جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 95979
پژوهشی در تعبیر قرآنی «حق معلوم»
نویسنده:
محمد علی حیدری مزرعه آخوند، احمد موسوی، مهدی اسماعیل پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در معنا و مفهوم عبارت­های «حَقٌّ» و«حَقٌّ مَعْلُومٌ» به ترتیب در آیه­های ﴿وَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ﴾(ذاریات: 51/ 19)و ﴿وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ﴾ (معارج: 70/ 24) بین مفسران اختلاف است. برخی با استناد به لفظ «مَعْلُومٌ» و تطبیق آن با حدّ نصاب زکات و ذکر این دو آیه به همراه نماز، آن را به زکات واجب و شرعی تفسیر نموده و از آنجایی‌که سوره ذاریات و معارج، سوره­هایی مکّی هستند و تشریعِ زکاتِ واجب، در مدینه بوده­ است، به منظور حل این تعارضات، آن را در ردیف آیات مستثنی و نسخ شده با آیه زکاتِ نازل‌شده در مدینه دانسته­اند. در این پژوهش با بررسی لفظ «مَعْلُومٌ» و ارتباطش با حدّ نصاب زکات و ارتباط زکات و نماز و نقد و بررسی مستثنی و منسوخ دانستن این آیات، نتیجه گرفته می­شود که عبارت­های «حَقٌّ» و «حَقٌّ مَعْلُوم» در این دو سوره، بر زکات واجب و شرعی دلالت ندارد؛ بلکه بر صدقه و کمک مالی دلالت دارد. در اثبات این مدّعا، از سیاق آیات قرآن، روایت­های معصومان (ع) و معناشناسی دو لفظ سائل و محروم و مصادیق مصرف زکات واجب و شرعی و مصادیق مصرف «حَقٌّ مَعْلُومٌ» بهره­ گرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 62
قضا و قدر خدا و نقش انسان در سرنوشت از منظر قرآن و برهان
نویسنده:
محمدباقر سعیدی روشن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قضا و قدر از مبادی فعل خدا و از مسائل اساسی الهیات قرآن است. تبیین صحیح قضا و قدر الهی و نقش انسان در جهان و سرنوشت خود اهمیت به سزایی در اندیشه و کُنش توحیدی دارد. هدف این پژوهش، بررسی چیستی قضا و قدر خدا در آفرینش و نقش انسان در جهان و سرنوشت خویش است. طرح مسئله قضا و قدر خدا و سرنوشت انسان، ضرورت بازتحلیل رابطه خدا، جهان و انسان را می نماید. رویکرد این مطالعه، بازخوانی نگاه قرآن در مسأله است. روش این تحقیق، عقلی ـ نقلی است که بر شیوه تحلیل مستندات سامان یافته است. براساس یافته این پژوهش، قضا و قدر از مبادی فعل خداست که فاعلیت خدا را بر مدار نظام اسباب تفسیر می‌کند. بر پایه این تفسیر، خداوند علت موجبه همه پدیده‌هاست و تشخُّص وجودی آفریده‌ها از مسیر علل تعیّن­بخش، تقدیر خداوند است. نتیجه این پژوهش اثبات می‌کند که قضا و قدر خدا در منظومه معرفتی قرآن منافاتی با نقش انسان در جهان و اراده او در سرنوشت خود ندارد، بلکه آفرینش الهی بر مدار نظام قانونمند سببی­ـ مسببی، موجب پیدایش هر پدیده از راه علت مناسب خویش است. بر این اساس، اراده انسان نیز جزء اخیر علت تامه فعل ارادی انسان و مصداقی از قضا و قدر خداوند است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 127
بررسی ادله قرآنی سریان ادراک در هستی با تمرکز بر آیات تسبیح و شهادت
نویسنده:
محمد علی محیطی اردکان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از حقایقی که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده، شعور همگانی موجودات است، موضوعی که ظواهر آیات قرآن کریم گواه آن است. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که آیات تسبیح و شهادت چگونه بر سریان ادراک در هستی دلالت می­کنند؟ نگارنده در این مقاله می­کوشد با به کارگیری روش توصیفی ـ تحلیلی، نخست، ادله قرآنی شعور همگانی موجودات را طبقه­بندی کرده و در گام دوم، سریان ادراک در هستی را با تمرکز بر آیات تسبیح و شهادت بررسی و ارزیابی کند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شعور به معنای مطلق علم و آگاهی بر اساس دلالت التزامی و ظهور آیات تسبیح و شهادت برای موجودات به نحو عمومی و حقیقی ثابت است. البته، پذیرش دلالت مطابقی آیه 43 سوره نور بر شعور همگانی موجودات نیز بعید نیست. در مجموع، می­توان به این نتیجه دست یافت که هر موجودی بهره­ای از علم دارد، هرچند تمام حقیقت چنین علمی برای انسان ناشناخته و دست نیافتنی باشد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 83
تحلیل انتقادی انگاره دلیل دانستن مفاد حدیث «قرب نوافل» بر بشری بودن الفاظ قرآن کریم
نویسنده:
عبدالهادی فقهی زاده، حسام امامی دانالو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«قرب نوافل» نام حدیثی قدسی است که قائلان به بشری بودن الفاظ قرآن کریم، برای اثبات دیدگاه خود به مفاد آن تمسک کرده­اند. آنان بر این باورند که به‌موجب این حدیث، پیامبر اکرم (ص) که مقید به انجام نوافل بوده است، پس از انجام نوافل، زبان خداوند شده است و از همین رو، الفاظ قرآن کریم در عین آنکه بشری­اند، الهی به شمار می­روندهرچند دیدگاه بشری بودن الفاظ قرآن کریم تا کنون با نقدهای متعدّدی همراه بوده، امّا مستند روایی آن یعنی «حدیث قرب نوافل» نقد نشده است. در پژوهش حاضر، پس از تبیین پیشینه این دیدگاه و چگونگی استناد آنان به این حدیث، متن آن ارزیابی و دیدگاه­های موجود درباره معنای آن در دو دسته معانی حقیقی و معانی مجازی دسته‌بندی شد. ازآنجاکه دیدگاه مذکور، وابسته به معنای حقیقیِ تعابیر به‌کاررفته در این حدیث است، در مقام ارزیابی صحت چنین برداشتی با توجه به قرائن درون‌متنی و برون‌متنی، روشن شد که تعابیر به‌کاررفته در آن، معنای حقیقی ندارند و از قبیل تشبیه معقول به محسوس هستند. برخی از قرائن درون‌متنی عبارت‌اند از: توجه به نتایجی که برای انجام دهنده نوافل در متن حدیث تبیین شده است و دوگانگی و تخاطب در تعابیر به‌کاررفته در حدیث. قرائن برون‌متنی نیز عبارت­اند از: آیات قرآن کریم که به تلاوت شدن آیات برای پیامبر اکرم (ص) به هنگام نزول دلالت دارند و برخی دیگر از احادیث که متداول بودن کاربرد مجاز در کلام معصومان (ع) را نشان می­دهند و از همین رو، تمسک به حدیث قرب نوافل برای اثبات بشری بودن الفاظ قرآن کریم صحیح نیست.
صفحات :
از صفحه 7 تا 24
تحلیلی انتقادی بر روایت‌انگاره سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)
نویسنده:
محسن رفعت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روایت سر به محمل­ کوبیدن حضرت زینب (س) در منابع روایی امامیه با پیشینه ­ای اندک، نقشی مؤثر در مبناسازی عزاداری ویژه ­ای­ در فرهنگ شیعی داشته است. طریحی نگارنده «المنتخب» با نقل از «مُسلم جصّاص»، یگانه گزارش­گر این روایت، نقشی اساسی در چهره‌پردازی و بُعد عاطفی عاشورا ایفا کرده است. ملافاضل دربندی نیز به عنوان یکی از مقتل‌نویسان عاشورایی توجیهاتی خاص درباره این روایت بیان کرده و علی­رغم اشکالاتش به ظاهر روایت، آن را پذیرفته و مبنایی برای انواع عزادارای­ها مانند قمه ­زنی و زنجیرزنی قرار داده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی ابتدا به تبیین اعتبار سندی و متنی این روایت با ملاک­ها و معیارهای نقد متون حدیثی و تاریخی پرداخته است، سپس، مبنای فاضل دربندی را در چهار محور در سنجه نقد نهاده است. این چهار مبنا که در اعتباربخشی وی نسبت به منبع علامه مجلسی، اعتبار روایات بحار الأنوار، حجّت شرعی بودن فعل غیر معصوم و عدم حرمت فعل خلاصه ­می­شود، بنابر ادله­ روایی، عقلی و عرفی محل تأمّل خواهد بود. یافته­های این پژوهش نشان می­دهد که این روایتِ مرسل با قرینه­یابی در سیاق و دیگر روایات هم­مضمون، ضمن وجود تعارضات و تناقضات با آسیب­ هایی مانند رکاکت معنوی و مخالفت با روایات تاریخی و غیر آن قابل مناقشه است.
صفحات :
از صفحه 309 تا 328
سبک‌شناسی آوایی عبارات قصار نهج‌البلاغه
نویسنده:
نعیم عموری، عباس رومیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین موضوعات در سبک‌شناسی، بررسی سطح آوایی و موسیقایی متن ادبی است که به تشریح واحدهای آوایی (صدا و آهنگ) در موقعیت زبانی می‌پردازد. بی‌شک نهج‌البلاغه یکی از متونی است که توجه پژوهشگران و زبان‌شناسان در بررسی‌های آواشناسی به آن جلب شده است. این توجه باعث کشف جلوه‌های ادبی کاملاً منسجم و به هم پیوسته آن شده است. این نوشتار برآن است که با توجه به عناصر سبک‌ساز آوایی کلمات قصار در نهج‌البلاغه و تشریح هماهنگی توازن میان لفظ و معنا با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، تشریح عناصر آوایی و ارتباط آن را در جملات قصار بررسی کند. نتایج این نوشتار حکایت از آن دارد که عناصر آوایی مثل تکرار، جناس، سجع، تکرار اصوات و... به عنوان نمونه‌هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. این عناصر در عبارات قصار نهج‌البلاغه همسو با احساسات درونی و عواطف امام علی (ع) به‌کار گرفته شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 329 تا 347
تأملی بر روایت «هَلْ مِنْ‌ ناصِرٍ‌ یَنْصُرُنی»؛ سیر شکل گیری، واکاوی معنا و لفظ
نویسنده:
محمدرضا شاهرودی، محمد فراهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر اساس منابع تاریخی ـ روایی، یکی از پیام­های به­جای­مانده از امام حسین(ع)، «یاری خواستن» از مردمان زمانه خویش است که عالمان اخیر از آن با عبارت «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ ینْصُرُنِى‏» یاد کرده­اند. اما برخی در صحت انتساب این پیام به امام (ع) تردید کرده و آن را موضوع خوانده­اند. نظر به اینکه مقوم حدیث بودن، ثبت آن در یکی از منابع حدیثی متقدم یا مشهور نیست و نیز این مضمون در بسیاری از منابع فریقین، به ثبت رسیده ـ به گونه­ای که می­توان در آن ظن به صدور را که معیار اصلی صحت خبر است، دریافت ـ حکم به روایت بودن جمله مذکور با ضوابط علمی، منطقی می­نماید. این معنا را ابن اعثم، ابن طاووس و اربلی، با عباراتی نظیر: «أ مَا مِن مُغیِثٍ یُغیِثُنَا لِوَجهِ الله؟!...»، «هَل مِن مُوَحِّدٍ یَخَافُ اللهَ فیِنَا؟!...»، «أ مَا ذابٌّ یذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللّه‏» و سرانجام مازندرانی و زنجانی به صورت: «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ ینصُرُ ذُرِّیَّةَ الطَّاهِرَةِ الْبَتولِ» روایت کرده و در سده اخیر، عالمان فراوانی با پیروی از طریحی آن را به صورت «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ ینْصُرُنِى‏»، نقل کرده­اند. این روایت با عرضه به برخی آیات و نیز سنت فعلی رسول خدا (ص) در یاری خواستن­ برای تقویت اسلام، هم­چنین کمک­خواهی امیرالمؤمنین(ع) برای اثبات خلافت بلافصل خود یا تقویت حکومت اسلامی در دوران زمامداری، تأیید می­شود. هم­چنین در سنجش این روایت با دلیل عقل درمی­یابیم تضادی بین این دو وجود ندارد؛ زیرا عقل مستقل به واسطه اینکه این روایت، حاوی یکی از مصادیق عدل، یعنی استنصار برای دین خداست، بر آن صحه می­گذارد.
صفحات :
از صفحه 291 تا 308
جستاری در رویکرد علامه طباطبایی به نقش «زبان» در قرآن کریم با محوریت نمودهای گفتاری
نویسنده:
فاطمه حبیبی، فتحیه فتاحی زاده، فریده حق بین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در علم زبان­شناسی، رویکردهای مختلفی به «زبان» وجود دارد و برای زبان در این رویکردها، نقش­های گوناگون تعریف می­شود. صورت‌گرایان معتقدند قوه نطق، موهبت ذاتی بشر است که انسان با آن متولد می­شود و پدیده­ای ذهنی و ابزاری است که عملکرد ذهن بشر را منعکس می­کند؛ اما کارکردگرایان، زبان را پدیده­ای اجتماعی و وسیله ارتباطی می­دانند و معتقدند که صورت­های زبانی، خلق و فراگرفته می‌شوند تا در خدمت نقش ارتباطی زبان باشند. این پژوهش کوشیده است رویکرد تفسیری علامه طباطبایی به ماهیت «زبان» را باروشتحلیلی و با محوریت آیات مشتمل بر پرکاربردترین نمودهای گفتاری زبان مانند قول، کلمه، لسان، نطق و بیان مورد بررسی قرار دهد. به اجمال می­توان اذعان داشت که وی به هر دو نقش«زبان» یعنی وسیله ارتباطی و نیز ابزار بیان اندیشه بودن، معتقد است؛ اما ماهیت آن را امری فطری دانسته و تعلیم آن به بشر را یک الهام الهی و تنها مخصوص انسان تلقی می­نماید. یکی از دستاوردهای پژوهش حاضر، تأیید این نظریه زبانشناسی است که «زبان» قوه فطری و استعداد ذاتی است که با انسان متولد می‌شود و این توانش با قرار گرفتن انسان در ظرف اجتماع، به کنش های گوناگونی مانند گفتار منجر می گردد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 43
بازتعریف مکتب اخباری‌گری
نویسنده:
حامد مصطفوی فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محمدامین استرآبادی در اوایل سده یازدهم مکتبی را بنا نهاد و عنوان «اخباری» را برای طرفدارن و هم‌‌فکرانش برگزید و به دلیل وجود گروهی همنام و نیز دارای عقایدی همسان در میان متقدمان، مکتب خود را مکتبی دیرین دانست و شیوه خود را در مواجهه با سنت، منتسب به اخباریان متقدم امامیه کرد. فارغ از میزان صحت این مدعا و شباهت محدثان متقدم با مکتبی که وی بنا کرد،درباره تعریف اخباری و وجه تمایز آن با اصولی (پیروان مکتب اجتهاد)، آراء متعددی بیان شده که نگارنده با نقد و بررسی هر یک از آنها و بیان نقاط ضعف این دیدگاه­ها بر این عقیده است که برای تعریف مکتب اخباری‌گری به جای پرداختن به مؤلفه­های فکری اخباری­گری، باید انگیزه پیدایش این مکتب را در داخل تعریف لحاظ کرد تا بتوان پیروان این طیف را از اصولیان/ مجتهدان تمییز داد و لذا «اخباری­گری اندیشه­ای است که سعی در تهذیب معارف شیعه از اندیشه­های اصالتا سنی دارد.» و دو مبنای بنیادین اخباری­ها یعنی مبنای صدوری (نص­گرایی افراطی) و مبنای دلالی (عقل­گریزی افراطی)، هردو ریشه در تفکر «نفی سنی­زدگی اندیشه امامیه» دارند و دیگر نظریاتی که در درون این مکتب تولید شده­اند، همگی زاییده همین الگوی کلان فکری هستند.
صفحات :
از صفحه 270 تا 289
تکوین «مطلق» در ایدئالیسمِ آلمانی و نسبتِ آن با مسئلۀ آزادی در ایدئالیسمِ مطلقِ هگل
نویسنده:
مسعود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آزادی در فلسفۀ هگل برحسبِ قدرتِ تعین‌بخشیِ سوبژکتیویته و با ضابطۀ «در دیگری نزدِ خود بودن» تعریف می‌شود. آزاد کسی است که در اندیشه و عمل، به‌تمامی، مطابق با اندیشۀ مطلق حرکت کند. اندیشه‌ای مطلق است که از تناهیِ خویش رها شده است، به‌طوری‌که با هستی یگانه گشته است. آزادی یعنی ارتقا به موقفِ «مطلق» و انطباق با «مطلق». به‌این‌ترتیب، آزادی با مفهومِ این‌همانی گره می‌خورد. آزاد کسی است که در این‌همانی با «مطلق» به سر می‌برد یا ذیلِ «مطلق» مندرج می‌شود. بنابراین، فردِ تکینِ انسانی ازآن‌جهت که فردی تکین است آزاد نیست، بلکه تاآنجاکه فردی کلی (سوبژکتیویتۀ مطلق) است آزاد است. شلینگ این تلقی از مطلق را صرفاً «منفی» می‌نامد زیرا، در این تلقی، «مطلق» این‌همانی‌‌-‌در‌-‌تفاوتِ اندیشه و هستی است که ذیلِ اندیشۀ مطلق تعریف شده است. هستی، امرِ ثبوتی و، برحسبِ اندیشه، امرِ منفی، تبیین می‌شود یا حوزۀ امکان ذیلِ حوزۀ ضرورت مندرج می‌شود. شلینگ، درمقابل، تأکید می‌کند که امکان بر ضرورت تقدم دارد، همان‌طور که نزدِ کانت آزادی بر شناخت و اندیشۀ شناختی تقدم دارد. لذا آزادی را مبنای اندیشه قرار می‌دهد و نه اندیشه را مبنای آزادی. به‌علاوه، آزادی را در نسبت با امرِ الهی درک می‌کند. در این مقاله، نخست سیر تکوینِ «مطلقِ» هگلی را برحسبِ تاریخچۀ آن در ایدئالیسمِ آلمانی توضیح می‌دهیم. سپس «مطلقِ» هگلی و پیامدهای آن برای آزادی را شرح می‌دهیم. پس‌ازآن، انتقاد شلینگ از «مطلقِ» هگلی را بیان می‌‌کنیم و، نهایتاً، دورنمایی از الگویی غیرِهگلی برای آزادی ترسیم می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 101 تا 124
  • تعداد رکورد ها : 95979