جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 135
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه آگوستین قدیس و ملاصدرا
نویسنده:
قاسم کاکایی، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ از مسائل مشترک همه‌ی انسان‌ها است. بررسی تطبیقی این مسأله از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا، گامی مؤثر در راستای فهم ما از مرگ‌اندیشی است. آگوستین با توجه به آموزه‌های مسیحی، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین و دیگر گناهان، تبیین کرده حتی گناه را علت مرگ می‌داند. به دیدة او آفرینش انسان به‌گونه‌ای بود که اگر گناه نمی‌کرد از زندگی جاودان برخوردار می‌شد؛ اما با آن گناه نخستینِ آدم و حوا، چون نطفه‌ی نسل بشر نیز در آنان وجود داشت، مجازات مرگ به گونه‌ای عادلانه همه را در برگرفت. اما ملاصدرا تأثیر گناه نخستین را نمی‌پذیرد، هرچند با آگوستین هم‌عقیده است که گناهان ارادی انسان می‌تواند باعث مرگ نفس شود. علاوه بر این ملاصدرا با توجه به نظریه حرکت و تحول جوهری، مرگ طبیعی را نیز مرحله‌ای از کمال وجودی انسان می‌داند. و اما این دو، به رغم اختلافات، بر ویژگی‌های مشترک مرگ طبیعی مانند ضروری بودن، همگانی بودن و لطف بودن، تأکید دارند. همچنین بر مرگ ارادی به معنی تزکیه‌ی نفس و ریشه‌کن کردن هواهای نفسانی و قطع تعلق نفس از بدن به اراده‌ی سالک و جلوه‌های آن تصریح دارند. آنها مرگ را هم آغاز یک زندگی نو و هم وسیله‌ی وصال به محبوب ازلی می‌دانند.
صفحات :
از صفحه 11 تا 41
بررسی رابط و یا رابطی بودن ممکنات از نظر جلال‌الدین دوانی
نویسنده:
الهه زارع، عباس جوارشکیان، قاسم کاکایی، مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا با اعتقاد به رابط بودن ممکنات، مدعی است که از سخنان همۀ حکمای پیش از خود، از جمله جلال‌الدین دوانی رابطی بودن ممکنات استتناج می‌شود، اما دوانی که در آثار خود رابطۀ ممکنات و علّت را با مفهوم «انتساب» بیان می‌کند، این مسئله را به دو شکل مطرح کرده است: شکل اول همان امری است که به نظریۀ «ذوق‌التأله» شهرت دارد، اما در شکل دوم با تکیه بر تعبیر تشأن به جای رابطۀ علّی معلولی و توضیح مفهوم ام‌النسب، مفهوم انتساب را به نحو دقیق‌تری عنوان می‌کند؛ به صورتی که قابل تطبیق با وجود رابط در دستگاه وحدت شخصی ملاصدراست. در مقالۀ حاضر با پذیرش شکل دوم به عنوان نظریۀ کامل‌تر و دقیق‌تر دوانی، چنین نتیجه‌‌گیری می‌‌شود که آن‌چه موجب شده ملاصدرا معتقد باشد، دوانی ممکنات را وجود رابطی می‌داند دو امر است: یکی بیان ناموفق دوانی از مقصود خود و دیگری عدم توجه ملاصدرا به شکل دومِ بیان انتساب.
صفحات :
از صفحه 29 تا 50
بررسی تطبیقی ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس و ملاصدرا
نویسنده:
محبوبه جباره ناصرو، قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشته کوشیده ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی مرگ و ارتباط آن با گناه از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا بپردازیم. بررسی دیدگاه های این دو اندیشمند، نشان دهنده این است که آگوستین با توجه به آیین مسیحیت، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین، توجیه و حتی گناه را علت مرگ معرفی می کند. وی بر این باور است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که اگر گناه نمی کرد، بی واسطه ی مرگ از زندگی جاودان برخوردار می شد. وی همچنین مرگ جسم را به تبعیت از افلاطون، جدایی نفس از بدن تعریف می کند و معتقد است این مرگ طبیعی نیست، بلکه تحمیلیِ گناه آدم و حوا است. اما ملاصدرا هر چند در این امر با آگوستین هم عقیده است که گناهان ارادی و اختیاری انسان می تواند باعث مرگ نفس و مرگ ابدی انسان شود، اما تأثیر گناه نخستین را نمی پذیرد. ملاصدرا همچنین هبوط انسان بر روی زمین را می پذیرد ولی معتقد است علت این مسأله مصلحت سابقی است که همان خلیفه الهی انسان بر روی زمین است. علاوه بر این ملاصدرا، مرگ طبیعی را مرحله ای از کمال وجودی انسان دانسته که پیش تر با حرکت جوهری آغاز شده است.
صفحات :
از صفحه 37 تا 62
غیاث‌الدین منصور دشتکی میان دو راهی وحدت شهود و وحدت وجود
نویسنده:
الهه زارع، عباس جوارشکیان، مرتضی حسینی شاهرودی، قاسم کاکائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از میان مخالفان نظریۀ «وحدت وجود»، برخی کاملاً آن را رد کرده و برخی دست به تأویل آن زده‌اند. غیاث‌الدین منصور دشتکی از جملۀ کسانی است که سخنان عرفا را به وحدت شهود تأویل کرده­ است. به این معنا که سالک به مراتبی می‌رسد که از ماسوی‌الله غافل می‌گردد. اما با وجود این، برخی از سخنان‌ و عباراتش بیانگر وحدت وجودند. با بررسی آثار وی این نتیجه حاصل آمد که نظریۀ غالب وی وحدت شهود است. اما سردرگمی وی میان وحدت شهود و وحدت وجود معلول عواملی، از جمله: تمایز قائل نشدن میان نظریات مختلف، اثرپذیری از مجادلات و مخالفت‌های میان خود و جلال‌الدین دوانی و تلاش برای مقابله با جهلۀ صوفیه و صوفی‌نماهای زمان خود تشخیص داده شد.
صفحات :
از صفحه 207 تا 223
مبانی تصور ذات الهی از ديدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
مريم باروتی، رضا اکبریان، قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبائي در «اصول فلسفه»، واقعيت را تصور ذات الهي مي‌داند؛ اما در آثار گوناگون خود تصورات متفاوتي از ذات الهي (به صفت منحصر يا لوازم يا...) ارائه مي‌نمايد و نيز تصورات مختلفي از واقعيت تبيين مي‌کند. در اين مقاله تلاش شده است تا تصور مختار علامه طباطبائي از ذات الهي، بر اساس مباني آن تبيين و تحليل گردد. اين تصور همان واقعيت وراي اطلاق و تقييد است؛ اما تبيين و تحليل تصور ذات الهي به عنوان واقعيت مقيد، واقعيت مطلق در برابر مقيد و مطلق واقعيت، مطابق با تصور مختار از ذات الهي و مباني موردنظر علامه طباطبائي نيست؛ هرچند، ميان اين تصورات با ابتنا بر مباني مختلف، سازگاري برقرار است. در نهايت با تحليل نحوه‌ شکل‎گيري واقعيت مطلق در ذهن از ديدگاه علامه طباطبائي، روش انتزاع علامه به تصور سلبي و سلب تصور منوط مي‌گردد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
کمال و سقوط انسان ازدیدگاه مولانا و مایستراکهارت
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرویکرد مولانا و مایستر اکهارت به مسئله انسان و سیر کمالی او متاثر از نگاه ذو مراتبی به حقایق هستی اعم از خدا و انسان است . انسان موجودی است دارای ساحت های ظاهری و باطنی که هرکدام منعکس کننده بخشی از حقیقت پنهان اوست .بنابراین کمال و سقوط او نیز با توجه به این سلسه مراتب وجودی او معنا می شود .اگرچه این دو عارف متعلق به دو سنت عرفانی جدا از یکدیگر بوده اند و تاثیر سنت های دینی شان در تعالیم عرفانی آنها منعکس شده ، امّا رویکرد عرفانی آنها به انسان و بویژه کمال و سقوط او از وجوه تشابه و تفاوت معناداری برخوردار است. از این جهت نگاه تطبیقی به مسئله کمال و سقوط در آموزه های این دو عارف ، هم از جهت مقایسه دو سنت عرفانی اسلام و مسیحیت بطور اعم و هم تحلیل و مقایسه نگاه عرفانی این دو عارف بطور اخص به مسئله مذکور ، قابل توجه می باشد. در این رساله مسئله کمال و سقوط انسان در دو مرحله اصلی که مشتمل بر مراحل فرعی تری است و همه مراحل با یکدیگر ارتباط متقابل دارند ، مطرح شده است .در مرحله اول که نقش معرفت و شناخت در کمال و سقوط انسان است ، این مسئله در سه سطح حسی ، عقلی و شهودی مطرح شده است. محدودیت و عدم توانایی معرفت حسی در درک حقیقت مستلزم گذر کردن از این مرحله و رسیدن به حواس باطنی است ، علاوه بر این گرفتار شدن انسان در دایره ی تنگ عقل جزیی در مرحله شناخت عقلی نیز مانع رسیدن انسان به مرتبه ی عقل کلی است ، که از محدودیت های عقل جزیی به دور است.آنچه می تواند مکمل این دو مرحله شود ، رسیدن به معرفت شهودی از حقیقت و درک بی واسطه آن است . رسیدن به این مرحله مستلزم از بین بردن موانع ارتباط برقرار کردن با حقیقت الهی خویشتن و رسیدن به خودشناسی حقیقی است، که در تعالیم عرفانی آنها این مسئله بسیار با اهمیت و برجسته است . رسیدن به این مرحله از کمال نیز مستلزم عبور کردن از موانعی است کهگاهی از سنخ دانستنی های کاذب و گاهی از سنخ بیماری های اخلاقی ، تعلقات عاطفی و عدم برخورداری از عنایت خداوند و رهبری معنوی است.رویکرد مولانا و اکهارت در معرفی و سلوک در این مراحل،برای رسیدن به کمال و رها شدن از سقوط معنوی، با تاکید بر عشق در تعالیم مولانا و وارستگی در تعالیم اکهارت قابل بررسی است.کلمات کلیدی: مولوی ، اکهارت ،خودشناسی،عشق،وارستگی،عقل،شهود،کمال،اخلاق
هویت استعاری الهیات از دیدگاه ونسان برومر
نویسنده:
مسعود رهبری، فروغ السادات رحیم پور، قاسم کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ونسان‌ برومر معتقد است سخن‌گفتن از امر الوهی تنها در قالب بهره‌گیری از تماثیل، استعارات و الگوهای ذهنی صورت می‌پذیرد. هرکدام از این استعارات، زوایایی از امرِ بی‌صورتِ الوهی را منعکس می‌کنند و باید در کنار هم و در پرتو یک‌دیگر تفسیر و تعبیر شوند. هریک از این استعارات، دامنه‌ای از استلزامات معنایی دارند که به‌رغم بازتاباندن جلوه‌‌هایی از حقیقت امر الوهی، پوشاننده‌ی سایر وجوه این حقیقت هستند. کارویژه‌ی اصلیِ دین‌شناسی و الهیاتِ نظام‌مند، برجسته‌سازیِ یکی از این استعارات به‌مثابه‌ی کلان‌-الگوی الهیاتی و بازتفسیر دیگر استعارات در ذیل آن است. برومر برای یافتن آن کلان‌-الگو، ملاک‌های چهارگانه‌ای معرفی می‌کند که عبارت‌اند از: «سازگاری با سنت»، «انسجام فراگیر»، «کفایت برای اقتضائات عصر» و «اعتبار برای شخص». الهی‌دان بعد از کشف کلان‌-الگوی مزبور، آن را محور نظریه‌پردازی و تصویرسازی درباره‌ی خداوند قرارمی‌دهد. به‌باور برومر، استفاده از کلان‌-الگوی «خدای شخص‌وار» نسبت به سایر الگوهای ذهنی، سازگاری بیشتری با متن مقدس دارد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 92
معناشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی، قاسم کاکایی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بیشتر آثار علامه طباطبایی، نظریۀ معناشناختی غالب همان «دیدگاه اثبات بلاتشبیه» است. اما چنین به نظر می‌رسد که در این آثار، یک مدل واحد از دیدگاه اثبات بلاتشبیه ارائه نمی‌گردد، بلکه دست‌کم سه مدل متفاوت را می‌توان تمییز داد: (الف) مدل طولی بودن اصل معنا با قطع نظر از خصوصیات مصادیق، (ب) مدل طولی بودن اصل معنا از حیث بیان مصادیق، (ج) مدل متواطی اصل معنا از حیث غرض و کارکرد مشترک. در این مقاله سعی می‌شود به تبیین و تحلیل هر مدل، بر اساس نظرات خاص علامه طباطبایی بپردازیم، و برای هر مدل مصادیقی را از آثار ایشان استخراج و تحلیل کنیم. گرچه دیدگاه اثبات بلاتشبیه مزایایی دارد و زبان طبیعی و مفاهیم حاکی از این زبان را، که ناظر به قلمروی متناهی است، تعالی می‌بخشد و دربارۀ خداوند به کار می‌گیرد، در عین حال انتقاداتی بر این دیدگاه وارد است که باید به آنها توجه کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
سعادت و شقاوت از دیدگاه قرآن و عهدین
نویسنده:
افسرالملوک رضائیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در این تحقیق به بررسی تطبیقی سعادت و شقاوت از دیدگاه اسلام، مسیحیت و یهود پرداخته شده و در پنج بخش سامان یافته است: بخش اول به تبیین سعادت و انسان کامل از دیدگاه فلاسفه ای مانند ارسطو، فارابی، یحیی بن عدن، سعید بن منصور بن کمونه، و نیز علمای اخلاق اسلامی از جمله غزالی، نراقی، و همچنین عرفا نظیر ابن عربی، مولوی و ملاصدرا و نقد دیدگاه های آنان اختصاص دارد. بخش دوم درباره این ریزموضوعات است: واژه شناسی واژه هایی از قبیل سعادت، فلاح، فوز و طوبی و خیر و حسنه و سراء و نیز واژگان وابسته به سعادت و واژه های مقابل آن در کتاب مقدس، و همین طور واژه های نجات، روح، برکت، مجد، ملکوت، غنا، فردوس، فرح، ولادت جدید، شقاوت، بررسی ارتباط سعادت به لذت و تفاوت لذات حسی و باطنی، و بیان مشخصه سعادت از رهگذر بررسی اینکه آیا سعادت و شقاوت مقولاتی مربوط به انسان است؟ آیات سعادت مطلق است یا نسبی و دیدگاه های یهود و مسیحیت درباره سعادت جامعه. در بخش سوم، مؤلفه های سعادت، و نقش اخلاق در ادیان و فضائل عبادی بررسی شده است. در بخش چهارم از عوامل سعادت و نقش توفیق الهی در سعادت انسان بحث شده است. در بخش پنجم به بررسی موضوعاتی مانند مراتب سعادت و شقاوت، ویژگی های انسان کامل، و شقاوت و آثار آن از دیدگاه قرآن پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار
نویسنده:
قاسم کاکایی، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشیدن درباره­ ی مرگ و سخن‌گفتن از آن یکی از بن­ مایه ­های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه‌ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه ­های ایشان درباره­ ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته‌بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه ­های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره‌ی مرگ، حقایق بسیاری را بر ما آشکار می­کند که در بررسی جداگانه ­ی اندیشه ­ی ایشان، کمتر مجال بروز می­یابد. در این جستار کوشیده‌ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی این پدیده، از دیدگاه خیام، رباعی‌سرای توانمند قرن پنجم هجری و عطار نیشابوری، شاعر و عارف توانمند قرن ششم بپردازیم. بررسی تطبیقی دیدگاه ­های این دو شاعر درباره ­ی مرگ نشان‌دهنده‌ی این نکته است که اگرچه هر دو در برخی مسائل، مانند همگانی دانستن مرگ برای همه­ ی افراد، سرگشتگی دو شاعر در برابر مرگ، تأکید بر ناتوانی بشر از ارائه­ ی راه چاره برای مرگ و... اندیشه ­های همگون دارند، در برخی موضوعات نیز با یکدیگر اختلاف دیدگاه دارند؛ برای نمونه عطار افزون بر مرگ طبیعی، به دو نوع مرگ ارادی و مرگ عارفانه‌ عاشقانه قائل است؛ نومیدی مطرح‌شده در اشعار خیام، در اندیشه­ ی عطار جایگاهی ندارد؛ مرگ‌اندیشی عطار بیشتر التزام به توبه و به‌ندرت، التزام به لذت جویی را بایسته می­داند، در حالی که در اندیشه­ ی خیام، بیشتر تأکید بر لذت ­جویی و کمتر التزام به توبه است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 135