جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 573
معنی‌شناسی عقل در قرآن کریم با تکیه بر نظریه‌ی حوزه‌‌های معنایی
نویسنده:
سعید کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده اهمیت مسأله‌ی «عقل» در مباحثات عصر حاضر و لزوم توجه به بازتاب عقل و عقلانیت، حدود کارکرد و حدود مفهومی آن، ضرورت معرفی عقل را آشکار می‌سازد. معانی و تعاریف مختلفی از عقل در حوزه‌ی دینی ارائه شده است که در بسیاری از موارد با هم خلط می‌شوند.آنچه این تحقیق،در پی شناساندن آن است؛ عقلِ مرادِ قرآن است. برای این منظور، سعی کرده‌ایم، باتکیه بر آیات قرآن، کاری کنیم که قرآن خود سخن بگوید وتاحدامکان مانع تأثیرگذاری پیش فرض های مکاتب مختلف در این زمینه شویم. روش ما در این تحقیق روش معنی شناختی با تکیه بر نظریه‌ی حوزه‌های معنایی است. با رویکرد همزمانی، 49 آیه‌ای که «عقل» در آنها - آن‌هم، صرفاً در شکل فعلی - به‌کار رفته را مطالعه نمودیم و با استخراج مفاهیم همنشین و جانشین عقل، سعی کردیم به حوزه‌ی معنایی عقل دست یابیم. با تحلیل کاربردها متوجه شدیم، فعل عقل در بیش از نیمی از کاربردها با «آیه_ آیات» (به معنای نشانه) همنشین شده است. این کثرت همنشینی ما را بر آن داشت که معنای فعل عقل را از طریق این همنشینی در یابیم. خداوند آیات خود اعم از تکوینی و تشریعی را برای انسانها فرو می‌فرستد. این آیات و نشانه‌ها به خودی خود موضوعیت ندارند؛ بلکه خدا از انسان می‌خواهد، از ظاهر این نشانه‌ها (دال‌ها) بگذرد و به باطن (مدلول) آنها دست یابد. در واقع آیات، متعلق فعل عقل هستند. بنابراینفعل«عَقَل، یَعقِلُ» درقرآن، در معنای اصلی خود ناظر به کارکرد ذهنی است که عبارت از «رابطه برقرارکردن» میان آیات و مدالیل آنهاست؛ و عاقل کسی است که به آیات به دیدِ طریقی و نه استقلالی می‌نگرد. «رابطه برقرارکردن» که در معنای اصلی فعل عقل قرآنی آمده است، خود، یکی از مولفه‌های معنای لغوی عقل می باشد.واژگان کلیدی: قرآن‌ کریم، معنی‌شناسی، روابط ‌همنشینی، روابط‌ جانشینی، عقل، حوزه‌های‌‌معنایی
نقش عقل و خیال در آفرینش هنری از منظر حکمای اسلامی
نویسنده:
الهه خنجرفلک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که در منابع دست اول حکمت اسلامی جز اشاراتی پراکنده، به هنر پرداخته نشده است، تبیین هنر اسلامی فراتر از تحلیل، نیازمند بازسازی است. یعنی با استفاده از تبیینی که هر یک از حکمای اسلامی در رابطه با خیال، خلاقیت، وحی، رویا، الهام، هستی‌شناسی، مباحث ادراک و ... ارائه کرده‌اند به بازسازی حکمت هنر هر یک از مکاتب و به نحو دقیق‌تر حکما پرداخت. به همین دلیل لازمه‌ی پژوهش در حکمت هنر اسلامی استفاده از روش اجتهادی است. در فصل کلیات تلاش شده است یک مفهوم‌شناسی در حوزه‌ی مفاهیم کلیدی پایان‌نامه یعنی هنر، زیبایی، خلاقیت و ادراک انجام شود. فصل دوم با عنوان «معرفت‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» به بررسی نقش قوه‌ی خیال، قوای باطنی و ادراک خیالی در آفرینش هنری به تفکیک حکمای اسلامی می‌پردازد. فصل سوم با «عنوان انسان‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» به بحث مسائل انسان‌شناسی خیال و مرتبه‌ی مثالی انسان می‌پردازد از آنجا که مبدع مرتبه‌ی مثالی نفس، ملاصدرا است، این بخش تنها به نظریات ملاصدرا اختصاص دارد. جایگاه بحث از قوای باطنی و نقش آن در آفرینش هنری بیشتر از فصل قبل در این فصل بود اما به جهت این‌که این مطلب پیش نیاز بحث ادراک هنری است، همچنین به جهت اینکه نظر سایر حکما در مورد قوای باطنی تحت موضوع بدن مثالی قرار نمی‌گیرد بنابراین در فصل معرفت‌شناسی به آن پرداخته شد. در انتهای این فصل، نقش اثبات مرتبه‌ی مثالی نفس در توجیه انواع استعداد هنری بررسی می‌شود. در فصل چهارم با عنوان «هستی‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» حین ویژگی‌های عالم مثال و به ویژگی‌های هنر پرداختیم همان‌طور که حین بیان ویژگی‌های قوه‌ی خیال و مرتبه‌ی مثالی این کار را را انجام دادیم. همچنین با بیان مراتب و موجودات عالم مثال به مراتب و انواع آفرینش هنری می-پردازیم. علاوه بر این در این فصل به دو نقش مهم اثبات عالم مثال در آفرینش هنری که عبارت بود از«اثبات عالم خیال و ضرورت، امکان و امتناع مرجع اثر هنری» همچنین «اثبات عالم خیال و وجود ذهنی یا وجود عینیی در آفرینش هنری» می‌پردازیم. در فصل پنجم تحت عنوان «معرفت‌شناسی عقل و نقش آن در آفرینش هنری»، به مسئله‌ی نقش ادراک عقلی در آفرینش هنر معقول می‌پردازد. برای تبیین این بحث که پیشینه‌ی چندانی در حکمت اسلامی ندارد، از تبیینی که حکما در بحث وحی و رویای صادقه کرده بودند استفاده شد. به دلیل اینکه قوه‌ی عقل به‌طور مستقیم در آفرینش هنری نقش ندارد مباحث مربوط به ویژگی‌های قوه‌ی عقل برخلاف ویژگی‌های قوه‌ی خیال کاربردی در مباحث مربوط به هنر نداشت.فصل ششم نیز به «هستی‌شناسی عقل و نقش آن در آفرینش هنری» پرداختیم و نقش عقول طولی، عقل فعال و عقول عرضی را در آفرینش هنری از منظر هریک از حکما بررسی کردیم.
عقل در فیزیک و متا فیزیک
نویسنده:
علی عابدی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مبانی عقلی تناسخ ملکوتی در حکمت متعالیه
نویسنده:
معصومه شیخ الاسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهتناسخ اصطلاحی در فلسفه ، کلام و عرفان به معنای انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر است که به دو نوع ملکی و ملکوتی تقسیم می شود.تناسخ ملکوتی عبارتند از؛ انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی که متناسب با ملکاتی است که نفس در دنیا کسب کرده است . رساله ی حاضر در صدد بررسی و تبیین مبانی عقلانی این نوع تناسخ از دیدگاه حکمت متعالیه است. چنانکه از تعریف بر می آید در بحث تناسخ ملکوتی دو مسئله اساسی مطرح است؛ اول، کیفیت انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی یاهمان کیفیت تحقق تناسخ ملکوتی . مسئله ی دوم کیفیت شکل گیری بدن مثالی‌است که نفس به آن منتقل می شود درباره ی مسئله ی اول باید گفت مقصود از انتقال، در حقیقت، تحول جوهری نفس در مرتبه‌ی مثالی خود است، نه جدایی از بدن دنیوی و پیوستن به بدن اخروی. اصول عقلانی در تبیین این مسئله اصالت وجود ، تشکیک وجود، حرکت جوهری و قیام صدوری صور ادراکی به نفس است که در نتیجه آن می توان گفت؛ آن بدن مثالی در برزخ یا در آخرت که نفس به آن تعلق می گیرد ساخته ی خود نفس و از منشآت نفس و قائم به اوست همانند قیام فعل به فاعلش و نیز چون تصرف در بدن ، تمام حقیقت و ماهیت نفس است ، نفسی که با بدن مادی ارتباطی تصرفی و تدبیری داشته با بدن مثالی، ارتباط ایجادی خواهد داشت. اما اینکه این بدن مثالی چگونه مطابق اعمال، نیات و مکتسبات وجودی فرد شکل می گیرد، مسئله ای است که با اصولی چون تجرد نفس در مرتبه خیال ، توانایی آن بر ساخت صور و ابدان ، اتحاد عاقل و معقول و امکان سیر نفس در عوالم سه گانه. قابل تبیین است . بر اساس اصل اتحاد عاقل و معقول ، تمامی مکتسبات انسان در زندگی دنیا اعم از علوم، نیات، عقاید، اعمال و ملکات با نفس او اتحاد یافته و موجب قبض، بسط یا اشتداد وجودی نفس می گردد و نحوه وجود آن را تعیین می کند.در دیدگاه صدرا همانگونه که وجود ذو مراتب است،نفس نیز سه مرتبه مادی ، مثالی و عقلی دارد که باتوجه به ترفع و تنزل خود با اختیار و عملکردش، در آن صقع وجودی حضور می‌یابد و احکام خاص آن رتبه را می پذیرد. تمامی قوایی که در مرتبه ی مادی نفس است در مراتب مثالی و عقلی با وجود جمعی و بسیط موجود است در نتیجه انسان در مرتبه مثالی و عقلی خود، دارای تمامی قوای جسمانی است که با صورت گری قوه ی خیال مطابق اعمال، ملکات و نیات خود در دار دنیا ساخته می شود و تغییر می یابد. این تغییر یا همان انتقال پیوسته و متصل نفس از نوعی به نوع دیگر همان تناسخ است که بارها در زندگی انسان اتفاق می افتد .کلید واژه گان : تناسخ ، تناسخ ملکی، تناسخ ملکوتی، نفس، حکمت متعالیه، ملاصدرا
حدوث و بقای نفس ناطقه و نفس استعلایی از دیدگاه ملاصدرا و کانت
نویسنده:
محمد کاظم علمی سولا، طوبی لعل صاحبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
ملاصدرا و کانت، به عنوان دو فیلسوف مهم اسلامی و غربی، تأکید و تمرکز ویژه‌ای بر مسئله «خود» یا «نفس» داشته‎اند. نفس از دیدگاه ملاصدرا معانی و مراتب گوناگونی دارد که در برخی از آن‌ها، منفصل از بدن وجود داشته و در برخی مراتب، عین بدن می‌شود و پس از طی مراحل نباتی و حیوانی، عنوانِ نفس ناطقه بر آن قابل اطلاق است. این نوشتار درصدد تبیین این امر است که حدوث نفس ناطقه با پذیرش عقل نظری ممکن می‌شود اما بقای آن، در فرایند رشد عقل نظری و عملی صورت می‌پذیرد. این مسئله با دیدگاه کانت به عنوان فیلسوفی معرفت‌شناس که پیدایش نفس استعلایی را در کارکرد عقل نظری یا معرفت یقینی، و بقای آن را صرفاً در کارکرد عقل عملی میسر می‌داند، قابل مقایسه است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
تکامل نفس از نظر عقل و نقل
نویسنده:
مهدی زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به موجب برخی از آیات و روایات، نفوس در عالم برزخ و آخرت تغییرات و تحولاتی غیرارادی دارند. افزون بر این شماری از روایات از تحول ارادی و اختیاری گروهی از نفوس در آخرت حکایت دارند. بنابراین، به‌طور‌قطع می‌توان ادعا کرد که در منطق اسلام، پس از جدایی روح از بدن تکامل نفوس ادامه می‌یابد، بلکه می‌توان گفت که در دیگر شرایع آسمانی نیز این امر پذیرفته و محقق است، بدین قرینه که جناب ملاصدرا در اسفار اقوالی را که به تکامل برزخی نفوس ناظر است از سقراط و افلاطون نقل می‌کند و پیداست که این دو تن از سرچشمه معارف وحیانی سیراب می‌شده‌اند. البته این بحث از حیث عقلی قدری پیچیده و غامض می‌نماید، زیرا بر مبنای پذیرفته شدهحرکت بدون اعداد ماده ممکن نیست. از طرف دیگر نفس پس از جدایی از بدن، به عالمی عاری از ماده و طبیعت وارد می‌شود. بنابراین حرکت نفس پس از جدایی از بدن توجیه عقلی نخواهد داشت. بر این اساس، درباره حرکت و تکامل نفس می‌توان سه دیدگاه را در آثار فلسفی یافت: 1-دیدگاه ابن‌سینا و پیروان او: نفس از آغاز تا انجام هیچگونه تحول جوهری را برنمی‌تابد، زیرا حرکت منوط به استعداد شیء است و استعداد هم منوط به وجود ماده‌ایست که حامل آن باشد، پس نفس که موجودی مجرد از ماده است از استعداد و در نتیجه هر‌گونه تحول بی‌بهره است بنابراین هر گونه تغییر در نفس در اعراض آن است و نه در جوهر آن. 2-دیدگاه ملاصدرا و پیروان او: طبق این دیدگاه نفس تا وقتی که در این عالم است از حرکت جوهری بهره دارد، چرا جوهری ذاتاٌ ماده است، اما آنگاه که از این عالم یعنی عالم ماده و طبیعت مفارقت جوید، از حرکت باز می‌ایستد، زیرا از آن پس دیگر موجودی مجرد است. 3-دیدگاه علامه طباطبائی: نفس تا زمانی که در این عالم است، از حرکت جوهری بهره دارد و تکامل می‌پذیرد زیرا اگرچه جوهری ذاتاٌ مجرد است، در مقام فعل مادی است. بدین‌سان نفس تا زمانی که به بدن وابسته است از حرکت بهره دارد. اما پس از قطع علاقه از بدن از حرکت باز می‌ایستد. به اعتقاد نگارنده، نفس با اینکه جوهری مجرد است هم در این عالم تغییر و حرکت می‌پذیرد و هم حرکت و تکامل آن پس از جدایی از بدن ممکن است. بدیهی است پذیرش این دیدگاه مستلزم چشم‌پوشی از مبانی متعددی است که مورد پذیرش تمام حکیمان واقع شده است، از جمله: -وجود قوه و استعداد در هر شیء، منوط به وجود ماده در آن است.-حرکت نیازمند شیئی مشترک است که رابط وجودی میان شیء پیش از حرکت و پس از آن باشد. بدیهی است که این امر مشترک باید فاقد هر گونه فعلیتی باشد تا بتواند قابل فعلیت‌های گوناگون شود. با بطلان این مبانی که در این رساله به منصه تحقیق خواهد پیوست، راه برای پذیرش مسأله حرکت و تکامل نفس پس از جدایی از بدن باز خواهد شد.
تصویر زندگی پس از مرگ در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا به معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارد، ولی صرفا به بررسی فلسفی معاد روحانی می پردازد و معاد جسمانی را به دین واگذار می کند. تصویری که او از معاد روحانی به دست می دهد بر فیلسوفان پس از او بسیار اثرگذار بوده است. روش کار او چنین است که ابتدا به ذکر پنج اصل درباره قوای نفس و رابطه آنها با لذت و الم هر یک می پردازد و آن گاه این پنج اصل را در مورد نفس ناطقه پیاده می کند. علت آن است که بر اساس نفس شناسی او ذات نفس عقل است و حواس ظاهر و باطن به علت تعلق نفس به بدن تحقق دارند و به همین علت بعد از مرگ که بدن وجود ندارد حواس ظاهر و باطن نیز معدوم اند و هر گونه معاد روحانی مربوط به قوه ناطقه خواهد بود. او افراد بشر را با توجه به جنبه نظری و ملکات عملی و همچنین مقصر یا معاند بودن تقسیم می کند و وضعیت هر یک را در زندگی بعدی مورد بررسی قرار می دهد. بخشی از مباحث او نیز به وضعیت عده ای که وی از آنها با تعابیری چون «نفوس بله» و «نفوس ساده» یاد کرده اختصاص دارد. از نظر او عذاب ناشی از جنبه نظری نفس دایمی است، ولی عذاب ناشی از ملکات رذیله دایمی نیست و به پایان می رسد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 27
ادراک حسی افلاطون در نظام پارمنیدسی
نویسنده:
سیدابراهیم موسوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
برای مدت‌ها رابطۀ ادراک حسی با معرفت از نظر افلاطون به نحوی بر اساس تفکر ارسطویی یا تفکر افلوطینی توجیه می‌شد، اما به‌تازگی آراء دیگری در این باره مطرح است که در آن دریافت اصلی خود افلاطون محل مداقه قرار می‌گیرد. این دیدگاه هنگامی جدی‌تر می‌شود که در مواردی همچون رسالۀ تئه‌تتوس (184 الف تا 187) ملاحظه می‌کنیم که افلاطون برخلاف نظر ارسطو و افلوطین نقشی را برای ادراک حسی در معرفت قائل نیست. هدف از این مقاله برجسته ساختن همین رویکرد است که با ارجاع به مکالمات افلاطون به پیش می‌رود. بدین ترتیب، چنین وجهۀ نظری از سوی افلاطون محور مهمی را در معرفت‌شناسی او ‌شکل می‌دهد که به نظر می‌رسد با تفاسیر قدیم و حتی جدید مغایرت دارد. ما در اینجا بیش‌تر بر وجه سلبی معرفت افلاطونی تأکید می‌کنیم و به وجه ایجابی آن چندان نمی‌پردازیم، هر چند در پی تأکید بر وجه سلبی وجه ایجابی معرفت‌شناسی افلاطونی نیز تا حدودی بررسی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
تعریف هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی
نویسنده:
یحیی بوذری نژاد
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
اگرچه برخی معتقدند که در بین فیلسوفان مسلمان اثری منحصراً درباره هنر و زیبایی‌شناسی نمی‌توان یافت، با بررسی آثار آن‌ها می‌توان مباحث مربوط به هنر و زیبایی‌شناسی را استخراج کرد. در این بین، قاضی سعید قمی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که برخی از مباحث مربوط به هنر و زیبایی را در تعلیقاتی که بر میمر چهارم کتاب اثولوجیا نگاشته، به‌طور مستقل ذکر کرده است. پرسش بنیادین نوشتار حاضر این است که هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی به چه معناست و او از چه منظری به این مقولات نگریسته است. مفروض مقاله حاضر این است که قاضی سعید در این اثر زیبایی را به زیبایی معقول و محسوس تقسیم کرده و زیبایی محسوس را تجلّی زیبایی معقول می‌داند و جملگی زیبایی‌ها را تجلّی زیبایی نورالانوار می‌داند. او در ادامه ضمن تأکید بر نقش خیال متّصل و منفصل در آفرینش زیبایی، هنر را تجلّی صورت زیبای هنرمند بر ماده محسوس می‌داند. وی زیبایی هنری را عاملی برای تکمیل زیبایی طبیعت می‌داند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 42
بررسی تطبیقی آرای علامه مجلسی و علامه طباطبایی در عرصه چیستی عقل و کارکردهای آن
نویسنده:
عین الله خادمی، علیرضا عربی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحار الانوار مهم‌ترین و مفصل‌ترین تألیف علامه مجلسی و از مهم‌ترین و گسترده‌ترین جوامع حدیثی شیعه است. تعلیقات علامه طباطبایی که نمایندة تفکر فلسفی حکمت متعالیه در دورة معاصر است، به‌طور عمده مشتمل بر نقد دیدگاه‌های علامه مجلسی است. بررسی تحقیقی و تفصیلی‌تر این تعلیقه‌ها، ضمن آنکه تلاشی در جهت تقویت و احیای سنت تعلیقه‌نویسی و نگاه انتقادی به میراث گذشته محسوب می‌شود، می‌تواند گامی مؤثر در شناسایی تفاوت رویکردها و منظومة فکری این دو اندیشمند دینی تأثیرگذار و توجه به نقاط اشتراک و افتراق آنها به‌حساب آید. این مقاله صرفاً عهده‌دار تبیین، تشریح، تحلیل، نقد و بررسی دو تعلیقه از تعلیقات علامه طباطبایی که چالش‌برانگیزتر بوده است، می‌باشد. تذکر این نکته ضروری است که از آنجا که دیدگاه‌های علامه مجلسی مورد نقد واقع شده بود، حجم قابل توجهی به بررسی و تبیین آرای ایشان اختصاص یافته است. در این پژوهش، تلاش شده تا تعاریف علامه مجلسی از معانی گوناگون عقل با دو محک لغت و مصطلح اهل بحث در سه مکتب اصلی فلسفی سنجیده شود و علل بدگمانی او به فیلسوفان و آرای فلسفی شناسایی گردد؛ همچنین روش فهم دین و مواجهة او با متون دینی و سرانجام، دغدغه‌های او در بحث عقول مجرده مورد بررسی قرارگرفته و انتقادات، مدعیات و دلایل علامه طباطبایی در این موارد ارزیابی گردیده است تا نشان داده شود این اظهارنظرها و موضع‌گیری‌ها تا چه اندازه مقرون به صواب بوده‌اند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 92
  • تعداد رکورد ها : 573