مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
مرگ‌اندیشی در پرتو دیدگاه‌های اسلامی و غربی: مقایسه تطبیقی دیدگاه‌های ملاصدرا و هیدگر با توجه نظرات هانری کربن
نویسنده:
هژیر مهری، علیرضا منصفی، علی‌اصغر مصلح
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا با تکیه بر چشم‌اندازی وجودی به عالم و اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه، مرگ را استکمال نفس و استقلال وجودی‌اش از بدن می‌داند. در نظر صدرالمتألهین مرگ پایان زندگی نیست، بلکه تولدی است دوباره برای تکامل و تعالی و فراتررفتن از آنچه انسان تاکنون در دنیای مادی بدان مشغول بوده است. طرف دیگر مارتین هیدگر به عنوان یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان اگزیستانس، با تکیه بر روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی، به پدیدة مرگ نه به منزلة نقطة پایان زندگی، بلکه به مثابة پدیده‌ای وجودی و اگزیستانسیال نگریسته که در مواجهه با حقایق زندگی انسان مد نظر قرار می‌گیرد. بر اساس چنین نگرشی، مرگ شیوه‌ای از زیستن محسوب می‌شود‌؛ به این معنا که مرگ به منزلة آخرین امکان دازاین از بدو تولد در وجود او لانه کرده و به همین دلیل در نگرش او هر وجود انسانی را می‌توان «هستی- رو- به- مرگ» محسوب می‌شود، وجودی که در مواجهه با پایان است، اما وقوف به این واقعیت و نه گریز از آن روی آوردن به «وجود اصیل» است. بنابراین بر اساس چنین رویکردی، انسان در مواجهه با مرگ، به «هستی» می‌اندیشد و حضور رمزگونه‌اش را با تمام وجود احساس می‌کند. برای تطبیق و ارائة مدل بایستی گفت ملاصدرا و هیدگر نه‌تنها تأمل در مسأله مرگ و نحوة مواجهه درست انسان با حقیقت مرگ را باعث شکوفا‌شدن استعداد‌های بالقوه انسان می‌دانند، بلکه بر اساس دیدگاه آن‌ها در پرتو مرگ‌اندیشی، می‌توان به وجود اصیل و شناخت ارزش‌های اصیل زندگی نائل شد. در این مقاله دیدگاه‌های صدرالدین شیرازی و مارتین هیدگر در مسأله مرگ با توجه به نظرات هانری کربن تبیین خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 65
فكرة الفينومينولوجيا: خمسة دروس
نویسنده:
ادموند هوسرل؛ ترجمة: فتحی انقزو
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: المنظمة العربیة للترجمة,
نقد و بررسی رومن اینگاردن از پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
علی سلمانی، منیر سخاوتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اینگاردن پدیدارشناس ­واقع­گرایی است که معتقد است هوسرل در کتاب پژوهش­های منطقی نوعی واقع­گرایی را پذیرفته که مبنای آن تمایز صریح واقعیت و آگاهی است. اعتقاد به این تمایز و دیدگاه واقع­گرایی با آغاز تفکر استعلایی هوسرل رها شده و جای خود را به­محوریت آگاهی و در نتیجه ایدئالیسم استعلایی می­دهد. اینگاردن با این چرخش ناگهانی مخالفت ورزیده و معتقد است که تفکر استعلایی به دلیل هدف و روش موردِ نظر خود خالی از نقص نیست. کلیت ایدئالیسم استعلایی که از نظر اینگاردن نتیجة چرخش یاد شده است کلیتی منطقی و سازگار نیست. طرح مفهوم پدیدارشناسی استعلایی، روش و هدف نهایی آن سبب سردرگمی و در نتیجه برخی ناسازگاری­ها در فلسفة استعلایی هوسرل شده است. هوسرل با توسل به­ اپوخه، فعلیت و وجود اشیا را نادیده گرفت و با اعمال روش تقلیل پدیدارشناختی به­مطلق بودن حوزة آگاهی و اگوی استعلایی رسید و در نهایت با طرح نظریة تقویم، معنا یا همان نوئما را جایگزین اعیان واقعی کرد. همین اقدامات سبب بی اعتبار شدن وجود واقعی شد و هدف اولیة هوسرلی را که همان شناخت داده­های عینی بود، مورد تردید قرار داد. فلسفة متقنی که با چنین روشی به دست می­آید، به ادراک درونی و حلولی محدود می­شود و راهی از پیش نمی­برد. اینگاردن ضمن اشاره به مشکل دوری که هوسرل در طرح روش تقلیل در فلسفة استعلایی­اش با آن مواجه می­شود، مدعی است که نتایج هوسرل در تفکر استعلایی محصولِ صرف معرفت شناسی او نیست و در بسیاری از موارد علاوه بر این­که این نتایج شبیه به گزاره­های متافیزیکی جلوه می­نمایند، خود متخذ از نوعی مبانی مضمر و پنهان متافیزیکی و وجود شناختی­اند. (اعتقاد به وجود مستقل از شناخت).
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
پژوهشی در معنا از چشم انداز پدیدارشناسی هوسرل در سنجش با ویتگنشتاین
نویسنده:
غلام عباس جمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چارچوب انتولوژیکی معنی مثالی1 در فلسفة هوسرل، بنیادی صرف‌نظر نکردنی به‌منظورتوصیف پدیدارها چون اعیان تجربه، معنی‌داری زبان و نیز عینیت این مقومات است که از طریق تقلیل مسلم گرفته می‌‌شود. در مقابل معنی برای ویتگنشتاین چیزی جز صورت منطقی جمله نیست که در نسبت میان ساخت جمله و تصویر آن و نیز در نسبت آن دو با وضع واقع تحلیل می‌شود. بنابراین تفکر و نیز اندیشه به اعتبار زبان تحصیل می‌‌ شود که شرح مبسوط آن در این مقاله آمده است. مفهوم هوسرل از معنی از رهگذر پدیدارشناسی کالیفرنیا در تفسیر فرگه‌ای از تئوری هوسرل آرام گرفت. این تفسیر به موجب نوشته‌‌‌‌های پر قدرت فلاسفة تحلیلی به‌طور خاص ویتگنشتاین شکست می‌خورد، آن‌طور که ما به‌طور مشروح به آن خواهیم پرداخت. ما نشان می‌‌دهیم که این نوشته ها بر ارتباط‌‌ناپذیری منولوگ کاملاً صامت درونی تاکید دارند تا مفهوم هوسرل از معنی و عینیت اعمال معنی را ناموثر و بی اعتبار نشان دهند. در این مقاله، اولین بار، تئوری انتظار در مفهوم ویتگنشتاین با مفهوم او از قاعده ـ پیروی و تعالیم پیش‌متعین پیوندزده می‌‌شود. سپس به چگونگی تأسیس گزاره‌‌‌‌های حامل انتظار در نسبت با گزاره‌‌‌‌‌های اخباری بر پایة تعالیم پیش‌متعین می‌‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
ارتباط میان ذهنی در زیست جهان پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
حیاوی فهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آگاهی استعلایی اصل نخستینی است که بنای فلسفه ورزی فیلسوف بزرگی هم چون هوسرل بر آن بنیاد گشته است. وی با پژوهش در ساختار التفاتی این آگاهی، آن را چنان بنیادین اصل فلسفه ورزی می پذیرد و اصلا خود را نودکارتی دیگری می خواند. در این پژوهش تلاش می شود، با قرائت مستقیم تاملات دکارتی هوسرل، از سولیپسیم دکارتی به سوی فلسفه ای استعلایی گذر کنیم و سپس به تقوم ارتباط میان ذهنی و تقرر آن در زیست جهان و مراتب مختلف آن (ارتباط میان ذهنی و نسبت سوژه و ابژه ها) بپردازیم. موضوع محوری در چنین رهیافتی ساختاری پدیدارشناسانه است؛ یعنی عملکردی روشمند که ما را به سوی اصل نخستین امور که همان آگاهی است رهنمون می کند؛ همان روش و یقین ریاضی واری که در متن پدیدارشناسی هوسرلی به گونه ای جدی دنبال می شود. این همان راهی است که موجب تقوم چیزها و گذر به سوی من استعلایی و ایجاد ارتباطی میان ذهنی بین چیزهاست. در چنین طریقی می توان نتایج پدیدارشناسانه تحلیل تجربه آگاهی (من استعلایی) را در بر گرفت.
صفحات :
از صفحه 103 تا 135
نقد ادورنو لفينومنولوجيا هوسرل
نویسنده:
نورالدين علوش
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حاول الفيلسوف ادورنو من خلال مقاله ميتا نقد, تحديد فينومنولوجيا هوسرل بالاعتماد على نموذج ملموس؛ باعتبارها تشكل نظرية معرفية تروم التأسيس للحقيقة وفهمها. فهدف ادورنو راديكالي بكل المقاييس: ما هو شكل ومحتوى الحقيقة الفلسفية في المجتمع الرأسمالي المعاصر؟ إذا كان واضحا لدى ادورنو, بان ما تراهن عليه الفلسفة هي الحقيقة؛ فهذه الأخيرة يجب أن تستعمل بالاعتماد على الظروف الحقيقية لمجتمعاتنا وأنظمة الفكر التي تعبر عنها. إذ نجد أن التيار الفكري الرئيسي يعبر عن فينومنولوجيا هوسرل ,لأنها تسمح لنا بمعرفة كل التيارات الفلسفية الأخرى السائدة في القرن العشرين.
صفحات :
از صفحه 185 تا 192
پدیدارشناسی در نظر ادموند هوسرل و نسبت آن با حکمه‌الاشراق سهروردی
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نتایج حاصل از تحقیق در تفکر ادموند هوسرل و بررسی چگونگی نسبت آن با آراء سهروردی عبارتند از: -1 در تفکر هوسرل و سهروردی تناظرات و تشابهاتی به چشم می‌خورد. اما این تناظرات و تشابهات ، که صرفا ظاهری و صوری است ، بدان جهت است که هر دو فیلسوف به افلاطون اعتناء جدی دارند. لیکن سهروردی در ذیل شان دیگری از عقل به مداقه و غور در تفکر افلاطون پرداخته است و در این امر به فلسفه ایران باستان - فلسفهء خسروانیان - نیز توجه داشته است . اما تفکر هوسرل در ذیل شان جدید عقل (راتیو) است . او نیز به افلاطون - منتهی به تفسیر ارسطوئی افلاطون توجه دارد و در فلسفهء خود به آراء افلاطون صورت جدیدی مطابق به شان جدید عقل می‌دهد. -2 صنع وجود در نظر هوسرل، صنع آگاهی محض است و بحث هستی‌شناسی (Ontology) در نظر ا و، بحث در متعلقات بیواسطه آگاهی محض است . در حالیکه صنع وجود در نظر سهروردی، صنع ربویی یا دعاء دهر، یا عالم انوار مینوی، یا ملکوت و غیب (باعتبارات و تعابیر مختلف) است که ذوات (ماهیات) بصورت حقایق وجودی و نوری در آن تقرر دارند و نفس ، پس از اعراض از عالم غراسقی و پیمودن سیر استکمالی، متلقی آن حقایق می‌شود. اما در نظر هوسرل، ذوات ، متعلقات التفاتی و بیواسطهء آگاهی محض است و قیامشان به نفس و قوای آن قیام صدوری است و با قطع تعلق نفس و قوای آن وجودی و ماهیتی ندارند. -3 از جهت بحث المعرفه نیز تناظرات و تشابهات بین این دو فیلسوف ، صرفا ظاهری و صوری است . در نظر هر یک از آنها، صورت ذهنیهء حاصل در نفس (صورت معقول)، بنفسه علم نیست . در نظر سهروردی، پس از اینکه آن صورت ذهنیه محاط به احاطهء نوری شهودی نفس شد، علم حاصل می‌شود و در نظر هوسرل نیز تنها پس از اینکه نفس از طریق "کون التفاتی" خود به آن صورت ذهنیه التفات حاصل کرد، خود نفس بدان افادهء معنی و افادهء وجود می‌کند. لهذا، "اصالت ماهیت " سهروردی با "اصالت ذوات و ماهیات " (اسانسیالیزم) جدید تفاوت ذاتی داشته و رجوع هر یک از آنها به اصل و مبداء کاملا متفاوتی است .
بررسی نظریه‌های تصوری معنا با تأکید بر پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
مازیار چیت‌ساز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، بررسی نظریه‌ی تصوری معنا و ترکیب آن با مفاهیم پدیدارشناختی انجام گرفته است. هدف ایجاد یک نظریه‌ی معنای تصوری-پدیدارشناختی بوده است که اساس نظریه‌ی تصوری را داشته و با استفاده از روش‌ها و مفاهیم پدیدارشناختی تکمیل شده باشد. به این منظور ابتدا نظریه‌ی تصوری معنا که مدافع اصلی آن لاک محسوب می‌شود، بررسی و تحلیل گردیده است. معنا/دلالت‌شناسی این نظریه بررسی شده و اشکال‌‌های وارد شده به آن توضیح داده شده است. پس از آن پدیدارشناسی هوسرل، مفاهیم اصلی فلسفه‌ی او و معنا/دلالت‌شناسی نظریه‌ی معنای او تشریح شده است. همچنین اشکال‌های وارد شده به این نظریه‌ی معنا نیز بررسی گردیده است. سپس تشابه‌ها و تفاوت‌های این دو نظریه تشریح شده و توضیح داده شده که معنا/دلالت‌شناسی این نظریه‌ها با هم ناسازگار نیست. آنگاه با استفاده از زبان مدل‌سازی یکپارچه، معنا/دلالت‌شناسی یک نظریه‌ی تصوری-پدیدارشناختی ارائه شده است. گفته خواهد شد که این نظریه‌ی ترکیبی، در عین حالی که اساس هر دو نظریه را حفظ کرده است، می‌تواند به اشکال‌های آنها پاسخ دهد.
جایگاه روش پدیدارشناسی هوسرل نزد گادامر
نویسنده:
اشرف فرهادی‌نیا؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاضر کوششی برای ارائه تصویری روشن از جایگاه روش پدیدارشناسی ادموند هوسرل، به عنوان یکی از مهمترین جریان‌های فکری معاصر، در هرمنیوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر است. ابتدا آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل و سپس در فصل چهارم با هم مقایسه کرده‌ایم. با مقایسه‌ی هرمنیوتیک فلسفی گادامر با پدیدارشناسی هوسرل، فهمیدیم که گادامر خودش را به جنبش پدیدارشناسی متعلق می‌داند، جنبشی که با پژوهش‌های منطقی هوسرل آغاز شده در آثار شلر و اثر اخیر هوسرل در باب زیست‌جهان قوام و بسط یافته و با پدیدارشناسی‌ هایدگر تکمیل یافته است. هرمنیوتیک فلسفی گادامر همانند آثار اولیه هایدگر بعضی از مفاهیم کلیدی همچون حیث التفاتی، زیست‌جهان و افق را از پدیدارشناسی هوسرل می‌پذیرد. بنابراین این اندیشه‌های تأثیرگذار هوسرل بود که گادامر را برای نظریاتش آماده کرد. با وجود این، ما نمی‌توانیم دیدگاه انتقادی گادامر را در مورد بعضی از مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل، مثل ذهنیت ‌استعلایی، ادراک صرف و غیره نادیده بگیریم. علاوه بر این، بین پدیدارشناسی هوسرل و هرمنیوتیک فلسفی گادامر شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد که بدان در متن اشاره شده است. به طور خلاصه، از جمله نتایج این پایان‌نامه این است که اگرچه گادامر از اندیشه‌‌ی فلسفی هوسرل تأثیر پذیرفته است، امّا اندیشه‌ی فلسفی او همان اندیشه‌ی فلسفی هوسرل نیست. گادامر بیشتر از اندیشه‌ی هایدگر تأثیر پذیرفته است. در این پایان‌نامه از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است.
دریدا و نظریه معنا در هوسرل
نویسنده:
عبدالکریم رشیدیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
موضوع این مقاله بررسی نقد دریدا بر نظریه معنا نزد هوسرل است. از میان سه جزو زبان در تقسیم بندی کلاسیک آن (دستور زبان، منطق، فن سخنوری) هوسرل معنا را در جزو دوم یعنی منطق استوار می سازد. او معنای منطقی را از جنس "بیان" می داند اما میان بیان و بروز خارجی آن در "نشانه ها" و در ارتباط میان انسان ها پیوندی ذاتی مشاهده نمی کند. از نظر هوسرل ارتباط و نشانه اقشاری خارجی نسبت به بیان اند و بنابراین، می توان بیان (معنا) را مستقل از ارتباط نشانه ای تصور کرد. شکل خالص بیان که در دیالوگ آلوده نشده است سخن بدون مخاطب خارجی یا "تنهاگویی" یا حضور بی واسطه معناست. اما به عقیده دریدا میان معنا (بیان) و نشانه های آن نوعی درهم تنیدگی ذاتی وجود دارد. معنا هرگز نمی تواند مجرد از بافت زبان شناختی، نشانه شناختی و تاریخی اش در نظر گرفته شود. هر یک از این بافتها نظامی از ارجاع است که به فراسوی خود - حضوری معنا اشاره دارد. دریدا می کوشد با نشان دادن پیوند ذاتی نشانه و معنا، کل برنامه پدیده شناسی هوسرل را مورد سوال قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 11
  • تعداد رکورد ها : 60