جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 136
رابطه نفس با قوای آن از نظر ارسطو و ابن مسکویه
نویسنده:
مریم گماری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدر این پژوهش می‌کوشیم دیدگاه‌های ارسطو و ابن مسکویه را در باب چیستی نفس و رابط? آن با قوایش را بررسی کنیم. ارسطو ابتدا نفس را به عنوان کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف می‌کند. بر این اساس نتیجه می‌گیرد که سه نفس نباتی، حیوانی و انسانی وجود دارد. ابن مسکویه برخلاف وی ابتدا وجود نفس را در انسان اثبات می‌کند؛ و سپس به بیان ویژگی‌های نفس می‌پردازد. از نظر او، نفس جوهری روحانی است. ارسطو برای نفس قو? غاذیه، شوقیه، محرکه، حساسه و ناطقه را نام می برد. قوای نفس از منظر ابن مسکویه، شهویه، غضبیه و ناطقه می‌باشد. در این بررسی روشن می‌شود که از نظر ارسطو قوا وجود جداگانه‌ای از نفس ندارند. بدین بیان ، قوای نفس، کارکردهای نفس می باشند. نفس در بدن‌های مختلف نسبت به همان بدن کارکردهای مخصوص به همان بدن را آشکار می‌کند و از این کارکردها تحت عنوان قوا برای نفس یاد می‌شود. هرچند ابن‌مسکویه نفس را جدا از بدن می‌داند، و برای نفس علاوه بر اعمالی که آمیخته با بدن است، اعمال دیگری را نیز برای خود نفس –جدا از بدن-لحاظ می‌کند، اما دربار? سایر اعمالی که آمیخته با بدن است، و از آن ها به عنوان قوا برای نفس یاد می شود، می‌توان گفت، آن‌ها نیز وجود جداگانه‌ای ندارند و همان کارکردهای مختلف نفس می‌باشند و ما از وجود این اعمال و کارکردها به وجود نفس آگاه می‌شویم. بنابراین از منظر هر دو فیلسوف –ارسطو و ابن مسکویه- قوای نفس امور جدا و از نفس نیستند و همان اعمال مختلف نفس می‌باشند.کلمات کلیدی: نفس، قوای نفس، ارسطو، ابن مسکویه
هویت دینی یا هویت های دینی
نویسنده:
حجت اله جوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث هویت و مسایل مربوط به آن امروزه در نزد دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد. بحران هویت، تعارض هویت، تغییر هویت و مشکلات ناشی از آنها، زیر مجموعه مبحث هویت است. دین (در این مقاله مشخصا دین اسلام) به عنوان یکی از مولفه های اساسی تمدن بشری نقش اساسی در تکوین هویت انسان ها دارد. تحلیل هویت دینی و ویژگی های انسان دیندار یکی از بایسته های پژوهشی در قلمرو دین پژوهی است. تاثیر دین در منش آدمی و آثار و نتایج آموزه های دینی در زندگی انسان ها همواره یکسان تلقی نشده است. این نوشتار به تحلیل نوع فهم از دین و تاثیر آن بر هویت انسان می پردازد. بر این مبنا، تنوع نگاه به دین، تنوع هویت دینی را در پی خواهد داشت. در یک نگاه کلی چهار رهیافت عمده در تحلیل هویت دینی بر شمرده شده است: رهیافت فقهی، رهیافت اخلاقی، رهیافت ایدئولوژیک و رهیافت عرفانی. حیات انسان دیندار بر مبنای هر یک از رهیافت های فوق واجد ویژگی های خاصی است که در این مقاله به تحلیل آن ویژگی ها و لاجرم تفاوت هویت های دینی مبتنی بر آنها پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 154
ترجمه قسمتی از اخلاق نیکوماخوس ارسطو و تطبیق آن با کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق ابن مسکویه
نویسنده:
ابوالقاسم پورحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
بررسی مقایسه‌ای آراء فلسفی ابن مسکویه و ژان ژاک روسو در مسایل اخلاقی
نویسنده:
محمد مهاجرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن‎مسکویهوژان ژاک روسو دو فیلسوفی هستند که اگر چه در نوع بیانات فلسفی خود متفاوتند ، اما از جهاتی دارای اصول و مبانی مشترک نیز می باشند.در واقع دیدگاه ارسطویی مبنایی قرار داده شد تا به اشتراک نظرات آن دو پرداخته شود. و این اشتراک در سنت ارسطویی با سه دلیل بیان گردیده است: در دلیل اول آن دو فیلسوف دارای مبنای اندیشه‎ای در سنت ارسطویی هستند، زیرا آراء فلسفی – اخلاقی مشترکی در مسئله ی خیر و سعادت دارند واینکه خیر و سعادت را محصولی از فضائل عقلانی و اخلاقی می دانند.در دلیل دوم تفکر سیاسی آن دو اندیشمند به عنوان عاملی درارسطو گرایی بیان گردیده است. قرابت فلسفی – اخلاقی ابن مسکویه و روسو دراین است که حیات جمعی انسان هابه شکل ارگانیک واندامواری می باشد و عاملی در ایجاد فضائل و رذائل محسوب می شود. واز طرفی اشتراک نظرات آنان در مورد اجتماع ، دولت و حکومت و انواع آنها توانسته است همسویی فکری آن دو فیلسوف را در سنت ارسطویی بیشتر و بهتر نمایان کند. و در دلیل سوم اینکه فضائل اخلاقی ناشی از عادت است ونه طبیعت، می تواند به عنوان اشتراک در ارسطو گرایی آن دو فیلسوف مطرح گردد. تفکری مشترک در این مطلب که در واقع ما به وسیله ی تربیت و ممارست و تمرین در امری عادت و ملکه پیدا می نماییم نه اینکه فضائل در سرشت وطبیعت ما وجود دارند که بدون اختیارصاحب آنها هستیم،و بنابراینمی توان گفت فضائل ناشی از عاداتند وبر طبیعت افزوده می شوند.
تأثیر تهذیب نفس بر معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن مسکویه
نویسنده:
زهرا حاجیوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه که در این نوشتار مورد ارزیابی قرار می گیرد، بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی و ابن مسکویه پیرامون امکان، میزان و کیفیت تأثیر تهذیب نفس بر معرفت می باشد که این معرفت شامل انواع معارف حسی، عقلی، شهودی و وحیانی است. هدف این پژوهش شرح و بسط نظرات این دو شخصیت در باب رابطه بین تزکیه و معرفت و چگونگی تاثیر تهذیب نفس بر کسب آگاهی‌های متعالی می باشد. علامه طباطبایی و ابن مسکویه هر دو اهمیت بسیار زیادی برای تهذیب نفس قائل اند و هدف از تهذیب نفس را رسیدن به سعادت فردی و اجتماعی می دانند و معتقدند که کسب کمالات و اتصاف انسان به فضائل و تصفیه نمودن جوهر نفس از رذائل اخلاقی از پایه‌های مهم کسب معرفت به شمار می رود. نفس انسان در ذات خود، قابلیّت و شأنیّت رسیدن به مقام قرب و معرفت الهی را داشته و تنها در اثر موانعی چون رذایل، لذائذ، تعلقّات و شهوات که همه ریشه در مادیات دارند، از این معرفت و تعالی بازمی‌ماند. علامه طباطبایی و ابن مسکویه تأثیر گناه بر معرفت را در بعضی انواع معارف بررسی کرده و معتقدندکه طریق دستیابی به معرفت ، تصفیه و تزکیه دل از آلودگیهای گناهان و رذائل اخلاقی می باشد.. علامه بر این باور است که منظور از معرفت نفس، معرفت شهودی آن است که شرع کیفیت رسیدن به آن را بیان کرده است و آن با دل کندن از مادیات و توجه کامل به سوی خداوند حاصل می شود. هم? افراد در حد سع? وجودی خود می‌توانند به این معرفت دست یابند و هر قدر که در تصفیه و تهذیب نفس بکوشند به همان میزان از این معرفت بهره می برند.
جایگاه «سلامت» در دین اسلام و تبیین نقش قلب و عقل در «سلامت معنوی»
نویسنده:
محمد عبدالرحیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آموزه های اسلامی، هیچ علمی به اندازه «طلب علم سلامت» ضروری خوانده نشده است. «سلامت» هم کمال محسوب می شود و هم مقدمه ای برای نیل به سایر کمالات است؛ «بهشتی شدن» و حرکت به سوی «سعادت» جز برای انسان های «سالم» میسر نمی شود. از سوی دیگر حرکت در مسیر خلاف سلامت، موجب هبوط از مقام انسانی و فساد استعدادهای عالی موجود در نهاد انسان می گردد. با توجه به چنین اهمیت و ضرورتی، مقاله حاضر، با استناد به آیات قرآنی و روایات متقن شیعی، به روش توصیفی و تحلیل محتوا، به دنبال تشریح مفهوم و جایگاه سلامت در اسلام، و نیز تبیین یکی از مهم ترین اقسام سلامت، یعنی «سلامت معنوی» و تشریح چگونگی احراز آن است. برخی از یافته های این تحقیق نشان می دهد که: 1) داشتن سلامت بدنی لزوما با سالم بودن انسان مساوق نیست؛ به بیان دیگر نداشتن صحت بدنی و حتی داشتن نقص عضو، به معنای نداشتن سلامتی نیست؛ 2) به دلیل احاطه و اشراف بعد معنوی انسان بر بعد مادی، سلامت معنوی تاثیر به سزایی در سلامت جسمانی انسان دارد؛ 3) سلامت معنوی که سلامت بعد معنوی و باطنی انسان است- نیازمند حرکت های معنوی در جهت کمال و نیز تعادل در ابعاد و روابط انسانی است؛ 4) سلامت قلب و عقل و تعامل درست آنها، نقش اساسی در رسیدن انسان به «سلامت بعد معنوی» ایفاء می کنند؛ 5) سلامت قلب موجب باز شدن «چشم قلب» و ایجاد «بصیرت» در انسان می شود؛ 6) بینایی چشم دل-که صفت قلب های سالم است- موجب «رویت حق» و درک «جنه اللقاء» می گردد؛ 7) قلب ناسالم و آلوده، هیچ کدام از کارکردهای قلب سالم را ندارد. امراض قلبی، محصول آلودگی هایی همچون کفر و شرک و گناه است؛ 8) «کم عقلی» یکی از بیماری های بعد معنوی و باطنی انسان است. عدم رشد عقل، که موجب عدم تشخیص و تمییز حق و باطل است، انسان را گرفتار تاریکی جهل و در نتیجه افراط و تفریط می کند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 108
معرفی خرمدینیه یا خرمیه
نویسنده:
محمد جواد شمس
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
خرمدینیه را یکی از بزرگترین جنبش های مذهبی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان در سده های دوم و سوم هجری قمری دانسته اند، که نسبت به سایر فرقه های ایرانی این دوره از اهمیت بیشتری برخوردار است و منابع و مآخذی نسبتا قابل توجه نیز درباره آنان در دست است. با این همه، هنوز نادانسته های زیادی از آنان داریم؛ به ویژه آنکه بیشتر منابع با خشم، کینه و عداوت از آنان سخن گفته اند. مشکل اساسی و مهمی نیز که در این تحقیق با آن روبرو هستیم، خلط میان این فرقه و سایر فرقه های آن دوره است. اما به احتمال بسیار خرمدینیه همان مزدکیه دوره ساسانی یا بسیار متاثر از آن است که پس از گذشت بیش از دو قرن دوباره آشکارا به اظهار عقیده و حضور سیاسی و اجتماعی خود پرداختند. آرا و اندیشه های مزدک به یکباره محو نشد، بلکه توسط زن او و نیز برخی از پیروانش که از آن قتل عام جان سالم به در برده بودند، به طور مخفیانه نشر و توسعه یافت. خرمدینان به دو بن یا دو اصل، و نیز حلول و تناسخ معتقد بودند، و ظاهرا اباحه گری و اشتراک اموال و زنان نیز میان آنان رواج داشت. به گفته برخی، به علت عدم وجود یک معبد واحد و نیز نداشتن یک رهبری و ریاست دینی مشخص، و همچنین به سبب پراکندگی در ولایات و سرزمین های مختلف ایران و ارتباط نداشتن با یکدیگر، به چندین دسته و گروه تقسیم شدند و هر دسته نام خاصی به خود گرفت و در نتیجه برخی از تعالیم و اعتقاداتشان نیز متفاوت شد. از همین رو در منابع دوره اسلامی میان آنان بسیار خلط شده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 80
مزدکیه: یگانه پرستی یا دوگانه گرایی
نویسنده:
محمد جواد شمس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
مزدک در دوره قباد ظهور کرد، و در همین دوره به تبلیغ آیین خود پرداخت. قباد به دلیل مصالحی نخست به آیین او گروید، اما پس از آنکه خلع شد و دوباره به حکومت رسید، توجه چندانی به این آیین نکرد و ظاهرا به دستور او در سال 529 یا 528 میلادی خسرو انوشیروان بسیاری از مزدکیان را به قتل رساند. پس از مزدک، پیروان وی که با عنوان مزدکیه شهرت یافتند، به اعتقادات و تعالیم او پای بند ماندند و تا سال ها پنهانی به نشر آموزه های وی پرداختند. تعالیم مزدک به دلیل مشابهت با برخی آموزه های مانوی و زرتشتی و حتی زروانی همواره در متون موجود به یکی از این سه کیش نسبت یافته است. آیین مزدک از یک سو مانند کیش مانی آیینی ثنوی بود که به وجود دو اصل قدیم که ازلا با هم مختلف و مستقل از یکدیگرند اعتقاد داشت؛ و از سوی دیگر در این آیین از معبود و خدای متعال، با نام مدبر خیر سخن به میان می آمد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 52
درآمدی بر ارزشیابی اخلاق ناصری
نویسنده:
علیرضا میرزامحمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق ناصری یکی از آثار علمی بر جای مانده از خواجه نصیرالدین طوسی در موضوع حکمت و اخلاق است که به زیان فارسی و با نثری متین و شیوا نگارش یافته و نظر اهل علم و ادب را به خود معطوف داشته و حتی تحسین برخی از خاورشناسان بنام را برانگیخته است. محقق طوسی در این کتاب که به طبقه نثر تعلیمی تعلق دارد و نخستین رساله از رسالات سه گانه در خصوص اخلاقیات است، می کوشد با روشی منطقی به ارائه طریق در تربیت نفس پردازد و راه وصول به کمال عقلی را هموار سازد. این مقاله در پی آن است که دیدگاه خواجه نصیر به علم اخلاق و روش کار وی را در شکل گیری ساختار علمی - ادبی اخلاق ناصری مورد بررسی قرار دهد، تصویری روشن از میزان توجه و اعتنای بزرگان دین و دانش را بدان ارائه نماید، به تبیین وصایای اخلاقی افلاطون از زبان خواجه پردازد و از تاثیر اندیشه های اخلاقی دانشمند طوس در پیدایش اخلاق ناصری سخن به میان آورد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
  • تعداد رکورد ها : 136