جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 87936
معناشناسی تطبیقی ملکوت در قرآن کریم و کتاب مقدس
نویسنده:
نرجس نعمتی ، بهنام بهاری ، فرج بهزاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از آموزه های مشترک قرآن کریم و عهد جدید، بحث ملکوت خداوند است که از ادیان ابراهیمی به ویژه تورات آغاز و در قرآن کریم تکمیل می گردد. منشا ملکوت در قرآن کریم آیات (183 اعراف – 75 انعام – 83 یس – 88 مومنون) است و دراناجیل اربعه نیز در موارد متعددی به ملکوت اشاره شده است. این مقاله که به شیوه توصیفی– تحلیلی تدوین گشته درصدد آن است که تطبیقی در معناشناسی ملکوت در قرآن کریم وکتاب مقدس انجام دهد. بر اساس نتایج پژوهش، یکی از مفاهیم ملکوت در عرف قرآن کریم عبارت است از «باطن» و «آن سوی هر چیز که رو به پروردگار متعالی» است. معنا و مفهوم دیگر ملکوت «ملک» می‏باشد، یعنی سلطنت و حکومت است. همچنین ملکوت در قرآن کریم به شکل سیرخطی از زمان نزول، به معنای انذار قیامت، باطن هر چیزی، حقیقت واحد خدایی و تسلط خداوند بر همه امور است که این نشانگر تغییر معنا و مفهوم ملکوت در مرور زمان است. در متون عهد عتیق دو نوع از ملکوت می‏توان برشمرد: اول پادشاهی و ملکوتی که همیشگی است و از ازل تا ابد ادامه دارد. دوم ملکوت خداوند در آخرالزمان که مسیح ظهور می‏کند و حکومتی سیاسی به راه می‏ اندازد. در عهد جدید هم بنابر بیانات حضرت عیسی (ع) دو‌ نوع ‌ملکوت می توان ‌تصور‌ نمود: ‌ملکوتی که در تاریخ آغاز ‌شده‌ است ‌و‌ در‌ نهایت تاریخ تکمیل خواهد ‌شد؛ ‌ملکوتی که‌ موجود‌ و ‌ماورایی است.
صفحات :
از صفحه 205 تا 220
آئورا و تکینگی دیفرانسیلی‌ (به سوی یک زیبایی‌شناسی ماتریالیستی)
نویسنده:
سجاد ممبینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر کوشیده است مفهوم بنیامینی آئورا را در نظریۀ دیفرانسیل لایبنیتس و برداشت ویژۀ دلوز از تکینگی، ریشه­ یابی نموده و بر اساس آن توضیح دهد. دلوز بواسطۀ اثرپذیری خود از لایبنیتس، برداشتی ویژه از تکینگی ریاضیاتی ارائه می­ دهد که می­ توان آن را دقیقا معادل اکسترمم در حساب عمومی منحنی­ ها دانست. با متقاطع نمودن مفهوم آئورا با نظریۀ دیفرانسیل، سپس کشف هم­ ارزی ­های مفهومی، شناسایی نودها (گره­ گاه­ های تقاطع) و تولید یک بلوک تلاقی، نشان داده شد که می­توان آئورا را به مثابه یک تکینگی در منحنی­ های مکان- زمان زیباشناختی شناسایی نموده و توضیح داد. سپس بر اساس این روش­ تجربی، تلاش گردید طرح اولیه و پیشنهادی یک زیبایی ­شناسی ماتریالیستی، به عنوان دستاورد جنبی پژوهش، صورت ­بندی شود. بر اساس این طرح، ایدۀ اصلی زیبایی ­شناسی ماتریالیستی پیشنهادی، متقاطع نمودن نظام زیبایی‌شناختی با نظام­ های علمی برای تولید بلوک ­ها و مناطق تلاقی ست، به ­نحوی که بتوان مفاهیم زیباشناختی مستقر در این بلوک ­های تلاقی را به صورت توابع علمی- مادّی بازسازی نمود. برای تفهیم این موضوع، از نظریۀ مجموعه­ ها در ریاضیات کمک گرفته شد.
صفحات :
از صفحه 235 تا 250
ترکیب ماده و صورت از نظر مشاء؛ اتحادی یا انضمامی؟
نویسنده:
جواد صوفی ، علیرضا کهنسال
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشهور است در مقابل حکمت متعالیه که قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت است مشائیان، قائل به ترکیب انضمامی این دو هستند. شهرت انتساب این نظر به مشائیان به حدی است که هیچ‌کس شکی در قائل بودن آنان به ترکیب انضمامی ندارد، درحالی‌که تحقیق در این مسئله نشان می‌دهد که امر به این وضوح نیست و با چنین جزم و یقینی نمی‌توان به مشائیان چنین نسبتی داد. مسئله ترکیب اتحادی و انضمامی از ابداعات صدرالدین دشتکی در قرن نهم هجری است و پیش از آن مطرح نبوده است بنابراین در کتب ابن ‌سینا و فارابی و بهمنیار و دیگر مشائیان پیش از دشتکی مطرح نبوده و آن‌ها در این مسئله بحثی نداشته‌اند اما بسیاری از حکمای هم‌زمان با صدرالدین دشتکی و پس از او که اکثراً مشائی بوده‌اند همچون میرداماد و فیاض لاهیجی در این مسئله با دشتکی مخالفت کرده‌اند. اگر این مسئله را بر مشائیان پیش از دشتکی عرضه کنیم در کلمات آنان، هم به نفع ترکیب اتحادی و هم انضمامی می‌توان شواهدی یافت بنابراین نمی‌توان یکی از این دو را به آنان نسبت داد و تنها شاید با تسامح بتوان اتباع مشائیان را قائل به ترکیب انضمامی دانست.
صفحات :
از صفحه 159 تا 172
نسبت دستور‌زبان و منطق در نظر ابونصر فارابی
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فارابی در مباحث زبان‌شناسانۀ رایج در محافل علمی جامعۀ اسلامی با لحاظ کردن مسائل فلسفی-زبان‌شناختی پیشین منظر جدیدی اتخاذ کرد و برای مسائل پدید آمده پاسخهایی فلسفی یافت. منازعۀ میان منطق و دستور‌زبان عربی پیشتر و در پی ترجمۀ آثار منطقی و فلسفی یونانیان در جامعۀ اسلامی درگرفته بود. فارابی در این نزاع موضع سومی برگزید که احتمالا آن را با تأمل در مباحث زبان‌شناسانۀ دوران باستان و قرون وسطای متقدم پیش از دورۀ اسلامی به‌ویژه وارو و پریسکیانوس اتخاذ کرده بود. او به وجود گونه‌ای علم اللسان مشترک میان همه امتها نظر داد که به دلیل این اشتراک، هم‌سنخ منطق و چه بسا جزئی از آن به‌شمار می‌رود. بدین ترتیب منطق و دستور‌زبان دارای جزء مشترکی شدند که برای همۀ زبان‌ها مشترک است. قوانین این گونه از علم اللسان که بیش از همه در قواعد صرف و اشتقاق نمایانده می‌شود دال بر روابط معانی و مقولاتی است که خود برگرفته از موجودات عالم هستی هستند و از همین‌رو می‌توانند دستور‌زبانی جهان‌شمول را رقم بزنند. بدین‌ترتیب می‌توان فارابی را در قول به وحدت وجوه هستی، وجوه معانی و وجوه دلالت و همچنین قول به دستور‌زبان جهان‌شمول مقدم بر وجوهیان دانست؛ مشربی زبان شناختی در قرون وسطای متأخر که بیش از همه در تاریخ اندیشه متأثر از پریسکیانوس هستند و تفکرشان تا دوران معاصر ادامه داشته است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 158
بررسی انتقادهای علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا دربارۀ «تعریف حدی شیء به‌وسیلۀ فصل»
نویسنده:
محمد حسین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از نوآوری­های منطقی ملاصدرا بر اساس نظریۀ اصالت وجود، این است که «تعریف حدی شیء منحصر در فصل اخیر آن است» که البته این فصل، نحوۀ وجود خاص آن شیء است و همۀ اجناس و فصول پیشین را به­نحو بساطت و اجمال دربر دارد. علامه طباطبایی به­عنوان یکی از مهم­ترین شارحان ملاصدرا این دیدگاه او را نپذیرفته و سه اشکال را نسبت به آن مطرح کرده است: 1) اکتفا به فصل با مقام تفصیل حد مناسب نیست 2) خارج بودن جنس­ها و فصل­های پیشین از حقیقت شیء مستلزم انقلاب در ذات و ذاتیات شیء است 3) خارج بودن جنس­ها و فصل­های پیشین از حقیقت شیء با «لبس بعد از لبس» در حرکت جوهری منافات دارد. این مقاله پس از اشارۀ مختصر به دیدگاه ملاصدرا دربارۀ انحصار تعریف حدی شیء به فصل اخیر، انتقادهای سه­گانۀ علامه طباطبایی را با نگرشی انتقادی بررسی کرده است. بررسی این انتقادهای سه­گانه به این نتیجه منتهی شد که هیچ­یک از اشکال­های علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا وارد نیست و مقصود ملاصدرا از خارج بودن اجناس و فصول پیشین از ماهیت شیء، خارج بودن اجناس و فصولِ حاضر در مرتبۀ تفصیل است، نه اجناس و فصول مندمج در مرتبۀ اجمال و بساطت فصل اخیر. همچنین در خلال بررسی و پاسخ­گویی به انتقادهای علامه طباطبایی، برخی از ابعاد پنهان دیدگاه ملاصدرا نظیر فعلیت ثبوتی اجناس و فصول پیشین ـ در مقابل فعلیت وجودی آنها ـ روشن شد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 90
خوانش شلینگ از مسئلۀ همه‌خداانگاری بر مبنای اصل «این‌همانی»
نویسنده:
احمد عبادی ، الهام السادات کریمی دورکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان[1] (1809)، که به رسالۀ آزادی[2] نامبردار است، تلاش شلینگ برای بنیان‌گذاریِ نظام آزادی است. دغدغۀ اصلی شلینگ در این رساله رفع تقابلِ آزادی و ضرورت است، تقابلی که به نظر او مدار و محور فلسفه است. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل‌گیریِ نظام و راه‌حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می‌جوید «این‌همانی» ‌به‌معنای صحیح آن است که در همه‌خداانگاری به‌مثابۀ تنها نظام ممکنِ عقل ممکن می‌گردد. او با طرح و رد تعابیر ممکن و البته جبرگرایانه از همه‌خداانگاری به‌ویژه در نظام اسپینوزا و لایب‌نیتس، نه‌تنها به تصحیح آنها می‌پردازد، بلکه نشان می‌دهد که منجرشدنِ نظام همه‌خداانگاری به جبرگرایی نتیجۀ فهم نادرستِ هستی‌شناختی و سوءفهم‌های حاصل از آن است. به دیگر سخن، زمینۀ نادرستی که ریشۀ چنین سوءفهم‌هایی شده، سوءتفسیر در معنای واقعیِ «است» و نقش رابط در گزاره است. در این پژوهش نشان داده می‌شود که بنابر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعریف‌های مختلف از همه‌خداانگاری فراهم می‌آورد و تفسیر شلینگ از ضرورت توجه به «است» چگونه راه به پرسش هستی‌شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشۀ ایدئالیسم آلمانی می‌بَرَد. خوانش انتقادیِ تلاش شلینگ برای رفع سوءتفسیرهای ممکن از این‌همانی، با اولویت مسائل هستی‌شناختی در موضوعات الهیاتی همچون همه‌خداانگاری و تبیین اصل اساسیِ واحدی برای برپایی یک نظام به‌مثابۀ ساختار نظام‌مندِ هستی معنا می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 193 تا 211
مطالعۀ انتقادی نظریه‌های غربی قانون طبیعی در آخرین مرحلۀ احیای آن در دورۀ پساتجدد
نویسنده:
محمد حسین طالبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سومین و آخرین مرحلۀ احیای اندیشه غربی قانون طبیعی در دورۀ پساتجدد از سومین دهه پایانی قرن بیستم با توجه فیلسوفان و حقوق­دانان به مسئله حقوق بشر شروع شد. در این مقاله آخرین نظریه­های غربی قانون طبیعی درخلال دو گفتار تبیین و ارزیابی شده­اند. گفتار نخست اندیشه غیرنوتومیستی قانون طبیعی را در آن دوره بررسی کرده است. در این راستا، فولر نظریه اخلاقی بودن درونی قانون را مطرح کرد. یکی از اشکالات نظریه او آن است که اخلاقی بودن درونی قانون چیزی بیش از ابداع لفظ نیست. دورکین که طرفدار نظریه­های تفسیری قانون بود، همواره نظریه­های معنایی (سمانتیک) را نقد می­کرد. افزون بر آنکه لازمه سخن او تن دادن به نسبیت گرایی در جهان حقوق و اخلاق است، نظریه او در مورد آن دسته از کارهای بشر که دربارۀ آنها قانون موضوعه وجود ندارد، ناصحیح است. گفتار دوم نظریه فینیس را به عنوان جدیدترین خوانش نوتومیستی قانون طبیعی ارزیابی کرده است. او پنج ویژگی خیرهای اصیل را بداهت، ذاتی بودن، عدم ارتباط آنها با یکدیگر، تساوی آنها در اهمیت و بی­ارتباط بودن آنها با هست­ها می­داند. نظریه فینیس کاستی­های گوناگون دارد، از جمله اینکه هیچ‌یک از این اوصاف خصوصیت­های خیرهای اصیل نیستند. روش تحقیق دراین مقاله روشی ترکیبی(نقلی-عقلی-انتقادی) است.
صفحات :
از صفحه 173 تا 191
تبیین اشکالات تقسیم‌بندی معقولات اولی و ثانی بر مبنای اصالت وجود و ثمرات هستی‌شناسانه آن
نویسنده:
محمد دانش نهاد ، محمد حسن وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تقسیم معقولات به معقول اولی و معقول ثانی یکی از تقسیمات مشهور فلسفی است که در حکمت مشاء و متعالیه با تعبیرات متفاوت مورد قبول قرار گرفته است. این تحقیق با روش کتابخانه‌ای، جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات و مقارنه آرا در پی آن است که نادرستی تقسیم معقولات را اثبات نماید و ثمرات هستی‌شناسانه چنین اشکالی را برشمارد. بر این اساس ابتدا تقسیم‌بندی معقولات بر دو مبنای اصالت ماهیه و اصالت وجود مورد بررسی قرار می‌گیرد پس از آن علل نادرستی تقسیم‌بندی معقولات تبیین و در نهایت ثمرات هستی‌شناسانه اشکال به تقسیم معقولات اولی و ثانی بیان می‌‌شود. از جمله نتایج تحقیق آن که در پرتوی مابه‌ازا داشتن مفاهیم کلی در عالم کلیات و مجردات و مبنای اصالت وجود تقسیم معقولات به معقول اولی و ثانی ممکن نیست؛ اتحاد ماهوی در حمل جایگاهی سست دارد و مفاهیم وجودی بر اساس ارتباطی که میان آنها برقرار است بر یکدیگر حمل می‌شود؛ تقسیم امور به واقعی و اعتباری نادرست است و تمام امور به میزان بهره‌مندی از وجود دارای واقعیت هستند؛ تقسیم امور به ذاتی و عرضی نادرست است چرا که مبتنی بر اصالت ماهیت است در حالی که بر مبنای اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت جایگاهی برای آن باقی نمی‌ماند؛ تقسیم مرکبات به حقیقی و اعتباری نیز صحیح نیست و تمام مرکبات حقیقی هستند و به عبارت ادق تمام وجودات بسیط هستند؛ ملاک حمل اتحاد و این همانی نیست بلکه ارتباط میان ادراکات وجودی است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
تحلیل و نقد تقویمِ اگویِ دیگر در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
محمدمهدی مقدس ، سید مسعود سیف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله قصد دارد تا رهیافت هوسرل در تقویم دیگری، به‌مثابه اگوی دیگر را، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. آنچه از بیان هوسرل در تأمل پنجم تأملات دکارتی برمی‌آید، تقویم دیگری به‌عنوان آغازی برای پی‌ریزی جهانی است که در آن، عینیت و ابژکتیویته، برای همه در دسترس باشد. هوسرل این جهان را بیناسوبژکتیو نام می‌نهد. روایت هوسرل از این تقویم، شامل دو گام اساسی است: در گام نخست، تقلیل دوم به‌اجرا گذارده می‌شود که به‌واسطه آن، از تمامی قصدیت‌ها، انگیزه‌ها، معانی و جز آن، معطوف به دیگرانِ غیر از من، قطع‌نظر می‌شود. سپس با بیان مشخصه ادراک دیگری به‌مثابه یک حضور غیر مستقیم، معنای دیگری در یک ادراک غیرمستقیم شبیه‌ساز و به‌واسطه یک انتقال معنایی در فرآیند جفت‌وجورسازی، از بدن من به بدن دیگری منتقل می‌شود. دست‌کم می‌توان سه نقد جدی بر این توصیف وارد ساخت: 1. اپوخه دوم، تمامی معناهای معطوف به دیگری را از اگو سلب می‌کند و بنابراین، هرگونه ارجاعی به دیگری که بناست معنایش را از اگو دریافت کند، منتفی است؛ 2. توصیف هوسرل از بدن، بسیاری از جوانب درباره آن را مغفول می‌گذارد؛ و حتی در نقطه آغاز، تفاوت ادراکی میان ادراک بدنِ من وبدن دیگری را مورد ملاحظه قرار نمی‌دهد؛ 3. بیان هوسرل برای تمیز میان ارگانیسم و شبه‌ارگانیسم، نا روشن، مبهم و نابسنده است. بیان عباراتی مبهم مانند رفتار متغیر اما هماهنگ، و نیز عدم ارائه معیاری برای تشخیص رفتار هماهنگ یک ارگانیسم، از مواردی است که توصیف هوسرل را دچار دشواری می‌کند.
صفحات :
از صفحه 213 تا 233
نظریات سه‌گانۀ اگوستینوس دربارۀ میل و لذت بر اساس کتاب اعترافات
نویسنده:
حسین نیازبخش ، اصغر واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگوستینوس معتقد است بیشتر لذات و امیال انسان (جز عشق به خدا) بد و شرهستند. او در سه مرحله علت این شر بودن را توضیح می‌دهد. در مرحله اول، غفلت و اشتباه معرفتی انسان را علت این انحراف می‌داند. در مرحله دوم تحت تاثیر پولس رسول، گناه نخستین آدم و هبوط انسان به زمین را علت شر بودن امیال و لذات معرفی می‌کند و در مرحله سوم نیز، طمع ذاتی انسان را که حتی پیش از هبوط نیز در او وجود داشته، علت شر بودن لذات و امیال می‌داند. به نظر می‌رسد اگوستینوس این سه مرحله را در طول هم بیان کرده است؛ به این معنی که طمع ذاتی انسان (که در وجود هر انسانی از بدو آفرینشش نهفته است) باعث هبوط او به زمین شد و همین هبوط نیز باعث تکثر لذات شر و بد و سپس خطای معرفتی در پیدا کردن میل، جهت و لذت واقعی گردید. در نتیجه، وجود نوعی طمع در ذات انسان که به معنی فراروی از حد خود است، علت اصلی و اولیه انحراف در لذت و میل است و دو امر دیگر بعد از این عامل و به سبب آن، پدیدار می‌شوند. در نتیجه به این مسئله می‌پردازیم که از نظر اگوستینوس، در طبیعت انسان (حتی قبل از گناه اصلی) دو میل وجود دارد: الف) میل به سعادت و اطاعت از خدا ب) طمع. اولی خوب و دوم شر است و این دو نوعی ناهماهنگی در ذات انسان به وجود می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 251 تا 267
  • تعداد رکورد ها : 87936