسب و مهیا شدن گیرنده پیام است. همچنین امام رضا(ع) از حیث ارتباطی از روش‌هایی چون بهره گیری از زبان دعا, تکیه بر اصول عقلی, استفاده از عناصر ارتباطی چون شعر, ارائه تدریجی اطلاعات و بهره گیری از شیوه پرسش و پاسخ استفاده می‌نماید. در احادیث امام رضا(ع) عواملی چون ایمان و توکل بر خدا, ایجاد آمادگی قبلی در مخاطب, نیت, دانش, مثبت نگری, ارزش‌های اخلاقی, خصوصیات فردی, گوش دادن پویا به عنوان عوامل درونی و عواملی چون بهره‌گیری از موقعیت زمانی و مکانی مناسب, ادب و احترام متقابل, همگامی و همدلی, مجاورت, معاشرت از عوامل بیرونی مهارت‌های ارتباط موثر هستند.همچنین از جمله موانع برقراری ارتباط موثر در احادیث حضرت رضا(ع) به مواردی چون مشاجره, حسد, دروغ, بخل, نسبت ناروا اشاره شده است که ما در این نوشتار آن‌ها را برشمرده‌ایم. از دیدگاه معصومان(ع) و امام هشتم(ع), ارتباط با خدا و کسب ایمان و تقوای الهی, علاوه بر برکات دیگر در زندگی انسان, بر مولفه‌های ارتباطی تأثیر گذاشته و به روابط او با سایرین, معنا و مفهوم می‌بخشد.
پدیده دگماتیسم دینی- مذهبی و مواجهه با آن از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
محمد سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پدیده‌ی دگماتیسم دینی-مذهبی به عنوان یکی از آسیب های دینی، دیرزمانی است که از سوی برخی صاحبنظران بویژه در مغرب زمین مطرح می باشد و اساساً به دنبال آن است که ساحت دین را از داشتن منطق عقلانی بی بهره نشان دهد و آموزه های آن را مشتمل بر مجموعه ای از امور جزمی قلمداد کردهو مومنین را نیز -بدلیل اعتقاد راسخ به آن ها- به ناتوانی در بهره گیری از اندیشه و تعقل متهم نماید از این روی در قالب شش فصل با طرح و بررسی این پدیده به آسیب‌شناسی نشر آن در بطن تمدن و جامعه اسلامی و راهکارهای مواجهه با آن از منظر آیاتو روایات پرداخته شده است.در فصل اول با ذکر اهمیت و ضرورت تحقیق به معانی و مفاهیم واژه ی دگم، دگماتیسم و کلمات و مترادفات آن ها اشاراتی شده است. در فصل دوم،علل بروز و نشر جزمیت در حوزه های مختلف، تاریخ پیدایش آن و آثار پدیده دگماتیسم مطرح شده و نهایتاً به وجود ارتباطی منطقی میان فطرت، عقل و وحی پی می بریم. در فصل سوم، آشنایی با برخی تعابیر و مفاهیم رایج از دین و کارکردهای آن مدنظربوده و سیر تاریخی تقابل انسان و دین(با محوریت دین اسلام) مورد توجه قرار گرفته است.در فصل چهارم، موضوع سازش عقل با باورها و حقایق ثابته مطرح شده و وجود قرآن، انبیاء، ائمه و میراث ارزشمند آنان تحت عنوان فقاهت مستمر در تعلیم و تزکیه ی بشر اندیشمند به عنوان امری انکار ناپذیر مورد نظر قرار گرفته است.در فصل پنجم، اوضاع و احوال انسان معاصر و مسلمان امروز بررسی و ضمن بیان برخی فرصت ها و چالش های موجود در این راستا بر ضرورت حرکت و پویایی روز افزوننهادهای دینی تأکیدشده است.در فصل ششم مشخص می شود که ماهیت دگماتیسم دینی- در تعبیر رایج آن- بالکل با جزمیات و آموزه های اصیل اسلامی متفاوت بوده و نتیجه آن که دامان دین مبین اسلام، عاری ازلوث وجود این انگ می باشد.کلید واژه: دگم- دگماتیسم- دگماتیسم دینی-جمود-تحجر-جزمیت- فطرت- عقل- تجدد
سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی
نویسنده:
حسین مولودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است که گوشه‌ای از نظام تربیتی اسلام یعنی تربیت اعتقادی بر پاية سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم به تصویر کشیده شود. پرسش‌هایی که به دنبال یافتن پاسخ آنها بودیم عبارتند از: سیره پیامبر و اهل بیت در تربیت اعتقادی چه بوده است؟ ایشان برای ایجاد شناخت نسبت به اعتقادات اساسی اسلام و تعمیق این شناخت در بین مخاطبان چگونه رفتار می‌کردند؟ در مقابله با شبهات اعتقادی از کدام روش ها استفاده می-کردند؟ در این تحقیق با این روش عمل شد که ابتدا نظرات رایج در باب آن موضوع را جمع آوری و بررسی و جمع بندی شد. سپس آن را به سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم عرضه کردیم و در پایان به جمع آوری و استنباط حکم موضوع از سیره می‌پردازیم همراه با نقد نظرات رایج در باب موضوع. یافته‌های تحقیق به این شرح است: 1ـ سیره تربیتی معصومین صلوات الله علیهم دارای مبانی، اصول و روش‌های تربيتي است. مبانی و اصول قسمت ثابت و روش‌ها به عنوان الگوهای متغیر قابل توجه هستند. مبانی خاص بدست آمده و اصول آنها عبارتند از: مبنای هدایت از جانب خداوند و اصل طلب هدایت از خداوند، مبنای ارتباط متقابل تربیت اخلاقی و تربیت اعتقادی و اصل تزکیه، مبنای اختیار انسان در انتخاب عقیده و اصل دعوت، مبنای فطری بودن خداشناسی و اصل تذکر و مبنای مکملیت عقل و وحی و اصول تعقل و تعبد. 2ـ مطابق این مبانی و اصول، معصومین صلوات الله علیهم از روش‌های متنوعی در استدلال و اثبات عقاید و همچنین عمق بخشیدن به اعتقادات و حفظ عقاید استفاده می‌کردند. 3ـ همچنین در برخورد با شبهات اعتقادی نیز معصومین صلوات الله علیهم سیرة مشخصی داشته‌اند که شامل دفع و رفع شبهات از جامعه می‌شود.در این پایان‌نامه سعی شده است که بین مبانی و اصول تربیت اعتقادی معصومین و مبانی و اصول تربیتی علمای تعلیم و تربیت غربی مخصوصا در زمان معاصرمقایسه‌ای صورت گیرد. در این تطابق مشخص شد که نگرش الهی معصومان به تربیت اعتقادی با نگرش امانیستی علمای تعلیم و تربیت غیر اسلامی تفاوت‌های اساسی دارد است. از این رو لازم است که درپایه ریزی نظام تربیتی اسلامی به این تفاوت‌ها توجه داشت.
تأثیر عوامل غیر معرفتی در معرفت دینی از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لیلا شایسته‎رخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، به معنای باور صادق موجّه و به تعبیر صدرالمتألّهین، صورت علمی حاکی از حقیقت خارجی و مطابق با آن است. معرفت دینی که از مباحث مهم معرفت‌شناسی به شمار می‌آید، معرفتی برگرفته از دین و در مورد دین است که از مسائل بنیادین این نوع از معرفت، مسأله مبدأ و معاد است. یکی از مباحث اساسی در حوزه معرفت دینی، سوال از تأثیر یا عدم تأثیر عوامل غیرمعرفتی در این نوع معرفت و چگونگی تأثیر آن عوامل، بر فرض وجود چنین عواملی است. آگاهی از این عوامل غیرمعرفتی و مکانیسم تأثیر آن‌ها بر شناخت انسان از دین و مسائل بنیادین آن، نقش به‌سزایی در دست-یابی به معرفت دینی صادق نیز در نیل انسان به کمال حقیقی خویش ایفا می‌کند.براساس آراء صدرا، این عوامل به دو قسم مفید یا موثر و منفی یا بازدارنده تقسیم می‌گردد. عوامل غیرمعرفتی موثر بر معرفت که از آن‌ها به فضائل و کمالات اخلاقی و عبادی یاد می‌شود، عبارتند از: تصفیه و جهاد با نفس، ریاضت، حسن خلق، تقوا، خوف و خشیّت، همراهی علم و عمل- عمل صالح، نماز، عبادت، طاعت و اخلاص.عوامل مذکور، باعث ایجاد و رشد و بالندگی معرفت می‌گردد و حجب میان نفس و حقیقت را برطرف نموده، قلب را مهیّای دریافت معارف حقّه می‌سازد. در مقابل، عوامل غیرمعرفتی منفی، که همان معاصی و رذائل اخلاقی است، نظیر گناه، جهل و غفلت، حبّ دنیا، عجب و کبر، حسد، کینه و عشق، پیروی از هوای نفس، ریا، شرک، نفاق، حبّ جاه و مقام، تقلید، حیا و کفر، آرزوهای طولانی و وسوسه، قلب را مکدّر می‌کند و در نتیجه، آن را از تابش نور معرفت محروم می‌گردانند؛ چرا که تنها قلب عاری از هرگونه آلودگی، قابلیّت دریافت نور معرفت را دارد.
توانایی و محدودیت‌های عقل و ادراک در خداشناسی از منظر امیر‌المومنین(علیه‌السلام)
نویسنده:
زهره موسوی تکیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که دو موضوع خداشناسی و عقل همواره در طول تاریخ مورد توجه قرار گرفته است، گروهی بر این اعتقاد می‌باشند که باید برای تمام امور از جمله‌ تمامی مباحث خداشناسی دلیل عقلانی داشت و یا با کمک عقل به تمام مسائل مربوط به آن دست پیدا کرد و گروهی عقل را در موضوع خداشناسی به طور کلی ناتوان می‌دانند. در این رساله برآنیم رابطه‌ی عقل و خداشناسی را از دیدگاه امیرالمومنین(علیه‌السلام) مورد بررسی قرار دهیم.آنچه از مجموعه‌ی آیات و روایات در بحث خداشناسی و به خصوص سخنان امیرالمومنین(علیه‌السلام) حاصل می‌شود این است که باید در خداشناسی خود را از حد تعطیل و تشبیه خارج کنیم به عبارتی نه می‌توان وجود خداوند و صفات او را نفی کرد و نه می‌توان برای او شبیه و حدی را تعیین نمود. بنابر مجموعه‌ی آیات و روایات به ویژه کلام امیرالمومنین(علیه‌السلام) عقل در مسیر شناخت خداوند دارای توانایی‌ها و محدودیت‌هایی می‌باشد:عقل با مشاهده آیات و کمالات و آثار قدرت و حکمت که بر همه‌ی هستی حاکم است متذکر خالقی مقتدر، علیم و حکیم شده و او را بدون هر گونه پیش فرضی تصدیق می‌کند و این اعتراف و تصدیق در معارف اهل بیت(علیهم‌السلام)، همان اثبات عقلی صانع نامیده شده است. از طرفی عقل به دلیل مخلوقیت و محدویت بر صانع ـ‌که چه از جهت ذات و چه به لحاظ صفات لایتناهی است‌ـ توانایی احاطه را ندارد و خود عقل ورود به حوزه‌ی ذات ربوبی را ناروا و زشت می‌داند و اعتراف می‌کند که خداوند در عین سلطه و احاطه مستمر بر همه ذرات عالم امکان از هر گونه تشبیه و مانندی مبراست؛ چرا که در این صورت نوعی محدویت و ترکیب و اجزاء را در ذات باید پذیرفت. لذا حتی در مقام احتجاج هم از هرگونه تشبیه و تمثیل برای اثبات ذات باری باید پرهیز نمود.
رویکردی تاریخی ـ انتقادی به انکار قاعده الواحد
نویسنده:
سید محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاعده الواحد از اصول فلسفیی است که از قدمت زمانی زیادی برخوردار است. پیام قاعده الواحد باجمال این است که «به حکم برهان عقلی، از علت واحد از آنجهت که واحد است، بیش از یک معلول، بدون واسطه (مستقیم) پدید نمیآید».ریشه های بحث از این قاعده را در سخنان افلوطین و ابرقلس میتوان یافت؛ ولی گسترش، تعمیق و دفاع از آن عمدتاً در سنت عقلانی اسلامی و توسط فارابی، ابن سینا، خواجه طوسی و ...صورت پذیرفته است و از آنزمان تاکنون همچنان مورد تأکید قاطبه حکیمان و برخی از عارفان و متکلمان بوده است. اما در مقابل دانشمندان فراوانی همچون غزالی، ابن رشد، فخرالدین رازی، ابن عربی (در برخی از سخنانش)، توماس آکوئیناس، علامه حلی، علامه مجلسی و .... عمدتاً با انگیزه دفاع از باورهای دینی با این نظریه مخالفت کرده اند.نگاهی تحلیلی، تاریخی و انتقادی به اندیشه های منکران این قاعده و نقد و بررسی آنها موضوع نوشتار حاضر است. در این مقاله ابتدا برخی از دلایل قائلین به این قاعده تبیین میشود و سپس به اعتراضات منکران پرداخته میشود و در پایان هر بخش در مقام دفاع از این قاعده، به هر یک از این اعتراضات بصورت جداگانه پاسخ داده میشود.
  • تعداد رکورد ها : 168