جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 244
مقایسه مثنوی و گیتا با تأکید بر مسأله طریقه‌های وصول به حق
نویسنده:
سعید گراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر در بحث از چگونگی وصول به حق از سه طریقه اصلی سخن رفته است. این طریقه ها عبارت اند از: طریقه معرفت، عمل و محبت . معرفت از جنس شهود است که با علم رسمی تفاوت دارد. برای وصول به این معرفت آدمی باید لوح دل را از علوم رسمی پاک کند. ازنظر مولوی بنیاد حقیقت عمل در توجه به حق است. و اگر آدمی در انجام عمل به چیزی غیر از حق توجه کند گویی که عملی انجام نداده است.و اگر کسی معرفت حقیقی داشته باشد نه از سر ترس و عادت عمل می کند و نه به خاطر شهرت یا توقع پاداش . محبت نیز در مثنوی ، طریقی متمایز از دیگر طریقه ها معرّفی شده است.این طریقه سالک را زودتر و آسانتر به حق می رساند. در نزد مولوی، محبت که زاده معرفت است با پناه جستن به حق نسبتی پیدا می کند.فصل چهارم با عنوان "طریقه های وصول به حق در گیتا" به تفسیر طریقه معرفت ، عمل و ترک عمل می پردازد. البته در ضمن این دو فصل از چیستی معرفت،عمل و نیز از نسبت عمل با معرفت و محبت سخن رفته است. در فصل پنجم، با عنوان"مقایسه و تحلیل : شباهتها و اختلافها "آمده است که مثنوی و گیتا اگرچه مبانی متفاوتی دارند ، اما هر دو از منتقدان دانش ظاهری اند. دراین دو متن همواره این نگرش باقی می ماند که در وجود آدمی نیرویی نامحسوس وجود دارد که بر عقل و دانش ظاهری برتری دارد و می تواند آدمی را به نجات غایی برساند. این نیرو یا توانایی "شهود" نام دارد. این شهود متعلّق به ساحتی است غیر از معرفت فلسفی و رسمی . و ازاین جهت در گیتا معرفت جاویدان و در مثنوی معرفت کشفی یا علم ادیان ،علم اهل دل ،علم تحقیقی و باطنینام دارد. همچنین درعرفان اسلامی و آیین هندو انسان باید عمل خود را فارغ ازهر گونه غرض زاید بجز حق انجام دهد.از اینرو عدم دلبستگی به نتایج عمل اصلی بنیادین است که در عرفان اسلامی و آیین هندو ترک عمل نام دارد.عاشق حقیقی هم کسی است که تسلیم حق باشد و به او پناه جوید. بدین ترتیب می توان گفت که درعرفان اسلامی و آیین هندو هم به محبت توجه شده است و هم به انجام تکالیف دینی و اعمال شرعی. پس طریقه های وصول به حق در عرفان اسلامی و آیین هندو مکمّل یکدیگرند . معرفت زاده عمل است .عمل بی غرض عین معرفت داشتن است. معرفت و عمل نیز با محبت به تکامل می رسند. در این پژوهش پس از بررسی سابقه بحث ، ویزگی ها و مشخصه های سه طریقه اصلی ازطریقه های وصول به حق درعرفان اسلامی و آیین هندو، سعی برآن است که به وجه شباهت و اختلاف این دو سنت عرفانی نیزاشاره شود.
حیات طیبه در قرآن و روایات و شاخصه‌های آن
نویسنده:
حسن الهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات، یکی از مخلوقات پروردگار متعال می‌باشد که خداوند به آفریده‌هایش ارزانی داشته است. در علوم مختلف الهی و بشری، بسیار به حیات، ویژگی‌های حیات و... پرداخته و آن را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داده‌اند. مسلمانان نیز با توجّه به آموزه‌های دینی خویش، از منظری خاص به این موضوع پرداخته و آن را مورد مطالعه قرار داده‌اند. این مسأله در قرآن کریم مطرح و راه‌های دستیابی به آن نیز ذکر شده است. از منظر قرآن کریم حیات در دو حوزه تعریف می‌شود، حیات فیزیکی که همگان به آن توجّه دارند و حیات دیگری که قرآن آن را حیات طیّبه تلقی می‌کند این حیات نورانیّت و جلوه دیگری به انسان می‌بخشد. قرآن کریم در آیات متعدّد و با تعابیر مختلف، راه‌های وصول به حیات طیّبه و ره-آوردهای آن را اشاره کرده است.با توجّه به اهمیّت و جایگاه والای حیات طیّبه در دین مقدّس اسلام، شناخت و تلاش برای رسیدن به آن از جمله وظایف مسلمان و مومنان می‌باشد. و بدیهی است، شناخت و تلاش برای دستیابی به حیات طیّبه، یا عدم معرفت و کوشش برای شناخت آن، نتایج متفاوتی برای انسان در بر خواهد داشت. مهم‌ترین مسیر برای شناخت و دستیابی صحیح و آسان این حیات، مسیر معصومان الهی ـ?ـ است که از سرچشمه وحی می‌نوشند و می‌نوشانند. پیشوایان معصوم ـ?ـ با پیروی از قرآن مجید، به خوبی سیمای حیات طیّبه را به مومنان راستین نشان داده و ایشان را از ظلمات جهل و زندگی مادّی به مسیر نورانی الهی رهنمون می‌سازند. حیات طیّبه ره‌آورد سیر الی الله است و معیار برخورداری از آن، ایمان و عمل صالح، بردباری در جهاد با هواهای نفسانی می‌باشد. کسانی که حیات جسمانی خود را آینه تمام‌نمای خود می-پندارند؛ تمام تلاش خویش را برای این حیات هزینه کرده و در نتیجه نمی‌توانند به هدف واقعی از آفرینش انسان که رسیدن به رشد و دستیابی به حیات طیّبه است، برسند. در این نوشتار بر اساس آیات قرآن کریم و سیره اهل بیت-?- به جایگاه ویژه حیات طیّبه و شاخصه‌های آن و راه‌های دستیابی به آن در حدّ توان و فرصت این رساله پرداخته شده است.
بررسی ابـعاد دین‌داری حاج‌میرزا‌حبیب‌ خراسانی در اشعار سـکر آمیز وی بر اساس الگوی دین‌داری گلاک و استـارک
نویسنده:
حمیدرضا آزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نکوهش زهد و مظاهر دینداری و تمجید از شراب و مصادیق آن، درصد قابل توجهی ای از اشعار میرزا حبیب را، شامل می شود و این موضوع با توجه به اینکه وی یکی از مجتهدان بزرگ شیعه بوده است قابل توجه می نماید. هدف از نگارش این پایان‌نامه، بررسی ابعاد دین‌داری، ‌میرزا‌حبیب‌ خراسانی در اشعار سکرآمیز او بر اساس سنجه‌ی دین‌داری گلاک و استارک است که برای ادیان پنج بعد قائل می‌شدند‌: 1- اعتقادی 2- مناسکی 3- تجربی 4- فکری 5- پیامدی. این سنجه ‌یکی از پرکاربردترین سنجه‌های دین‌داری، در ایران می‌بــاشد. لذا پژوهش خود را‌، با یادداشت‌برداری از ابیات و اشعار مربوط به دین‌داری و سـکر و سپس توصیف و تحلیل آن‌ها و بــا تعریفات کلی از عرفان، سـکر‌، دین‌، سنجه‌ی دین‌داری، زندگی و شخصیت میرزا حبیب آغاز نمودیم‌، بــا توجه به اشعار میرزا حبیب، به تحلیل و توصیف دین‌داری او بر مبنای الگوی مذکور و همچنین‌، بررسی و تحلیل سـکر و مصادیق مختلف آن پرداخته‌ایم‌.‌نتایج نشان می‌دهد که‌، میرزا حبیب بر مبنای سنجه ی گلاک و استارک در بعد اعتقادی به توحید‌، نبوت‌، عدل‌، امامت و معاد اعتقاد دارد‌. در بعد مناسکی، طلب حقیقت از مهم‌ترین ویژگی‌های بعد مناسکی او که دلیل بر عمل‌گرایی وی به واجبــات شرعیات و مقامات طریقت و فضایل معنوی نیز، می باشد‌. در بعد تجربه دینی، تجربه‌های دینی میرزا حبیب حاصل معرفت شهودی و اشراقی است که توجّه یا دعا‌، شناخت شهودی‌، ایمان عاشقانه‌، امید‌، از نمود‌های بــارز آنست و در بعد پیامدی، اندیشه‌های توحیدی‌، عبــادت و بندگی عاشقانه‌، توجه به بــاطن رفتارهای دینی‌، انتقاد از دین‌داران ظاهربین و سودجو‌، عدالت محوری‌، تأسی از گفتار و رفتار پیامبران و معصومین از پیامد‌های مهم دین‌داری وی می‌بــاشند‌. میزراحبیب در اشعار خود متمایل به سـکر است و سـکر در اشعارش دارای گستردگی معنایی چون‌: فنــا‌، دیوانگی و جنون‌، بی خودی و بیگانگی از خود‌، عشــق‌، مستی از شراب و بــاده عرفانی می‌بــاشد. جنبه‌ی سـکرآمیز‌ اشعارش‌ که دارای شور عرفانی است بسیار بیشتر از‌، جنبه‌ی عقلانی آن می‌بــاشد ‌. شادی در شعرش بسیار محسوس است‌. شعر او بیشتر بیان حالات و احساست واقعی اوست و شعر سفارشی کم دارد‌. برخی از نمود‌های بــارز اندیشه‌های عرفانی وی عبارت‌اند ‌از‌: بیان حالات عرفانی‌، گرامیداشت عرفا و درویشان‌، عشق و زهد‌، توجه به بــاطن‌، قلندرانه و ملامتی‌، هرروز روز حساب است‌، کمال طلبی و معرفت‌جویی، تعلق‌خاطر به شعر رندانه و سـکر آمیز‌.
نقش دین در اصلاح روابط اجتماعی از دیدگاه نهج‌البلاغه
نویسنده:
مطهره عرب‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیازهای مادی و معنوی، انسان را به زندگی اجتماعی کشانده است و برای جهت بهره‌گیری از خدمات مادی و معنوی دیگران، نیازمند آنهاست و برای دوام ارتباط و زندگی جمعی، نیازمند ضابطه و قانون در روابط اجتماعی است؛ چرا که بدون ضابطه و پایبندی به آن، شالوده زندگی اجتماعی از هم می‌پاشد و اجتماع از بین می‌رود، از این رو توجه کردن و به کار بستن اصول حاکم بر روابط اجتماعی برای افراد در نهادهای مختلف اجتماعی امری ضروری است که اصلاح روابط اجتماعی بخش حقیقی و اصلی تمدن دینی است؛ مثل مسئله‌ى رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در فعالیت اقتصادی، رفتار ما در فعالیت اجتماعی، رفتار ما در برابر ضالم، رفتار ما در برابر حاکم اسلامی؛ این‌ها آن بخش‌های اصلی تمدن است،که متن زندگی انسان است؛ از جمله مباحثی است که به صورت چشم گیری وجود داشته است.در این پژوهش مبانی نظام اجتماعی عبارتند: ضرورت عدالت، اصلاح روابط، امر به معروف و نهی از منکر، آزادی انسان‌ها، امنیت عمومی و دوری از هرج و مرج، قیام در برابر ظلم می‌باشد.مبانی نظام اقتصادی عبارتند از:اصلاح امور اقتصادی از طریق حکومت، فقر ستیزی الگوی مصرف، توزیع عادلانه ثروت،می باشد.مبانی نظام سیاسی که محور همه‌ی فعالیت‌های سیاسی، رهبر جامعه اسلامی است که باید شرایط و ویژگی‌هایی داشته باشد که بتواند نظام اسلامی را به اهداف نزدیک سازد و زمینه‌ای مناسب برای رشد و تعالی جامعه فراهم سازد. که این هم بدون تکیه بر حکومت امکان پذیر نیست که ساختار حکومت علاوه بر تأمین امنیت و رفاه عمومی نقش اساسی در شکل گیری رفتار واخلاق جامعه و سرنوشت معنوی مردم جایگاه برجسته و مهمی پیدا کند. امام علی7 با استفاده از شیوه‌های گوناگونی چون مبارزه با فتنه ورواج بدعت که به عنوان آسیب وچالش جامعه دین مدار می‌باشد به مواجهه با این چالش‌ها پرداختند. بنابراین از مهم‌ترین نقش دین در اصلاح روابط اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه عبارتند: دین پشتوانه اخلاق و قانون، ایجاد جامعه سالم، برقراری عدالت.
بررسی و تحلیل مرگ و زندگی انسان، حیوان (گاو) و گیاه در شاهنامه و مثنوی از منظر نمادگرایی
نویسنده:
زهرا فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه مرگ و زندگی یکی از مهم‌ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته‌های دور تا کنون، بعد از آفرینش و مشاهده مرگ، همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی‌مرگی بوده‌است. از نظر مردمان گذشته و در اغلب آیین‌ها و دین‌ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق انسان نیست، بلکه می‌تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی نحوه ورود نمادهای اسطوره‌ای آفرینش در شاهنامه و مثنوی، و همچنین یافتن پیوند میان این عناصر اسطوره‌ای، شامل انسان، حیوان (گاو) و گیاه، و دریافتِ رابطه میان مرگ و زندگی مجدد آنها در این دو اثر صورت گرفته است، تا پاسخگوی این سوالات باشد که عناصر اسطوره‌ای، انسان، حیوان و گیاه، در شاهنامه و مثنوی چگونه نمود یافته‌اند؟ مرگ و زندگی این عناصر چه رابطه‌ای با هم دارند؟ تمایزات میان این آثار (شاهنامه و مثنوی)، در استفاده از این عناصر چگونه است؟این پژوهش با بررسی دو اثر مذکور با رویکرد نمادگرایانه و کهن‌الگویی و به شیوه بررسی توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیده‌است که: عناصر اسطوره‌ای، انسان، حیوان (گاو) و گیاه در شاهنامه به صورت شاهان و پهلوانان و در مثنوی در ارتباط با انسان‌های جاودانه و همچنین به صورت نمادهای درون‌گرایانه نمود یافته‌است؛ ارتباط میان مرگ و زندگی این عناصر در هر دو اثر به صورت مستقیم است، به گونه‌ای که مرگ یکی موجب زندگی و زندگی (رشد) یکی دیگر از عناصر موجب مرگ دیگری می‌گردد. تمایزات میان این دو اثر ادبی، شاهنامه و مثنوی، به دلیل دو حوزه متفاوت حماسه و عرفان است که هر کدام به فراخور موضوع خود، به شیوه عینی یا ذهنی از اساطیر بهره برده‌اند؛ هر چند نمی‌توان به تمایز مطلق میان دو اثر نیز قائل شد، چرا که استفاده از «نمادها و اسطوره‌ها»، می-تواند عاملی برای اشتراک و همسانی شاهنامه و مثنوی باشد.
بررسی مؤلفه‌های تمدن‌سازی اسلامی در نهج البلاغه و آموزه‌های علوی
نویسنده:
اعظم ناصریان خلیل‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ساحت «تمدن» سکویی است تا از رهگذر آن آرمان کمال و سعادت بشر به منصه‌ی ظهور برسد و فرهنگ، تبلور فکر بشری است که منجر به شکل‌گیری و پیشرفت تمدن می گردد. استقرار پایدار تمدنی اسلامی از منظر امام علی (ع) در گرو شناخت و تبیین مبانی و مولفه هایی نظیر کرامت انسان، عقلانیت و خردورزی، علم و دانش، سیاست و حکومت، اخلاق و معنویت و اصولی نظیر دین محوری، آزادی انسان، وجود ارزش ها، عدالت اجتماعی، تساوی انسان ها و همچنین داشتن یک هنر هدفدار می باشد. امام علی (ع) درحوزه ی اجتماعی با رفتار و گفتار خود فرهنگ و تمدن سازی کرده است. بحث ارزش ها و هنجارها را مطرح کرده است که قوام، استحکام و انسجام اجتماعی در هر جامعه ای بسته به آن است و به این ترتیب استعدادها شکوفا شده و ترقی و پیشرفت به وجود می آید. نهج البلاغه به عنوان کارسازترین شیوه و روش جهت آشکار نمودن سیره فرهنگی امام و به علت جامعیت و بلاغت خود، الگوی مهم تمدن سازی می باشد. توجه به مفاهیمی چون دنیا در خدمت آخرت، کرامت انسان، آزادی، تعقل، عزت، کار و تولید، عدالت را نمودار ساخته و انسان را به این نتیجه می رساند که تمدن‌سازی مطلوب اسلامی؛ توسعه ای مبتنی بر نگرش متناسب تمام جوانب زندگی انسان و رفع نیازهای او در تمام زمینه ها می باشد. نتیجه اینکه جوامع، برای بازیافت هویت اصیل خود و نیز زمینه سازی برای تمدنی اسلامی باید مدلی از فرهنگ و تمدن اسلامی با نگرش امام علی (ع) را مدنظر قرار داد. اصول تمدن ساز در نهج البلاغه بر اساس توحید، موازین اسلامی و انسانی شکل گرفته است و سعادت دنیوی و اخروی انسان و جامعه را به دنبال دارد. روش این پژوهش کتابخانه ای و فیش‌برداری و مدوّن در پنج فصل است.
مهارت‌های ارتباط موثر در گفتار و رفتار امام رضا(ع)
نویسنده:
علی جانفزا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان به جهت اجتماعی بودن، ناگزیر به برقراری ارتباط با سایر انسان‌هاست. از اولویت‌های ادیان آسمانی, بعد از اطاعت و پرستش خداوند, راه چگونه زیستن است که یکی از زیرشاخههای آن آموختن مهارت‌های ارتباطی ست.دین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین الهی در جهت آموزش این اصول به مخاطبان خود اهتمام داشته است. این نوشتار در صدد بازیابی آموزه‌های ارتباط موثر در گفتار و رفتار هشتمین امام معصوم (ع) است.بایدها و نبایدها در علوم انسانی بر اساس مبانی مختلف خدا شناختی, وجود شناختی و انسان شناختی استوار است که مبانی مذکور بر اساس مکاتب مختلف نگرش به انسان و جهان متفاوت است. همچنین این نگرش‌ها, اهداف این بایدها و نبایدها را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد که بایدها و نبایدها در مباحث ارتباطی نیز تأثیرگذار است.مباحث ارتباطی از دیدگاه امام رضا(ع) دارای مقدماتی چون اعتماد به فرستنده, ارائه در مکان و زمان مناسب و مهیا شدن گیرنده پیام است. همچنین امام رضا(ع) از حیث ارتباطی از روش‌هایی چون بهره گیری از زبان دعا, تکیه بر اصول عقلی, استفاده از عناصر ارتباطی چون شعر, ارائه تدریجی اطلاعات و بهره گیری از شیوه پرسش و پاسخ استفاده می‌نماید. در احادیث امام رضا(ع) عواملی چون ایمان و توکل بر خدا, ایجاد آمادگی قبلی در مخاطب, نیت, دانش, مثبت نگری, ارزش‌های اخلاقی, خصوصیات فردی, گوش دادن پویا به عنوان عوامل درونی و عواملی چون بهره‌گیری از موقعیت زمانی و مکانی مناسب, ادب و احترام متقابل, همگامی و همدلی, مجاورت, معاشرت از عوامل بیرونی مهارت‌های ارتباط موثر هستند.همچنین از جمله موانع برقراری ارتباط موثر در احادیث حضرت رضا(ع) به مواردی چون مشاجره, حسد, دروغ, بخل, نسبت ناروا اشاره شده است که ما در این نوشتار آن‌ها را برشمرده‌ایم. از دیدگاه معصومان(ع) و امام هشتم(ع), ارتباط با خدا و کسب ایمان و تقوای الهی, علاوه بر برکات دیگر در زندگی انسان, بر مولفه‌های ارتباطی تأثیر گذاشته و به روابط او با سایرین, معنا و مفهوم می‌بخشد.
منشا حقانیت حاکمیت امام علی علیه‌السلام و حل تناقض ظاهری در سیره و سخنان آن حضرت
نویسنده:
رضا میرزاجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نگرش جهان بینی الهی، تنها کسی که می تواند اختیار انسان را محدود کرده و حق ولایت بالذات و حاکمیت مطلق بر تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی وی داشته باشد، خدای متعال است، و هر ولایت و حاکمیت منسوب به دین که هدف آن فراهم کردن زمینه های رشد انسانی و تسهیل قرب به کمال مطلق است؛ تنها در ظلّ ولایت الهی، صاحب حقانیت و مشروعیت خواهد بود.بنابراین، به رغم اندیشه‌ی سیاسی اهل سنت که شأن امامعلیه السلام را منحصر در رهبری امور دینی و دنیوی یا همان مرجعیت سیاسی کرده، اَشکالی را برای انعقاد آن فرض می گیرد که همگی در الهی نبودن انتصاب امام، مشترکند؛ که به طور بدیهی و یقینی می توان گفت برای استقرار امامت ـ که رهبری جامعه و مرجعیت سیاسی همراه با مرجعیت دینی و شأن ولایی با نقش هدایتی ایصال الی المطلوب، از شئون آن است ـ هرگز نمی‌توان منشأیتی جز اذن الهی فرض کرد، لذا هر‌گونه تردید در مسئله‌ی حقانیّت و مشروعیّت حاکمیّت امیرمومنان علیه السلام به حکم عقل و نقل مردود و محکوم است؛ چرا که برای هر منصفِ مطلع از اصول استدلال، با توجه به آیاتِ ولایت، تبلیغ و اطاعت و نص روایات متواتر، نظیر روایت غدیر، و نیز دلایل قرآنی و رواییِ دالّ بر افضلیت و اوج کمالات ایشان، مبرهن می‌شود که حاکمیت امام على علیه السلام فقط به اذن الهی بوده و بدین وسیله مشروعیّت می‌یابد. ولی عده‌ای برای تردید در این حقیقت، یا لااقل نمایاندن تناقض و عدم توافق، به ظواهر بیانات و سیره مولا علی علیه السلام تمسک جسته‌اند که این به خاطرِ عدم توجه صحیح به قرائن و یا به خاطر خلط برخی از مقدمات یا مطالب پیش فرض است. که این پر واضح است؛ درنگ امام علیه السلام و سفارش به انتخاب فردی دیگر، هنگام در خواست بیعت مردم، برای این بوده است که مقبولیت ولایت ایشان، آگاهانه و با رضایت تام توده‌ها صورت گیرد و از این جهت اتمام حجتی صورت گرفته و در نتیجه احساسات مقطعی و هیجانات زودگذر نباشد، چراکه تصدی و تولّی امور مسلمین، منوط به پذیرش مردم است. بنابراین احتجاجات حضرت در باب حاکمیت و ولایت بر رأی مردم، دلیل صحت امامت به وسیله انتخاب مردم نیست؛ که اگر چنین باشد؛ باید احتجاج خداوند به میثاق مردم بر ربوبیّت خداوند و عبودیّت خود: «ألست بربّکم قالوا بلی» ، مستلزم انشاء ربوبیّت و اعطاء مقام الوهیت به خداوند سبحان از سوی مردم بوده باشد. و شایان ذکر است که چون گاهی جدال احسن و استناد به مقبول خصم از شیوه های استدلال است لذا می توان گفت احتجاج به بیعت، میثاق، مشورت و احاله به رأی مردم، از باب جدال احسن و استناد به مقبول خصم است
امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و تفسیر
نویسنده:
زهرا فرهید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام کامل‌ترین برنامه‌ی زندگی انسان است که بهترین و مناسب‌ترین احکام را در همه‌ی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، برای نیل به سعادت دنیوی و اخروی به بشریت عرضه نموده است و همچنین جهت ضمانت و حسن اجرای احکام و قوانین در جامعه روش‌های خاصّی را به کار گرفته که فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت عمومی و همگانی مسلمانان یکی از آن‌هاست. در جامعه‌ی اسلامی، از صدر اسلام، پیامبر گرامی (ص) و اصحاب ایشان و نیز پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) از امر به معروف و نهی از منکر، در جهت پاسداری از اصول مکتب، به مثابه‌ی موثرترین ابزار و نیز یک تکلیف الهی، بهره گرفته‌اند. مسلمانان آن را وظیفه‌ی خود دانسته و به اجرای این دو فریضه‌ی بزرگ پایبند بوده و اهمیت خاصّی برای آن قائل بوده‌اند. زیرا خداوند این اصل تابنده را صراحتاً در حدود ده آیه از آیات قرآن کریم مورد توجه جدّی قرار داده و انجام آن را از ویژگی‌های اهل ایمان به شمار آورده است.گستردگی آثار با ارزش این فریضه‌ی الهی نسبت به آثار دیگر فرایض، به حدّی است که بی‌گمان باید پذیرفت، امر به معروف و نهی از منکر،از برجسته‌ترین و عالی‌ترین واجبات الهی است و برترین دینداری نیز در اجرای آن نهفته است.بنابراین، پژوهش و شناخت درباره‌ی اجرای این دو وظیفه ی دینی، لازم و مفید و در اولویت می‌باشد. مجموعه‌ی حاضر کوششی است در راستای شناخت بیشتر دو فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر و بررسی جایگاه و اهمیت آن در آیات قرآن و روایات به کمک تفاسیر و دیگر منابع معتبر اسلامی که در شش فصل تهیه گردیده است. همچنین در این رساله لزوم عقلی و نیاز اجتماعی این اصل دینی مورد توجّه قرار گرفته و ابعاد اجرایی آن تبیین شده است.
نقش معاد باوری بر تربیت اخلاقی از دیدگاه صحیفه سجادیه
نویسنده:
مهدی رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد و زندگی پس از مرگ مهم‌ترین حادثه زندگی بشر و ناشناخته‌ترین وجه حیات است که تنها از منظر وحی می‌توان تصویری از آن پیدا کرد و آن را ارائه داد. از آنجا که تلقی انسان از غایت و فرجام شناسی خویش، معنا بخش تمام اعمال و فعالیت‌های زندگی اوست و نحوه آغاز و کیفیت اعمال او را هم معین می‌کند، اعتقاد به معاد می‌تواند تأثیر شگرفی در زندگی بشر و رویکردهای او با مسائل و حوادث پیش رو داشته باشد. بی‌تردید یکی از جنبه‌هایی که می‌توان از اعتقاد به معاد در پرورش و گسترش آن بهره برد، تربیت اخلاقی است به همین جهت این پژوهش به نقش معادباوری بر تربیت اخلاقی از دیدگاه صحیفه سجادیه پرداخته و در این راستا تنظیم گردیده است. در ابتدا کلیات بحث را مورد بررسی قرار داده است و سپس به معرفی صحیفه سجادیه و شرایط خاص امام سجاد علیه السلام اشاره دارد و به این نتیجه می‌رسد که این کتاب شریف از ابتدا مورد توجه بسیاری از بزرگان دین قرار داشته و دارای محتوای غنی معارف دینی است و در زمینه تربیت اخلاقی می‌توان بهرهای بسیاری از آن برد. در فصل دوم به تصویر مرگ و معاد از دیدگاه امام علیه السلام اشاره می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که اعتقاد به معاد به عنوان یکی از اصول دین، مورد توجه حضرت قرار داشته و بسیاری از ویژگی‌های قیامت و معاد در ضمن دعاهای امام سجاد علیه السلام آمده است. در نهایت در فصل سوم و چهارم رویکردهای تربیتی و اخلاقی که مترتب بر معادباوری هستند را با توجه به دعاهای حضرت مورد بررسی قرار می‌دهد و به این نتیجه می‌رسد که معادباوری نقش موثری در ایجاد انگیزه برای کسب فضائل اخلاقی و زدودن رذائل اخلاقی ایفاء می‌کند و می‌توان از این باور به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی برای ایجاد و گسترش فضائل اخلاقی استفاده نمود.
  • تعداد رکورد ها : 244