جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
تحلیل انتقادی دیدگاه رایل درباره ی مسأله ی تعامل نفس و بدن و رابطه‌ی آن با انکار نفس، بر اساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
لیلا نصرتی ، عباس شیخ شعاعی ، محمد جواد رضایی ره
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دوگانه انگاری افراطی نفس و بدن در فلسفه‌ی دکارت مسأله‌ی رابطه‌ی آن دو را پیش آورد. یکی از نقدهایی که مخالفان دوگانه‌انگاری بر این دیدگاه وارد کرده‌اند همین مسأله بوده است. گیلبرت رایل نیز در کتاب مفهوم ذهن (1949) که در رد دوگانه‌انگاری دکارتی نوشته است این اشکال را مطرح کرده است. این مسأله توسط خود دکارت و معاصرانش نیز مطرح و پاسخ داده شده است. اما راه حل‌هایی که دکارت برای حل این مسأله ارائه داد قانع‌کننده نبودند و او در نهایت برای حل (منحل کردن) این مسأله فکر نکردن به چگونگی این رابطه را پیشنهاد داد. صدرالمتألهین با برداشتن شکاف بین نفس و بدن و با استفاده از مبانی خاص خود از جمله اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری و ... و همچنین با مطرح کردن وسائطی چون روح بخاری و بدن مثالی به دنبال پاسخ مناسبی به این مسأله بود. در این دیدگاه نفس و بدن دو موجود متمایز منفصل نیستند؛ بلکه آن دو مراتب یک حقیقت واحدند. اگرچه بر اساس دیدگاه صدرا می‌توان پاسخ بهتری به مسأله‌ی تعامل نفس و بدن ارائه داد اما این دیدگاه نیز با اشکال‌ها و ابهام‌هایی مواجه است. به نظر می‌رسد فیلسوفان علی‌رغم همه‌ی تلا‌ش‌هایشان نتوانسته‌اند پاسخ در خوری به این مسأله دهند اما این امر نمی‌تواند دلیلی بر انکار وجود نفس باشد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 132
ترجمه و تحشیه کتاب اسپینوزا، تالیف کارل یاسپر
نویسنده:
عباس شیخ‌شعاعی استاد راهنما: محسن جهانگیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
چکیده :
در این ترجمه که بخشی از مجموعه فیلسوفان بزرگ است و مولف آن یاسپرس می اصل کتاب به زبان آلمانی است و آقای رالف مانهیم آن را به انگلیسی ترجمه کرد است ، کارل یاسپرس افکار و آثار اسپینوزا را در ده فصل، زندگینامه و آثار و تالیفات ، جایگاه فلسفه در زندگی وی، دیدگاه مابعدالطبیعی اسپینوزا، حقیقت هستی جهان و ... مورد بررسی قرار داده است .
ارزیابی مبانی و پیش ­فرض­ه ای نظریه مطابقت ماهوی
نویسنده:
امیر اوسطی ، محمدجواد رضایی ، عباس شیخ شعاعی ، قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابقت ماهوی، جنبه‌ای هستی‌شناختی و جنبه‌ای معرفت‌شناختی دارد. جنبه هستی‌شناختی نظریه، عبارت است از وحدت سنخی ماهوی ذهن و خارج؛ به این معنا که ماهیت به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» که منحصر در معقولات اولی می‏باشد، در دو موطن ذهن و خارج موجود است و بر مفهوم و مصداق ماهیت، حقیقتاً صادق است؛ زیرا ماهیت من حیث هی (کلی طبیعی)، نسبت به ذهنیت و خارجیت لابشرط است. مطابقت ماهوی از جنبه معرفت‌شناختی، معیار ثبوتی صحت قضایایی است که در آنها جنس، فصل و حدّ تام بر ماهیت حمل می‌گردد؛ بنابراین انکار آن در حکم سفسطه دانسته شده است؛ زیرا نفی مطابقت ماهوی به معنای انکار امکان معرفت در این گونه قضایاست. این نظریه مبتنی بر پیش‌فرض‌های نادرستی است؛ زیرا اولاً لابشرط‏بودن ماهیت نسبت به ذهن و خارج، مستلزم تناقض است؛ ثانیاً انحصار ماهیت به معقولات اولی بدون دلیل است؛ ثالثاً در این نظریه، مطابقت معرفت‏شناختی مبتنی بر مطابقت هستی‏شناختی است، در حالی که این ابتناء، نه بدیهی است و نه ثابت شده است، رابعاً موجودیت ماهیت در ذهن و خارج، مستلزم اصالت ماهیت می‌باشد. بنابراین نظریه مطابقت ماهوی قابل پذیرش نیست.
صفحات :
از صفحه 85 تا 110
کارکردهای نظریه عوض در حل مساله شرور
نویسنده:
پدیدآور: شکیلا دهقان بنادکی ؛ استاد راهنما: قدرت‌الله قربانی ؛ استاد مشاور: عباس شیخ شعاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مساله شر از قدیمی‌ترین مسائلی است که از دیرباز، نه تنها ذهن متفکران بلکه ذهن انسان‌های عادی را به خود مشغول داشته است. همه انسان‌ها در طول زندگی خود، با انواع شرور مواجه می‌شوند. لذا پرسش‌هایی در ذهن افراد شکل گرفته است از جمله: آیا امکان نداشت که جهان فقط مملو از زیبایی و خیر بود و هیچ شرّی در آن وجود نداشت؟ علّت شرور چیست؟ در این میان، دغدغه خداباوران بسیار بیشتر است چراکه از خداوند مهربان، قادر و عالم محض، آفرینش و جایز دانستن شرور انتظار نمی‌رود. متکلمان مسلمان با الهام گرفتن از آیات و روایات، شرور را تحت عنوان آلام مطرح کرده‌اند. از دید آنها یک دسته از شرور، آلامی هستند که پیامد قوانین طبیعت و مستند به خداوند می‌باشند. مثلا زلزله‌ای که انسان‌ها در صورت وقوع آن جان خود را از دست می‌دهند یا دچار جراحات و آلامی می‌شوند؛ مستند به خداوند است. در این قسم از شرور طبق حکمت عدلیه، اعطای عوض بر خداوند واجب است. در این تحقیق مطالب به روش کتابخانه‌ای گردآوری و با روش تحلیلی و توصیفی بررسی می‌شوند و تلاش می‌شود تا کارکرد نظریه عوض از منظر متکلمان در حل مساله شر بررسی شده و طبق این نظریه تلاش می‌شود راه‌حلی مناسب برای همه یا حداقل برخی اقسام شرور ارائه شود. در این راستا برای مطرح شدن مساله از زوایای مختلف، راه‌حل‌های فیلسوفان مسلمان و غربی برای معضل شر و همچنین راه‌حل متکلمان معتزله، اشاعره و امامیه بیان و بررسی می‌گردد و سپس تحلیل می‌شود که راه‌‌حل‌های آن‌ها تا چه حد در حل مشکل انواع شرور موفق هستند. با وجود راه‌حل‌های متعددی که برای حل مساله شر ارائه شده است، به نظر می‌رسد "نظریه عوض" دارای کارکرد خاص خود در این زمینه است.
ارتباط نفس و بدن از نظر ملاصدرا و تاثیر آن بر حل مسأله ی معاد
نویسنده:
پدیدآور: اعظم ابراهیمی ؛ استاد راهنما: محمد جواد رضایی ره ؛ استاد مشاور: عباس شیخ‌شعاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: در این پژوهش به بررسی مسئله ی ارتباط نفس با بدن از دیدگاه ملاصدرا و تأثیر این نظریه بر حل مسئله ی معاد، می پردازیم. روش‌شناسی پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی است و اطلاعات و داده‌ها به روش مطالعات کتابخانه‌ای گردآوری شده و به روش عقلی، تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته‌ها: بنا بر نظریه ی ملاصدرا، نفس در ابتدا حدوثی طبیعی و عنصری دارد و طی حرکت جوهری، به تدریج مراحل کمال خود را در عین تعلق به بدن، تدبیر آن و تصرف در قوا طی می کند. در نتیجه نفس در طی مسیر رشد به بدن محتاج است. بدن علت مادی نفس است و به منزله ی ماده ی مستعد حدوث نفس، مرجح حدوث نفس است و نفس صورت و اصل شخصیت انسان است. البته ارتباط نفس و بدن با واسطه گری روح بخاری صورت می گیرد که هم بعد مادی دارد و هم بعد مجرد. نفس بعد از استکمال در این مسیر به مرحله ای می رسد که دیگر به بدن نیازی ندارد و بتدریج بدن را رها می کند و این همان مرگ طبیعی است. صدرالمتألهین با توجه به استقلال ذاتی نفس آن را بعد از مرگ جاودانه می داند و در نهایت نفس به بدن برزخی تعلق می گیرد. او برای اثبات معاد جسمانی یازده اصل فلسفی در حوزه های وجود شناسی و انسان شناسی در کار می‌آورد و بر اساس آنها معاد جسمانی مثالی را اثبات می‌کند. به نظر نگارنده، هفت اصل از این اصول برای افاده این مقصود کفایت می‌کند که عبارتند از: اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، مناط هویت انسانی بودن نفس، تجرد خیال، خلاقیت نفس در دنیا و پس از آن و قیام صور ادراکی به نفس. ملاصدرا مدعی است که توانسته بر معاد جسمانی عنصری، استدلال عقلی بیاورد و آن را اثبات کند. وی معتقد است نفس با وساطت قوه ی خیال در قیامت بدون دخالت ماده و تنها از جهت فاعلی، بدنی عینی متناسب با ملکات دنیوی خویش خلق می کند که جنس آن بدن از ماده‌ی اخروی است و غیر قابل فساد، چنان که هر کس آن را ببیند بگوید این همان است که در دنیا می زیست. ملاصدرا این معاد را معاد جسمانی میخواند. اما در این پژوهش به این نتیجه می رسیم که معاد اثبات شده توسط ملاصدرا معاد جسم مثالی است و نه معاد جسم عنصری. نتیجه‌گیری: ملاصدرا بدون بیان اصول و مبانی مهم خود در زمینه نفس، همچون نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس و حرکت جوهری و اصالت وجود و. . . به اثبات منطقی معاد، هر چند معاد جسم مثالی، نمی رسد، زیرا مباحث نفس و معاد همچون زنجیره ای به هم متصل هستند.
نقد استدلال‌های داوكينز در نفی وجود خدا
نویسنده:
عباس شيخ شعاعی، عبدالله مرتضوی نيا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلة «وجود خدا و رابطة آن با جهان» همواره يک حوزة زنده و پويا در بحث‌هاي فلسفي بوده است. با مطرح شدن نظرية تکامل داروين در محافل علمي غرب، سؤالات بسيار مهمي در اين مسئله به‌وجود آمد. ريچارد داوکينز يک زيست‌شناس معتقد به نظرية تکامل داروين است که در آثار خود ضمن برشماري انتقادات مطرح‌شده به برخي از براهين اثبات وجود خدا، از جمله برهان وجودي، برهان نظم، برهان عليت و... در آثار خود، استدلال‌هايي براي رد وجود خداوند ارائه کرده است: برهان «نامحتملي وجود خدا»، برهان «باور خدا به‌مثابة ويروس ذهني» و برهان «رقابت تبييني خدا با علم»، از استدلال‌هاي اصلي او براي انکار وجود خداوند است. در اين مقاله دلايلي که داوکينز براي رد وجود خداوند مطرح کرده است، تبيين مي‌گردد و در ادامه بر اساس انديشه‌هاي شهيد مطهري، اليستر مک گراث و ديگر فيلسوفان دين معاصر، به نقد و بررسي آن ادله پرداخته مي‌شود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 19
چگونگی فاعلیت خداوند در عالم طبیعت از دیدگاه قرآن و بررسی اشکالات منکران آن
نویسنده:
فاطمه توحیدی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرآن کریم آیات بسیاری درباره‌ی فاعلیت خداوند در عالم طبیعت وجود دارد. منظور از فاعلیت خداوند، پدیدآورنده بودن، علت بودن و موثر بودن او نسبت به تمام پدیده‌های هستی است. آیات پیرامون فاعلیت را به‌طور کلی در این موضوعات می‌توان دسته بندی کرد که شامل: خالقیت خداوند، رازقیت، جاعلیت، إحیاء و إماته و سایر افعالی است که به او منسوب شده‌اند. قرآن در عین این‌که پدیده‌های طبیعی را به خداوند نسبت می‌دهد و او را در همه‌ی امور فاعل می‌داند؛ ولی وجود روابط علت و معلولی میان آن‌ها را انکار نکرده و برآن صحه گذاشته است. قرآن کریم، هستی، عوارض و آثار وجودی همه‌ی پدیده‌های مادی و نیز روابطی که میان آن‌ها وجود دارد و اتفاقاتی که در عالم طبیعت رخ می‌دهد را به خداوند نسبت داده و فعل او می‌داند. عده‌ای از دانشمندان مادی‌گرا رویکرد خداباورانه‌ی مذهب به طبیعت را ناشی از جهل به علل مادی پدیده‌ها تلقی کرده‌اند. با بررسی توصیفی-تحلیلی آیات فاعلیت در قرآن به‌عنوان یک کتاب مهم و ارزشمند مذهبی، وجود رابطه‌ی علت و معلولی مادی میان پدیده‌ها در عین وجود فاعلیت خداوند، اثبات می‌گردد.
نقد نظریات متکلمان و حکماء درباره شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان‌ها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زیبا بشیری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اراده و شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان، یکی از کهن‌ترین مسائل کلامی و فلسفی... می‌باشد که اندیشمندان درباره آن اختلاف نظر فراوانی دارند. گروهی اراده را غیر از قدرت و صفت تخصیصی می‌دانستند، یعنی هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد، در اینجا اراده مخصص یکی از آن دو برای انجام است و با تأکید بر آیات و روایاتی که درباره قضاء و قدر وجود داشت، طرفدار عقیده جبر شدند و خداوند را خالق افعال انسان دانستند، اشاعره از این دسته بودند. گروهی دیگر اراده را علم، شوق، میل... در نظر گرفتند، و با توجه به برخی آیات دیگر و برای دفاع از عدل خداوند، انسان را خالق افعال خود دانستند، معتزله از این گروه بودند. گروهی دیگر از حکماء از جمله ابن‌سینا، اراده را همان علم به نظام اصلح در نظر گرفتند، و در رابطه با شمولیت اراده خداوند، نظریه «لاجبر و لا تفویض» را انتخاب کردند و با مطرح ساختن فاعل «قریب و بعید» به دفاع از توحید افعالی و اختیار انسان در افعالش برخاستند، اما ملاصدرا با توجه به اصول و مبانی فلسفی خود،‌ چون «اصالت وجود و تشکیک آن»، تفسیر جدیدی از اراده و توحید افعالی ارائه نمود.
منشأ، تنوع و ساختار آموزه‎ی آفرینش در اندیشه اسلامی
نویسنده:
زهره رستگار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح شده در اندیشه اسلامی نحوه‌ی آفرینش جهان است. برخی از مستشرقان بر آنند که مسلمانانِ سده‌های نخست در این مسئله بینش روشنی نداشتند و آنان نظریه‌ی خلق از عدم را از طریق ترجمه‌ از منابع خارج از جهان اسلام اخذ نموده‌اند؛ زیرا در قرآن داوری روشنی در این باره نشده است. به رغم این مدعا نظریه‌ی آفرینش از عدم اولین بار در خود قرآن با به کار گیری واژه‌هایی چون، خلق، ابداع و فطر مطرح شده است؛ واژه‌هایی که نزدیک‌ترین معانی آن‌ها نفی ماده پیشین و بی‌سابقه بودن آفرینش الهی است. این دیدگاه مورد توجه و تأکید معصومان علیهم السلام هم واقع شده است. ایشان با تفکیک میان خلق من لا شیء و خلق لا من شیء، وجود ماده قبلی و نیز خلق از لا شیء را نفی نموده و بر آفرینش لا من شیء تأکید کرده‌اند و بدین سان شبهه‌ی ارتفاع نقیضین را هم از بین برده‌اند؛ چون نقیض من شیء من لا شیء نیست بلکه لا من شیء است.در کنار مکتب اهل بیت(ع) پاره‌ای دیگر از مکاتب کلامی نیز به این مسأله توجه کرده‌اند. اکثر اشعری‌ها قائل به حدوث زمانی عالم بودند و برخی از معتزلیان که از یک طرف با اندیشه دینی خلق از عدم مواجه بودند و از طرف دیگر با اندیشه فلسفی یونانیِ قدم عالم، برای جمع میان آن دو قائل به شیئیت برای عدم شدند. این نظریه اندیشه اصل نخستین فلاسفه پیش سقراطی را به یاد می‌آورد؛ گرچه معتزله بر خلاف فیلسوفانی چون آناکسیماندروس، اعتقاد به قدم عالم نداشتند و آن را حادث و مخلوق می‌دانستند. بنابراین، هرچند تأثیر منابع برون دینی در تلقیِ پاره‌ای از متکلمان معتزلی را نمی‌توان انکار کرد، نادیده گرفتن نصوص قرآنی و روایات نبوی و علوی اشتباهی بزرگ است.
تبیین رویکرد کلامی و عرفانی غزالی به عقل و عشق انسانی و مقایسه آن دو با یکدیگر
نویسنده:
سها بعنونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگارنده در این رساله به بررسی عقل وعشق انسانی در اندیشه‌ی غزالی می‌پردازد و رابطه‌ی آن دو با یکدیگر و تأثیر آن‌ها را در معرفت بخشی به انسان کندوکاو می‌کند. نظام معرفتی او کاملا مبتنی بر تفسیری عقلانی از شریعت اسلام است. فلسفه‌ی عرفانی او تلفیقی از عرفان و عقل و عشق. وی عقل را مقدمه‌ای برای ورود به حیطه‌ی عشق می داند و انسان در سایه‌ی عقل می‌تواند عشق حقیقی را ادراک نماید، به نظر این اندیشمند عشق همچون عقل نیز دارای مراتب گوناگونی است و راز ماندگاری انسان و تکامل او، در عشق است. ابوحامد همه‌ی کسانی که در جستجوی حقیقت‌اند را در چهار گروه جای می دهد: متکلمان، فیلسوفان، اهل تعلیم و صوفیان، در این میان تنها صوفیان و عارفان هستند که از معرفت حقیقی و مقصود نهایی بهره می‌جویند. غزالی با نگاه عارفانه به هستی، تنها راه وصول به رستگاری را آموزه‌های عرفانی و تهذیب نفس و دوری از چاه ظلمانی تعلقات دنیوی می‌داند. او بر این اندیشه‌ نظام معرفتی خود را بنا می‌نهد. ابوحامد در عین اینکه حوزه‌ی عقل رادر قبال عشق محدود می‌داند وحکم به ناتوانی عقل د رعروج به کمالات می‌کند، لکن بین عقل و عشق نه تنها معاندت نمی‌بیند، بلکه عشق بدون معاضدت عقل را قاصر از سوق دادن به جانب معشوق حقیقی معرفی می‌کند.او پیوند ناگسستنی میان عقل و عشق را این‌گونه بیان می‌کند: هر چه انسان از عقل بیش‌تر برخوردار گردد و اندیشمندانه در عجایب صنع خداوند و جلال ذات او مداقّه کند، چنان‌چه آن را با تزکیه‌ی نفس و مجاهدت همراه نماید، قلبش بیش از پیش، تجلّی‌گاه جمال جانان می‌گردد. این تجلی نیز معرفتی والاتر را در پی دارد و این سیر همچنان ادامه دارد تا هنگامی که عشق و عقل او فقط و تنها معطوف به ذات حق‌تعالی شود.
  • تعداد رکورد ها : 46