جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1309
مقایسه کیفیت استکمال نفس انسان از منظر ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
مهدی دهباشی، پیمانه زمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استکمال نفس از دیدگاه فلسفه و عرفان امری پذیرفته شده است. آنچه در این میان بحث‏برانگیز است چگونگی استکمال نفس و بررسی عوامل دخیل در این روند می‏باشد. ملاصدرا، عوامل دستیابی به کمال را دو عامل شدت وجود و قوت مدرکات می‏داند. از حیث وجودی، نفس، مراتب نفس نباتی، حیوانی و در نهایت نفس انسانی را پشت‏سر می‏نهد و از حیث مدرکات نیز بر سه قسم انسان طبیعی، نفسی و عقلانی موجودیت می‏یابد. به این ترتیب کمال نهایی انسان از منظر وی مبدل شدن نفس به جهانی عقلی در سایه‏سار اتحاد با عقل فعال می‏باشد. ابن عربی نیل به کمال را در گرو تزکیه و تهذیب نفس و پیمودن مراحل مختلف سیر وسلوک مبتنی بر علمی حقیقی می‏داند؛ به نحوی که سالک در اثر ازاله قیود و رفع حجب ظلمانی در مسیر قرب حق در مراتب قوس صعود رفعت وجودی می‏یابد. معرفتی که ابن عربی منظور نظر دارد، علمی کشفی است که با استمداد از نیروی عشق، در نهایت به درک وحدت وجود که همان فناء فی‏الله است، منجر می‏گردد. این مقاله با رویکرد توصیفی ـ‌ تحلیلی در پی مقایسه آراء این دو اندیشمند درباره کیفیت استکمال نفس انسان بوده، به این نتیجه نائل می‏گردد که گرچه نظرات این دو به واسطه اشتراک در پذیرش آیات قرآنی و شهودات کشفی دارای مشترکاتی است، اما از جهت شیوه بیان و میزان تاثیرگذاری عوامل درکمال نفس تفاوت‏هایی دیده است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 74
تحلیل و تطبیق صفات انسان کامل در عرفان ابن عربی و زیارت جامعه کبیره
نویسنده:
حسینعلی دیلم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پاسخ به این پرسش که انسان چیست و کمال او در چیست از ابتدای تاریخ بشری تاکنون همواره از اساسی‌ترین دغدغه‌های اندیشمندان در جوامع گوناگون بوده است. افراد مختلف به فراخور فهم خود از انسان و جهان، پاسخ‌های گوناگونی به این سوال داده‌اند. اهمیت این پاسخ در آن است که تا زمانی که حقیقت انسان و کمال او درک نشود رسیدن به کمالات انسانی ناممکن می‌نماید.ادیان آسمانی و انبیای الهی همواره بر بعد الهی و فرامادی انسان تاکید کرده و سعی در پرورش آن داشته‌اند. آیات متعدد قرآن کریم و روایات فراوان گواه این موضوع‌اند. به تناسب بحث از انسان و کمال او ، بحث از انسان کامل، ویژگی‌هاو صفات او نیز مطرح می‌شود. به وزان بحث از کمال انسان، بحث انسان کامل نیز در متون دینی اهمیت ویژه‌ای دارد.شایدبتوان اوج این مباحث در متون دینی در زیارت جامعه کبیره یافت. علم شریف عرفان نظری نیز که علمی جوشیده از معارف بلند دینی است با اقتدا به صاحبان شریعت، جایگاه ویژه‌ای برای این بحث قائل‌ است. تمام مباحث عرفان نظری در دو بخش توحید و انسان کامل ارائه می‌گردد که حاکی از جایگاه رفیع این موضوع در این علم است. با مراجعه به تاریخ تدوین این علم در می‌یابیم که بنیانگذاری عرفان نظری به صورت یک شاخه علمی بیش از هر کس مدیون محیی الدین ابن عربی است که به عنوان پدر عرفان نظری هم شناخته می‌شود. موضوع انسان کامل نیز با نام ابن عربی پیوند خورده است.در این پایان نامه به صورت تطبیقی به بررسی صفات و ویژگی های انسان کامل در این دو منبع پرداخته شده است.واژگان کلیدی:انسان کامل ، امام ،انسان شناسی تطبیقی ،زیارت جامعه کبیره ، ابن عربی ، عرفان نظری
انديشه وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی
نویسنده:
مهدی مسبوق،مهری قادری بيباك
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
وحدت وجود يکي از مفاهيم کليدي در عرفان و تصوف اسلامي است و همواره بخشي از نظرات و آرا عرفا را به خود اختصاص داده است. عقيده وحدت وجود قائل به آن است که وجود حقيقي تنها از آن خداوند است و ساير کائنات و موجودات جلوه اي از وجود باري تعالي هستند. اين رويکرد عرفاني در ادبيات عربي بازتاب گسترده اي يافته و شاعران عارف مسلک آن را به گونه هاي مختلف در شعر خود بيان داشته اند. از جمله از اين شاعران عبدالغني نابلسي عارف، شاعر و نويسنده دوره عثماني است که موضوع وحدت وجود در شعر او جايگاه ويژه اي دارد و بن مايه اصلي سروده هاي او در ديوان موسوم به «ديوان الحقائق و مجموع الرقائق» را تشکيل مي دهد. پژوهش حاضر با روش تحليل محتوا، به بررسي جنبه هاي مختلف مضمون وحدت وجود در شعر عبدالغني نابلسي پرداخته است. برآيند پژوهش نشان مي دهد که وحدت وجود در شعر نابلسي داراي سه لايه اصلي است، تجلي ذات خداوندي در مظاهر هستي، يگانگي روح انسان با روح خداوندي و به تعبيري ديگر فناي في اله، و لايه سوم شامل استدلال ها و تمثيل هايي است که شاعر در دفاع از اين عقيده بيان نموده است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
بررسی ديدگاه ابن عربی و ملاصدرا پيرامون انسان کامل با تاکيد بر نقش هدايتی و ارشادی
نویسنده:
عباس بخشنده بالی، حسن ابراهيمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان کامل ابن عربي که بعدها مورد توجه ملاصدرا نيز قرار گرفت، در سير صعودي به سوي حق تعالي راهي مي شود و مرحله انسان الحيوان را پشت سر گذاشته و با سير در خداوند، به مقام خلافت الهي دست مي يابد. برخي عرفا و متصوفه به همين سطح بسنده کردند ولي ابن عربي و ملاصدرا از اين فراتر رفته و سير نزولي و يا سير الي الخلق را مرحله اي از تعالي و کمال انسان مي دانند. اين مقاله که به صورت توصيفي- تحليلي نگارش شده، به واکاوي ديدگاه ابن عربي و ملاصدرا درباره يکي از مهم ترين نقش هاي دنيوي انسان کامل در قبال انسان هاي ديگر يعني نقش هدايتي و ارشادي مي پردازد. چنين انساني واسطه ميان حق تعالي و خلق بوده و تلاش مي کند انسان هاي ديگر را به مسير کمال هدايت نمايد. هر يک از ابن عربي و ملاصدرا با اشاره به مباني ديني، به اين مهم اشاره کرده و حتي ابن عربي که خود را مصداقي از ختم ولايت مي داند و هم چنين ملاصدرا، به اين مهم پرداخته و نسبت به کمال انسان ها و ارشاد آن ها بي تفاوت نبودند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 61
تاملی در امکان جمع ميان عرفان عاشقانه و عرفان مبتنی بر وحدت وجود
نویسنده:
عباس گوهری، امين رضا نوشين
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عرفان عاشقانه، رابطه بين خدا و انسان را از رابطه بين حاکم و محکوم، خواجه و رعيت و حتي عابد و معبود، به عاشق و معشوق و معشوق و عاشق فراتر برده و از اين رو نمايشگاه عالي ترين روابط انسان با خداي خويش است. بر بنياد اين نگرش عرفاني، انسان معشوق و محبوب خداوند است که در لحظه اي خاص و طي تجربه اي شگرف با وام گيري از عشق الهي، به ناگاه در عين معشوقي، عاشق و در عين محبوبي، محب مي گردد. عرفان وحدت شهودي نيز، عرفاني است مبتني بر تجربه وحدت و مدعي اينکه طي اين تجربه، عارف از ماسوي اله غافل و تنها متوجه حق مي گردد. در اين عرفان ثنويت بين حق و خلق تصريح و بر اين اساس، امکان جمع با عرفان عاشقانه ممکن مي شود. عرفان وحدت وجودي نيز عرفاني است مبتني بر اين مدعا که عارف طي تجربه عرفاني خويش به معرفتي مشعر بر وحدت و يگانگي خلق و حق دست يازيده و در مي يابد که ثنويت بين خدا و ماسوي اله درعين وقوع، اصيل و بنيادي نيست. بنابر آنچه رفت، اين مقاله مي کوشد تا در عين صحه گذاشتن بر اين مدعا که عرفان مبتني بر وحدت شهود، مستعد عرفان عاشقانه است، عليه مدعاي«عدم امکان جمع ميان عرفان مبتني بر وحدت وجود و عرفان عاشقانه»، دو دليل، يکي مبتني بر واقع و ديگري، مبتني بر عقل، اقامه کند.
صفحات :
از صفحه 183 تا 196
خیال و عقل در حکمت متعالیه صدرالمتالهین و تاثیر مبانی عرفان نظری ابن‌عربی در آن
نویسنده:
بهزاد مرتضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو اصطلاح خیال و عقل، در عرفان ابن عربی و فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می‌گیرند. یکی از جهت هستی‌شناسی و دیگر از جهت معرفت‌شناسی در نظام هستی‌شناسی عرفانی بر کل ما سوی الله خیال اطلاق می‌شود و تنها یک وجود حقیقی تحقق دارد و ما سوای اوظل و تجلی آن وجود واحد است . در فلسفه ملاصدرا عوالم وجود به عالم طبیعت ، مثال یا خیال و عالم عقل تقسیم می‌شود عالم خیال حد واسط بین عالم عقل و عالم طبیعت است که هر یک از این عوامل ناظر به یکی از مراتب حسی، خیالی و عقلی نفس انسانی می‌باشند. بدین معنا که در حکمت متعالیه مراتب نقس مطابق و متناظر با یکی از عوالم سه گانه هستی است و هر یک از ادراکات حسی و خیالی و عقلی مرتبط و ناشی از یکی از عوالم وجود است ، ادراکات حسی مطابق با عین حسی خارجی و حکایت از آن دارد. در ادراک خیالی دو حالت است که یکی از ادراکات خیالی متصل که ادامه ادراک حسی است منتها با حذف بعضی از ویژگیهای ادراک حسی، که این هم مربوط به عالم طبیعت و ماده می‌شود. در ادراکات مثالی که نفس با خیال منفصل متحد و مرتبط می‌شود این واقعیت خیال منفصل است که نفس با حرکت جوهری همسطح خیال منفصل و با آن متحد می‌شود. از بعد معرفت‌شناسی خیال و عقل به عنوان دو مرتبه از مراتب ادراکی نفس موضوع "نفس‌شناسی" فلسفی است . البته نفس‌شناسی فلسفی با معرفت‌شناسی فلسفی تفاوت می‌کند. در نفس‌شناسی، نفس به عنوان صورت و کمال بدن و مبدا ادراک و تحریک مورد بررسی قرار می‌گیرد، تجرد، مراتب و قوای آن مورد تحلیل قرار می‌گیرد. ولیکن در معرفت‌شناسی فلسفی بحث از چگونگی تطابق عین و ذهن و چگونگی دلالت مفاهیم ذهنی بر مصادیق خارجی و ملاک صحت و سقم یک معرفت است و اینکه در هنگام معرفت چه اتفاقی می‌افتد آیا صور مادی به ذهن منتقل می‌شوند، یا مماثل آنها در ذهن خلق می‌شوند؟ یا در ذهن حلول می‌کنند؟ به هر حال ملاک علم و معرفت چیست ؟ حضور مجرد نزد مجرد است یا اتحاد عالم بامعلوم. ملاصدرا در تحلیل و تحقیق نفس‌شناسی بخش اعظم ابتکاراتی همچون اصالت وجود، اصل علیت ، حرکت جوهری و ... را به کار می‌گیرد. تجرد مراتب سه‌گانه حس ، خیال و عقلی، از جمله همین ابتکارات است ، وی تحت تاثیر آرای ابن‌عربی بر این باور است که رابطه نفس با صورتهای خیالی و عقلی رابطه ذی‌شان و شان است و نفس یک نحو اتحاد خاص با صور علمی دارد، و این صور محصول خلاقیت نفس‌اند، بدین معنا که نفس در هر مرتبه‌ای از تجرد، قادر به خلق صوری مماثل صور اشیا می‌باشد و راز علم در همین خلاقیت نفس قرار دارد و تنها با اعتقاد به این خلاقیت است که معضلات معرفت‌شناسی قابل حل می‌باشند.
دیدگاه آیت‌الله‌ جوادی آملی درباره عرفان نظری
نویسنده:
مهدی صدفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیت‌الله‌جوادی آملی به‌تبع استاد خود علامه‌طباطبایی و براساس حکمت صدرایی، با تحلیل عین ربط بودن معلول به علت، وحدت وجود عرفانی را پایه‌ریزی می‌کند. با این تحلیل، ماهیت به مفهوم، و سازوکار هستی‌شناختی و منطق هستی در این نظرگاه به تقسیم شیء به وجود و مفهوم برمی‌گردد؛ بنابراین آنچه متن هستی را پُر کرده فقط وجود است که به علم حضوریِ شهودی در مشهد نفس عارف قرار می‌گیرد و جز آن مفهومی است که قوام‌بخش علم عرفان نظری است و کاروبار استدلالات، احتجاجات و منطق عرفانی را فراهم می‌کند؛ ازسوی‌دیگر همین تقسیم‌بندی پایۀ منطقی دوگانۀ «بود و نمود» می‌شود، که والاتر از نگاه تشکیکی است که مقام ذات را حقیقتِ رقایق فیض منبسط و وجودات مقید می‌داند. در این دیدگاه عرفانی، جز ذات اطلاقی حق، که لابه‌شرط مقسمی است و والاتر از مقام و منصب است، دیگر مراتب هستی نمود و سایۀ این حقیقت فوق‌ِمتعال‌اند. این عرفان اصیل توحیدی، تعریف انسان موحد را نیز متفاوت می‌کند؛ دیگر مانند فلسفه سخن گفتن از ثبوتِ استقلالی نفس عارف و قوای ادراکی او در درک هستی خارجی رخت می‌بندد و هویت انسان با نظر به توحید عرفانی خود پرسش‌برانگیز می‌شود که چگونه دربرابر حقیقت توحید، وجود و هویت موحد می‌تواند موجه باشد. این پرسش بحث را دربارۀ فنای عرفانی به‌درستی پیش‌می‌کشد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 58
بررسی عرفان و اخلاق از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
توبا سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این تحقیق بررسی اخلاق و عرفان سهروردی می باشد. سوالات مهمی که در این پژوهش با آنها مواجه بودیم، این بود که فلسفه سهروردی چگونه فلسفه ای است و ارتباطش با مسائل عرفانی چیست؟ که بعد از اتمام تحقیق مشخص شد فلسفه سهروردی به شدت رنگ و بوی عرفانی دارد. و از طرفی سهروردی جدای از مباحث فلسفی، به تفصیل به مسائل عرفانی هم پرداخته که این مسائل، هم شامل مسائل عرفان نظری و هم شامل مسائل عرفان عملی می باشد. و ما هم بر این اساس فصل اول کار را به کلیاتِ پایان نامه اختصاص دادیم و در آن به طرح مسأله و ضرورت آن و مسائلی از این دست پرداختیم و در فصل دوم به بررسی برخی از اصول فلسفی سهروردی پرداختیم که این بخش منتج به این شد که سهروردی، اغلب مسائل فلسفی را هم در قالبی عرفانی بیان می کرد. و فصل سوم را به عرفان نظری و فصل چهارم را به عرفان عملی اختصاص دادیم. در این فصول دریافتیم که سهروردی انسان را دارای دو جنبه می داند و اعتقادش بر آن است که روح انسان همچون یک زندانی است که در جسم او اسیر شده و باید برای نجات از این زندان به اصول عرفانی مورد نظر او عمل کند. البته باید توجه داشت که سهروردی اصول عرفانی خود را به شکلی منسجم و در یک کتاب مطرح نکرده، هر چند در رساله کلمه التصوف، بسیاری از این اصول را در حد تعریف و توضیح مختصر بیان کرده است.و در فصل پنجم به بحث اخلاق و اصول اخلاقی سهروردی پرداختیم و مشخص شد که بعضی از اصول اخلاقی که سهروردی آنها را مطرح کرده، در هیچ یک از کتب اخلاقی پیشین موجود نمی باشد و اینکه سهروردی به شدت انسان دین مداری است و اصول اخلاقی و عرفانی او صبغه دینی دارند.در این تحقیق از روش کتابخانه ای و توصیفی استفاده شده است.البته باید متذکر شد که بدون شک سهروردی بر روی نویسندگان، شعرا و فلاسفه بعد از خودش تأثیر گذار بوده است که البته چندان تحقیقی در این مسائل انجام نشده است.
بررسی تطبیقی مرگ ارادی از منظر ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
مفید حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ، جایگاهی اساسی در دستگاه اندیشه ی بشری دارد و چیستی و حقیقت آن از دیرباز دغدغه ی ذهنی انسانها بوده و هست . اندیشمندان اسلامی با استناد به آموزه های دین، مرگ را امری وجودی دانسته اند و آن را حیات دیگر تعریف کرده اند در این نوشتار نوعی خاص از مرگ، با عنوان مرگ اختیاری مورد مداقه واقع گردیده است. صاحب نظرانی چون ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا نام ولادت ثانیه بر آن نهاده اند و اهلیت آن را به شایستگان وارسته ای نسبت می دهند که با معرفت نفس به مقام انتباه دست یافته اند؛ در این نظرگاه: مرگ ارادی صیرورت آگاهانه ی انسان برای نیل به شریف ترین غایت خلقت است. سیر استکمالی نفس ناطقه و حرکت رجوعی به منزلگاه حقیقی، بی التفات و جذبه ی حضرت الوهیت نا ممکن است. و البته جهد بلیغ و سعی عظیم انسان در ریاضات و مجاهدات حقه ی شرعیه می تواند زمینه ساز عروج باشد. در اثر دستیابی به ملکه ی خلع بدن، پله پله عوالم عالیه ی وجودی در نوردیده می شود. مکاشفات از پی هم وارد می گردند، حقیقت حکمت با بصیرت قلبی حق الیقین می شود و سالک رَسته از کدورات جسم و تعلقات ماده در ضیافت ملکوت، عطر جبروت استشمام می کند و در مقام فنای لاهوت، بقا می یابد.
بازخوانی تأویل ابن عربی از عرش در پرتو حکمت متعالیه و تبلور آن در معماری آئینی
نویسنده:
فاطمه امراله زاده، انشاالله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقاله حاضر می‌کوشد تا ضمن واکاوی حقیقتِ واژۀ قرآنی «عرش»، به ایضاح معنای حقیقی و مجازی آن پرداخته و تأویل عرش، موضوع استوای حق بر عرش و رابطۀ آن با انسان کامل در کلام ابن عربی و امام در مکتب شیعه و تفسیر مفسّرین حکمت متعالیه از «عرش» در آیات کریمۀ قرآن را بررسی کرده و سپس به تبیین معانی واژۀ عرشه، آرکه و آرخه لاتین بپردازد. در واقع، همان‌گونه که «عرش» در قرآن کریم به معنای حقیقی عرش اللّه که همان مبدأ المبادی آفرینش است و به معنای مجازی (مثل جنّات معروشات یا سقف خانه‌‌ها) نیز به‌کار رفته است، واژۀ آرخه نیز به معنای مبدأ آفرینش در فلسفۀ یونان و نیز طاقی و طاقچه در هنر معماری است. در پاسخ به این پرسش که چرا «عرش» در معانی گوناگون به‌کار رفته است، می‌توان - برمبنای اصل مراتبِ وجود در حکمت متعالیه - گفت که حقیقتِ عرش در هر مرتبه‌‌ای از نشئات وجودی، ظهوری متناسب با آن حقیقت دارد و ظهور ناسوتیِ عرش در عالَم، معابد و مساجد، در اَنفس، وجودِ عنصری پیامبر و امام و به‌ تبع در انسان‌های پیرو آنهاست.
صفحات :
از صفحه 95 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 1309