جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 846
بررسی تطبیقی آراء سیاسی فارابی و غزالی
نویسنده:
محمد حیدری؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: علی اصغر مصلح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
هدف تحقیق: بررسی تطبیقی آراء سیاسی فارابی و غزالی است. پرسشهای تحقیق: آیا غزالی سیمای ایدئولوژیک خلافت را تهیه کردهاست‭ ؟‬آیا طرح سیاسی فارابی از یم نظام سیاسی وجودی برخوردار است‭ ؟‬آیا غزالی شورا و بیعت را ناکارآمد می دانست‭ ؟‬روش تحقیق: تاربخی تحلیلی. یافته های تحقیق: تاثیرپذیری فارابی از مذهب همچون غزالی نبوده است و مذهب برای او یک واسطه بود برای ارائه کامل تر مدینه فاضله و مدل سیاسی خود حال آنکه مذهب در آراء سیاسی غزالی نقش اسایس را بر عهده دارد و بسیاری از آراء او تحت تاثیر این امر بوده است. قدرت امری است که هم فارابی و هم غزالی به آن در آراء خود اشاره داشته اند ولی قدرتی که فارابی در نظام سیاسی خود مطرح می کند قدرتی است هم عرض با سیاست و نظام فاضله مدینه خود و به عبارتی قدرت فارابی قدرتی در جهت رساندن افراد مدینه به سعادت است ولی غزالی تمام تلاش برای حفظ قدرت سیاسی سلطان و تثبیت آن است و در این امر تحت تاثیر خواجه نظام الملک قرار داشت.
بررسی و نقد دیدگاه الجابری به فارابی و ابن سینا در موضوع فلسفه و دین
نویسنده:
علی پیری؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: حسین کلباسی، حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بازخوانی فلسفه اسلامی از پیشینه‌ای نیرومند در درون متفکران اسلامی برخوردار نبوده و عمدتا مستشرقان کوشیدند تا خوانشی از میراث عقلی اسلامی صورت دهند. در دوره معاصر برخی از محققان و مورخان جهان عرب، یا تحت تاثیر تلاشهای مستشرقان و یا در پرتو مخالفت با آنان دست به بازخوانی فلسفه اسلامی زدند. خوانش ابراهیم مدکور، مصطفی عبدارازق، فضل‌الرحمان، محمد ارکون، محمد عابد الجابری، و حسن حنفی بخشی از کوششهای محققان عرب در باره جریان فلسفی دنیای اسلام محسوب می‌شود. بازخوانی جابری به سبب خصلتهای خاص این نوع از فهم، یکی از بازخوانی‌های مهم محسوب می‌شود اما در عین حال از اشکالات و اشتباهات بسیاری رنج می‌برد. وی با تدوین آثاری در حوزه فکر و فلسفه اسلامی ، تاثیرات زیادی از خود برجای گذاشته است. مدعیات او در باره دو بخشی بودن فلسفه اسلامی و تاکید بر مشرق و مغرب اسلامی، توجهات و در عین حال نقدهای بسیاری را برانگیخت. وی در بیشتر آثار خود دست به خوانشی انتقادی از فارابی و ابن سینا و بطور کلی فلسفه اسلامی در مشرق زده و آنرا بواسطه طرح نظریه سازگاری دین و فلسفه، در درون رویکرد ایدئولوژیک قرار داده است. در مقابل از ابن رشد به سبب شرح غیر نقادانه ارسطو و بازگشت به عقل ارسطویی دفاع کرده است. جابری دو اثر مستقل در باره بازخوانی و با نام بازخوانی فلسفه در مشرق و مغرب اسلامی تدوین کرده و مشرق و مغرب اسلامی را در دو کتاب خود دو بخش متمایز و حتی کاملا متفاوت پنداشته است. در بازخوانی فلسفه در شرق اسلامی، دست به بررسی و البته کاملا نقادانه سلبی از فارابی، ابن سینا، سهروردی و حتی غزالی زده و مهمرین نقد بر فارابی و ابن سینا را گسست از ارسطو و گرایش آندو به سازگاری بخشیدن میان حکمت و شریعت دانسته است و نتوانست به سبب خوانش نادرست دریابد که شالوده فلسفه فارابی و ابن سینا را همین گسست معرفتی از سنت یونانی و استقلال بخشیدن به فلسفه و تفکر عقلی شکل می‌دهد. جابری بجای خود عقل بر عقل عربی تاکید کرده و نتوانست بنیانهای عقل فلسفی فارابی و ابن سینا را دریابد. پژوهشهای جابری در باره فلسفه اسلامی و بطور خاص در باره ایندو فیلسوف کاستی‌های چشمگیری داشته و بر مفروضات کاملا نادرستی استوار است گرچه پیش از او بسیاری از محققان جهان عرب نیز فلسفه اسلامی را در درون عقل عربی بررسی کرده و بر آن نام مجعول فلسفه عربی داده‌‍اند. آثار و دیدگاههای جابری در باره فلسفه اسلامی و نوع بازخوانی او از فیلسوفان اسلامی، چندان بنحو صحیح در ایران خوانده نشده و مورد نقد اساسی قرا ر نگرفته است. در این رساله قصد داریم مدعیات اصلی جابری در باره فلسفه اسلامی، فارابی و ابن سینا و حکمت مشرقی، و نیز ابن رشد و بالاخره مسئله تلفیق حکمت و شریعت را مورد بررسی و نقد قرار دهیم.
تحلیل و تفسیر نمط هشتم الاشارات و التنبیهات با توجه به نظرات سه شارح، و تطبیق آن با دیدگاههای فارابی و عامری: (سعادت و شقاوت از منظر ابن سینا در نمط‭ ۸ ‬و فخر رازی و خواجه نصیر طوسی و قطب رازی و فارابی و عامری)
نویسنده:
محمدعلی گلی زاده؛ استاد راهنما: یحیی یثربی؛ استاد مشاور: اصغر دادبه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت و شقاوت از موضوعات بسیار مهم در تاریخ اندیشه بشری است و هرچقدر حقیقت این دو روشن تر شود به همان اندازه زمینه گرایش جامعه به سعادت و احتراز شقاوت فراهم تر خواهد گشت. پرسشهای تحقیق: ماهیت سعادت و شقاوت چیست‭ ؟‬چگونه می توان به سعادت رسید و از شقاوت رهید‭ ؟‬نظرات هر کدام از فیلسوفان مورد نظر در این راستا چه می باشد‭ ؟‬با فرض اینکه خط سیر فکری این اندیشمندان در تبیین موضوع و حدود آن و تشریح معانی مربوطه، جهت واحدی را هدف گرفته است و آن عینیت سعادت با لذت و شقاوت با الم می باشد البته لذت و الم حقیقی. روش تحقیق: کتابخانه‌ ای. یافته‌ های تحقیق: سعادت لذت بی رنج است و الم رنج بی لذت. برای رسیدن به سعادت به معنای واقعی باید زمینه حصول خیرات سه گانه جسمانی و نفسانی و خارجی را تحت حاکمیت قوه ناطقه انسانی فراهم کرد و این ممکن نخواهد شد مگر در سایه تعلیم و تربیت درست و اتخاذ و اجرای سیاست فضیلت آمیز آنچنان که حکمای الهی آن را ترسیم نموده‌اند. خلاصه اینکه راه سعادت راه حکمت و خردورزی است با عنایت بر ظرایف و دقایق استکمال عقلانی انسان در دو ساخت نظری و عملی. نتیجه‌ گیری و پیشنهادات: همانطوری که گفته شد این حکما همگی بالمال سعادت را لذت و شقاوت را الم می دانند و برترین سعادت ها و شقاوت ها را سعادت و شقاوت عقلانی رقم می زنند و پرورش و استکمال عقل نظری و عقل عملی را در وصول به سعادت عاملی عمده و بنیادی می دانند و حتی سعادتهای جسمانی و خارجی را هم تحت حاکمیت عقل سعادت می شمارند. هر چقدر کمالات عقلانی بیشتر باشد سعادت به همان میزان برتر می باشد و روشن است که وصول به این معنا جز با تعلیم و تربیت و اتخاذ سیاستهای حکیمانه حاصل نمی شود و لذا لازم است برنامه‌ ها در همه عرصه‌ های زندگی فردی و اجتماعی طوری تنظیم باید که نفس ناطقه انسانها را در دو گستره عقل نظری و عملی آنطور که باید به کمال برساند.
بررسی ادراک حسی از منظر فارابی، ابن‌ سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زینب طالبی دولت‌آبادی؛ استاد راهنما: قاسم پور حسن درزی؛ استاد مشاور: محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تمامی دوره های فلسفه اسلامی یکی از مهمترین سوالهای فلسفی، پرسش از چگونگی کسب معرفت بوده است؛ حس، تجربه، عقل، فطرت و کشف و شهود ابزارهایی هستند که هر یک از فلاسفه برای کسب معرفت به یک یا چند مورد از آنها توجه کرده‌اند. در این میان ادراک حسی به عنوان اولین مواجهه آدمی با عالم خارج، جایگاهی متفاوت دارد لذا در این پژوهش با هدف بررسی ارزش معرفتی ادراک حسی، به واکاوی نظریات سه فیلسوف مهم این حوزه یعنی فارابی، ابن سینا و ملاصدرا پرداخته و نقش نفس در این نوع ادراک از منظر این سه فیلسوف بررسی شده است. در پژوهش حاضر و برای مقایسه ی بهتر، با ابزار تحلیل و توصیف بحث ادراک حسی در آثار مکتوب هر سه فیلسوف را بررسی کرده و دریافتیم که فارابی و ابن سینا ادراک حسی را مبدا معرفت بشری دانسته و نقش بنیادینی برای این نوع ادراک در کسب معرفت قائل بوده اند، در حالی که صدرا تاثیر اشیاء خارجی در حواس انسان را تنها به عنوان نقطه‌ی شروع ادراک لحاظ کرده است و نه خود آن؛ وی با توجه به مراتب عالم، ادراک حسی را که برگرفته از عالم ماده است، پایین ترین مرتبه ادراک تلقی کرده ، تا جایی که آن را مشوب به عدم و فقدان دانسته و در نهایت اساسا در زمره‌ی ادراک و معرفت نیاورده است. در مقابل فارابی و ابن سینا برای ادراک حسی ارزش و اعتبار ویژه ای قائل بوده اند، و علاوه بر آن ادراک حسی را محدود به قوای ادراکی نکرده، و در قدمی فراتر، آن را از اعمال خود نفس -و نه قوای آن- دانسته اند. فارابی و ابن سینا در بحث معرفت، معرفت حصولی را مبنای خود قرار داده، و در تبیین آن نقش بنیادینی برای نفس قائل شده اند. ایشان نفس را تنها به عنوان محل حلول صورت ها ندانسته، بلکه آن را فاعل ادراک و دارای شأن صدور و خلق صورت ها نیز دانسته اند. صدرا نیز به پیروی از آن دو، به حیث انشایی نفس معتقد بوده و ابزار ها، قوا و زمینه های ادراکی را تماما از معدات ادراک دانسته است. اما با توجه به اینکه هرسه فیلسوف در تجرید و صدور حکم برای ادراکات از جانب نفس مشابهت هایی دارند، وجه تمایز آنها در این است که ملاصدرا تمامی ادراکات را به معرفت حضوری ارجاع داده است حال آن که فارابی و ابن سینا از نقش معرفت حصولی در ادراک سخن می گویند و این تفاوت باعث شده تا گمان آن رود که دو فیلسوف مقدم، نقش انشائی نفس در ادراک را انکار کرده اند.همانطور که در بیان فوق مشخص است در بحث ارزش معرفتی و همچنین فاعلیت نفس در ادراک حسی، نوعی بی توجهی و یا کج فهمی در آراء پیش از ملاصدرا صورت گرفته است، در حالی که هر دو فیلسوف مقدم بر صدرا، یعنی فارابی و ابن سینا، نه تنها در نظریات خود نقش بنیادینی برای ادراک حسی در شکل گیری معرفت ذکر کرده اند بلکه شاکله‌ی کسب معرفت را نیز بر دریافت های نفس استوار نموده اند. در پژوهش حاضر این مطلب به صورت کامل و با استناد به مکتوبات هر سه فیلسوف بررسی شده است.
بررسی آراء معرفت‌شناختی فارابی بر اساس کتاب «فارابی و مکتب او» اثر ایان ریچارد نتون
نویسنده:
مجید زارع؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: رضا سلیمان‌ حشمت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف تحقیق: بررسی آراء معرفت شناختی فارابی بر اساس کتاب فارابی و مکتب او است. پرسش های تحقیق: این کتاب با دو پرسش اساسی آغاز می شود چه چیزی قابل شناخت است‭ ؟‬و چگونه قابل شناخت است‭ ؟‬و برای رسیدن به پاسخ چهار اثر از فارابی و اثار دیگر متفکران مورد نظر را بررسی می کند‭ ؟‬یافته های تحقیق: حاکی از ان است که آن متفکر به شدت تحت تاثیر مکتب ارسطو مکتب افلاطون و مکتب نوافلاطونی هستند و زیر سایه این سه مکتب بزرگ فلسفی آثار خود را خلق می کنند
تحلیلی انتقادی پیرامون تجرد نفس و بقای آن، با توجه به آراء ارسطو، فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین قلی زاده قپچاق؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: حسین کلباسی، حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سنت تاریخی فلسفه همواره اعتقاد بر این بوده است که فارابی و ابن سینا در موضوعات مختلف فلسفی بخصوص مبحث « تجرد نفس و جاودانگی آن» پیرو ارسطو بوده اند. در مخالفت با این نگرش چهار مسأله از مسائل مهم مرتبط با مبحث نفس یعنی «تعریف نفس، جوهریت آن، مراتب عقل و ادله تجرد نفس» جهت فهم نظر آنها پیرامون تجرد و جاودانگی نفس مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است، بنابراین بررسی خود این مسائل و پی بردن به وجوه اشتراک و افتراق فلاسفه ی مذکور در این زمینه هدف اصلی این رساله را تشکیل نمی دهد؛ بلکه رویکرد اصلی بر این بوده است که با تحلیل این موضوعات بتوانیم نظر آنها را در مورد تجرد و بقای نفس استنباط نماییم . به این منظور با بررسی و تحلیل دقیق تعریف نفس، معنای جوهر و تقسیم بندی آن و با توجه به جنبه‌ی معرفت شناسی عقل و مراتب آن و همچنین با ذکر براهینی که هر سه فیلسوف برای تجرد و جاودانگی نفس بیان داشته‌اند به این نتیجه رسیدیم که برخلاف اشتراک ظاهری و روبنایی مباحث و موضوعات که لازمه‌ی طبیعت هر علمی است، مبنای این دو فیلسوف مسلمان ایرانی با ارسطو و بعضا با همدیگر متفاوت است به نحوی که در مجموع از آراء ارسطو تجرد و بقای نفس فهمیده نمی‌شود، در حالی که فارابی و ابن سینا با الهام از آموزه های دینی و با اتکاء به تفطن ذاتی و تلاش کم نظیر خود، مبنای متفاوتی را در پیش گرفته و تجرد و جاودانگی نفس را به اثبات رسانده اند;
یکسان انگاری فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در فلسفه فارابی
نویسنده:
قاسمعلی کوچنانی ، محمدمهدی داور ، ریحانه صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با تأکید بر آراء فارابی درباره چیستی و مختصات دو مفهوم «فلسفه سیاسی» و «فقه سیاسی» در آراء فارابی بحث کرده است و با استفاده از تبیین و سپس تحلیل نظرات ابونصر فارابی به دنبال پاسخی برای اینکه آیا «فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در فلسفه فارابی یکسان هستند؟» بوده است. با بررسی آنچه که فارابی در باب حکمت مدنی در کتاب المله، سیاست مدنیه، و آراء اهل مدینه فاضله سخن رانده است می‌توان دریافت که هر دو مفهوم فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در فلسفه مدنی فارابی موجود هستند و حتی بعد نظری آن نیز در حکمت نظری موجود است. با این حال، نمی‌توان چیستی این دو را یکی دانست ولی از حیث مختصات که شامل مبانی و غایت می‌باشد، می‌توان این دو مفهوم را دو جزء از یک کل واحد دانست. مبنا و غایت فلسفه سیاسی و فقه سیاسی فارابی از آن جهت که جزئی از اجزای فلسفه مدنی این فیلسوف مؤسس می‌باشند همان است که به عنوان مبنا و غایت حکمت مدنی مطرح است. وجه ممیز مکتب فلسفی فارابی با سایر مکاتب فلسفی، تأکید اکید وی در بحث سعادت است و این مفهوم کلیدی، مبنا و غایت حکمت مدنی در وهله نخست و سپس فلسفه سیاسی و فقه سیاسی می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
مجموعه آثار استاد شهید مطهری جلد 3
نویسنده:
مرتضی مطهری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعه آثار استاد شهید مطهری۳ شامل: توحید، جاذبه و دافعه علی (ع)، جامعه و تاریخ، جهاد، جهان بینی توحیدی (جلد دوم)، حرکت و زمان در فلسفه اسلامی ۱، حرکت و زمان در فلسفه اسلامی ۲، سیری در سیره نبوی، سیری در نهج البلاغه، شرح منظومه ۱، شرح منظومه ۲، شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)، عدل الهی.
بررسی و تحلیل زبان و منطق در اندیشة ابونصر فارابی
نویسنده:
محمدحسین قرشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت ماهیت و چیستی زبان به دلیل پیچیدگی و گستردگی آن امری دشوار است و از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده است. فارابی، با اطلاق «علم اللسان» بر همة علوم زبانی، نخستین بار ترتیب علوم زبانی را در یک نظام واحد فراهم کرد. فارابی در بیان جایگاه زبان و منطق می گوید: «جایگاه منطق در ارتباط با عقل چون مرتبه و جایگاه دستور زبان است در ارتباط با زبان». در فصل اول کتاب احصاء العلوم، به مسائل زبان و زبان شناسی پرداخته شده است. مباحث فارابی بیش تر ناظر بر همگانی های زبان است و به زبان خاصی اشاره ندارد. در این مقاله، نگارنده کوشش نموده است تا ضمن بررسی دیدگاه فارابی در خصوص مسائل زبانی، جایگاه او را در تبیین این موضوع بررسی و نیز نقش و تأثیر او در مسائل زبان شناختی را مشخص کند.
 تبیین معرفت از دیدگاه فیلسوفان مشّاء
نویسنده:
نوحعلی نویدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پذیرش جهان واقع و امری خارج از ذهن ادراک کننده، مورد قبول تمامی فلاسفه مسلمان بوده است. فارابی در آثار خود از جمله در احصاء العلوم، رساله ای در عقل، کتاب الحروف، التنبیه علی سبیل السعاده، که مهم ترین آثار وی در معرفت شناسی است، توصیفی کامل و جامع از نظریه معرفت و معنای عقل بیان کرده، که متاثر از فلاسف یونانی است. فارابی عقل را واجد چهار مرتبه می داند؛ عقل بالقوه، عقل بالملکه، عقل فعال، عقل بالمستفاد. گفته شده که فارابی این تقسیم بندی را متاثر از جریان نوافلاطونی و شرح اسکندر افرودیسی ارائه کرده است. ابن سینا تعریف های متعددی در باب ادراک در آثار خود آورده است که عبارتند از: هر ادراکی عبارت از اخذ صورت مدرَک به نحوی از انحاء. یا ادراک عبارت از حصول صورت مدرَک در ذات مدرِک، یا تمثل حقیقت شیئ نزد مدرِک که مشهود مدرک واقع شود. از نظر ابن سینا، معرفت و شناخت از راه ادراک حسی و ادراک عقلی به دست می آید؛ بدین معنی که ادراک عبارت از پیدایش صورت آنچه ادراک می شود، در ذات ادراک کننده است. با این حال وی معتقد است که ادراک حسی به تنهایی برای اثبات واقعیت کافی نیست، برای معرفت به هستی اشیاء باید از عقل استمداد طلبید. در این نوشتار به تبیین نظر و دیدگاه دو فیلسوف مسلمان، فارابی و ابن سینا در باب علم و ادراک و معرفت می پردازیم، که توجه به آن به منظور آشنایی با معرفت شناسی اسلامی ضروری است.
  • تعداد رکورد ها : 846