جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 846
بررسی مقایسه‌ای دیدگاه‌های فارابی و صدرالمتالهین درباره تمایز وجود از ماهیت
نویسنده:
طاهره کمالی زاده، زهرا سالاری طرزقی، فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمایز وجود از ماهیت، به‌عنوان مسئله این پژوهش، نخستین ‌بار توسط ارسطو مطرح شد؛ اما به دلیل جهان‌بینی خاص ارسطو، هرگز از حیطه منطقی فراتر نرفت. در فلسفه فارابی، این مسئله (منطبق با دسته‌بندی آثار فارابی)، دارای دو وجه است: بر طبق دسته اوّل، فارابی به تمایز وجود از ماهیت، تصریح دارد و آثار متافیزیکی این تمایز (مانند: عروض وجود بر ماهیت، تفسیر وجوب و امکان و علیت) نیز در فلسفه او نمود داشته است. اما بر اساس دسته دوم، فارابی تمایز مذکور را تشخیص داده، ولی به دلیل درهم‌تنیدگی معنای وجود و ماهیت، در نظام فلسفی او، کارکرد متافیزیکی نداشته است. این تمایز، در فلسفه ابن‌سینا نیز مورد اقبال قرار گرفت و بسط و گسترش یافت؛ اما به دلیل مطرح نبودن مسئله اصالت وجود یا ماهیت، به طور شایسته تبیین نشد. ازاین‌رو، با انتقادهای بسیاری از سوی برخی فلاسفه، از جمله: ابن‌رشد، سهروردی و میرداماد مواجه گردید. سرانجام ملاصدرا با طرح مسئله بنیادین اصالت وجود و با تمسک به مبانی حِکمی همچون: قاعده فرعیه، حرکت جوهری و وحدت سنخی (تشکیکی) وجود، اتحاد وجود و ماهیت را در خارج مطرح کرد که بر اساس آن، تمایز وجود و ماهیت، اعتباری است و آنچه سزاوار تحقق و ثبوت است، چیزی جز «وجود» نیست و ماهیت، امر اعتباری بوده و جز به نحو تبعی، بهره‌ای از وجود ندارد. پس، غیریتی باقی نمی‌ماند که بحث تقدم و تأخر یا تمایز، لازم آید. بنابراین، بحث تمایز وجود از ماهیت، در فلسفه ملاصدرا جایگاه معتنابهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 44
مقایسه و بررسی تمایز وجود از ماهیت در فلسفه فارابی و ملاصدرا
نویسنده:
طاهره کمالی زاده، زهرا سالاری طرزقی، فاطمه شهیدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمایز وجود از ماهیت، به عنوان مسئله این پژوهش، نخستین بار توسط ارسطو مطرح شد؛ اما به دلیل جهان بینی خاص ارسطو، هرگز از حیطه منطقی فراتر نرفت. در فلسفه فارابی، این مسئله (منطبق با دسته بندی آثار فارابی)، دارای دو وجه است: بر طبق دسته اول، فارابی به تمایز وجود از ماهیت تصریح دارد و آثار متافیزیکی این تمایز (مانند: عروض وجود بر ماهیت، تفسیر وجوب و امکان و علیت) نیز در فلسفه او نمود داشته است؛ اما بر طبق دسته دوم، فارابی تمایز مذکور را تشخیص داده، ولی به دلیل در هم تنیدگی معنای وجود و ماهیت، کارکرد متافیزیکی در نظام فلسفی او نداشته است. این تمایز، در فلسفه ابن سینا نیز مورد اقبال قرار گرفت و بسط و گسترش یافت؛ اما به دلیل مطرح نبودن مسئله اصالت وجود یا ماهیت، به طور شایسته تبیین نگردید. از این رو، با انتقادهای بسیاری از سوی برخی فلاسفه، از جمله: ابن رشد، سهروردی و میرداماد مواجه شد. سرانجام ملاصدرا با طرح مسئله بنیادین اصالت وجود و با تمسک به مبانی حِکمی همچون: قاعده فرعیه، حرکت جوهری و وحدت سنخی (تشکیکی) وجود، اتحاد وجود و ماهیت را در خارج مطرح نمود که براساس آن، تمایز وجود و ماهیت، اعتباری است و آنچه سزاوار تحقق و ثبوت است، چیزی جز «وجود» نیست و ماهیت، امر اعتباری بوده، جز به نحو تبعی، بهره‌ای از وجود ندارد. پس، غیریتی باقی نمی‌ماند که بحث تقدم و تأخر یا تمایز، لازم آید، بنابراین، بحث تمایز وجود از ماهیت، در فلسفه ملاصدرا جایگاه معتنابهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 58
الفارابي: فلسفة الدين و علوم الإسلام
نویسنده:
مقداد عرفة منسية
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار المدار الإسلامي,
بررسی جایگاه خیال در معرفت شناسی فارابی و اسپینوزا
نویسنده:
فاطمه شوشتری , عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به ادراکات خیالی و جایگاه ان در فارابی و اسپینوزا می پردازد و ضمن نشان دادن موارد اشتراک و اختلاف انها علل ان را بیان می کند در هر دوی فارابی و اسپینوزا شناخت تخیلی یک رکن مهم در شناخت آدمی است. فارابی احضار مجدد صورت حسی بعد از غیبت آن و توانایی تجزیه و ترکیب صور حسی بعد از فقدان مشاهده حسی را نقش اولیه قوه خیال می‌داند که نه تنها به آدمی توانایی فرا‌ رفتن از ادراک حسی و بازشناسی مشاهدات خارجی و مشابهت‌های آن ها را می‌دهد، بلکه ذهن آدمی را آماده می‌سازد که به ادراک کلی برسد. به نحوی که می‌توان گفت قوه خیال حلقه اتصال ادراکات حسی با ادراکات عقلی است. اسپینوزا ادراک ناشی از تاثرات بدن از جهان خارج را ادراک تخیلی می‌داند زیرا این گونه ادراک درباره حقیقت اشیاء و روابط آنها معرفتی به ما نمی‌دهد و فقط تصورات غیر تامی به ما می‌دهد که برای زیستن مفید است. بنابراین فارابی واقع‌نمایی ادراک حسی خیالی را می‌پذیرد ولی اسپینوزا فقط ارزش عملی برای آنها قائل است و برای آنها ارزش نظری قائل نیست و تخیل را شامل ادراکات حسی، تجربی، صورخیالی، شناخت ناشی از تواتر مفاهیم کلی و حتی تصورات نادرست می داند.هر دو متفکر بر نقش خیال در دریافت وحی تاکید دارند .
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
نقش قوه خیال نبی در ابلاغ وحی از منظر فارابی، ابن‌سینا و ملاصدرا و عرضه دیدگاه‌ها به قرآن کریم
نویسنده:
محمد مهدی گرجیان ، فاطمه زارع بیدکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نقش قوه خیال نبی در کیفیت ابلاغ حقایق وحیانی به مردم از منظر فلاسفه (فارابی، ابن‌سینا و ملاصدرا) و میزان تطابق‌ نظریاتشان با آیات قرآن با روش توصیفی-تحلیلی با کمک اسناد کتابخانه‌ای بررسی شده است. از یافته‌های تحقیق به دست می‌آید که قوه خیال (متخیله) یکی از قوای باطنی نفس به تصرف و تألیف صور و محاکات حقایق عقلی می‌پردازد. به همین‌علت قوه خیال نبی، حقایق بسیط وحیانی را با محاکات و تمثّل، تنزّل داده و متناسب با قوای ادراکی مردم ابلاغ می‌نماید. فارابی، ابن‌سینا و ملاصدرا با اختلاف‌نظر اندکی، تعبیه معقول در محسوس برای قابلیت فهم حقایق والای وحیانی، رسالت نبوت نبی دانسته‌اند. بسیاری از آیات قرآن سخن از انزال و ذکر مثل برای بیان معارف الهی توسط خداوند و پیامبر عظیم‌الشأن دارند. چون تمثل و تنزل معارف عقلی که عبارتی از محاکاتست، فعالیت قوه خیال (متخیله) است، می‌توان دریافت آیات الهی نقش این قوه را در تنزّل می‌پذیرند. بنابراین با عرضه نظریات فلاسفه به آیات قرآن می‌توان تأیید آیات را بر دیدگاه‌های فلاسفه نتیجه گرفت.
صفحات :
از صفحه 51 تا 72
طرحی از فلسفه دینی در اندیشه فارابی با تمرکز بر «رساله فی أغراض مابعدالطبیعه»
نویسنده:
سید محسن حسینی ، عین اله خادمی ، عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه فارابی برساختی هوشمندانه از پاره‌ای آیات و اشارات قرآنی و بعضی آموزه‌های میراث فلسفه یونانی است که سهم خلاقیت‌های این فیلسوف نیز در آن محفوظ است. این نوع تألیف قبل از فارابی سابقه داشته و به فلسفه دینی نام‌بردار است. در این الگوی فکری (فلسفه دینی) اصول اعتقادی موجود در هر یک از ادیان ابراهیمی (برای پیروان هر کدام از این ادیان) به عنوان اصل مفروض در نظر گرفته می‌شود و از میان آموزه‌های فلسفی، آنهایی که با این اصول موضوعه تقابل نداشته باشند، در برساخت یک نظام فلسفی دینی با تنظیمی سازگار مورد استفاده قرار می‌گیرند. به زعم ما، می‌توان طرح اولیه‌ای از نزدیک شدن به فلسفه دینی در عالم اسلام را در رساله فی أغراض مابعدالطبیعة فارابی مشاهده کرد. او در این رساله ابتدا الله را مبدأ موجود مطلق دانسته و آن بخشی از مابعدالطبیعه را که عهده‌دار بررسی مبدأ موجودات است شایسته نام علم الهی می‌داند. در ادامه، موضوع اول مابعدالطبیعه را موجود مطلق معرفی می‌کند. فارابی از این دو مقدمه نتیجه می‌گیرد که علم الهی به وجهی همان مابعدالطبیعه است. این برداشت وی منجر به دگردیسی مابعدالطبیعه به الهیات در عالم اسلام شده است. این هرگز به معنای آن نیست که الله موضوع فلسفه اسلامی شده باشد، بلکه می‌توان گفت الله (به عنوان مبدأ وجود) محور فلسفه اسلامی و اندیشه توحیدی قرار گرفته و به تبع آن مفاهیم اصلی اعتقادی مانند نبوت و معاد وارد فلسفه اسلامی می‌شود. به علاوه می‏توان خطوط برجسته از طرح فلسفه دینی را در آثار دیگر این فیلسوف مانند آراء أهل المدینة الفاضلة، السیاسة المدنیة، و رساله‌های الجمع، الملة و الحروف مشاهده کرد. این امر بیانگر آن است که الگوی فلسفه دینی در حکم بن‏مایه و اندیشه بنیادین در نگارش آثار فارابی بوده است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 64
تأثیر دین بر هویت فردی و اجتماعی از نگاه فارابی و کیرکگور
نویسنده:
جلیل جلیلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی و مقایسه نظرات فارابی، فیلسوف اسلامی، و سورن‌ کیرکگور، فیلسوف دانمارکی و پیشگام اگزیستانسیالیسم مسیحی، در مورد نقش دین در شکل‌گیری هویت فردی و اجتماعی پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل تطبیقی تأثیرات دین بر هویت از دو دیدگاه متفاوت است. روش تحقیق تحلیل محتوای تطبیقی است که بر اساس منابع معتبر و متون اصلی این فیلسوفان انجام شده است. فارابی دین را نهادی اجتماعی می‌بیند که وحدت و انسجام جامعه را تقویت کرده و به تربیت انسان‌های فضیلت‌مند کمک می‌کند. او بر اهمیت رهبران دینی و فلسفی در هدایت جامعه به سوی کمال تأکید دارد و معتقد است که دین و عقل مکمل یکدیگر هستند. در مقابل،‌ کیرکگور بر تجربه شخصی و درونی دین تأکید دارد و دین را مسیری برای یافتن معنای زندگی و مواجهه با اضطراب‌های وجودی می‌داند. او باور دارد که دین باید به‌صورت فردی و مستقیم تجربه شود تا هویتی معنادار و اصیل شکل گیرد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که هر دو فیلسوف به اهمیت بنیادین دین در شکل‌گیری هویت فردی و اجتماعی تأکید دارند، اما رویکردها و تحلیل‌های متفاوتی نسبت به این موضوع دارند. دیدگاه‌های فارابی بیشتر به نقش اجتماعی و سیاسی دین و تربیت انسان‌های فضیلت‌مند معطوف است، در حالی که دیدگاه‌های‌ کیرکگور بر تجربه فردی و درونی دین و مقابله با چالش‌های وجودی متمرکز است. این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که هر دو دیدگاه به نقش دین در تعیین هویت انسانی جایگاه والایی قائل هستند.
صفحات :
از صفحه 335 تا 346
نسبت وحی و متافیزیک در هنگامۀ تأسیس فلسفۀ اسلامی
نویسنده:
مهدی ساعتچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فرهنگ اسلامی وحی وضعی از انسان است که در آن به حقیقت نائل شده است. اما این تنها وضعی نیست که انسان در آن، نسبتی با حقیقت دارد. فارابی در مقام مؤسس فلسفۀ اسلامی، نخستین کسی است که به این مسئله توجه کرد. وضع دیگری که در آن انسان با حقیقت پیوند دارد، وضع انسان به عنوان متعقل است؛ این همان وضع متافیزیکی انسان است. فارابی با واکاوی مفهوم ملت که همان فرهنگ و ادب مدینه است و ارتباط آن با وحی، و ربط این هر دو با فلسفه، به تبیین نسبت میان این دو وضع پرداخت، و روشن ساخت که وضع متافیزیکی انسان همان درک امر عام است که مضامین وحی به عنوان امور خاص جز در ذیل آن برای انسان تعین پیدا نمی‌کند. از این رو وحی تنها در ذیل متافیزیک به انسان خطاب می‌کند. ادعا این است که یافت این نسبت تقدیر همۀ علوم اسلامی را تا به امروز رقم زده است، از این رو همۀ علوم اسلامی ذیل متافیزیک قرار گرفته‌اند، هرچند متعاطیان آن‌ها به ظاهر در تخاصم با آن باشند.
صفحات :
از صفحه 153 تا 172
بررسی مقایسه ای عقلانیت سیاسی در اندیشه ابونصر فارابی و توماس آکویناس
نویسنده:
حسن مجیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی و توماس آکوییناس نمایندگان مهم فلسفه اسلامی و مسیحی هستند که مطالعه در اندیشه های فلسفی و سیاسی آنها میتواند به سنجش ما از امکان گفتگوی میان فلسفه اسلامی و فلسفه مسیحی یاری رساند. مطالعه عقلانیت سیاسی به معنای درک نوع نقش و جریان عقل در ارکان نظام سیاسی در این دو فیلسوف دینی شاهد تفاوت هایی در عقلانیت سیاسی آندو هستیم. اگر چه هردوفیلسوف ارسطو گرا و مشایی هستند و نقطه شروع ظریه عقل هردو از کتاب درباره نفس ارسطوست. در حالی که فارابی آرمان گرا، طرفدار نظام واحد و یکپارچه در مدینه فاضله است و با بهره گیری از اسلام و فلسفه افلاطون و نوافلاطونی به تشریح اوصاف جامعه مطلوب، طبقه بندی بهتر از جامعه و مضادات نظام مدینه فاضله میپردازد. آکوییناس همت اصلی خود را بر تدوین کلام مسیحی می گمارد و در اندک نوشته های سیاسی خود تاکید بر عقل را فرع بر ایمان و وحی اما مهم ارزیابی میکند.
بررسی تحلیلی نسبت خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن‌سینا
نویسنده:
فتانه تواناپناه ، قاسم علی کوچنانی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحویل ملکه به خُلق، تصوری رایج اما نارسا در گفتگو درباره ملکه است. بین ملکه و خلق از نظر مفهومی و مصداقی تفاوت‌هایی وجود دارد. ملکه معنای عام تری از خلق دارد. ملکه در آثار فارابی و ابن سینا در سه حوزه خلق، صنعت و نطق مورد بکار رفته است. این مقاله نشان می‌دهد که محدود کردن ملکات به خلقیات نادرست است؛ و در نتیجه در سطح مفهومی آنچه به دنبال «ملکه نفسانی» در تعریف خلق می آید ، مقوم معنایی خُلق است و نمی توان به مثابه قید یا توضیح اضافه به آن نگریست و تعریف خُلق یعنی «ملکه نفسانی که به سهولت و بدون تأمل عمل می‌شود» نمی‌تواند به «ملکه نفسانی» تقلیل یابد. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی معانی و کاربردهای خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا پرداخته و تفاوت‌های آن‌ها را روشن می‌سازد.
  • تعداد رکورد ها : 846