جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 654
معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و فیاض لاهیجی
نویسنده:
هاجر جبله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار به دیدگاههای متکلمان و فیلسوفان به طور کلی پرداخته شده و بعد از آن دیدگاه ملاصدرا و فیاض لاهیجی در مورد معاد جسمانی به طور مفصل پرداخته میشود و در چایان به تفاوت ها و شباهت های این دو پرداخته میشود
رابطه دین واخلاق از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
یاور محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط ونیازمندی اخلاق به دین، یکی ازمسائل مهمی است که همواره ذهن متفکران را به خود جلب کرده و آنان را واداربه تامل واندیشه ورزی دراین مقوله کرده است.مهمترین پرسشی که ذهن اندیشمندان حوزه دین و اخلاق را به خود جلب کرده این است که آیا اخلاق ،محصول وحی وتعالیم آسمانی انبیاء و اوصیای الهی است یا مانند سایر شاخه های معرفتی نظیرفیزیک ،ریاضیات و غیره یک دانش بشری است وبدون نیاز به دین دارای هویت مستقل است واتکاء وابتنایی براعتقادات دینی ندارد.هدف پژوهش انجام شده با عنوان "بررسی رابطه دین واخلاق ازاندیشه صدرالمتالهین "دستیابی به این سوال است که ازمیان انواع ترابط موجودبین دین واخلاقشامل: اتحاد، تباین و تعامل اندیشه فیلسوف مسلمان برکدامین نوع می باشد.پس ازبررسی منابع موجود و مبانی نظری شامل نظریه های فلسفی اخلاق و نظریه های دینی وهمچنین مروری بر پیشینه وتاریخ انواع ترابط ،نظریات مربوط به صدرالمتالهین دراین خصوص بررسی گردید ودرنتیجه دیدگاه وی مبتنی بر اصول بنیادین فلسفی اش ازجمله حرکت جوهری و تشکیک وجود و اصالت وجود، استخراج و توصیف گردید.چنانکه می توان گفت نظام اخلاقی وی بر اساس کمال پذیری نفس و با توجه به اصالت وجود شکل گرفته است.یافته ها ونتایج حاصل ازبررسی اسناد ومتون موجود در این تحقیق بیانگر آنند که درحکمت متعالیه صدرابا نگرش خاص خود، انسان را وارد ارتباط وجودی با خدا و درحرکت و سیر بسوی هدف غایی نموده و استکمال نفس انسانی و رهیابی به سعادت را غایت نهایی انسان معرفی کرده است.با این اندیشه انسان تاب فرشته شدن را هم دارد اگر درمسیرکمال قرار گرفته وبه کلام وحی اززبان انبیاء ره جوید.با این مستمسک صدرا هدف رسالت انبیاء را اخلاق می خواندوبه استنادآیات متعدد قرآنی چون آیه شریفه :" هُوَ الَّذی‏ بَعَثَ‏ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ "(الجمعه /2) می فرماید علاوه بر بیداری فطرت انسانها از طریق تذکر و تلاوت قرآن، تزکیه نفوس از جمله مهمترین دلایل رسالت پیامبران می باشد لذا پژوهش حاضربا رویکرد اخلاق دینی در چهار فصل به تبیین نظریه صدرالحکماء در باب دین و اخلاق و نحوه تعامل این دو مقوله می پردازد.تا چه در نظر افتد....
ملاحظات روانشناختی در خصوص مساله نفس از دیدگاه ملاصدرا، آبراهام مزلو و کارل راجرز
نویسنده:
ندا امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پایان نامه بررسی اصول ومبانی نفس بارویکردفلسفی وروان شناسی می باشد. آنچه از انسان شناسی دراین جامقصود است،تنهابخشی ازیک اشتیاق ذاتی ودرونی برای روشن شدن جایگاه واهمیت شناسایی انسان کامل که به عنوان یک الگو،به بررسی انسان مطلوب وایده آل در مکاتب روان شناسی وآراءصدرالمتألهین می پردازد. تردیدی نیست که انسان صادق وراستین همان انسانی است که درحدودوتوانایی هایش نفس خودراشناسایی کرده است؛چنانکه انسان به مثابه موجوداندیشنده وصاحب شعور،آن گونه شأنی داردکه می تواند،به درجه ای ازبقاء نفس برسدکه تمامی موجودات غیبی ابزاری برای ذات او باشندووجودش غایت خلقت قرار گیرد.پژوهش حاضر پیرامون مفهوم نفس وملاحظات روان شناختی آن ازدیدگاه ملاصدرا،وتئوری های انسان گرایانه آبراهام مزلووکارل راجرزبدلیل تمرکز برخودواقعی انسان هامی باشد. برای روشن شدن نظرملاصدرادرمورد نفس وحقیقت آن ونیزنسبت آن با بدن،نخست لازم است نفس تعریف شود،سپس وجودوتجرّدآن به اجمال اثبات می شود،آن گاه ازنسبت نفس با قوایش ونیزارتباط آن باسایرساحتهای وجودی درانسان سخن به میان می آید. بنابراین اگربنا داشته باشیم که نفس انسان را بارویکردروان شناسی موردتحقیق قراردهیم،ناگزیرخواهیم بودبه آخرین تکیه گاه آن توجه کنیم، که بازهم«خودواقعی»انسان هاست. زیرا خودشناسی آغاز خداشناسی، وبه عنوان راهی جهت دستیابی به سعادت وخدایی شدن است.
جوهر از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر ملاصدرا درباره جوهر و عرض با نظر ابن سینا و ارسطو متفاوت است. طبق نظر او وجود عرض، وجود فی غیره است، نه وجود فی نفسه لغیره؛ آن طور که ابن سینا معتقد بود. و به حکم اینکه حقیقتی است تابع جوهر، لازمه عرض بودنش این است که هیچ استقلالی در مقابل جوهر نداشته باشد و نه تنها استقلال ندارد، بلکه از مراتب وجود جوهر است، و بالاتر از این، مجموع جوهر و عرض شخص واحدی را به وجود میآورند که گویی اصلاً اثنینیتی بین آن دو وجود ندارد . به گفته ملاصدرا، وجود ذهنی یا حضور صور در نفس یا ذهن که در نتیجه آن علم به اعیان خارجی و علم به ذات حاصل می شود، فراتر از مقولات جوهر و عرض است و با حقیقت وجود یکی است. به همین وجه، ما دیگر جوهر را نه در مقابل پدیدار و عرض قرار می دهیم و نه در برابر صیرورت و تغیر و دگرگونی. سخن ملاصدرا در اثبات حرکت جوهری بر این پایه استوار است که وجود شیء، همه چیز شیء است و ماهیت امری اعتباری است. او بر اساس اصل حرکت جوهری، اثبات می کند که حرکت در جوهر و ذات اشیاء ساری و جاری است و دگرگونی در اعراض و ظواهر، ریشه در ذات و جوهر اشیاء دارد، بنابراین، نیاز به محرک نخستین به عمق وجودات سیال راه یافته و در واقع وجودشان عین فقر و نیاز است. صدرالمتالهین ملاک ربط متغیرات به ثابت و حادثات به قدیم را همین جوهر سیال می داند که هویتی گذرا دارد و از جنبه هستی پذیری متکی به علت خویش است. بدین ترتیب حرکت طبیعی ارسطویی و تغییر دفعی یک جوهر به جوهر دیگر - که ابن سینا آن را همراه با تغییر تدریجی پذیرفته و از آن به کون و فساد تعبیر کرده است - جای خود را به حرکت جوهری وجودی می دهد که از منبع فیض لایزال الهی که دائم الفیض و دائم الفضل است، نشات می گیرد. تحلیل چنین نظریه ای از ملاصدرا در باب جوهر و بیان تفاوت آن با نظر ارسطو و ابن سینا هدف اصلی این مقاله است.
بررسی منحنی تحول پیشینه مسئله اتحاد عاقل و معقول تا زمان صدرالمتألهین
نویسنده:
قاسم پورحسن,محمدهادی توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جوانه های نخستین مسئله اتحاد عاقل و معقول در فلسفه افلاطون و ارسطو دیده میشود و در فلسفه فلوطین و مکتب نوافلاطونی و پیروان آن بصورت روشنتر بیان شده است. در میان اندیشمندان جهان اسلام نیز این مسئله مطرح و به آن پرداخته شده و هواداران و مخالفانی پیدا نموده و میتوان گفت کمال شکوفایی خود را در حکمت متعالیه یافته است.مقاله حاضر درصدد بررسی تحلیلی ـ انتقادی سیر تحول این نظریه و تبیین آن در فلسفه ملاصدراست.
بررسی تطبیقی علم الهی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
سجاد همایونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، ضمن بررسی تطبیقی دیدگاه غزالی و ملاصدرا در باب علم الهی، از قبیل علم خداوند به ذات، به غیر ذات و به ویژه به مادیّات و متغیّرات، به انتقادات غزالی به فلاسفه مشاء، و سپس به دیدگاه‌ ها و پاسخ های مبتنی بر حکمت متعالی? ملاصدرا پرداخته می شود. غزالی با دلایل سه گان? حیّ بودن واجب تعالی، افعال متقن خداوند و تجرّد ذات الهی، به اثبات علم الهی به ذات می‌پردازد. اما ملاصدرا علم الهی به ذات را بر سه اساس مبتنی می‌سازد: ارجاع حقیقت علم به حقیقت وجود، ضرورت صفات کمالی‌ای که به امکان عام برای واجب تعالی ثابت است، و این که معطی شیء، خود نیز دارای (کمالات) آن است. در زمینه علم الهی به ذات، اشکال غزالی به نظری? حکما (یعنی این که باور حکما به قدم زمانی عالم، ناقض اراده واجب تعالی است) توسط صدرالمتألهین با نظریه حدوث مستمر زمانی عالم پاسخ داده شده است. در مسأل? علم الهی به غیر، دلایل غزالی عبارتند از: مرید بودن خداوند (که خود از راه حدوث عالم به اثبات می رسد) و برهان اتقان صنع. اما ملاصدرا با تمسک به قاعد? بسیط الحقیقه، مبتکر نظری? علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
بررسی تطبیقی مواجهه ی صدرالمتألهین و فخررازی با مسئله ی شر
نویسنده:
مریم برخوردارپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهین عدمی بودن شر را به فقدان ذات و یا فقدان کمال ذات شیء نسبت می‌دهد. از دیدگاه او شرور بسته به مرتبه‌ی وجودی ممکنات، نسبی می‌باشند. خداوند وجود مطلق و خیر محض است و شر به عدم تحقق امکان‌های موجود برمی‌گردد. شر از جهت فاعل و قابل ضرورت علّی می‌یابد، و هر وجود ممکنی به واسطه اینکه همه امکان‌های وجودی‌اش در آن به ظهور نرسیده است، با شر همراه است. فخرالدین رازی، اما، شر بالذات را به عدم ضروریات و منافع شیء نسبت می‌دهد و وجودی بودن شر را بالعرض و داخل در قضای الهی می‌داند. از دیدگاه او شرور از این جهت که در مورد یک چیز شر هستند و در مورد و موقعیتی دیگر خیر، نسبی می‌باشند. شرور ضرورت علّی ندارند چون خداوند فاعل بالاضطرار نیست، و به اقتضای حکمت خداوند از خیرات تفکیک ناپذیرند.عدالت الهی را ملاصدرا فیض عام و بخشش گسترده در مورد همه موجوداتی که امکان هستی و یا کمال در هستی دارند، می‌داند. در نظر او شروری که در عالم دیده می‌شود یا از لوازم ماده است و یا به پندار ما نامطلوب است. شرور مرتبط با نظام تکوین به سبب نقصان قابل است و نه امساک فیض فاعل، تا ظلم یا تبعیض تلقی شوند. اما شرور غیر مرتبط با نظام تکوین- همچون شر اخلاقی- در حوزه اختیار بشر است و مسئولت خلیفه اللهی او جزئی از نظام احسن می‌باشد. در حالیکه امام فخررازی بر این باور است که هر فعلی در ذات خود نه عدل است و نه ظلم، هرگونه تصرفی از ناحیه خداوند نیکوست و در کار او قبیح و ظلم موضوعیت ندارد.
نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن
نویسنده:
محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این پژوهش، «نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن کریم»، است. از آن‌جا که مسئله خیر و شر و شبهات مربوط به آن، اختصاص به زمان، مکان و پیروان ادیان خاصی ندارد، و در هر عصر و زمانی، به جهت ارتباط و نقش این موضوع با اعتقادات متدینان، شبهات و مباحث جدیدی مطرح می‌شود، لازم و ضروری است که محققان در همه ادوار به آن بپردازند. اهداف این تحقیق، تبیین خیر و شر، بر اساس نگرش حکمت متعالیه و عرضه آن به ساحت قرآن کریم، برای شناخت میزان انطباق دیدگاه حکمت متعالیه در این مسئله، با قرآن کریم بوده است. پاسخ به شبهات مربوط به خیر و شر، عمدتا در بعد هستی شناختی، مانند ثنویت و کیفیت ایجادِ خیر و شر، بر اساس مبانی حکمت صدرایی و قرآن کریم، از دیگر اهداف مهم پژوهش بوده است. روش این تحقیق در یک نگاه کلی ، تحلیلی و انتقادی بوده، که مواد اولیه آن به روش کتابخانه‌ای فراهم شده است. از نتایج و نوآوری‌های این تحقیق، نقد تعریف اصطلاحی فلاسفه اسلامی از شر، بوده که بر اساس ملاک و معیار واحد نبودنِ تعریف شر با خیر، و جامع نبودن تعریف شر نسبت به مصادیق خود، و ناسازگار بودن با کاربرد این دو واژه در قرآن کریم، به آن پرداخته شده است. مهم‌ترین دلیل هستی شناختی صدرالمتألهین، بر عدمی بودن شر، برهان عقلی است، که در تحلیل و بررسی آن، با اشکالاتی نظیر دوری بودن، مصادره به مطلوب بودن، عدم توانایی کامل در پاسخ به شبهات، و از نظرنقلی، تلقی قرآنی از وجودی بودن برخی از شرور مانند ظلمات، مرگ و مانند آن، و عدمی بودن برخی از مصادیق خیر، مانند روزه، شهادت در راه خدا و کم نکردن میزان و مانند آن‌ها، روبرو شده که تا ‌کنون پاسخ متقنی درباره آن‌ها از آثار ملاصدرا ارائه نشده است. تبیین سازگاری نظریه ملاصدرا در بحث نظام أحسن، با دیدگاه قرآن کریم، و استخراج برهان سنخیت برای اولین بار از آثار ملاصدرا در بحث نظام أحسن، از نوآوری‌های این پژوهش بوده است. تحلیل روی‌گردانی ملاصدرا از تبیین هستی‌شناختی فلسفی خیر و شر، و اقبال به نگرش عرفانی و بهترین نظریه دانستن آن، و تبیین محوریت انسان در خیر و شر بر اساس تحلیل قرآنی، و در نهایت ارائه رهیافتی قرآنی، با عنوان کرانه‌مندی صفات الهی در مرحله ایجاد خارجی اشیا، برای پاسخ به شبهه ناسازگاری وجود شرور با صفات الهی، را می‌توان از دیگر نتایج این پژوهش دانست.کلید واژه‌ها: خیر، شر، ملاصدرا،عدمی بودن شر، کرانه‌مندی صفات، قرآن، نظام أحسن.
تشکیک صدرایی در صفات اخلاقی
نویسنده:
علی اصغر رادحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهفلسفه صدرایی و حکمت متعالیه با مبنا قرار دادن عقل در کنار نقل و نقل در کنار عقل می تواند در تبیین مسایل مختلف اسلامی ورود پیدا کند و پایه های نظری و کاربردی علوم تجربی و علوم دیگر را استحکام بخشد.معتقدیم همان طور که با اثبات «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» بودن روح و نیز «حرکت‏جوهرى‏» در حکمت متعالیه صدرایى بسیارى از مسائل فلسفه نظرى دگرگون شده، بسیارى از مسائل اخلاقى نیز دگرگون خواهند شد. مقامات وجودی نفس تاثیر پذیری مستقیمی از صفات رذیله و یا صفات حسنه اخلاقی دارند ، نفس برای ارتقاء رتبه به مقامات و درجات بالاتر درمسیر استکمالی - اشتدادی ، از صفات اخلاقی کسب فیض می کند وحرکت جوهری نفس دررتبه بالاتر از نباتی وابستگی آشکاری به کسب مقامات وجودی – اخلاقی دارد . در این حرکت استکمالی – اشتدادی، صفات اخلاقی به مثابه وجودهای تشکیک پذیری هستند که رتبه ی نفس را تعین می بخشند. دستاورد این تفکر اثبات نوعی تشکیک و یا به عبارت دقیق تر ، حرکت اشتدادی – استکمالی در صفات اخلاقی است که طبق مبانی صدرالمتالهین در سایه حرکت جوهری نفس، که یک حرکتی استکمالی بشمار می‌آید، لاجرم حرکتی اشتدادی هم شکل می‌گیرد که هر نفس انسانی با توجه به توجهات و نیات الهی که دنبال می‌کند و خلوصی که در مقام اکتساب صفات اخلاقی بکار میگیرد می‌تواند به بینهایت مقام و رتبه ی وجودی دست پیدا کند .در حقیقت صفات و سجایای اخلاقی اموری واقعی و وجودی هستند که تشکیک پذیرند و حرکت استکمالی – اشتدادی نفس را شکل می دهند.
اراده انسان از دیدگاه اشاعره و نقد آن با تکیه بر آثار ملاصدرا
نویسنده:
مرضیه محمد علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی‌تردید، شناخت انسان بدون صفات و خصوصیاتش امری غیرممکن و محال خواهد بود. در این بین اراده انسان بیشتر از سایر خصوصیات او ذهن و توجه اندیشمندان را به خود معطوف کرده است، به طوری که بحث از اراده‌ی آزاد انسان همواره مورد بحث و معرکه‌ی آرای فیلسوفان و متکلمان بوده است. در مکاتب کلامی، اراده انسان ربط وثیقی با اراده الهی و فروعات آن دارد. نگارنده، در این پژوهش بر آن است که نظریات اشاعره ونقد آن بر اساس آرای ملاصدرا را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، بیان شده که اشاعره تبیین درستی از اراده‌ی انسان نداشته و تنها به ظواهر مستندات روایی و قرآنی تمسک جسته‌اند، آنها اراده انسان را منافی توحید خداوند و علم و قدرت الهی می دانند و تنها درصدد اثبات اراده ی الهی هستند، از این حیث حتی اگر برای انسان سهمی از اراده قایل شوند، توحید در خالقیت مورد سوال قرار می گیرد؛ لذا مسأله ی جبر مطرح می شود. ملاصدرا، اراده‌ی انسان را به عنوان یک عامل انسانی و یکی از شوونات نفس معرفی کرده است. همچنین او انسان را نسبت به افعال درونی اش فاعل بالتجلی دانسته و اثبات می کند که اراده انسان هیچ گونه منافاتی با علم پیشین الهی و توحید افعالی ندارد. در فلسفه‌ی ملاصدرا ضرورت علی و معلولی هرگز منافی اراده انسان نیست. او در عین حال که فاعلیت و مرید بودن انسان را پذیرفته است خداوند را فاعل قریب افعال او معرفی می نماید.
  • تعداد رکورد ها : 654