جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
استعاره، صدق و معنا در اندیشه فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد
نویسنده:
زهرا غزالی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش بر روی صدق و کذب‌پذیری و معناداری استعاره‌ها، که امروزه به پژوهشی کانونی در حوزه‌ی معناشناسی تبدیل شده است، از پرسش‌های جدی در قلمرو مطالعات ادبی به حساب می‌آید. این مسئله، از اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین مسائل در گفتمان سنتی شعر و ادبیات نیز به شمار می‌آید و متفکرین اولیه‌ی مسلمان نیز، هم در گفتمان بلاغی و هم در گفتمان‌های دینی و سیاسی- اجتماعی از آن سخن گفته‌اند. از این رو، با توجه به اینکه دیدگاه‌های حکمای مسلمان در این باره‌، به رغم ظرفیت‌هایی که در آن وجود دارد، هنوز به شیوه‌ای تحلیلی، بررسی نشده است، این رساله را به بررسی نسبت استعاره‌ با صدق و معنا، در اندیشه‌ی متفکرین اولیه‌ی مسلمان، دریک بازه‌ی تاریخی خاص که از فارابی(257-338ه) آغاز می‌شود و پس از گذر از ابن سینا(359-417ه) و غزّالی(450-505ه) به ابن رشد(520-595ه) می‌رسد، اختصاص داده‌ایم. در این پژوهش، با توصیف نظریه‌ی صدق مورد پذیرش ارسطوییان مسلمان و در چهارچوب آرا و اندیشه‌هایی که بیشترین تأثیر را بر شکل‌گیری تئوری کلی متفکرین مسلمان درباره‌ی اعتبار منطقی و معناداری استعاره داشته است، به تحلیل دیدگاه هر یک از این شخصیت‌ها نسبت به مسئله‌ی مورد بحث پرداخته شده است. بررسی‌های انجام شده، نشان می‌دهد که فارابی سعی می‌کند با توصیف شعر به عنوان یک فن قیاسی، از اعتبار منطقی و معناداری جملات شعری و استعاره‌ها دفاع کند، در همان حال که کذب خاص گزاره‌های شعری و استعاری را که به ماهیت محاکی و تخییلی آنها بازمی‌گردد، می‌پذیرد. ابن سینا نیز، تحت تأثیر قرائت‌های نوافلاطونی از آثار ارسطو، که فن شعر و فن خطابه را در کنار دیگر رساله‌های منطقی ارسطو به عنوان دو صناعت منطقی مبتنی بر قیاس معرفی می‌کرد، در تلاش است تا با تبیین رابطه‌ی اقاویل مجازی و شعری با منطق، معناداری آنها را اثبات کند، با این تفاوت که در همین حال، سعی می‌کند با متمایز کردن قلمرو تصدیق و تخییل، امکان صدق گزاره‌های مجازی و استعاری را نیز فراهم سازد. این در حالیست که تحلیل اندیشه‌های غزالی و ابن رشد روشن می‌سازد که دغدغه‌ی ایشان نسبت به محتوای متن مقدس، سبب شده است که علاوه بر اثبات اعتبار منطقی و معناداری گزاره‌های مجازی و استعاری، همواره به دنبال تبیین نسبت اقاویل مجازی متن مقدس با حقیقت و واقعیت و نشان دادن جایگاه شناخت‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ی گونه‌ی مجازی زبان باشند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که ارزش و اهمیت اولیه‌ی استعاره‌ها در نگاه فارابی و ابن سینا که از منظر شعر به گفتمان مجازی زبان می‌نگرند، ارزش کاربردی و انگیزشی این گزاره‌هاست که به اعتبار منطقی آنها وابسته است و ارزش معرفتی گزاره‌های استعاری که به نسبت آنها با واقعیت وابسته است، ارزشی ثانویه و در درجه‌ی دوم اهمیت است. این نسبت در اندیشه‌های غزالی و ابن رشد، که رویکردی خطابی به زبان مجازی دارند، برعکس می‌شود.
نقد نظریه ابن سینا در تبعیت دلالت الفاظ از اراده متکلم
نویسنده:
علیرضا مزینانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبعیت یا عدم تبعیت دلالت الفاظ از اراده متکلم، از جمله مسایل پراهمیت در دانش منطق است. در این مسئله، دو پرسش اساسی، قابل طرح است: نخست آن‌که معنای تبعیت دلالت الفاظ از اراده متکلّم چیست؟ و دیگر آن‌که آیا دلالت آن‌ها، تابع اراده متکلّم است یا نه؟ در پاسخ به پرسش نخست، امام خمینی بر اساس قاعده «الغایه تحدّد فعل الفاعل»، پاسخی دقیق و قابل توجه ارائه نموده است. در پاسخ به دومین پرسش، برخی دلالت را مطلقاً تابع اراده متکلم، عده‌ای مطلقاً تابع وضع و عده‌ای دیگر، دلالت الفاظ بر معانی را تابع اراده‌ای می‌دانند که بر قانون وضع استوار باشد. مؤیّد نظریه اخیر، آن است که اگر متکلّمِ هوشیار، لفظ را به غرض رساندن معنای مرادش به کار بَرد، قطعاً قرائنی برای دلالت لفظ به آن معنا خواهد آورد و از این رو، مورد مذکور را می‌توان جزء موارد تبعیت دلالت لفظ از اراده متکلم برشمرد.
بررسی تطبیقی معنای زندگی از منظر علامه طباطبایی و والتر استیس
نویسنده:
محدثه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«زندگی» معانی گوناگون دارد، مهم‌ترین آن، دو معنای: بیولوژیکی، یعنی زیستن و زنده بودن؛ و دیگری، معنای اصطلاحی و فلسفی، یعنی حیات معنوی است. «معنا» نیز ‌سه کاربرد دارد که از این میان «هدفداری» مدِّ نظر این نوشتار است. در دیدگاه علامه طباطبایی، نظام خلقت و به تبع آن معناداری زندگی انسان هدفمند بوده و غایت آن تقرب به خداوند متعال است. از نظر علامه معنای زندگی آدمی تنها در پیگیری هدف خدا از خلقت انسان و پیمودن مسیر خاصی که هماهنگ با کل نظام وجود است، قابل قبول است، وگرنه هیچ هدف دیگری یارای معنابخشی را ندارد و غایت مطلوب وصول به «حیات طیبه» است، که سعادت و قرب الی الله را باخود به همراه دارد. دیدگاه استیس دراین‌باره، بر بی‌هدفی جهان و در نتیجه نفی معنویت از نظام خلقت و زندگی انسان استوار است. او معتقد است که زندگی واقعاً معنا ندارد و در عین حال خود انسان باید وارد پروژه‌ی معناسازی شود. این پروژه‌ توسط علم نوین صورت می‌گیرد و بوسیله‌ی آن مشکل بی‌معنایی زندگی انسان راه‌حلِّ خود را می‌یابد. در مقایسه‌ی این دو دیدگاه می‌توان گفت؛ مفهوم «معنا» از نظر هردو دیدگاه به معنای «هدف» است؛ با این تفاوت که استیس وجود خدا را عقلاً منتفی می‌داند، درنتیجه جهان و زندگی از هدف الهی تهی می‌گردد، اما علامه معناداری زندگی را امری بدیهی می‌داند، که در گرو پیمودن هدفی که خدا برای انسان معین کرده، محقق می‌گردد. از نظر هر دو اخلاق با معنای زندگی ارتباط وثیقی دارد، با این فرق که استیس اخلاق را نسبی و علامه آن را مطلق می-داند؛ لذا هدف از اخلاق از نظر استیس رسیدن به خوشبختی و رفاه مادی است، درحالی‌که از نظر علامه قرب الی الله، هدف اصلی ومطلوب نهایی است.کلید واژه: معنا، هدف، زندگی، حیات، علامه طباطبایی، والتر ترنس استیس
ملاصدرا و معناشناسی
نویسنده:
حسن همتائی، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرا یک‌بار اشاره می‌کند که آنچه عارفان بدان اسم می‌گویند، نزد فیلسوفان به نام مشتق شناخته می‌شود. اما در مواضع دیگری، خود از واژه‌ی اسم استفاده می‌کند و حتی تقسیم‌بندی ظریفی میان اسم، صفت و ذات را معرفی می‌نماید. در باب معنای اسم، او در موضعی به‌صراحت اعلام می‌کند که اسم‌ها به ازای معانی کلی عقلی هستند و نه به ازای هویات عینی، و حتی برای نام‌ها در عالم اسماء، به موازات اشیاء، قائل به جنس و فصل می‌گردد. اما در موضع دیگری بیان می‌کند که اینطور نیست که تنها ماهیت‌های کلی دارای نام باشند، بلکه اشخاص و معقولات ثانی هم می‌توانند موضوع‌له نام باشند. گویی برداشت صدرا از معنا گاهی بسیار تنگ و گاهی وسیع‌تر بوده است. این وسعت نظر هنگامی که او درباره‌ی نام‌های بی مسما و مسماهای بدون نام سخن می‌گوید بیشتر به چشم می‌آید و در هنگام بحث از امکان و چگونگی نامیدن خداوند به اوج می‌رسد. در اسفار، نام خداوند را نامی برای همه‌ی اشیاء و مسمای نام خداوند را مسمایی برای همه‌ی نام‌ها می شمرد. چنین قبض و بسطی در اشاره‌های صدرا به معنا، است که تلاش نویسندگانی چون سجاد رضوی را در تطبیق نظر صدرا بر [گوشه‌هایی از] نظریات معناشناسی معاصر نامطلوب می‌سازد. در واقع نظر به بنیادهای به‌کلی دیگرگون فلسفه‌ی اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهری میان معناشناسی معاصر و معناشناسی صدرایی را باید به دیده‌ی تردید نگریست.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
بلاغت واژگان قرآن کریم؛ ترجمه کتاب "بلاغه الکلمه فی التعبیر القرآنی"
نویسنده:
عاطفه طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم معجزه‌ی آخرین پیامبر الهی است که دامنه‌ی اعجاز آن از هزار و چهارصد سال پیش تا اکنون امتداد یافته ‌است و ادامه خواهد یافت؛ کتابی که در میان مردمی نازل شد که به فصاحت و بلاغت شهره بودند، قرآن کریم نازل شد، درخشید و یکتا شد، تا آن‌جا که در طی این دوران، هیچ کس نتوانسته‌است اعجاز آن را خدشه‌دار کند و در آن تردیدی به وجود آورد. کتاب «بلاغه الکلمه فی التعبیر القرآنی» در راستای تبیین گوشه‌ای از اعجاز بلاغی قرآن کریم تألیف شده‌است و به بیان نمونه‌هایی از تناسب ساختار و لفظ واژگان قرآن کریم با مفاهیم و معانی می‌پردازد. در ترجمه‌ی این کتاب سعی بر این بوده‌است که ضمن رعایت اصل امانتداری در معادل‌گزینی، سخن نویسنده در چهارچوب‌ها و قالب‌های زبان فارسی قرار بگیرد تا مقصود نویسنده به راحتی توسط مخاطب فارسی زبان درک شود و سبک ترجمه در این پایان‌نامه، ترجمه‌ی ارتباطی است.
نظریة افعال گفتاری
نویسنده:
محمدعلی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریة افعال گفتاری(Theory of Speech Acts) نظریه‌ای فلسفی است که جان لنگشاو اَستین استاد فلسفة اخلاق دانشگاه آکسفورد در سال 1962 عرضه کرد و پس از او شاگردش جان سرل، فلیسوفِ ذهن و زبان معاصر در کتابی با عنوان افعال گفتاری آن را بسط و توسعه داد. هدف این نظریه ارائه تحلیل جامعی از نحوة ارتباط زبان با عالم خارج است و در نهایت، به این پرسش اساسی و مهم در حوزة فلسفة زبان پاسخ می‌گوید که چگونه می‌توان از یک سلسله پدیده‌های طبیعیِ نه چندان پیچیده‌ای چون خروج اصوات از دهان یا ایجاد علائم و نشانه‌ها بر کاغذ به یک سلسله اوصاف معناشناختی عجیب چون معناداری، بی معنایی، صدق ، حکایت، حمل ، ارتباط با عالم خارج، دست یافت؟ اهمیت این نظریه از آن جهت است که شاید نخستین تلاش جانانه‌ای است که پس از حملة ویران گر ویتگنشتاین به هر گونه نظریه پردازی در فلسفه، صورت می‌گیرد و تا حدودی نیز موفق است. فیلسوفان اکنون پس از گذشت چهل سال از طرح این نظریه هنوز به استخراج لوازم و نتایج آن مشغول‌اند.
صفحات :
از صفحه 91 تا 119
رویکردهای معنایی به وقوع مجاز در متون روایی و تاثیر آن در فهم و ترجمه صحیح روایات
نویسنده:
نرجس توکلی محمدی، عبدالهادی فقهی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ورود مجاز در روایات از دیدگاه اغلب علمای اسلامی امری مقبول است؛ چنان­که آنان، گاه به صورت مستقل و گاه به صورت ضمنی آن را تایید کرده‌اند. در عین حال، برخی با پذیرش وقوع مجاز در روایات، عملاً به برداشت­های افراطی از بیان­های مجازی روایات دست زده­اند. در مقابل، گروهی دیگر، ورود هر نوع مجاز در گزاره­های دینی را انکار و آن را مرادف کذب دانسته‌اند. از این رو، نقد و بررسی این دیدگاه­ها و مبانی کلامی که طیفی از نفی مطلق تا پذیرش بی­قاعده را شکل می­دهد، در شناخت رویکرد صحیح در حوزه معناشناسی و به تبع آن، ترجمه صحیح روایات، امری ضروری است. هر کدام از این دیدگاه­ها، بر مبانی‌ای مبتنی است که صاحبان آن‌ها نسبت به ماهیت معنا پذیرفته­اند؛ در این میان، رویکرد تأویل­گرایی خردورزانه- که اغلب قائلان آن به عقل‌گرایی و برداشت­های قاعده­مند و منطقی از بیان­های مجازی متّصف­اند- دیدگاهی مقبول و معقول در این حوزه به شمار می‌آید که اتخاذ آن به فهم و ترجمه صحیح روایات منجر می­گردد. چنانکه، دسته­ای پرشمار از دانشمندان فریقین، مانند بخاری، مسلم، شیخ صدوق، سیدرضی، فیض کاشانی، مجلسی و قرضاوی، در آثار حدیثی خود بر همین مبنا، به استنباط و فهم معانی روایات پرداخته­اند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 74
سمبولیسم از نظر هگل و سنت گرایان
نویسنده:
احمدرضا معتمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
گئورگ فردريش ويلهلم هگل، آخرين فيلسوف بزرگ و رسمی دوران تجدد، بر مبنای منطق ديالكتيكی خويش از يك سو و الهام از اقانيم سه گانه مسـيحيت از سـوی ديگـر امـا بيشـتر متكـی بـر ثنويـت انگـاری، مقوله گرايی و تاريخی نگری دوران تجـدد، هنـر را بـه ادوار تـاريخی سـمبوليك، كلاسـيك، و رومانتيـك تقسيم بندی كرده است. سمبليك دوران فرودستی روح در برابر ماده، كلاسيك دوران برابری، و رومانتيك دوران فرادستی روح و فروپاشی ماده لحاظ شده است. وجه رمزی هنر سمبوليك ناشی از مقام انتزاع، تجرد و اطلاق روح وعدم تعين در ذات صورت و عدم تحقق هويت انضمامی است. آنچه هگل از بيـان ناپـذيری و ظهور و رمز و كنايه بمثابه خصوصيت اصلی هنر سمبوليسم ياد می كند نزد سنت گرايان با رويكردی كاملاً مغاير يعنی توحيد امر مطلق، و جهان پديداری خصوصيت اصيل هنر سمبوليسم تلقی می شود و زبـان رمـز و كنايه را به زبان رسمی سنت و دين و هنر ارتقاء می بخشد. ميان عالم بـرون و درون تطـابق و تنـاظری كامـل برقرار است. وجه كنايی هنر ناشی از تجلی امر مطلق و نامتناهی در صـورت مقيـد و متنـاهی اسـت. رمـز در نظام صوری بيان يك علامت و قرارداد نيست، بلكه مطابق قانون تكوينی، حقيقت رمز پيوند حقيقی عوالم و مراتب مختلف وجود است، و صورت در نظام محسوسات معادل حقيقت در نظام معقولات تلقی می شود.
صفحات :
از صفحه 165 تا 190
بررسی آرای ویتگنستاین و کاربرد آن در مطالعات و نقد ادبی
نویسنده:
کامران پاپازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه و اندیشه‌ی ویتگنشتاین مستقیماً معطوف به « ادبیات، نقد و نظریه‌ی ادبی» نیست اما از رهگذر برخی مباحث تمهیدی ومیانجی می‌توان ردّ و تأثیر آن‌ها را در حوزه‌های مختلف ادبیات و نقد و نظریه‌ی ادبی پی‌گرفت. مباحث ویتگنشتاین در باب « زبان ( ماهیت، کاربرد، نسبتش با محیط و موقعیت و فرم‌های زندگی)، معنا، زیبایی، شناخت، اخلاق، دین، رازوارنگی، علیت و مقولاتی از این دست؛ این مجال را به خواننده آثارش می‌دهد که دامنه تأثیر آرای او در حوزه‌ها و حیطه‌های مختلف علوم، خاصه در علوم انسانی و ادبیات و هنر باز جوید. در این میان دو اصطلاح پایه‌ای فلسفه او یعنی «بازی‌های زبانی و شباهت‌های خانوادگی» که در حکم سنگ‌بنای جهان اندیشگانی او هستند؛ به طرز شگفت آوری در توصیف و تبیین و نقد رشته‌ها و گرایش-های علوم مختلف و رهیافت مطالعات بین‌رشته‌ای نقش بازی می‌کند.ویتگنشتاین در فلسفه‌ی متقدم خود، سه موضوع اساسی را محور اصلی فلسفه‌ی خود قرار می‌دهد: جهان، زبان و منطق. دراین فلسفه، ساختار منطقی زبان، بازتاب ساختار منطقی جهان است. در نتیجه از خصوصیات یکی ازآن‌ها به خصوصیات دیگری نیز می‌توان پی برد. در فلسفه‌ی متأخّر ویتگنشتاین نقش «زبان» نسبت به فلسفه‌ی متقدم وی بسیار برجسته‌تر است؛ این «کانونی‌شدگیِ زبان» ونسبتش با زندگی روزمره وفرم‌های زندگی وتکیه برحیث ِ کاربردی زبان ومعنا به تدریج راه را برنظریه‌های معنا، زیبایی شناسی، معرفت، اخلاق، دین، الهیات وبسیاری از مقولات ومسائل می‌گشاید.این جستار ضمن مرور رویکرد فلسفی ویتگنشتاین متقدم و انتقال او به دوره‌ی دوم اندیشه وزندگی‌اش به‌طور گسترده‌تر به فلسفه‌ی متأخر ویتگنشتاین و مفاهیم کاربردی فلسفه‌ی متأخر وی چون بازی‌های زبانی و شکل‌های زندگی و بیان توانمایگی-های نظری ومفهومی فلسفه‌ی او برای استفاده در حوزه‌های هنری، زیبایی شناختی، ادبی، عرفانی، اسطوره‌شناختی و عرصه‌های همبسته و وابسته به آن‌ها می‌پردازد. کلید واژه: ویتگنشتاین، نقد ادبی، بازی‌های زبانی،شباهت‌های خانوادگی، زبان، معنا
ارتباطات برهانی بنیان فرهنگ و جامعة فاضله در علم مدنی فارابی
نویسنده:
اصغر اسلامی تنها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوف فرهنگ جهان اسلام، فارابی، در علم مدنی خود، با رویکرد عقلی به بررسی حیات اجتماعی انسان و ابعاد گوناگون آن - ازجمله ارتباطات- پرداخته است. در اندیشة فرهنگی- ارتباطی فارابی، چرایی ارتباط انسانی همانند چگونگی آن اهمیت دارد و پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی ارتباطات انسانی و مطالعة تحلیلی آثار او نشان می دهد «معنا» در کانون توجه او قرار داشته و «ارتباطات» هنر ساختن و به کارگیری نشانه ها برای تفهیم و مبادلة معنا بین «خود» و «دیگری» است» که سازندة نظام معنایی یا ملت (فرهنگ) و تعین بخش ساختار اجتماعی یا امّت (جامعه) است. ازاین رو، او بین ارتباطات، فرهنگ و جامعه پیوند برقرار نموده، تحول الگوی ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی می داند. فارابی گونه شناسی جوامع را نیز مبتنی بر الگوی ارتباطی دانسته، دغدغة اصلی اش در علم مدنی، ترسیم بهترین نوع جامعة انسانی است. بدین روی، او با شناسایی کامل ترین «معنا» - یعنی معنای یقینی و تبیین بهترین شکل ارتباط یعنی ارتباط برهانی چنین جامعه ای را تصویر می کند.
  • تعداد رکورد ها : 60