جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
عقلانیت علم دینی
نویسنده:
رمضان علی تبار فیروزجایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
امروزه بحث از علم دينی، يكی از مباحث مهم و پرچالشـی اسـت كـه دربـاره امكـان توليـد آن، چگــونگی تحقــق آن، ضــرورت يــا عــدم ضــرورت آن و همچنــين معيارهــای دينــی بــودن و... رويكردهای مختلفی وجود دارد. موافقان ومخالفان علم دينی، هريك، ادلـه و دلايـل مختلـف و متعددی ارائه نمودند. در اين مقاله ضمن پـذيرش اصـل امكـان و ضـرورت تحقـق و توليـد علـم دينی، به عقلانيت و معيار توجيه آن پرداخته خواهد شد. عقلانيت علم دينی براين مبنا اسـتوار اسـت كـه توليـد علـم دينـی، از طريـق منطـق عمـومی اكتشاف علم، امكانپذير است. علم دينی برآمده از اين منطق می تواند از اعتبار و ارزش معرفتـی برخوردار باشد؛ از اينرو، براساس اين منطق، عقلانيت و اعتبارآن نيز مـورد محـك علمـی قـرار می گيرد. از بين معيارهای توجيه، نظير نظريه انسجام و امثـال آن، نظريه مبنـاگروی حـداكثری و عقل محور، مورد تأكيد قرار گرفته است. فرايند توجيه كه در اين نظريه حاكم است، فرايند ابتنـاء نام دارد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
بررسی شبهات جدید مبناگرایی اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
رضا باذلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبناگرایی کهن‌ترین دیدگاه درباره ساختار و شاکله توجیه به شمار می‌رود. اغلب حکمای مسلمان در دو حوزه تصورات و تصدیقات قائل به قرائت خاصی از مبناگرایی هستند. در مبناگرایی اسلامی، معارف چه تصوری و چه تصدیقی به دو قسم بدیهی و نظری تقسیم می‌شوند. معرفت‌های نظری مبتنی بر معرفت‌های بدیهی بوده، توسط آنها معلوم می‌گردند؛ اما معلومات بدیهی، بی‌نیاز از دیگر معلومات هستند. وجه تمایز مبناگرایی اسلامی با سایر قرائت‌های مبناگرایی، نخست در ویژگی معلومات پایه (بدیهی بودن) و دوم در کیفیت ابتنای نظریات بر بدیهیات است. ابتنای نظریات بر بدیهیات در تصورات از طریق تعریف و در تصدیقات تنها از راه برهان شکل می‌گیرد. دیدگاه علامه طباطبایی در این مورد همانند دیگر فلاسفه مسلمان است؛ اما با این اختلاف که ایشان بدیهیات تصدیقی واقعی را منحصر در اولیات کرده‌اند. مبناگرایی به ویژه در این اواخر با سربرآوردن دیدگاه‌های رقیب، با چالش‌های جدیدی مواجه شده است. از جمله‌ی این چالش‌ها می‌توان به انکار باورهای پایه، نفی ویژگی خطاناپذیری باورهای پایه، استدلال ویتگنشتاین علیه زبان خصوصی، شکاکیت درباره جهان خارج، عدم تکرار حد وسط در بدیهیات و ... اشاره کرد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا مبناگرایی اسلامی به خصوص با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی توان پاسخ‌گویی به شبهات جدید و دفع آن‌ها را دارد؟ روش تجزیه و تحلیل مطالب، روش عقلی و فلسفی و روش گرد‌آوری اطلاعات، روش کتابخانه‌ای است. نگارنده در حد بضاعت خویش، اشکالات مطرح شده را نقد و بررسی کرده و در پایان نتیجه گرفته است که بسیاری از این مناقشات بر اثر عدم درک صحیح مبناگرایی به ویژه مبناگرایی اسلامی وارده شده است. مبناگرایی اسلامی با تکیه بر فلسفه اسلامی از چنان ظرفیت و قابلیتی برخوردار است که شبهات مطرح شده به هیچ وجه یارای کنار گذاشتن و زیر سوال بردن آن را ندارند. بنابراین دیدگاه مبناگرایی به خصوص قرائت اندیشمندان مسلمان همچنان کامل‌ترین و بهترین نظریه‌ای است که در ساختار و شاکله توجیه ارائه شده است.
بررسی معرفت‌‌شناختی قضایای اخلاقی در اندیشه اسلامی
نویسنده:
مجید ابوالقاسم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت‌شناسی اخلاق به عنوان یکی از مسائل فرا اخلاق و نوعی از معرفت‌شناسی مقید یا مضاف با نگاهی عقلی و از بیرون، مفاهیم و قضایای اخلاقی را مورد بررسی معرفت‌شناختی قرار می‌دهد. مسائل معرفت‌شناختی متعددی از قضایای اخلاقی می‌توان ارائه کرد که مهم‌ترین آنها توجیه یا معیار اثباتی صدق آنهاست. این رساله که نظریه بداهت قضایای اخلاقی را دنبال نموده است، با روشی کاملاً عقلی و معرفت‌شناختی ابتدا عقلی بودن و سپس یقینی بودن قضایای اخلاقی را اثبات کرده و در نهایت برخی از قضایای اخلاقی را از بدیهیات شمرده است. با فحص نسبتاً کاملی که در آثار و آراء حکمای اسلامی به ویژه قائلان به بداهت انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که دو قضیه «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» از سنخ اوّلیات است که بر اساس نظریه «مبناگرایی»، همه معرفت‌های نظری اخلاق به این دو قضیه پایه مبتنی می‌گردند. همچنین انسان برخی مصادیق این دو قضیه را به طور حضوری در خود می‌یابد. از این رو، برخی قضایای اخلاقی از قبیل وجدانیات نیز به شمار می‌روند. این قضایا در هر دو صورت خودْ موجّه و دارای صدق ذاتی است و نیاز به اثبات ندارد. با تقریر خاصی که از نظریه بداهت ارائه شده، می‌توان به خوبی از این نظریه دفاع کرد و به دیدگاه‌های مخالفان آن؛ یعنی قائلان به شرعی بودن، مشهوری بودن و نظری بودن قضایای اخلاقی پاسخ داد. همچنین برخی قضایای اخلاقی تحت هر شرایطی ثابت و مطلق هستند. لکنبرخی دیگر متناسب با تغییر شرایط، تغییر می‌کنند اما چون این شرایطْ واقعی‌ هستند از این رو موجب نسبیت‌گرایی نمی‌شود.
ارتباط میان‌رشته‌ای علم و الاهیات: مشکل معرفت‌شناختی و راه‌حل پسامبناگرایی
نویسنده:
حمید طالب،نعیمه پورمحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه ادیان و مذاهب,
چکیده :
در دورة مدرن با مطرح شدن علم به عنوان چارچوب فکری مسلط، الاهیات مسیحی شیوه‌های مختلفی را برای حفظ جایگاه خود به کار برده است. امروزه برای بررسی تعامل علم و الاهیات مسیحی، به جای بحث‌های روش‌شناختی به چارچوب معرفت‌شناختی توجه می‌شود. در تأملات و نظریه‌پردازی‌های علمی و الاهیات مسیحی، به طور کلی دو چارچوب عمدة معرفت‌شناختی وجود داشته است: مبناگرایی و نامبناگرایی. در مبناگرایی، امکان به دست آوردن صدقی جهان‌شمول و رها از بافت فرض می‌شود. از سوی دیگر، نامبناگرایان، دانش انسان را پدیدة اجتماعی در حال تکاملی به تصویر می‌کشند که از طریق معانی در شبکه‌ای از باورها شکل می‌گیرد. در این مقاله استدلال می‌شود که الاهیات در چارچوب مبناگرا در خصوص نقد میان‌رشته‌ای علم پاسخ‌گو نیست و طبق نامبناگرایی، وفاداری به آموزه‌های سنتی را از دست می‌دهد. سپس پسامبناگرایی یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌ها برای این مسئله معرفی می‌شود که از جمله فان هیوستین، الاهی‌دان مسیحی، در آثار خود به آن می‌پردازد. دل‌مشغولی این مقاله بررسی این مسئله است که رویکرد پسامبناگرا چه خصوصیاتی دارد و چگونه/آیا با انتخاب راهی میان دو دیدگاه پیشین، از مشکلات آنها اجتناب می‌کند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 135
مبناگروی و برهان تسلسل
نویسنده:
عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مبناگروی قدیمی‌ترین نظریه در باب «توجیه» است. در این نظریه مجموعه باورهای انسان به یک ساختمان تشبیه می‌شود: همان طور که هر ساختمان دارای دو قسمت زیر بنا و روبناست و روبنا به زیربنا متکی است، مجموعه باورهای انسان نیز چنین است: بعضی باورها زیربنایند و باورهای دیگر روبنا, و روبناها به زیربناها متکی‌اند. در این مقاله, ضمن بیان اصول مبناگروی و انواع آن, به مهم‌ترین برهان حامیان این نظریه یعنی «برهان تسلسل» می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که این برهان بیش از آن که به سود نظریه یاد شده باشد به نفع نظریة رقیب, یعنی: تلائم گروی است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 132
تحلیل مبانی معرفت دینی غزالی، با نگاهی به استدلال شرطیه‌ی پاسکال
نویسنده:
اکرم عسکرزاده‌‌ی مزرعه، ولی الله خوش طینت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
علم از نظر معرفت‌شناسان عبارت است از باور صادق موجه. درباره‌ی صدق سه نظریه‌ی اصلی وجود دارد که عبارت است از: نظریه‌ی مطابقت؛ نظریه‌ی سازگاری؛ نظریه‌ی عمل‌گرا. نظریه‌های در باب توجیه را می‌توان به دو دسته‌ی درون‌گرایی و برون‌گرایی تقسیم کرد. نظریه‌های عمده‌ی درون‌گرایی عبارت‌اند از: نظریه‌ی مبناگرایی؛ نظریه‌ی انسجام‌گرایی. در نظریه‌های توجیه برون‌گرایی، باورکننده ملزم به داشتن بینه نیست و توجیه، به عوامل بیرون از باورکننده مربوط است؛ مانند نظریه‌های اعتمادگرایی و احتمال‌گرایی. استدلال شرطیه‌ی غزالی که استدلالی است در باب پذیرش باور به وجود خدا و معاد، در مقام صدق، نظریه‌ای عمل‌گراست و در مقام توجیه، از نظری مبناگراست؛ چراکه معرفت یقینی در این استدلال، همان معرفت خود موجه و پایه است. از نظری، برون‌گراست؛ زیراکه به عوامل بیرون از فاعل شناسا برای توجیه باور، مثل فرآیند حصول باور، ساحت ارادی‌عاطفی و وضعیت عقلانی باور توجه دارد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
بررسی و نقد نظریه های معرفت شناختی تلائم گروی
نویسنده:
عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
1384: دانشگاه شیراز,
چکیده :
بر مبنای تعریف (یا تحلیل) سه جزیی معرفت، باور به یک گزاره آن‌گاه معرفت است که آن باور، صادق و موجه(مدلل) باشد. در باب توجیه نظریه­ های گوناگونی ارائه شده است که”تلائم­ گروی“ یکی از آن­هاست. بر اساس این نظریه، توجیه هر باور مبتنی بر نوعی ارتباط دو­سویه­ با باورهای دیگر است. شبکه تارهای عنکبوت مدلی مناسب برای این نظریه است: ارتباط دو سویه باورهای موجه آدمی با یکدیگر، مانند ارتباط دو سویه­ ی نقاط تقاطع تارها با یکدیگر، در شبکه تارهای یک عنکبوت است. تلائم ­گروان در باب چیستی ارتباط یادشده، تاکنون، چهار نظریه ارائه کرده‌اند: ”استلزام ضروری“، ”سازگاری“، ”تبیین“ و ”مغلوب یا خنثی­سازی“. در نوشته حاضر ضمن بررسی نظریه­ های چهارگانه ناکافی بودن آن‌ها را برای توجیه نشان می­ دهیم.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
معرفت شناسی دینی و گسترة گزاره های مبنایی بررسی و نقدِ دیدگاهی در معرفت شناسیِ به ساخته
نویسنده:
روح الله رمضانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بخش عمده ای از معرفت شناسی ِ دینیِ معاصر را بحث های پیرامون اعتبار یا عدم اعتبار دلیل گرایی تشکیل می دهد. به طور کلی، در معرفت شناسی ِ معاصر گرایشی به رد دلیل گرایی دیده می شود از این جهت که گفته می شود این دیدگاه معیاری بیش از حد سخت گیرانه برای توجیه وضع می کند. در معرفت شناسی ِ دینی مهم ترین واکنش نسبت به دلیل گرایی را می توان در معرفت شناسیِ به ساخته دید که با مبنایی شمردن برخی باورهای دینی داشتن دلیل کافی را برای آن ها ضروری نمی داند و بدین سان دلیل گرایی را در زمینه ی باورهای دینی رد می کند.در این نوشتار استدلال خواهد شد که: 1. دیدگاهی که باورهای دینی را مبنایی می شمارد نمی تواند به شیوة خرد پذیری ایراد خود سرانگی را پاسخ گوید؛ درنتیجه، 2. مبنایی دانستن یک باور دینی به این معنا که یک باور مبنایی در کنار باورهای مبنایی ِ دیگر است قابل دفاع نیست؛ و 3. باورهای دینی را می توان در معنایی دیگر مبنایی دانست: در معنای مبنایی برای کل دعویِ شناخت و نزدیک شدن به حقیقت (رد شکاکیّت بنیادین).
صفحات :
از صفحه 51 تا 67
معرفت شناسی مهدویت پژوهی
نویسنده:
الهی نژاد حسین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار پیش رو به یکی از مباحث مهم مهدویت پژوهی به نام «معرفت شناسی مهدویت پژوهی» می پردازد. رویکرد معرفت شناسی در حوزه مهدویت پژوهی رویکرد بیرونی و درجه دو است و در این نگرش، ابتدا واژگانی چون معرفت، معرفت شناسی، مهدویت پژوهی و معرفت شناسی مهدویت پژوهی، مفهوم شناسی شده و سپس به گونه های معرفت و چگونگی به کارگیری آن ها در حوزه مهدویت پژوهی پرداخته می شود. در فرایند بحث نیز به ساختار الگویی معرفت شناسی اشاره شده و الگوی مبناگرایی را به عنوان الگوی معرفت شناسی مهدویت پژوهی به خدمت خواهیم گرفت. در فرایند کار به قضایای بدیهی و نظری- که محور ساختار مبناگرایی است و نیز به ساز و کار تفریع قضایای نظری به بدیهی خواهیم پرداخت. در ادامه به قضایای بدیهی در حوزه مهدویت پژوهی همچون قضایای بدیهی عقلی، قضایای شهودی و قضایای برگرفته از نصوص دینی مانند آیات و روایات مبادرت می شود. در پایان نیز به گونه شناسی روایات مهدویت همچون روایات نمادین، سمبلیک، اخباری، ملاحمی، رمزی و... می پر دازیم.
صفحات :
از صفحه 25 تا 54
تحلیل مبانی جرم‌انگاری در پرتو اندیشه‌های سیاسی
نویسنده:
سلمان عمرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله مهمی که در فرآیند مطالعات و پژوهش در حوزه جرم‌انگاری، مورد غفلت قرار گرفته است، رویکرد مبناگرایی معرفت‌شناختی و بازگشت به مبانی بنیادین حقوق کیفری است. به اعتقاد بسیاری از حقوقدانان، حقوق کیفری - از جمله جرم‌انگاری- گرایشی است مستقل که مفاهیم و مبانی خود را خود تبیین و تعریف می‌کند؛ حال آنکه برخی دیگر بر این باورند که حقوق کیفری و جرم‌انگاری علیرغم استقلال روشی، در تعریف و تبیین مبانی و مفاهیم بنیادین خود، به ناچار ملتزم به تبعیت از تعاریف ارائه شده از سوی سایر علوم است. این رویکرد اخیر، منبعث از اندیشه‌ی مبناگرایی معرفت‌شناختی است که گزاره‌های تعیین‌کننده در حوزه جرم‌انگاری را، در یک ساختارِ دقیق، به معارفی خارج از منظومه حقوق کیفری مرتبط می‌سازد. نظریه‌ی جرم‌انگاری به جهت آنکه متکفل حمایت از ارزشهای اساسی جامعه و تنظیم رابطه قهرآمیز دولت و انسان است، ناگزیر از تعریف این ارزشها و تقدم و تأخر آنهاست. اما مسأله آنجاست که حقوق کیفری در مقام «تحدید» یا «حمایت» از «آزادی»های افراد از طریق استفاده از «قدرت» و «اعمال قوه قاهره»، فاقد معیارهای مستقلی است و به ناگزیر برای ارائه معیاری دقیق از«آزادی» و «قدرت» و «اصالت فرد/جمع»، دست به دامان اندیشه‌های سیاسی است. در نتیجه، نظریه‌های جرم‌انگاری به عنوان یک دانش محدود و جزئی نسبت به فلسفه و اندیشه‌ی سیاسی، ملزم خواهد بود تا در حیطه اندیشه سیاسی حاکم بر جامعه، به تئوری‌پردازی بپردازد. به عبارت دیگر، نخستین و اساسی‌ترین عامل در شکل‌گیری نظریه‌‌ی جرم‌انگاری، چارچوبی است که اندیشه‌ی سیاسی برای آن ترسیم می‌کند. بدین ترتیب، انواع جرم‌انگاری به تبع انواع اندیشه‌های سیاسی قابل تقسیم‌اند: جرم‌انگاری لیبرال، جرم‌انگاری اجتماع‌گرایانه،... . در دولت اسلامی (با قرائت جمهوری اسلامی) نیز با توجه به پذیرش تئوری ولایت فقیه به عنوان اندیشه سیاسی حاکم بر کشور، می‌توان از جرم‌انگاری ویژه‌ای یاد کرد که به تبع تعریف آن از قدرت و آزادی، دارای مولفه های خاص خود است. با این اوصاف می‌توان گفت این رساله، «رساله‌ی حقوقی» نیست، بلکه «رساله‌ای درباره‌ی حقوق» است که از بیرون از منظومه‌ی حقوقی، به آن نگریسته و آن‌را توصیف می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 41